2024-03-28T14:26:58Z
https://jvr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=4760
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
درماتیت انگشتی نابجا در کپسول شاخی انگشت گاوهای شیری: یافتههای بالینی و هیستوپاتولوژی
محسن
نوری
امید
دزفولیان
جواد
اشرفی هلان
زمینه مطالعه: بیماری درماتیت انگشتی، التهاب سطحی پوست است که در غالب موارد در ناحیه پشتی شکاف بین دو پاشنه انگشت رخ میدهد و باعث بروز لنگش و ضررهای اقتصادی میشود. درماتیت انگشتی آتیپیک (نابجا) شکل جدیدی از یک بیماری قدیمی است که به تازگی در هلند، امریکا و انگلیس گزارش شده است. هدف: ارزیابی بالینی و هیستوپاتولوژی جراحات کپسول شاخی انگشت که با ضایعات درماتیت انگشتی در دو گلـه شیری مبتلا به درماتیت انگشتی اندمیک همراه شده است. روش کار: در این مطالعه، 45 رأCس گاو شیری هلشتاین که این بیماری را نشان میدادند، از لحاظ بالینی و هیستوپاتولوژی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: نتایج مشاهدات بالینی حاکی از حضور یک نسج گرانوله بزرگ، دردناک، مستعد به خونریزی با بوی بد و از بین رفتن ناحیهای نسج شاخی بود. ضایعات مرز مشخصی داشتند. در نمای ریزبینی در نمونههای مبتلا به زخم کف، اپیـدرمیـس کاملاً از بین رفته بود. لایه درمیس با سلولهای التهابی همچون لکوسیتهای چندشکلی اشغال شده بودند. در لایههای عمیقتر، مویرگهای تازه تشکیل در استروما خودنمایی مینمودند. همچنین ترومبوز هیالونی در مویرگهای کوچک خونی قابل توجه بود. در بیماری زخم دیواره سم، تزاید اپیدرمیس، دو تا سه برابر بیشتر از حالت طبیعی بود که با آکانتوزیس شدید و تکوین رته ریج (فرورفتگیهای اپیدرم در درم) و مدارکی دال بر تغییرات هیدروپیک در آکانتوسیتها همراه شده بود. استراتوم کورنئوم هیپرپلاستیک بود. پرخونی شدید، واکنشهای التهابی که با ارتشاح نوتروفیل و سلولهای چند هستهای همراه بود، در درمیس مشاهده شد. نتیجهگیری نهایی: بر پایه نتایج حاصله به نظر میرسد که عامل میکروبی درماتیت انگشتی پس از جراحات نسج شاخی خود را به کوریوم رسانده و باعث ابتلای آن نواحی و اختلال در تکوین نسج شاخی شده است. به نظر میرسد شکل نوظهور اخیر، ماحصل ترکیب بیماریهای متابولیک و عفونی باشد که به یک شکل جدید متظاهر شده است.
زخم کف
زخم دیواره
لنگش
درماتیت انگشتی نابجا
سم
2014
03
21
1
7
https://jvr.ut.ac.ir/article_35023_05068b4f0ea9983e4f208e352d297a91.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
نقش مگسهای خانواده موسیده (موسکا دومستیکا) در انتقال سویههای بیماریزای E.coli
سعید
سهیلی نیا
عباس
برین
زمینه مطالعه: کلی باسیلوز بیماری عفونی است که به وسیله باکتری E.coli ایجاد می شود. این عامل بیماری به وسیله مدفوع و سایر ترشحات افراد و حیوانات آلوده دفع و منتشر می شود . مگس خانگی که از فضولات، کود و مواد آلی تخمیر شده آن تغذیه و در آن تخم گذاری می کند، در انتقال این عامل بیماری نقش دارد. هدف : هدف از این مطالعه بررسی نقش مگس خانگی در انتقال E.coli در مرغداریها می باشد. روش کار: طی این تحقیق 2000 مگس خانگی از 2 مزرعه پرورش طیور تخم گذار تجاری اطراف کرج جمع آوری گردیدند و از نظر حضور باکتری مذکور مورد بررسی و کشت باکتری شناسی قرار گرفتند. در ادامه مگسها بطور تجربی با )10536E.coli (ATCC آلوده شدند و در فواصل زمانی معین مورد بررسی باکتری شناسی قرار گرفتند. نتایج: این بررسی نشان داد که باکتری E.coli تا سه روز از مگس قابل کشت و شناسایی بوده و از روز چهارم غیر قابل شناسایی بود. در این رابطه گروه مگسهای خانگی کنترل (غیرآلوده) و همچنین سطح بدن کلیه مگسهای مورد آزمایش عاری از باکتری بودند. نتیجه گیری نهایی: نتایج این بررسی نشان داد با توجه به اینکه از دستگاه گوارش مگس خانگی تا سه روز باکتری E.coli جدا گردید، این مگس در کوتاه مدت قدرت انتقال این باکتری را دارد.
