per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11866
کالبدشناسی وریدهای صورت گاومیش
-
دکتر غفار اردلانی
57939684
1
دکتر داراب باقری
18946164
2
هدف : مطالعه ورید صورتی در گاومیش.
طرح: مطالعه مشاهده ای.
روش: در این بررسی 8 سر گاومیش مورد بررسی از کشتارگاه ارومیه تهیه و با تزریق محلول ژلاتین خالص همراه با رنگ خوراکی قابل حل در آب از طریق ورید زاویه ای چشم و دو عدد از سرها نیز جهت رادیوگرافی با اروگرافین به روش قبلی از زاویه چشم تزریق گردید. سپس موقعیت و مسیر وریدهای مورد نظر با کالبد شکافی ساده بررسی گردید.
نتایج: در مقایسه وریدهای به دست آمده با وریدهای به دست آماده با وریدهای صورتی گاو شش مورد اختلاف اساسی مشاهده و ثبت و بحث گردید. این اختلافات عبارت بودنند از: ورید جوشی پایینی در گاومیش دیده نمی شود، ورید عرضی صورت در گاومیش وجود ندارد، شبکه وریدی عمقی صورت در گاومیش موجود نیست، در گاومیش ورید صورتی شاخه های مستقلی دارد، در گاومیش ورید پلکی قدامی از ورید صورتی منشعب می شود، ورید عمقی صورت در گاومیش تبدیل به سینوس وریدی شده که ورید صورتی رابا ورید فکی فوقانی ارتباط می دهد.
نتیجه گیری: سیستم وریدی صورت به ویژه انشعابات ورید صورتی آن در گاومیش در مقایسه با گاو بسیار متفاوت بوده، به طوری که حداقل شش مورد اختلاف اساسی بین این نشخوارکننده با گاو مشاهده می شود. مجله دانشکده دامزشکی دانشگاه تهران (1381) ، دوره 57، شماره 3، 6-1 .
Objective: Study of the facial vein in Buffalo.
Design: Observational study.
Animals: Eight heads of non castrated male & female adult buffaloes.
Procedure: Fresh heads of buffaloes were obtained from urmia slaughter house. Colored jellatine solution via angular vein was administered and urographine was injected in 2 heads in the same way. Location and routes of vein were carefully dissected. Results: Comparison the facial vein of buffaloes with those of cattle showed six major differences as follows: Lower mesentric vein, transversus facial vein and deep plexsus facial vein arc not seen in buffaloes. The Facial vein has independent branches in buffaloes. The Rostral palpebral vein comes from facial vein. Deep facial vein becomes a sinus and Joins the maxillary vein.
Conclusion: The venous system, specially facial vein in Buffaloes compare to cattle has many differences, at least 6 major differences were founded significantly.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11866_d7b4a53d92c92a6193ae9efba8da9b00.pdf
گاومیش
ورید سطحی صورت
ورید صورتی
ورید عمقی صورت
Buffaloes
Deep facial vein
Facial vein
Superficial facial vein
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11867
تاثیر مرکزی هیستامین و آنتی هیستامین ها بر درجه حرارت بدن خرگوش
-
دکتر اسماعیل تمدنفرد
91458138
1
دکتر صونا سید نژاد یامچی
44899553
2
هدف: مطالعه اثر تزریقات داخل بطن مغزی هیستامین و آنتاگونیستهای H1 و H2 آن بر درجه حرارت خرگوش.
طرح: مطالعه تجربی.
حیوانات: سی قطعه خرگوش سفید نیوزیلندی نر با وزن 3- 5/2 کیلو گرم.
روش: قرار دادن کانول از فلز زنگ نزن راهنما به شماره 21 در داخل بطن جانبی مغز، تزریقات داخل بطن مغزی هیستامین ( 25، 50 و 75 میکروگرم ) ، پرومتازین ( 150 میکروگرم )، رانیتیدین ( 150 کیلوگرم ) و سالین نرمال ( کنترل ) به وسیله سرنگ هامیلتون 25 میکرولیتری، اندازه گیری درجه حرارت رکتوم با ترمومتر دیجیتال در دقایق 15، 30، 45، 60، 75 و 90 پس از تزریقات.
تجزیه تحلیل آماری: آنالیز واریانس یک طرفه با اندازه گیری مکرر، آزمون دانکن و آزمون ,, t ،، زوج.
نتایج: تزریق داخل بطن مغزی هیستامین در مقادیر 50 تا 75 میکروگرم به ازای هر حیوان موجب کاهش درجه حرارت رکتوم به ترتیب تا 30 و 60 دقیقه پس از تزریق شدند. پرومتازین به تنهایی در مقدار 150 میکروگرم به ازای هر حیوان اثری بر درجه حرارت بدن نگذاشت، اما رانیتیدین به تنهایی در همان مقدار موجب افزایش درجه حرارت رکتوم تا 30 دقیقه پس از تزریق شد. از طرف دیگر پیش تزریق پرومتازین کاهش درجه حرارت ناشی از تزریق پرومتازین کاهش درجه حرارت ناشی از تزریق هیستامین را مهار نکرد، در حالی که پیش تزریق رانیتیدین از اثر هیپوترمیک هیستامین جلوگیری نمود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان چنین استنباط نمود که فعال شدن سیستم هیستامینرژیک مغز خرگوش یک اثر هیپوترمیک از طریق گیرنده H2 و نه H1 مرکزی آن ایجاد می کند. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، (1381)، دوره 57، شماره 3، 12-7 .
Objective: To study the effects of intracerebroventricular injection of histamine, its H1 and H2 antagonists on body temperature in rabbits.
Design: Experimental study.
Animals: Thirty male New Zealand White rabbits weighing 2.5 - 3 kg.
Procedure: Implantation of a stainless steel guide cannula into the lateral cerebral ventricule , intracerebroventricular injections of histamine (25, 50 and 100 g/rabbit), prometazine (150 g/rabbit), ranitidine (150 g/rabbit) and normal saline (as control) with a 25 p1 Hamilton syringe, measurement of rectal temperature at 15, 30, 45, 60, 75 and 90 minutes past - injection by a digital thermometer. Statistical analysis: Repeated measures one way ANOVA. Duncan’s Measures Relnge test, peireel “t” test.
Results: ICV injection of histamine at dose rates of 50 and 75p g/rabbit decreased the rectal temperature for 30 and 60 minutes post - injection, respectively. Promethazine (150 g/rabbit) had no effect, whereas ranitidine (150 g/ rabbit) increased rectal temperature for 30 minutes post - injection. In addition, pretreatment with promethazine didn’t inhibit the hypothermic effect of histamine but pretreatment with ranitidinc prevented this effect.
Clinical implication: From the results it is concluded that the activation of brain histaminergic system produces a hypothermic effect which is mediated through its central H2 but not H1 receptors in rabbits.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11867_4200082fd733c41938c7ff26b46349f3.pdf
خرگوش
درجه حرارت بدن
مغز
هیستامین
Body temperature
Brain
histamine
Rabbits
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11868
گزارش یک مورد شکاف کام در بزغاله
-
دکتر فرهنگ ساسانی
56714672
1
سید علی امامی
11579583
2
هدف: معرفی بالینی یک مورد شکاف کام در بزغاله.
حیوان: یک بزغاله 7 روزه.
روش: تشخیص بر حسب مشاهدات بالینی و یافته های پاتولوژی .
نتیجه: با توجه به علامت پنومونی استنشاقی و کابدگشایی بزغاله مزبور، شکاف کام ثانویه به طول 6 سانتیمتر تایید گردید. مجله داشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، (1381)، دوره 57 ، شماره 3، 14-13 .
Objective: Clinical and pathological report of a case of cleft palate in goat.
Animals: A 7 days - old goal.
Procedure: Re feral clinical case of secondary dell palate underwent for necropsy.
Results: Clinical examination showed aspiration pieumnonia. At necropy findings, secondary cleft palate with 6 centimeter was diagnosed.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11868_1429e65ba28a959549b17da308e5011c.pdf
بز
شکاف کام
Clef palate
Goat
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11869
تغییرات باف شناسی مخاط واژن گاو در مراحل مختلف آبستنی و سیکل استروس
-
دکتر اسماعیل آین
91957661
1
دکتر شاپور حسن زاده
84483466
2
دکتر مرتضی عبداله وند
46566348
3
هدف: مقایسه تغییرات بافت شناسی جداره واژن گاو در مرحل مختلف آبستنی و چرخه فحلی.
طرح: نمونه برداری از جداره واژن گاو از طریق بیوپسی در دام زنده و یا پس از کشتار.
حیوانات: تعداد 58 نمونه بافتی از جداره فوقانی واژن دامهای زنده و یا کشتار شده.
روش: در مطالعه حاضر با برداشت نمونه از طریق کشتارگاه ارومیه و یا با استفاده از بیوپسی از دام زنده از مراحل مختلف آبستنی و مرحله استروس و دی استروس، بعد از آماده سازی و تهیه مقاطع بافتی، به روش هماتوکسیلین ائوزین رنگ آمیزی شده، تغییرات بافتی در زیر میکروسکوپ بررسی شدند.
