2024-03-29T14:43:33Z
https://jvr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10050
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
شیوع سرمی و مطالعه مولکولی آلودگی به توکسوپلاسما در مرغهای بومی شهرستان خرمآباد، ایران
سید فواد
احمدی
عذرا
ظریفی
حمیدرضا
شکرانی
حسن
نوروزیان
زمینۀ مطالعه: توکسوپلاسما گوندی یک انگل تکیاختهای و داخل سلولی است که قادر به آلوده کردن اکثر جانوران خونگرم از جمله انسان و پرندگان است. با توجه به عادات تغذیهای در مرغهای بومی، شیوع آلودگی به توکسوپلاسمادر مرغهای با پرورش آزاد به عنوان یک شاخص مناسب از پراکنش اُاُسیستها در محیط مطرح است. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع سرمی آلودگی به توکسوپلاسمادر مرغهای بومی شهرستان خرمآباد و مقایسه نتایج حاصل از روشهای سرمی و مولکولی طراحی گردید. روشکار: در مجموع 97 نمونه سرم به صورت تصادفی از مرغهای بومی اخذ گردید و با استفاده از آزمون آگلوتیناسیون تعدیل یافته (MAT) از نظر حضور پادتنهای ضد توکسوپلاسما بررسی گردیدند. پنجاه گرم عضله (ترکیب عضلات قلب و سینه) و کل مغز مرغهای سرم مثبت به طور مجزا هموژنیزه گردید و با انجام PCR توالی تکرارشوندهتوکسوپلاسما (RE) ردیابی شد. نتایج: پادتنهای ضد توکسوپلاسمادر 21 از 97 نمونه سرم (64/21 درصد) مشاهده گردید. از بین 21 پرنده سرم مثبت در 10 پرنده (61/47 درصد) DNA توکسوپلاسما گوندی ردیابی گردید (با عیار سرمی ≥20:1). تطابق اندک بین نتایج سرمی و مولکولی احتمالاً با برخی عوامل از جمله امکان واکنشهای متقاطع در آزمون MAT و یا مقدار محدود نمونه در آزمون PCR مرتبط است. نتیجهگیری نهایی: این نتایج بر اهمیت نقش مرغهای بومی به عنوان یک منبع عفونت برای گربهها و افراد ساکن در مناطق روستایی دلالت دارد.
توکسوپلاسما
مرغهای بومی
شیوع سرمی
نمونه بافتی
PCR
2020
06
21
130
135
https://jvr.ut.ac.ir/article_76510_24541b5e91c9832630137fa35fe31c30.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
کلونینگ و بررسی بیان ژن کدکننده کاتپسین L کنه ریپیسفالوس آنولاتوس
سعید
ستاری تبریزی
صدیقه
نبیان
الهه
ابراهیم زاده
پرویز
شایان
ناصر
علیدادی
نرگس
امینی نیا
زمینۀ مطالعه: کنهها از مهمترین انگلهای خارجی میباشند که باعث ایجاد زیان اقتصادی فراوانی در صنعت دامپروری میشوند. لذا تلاش در جهت حذف یا کاهش آنها بر روی دامها بسیار ضروری میباشد. سیستئین پروتئازها از جمله ترکیباتی هستند که نقش مهمی را در اعمال فیزیولوژیک کنهها بر عهده دارند و کاندید مناسبی برای دست یابی به واکسن ضد کنه میباشند. کاتپسینها یکی از مهمترین سیستئین پروتئازها میباشند. هدف: هدف از این مطالعه، کلونینگ و بیان قطعه ژنی کاتپسین L کنه ریپیسفالوس آنولاتوس بهمنظور بررسی ایمنوژنیسیتی آن بوده است. روشکار: پس از جمعآوری کنهها و تشخیص جنس و گونه آنها اقدام به کشت کنهها گردید. سپس استخراج RNA از نوزاد کنهها، سنتز cDNA با استفاده از پرایمر اختصاصی کاتپسین و تکثیر آن با روش RT-PCR انجام پذیرفت. قطعه ژنی موردنظر در پلاسمید بیانی pQE30 کلون شد. در ادامه توالی کوتاهتری از ژن کاتپسین (654 جفت باز) نیز بصورت پلاسمید صناعی تهیه گردید. بیان پروتئین حاصل از هر دو پلاسمید نوترکیب در سیستم بیان پروکاریوتی E.ColiBL21 انجام و ایمنیزایی پروتئینهای نوترکیب حاصل از آن با روشهای سرولوژیک دات بلات و وسترن بلات در مواجهه با سرم خرگوشهای چالشیافته با این پروتئینها و گوسالههای آلوده به کنه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج: نتایج مطالعه حاضر نشان داد پروتئین حاصل از پلاسمید نوترکیب صناعی به دلیل حلالیت بیشتر بیان و تخلیص بالاتری داشت. همچنین سرم خرگوش چالشیافته با این پروتئینها، قابلیت شناسایی هر دو پروتئین نوترکیب را داشت. اما شدت واکنش سرم گوسالههای آلوده به کنه با پروتئینهای نوترکیب تولید شده کمتر بود. نتیجهگیری نهایی: هر چند شدت واکنش سرم گوسالههای آلوده به کنه با پروتئینهای نوترکیب در مقایسه با سرم خرگوش کمتر بود، اما این امر با توجه به پنهان بودن آنتیژن کاتپسین در روده کنه دور از ذهن نبود. در مجموع پروتئین نوترکیب کاتپسین ال میتواند به عنوان یک گزینه مناسب در جهت ایمنسازی گوساله علیه آلودگی به کنه ریپی سفالوس آنولاتوس به کار رود، هر چند بررسیهای بیشتر در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
