چکیده چهار بنیان اصلی یعنی خاک، آب، هوا، تابش خورشید که بُن مایههای آفرینشند، باید به حالت سلامت، با معیارهای اعتدال و دوری از پلیدیها و آلایشها باشند تا محیط زیست، زنده و سرشاد باشد، در این صورت تعادلِ وجودیِ گیاه، حیوان و انسان برقرار خواهد بود. مهمترین عاملِ آلوده کننده و تخریب کننده» محیط زیست، خود انسان است. محیطِ زیست مجموعهای بزرگ از اجزاء و عوامل مختلفِ کنش و واکنش پذیر است که در طیّ میلیونها سال تکوین و تکامل یافته و هر گونه تغییر و تخریبی در آن، چنانکه شاهد هستیم، نتایج زیان بار و جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. برای این امر وضع قوانین و آئیننامههای مناسب و اجرای صحیح و به موقع، ضروری است. ولی از آن واجب تر فرهنگ حفظ محیط زیست است که باید در روح تک تک افراد اعم از توده عادی مردم و یا مسئولان رسوخ کرده باشد. اگر افراد به کاری ایمان نداشته باشند با اجبار هم از اجرای صحیح آن سرباز خواهند زد. در قرآن کریم از سجده و تسبیح زمین و آسمان، کوهها، گیاهان، حیوانات و خلاصه آنچه در کائنات است بارها یاد شده و نوعی روح و گویایی برای همه چیز وجود دارد. یا به عبارتی، راز زندگی در جاندار و بیجان نهفته است و جریان دارد. حال که چنین است، این همگان را نباید آزرد و نباید تخریب کرد و برای نابودی محیط زیست، دلیلهای پنداری و ساختگی نباید تراشید، اگر چنین کنند، خود و نسل خود و نسلهای آینده را میآزارند و در پیشگاه حقیقت باید پاسخگو باشند. انسان با تداوم کوشش و تلاش برای ایجاد زندگی آسانتر و مرفهتر و حمل و نقل سریعتر که همه اگر صحیح انجام شود، میتواند مفید باشد، تغییرات زیان آوری را در محیط زیست ایجاد میکند و از طبیعت به شدّت بهرهکشی مینماید و غالباً محیط زیست را به نابودی میکشاند. بهترین بهرهوری آن است که چنان عمل کنند که تا ممکن است زیانهای کمتری به محیط برسانند، تا مگر آلودگیها اندک شوند و با پاکسازیها و بازسازیها چرخه» محیط زیست را به سامان آرند، نه آنکه آن را از این هم نابسامانتر نمایند. واژههای کلیدی: محیط زیست، آب، خاک، آلودگیها.