تجزیه و تحلیل آماری: استفاده از تست دانکن به منظور پی بردن به اختلاف بین تعداد لایه های سلولی و ضخامت مخاط واژن.
نتایج: نتایج نشان می دهد که در مرحله استروس، مخاط دارای یک لایه سلولی استوانه ای ترشحی در سطح، و 3-1 لایه از سلولهای چند وجهی در زیر آن در بهضی جاها می باشد. فعالیت عروقی و فیبروبلاستی زیاد ولی تعداد پلاسماسل ها در مخاط و زیز مخاط کمتر مشاهده می شوند. در مرحله دی استروس مخاط دارای 8-4 لایه از سلولهای اپی تلیان با فعالیت عروقی و فیبروبلاستی کم تا متوسط و تعداد پلاسماسل ها متوسط تا زیاد می باشد. نمونه های اخذ شده از دامهای آبستن نیز نشان می دهند که ضخامت مخاط از ماه اول تاهشتم تفاوت چندانی نداشته ولی در ماه نهم افزایش یافته و با سایر ماهها اختلاف معنی داری دارد (01/0 > P ) .
از نظر تعداد لایه های سلولی نیز بین ماههای اول تا پنجم و ششم تا نهم تفاوت معنی داری مشاهده می شود ( 01/0 > P ). همچنین از ماه اول تا هفتم آبستنی مخاط حاوی سلولهای کم حجم با هسته پیکنوتیک و فعالیت عروقی و فیبروبلاستی کم و تعداد پلاسماسل ها زیاد در مخاط و زیر مخاط بوده در صورتی که در ماه هشتم و بخصوص ماه نهم آبستنی سلولها حجیم با هسته های ایوکروماتیک می باشند و فعالیت عروقی و فیبروبلاستی زیاد ولی در تعداد پلاسماسل ها کاهش چشمگیری مشاهده میگردد.
نتیجه گیری: بارزترین تفاوت بافت شناسی در مخاط واژن، مابین ماه های هشتم و نهم آبستنی از نظر ضخامت و تعداد لایه های سلولی است. همچنین وجود سلولهای فعال ترشحی از ماه هفتم در لایه سطحی مخاط کاملاً مشهود و قابل توجه است. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، (1381)، دوره57، شماره 3، 19-15
Objective: To compare the histological changes of the vaginal wall during different stages of pregnancy and estrus cycle. Design: Sample collection from vaginal wall through biopsy or after slaughter.
Animals: 58 samples from dorsal part of the vaginal wall of the ewes. were collected randommly for further histological atudy.
Procedure: In this study, samples were collected either from slaughter house or through biopsy from live animals. After preparation and staining by the method of haematoxylin- eosine , histological and histmorphometrical studies were carried out .
Statistical analysis: Using Dancan’s multiple range test to find the statistical difference in the number of cell layers and epithelial thickness.
Results: During oestrus the epithelium consisted of a single layer of columnar mucus secreting cells which somewhere it followed by 1-3 layers of polyhedral cells with a large activites of vascular and fibroblastes and small number of plasma cells in mucosa and sub mucosa. During di-oestrus 4-8 layers of epithelial cells were present. Vascular and fibroblastic activities were lower than during ocstrus and large number of plasma cells were present in sub mucosa and lamina propria. The results from pregnant cows showed that, there is not a significant difference in thickness between different months of gestation whereas there was a remarkable difference between month 9 and other months. In the number of epithelial cell layers, a significant difference has been seen between months 1 , 2, 3, 4 with 5 , 6,7,8 specially between months 8 and 9. The most important finding in morphometric study was the remarkable difference of months 8 with 9 in thickness and epithelial cell layers. There was not a difference in cell type of epithelium until 7 months of pregnancy. There were small cells with a pyknotic arid dark nuclis. Surface layers of cells were squamous and/or cuboidal types. From month 8, secretory columnar cells have been seen in epithelium and increased in month 9. In conclusion until 7 month of gestation, a large number of plasma cells were present in sub mucosa and epithelium but there was a relative decrease in month 8 and a significant decrease in month 9. Vascular and fibroblastic activitis was less until month 7, but in months 8 and 9, there was a significant increase in vascular and fibroblastic activities and sub mucosa was oedematous. All the changes were seen in different stages of pregnancy and oestrus cycle, can be described by hormonal changes.
Clinical implications: The most important finding was the remarkable difference between months 8 & 9 in thickness and epithelial cell layers. Also active secretory cells remarkably appeared in surface from layer seventh month of gestation.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11869_cdf9adb8f368a6f4b90066c97649c4f9.pdf
بافت شناسی
گاو
واژن
Cow
Histology
Vagina
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11870
مطالعه ای در زمینه آلودگی به مایکوباکتریوم در بز
-
دکتر شاهین فکور
19323485
1
دکتر محمدقلی نادعلیان
15833827
2
دکتر عبدالمحمد حسنی طباطبایی
25792737
3
دکتر محمدجواد قراگزلو
81647572
4
دکتر علی کریمی
68153875
5
هدف: تشخیص بیماری توبرکولوزیس در بز با جداسازی جنس مایکوباکتریوم و تشخیص تفریقی گونه آن.
طرح: مطالعه مشاهده ای.
حیوانات: یک هزار راس بز، مرز بین دو نیمه قدامی و خلفی گردن در سمت چپ
روش : تراشیدن محل مورد نظر در گردن با ابعاد 20? 4 سانتیمتر، تزریق توبرکولین مرغی و پستانداری در دو نقطه بالایی و پایینی با فاصله 12-10 سانتیمتر، اندازه گیری محل تزریق و مقایسه با پوست سالم در 72 ساعت پس از زمان تزریق، انجام معاینات بالینی و کالبد گشایی در دامهای راکتور مثبت و مشکوک، نمونه برداری از اندام و بافتهای با ضایعات قابل رویت و در صورت عدم وجود ضایعات قابل رویت نمونه برداری از عقده های لنفاوی در دسترس، انجام مطالعات باکتری شناسی، واکنش زنجیر پلیمراز و آسیب شناسی روی نمونه ها.
نتایج: از مجموع یک هزار راس بز 7 راس واکنش مثبت و 4 راس واکنش مشکوک نشان دادند. در کالبد گشایی راکتورهای مثبت و مشکوک 6 راس بدمن ضایعات قابل رویت و 5 راس با ضایعات قابل رویت بودند. در دامهای بدون ضایعات قابل رویت مایکوباکتریوم جدا نشد. اما در 4 راس از دامهای با ضایعات مایکوباکتریوم جدا شد. که آزمایشات تفریقی 3 مورد گونه توبرکولوزیس را نشان دادند. آزمایش واکنش زنجیر پلیمراز ( PCR ) نتایج فوق را تایید کرد. و مطالعات آسیب شناسی نیز ضایعات گرانولومایی تیپیک سلی را نشان دادند.
نتیجه گیری: این مطالعه اولین تحقیق در زمینه مایکوباکتریوم در بز می باشد که در ایران انجام شده است، که نشان می دهد در کشور ایران وقوع سل در بز قابل انتظار است. لذا می توان اظهار کرد: 1- ضرورت انکار ناپذیر مراقبت بیش از پیش بز در ایران با توجه به نقش اپیدمیولوژیک این حیوان در بیماری سل 2- تحت پوشش قرار دادن بز در برنامه کنترل و ریشه کنی سل 3- تحقق دو بند فوق نه تنها کمک شایانی به ریشه کنی سل گاوی میکند بلکه در شناسایی بز مبتلا و نیز تامین سلامت و حفظ بهداشت عمومی بسیار ارزشمند خواهد بود. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، (1381)، دوره 57، شماره 3، 26-21
Objective: Diagnosis of tuberculosis disease in goat by isolation of Mycobacterium and differentiation strain.
Designe: observational study.
Animals: Of one thousand goats.
Procedure: Shaving of4x20cm dimensions at the border between midcranial and midcaudal in the left side of neck Injection of the avian and mammalian tuberculine in upper and lower points respectively with interwal of 10-20cm. To me sure thickness of skin before and after the test in 72 hours after injection time. (Comparative intradermal test).
To do clinical and necropsy examination in reactor and suspicious goats. Sampling of organs with visible lesion and available lymphoid glands in non visible lesion. To do Bacteriology, Polymerase Chain Reaction and Pathological tests on samples.
Results: In all goats which were studied. 7 goats responded positive and 4 suspicious. In necropsy findings. 6 goats were non visible lesion and 5 with visible lesion. Mycobacterium was not isolated in NVL but among 5 goats with VL, mycobacterium bovis and M. tuberculosis strains respectively in 3 goats and 1 goat were isolated and differentiated. PCR test confirmed those results. Pathological consideration showed typical lesion granulomatosis.