ریپی سفالوس آنولاتوس
کنه
کلونینگ
بیان ژن
پروتئین کاتپسین
2020
06
21
136
146
https://jvr.ut.ac.ir/article_76523_eb966da0ef7f2ca08240cc7757247f56.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
مطالعه آلودگی کریپتوسپوریدیوم در گاو و گاومیش در دامداریهای اطراف شهرستان مهاباد
امید
نورانی کلیجی
محمد
یخچالی
فرناز
ملکیفرد
زمینۀ مطالعه: تک یاخته کریپتوسپوریدیوم از انگلهای بیماریزای رودهای با اهمیت در نشخوارکنندگان اهلی در دنیا و ایران میباشد که قابلیت انتقال بین انسان و دام را دارد. هدف: تحقیق حاضر جهت مطالعه آلودگی کریپتوسپوریدیوم در گروههای سنی مختلف و توزیع جغرافیایی آنها در دامداریهای اطراف شهرستان مهاباد انجام شد. روشکار: نمونهی مدفوع تازه از راست روده 248 راس گاو و 248 راس گاومیش از دامداریهای واقع در چهار روستا در دامداریهای اطراف شهرستان مهاباد به صورت تصادفی از اردیبهشت ماه سال 1395 تا اردیبهشت ماه سال 1396جمع آوری گردیدند. اووسیستهای کریپتوسپوریدیوم به روش شناورسازی گرادیان سوکروز و پرکول جمعآوری شدند و به روش زیل نلسون اصلاح شده رنگ آمیزی گردیدند. نتایج: شیوع کلی آلودگی در گاو 50 درصد (124:248) بود. بیشترین فراوانی در گوسالههای ماده (65/30 درصد) کمتر از یک سال بود. فراوانی آلودگی با سن و جنس دام ارتباط معنیداری داشت. بیشترین فراوانی آلودگی در فصل تابستان (16/20 درصد) بود. دو گونهی کریپتوسپوریدیوم پارووم (32/40 درصد) و کریپتوسپوریدیوم آندرسونی (68/9 درصد) در گاوهای تحت مطالعه شناسایی شدند. آلودگی توام دو گونه 47/8 درصد بود. نتیجهگیری نهایی: نتایج این مطالعه نشان داد که کریپتوسپوریدیوم پارووم گونه شایع در گاوداریهای منطقه بوده که به عنوان یک عامل بیماریزای مشترک بین انسان و دام نیازمند مطالعات تکمیلی در زمینه تعیین ژنوتیپهای انگل در منطقه میباشد.
کریپتوسپوریدیوم آندرسونی
کریپتوسپوریدیوم پارووم
اووسیست
گاو
گاومیش
2020
06
21
147
155
https://jvr.ut.ac.ir/article_76524_72d9941efaf98554841567ad3b51cb95.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
مطالعه تجمع بیولوژیک شبه فلزات و فلزات سنگین در بافت عضله اردک ماهی (Esox lucius Linnaeus, 1758) رودخانه سیاه درویشان (استان گیلان)
محمد
اتفاق دوست
حمید
علاف نویریان
زمینۀ مطالعه: فلزات سنگین و شبه فلزات از جمله عناصر پایدار و مقاوم به تجزیهای هستند که در صورت وجود غلظتهای بالا در بافت آبزیان، سلامت آنها و انسانها را تهدید میکنند. هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین ترکیبات و ترتیب تجمع عناصر موجود در بافت خوراکی عضله اردک ماهی رودخانه سیاه درویشان به عنوان یکی از ماهیان ارزشمند اقتصادی و همچنین بررسی میزان سلامت آن برای مصارف تغذیه انسانی، صورت پذیرفته است. روشکار: در پژوهش کنونی، غلظت یازده عنصر (آرسنیک، آهن، جیوه، روی، سرب، سلنیوم، کادمیوم، کروم، مس، منگنز و نیکل) در بافت عضله 25 عدد اردک ماهی (Esox lucius) جمع آوری شده از رودخانه سیاه درویشان استان گیلان در تابستان 1395، به کمک دستگاه طیف سنجی جذب اتمی Varian مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: میزان کمترین و بیشترین تجمع عناصر به ترتیب: روی 80/28 - 89/25، آهن 26/24 - 85/21، مس 15/8 - 78/6، منگنز 12/2 - 77/1، سرب 73/0 - 68/0، سلنیوم 62/0 - 59/0، آرسنیک 62/0 - 53/0، کادمیوم 41/0 - 38/0، نیکل 28/0 - 24/0، کروم 19/0 - 17/0 و جیوه 098/0 - 087/0 میکروگرم بر گرم وزن خشک، به دست آمد. نتیجهگیری نهایی: با توجه به نتایج این مطالعه، میانگین غلظت تمام عناصر در بافت عضله اردک ماهی به غیر از چهار عنصر منگنز (178/0±956/1)، سرب (028/0±698/0)، آرسنیک (044/0±572/0) و کادمیوم (018/0±393/0)، کمتر از آستانه مجاز بیان شده توسط استاندارد بین المللی FAO/WHO قرار داشتند.