اشریشیا کولی
ناقل میکانیکی
مگس خانگی
2014
03
21
9
15
https://jvr.ut.ac.ir/article_36709_41d061c66d48178787296baa2eae3bb7.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
بهینهسازی تولید آزمایشگاهی سلولهای دندریتیک
صمد
فراشی بناب
تقی
زهرایی صالحی
نعمت اله
خوانساری
جمشید
حاجتی
احمد
مسعود
زمینه مطالعه: سلولهای دندریتیک قویترین سلولهای عرضه کننده آنتیژن محسوب میشوند. این سلولها آنتیژنهای مختلف را گرفته و پس از فراوری و عرضه آنها به سلولهای T و همچنین با ترشح سیتوکینهای مختلف و عوامل محلول دیگر پاسخهای ایمنی اختصاصی را فعال میسازند. سلولهای دندریتیک در پاسخهای ایمنی غیراختصاصی و همچنین القاء تحمل ایمنی نسبت به آنتیژنهای خودی هم نقش دارند. با توجه به اهمیت سلولهای دندریتیک در پاسخهای ایمنی بدن در برابر عفونتها، سرطانها، پیوند بافت، آلرژیها و بیماریهای خود ایمن؛ این سلولها هدف بسیاری از مطالعات بنیادی و کلینیکی شده است. در حال حاضر برای مطالعه بیولوژی این سلولها و استفاده از آنها در ایمونوتراپی نیاز به تعداد نسبتـاً زیـاد سلولهای دندریتیک است. به علت تعداد کم این سلولها در خون و بافتها و مشکل جداسازی آنها، تولید سلولهای دندریتیک در آزمایشگاه یک ضرورت محسوب می شود. هدف: هدف از این مطالعه بهینهسازی تولید سلولهای دندریتیک از پیشسازهای خونساز مغز استخوان موش در آزمایشگاه بود تا به عنوان الگوئی برای مصارف پزشکی مورد استفاده قرار گیرد. روش کار: سلولهای مغز استخوان در محیط کشت حاوی سیتوکینهای GM-CSF و 4-IL بدون تخلیه هیچیک از ردههای سلولی به مدت نه روز کشت داده شدند. هر سه روز یکبار محیط کشت تازه حاوی سیتوکین اضافه شد. نتایج: بررسی مورفولوژی سلولها و ایمونوفنوتیپ آنها از نظر بیان شاخصهای سطح سلولی c11CD، 2MHC و 86CD حاکی از تولید سلولهای دندریتیک از روز دوم کشت بود ولی با افزایش دوره کشت، تعداد سلولها با خصوصیات سلولهای دندریتیک بیشتر شد. در روز نهم خلوص سلولهای دندریتیک حدود 86% بود. نتیجهگیری نهایی: این روش میتواند به عنوان روشی کارآمد برای تولید سلولهای دندریتیک مورد استفاده قرار گیرد.