Clinical implications: This study is the first research about mycobacterium in goat in Iran. It shows that the presence of tuberculosis in goat is expected in Iran.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11870_355762da7ec8632617046cd6c8391727.pdf
بز
گوسفند
مایکوباتکریوم
Goat
mycobacterium
sheep
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11871
ارزیابی تهیه پادتن فلئوروسنت جهت جستجوی پادگن های پستی ویروسی
-
دکتر فرهید همت زاده
19559532
1
دکتر هادی کیوانفر
68361631
2
دکتر مریم بادوام
19878462
3
هدف: این تحقیق با هدف دستیاذبی به پادتن نشاندار با FITC جهت ردیابی پادگنهای پستی ویروسی و مقایسه با پادتن های استاندارد موجود، در زمستان 1378 شروع و در پاییز 1380 به پایان رسید.
طرح: تجربه میدانی.
روش: پس از ایمن سازی 10 سر خرگوش با سویه NADL ویروس BVD پادتنهای حاصله پس از عیار سنجی و خالص سازی، با FITC کنژوگه شده و در ستون حاوی سفادکس G25 پالیش و دیالیز گردید. عیار پادتن کنژوگه به عنوان عیار مطلوب به دست آمد.
تجزیه و تحلیل آماری: آزمون مک نمار، مربع کای.
نتایج: از تعداد 210 نمونه کشت سلولی تعداد 140 لوله با ویروس BVD آلوده گردید و 70 لوله به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج حاصله از به کارگیری آنتی سرم کنژوگه تهیه شده در طرح مقایسه آن روس آنتی سرم استاندارد بیوایکس روی این نمونه ها حاکی از همخوانی 100 در صد موارد مورد آزمایش بود. در آزمایش روی 81 نمونه از گاوها و گوسفندان مشکوک به بیماری با هر دو آنتی سرم، تنها در یک مورد علی رغم مثبت بودن نتیجه با FA بیوایکس والیزا، پاسخ منفی با آنتی سرم تهیه FA شده در طرح مشاهده شد.
نتیجه گیری: مقایسه آماری این دو روش حکایت از همخوانی 6/99 درصد نتایج حاصل از این دو آزمون در تشخیص پادگنهای پستی ویروسی دارد. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، (1381)، دوره 57، شماره 3، 33-27.
Objective: This study was carried out in order to produce FITC conjugated antibody against pest virus antigens to detect pest viral infection. This study was begum on Jan. 2000 and it was ended on Oct. 2001.
Design: Field experiment.
Procedure: At first 10 rabbits were immunized with NADL strain of BVDV. The immunoglubulins were conjugated with FITC and were passed on sephadex G25. To obtain a desirable titer of conjugated sera different dilution of antibody in presence of positive and negative samples a were used.
Statistical analysis: Mcnemar and Chi square tests.
Results: As a result, a titer of 1/20 of conjugate turned out to be desirable At the last term of study from 210 selected cell culture tube, 140 of them were infected with BVD virus and 70 were kept as control. The results of FA microscopy were indicated a coordination of about %l00 between standard (Biox) and our conjugated sera. On 81 fields infected samples examined by 2 antis era, only one sample was negative by our prepared conjugate, although this sample was positive by standard conjugate. Conclusion: Statistical analysis indicated a correlation of %99.6 between two conjugates.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11871_36c9cfbd0a6ad892d67f3a00a915cafb.pdf
ایمونوفلورسنت
پادگن
پستی ویروس
عفونت پایدار
Immunofluorescent
Persistent infection
Pest virus
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11872
بررسی سرولوژیک بروسلوز در بیماران روانی
-
دکتر محمد ربانی خوراسگانی
79633193
1
دکتر مصطفی پور تقوا
14992799
2
دکتر حسن تاج بخش
78565126
3
دکتر فیروزه رئیسی
72671561
4
دکتر مرتضی نیک گوهر
37359417
5
هدف: بررسی حضور بروسلوز ( تب مالت ) در بیماران روانی.
طرح: مطالعه مشاهده ای.
روش: مطالعه حاضر بر روی 500 نفر از افراد بستری در بیمارستان اعصاب و روان روزبه تهران انجام شد. در این مطالعه، سرمهای افراد فوق الذکر مورد آزمایشهای آگلوتیناسیون، سریع جهت تشخیص حضور آنتی بادیهای ضد بروسلوز قرار گرفت. متعاقباً بر روی موارد مثبت، آزمایشهای آگلوتیناسیون استاندارد
( رایت )، مرکاپتواتانل ( 2- ME )، کومبس و تثبیت عامل مکمل ( CFT ) انجام گردید.
تجزیه و تحلیل آماری: آمار توصیفی.
نتایج: حضور آنتی بادیهای ضد آنتی ژنهای بروسلوز، در 4/0 درصد از بیماران تشخیص داده شد یعنی از نظر سرم شناسی 4/0 درصد از آنان مبتلا به بروسلوز هستند. آزمایش دوکاپتواتانل فعال بودن بیماری در یکی از افراد ( 2/0 درصد موارد ) را تایید کرد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و یافته های مربوط به بیماریزایی بروسلوز، درصدی از بیماران مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی کشور، ممکن است مبتلا به بروسلوز باشند و در آنها علایم و نشانه های اختلالات روانی می تواند ناشی از بروسلوز باشد و یا حداقل به وسیله بروسلوز تشدید شده باشد. تشخیص بروسلوز در این نیماران می تواند حایز اهمیت باشد تا در صورت ابتلا به آن، تحت درمان ضد بروسلوز نیز قرار گیرند چرا که غفلت از آن می تواند سد راه درمان موفق این دسته از بیماران روانی گردد. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، (1381)، دوره 57، شماره 3، 40-35.
Objective: Study about occurance of brucellosis in mentally - ill patients.
Design: Observational study.
Procedure: The survey was carried out on 500 persons who were reffered to a mental assylum & were hospitalized for treatament of mental diseases. In this study, their sera were obteined & tested for presence of antibodies reacting with brucella antigens in rapid agglutination test, Wright test, 2 - Mercaptoethanol (2ME) test, Combs test and complement fixtion test (CFT).
Stalistical analysis: Descriptive statistics.
Result: 0.4 °/o of patients were positive via serological tests for diagnosis of brucellosis and active form of disease was confirmed for one patients (0.2°/n of patients)
Conclusion : It is possible that some mentally - ill patients is infected with brucellosis and some neuropsychotic signs of patients is resulted from brucellosis. Therefore, in mentally - ill patients, the attention to diagnosis of brucellosis may be essential to successful treatment of their neureopsychotic disorders.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11872_b902eab9f10b142f817cac7364e93048.pdf
بروسلوز
بیماران روانی
تب مالت
سرم شناسی
Brucellosis
Mental patients
serology
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11873
بررسی اثر دو داروی رانیتیدین و سوکرالفات در پیشگیری از ضایعات معدی ناشی از مصرف آسپرین در سگ
-
دکتر علیرضا کامرانی
24832869
1
دکتر سید جاوید آل داود
98865152
2
دکتر شهرام جمشیدی
85818148
3
دکتر سید حسین مرجانمهر
75728149
4
دکتر امیر رستمی
97811856
5
دکتر مهرداد مهری
37523233
6
هدف: مقایسه تجربی دو داروی رانیتیدین و سوکرالفات در جلوگیری از ضایعات ایجاد شده به وسیله آسپرین بر روی مخاط معده سگ.
طرح: مطالعه تجربی.
حیوانات: هجده قلاده سگ نزاد مخلوط.
روش: هجده قلاده سگ به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم و تحت درمانهایی به شرح زیر قرار گرفتند: گروه1) آسپرین با دوز 25mg/kg هر 12 ساعت. گروه2) آسپرین با همان دوز و 150 میلی گرم رانیتیدین هر 12 ساعت. گروه 3) آسپرین با همان دوز و 100 میلی گرم سوکرالفات هر 12 ساعت. گروه 4) هیچ دارویی دریافت نمی داشتند. همگی سگها در انتهای هر هفته درمان مورد گاستروسکوپی قرار می گرفتند و ضایعات مشاهده شده درجه بندی می شد. بعد از هشت هفته حیوانات بادوز بالای داروی بیهوشی معدوم و ضایعات معده و دئودنوم به صورت ماکروسکوپی و میکروسکوپی مورو بررسی قرار گرفت.
تجزیه تحلیل آماری: جهت مقایسه آماری نتایج به دست آمده از گاستروسکوپی در بین سه گروه از تستهای ( Kruskal wallis ) و ( Mann withney ) و جهت مقایسه نتایج به دست آمده در هفته های مختلف هر گروه از تست Sign استفاده شد.
نتایج: جراحات مشاهده شده در گروه دوم در هفته های اول و سوم نسبت به گروه اول و در هفته اول نسبت به گروه سوم به صورت معنی داری خفیف تر بود. در گروه چهارم نیز تا پایان هفته ششم ضایعه ای ایجاد نشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های اندوسکوپی و نتایج آماری موجود در این مطالعه می توان اظهار نظر کرد که رانیتیدین قادر است به صورت معنی داری ضایعات معنی ناشی از استفاده کوتاه مدت از آسپرین را تخفیف دهد ولی سوکرالفات نه در کوتاه مدت و نه در بلند مدت قادر به کاهش معنی دار ضایعات معدی ناشی از آسپرین نیست. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ( 1381 )، دوره 57، شماره 3، 47-41 .