طیف سنجی جذب اتمی
تجمع زیستی
عناصر سنگین
بافت عضله
اردک ماهی
2020
06
21
156
165
https://jvr.ut.ac.ir/article_76525_40575e6cf5a48866eec2a5884520729a.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
بررسی باقیماندههای آنتیبیوتیکی در گوشت مرغ کشتارشده در کشتارگاههای استان کرمان طی سالهای 94 و 95
صدیقه
کاظمی نیا
حسین
رشیدی
نیما
قلعه خانی
ایمان
قاسم زاده
ناصر
نصیری
حمید
شریفی
زمینۀ مطالعه: امروزه بدلیل استفاده بیرویه از آنتیبیوتیکها، مقاومت میکروبی نگرانی جهانی جهت بهداشت و سلامت دام و انسان محسوب میشود. پیامدهای مقاومت میکروبی بروز مقاومت میکروبی در عوامل بیماریزای مشترک انسان و دام، و کاهش اثربخشی درمانهاست. هدف: هدف مطالعه حاضر پایش و ارزیابی فراوانی باقیماندههای آنتیبیوتیکی در گوشت مرغ کشتارشده درکشتارگاههای استان کرمان است. روشکار: در این مطالعه مقطعی که از خرداد 94 لغایت آذرماه 95 اجرا گردید در مجموع تعداد 474 نمونه ازکشتارگاههای استان جمعآوری و در آزمایشگاه مرکز تشخیص اداره کل دامپزشکی تحت تست میکروبیولوژیکال چهارپلیتی قرار گرفت. دادههای بهدست آمده با استفاده از آمار توصیفی برای دادههای کیفی و محاسبه فاصله اطمینان 95 درصد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: در مجموع نمونههای تست شده 38 مورد مثبت معادل 02/8 درصد شناسایی شدند. آنتیبیوتیکهای تشخیص داده شده شامل فلورکینولون، ماکرولید، سفالوسپورین، بتالاکتام، تتراسیکلین، سولفانامید و آمینوگلیکوزید بودند. در نمونههای مثبت، بیشترین میزان آنتیبیوتیک جداسازی شده فلورکینولون (1/36 درصد) و کمترین میزان آنتیبیوتیک جداشده سفالوسپورین (1/4 درصد) تعیین گردید، از طرفی نیمی ازنمونه های مثبت صرفا از نظریک نوع آنتی بیوتیک (فلورکینولون ) و 9/28 درصد موارد مثبت از نظردو نوع آنتیبیوتیک، 1/13 درصد موارد از نظر سه نوع آنتیبیوتیک، 2/5 درصد از نظر پنج نوع و 6/2 درصد از نظر شش نوع آنتیبیوتیک مثبت تعیین شدند. نتیجهگیری نهایی: این نتایج مشخص نمود که حدود ۱۰ درصد گوشت مرغ مصرفی در این استان دارای باقیماندههای آنتیبیوتیکی است و نیازمند برنامهریزی و اتخاذ استراتژیهای کاربردی جهت کنترل و کاهش مصرف بیرویه آنتیبیوتیکهای دامپزشکی میباشد.
باقیمانده آنتیبیوتیک
مقاومت میکروبی
گوشت مرغ
کشتارگاههای طیور
اثربخشی درمان
2020
06
21
166
172
https://jvr.ut.ac.ir/article_76513_3f5f0029c261e10103ff5723dde4ef76.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
تأثیرکنسانتره آب نارنج و پوشش کیتوزان حاوی اسانس شنبلیله بر کیفیت و زمان ماندگاری فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان در مدت زمان نگهداری در یخچال
فهیمه
توریان
مریم
عزیزخانی
زمینۀ مطالعه: گیاهان زیادی از جمله شنبلیله و نارنج دارای ترکیباتی با خواص آنتیاکسیدانی هستند که میتواند سبب افزایش مدت زمان ماندگاری مواد غذایی گردند. با توجه به اینکه ماهی از موادغذایی پرطرفدار در بین مصرف کنندگان میباشد اما مستعد فسادپذیری سریع میباشد. هدف: در این مطالعه به منظور بهبود زمان ماندگاری فیله ماهی قزل آلا رنگین کمان در دمای یخچال از کنسانتره آب نارنج و پوشش کیتوزان غنی شده با اسانس شنبلیله استفاده شد. روشکار: در مطالعه حاضر 8 تیمار در مدت 12 روز در دمای یخچال از نظر شاخصهای شمیایی (PH، بازهای نیتروژنی فرار(TVN)، تیوباربیتوریک اسید (TBA)، میزان پراکسید (PV)، اسیدهای چرب آزاد (FFA)) ویژگی حسی مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمون DPPH (2 و2دی فنیل- 1-پیکریل هیدرازیل) و RP (قدرت کاهندگی) به منظور بررسی خاصیت آنتیاکسیدانی انجام گردید. نتایج: بر اساس نتایج آماری، فیله ماهی پوشش داده شده با کیتوزان غنی شده با اسانس شنبلیله 2 درصد و غوطه ور شده در کنسانتره آب نارنج، در شاخصهای شیمیایی کمترین اعداد را به خود اختصاص داده و اختلاف معنیداری با گروه کنترل، داشت (05/0>P). در آزمون DPPH بیشترین اثر مهاری بعد از BHT (بوتیلیتد هیدروکسی تولوئن)، مربوط به آب نارنج با بریکس 39/1 و بعد از آن فلفل سیاه 2درصد بود. در آزمون RP میزان جذب نوری نمونه پوشش داده شده با کیتوزان حاوی اسانس شنبلیله و کنسانتره آب نارنج با BHT اختلاف معنیداری را نشان نداد (05/0<P). نتایج ارزیابی حسی نیز نشان داد که نمونه مذکور موجب بهبود شاخص حسی طی مدت زمان نگهداری نسبت به گروههای دیگر و به ویژه گروه کنترل گردید. نتیجهگیری نهایی: با توجه به نتایج حاصله میتوان بیان نمود که استفاده از کنسانتره آب نارنج، پوشش کیتوزان و اسانس شنبلیله بر کاهش روند اکسیداسیون فیله ماهی قزل آلا در دمای یخچال اثرات قابل ملاحظهای داشته است.