مغز استخوان
سلولهای دندریتیک
تولید سلول
پیشسازهای خونساز
2014
03
21
17
23
https://jvr.ut.ac.ir/article_36718_f953c1164ea0f045b5fb8e4ba728a3a5.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
مطالعه کاتپسینهای مرتبط با هضم هموگلوبین و ویتلین در نوزاد کنه ری پی سفالوس (بوافیلوس) آنولاتوس به روش زایموگرافی یک بعدی و دوبعدی
محمد
طاهری
صدیقه
نبیان
غلامرضا
نیکبخت بروجنی
پرستو
یوسفی
زمینه مطالعه: بیوشیمی هضم پروتئینها در کنهها یک فرآیند پیچیده است و مطالعات پروتئومیکس عملکردی که بیانگر نقش آنزیمهای پروتئولیتیک است میتواند در ارتباط با انتخاب این آنزیمها بعنوان واکسن مفید واقع شود. تبدیل پروتئینهای خون از جمله هموگلوبین به ویتلین در کنههای بالغ ماده صورت میگیرد. همچنین هضم ویتلین در تخم و لارو کنههای خون نخورده در جهت تأمین اسید آمینه و انرژی، از فرآیندهای مهم و حیاتی در روند تکاملی کنهها میباشد. مطالعات متعدد، حاکی از وجود شبکه ای از آنزیمهای پروتئولیتیک در رابطه با هضم هموگلوبین و ویتلین میباشد. این آنزیمها در اغلب موارد مربوط به سیستئین پپتیدازها و آسپارتیک پپتیدازها میباشند. هدف: هدف از این مطالعه، بررسی کاتپسینها در عصاره لارو کنه ری پی سفالوس ( بوافیلوس) آنولاتوس، بوده است. روش کار: در این تحقیق، با اضافه نمودن هموگلوبین و ژلاتین به ژل آکریل آمید و با روش زایموگرافی یک بعدی و دو بعدی، به بررسی کاتپسینها در عصاره لارو کنه ری پی سفالوس (بوافیلوس) آنولاتوس، پرداخته شد. نتایج : نتایج بدست آمده از زایموگرافی یک بعدی، نشان دهنده حضور یک باند حدود kDa 28 بود. در زایموگرافی دوبعدی نیز نواحی شفاف در زمینه تیره ژل با وزنهای مولکولی حدود kDa 21 تا 65 و با pH ایزوالکتریک مختلف مربوط به کاتپسینها، مشاهده شد. زمانی که DTT به بافر انکوباسیون (بافر استاتmM10 و 4 = )pH اضافه گردید، فعالیت پروتئازی افزایش یافت که در زایموگرافی یک بعدی به صورت تشکیل باند شفاف واضح تر در مقایسه با نمونههای قرار گرفته در بافر فاقد DTT نمایان گردید. نتیجهگیرینهایی: با توجه به این که pH بافر انکوباسیون اسیدی بوده و با اضافه نمودن DTT فعالیت این آنزیمها افزایش یافته است، لذا بهنظر میرسد که برخی از این آنزیمهای پروتئولیتیک مربوط به سیستئین پروتئازها بودهاند.
کاتپسین
هموگلوبین
ری پی سفالوس (بوافیلوس) آنولاتوس
ویتلین
2014
03
21
25
31
https://jvr.ut.ac.ir/article_36710_fdb5280a9477185f0a561b6db3524102.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
بررسی ایمنوفنوتایپینگ و فلوسایتومتری سلولهای مغز استخوان در گربههای مبتلا به اختلالات هماتوپویتیک
عاطفه
عراقی
ناهید
اطیابی
سید مهدی
نصیری
داریوش
شیرانی
الهام
محمدی
محمدرضا
استاد علی
احسان
جان زمین
اعظم
زغل
زمینه مطالعه: بررسی سیتولوژیک مغز استخوان گربه به دلیل تعداد زیاد سلولها و مراحل مختلف رشد تا حدودی پیچیده است. تکنیکهای فلـوسـایتومتری و آنتیبادیهای منوکلونال روش مناسبی به ویژه در تشخیص بدخیمیهای هماتوپویتیک میباشند. هدف: بررسی سلولی مغز استخـوان گـربههای مبتلا به اختلالات هماتوپویتیک با استفاده از آنتی بادیهای منوکلونال با روش فلوسایتومتری. روش کار: در این مطالعه سلولهای مغز استخوان 4 گربه با اختلالات هماتوپویتیک و دو گربه سالم از نظر کلینیکی با روش فلوسایتومتری مقایسه شدند. آنتیبادیهایی مورد استفاده در این بررسی شامل -like (Cr-Br)21CD، T lymphocyte subpopulation، a172CD-، گرانولوسیتی و پنلکوسیتی -like)45(CD بودند. نتایج: فلوسایتومتری مغز استخوان گربههای مبتلا نشان دادند که تغییراتی در خصوصیات ایمنوفنوتایپی و پراکنش نوری (Light Scatter) در مقایسه با موارد کنترل وجود داشتند. در گربه مبتلا به اریترولوکمی بیان مارکر 45CD، گرانولوسیتی و a172CD کمتر از موارد کنترل (نرمال) بودند. در گربه مبتلا به میلودیسپلازی، در بررسی نمودار نقطهای، افزایش سلولهای نابالغ میلوییدی و کاهش سلولهای بالغ میلوییدی مشاهده شد. نتیجه گیرینهایی: این نتایج بیانگر آن است که همراه با بررسی سیتولوژی سلولهای مغز استخوان، مطالعه خصوصیات پراکنشی سلــولهــا در فلــوســایـتــومـتــری وهـمـچـنـیــن اسـتـفــاده ازآنـتــی بــادیهــای -like21CD، گــرانـولـوسیـت، پـن لکـوسیتـی 45CD، T lymphocyte subpopulation و a172CD میتوانند در تشخیص اختلالات هماتوپویتیک گربه تکمیل کننده باشد.