Objective: Comparison of the protective effects of ranitidine with sucralfate against aspirin induced gastric mucosal lesions in dog.
Design: Experimental study Animals: eighteen healthy mongrel dogs.
Procedure: Eighteen dogs were divided into four groups:
group l)aspirin 25 mg/kg every 12 hours. Group 2)aspirin with the above dose and ranitidine 150 mg/dog every 12 hours. Group3) aspirin with the above dose and sucralfate 1000 mg/dog every 1 2 hours. Group 4) no medication. Weekly endoscopic examination
was performed on all of the dogs and observed gastric lesions were
graded. At the end of 8th week, the animals were both sacrifificed and their stomachs and duodenums were evaluated macroscopically and microscopically.
Stalistial analysis: Kruskall wallis, manrwithney and sign tests.
Results: Group 2 had lesser mean gastric lesion scores compared
with group I in the first and third weeks. Group 2 had milder lesions with group 3 meaningfully only in the first week of study.
Conclusion: Ranitidine is effective as a protective measure against gastric lesions induced by short term use of aspirin . But sucral fate is not effective neither in short term, nor in long term following
use of aspirin.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11873_0ef9144be2ffca49be13021890df2d60.pdf
رانیتیدین
سگ
سوکرالفات
ضایعات معده
Dog
Gastric lesions
Ranitidine
Sucralfate
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11874
اثرات مرکزی هیستامین و آنتاگونیست های H1 و H2 آن بر رفتار در خرگوش
-
دکتر اسماعیل تمدنفرد
91458138
1
دکتر نسرین حاجی اقراری
66288672
2
دکتر برومند مرادی
63869638
3
هدف: بررسی نقش مرکزی هیستامین و گیرنده های H1 و H2 آن در رفتار خرگوش.
طرح: مطالعه تجربی.
حیوانات: سی و پنج قطعه خرگوش سفید نیوزیلندی نر با وزن 5/2-2 کیلوگرم.
روش: قرار دادن کانول استانلیس استیل راهنما به شماره 23 و به طول 15 میلیمتر در داخل بطن جانبی مغز خرگوش، تزریقات داخل بطن مغزی سالین نرمال ( کنترل )، هیستامین ( 50 میلی گرم )، پرومتازین ( آنتاگونیست H1 ، 00 میکروگرم )، رانیتیدین ( آنتاگونیست H2 100 میکروگرم ) از طریق کانول راهنماف به وسیله سرنگ هامیلتون 25 میکرولیتری، ثبت رفتار حیوان شامل غذا خوردن، نظافت و حرکت کردن به مدت یک ساعت پس از تزریق.
تجزیه و تحلیل آماری: آزمون تجزیه واریانس یکطرفه و آزمون ,, t،، زوج.
نتایج: هیستامین مدت زمان غذا خوردن و نظافت کردن را کاهش و مدت زمان حرکت کردن را افزایش داد. پرومتازین به تنهایی موجب افزایش و کاهش به ترتیب در مدت زمان غذا خوردن و حرکت کردن شد و بر مدت زمان نظافت کردن اثر نگذاشت. پیش تزریق پرومتازین از کاهش مدت زمان غذا خوردن و افزایش مدت زمان حرکت کردن ناشی از هیستامین جلوگیری کرده ولی کاهش مدت زمان نظافت کردن ناشی از هیستامین را مهار نکرد. رانیتیدین به تنهایی موجب افزایش مدت زمان غذا خوردن شد و بر مدت زمان نظافت و حرکت کردن اثر نگذاشت و پیش تزریق آن از کاهش مدت زمان غذا خوردن ناشی از هیستامین جلوگیری کرد ولی اثر افزایش دهنده هیستامین به ترتیب بر نظافت و حرکت کردن تاثیری نداشت. بین گروههای شاهد اختلاف معنی دار مشاهده نشد.
نتیجه گیری: از نتایج مطالعه حاضر می توان چنین استنباط نمود که در خرگوش سیستم هیستامینرژیک مغز با بکارگیری گیرنده های H1 مرکزی یک اثر مهاری بر رفتار تغذیه ای و یک اثر تحریکی بر رفتار حرکتی ایجاد می کند. گیرنده های H2 مرکزی نیز در ایجاد بی اشتهایی ناشی از هیستامین ممکن است دخالت کنند. همچنین هیستامین مغزی موجب مهار رفتار نظافت کردن می شود که از طریق گیرنده های H1 و H2 مرکزی به انجام نمی رسد. استفاده از آنتی هیستامین های H1 و H2 قابل عبور از سد خونی- مغزی در درمان برخی از اختلالات رفتاری قابل توصیه می باشد. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، (1381)، دوره 57، شماره 3، 54-49 .
Objective: To examine the central role of histamine and its H1 and
H2’ receptors on behavior in the rabbit.
Design: Experimental study Animals: Thirty-five male New Zealand White rabbits weighing 2 2.5kg.
Procedure: Implantation of a 23 - gauge. 15 mm long stainless steel guide cannula into the lateral ventricle ol brain,intracerebroventricular injection of normal saline (control), histamine
(50g), promethazine (H1 antagonist, 100 g) and ranitidine (H, antagonist, 100 g) through the guide cannula with a 25 - I hamilton
syringe, recording of animal behavior including feeding, grooming
and locomotion for lh post - injection.
Statistical analysis: One - way ANOVA, Duncan’s. Multiple Range test and paired t - test. Results: Histamine decreased feeding, grooming and increased locomotion. Promethazine alone, with no effect on grooming,
increased feeding and decreased locomotion and pretreatment by
it will prevent the histamine effects on feeding and locomotion,
but it will not inhibit the suppressive effect of histamine on grooming.
Ranitidine alone, without any effects on grooming and locomotion, increase feeding and pretreatment by inhibitation the effects of
histamine on feeding. No significant changes observed among control groups.
Clinical implication: From the results of this study it is concluded that in the rabbit the brain histaminergic system via its central Hi receptor produces inhibitory and excitatory effects on feeding and locomotion respectively. The central 11 receptor may involve in
histamine - induced anorexia too. It also induces a suppressive
effect on grooming which is not mediated through its central I-It and H, receptors. In treatment of some behavioral disorders, the
use of blood - brain barrier penetrating H1 and H2 antihistamines
could be recommended.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11874_93022ac89bcf7182442c35fe97f36d9a.pdf
خرگوش
رفتار
مغز
هیستامین
Behavior
Brain
histamine
Rabbits
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11875
بررسی تغییرات بافت شناسی جداره واژن گاومیش در مراحل مختلف آبستنی
-
کتر اسماعیل آین
57353762
1
دکتر رسول شهروز
24521594
2
هدف: مقایسه تغییرات بافت شناسی بوجود آمده در زمان غیر آبستنی در جداره واژن گاومیش.
طرح: مطالعه بافت شناسی جداره واژن با استفاده از روشهای مختلف رنگ آمیزی.
حیوانات: تهیه نمونه بافتی از واژن 59 گاومیش زنده غیر آبستن و آبستن، 7-4 گاومیش در هر یک از ماههای آبستنی و 5 گاومیش غیر آبستن.
روش: نمونه های بافتی پس از تهیه و آماده سازی در آزمایشگاه، به روش هماتوکسیلین- ائوزین، تولوئیدن بلو، پانتین و آهن وایگرت رنگ آمیزی شده و تعداد لایه های سلولی، تغییرات سلولهای مخاطی، پراکندگی فیبروبلاستی و عروقی در زیر مخاط، پراکندگی سلولهای ایمنی و تراکم رشته های الاستیک و کلاژن در بافت همبند مخاط و زیر مخاط و لایه عضلانی مورد مطالعه قرار گرفتند.
تجزیه و تحلیل آماری: جهت بررسی اختلاف ما بین داده ها از آزمون تجزیه واریانس یکطرفه و متعاقباً آزمون دانکن استفاده شد.
نتایج: تعداد لایه های سلولی اپی تلیوم مخاط در طول دوران آبستنی تقریباً یکسان بوده و اختلاف معنی داری بین آنها وجود نداشت. از ماه دوم آبستنی سلولهای ترشحی در لابه لای سایر سلولهای مخاطی و بخصوص در لایه سطحی مشاهده شدند که در ماه پنجم آبستنی تعداد آنها به طور معنی دار ( 01/0 > P ) به حداکثر رسیده و از ماه هفتم آبستنی کاهش یافت. سلولهای آبستنی نیز، از ماه چهارم آبستنی در مخاط حضور نسبی دارند که با پیشرفت آبستنی بر تعداد آنها به طور معنی دار ( 01/0 > P ) افزوده شد و در ماههای نهم و دهم بسیار افزایش پیدا کرده و به شکل بالونی مشاهده گردید. پراکندگی پلاسماسل ها نیز در سه ماه اول آبستنی در مخاط و زیر مخاط بیشتر از ماههای دیگر آبستنی بود. بر فعالیت عروقی نیز با پیشرفت آبستنی زیر مخاط کاملاً پر عروق و پر خون مشاهده می گردد. رشته های الاستیک به صورت ظریف در همه لایه های بافتی مشاهده شدند ولی پراکندگی آنها در طبقه عضلانی نسبتاً بیشتر از طبقه مخاط و زیر مخاط بود. رشته های کلاژن نیز بلافاصله در زیر اپی تلیوم نسبتاً کم بوده و ظریف ولی به طرف زیر مخاط بر تراکم و ضخامت آنها افزوده شده و در طبقه عضلانی مشاهده شدند.