اسانس
شنبلیله
قزل آلای رنگین کمان
کیتوزان
کنسانتره آب نارنج
2020
06
21
173
184
https://jvr.ut.ac.ir/article_76531_4f9f664fcc3dc8047286889b6ddd4735.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
اثر تجویز خوراکی عصاره آبی زردچوبه (Curcuma longa) بر سرعت تخلیه شیردان در برههای نوزاد
مصطفی
عبداللهی
حمیدرضا
محمدی
اشکان
جبلی جوان
مرتضی
عبداللهی
زمینۀ مطالعه: کاهش حرکات شیردان نقش مهمی در بیماریزایی برخی اختلالات شیردانی همچون نفخ شیردان ایفاء میکند که درمان آن با داروهای سنتتیک عوارضی مانند اسهال و مقاومت آنتیبیوتیکی دارد و تجویز داروهای گیاهی راهکار مناسبی برای کاهش این عوارض جانبی است. هدف: تعیین اثر تجویز خوراکی عصاره آبی زرد چوبه برسرعت تخلیه شیردان در برههای نوزاد. روشکار: این مطالعه بر روی 12 بره ماده پنج روزه نژاد سنگسری انجام گرفت (میانگین وزن 3کیلوگرم). همه برهها به ترتیب پنج درمان خوراکی شامل سالین (30میلیلیتر)، اریترومایسین (400میلیگرم)، زردچوبه 200 میلیگرم بر کیلوگرم، زردچوبه 250میلیگرم بر کیلوگرم و زردچوبه 300 میلیگرم بر کیلوگرم را دریافت کردند. در دقایق صفر30،60،،120، 150، 180 و 240 پس از هر درمان نمونه پلاسما از برهها اخذ گردید و با استفاده از تست جذب استامینوفن سرعت تخلیه شیردان تعیین شد. نتایج: درمان با اریترومایسین و سه دز متفاوت عصاره آبی زردچوبه (200، 250 و 300 میلیگرم بر کیلوگرم) نسبت به درمان کنترل منفی سبب افزایش معنیدار سرعت تخلیه شیردان گردید (05/0>P). اثر تحریکی اریترومایسین در تخلیه شیردان به صورت معنیداری از عصاره آبی زردچوبه بیشتر بود (05/0>P). هیچ گونه عارضه جانبی بالینی به دنبال تجویز اریترومایسین و زردچوبه در برهها مشاهده نشد. نتیجهگیری نهایی: این پژوهش نشان داد که عصارهی آبی زردچوبه اثر تحریکی بر تخلیه شیردان بره دارد اما به مطالعات بیشتری درزمینهی اثر اجزای این گیاه بر تخلیه شیردان نیاز است.
زردچوبه
شیردان
بره
اسپکتروفتومتری
اریترومایسین
2020
06
21
185
191
https://jvr.ut.ac.ir/article_76532_4a38d7f07e02095b16b67faf278cc5ab.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
بررسی مولکولی و هماتولوژیک آلودگی به آناپلاسما مارژیناله در گاومیشهای رودخانهای کشتارشده در اهواز
علی عباس
نیکوند
احسان
حسن پور بساطی
داریوش
غریبی
سیده میثاق
جلالی
زمینۀ مطالعه: اطلاعات اندکی در زمینه عفونت به آناپلاسما مارژیناله در گاومیش رودخانهای موجود است و تا کنون گزارشی از آناپلاسموز بالینی گاومیش در ایران یافت نشده است. هدف: بررسی مولکولی و هماتولوژیک آلودگی به آناپلاسما مارژیناله در گاومیشهای به ظاهر سالم ارجاعی به کشتارگاه اهواز. روشکار: از 103 رأس گاومیش به ظاهر سالم ارجاعی به کشتارگاه نمونههای خون و بافت طحال اخذ گردید. نمونههای خون با روشهای گسترش میکروسکوپی و PCR و نمونههای طحال فقط با آزمایش PCR بررسی شدند. در این مطالعه یک روش nested-PCR با تکثیر قطعهای از ژن groEL باکتری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج: میزان آلودگی نمونههای خون و طحال به روش PCR به ترتیب 1/31 و 9/1درصد بود. گاومیشهایی که در آزمایش PCR طحال مثبت بودند، در PCR خون نیز مثبت شدند. اجرام آناپلاسمایی در گسترش خونی 5/15درصد نمونهها مشاهده شد. ضریب توافق کاپای ضعیفی بین نتایج گسترش میکروسکوپی و PCR خون یافت شد. تفاوت معنیداری از نظر میانگین شاخصهای هماتولوژیک بین دامهای آلوده و غیر آلوده در روش PCR یافت نشد. نتیجهگیری نهایی: میزان قابل توجه آلودگی به آناپلاسما مارژیناله در گاومیشهای تحت مطالعه، میتواند نقش احتمالی گاومیش به عنوان مخزن عامل بیماری و انتقال آن را به گاو مطرح کند.
آناپلاسما مارژیناله
طحال
گاومیش رودخانهای
groEL
PCR
2020
06
21
192
199
https://jvr.ut.ac.ir/article_76533_afe7e7a2b4d1975c4be237b3bc43a496.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
بررسی آلودگی با ویروس تورم سرخرگی اسبان به روش الایزا در اسبهای با سابقه یا نشانههای بالینی بیماری از چهار استان ایران
بابک
باستانی
افشین
رئوفی
امید
مددگار
حسام الدین
اکبرین
زمینۀ مطالعه: ویروس تورم سرخرگی اسبان سبب ایجاد بیماریهای تنفسی، سقط و گاهی نشانههای عصبی میگردد. سیلمیها در صورت آلودگی دائمی به این ویروس حاملان همیشگی ویروس با واسطه منی خود هستند و از طریق تماس جنسی این ویروس را به سایر اسبان منتقل میکنند. هدف: هدف از این تحقیق، بررسی آلودگی اسبها با ویروس تورم سرخرگی اسبان در استانهای تهران، گلستان، خوزستان و آذربایجان غربی و ارتباط آن با عواملی مثل سن، جنس و نژاد اسبان مورد مطالعه بود. روشکار: نمونهگیری از خون 149 رأس اسب با سابقه یا نشانههای بالینی مرتبط با تورم سرخرگی اسبان شامل: نشانههای تنفسی (تب، ریزش از بینی، سرفه)، عصبی (آتاکسی، دیسمتری، ازپاافتادگی) و سقط جنین صورت پذیرفت و پس از جداسازی سرم به کمک کیت الایزا نمونهها از نظر حضور آنتی بادی مورد بررسی سرولوژی قرار گرفت. نتایج: از مجموع 149راس اسب نمونهگیری شده، 11 مورد (4/7 درصد) از نظر آنتی بادی علیه ویروس تورم سرخرگی اسبان مثبت بودند. از این موارد مثبت، به ترتیب 7/2 درصد، 3/4 درصد، 7/6 درصد و 8/23 درصد مربوط به استانهای تهران، گلستان، خوزستان و آذربایجان غربی بودند. نتیجهگیری نهایی: این مطالعه، وجود آلودگی با ویروس تورم سرخرگی اسبان را در اسبهای 4 استان کشور با روش الیزا با حساسیت (9/98 درصد) و ویژگی (3/98 درصد) تأیید نمود و بنابراین لزوم اجرای برنامههای کنترل و پیشگیری در سطح کشور برای جلوگیری از اشاعه این ویروس باید مد نظر باشد.
اسب
ویروس
تورم سرخرگی
سرولوژی
الایزا
2020
06
21
200
207
https://jvr.ut.ac.ir/article_76534_c3827b68904a332143281769804caea9.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
اثر روغن فرار میخک (Syzygium aromaticum) و اسیدآسکوربیک بر بازده رشد و ریختشناسی پرزهای روده در بلدرچین ژاپنی به دنبال مصرف فلز سنگین سرب
میلاد
بابااحمدی میلانی
شهاب
بهادارن
زهرا
خسروی
عزیزالله
فلاح مهرجردی
الهه
عسکری
زمینۀ مطالعه: بسیاری از اثرات منفی فلزات سنگین میتواند با رژیمهای غذایی حاوی ترکیبات آنتیاکسیدانی نظیر ویتامینها و گیاهان دارویی کاهش یابد. هدف: ارزیابی اثر روغن فرار میخک و اسیدآسکوربیک بر بازده رشد، ریختشناسی پرزهای روده در بلدرچین ژاپنی به دنبال مصرف سرب. روشکار: تعداد 120 قطعه جوجه بلدرچین یکروزه به 4 گروه 10 قطعهای با 3 تکرار تقسیمبندی گردید. گروه 1 دریافتکننده جیره پایه، گروههای 2 و 3 به ترتیب دریافتکننده جیره پایه + 150 میلیگرم بر کیلوگرم و 450 میلیگرم بر کیلوگرم روغن فرار میخک، گروه 4 دریافت کننده جیره پایه + 500 پیپیام اسیدآسکوربیک در جیره. به آب آشامیدنی هر چهار گروه در کل دوره آزمایش (35-7 روزگی) 100 پیپیام استات سرب اضافه گردید. در سن 21 روزگی از هر گروه، 9 نمونه خون تهیه گردید. در سن 35 روزگی، از سه قسمت روده (دئودنوم، ژژونوم و ایلئوم) جهت بررسی میکروسکوپی پرزهای روده نمونهگیری شد. نتایج: گروههای میخک 450 و اسیدآسکوربیک به طور معنیداری وزن بدنی بالاتری نسبت به گروه کنترل داشتند (05/0>P). همچنین همه تیمارهای آزمایشی به طور معنیداری ضریب تبدیل غذایی بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند (05/0>P). گروههای میخک 450 و اسیدآسکوربیک به طور معنیداری اندازه و سطح جذب بیشتری در پرزهای قسمتهای مختلف روده نسبت به گروه کنترل داشتند (05/0>P). نتیجهگیری نهایی: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که افزودن اسیدآسکوربیک و روغن فرار میخک به جیره غذایی بلدرچین ژاپنی، سبب کاهش اثرات منفی سرب بر وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی و سطح جذب پرزهای روده میشود.