نتیجه گیریک نتایج حاصله از مطالعه حاضر بیانگر وجود اختلاف بافت شناسی واژن گاومیش در ماههای مختلف آبستنی است که با بسیاری از نظرات و گزارشات به خصوص در مورد گوسفند توافق و همخوانی دارد ولی با این وجود تهیه گسترشهای واژینال در تشخیص دقیق مراحل مختلف آبستنی در گاومیش مفید نمی باشد. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ( 1381)ف دوره 57، شماره 3، 60-55 .
Objective: To compare histological changes of the vaginal wall
during non-pregnancy period and different stages of pregnancy in buffaloes.
Design: Observational study.
Animals: Fifty nine specimens from non-pregnant and pregnant buffaloes in different stages of pregnancy. Procedures: After preparation of specimens in the lab anatomy.
They were stained by the method of hematoxilin - cosine and four special methods of Verhoof, Toluidine blue, Pantin and Veigerts
lron.The number of cell layer, type of epithelial cells, vascular
activities, distribution of plasma cells, elastic fibers and collagen in the mucosa and submucosa were studied. Statistical analysis: One way ANOVA, Duncan’s multiple range test.
Results: During different stages of pregnancy no significant
difference in the number of cell layers and cell type of epithelium was observed. From the second month of gestation, the secretory cells were seen between the epithelial cells which increased significantly to maximum number in the fifth month (P
https://jvr.ut.ac.ir/article_11875_d24e4f48179d8a4b8760b8668a04b15a.pdf
آبستنی
بافت شناسی واژن
گاومیش
Buffaloes
pregnancy
Vaginal histology
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11876
اولین گزارش حضور کنه هیالوما اژیپتیوم (Hyalomma aegyptium)(Iinne. 1958) از لاک پشت تستودوگرکا (Testudo graeca nv ) در ایران
-
دکتر صدیقه نبیان
46214391
1
دکتر سید مهدی میر سلیمی
66597353
2
هدف: گزارش حضور کنه هیالومااژیپتیوم از لاک پشت تستودوگرکا در ایران.
طرح: دو لاک پوشت تستودوگرکا.
روش: تشخیص بالینی و آزمایشگاهی .
نتیجه: در بهار سال 1380، تعداد 6 عدد کنه ( 4 نر و 2 ماده ) از روی دو لاک پشت تستودورگرکا در منطقه کرمان، مشاهده و جدا گردید. پس از بررسی آزمایشگاهی، تمامی این کنه ها، هیالومااژیپتیوم تشخیص داده شدند که در تحت جنس هیالومستا ( Hyalommasta ) قرار می گیرند. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ( 1381)، دوره 57، شماره 3، 63-61 .
Objective: Repert of presence of’ hyalomma aegyptium tick from Testudo graeca turtle in Iran.
Design: Case study.
Animal: Two turtles.
Procedure: Clinical as well as laboratory diagnosis. Results: In the spring 2001, 6 ticks (4 male, 2femalc) were observed and collected in 2 turtle, Testudo graeca in Kerman, province at south pan of Iran. Our obsen ation confirmed that they have been Hyalomma aegyptium. a common turtle parasite that was designated the type of’ subgenus Hyaloinmasta. This is the first report of’ H.aegyptiuin of mentioned Tortoise in Iran.
Concision: It is the first report of the presence of Hyalomma aegyptium tick from Testudo graeca turtles in Iran..!.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11876_65827cc9ad998a1442d10318d2295fb7.pdf
تستودوگرکا
کنه
لاک پشت
هیالوما اژیپتیوم
هیالومستا
Hyalomina acgyptium
Hyalommasta
Testudo graeca
Tick
Tortoise
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11877
مطالعه و مدل سازی میزان رشد استافیلوکوکوس آرئوس در سوپهای آماده تجاری متاثر از عوامل انتخابی رشد
-
دکتر ودود رضویلر
62842142
1
دکتر علی فضل آرا
76915519
2
هدف: این مطالعه جهت ارایه مدل پیشگوی رشد استافیلوکوکوس آرئوس متاثر از عوامل انتخابی رشد ( حرارت نگهداری، pH و میزان اینوکولوم ) در دو نوع سوپ تجارتی ( سوپ جو و سوپ قاچ ) طراحی شده است.
طرح: آنالیز چند فاکتوری.
روش: در طی یک مطالعه تلقیحی چند فاکتوری، اثرات مقادیر مختلف pH ( 5، 5/4، 4 )، میزان تلقیح اولیه باکتری ( 102 و 104 در میلی لیتر سوپ )، درجه حرارت نگه داری ( 5، 15، 25، 35 و 45 درجه سانتیگراد ) و نیز نوع سوپ تجارتی ( سوپ قارچ و سوپ جو ) بر روی زمان دو برابر شدن باکتری استافیلوکوکوس آرئوس مورد بررسی قرار گرفته است. تعیین میزان رشد باکتری ( زمان دو برابر شدن ) از طریق کشت نمونه های سوپ تلقیح شده در شرایط مختلف و شمارش باکتری در محیط برد پارکر Baird parker صورت گرفت.
تجزیه و تحلیل آماری: آنالیز واریانس جهت ارزیابی اثرات مستقل و تداخلی، pH، حرارت نگهداری، میزان تلقیح باکتری و نوع سوپ و مدل رگرسیون چند فاکتوری نیز جهت تهیه مدل پیشگوی رشد در شرایط آزمایش شده مورد استفاده قرار گرفت.قدرت پیشگویی مدل با محاسبه R2 ( ضریب تعیین ) مشخص گردید.
نتایج: مدت زمان دو برابر شدن باکتری به طور معنی داری تحت تاثیر نوع سوپ، حرارت و نیز اثرات تداخلی این دو قرار گرفت ( 05/0 ? P ) ولی میزان تلقیح اولیه باکتری در این مطالعه تاثیر معنی داری در میزان رشد باکتری نداشت ( 182/0 = P ) با استفاده از معادله رگرسیون و ترانسفورماسیونهای مناسب، ارتباط زمان دو برابر شدن باکتری ( g ) به عنوان متغیر وابسته به مقادیر مختلف عوامل مورد نظر رشد و نیز اثرات تداخلی آنها به عنوان متغیرهای مستقل به صورت مدل پیشگو تهیه گردید.
نتیجه گیری: با استفاده از مدل تهیه شده در این مطالعه زمان دو برابر شدن استافیلوکوکوس آرئوس در محدوده دامنه مقادیر متغیرهای به کار گرفته شده با قدرت پیشگویی بسیار خوب قابل محاسبه و پیشگویی می باشد. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ( 1381)، دوره 57، شماره 3، 72-65 .
Objective: To Produce a predictive model of S. aureus growth
the effects of selected growth factors (storoge temperature, pH and inoculum levels) in 2 kinds of commercial soup (barley and mushroom) have been evaluated Design Multiple factorial design Procedure: The effects of pH (4, 4.5 and 5), inoculum levels (10
and l0 / ml of soup), storage temperature (5. 15, 25, 35 and 45C) and type of soup (barley and mushroom) on the generation time (g) and growth rate (k) of S. aureus on commercial Iranian soups were evaluated in a factorial design study
Statistical analysis: To evaluate the main and inter active effects
of pH, storage temperature, inoculum levels and type of soup.
analysis of variance was used. Multiple regression model was derived relating generation time to the effects of growth factors
used in this study.
Results: The generation time (g) of the organism was affected significantly by the type of soup and storage temprature and their interactive effects (P
https://jvr.ut.ac.ir/article_11877_e2313ece110883e85b55fb16b231db26.pdf
استافیلوکوکوس آرئوس
زمان دو برابر شدن باکتری
سوپ
مدل سازی ریاضی
میزان رشد باکتری
Generation time
growth rate
Mathematical Modeling
S. aureus
Soup
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11878
پنومونی پاستورلایی (برونکوپنومونی فیبرینی) در بره با عامل پاستورلاهمولیتیکا (بیوتیپ T)
-
دکتر فرهنگ ساسانی
56714672
1
دکتر ناهید اطبایی
69862386
2
دکتر مهدی راعی دهقی
49465239
3
هدف: مطالعه و تعیین اتیوپاتولوژی و نوع پنومونی.
حیوان: بره 4 ماهه.