میخک
اسیدآسکوربیک
سرب
ریختشناسی روده
بلدرچین ژاپنی
2020
06
21
208
217
https://jvr.ut.ac.ir/article_76536_db5980d548b1dc69badbc2fdf1a35f89.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
مطالعة توالی و شجرهشناسی دو جدایهی ویروس آبله مرغان جدا شده از مرغان تخمگذار و جرب قرمز (درمانیسوس گالینه) در سال 1395
نوا
ارم
سید مصطفی
پیغمبری
سید احمد
مدنی
جمشید
رزم یار
عباس
برین
زمینۀ مطالعه: این مطالعه در رابطه با بررسی توالی و شجرهشناسی ویروسهای آبله مرغان جدا شده در ایران میباشد.هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین هویت دو جدایه ویروس آبله شامل نمونهی بافتی جراحات تیپیک آبله مرغان و دیگری نمونه جرب درمانیسوس گالینه صورت گرفت. آبله در طیور صنعتی موجب خسارات اقتصادی زیادی مانند کاهش رشد و وزنگیری، کاهش تولید تخم مرغ، کوری و افزایش مرگ و میر میشود. ویروس آبله میتواند با تماس مستقیم و یا تماس غیرمستقیم از طریق ناقلهایی همچون جرب و مگس نیز انتقال یابد. جرب درمانیسوس گالینه مهمترین انگل خارجی طیور خصوصاً طیور تخمگذار محسوب میشود. علاوه بر خسارات مهم اقتصادی، به عنوان ناقل شماری از عوامل بیماریزا مطرح است.روشکار: هر دو جدایه جداگانه به تخم مرغهای جنیندار تلقیح شدند و به کمک پرایمر اختصاصی ژن 4b ویروس آبله تکثیر، تعیین توالی و مورد تجزیه و تحلیل شجرهشناسی قرار گرفتند.نتایج: هر دو جدایه ضایعات پوک در لایه کوریوآلانتوئیک تخم مرغهای جنین دار ایجاد نمودند و در واکنش PCR، قطعه 578 جفت باز را تکثیر نمودند. ارزیابی توالی نوکلئوتیدی قطعه تکثیر شده ژن 4b نشان داد که هر دو جدایه 100 درصد مشابه بوده و در یک دسته قرار گرفتند. همچنین توالی نوکلئوتیدی این دو جدایه تشابه حدود 73 الی 100 درصد را با سایر جدایههای انتخاب شده از بانک ژنی داشتند.نتیجهگیری نهایی: نتایج این تحقیق نشان داد جرب درمانیسوس گالینه میتواند به عنوان ناقلی مهم در انتقال بیماری آبله پرندگان نقش داشته باشد. لذا کنترل جرب قرمز طیور در فارمها نه تنها میتواند مشکلاتی همچون خونخواری، کاهش تولید و کاهش میزان رشد را مهار کند بلکه باعث کاهش انتقال بیماریها و عوامل بیماریزا در فارمها نیز خواهد شد.