روش: میکروب شناسی و آسیب شناسی ( رنگ آمیزی E ? H ).
نتایج: در ظاهر ماکروسکوپی نواحی قدامی شکمی ریه ها مبتلا به برونکوپنومونی لوبار و فیبرینی بود. در بررسی هیستوپاتولوژی آلوئولها و برونشیولها، دچار نکروز انعقادی، نفوذ فیبرین، نوترو فیل و دیگر سلولهای آماسی بودندو آمفیزم آتلکتازی هم مشهود بود. در کشت بافت و آزمایشات بیوشیمیایی باکتری پاستورلا همولیتیکا بیوتیپ T مشخص گردید.
نتیجه گیری: باکتری پاستورلا همولیتیکا بیوتیپ T، معمولاً سپتیبمی ایجاد می کند ولی در این مورد باعث ایجاد برونکوپنومونی فیبرینی ( پنومونی پاستورلایی ) شده است. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ( 1381)، دوره 57، شماره 3، 74-73 .
Objective: Identification of etiopathogenesis and the type of pneumonia.
Animal: 4— months old lamb.
Procedure: Microbiological and pathological (H & E) study). Results: There was fibrinous and lobar bronchopneumonia in cranioventral region of the lungs. 1-listopathological examination showed coagulation necrosis, fibrin, neutrophils and other inflammatory cells infiltration into the alveoli and bronchiols, accompanied by atelectasis and emphysema. By tissue culture and biochemical tests, Pasteurella hemolytica, biotype T was specified. Conclussion: Pasteurella hemolytica biotype T usually produces septicemia but in this case fibrinous bronchopneumonia (Pneumonic pasteurellosis) was seen. J.fac.vet.med.univ.Tehran.57,3:73-74,2002
https://jvr.ut.ac.ir/article_11878_8aff1b1870e458e2746976911f533048.pdf
بره
برونکوپنومونی فیبرینی
پاستورلاهمولیتیکا (بیوتیپ T)
Fibrinous bronchopneumonia
Lamb
Pasteurella hemolytica (Biotype T)
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11879
بررسی اثرات افزودن دیر هنگام آنزیم فیتاز به جیره جوجه های گوشتی
-
محمد امیر کریمی ترشیزی
44943325
1
دکتر شعبان رحیمی
84645187
2
دکتر سید مهدی میرسلیمی
83962696
3
هدف: تعیین اثرات افزودن آنزیم فیتاز بر عملکرد جوجه های گوشتی.
طرح: بلوکهای کاملاً تصادفی.
حیوانات: دویست و هشتاد قطعه جوجه گوشتی.
روش: افزودن سطوح مختلف آنزیم فیتاز و دی کلسیم فسفات به جیره شاهد. جیره های آموزشی به شرح زیر از سن 21 الی 49 روزگی تغذیه شدند. جیره شاهد، دارای 2/0 درصد فسفر غیر فیتات و فاقد آنزیم فیتاز یا دی کلسیم فسفات بود. سه جیره حاوی آنزیم فیتاز به ترتیب از افزودن 600، 300 و 900 واحد آنزیم فیتاز به هر کیلو گرم جیره شاهد تهیه شدند و سه جیره دارای دی کلسیم فسفات از افزودن 53/0، 07/1، 6/1 درصدی دی کلسیم فسفات به جیره شاهد تهیه گردید تا به ترتیب 1/0، 2/0 و 3/0 درصدفسفر از منشا دی کلسیم فسفات را تامین نماید. در طول آزمایش صفات مربوط به عملکرد و عوامل مرتبط با تغذیه فسفر، نظیر طول استخوان درشت نی، درصد خاکستر و فسفر استخوان درشت نی و درصد فسفر در فضولات تعیین شد.
تجزیه و تحلیل آماری: تجزیه واریانس، آزمون مقایسه میانگینها به روش چند دامنه ای دانکن و تعیین معادلات رگرسیون خطی.
نتایج: افزودن آنزیم فیتاز به طور معنی داری موجب افزایش میانگین مصرف خوراک، اضافه وزن، طول استخوان درشت نی، درصد خاکستر استخوان درشت نی و درصد فسفر استخوان درشت نی در طول آزمایش گردید ( 05/0 > P ). افزودن آنزیم فیتاز بر متوسط ضریب تبدیل غذایی، درصد تلفات و هزینه خوراک برای تولید یک کیلوگرم وزن زنده اثر معنی داری نداشت و در اثر استفاده از آنزیم فیتاز دفع فسفر از طریق کود به طور معنی داری کاهش یافت ( 05/0 > P ). در این تحقیق به ترتیب 400 و 700 واحد فعالیت آنزیم فیتاز در کیلوگرم جیره برای معیارهای درصد خاکستر استخوان درشت نی و اضافه وزن بدن معادل با یک گرم فسفر از منشا دی کلسیم فسفات تعیین شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این آزمایش مشخص شد که استفاده از آنزیم فیتاز در جیره جوجه های گوشتی می تواند عملی و ثمربخش باشد و ضمن عدم نیاز به افزودن منابع فسفر معدنی نظیر دی و منوکلسیم فسفات به جیره جوجه های گوشتی، هزینه اضافی تحمیل نشده و موجب کاهش دفع فسفر از طریق کود نیز می گردد. سطح مطلوب به کارگیری آنزیم فیتاز 600 واحد فعالیت آنزیم فیتاز در هر کیلوگرم جیره توصیه می شود. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، (1381)، دوره 57، شماره 3، 79-75 .
Objective: Determination the effects of phytasc supplementation in broiler diets.
design: Randomized complete blocks design.
Animals: Two hundred eighty broiler chickens. Procedure: The experimental diets were prepared based on NRC (1994) recommendations except for Prequirement. The diets, C, I P, 2P and 3P consist of 0,300,600 and 900 units of phytase activity per Kg of diet (FTU/Kg) respectively without of inorganic phosphorus supplementation. The ID, 2D and 3D diets have similar composition with control diet (C) except for 1, 2 and 3 g phosphorus pre Kg of diet from dicalcuim phosphate (DCP). Factors related to phosphorus nutrition were measured during the experiment. Statistical analysis: Analysis of variance. duncan’s multiple range test of means, Linear regression equations.
Results: Addition of phytase had significantly effects on feed
intake, body weight gain, tibia ash, tibia length, tibia phosphorus and phosphorus excretion (P0.05). Phosphorus
equivalency were calculated as 700 FTU/Kg for body weight gain and 400 FTU/Kg for tibia ash equal to I g phosphorus from phosphate. Implications: The phytase enzyme is able to hydrolyze the phytate
molecule and convert it to a nuiritive form and destroy it’s negative
effects. Depend on acquired results. We can conclude that
supplementation of phytase in broiler commercial diets is applicable
and there is no need of inorganic phosphorus supplementation
to diets without additional cost, and it can prevent the phosphorus
loss in manure. The optimal level of phytase inclusion in broiler diets is 600 FTU/Kg diet based on the results of thisJ.fac.vet.Med.Univ.Tehran.57,3:75-79,2002
https://jvr.ut.ac.ir/article_11879_c1d03930bf40e9c5b451173f9747c814.pdf
آنزیم فیتاز
جوجه های گوشتی
فسفر
فیتات
broiler
Phosphorus
Phytase enzyme
phytate
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11880
مطالعه نقش سگ ولگرد و روباه قرمز در چرخه اکینوکوکوزیس - هیداتیدوزیس در استان لرستان
-
دکتر عبدالحسین دلیمی اصل
22837334
1
دکتر مرتضی حسینی
82561197
2
دکتر غلامرضا معتمدی
68754853
3
هدف: تعیین نقش سگ ولگرد و روباه قرمز در چرخه اکینوکوکوس گرانولوزوس در استان لرستان و تعیین وضعیت آلودگی دامهای ذبح شده در کشتارگهای استان به کیست هیداتیک بوده است. علاوه بر این، میزان باروری کیست های جدا شده از دامها و اندامهای مختلف آنها و همچنین میزان زنده بودن پروتواسکولکس کیست دامها و اندامهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت.
طرح: مطالعه مشاهده ای مقطعی.
حیوانات: 42 قلاده سگ، 30 قلاده روباه قرمز، 6879 راس گوسفند، 3752 راس بز و 1968 راس گاو از استان لرستان.
روش: شکار و کالبدگشایی سگها و روباه ها، شستشو و بررسی روده کوچک آنها از لحاظ آلودگی به اکینوکوکوس، مراجعه به کشتارگهای استان لرستان و بازرسی اندام دامهای کشتار شده به کیست هیداتیک و ثبت آنها، سنجش میزان باروری کیست های هیداتیک دامهای مختلف و سنجش میزان زنده بودن پروتواسکولکس کیست های هیداتیک دامهای مختلف.
تجزیه و تحلیل آماری: اندازه گیری درصد آلودگی، اندازه گیری میانگین و انحراف معیار میزانها و مقایسه با استفاده از آزمون ,,t ،، Student .