آبله پرندگان
ژن 4b
درمانیسوس گالینه
طیور تخمگذار
شجرهشناسی
2020
06
21
218
225
https://jvr.ut.ac.ir/article_76547_a89498d1c675e50375f1df53310b7ce7.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
ارزیابی رادیوگرافی و سی تی اسکن بیماری FORL در گربههای ارجاعی به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
سارنگ
سروری
فاطمه
آرامش
بنفشه
شاطری امیری
زمینۀ مطالعه: بیماری FORL (Feline Odontoclastic Resorptive Lesion)رایجترین بیماری دهانی در گربههای اهلی بالغ میباشد. هدف: ارزیابی انواع بیماری FORL و تشخیص سریع و دقیق این بیماری به کمک رادیوگرافی و سیتی اسکن. روشکار: در این مطالعه گذشته نگر در بازه زمانی یک ساله، از 68 مورد سیتی و 17 مورد رادیوگرافی تهیه شده از ناحیه سر گربههای ارجاعی به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، 18 مورد FORL (10 مورد سیتی و 8 مورد رادیوگرافی) با درجات مختلفی از درگیری دندانها مطابق با تیپهای مختلف، توصیف و تشخیص داده شد. تصاویر رادیوگرافی جانبی، مایل و پشتی– شکمی از دندانها و همچنین تصاویر سیتی دو بعدی (2D) در نماهای عرضی، طولی (Sagittal)، پشتی (Dorsal) و سه بعدی (3D) جهت ارزیابی آسیبهای دندانی و استخوانهای فک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج: بیماری FORL در رادیوگرافی و سی تی، به پنج نوع یا تیپ تقسیمبندی میشود. در تیپ یک تخریب خفیف مینا و سیمان مشاهده میشود که از لحاظ رادیوگرافی قابل بررسی نمیباشند ولی ممکن است در معاینات بالینی اکتشافی تشخیص داده شوند. در تیپ دو تخریب متوسط سیمان و مینا همراه با تخریب عاج مشاهده میشود و در این تیپ پالپ درگیر نمیشود. در تیپ سه درگیری شدید پالپ دندان دیده میشود ولی دندان یکپارچگی خود را حفظ نمودهاست. در تیپ چهار تخریب شدید بافت دندان و از بین رفتن یکپارچگی دندان بوجود میآید. در تیپ پنج باقیماندههایی از بافت سخت دندان بصورت اپاسیتیهای نامنظم مشاهده میشود. همچنین در این مطالعه مشخص شد که بیماری بیشتر در جنس نر ایجاد میشود و دندانهای پیش آسیای فک پایین بیشترین دندانهای درگیر هستند. نتیجهگیری نهایی: با توجه به اینکه بیماری FORL دارای درجات متفاوتی بوده و در نتیجه از شدت و حدت متفاوتی نیز برخوردار میباشد، تشخیص بهنگام و دقیق بیماری بهوسیله رادیوگرافی و سیتی میتواند از پیشرفت بیماری به درجات بالاتر جلوگیری نموده و درمان سریعتر و با موفقیت بیشتری انجام پذیرد.
گربه
FORL
بیماری پریودنتال
رادیوگرافی
سی تی
2020
06
21
226
232
https://jvr.ut.ac.ir/article_76552_20e795a36d93088d122e69cd828f1247.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
بررسی بیان ژن سیتوکروم P450 بهعنوان زیستنشانگر فیزیولوژیک آلودگی در جوجههای گوشتی تغذیه شده با نانوذرات نقره
الناز
عربیان
سید رضا
هاشمی
احد
یامچی
هما
داودی
شریف
رستمی
زمینۀ مطالعه: امروزه محققان برای دستیابی به عملکرد مطلوب و حفظ سلامت طیور، نقره را با استفاده از فناوری نانو، به ابعاد نانومتر تبدیل کرده و در تغذیهی طیور به عنوان مکمل غذایی مورد استفاده قرار میدهند. از سویی در رابطه با نانوذرات نقره در سطح مولکولی در پرورش طیور، گزارشات کاملی ارائه نشده است. هدف: این پژوهش به منظور بررسی بیان ژن سیتوکروم P450 در جوجههای گوشتی تغذیه شده با نانوذرات نقره انجام گردید. روشکار: این بررسی با استفاده از 450 قطعه جوجه گوشتی تغذیه شده با 1) گروه شاهد (جیره پایه)، 2) جیره پایه به همراه 1 درصد زئولیت، 3) جیره پایه به همراه 1 درصد زئولیت پوشش داده شده با 5/0 درصد نانو نقره، 4) جیره پایه به همراه 15/0 درصد اسید اُرگانیک و 5) جیره پایه به همراه 1 درصد زئولیت پوشش داده شده با 5/0 درصد نانو نقره مکمل شده با 15/0 درصد اسید اُرگانیک انجام شد. نتایج: نتایج نشاندهنده افزایش معنیدار سطح بیان ژن سیتوکروم P450 در هر دو بافت روده باریک و کبد در مقایسه با تیمار شاهد در جوجههای تغذیه شده با زئولیت (روز 21)، تیمار نانونقره پوشش داده شده بر زئولیت با مکمل اسیداُرگانیک (روز 42 بدون تنش گرمایی) و تیمار نانوذرات نقره پوشش داده شده بر زئولیت (روز 42 با تنش گرمایی) بوده است (05/0>P). نتیجهگیری نهایی: بطور کلی زئولیت و نانوذرات نقره بهعنوان ماده غیرآلی و شیمیایی با منشأ خارجی شناسایی شده و در بافت کبد و روده بهعنوان ماده زنوبیوتیک افزایشدهندهی بیان ژنهای زیستنشانگر آلودگی بود در حالی که این اثر در تیمار اسیداُرگانیک، بهعنوان یک اسید طبیعی دیده نشد.