نتایج: به طور کلی از مجموع 42 قلاده سگ،13 قلاده ( 95/30 درصد ) و از 30 قلاده روباه قرمز، 2 قلاده ( 67/6 درصد ) به اکینوکوکوس گرانولوزوس آلوده بوداند. در کشتارگاههای خرم آباد، دلفان و سلسله استان لرستان، از مجموعه 6879 راس گوسفند تحت مطالعه 29/25 درصد، از مجموع 3752 راس بز، 08/11 درصد و از مجموعه 1968 راس گاو 94/55 درصد به کیست هیداتیک آلوده بوده اند در گوسفندان آلوده، 87/52 درصد آلودگی در ریه ها، 39/28 درصد در کبد و 73/18 درصد به صورت آلودگی توام و در بزهای آلوده، 54/61 درصد آلودگی در ریه ها، 41/33 درصد در کبدها و 50/50 درصد به صورت آلودگی توام و در گاوهای آلوده، 86/52 درصد آلودگی در ریه ها و 43/28 درصد در کبدها و 89/18 درصد به صورت آلودگی توام بوده است. 47/35 درصد کیست های گوسفندان، 88/16 درصد کیست های بز ها و 70/14 درصد کیست های گاوها دارای کیست های بارور بوده و میانگین درصد زنده بودن پروتواسکولکس ها در کیست های بارور ریه گوسفندان 5/87 درصد، کبد گوسفندان 35/92 درصد، ریه بزها 5/78 درصد، کبد بزها 75/95 درصد، ریه گاوها 44/84 درصد بوده است.
نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که آلودگی اکینوکوکوزیس هیداتیدوزیس در استان لرستان شیوع بالایی داشته و با توجه به اهمیت بهداشتی و اقتصادی این بیماری لازم است اقدامات موثری در کنترل این بیماری در لرستان صورت پذیرد. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ( 1381)، دوره 57، شماره 3، 86-81 .
Objective: To determine the potential role of stray dog and red fox in Echinococcosis/Hydatidosis life cycle in Lorestan province,
Western Iran. Meanwhile the prevalence of hydatid cysts among
sheep, goats and cattle as well as fertihty rates of different types
and forms of cysts isolated from infected animals and the viability
of protoscohees were also determined.
Design: Observational cross sectional study. Animals: 42 stray dogs (Mixed breed), 30 red foxes ( Vulpes snIpes),
6879 sheep, 3752 goats and 1968 cattle in Lorestan province in Western Iran during three years (1997-2000). Procedure: Stray dogs and red foxes collected from different parts of Lorestan. The animals were collected either died fleshly across
the road or shot in the study area. Following autopsy of the animal,
the small intestine removed, slit open and the epithelium of the
intestine scraped into ajar. To collect the worm from the intestine,
the epithelial scrapings and the intestinal contents were passed
through wire sieves. The contents of the sieves were washed with top water and Echinococcus was collected. Recovered worms were
fixed in alcohol and stained with carmine. Meanwhile, sheep, goats and cattle were examined for hydatid cyst infection at three
slaugtherhouses. Fertility rate of different types and forms of cysts isolated from infected animals and the viability of protoseolices were also determined using standard methods.
Statistical analysis: Measurement of prevalence of infection, mean
and standard deviation as well as student “t” test for comparing of
the means. Results: Results indicated that, 30.29% of the dogs and 6.67°’ of
the red foxes were infected with Echinococcus granulosus. 25.29%
of the sheep, 11 .08% of the goats and 55.94% of the cattle were also found to be infected with hydatid cyst. In sheep, 52.89% of
the cysts were found in lungs, 28.29% in the liver and 18.73% in
both liver and lungs. In goats, 61.54% of the cysts were found in lungs, 33.41% in liver and 50.50% in both liver and lungs. In cattle,
52.86% of the cysts were found in lungs, 33.41% in liver and
50.50% in both liver and lungs. The cysts isolated from liver and lungs of the sheep showed higher fertility rate than the cysts of
liver and lungs of goats and cattle. In this regard, he fertility rates
of cysts isolated from sheep, goats and cattle were 35.47%, 16.88%
and 14.70% respectively. The viability rate of protoscolices of the fertile cysts isolated from the slaughtered animals were found
mostly higher than 80%. Conclusion:The infection rate of Eehinococcosis / Hydatidosis in animal of Lorestan province especially in stray dogs is very high.
Hence, it should be controled by sophisticated methods.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11880_52a539a2ef726beed60ae9893584f022.pdf
اکینوکوکوزیس گرانولوزوس
دامهای ذبح شده لرستان
روباه قرمز
سگ ولگرد
لرستان
هیداتیدوزیس
Echinococcus granulosus
Hydatidosis
Iran
Lorestan
Red Fox
Slaughtered animals
Stary dog
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11881
بررسی امکان استفاده از بتائین به منظور صرفه جویی در میزان متیونین مورد نیاز جوجه های گوشتی
-
دکتر مهرداد مدیر صانعی
22258284
1
دکتر سید محمد مهدی کیایی
69548155
2
هدف: بررسی اثر افزودن بتائین به جیره غذایی جوجه های گوشتی به منظور کاهش میزان متیونین مورد نیاز.
طرح: طرح کاملاً تصادفی.
حیوانات: تعداد700 قطعه جوجه خروس گوشتی یکروزه از سویه تجاری راس 208.
روش: جوجه های مورد آزمایش به صورت تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند به طوری که هر گروه مشتمل بر چهار زیر گروه 35 قطعه ای بود. جوجه های یک گروه به عنوان گروه شاهد با جیره غذایی واجد متیونین، بر اساس مقادیر پیشنهاد شده از سوی NRC ( 1994) تغذیه گردیدند. در جیره های غذایی چهار گروه دیگر، مقدار متیونین به میزان 10 درصد نسبت به گروه شاهد کاهش داده شد ( جیره های کم متیونین ) و به ترتیب مقادیر ، 2 درصد، 4 درصد، و 8 درصد بتائین به آنها اضافه گردید. در پایان سنین 21، 42 و 49 روزگی، شاخصهای تولیدی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
تجزی و تحلیل آماری: نتایج به دست آمده بر اساس آزمونهای تجزیه واریانس و توکی مورد مقایسه قرار گرفتند.
نتایج: در پایان سن 20 روزگی، افزودن 04/0 درصد بتائین به جیره غذایی کم متیونین سبب افزایش معنی دار وزن بدن در مقایسه با گروه شاهد و سایر گروه های تغذیه شده با جیره های واجد بتائین گردید ( 002/0 = P )، در حالی که اضافه نمودن 02/0 درصد و 08/0 درصد بتائین، تاثیر معنی داری بر وزن بدن جوجه ها در مقایسه با گروه شاهد نداشتند ( 05/0 < P ). از نظر ضریب تبدیل غذایی، هیچ گونه تفاوت معنی داری بین گروه شاهد با گروه های دریافت کننده جیره های واجد بتائین مشاهده نگردید ( 05/0 < P ). تغذیه جوجه ها با جیره کم متیونین بدون افزودن بتائین یا همراه با اضافه کردن 02/0 درصد بتائین سبب افزایش معنی دار ضریب تبدیل غذایی گردید ( 02/0 = P ). ولی تاثیر معنی داری بر وزن بدن و میزان مصرف غذا نداشت ( 05/0 < P ). در خاتمه آزمایش، اختلاف بین میانگین وزن بدن جوجه ها و بازده غذایی در گروه شاهد با گروه های تغذیه شده به وسیله جیره های کم متوئین ( بایا بدون افزودن بتائین ) معنی دار نبود(05/0
Objective: Study the effects of adding betaine into broiler chick rations in order to reducing methionine requirement. Design: Randomized completely design.
Animals: Seven hundred day- old male Ross 208 broiler chicks.
Procedure: The chicks were randomly divided into five dietary treatments. Each treatment was contained four replicate floor pens of 35. One treatment (as control) fed diet included methionine
content according to NRC (1994) recommendation. In other dietary treatments, the level of methionine lowered by 10% (as low- methionine diets) and 0, .02, .04, and .08% of betaine were added into diets respectively. Body weight, feed consumption feed conversion ratio and mortality were evaluated at 21, 42, and 49
days of age. Statistical analysis: Data for all response variables were subjected to ANOVA. Variable means for treatments showing significant differences in the ANOVA were compared using Tukey’s test.