نانو نقره
زنوبیوتیک
زیستنشانگر
سیتوکروم P450
جوجه گوشتی
2020
06
21
233
241
https://jvr.ut.ac.ir/article_76555_92ae05a936f2aedc9458435c0167fb37.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
مطالعهی ریخت شناسی و بافت شناسی کبد، طحال و لوزالمعده در تیهو (Ammoperdix griseogularis)
بابک
رسولی
جلیل
پورحاجی موتاب
سید عرفان
رسولی
زمینۀ مطالعه: اهمیت مطالعه آناتومیکی کبد، طحال و لوزالمعده در پرندگان از جهت آسیبهایی همچون دژنراسیون و تورم این ارگانها در بیماریهای عفونی و متابولیک میباشد. هدف: این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای ساختاری اندامهای فوق در تیهو انجام شد. نتایج این مطالعه در زمینههای مختلف بهداشت و بیماریهای طیور از جمله کالبدگشایی، آسیب شناسی بیماریهای مهم متابولیک و عفونی و گسترش دامنه اطلاعاتی آناتومی پرندگان سودمند خواهد بود. روشکار: به منظور این تحقیق 14قطعه تیهوی نر و ماده به صورت تصادفی انتخاب شد. همچنین از سه تیهوی نر و سه ماده، نمونه بافتی اخذ گردید و پس از آمادهسازی با روش هماتوکسیلین و ائوزین، رنگآمیزی گردید. نتایج: کبد دارای دو لوب راست و چپ است و لبه خلفی لوب چپ دارای بریدگی کوتاهی است. کیسه صفرا در سطح احشائی لوب راست از بخش میانی تا لبه خلفی این لوب و درصورت پر بودن روی لوب شکمی لوزالمعده کشیده میشود و دوکی طویل تا لولهای شکل دارد. بهعلت عدم نفوذ کامل تیغههای کپسول به داخل پارانشیم کبد، لوبولاسیون نسج نامشخص میباشد. طحال تیهو اندامی بیضی شکل به رنگ قرمز قهوهای در بخش خلفی سطح احشایی کبد چپ میباشد و نفوذ انشعابت کپسولی به داخل پارانشیم آن وجود نداشت. لوزالمعده تیهو اندامی طویل در فضای دو بازوی صعودی و نزولی دوازدهه است. با توجه به اتصالات، لوزالمعده به سه لوب پشتی، شکمی و طحالی تقسیم میشود. در این ارگان تیغههای بسیار ظریف و کوتاهی از کپسول به داخل غده نفوذ کرده و غده را به لوبولهای نامحسوسی تقسیم میکند. نتیجهگیری نهایی: نتایج حاصل نشان میدهد که ساختمان آناتومیکی و بافتی کبد، طحال و لوزالمعده تیهو با وجود تفاوتهای جزئی که بیشتر در بخش مورفولوژی مشاهده شد، تشابه زیادی با سایر پرندگان دارد.
ریختشناسی
کبد
طحال
لوزالمعده
تیهو
2020
06
21
242
251
https://jvr.ut.ac.ir/article_76560_620674229cff74206351f63a3badeab4.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
2
نقش نیتریک اکساید در اختلالات گوارشی ناشی از تجویز تریاک در موش سوری
امین
دبیلی نصرآبادی
حسینعلی
عرب
سید احمد
فاطمی اردستانی
حسین
حسن پور
زمینۀ مطالعه: بین فعالیت اوپیوئیدها و نیتریکاکساید در تنظیم حرکات روده ارتباط وجود دارد. هدف: بررسی نقش نیتریکاکساید در اختلالات گوارشی تریاک در موش. روشکار: تعداد 36 موش نر بالغ در شش گروه درمانی برای 5 روز متوالی با دوزهای افزایشی: 1) تریاک (6/0 ،5/0 ،4/0 ،3/0 ،2/0میلی گرم/30 گرم/روز)، 2)N -نیترو-L-آرژینینمتیلاستر(L-NAME) (20، 15، 10، 5/7، 5 میلی گرم/کیلوگرم/روز)، 3) ال-آرژینین (20-5 میلی گرم/کیلوگرم/روز)، 4) تریاک+L-NAME، 5)تریاک+ال-آرژینین و 6) آبمقطر تیمار شدند. در پایان تیمار، محوطه بطنی باز شدو قطعاتی از دئودنوم و قولونابتدایی برای تعیین بیان ژن نیتریکاکسایدسنتاز(NOS) و نیتریت بافتی، برداشته شد. همچنین قطعات حلقوی از قسمتهای مختلف روده کوچک و بزرگ جدا شدند و برای ارزیابی حرکات به سامانه ارگان مجزا، انتقال یافتند. برای اندازهگیری بیان ژن NOS از RT-PCR استفاده شد. علاوه بر این، تعداد30 حیوان برای سنجش انتقال مواد در روده کوچک با ترکیب زغالچوب+صمغ، گاواژ شدند. نتایج: تریاک سبب کاهش دامنه انقباضات در دوازدهه و ایلئوم شد، اما فرکانس انقباضات در دوازدهه و قولون میانی را افزایش داد (05/0P<). تریاک همچنین باعث افزایش بیان ژن NOS القایی، نورونی و اندوتلیالی را در قولون ابتدایی افزایش شد، درحالیکه سبب کاهش بیان ژن NOS نورونی و اندوتلیالی در دئودنوم شد (05/0P<). همچنین، انتقال زغالچوب+صمغ در گروه دریافت کننده تریاک، به میزان 9/19 درصد در روده کوچک کاهش یافت، در حالیکه ال-آرژینین، این پیشروی را در روده کوچک افزایش، و L-NAME آن را کاهش داد. نتیجهگیری نهایی: تریاک سبب ایجاد اسپاسم عضلات صاف و در نتیجه کاهش حرکات روده میشود. تغییرات بیان ژن NOS ممکن است یک مکانیسم جبرانی در برابر اختلالات گوارشی ناشی از مصرف تریاک باشد.
تریاک
نیتریکاکساید
موش سوری
روده
عضو مجزا
2020
06
21
261
252
https://jvr.ut.ac.ir/article_76565_dff719f5b1f7f2cb12cd11eaf2b3733c.pdf