Results: At the age of 21 days, adding .04% betainc (not .02 or
.08%) into low-methionine diet caused significant increase in body weight, in comparison with control and other treatments (P = .002). There were no significant differences among feed conversion ratio •
in dietary treatments. Feeding diets containing low level of
methionine without betaine or supplemented with .02% betaine increased feed conversion ratio significantly (P .02), at 42 days of age. At the end of experimental period (49 days of age), no
significant differences observed among body weights and feed
conversion ratios in dietary treatments, however adding .04% betaine into low-methionine diet improved body weight and feed
efficiency slightly compared with control and other treatments. Conclusion: According to obtained results in this feeding trial it could be concluded that although adding different levels of betaine
(.02, .04, and .08%) into low-methionine diets did not affect body weight and feed conversion ratio, but it seems supplementation low-methionine diet with .04% betaine could compensate marginally
deficiency of methionine in broiler chick rations.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11881_47ab4398f59b3b86889bba0ecefe5b30.pdf
بازده غذایی
بتائین
جوجه گوشتی
متیونین
وزن بدن
betaine
Body weight
Broilers
feed efficiency
methionine
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11882
بررسی تاثیر دریافت نمونه یاخته شناسی از دهانه گردن رحم در گاوهای آبستن و غیرآبستن
-
دکتر محمد رحیم احمدی
41682191
1
دکتر سعید نظیفی
94822768
2
دکتر مجتبی کافی
72672283
3
دکتر سیروس سلمان نژاد
31812328
4
هدف: بررسی واکنش التهابی دهانه گردن رحم گاوهای آبستن و غیرآبستن پس از دریافت نمونه یاخته شناسی.
طرح: مطالعه مشاهده ای مقطعی.
حیوانات: 24 راس گاو آبستن 2 تا 4 ماهه و 9 راس گاو غیرآبستن در مرحله لوتئال چرخه فحلی.
روش: نمونه گیری از ترشحات دهانه گردن رحم گاوهای آبستن در 3 گروه 8 راسی به ترتیب در روزهای صفر و 3، صفر و 7 و صفر و 14 انجام شد. از گاوهای غیر آبستنکه در 2 گروه 3 و 6 راسی قرار داشتند در روزهای 8 و 11 و 8 و 15 چرخه فحلی نمونه یاخته شناسی گرفته شد. گسترشهای تهیه شده با رنگ گیمسا رنگ آمیزی شده و با بزرگنمایی 100 ? میکروسکوپ مورد بررسی قرار گرفتند. در هر گسترش حداقل 100 سلول در 20 میدان میکروسکوپی مورد شناسایی و شمارش قرار گرفتند.
تجزیه و تحلیل آماری: آزمونهای تجزیه واریانس ( ANOVA )، دانکن و آزمون ,,t ،، .
نتایج: اختلاف آماری معنی داری در درصد سلولهای پوششی، سلولهای پوششی بزرگ واکوئول دار و نوتروفیلهای ترشحات دهانه گردن رحم گاوهای غیر آبستن در روزهای 8، 11 و 15 چرخه فحلی دیده نشد. همچنین اختلاف آماری معنی داری در درصد سلولهای پوششی و سلولهای پوششی بزرگ واکوئول دار ترشحات دهانه گردن رحم گاوهای آبستن در روزهای صفر، 3، 7 و 14 نمونه گیری دیده نشد. در صد نوتروفیها در روز 3 نمونه گیری ( 36/1 ? 47/2 ) با روزهای 7 و 14 نمونه گیری از نظر آماری اختلاف معنی دار داشت ( 05/0 > P ). در گاوهای آبستن روش نمونه گیری از ترشحات دهانه گردن رحم سبب بروز واکنش التهابی جزیی می شود که تا روز سوم نمونه گیری وجود دارد و در روزهای بعد بر طرف می شود.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که روش نمونه گیری از ترشحات مخاط دهانه گردن رحم هیچ گونه واکنش التهابی قابل تشخیصی ایجاد نمی کند. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ( 1381 )، دوره 57، شماره 3، 95-93 .
Objective: To determine the possible inflammatory reaction of the bovine cervix following cytologic sampling.
Design: Obserational cross-sectional stuoly.
Animals: Twenty four pregnant cows (2—4 month) and 9 non- pregnant cows in the luteal phase. Procedure: Smears were prepared from cervical secretions of pregnant cows at days zero and three (8 cows), zero and seven (8
cows) and zero and fourteen (8 cows). Smears of cervical secretions were prepared from non-pregnant cows at days eight (9 cows),
eleven (3 cows) and fifteen (6 cows) of the oestrus cycle. The smears were stained with Giemsa stain and examined under oil immersion lens. Twenty fields of each smear were examined, then the cells were differentiated and counted. Statistical analysis: Analysis of variance (ANOVA) Student
test. Duncan’s multiple range test. Results: Statistical analysis showed no differences in the precentage ofepithelial cells, large vacuolated epithclial cells and neutrophils in the non-pregnant cows at days 8, II and 15 of the oestrus cycle. In the pregnant COWS there were no significant differences in the percentage of epithelial cells and large vacuolated epithelial cells on days 0,3, 7 and 14 of sampling. It was also revealed that there was a significant difference between the mean percentage of
neutrophils on clay 3(2.47±1.36) and clays 7 and 14. In pregnant cows, occurrence of inflammatory reactions continued until day 3 of sampling and then relieved later. Conclusion: The results of this study showed that the routine procedure used for cervical secretion sampling does not induce any
detectable cellular inflammatoiy reactions. J. Fac. Jt. Med. uviv. Tehran. 57, 3: 93-95, 2002.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11882_b006c2a432c94a6c6e8cb892af31a720.pdf
دهانه گردن رحم
گاو آبستن و غیر آبستن
گاو آبستن و غیرآبستن
نمونه یاخته شناسی
واکنش التهابی
Cervical external OS
Cytologic sampling
Inflammatory reaction
Pregnant and non—pregnant cows
per
دانشگاه تهران
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
2008-2525
2251-6190
2002-10-23
57
3
11883
تغییرات فشار درون شکمی در دوران مختلف آبستنی در گوسفند
-
دکتر اسماعیل آین
91957661
1
هدف: بررسی فشار درون شکمی در مراحل مختلف آبستنی و در زمانهای قبل و بعد از تغذیه در میشهای آبستن تک قلو و چند قلو.
طرح: مطالعه تجربی میدانی.
حیوانات: هفت راس گوسفند چند شکم زاییده.
روش: وسیله ای بصورت توپی کروی با استفاده از کاندوم ساخته شده و در اواخر ماه دوم آبستنی تحت بیهوشی کامل و به روش لاپاراتومی خط میانی شکم، در محوطه لگنی نصب شد. سپس با اتصال توپی به یک مبدل و یک دستگاه ثبت کننده فشار و تجویز 4 میلی لیتر سرم فیزیولوژی، فشار درون شکمی در روزهای 90، 120، 135، 143 آبستنی در دو نوبت قبل و بعد از تغذیه اندازه گیری شد.
تجزیه و تحلیل آماری: جهت بررسی اختلاف ما بین داده ها در مراحل مختلف از آزمون آماری T.test استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان می دهد که فشار درون شکمی در مراحل مختلف آبستنی در زمان قبل از تغذیه بیشتر از زمان بعد از تغذیه و همچنین در دامهای آبستن تک قلو بیشتر از دامهای آبستن چند قلو بود.
نتیجه گیری: بسیاری از محققین یکی از فاکتورهای مهم در شیوع بیماری پرولاپس گردن رحمی- واژنی را افزایش فشار درون شکمی در دوران آبستن به علت بزرگ شدن رحم و یا تغذیه با جیره دارای فیبر زیاد می دانند. در صورتی که مطالعه حاضر کاهش فشار درون شکمی پس از تغذیه و در میشهای آبستن دو قلو نسبت به آبستن تک قلو را ثابت میکند. بنابراین این تغذیه و آبستنی دو قلو نه تنها سبب افزایش فشار درون شکمی نشده، بلکه به عنوان فاکتور بیماری پرولاپس گردن رحمی- وازنی نمی تواند مطرح شود. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ( 1381 )، دوره 57، شماره 3، 101-97 .
واژه های کلیدی:
Objective: Evaluation of intra-abdominal pressure during different stages of pregnancy, before and after feeding in pregnant ewes with single and multiple lambs. design: Experimental field study.
Animals: Seven parous ewes.
p rocedure: At the end of the second month of gestation, a balloon
was made from condom was inserted into the pelvic cavity through a posterior mid-line laparotomy. Intra-abdominal pressure recorded on days 90, 120, 135 and 143 of pregnancy by infusion of 4ml of physiological saline into the balloon connected to a transducer and a pressure recorder. Statistical analysis: Data from different stages were compared using Student “t” test. Results: The results indicated that, at each stage of pregnancy the intra—abdominal pressure before feeding’ was higher than that after feeding and in ewes with single lambs, it was higher than in ewes with multiple lambs. cinical implications It has been postulated that increased intra- abdominal pressure associated with increased rumen fill and the
presence of multiple lambs are involved in the pathogenesis of
cervical-vaginal prolapse. Although in this study, intra-abdominal
pressure decreased after feeding and in multiple pregnancy. Therefore feeding and multiple pregnancy, not only can not increase intra-
. abdominal pressure, but also it can not be a pathogenesis of cervical- aginal prolapse.J. Fac. Vet. Med. Univ. Tehran. 57, 3: 97-101, 2002.
https://jvr.ut.ac.ir/article_11883_b03b7f15953630f7419fec4d5b66dc53.pdf
تغذیه
فشار درون شکمی
میشهای آبستن
Feeding
lntra-abdominal pressure
pregnant ewes