گربه
فلوسایتومتری
اختلالات هماتوپویتیک
ایمنوفنوتایپینگ
2014
03
21
33
39
https://jvr.ut.ac.ir/article_36711_942cc25cf56134d2484d90842c542817.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
بررسی وضعیت مصرف داروهای ضد باکتریایی در گاوداریهای شیری استان تهران (1384-1383)
علی
رسولی
سیدمحمد
فقیهی
زمینه مطالعه: مصرف داروهای ضدباکتریایی در دامهای مولد غذا میتواند با مخاطرات بهداشتی همراه باشد. با توجه به نبودن اطلاعات در مورد وضعیت مصرف این داروها در گاوداریهای شیری استان تهران این مطالعه انجام گردید. هدف: بررسی وضعیت و تنوع داروهای ضد باکتریایی مصرفی و میزان رعایت نکات مرتبط با بهداشت عمومی در گاوداریهای فوق. روش کار: در مجموع 120 واحد گاوداری شیری درچهار منطقه استان تهران شامل منطقه شرق (دماوند)، جنوب– شرق (ورامین و شهر ری)، جنوب– غرب (شهریار و اسلام شهر) و غرب (کرج و ساوجبلاغ)، با استفاده از پرسشنامه و به طور حضوری بررسی شد. نتایج: اکسی تتراسایکلین و پنی سیلین+ استرپتومایسین به ترتیب با میانگین 100% و 25/93% بیشترین فـراوانـی را از نـظـر تنـوع مصـرف در بین 24 فرآورده ضدباکتریایی مورد استفاده در گاوداریهای استان داشتند و طیف وسیعی از سایر داروهای ضدباکتریایی نیز درصدهای بالایی را نشان دادند. در بین 10 فرآورده داخل پستانی، کلوگزاسیلین دوره خشکی (DC) با میانگین 5/82% بیشترین فـراوانـی را از نـظـر تنوع مصرف نشان داد. در 4/47% گاوداریها دستور تجویز داروهای ضدباکتریایی توسط افراد غیردامپزشک صادر میشد. همچنین درصد قابل توجهی از گاوداریها، شیرهای جمع آوری شده از دامهای مبتلا به ورم پستان (5/27)% و یا مبتلا به بیماریهای دیگر (2/24)% که با داروهای ضدباکتریایی درمان میشدند را به مخازن شیر مورد مصرف انسان وارد میکردند. نتیجه گیری نهایی: درصد بالایی از واحدهای گاوداری شیری، اصول درمان منطقی و زمان منع مصرف شیر و گوشت را رعایت نمیکنند. این امر میتواند ناشی از آگاهی ناکافی افراد شاغل در دامداری در زمینه کاربرد داروها و بهداشت عمومی و نظارت ناکافی شبکههای دامپزشکی استان باشد.
داروهای ضد باکتریایی
گاوداری شیری
وضعیت مصرف
2014
03
21
41
48
https://jvr.ut.ac.ir/article_36712_4e3a65a630a78f5832ebfbdb8c82b5a7.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
بررسی خصوصیات چند شکلیهای تک نوکلئوتیدی در ناحیه َ5 ژن لاکتوفرین در گاوهای بومی و هلشتاین ایران
مصطفی
محقق دولت آبادی
جواد
حبیبی زاد
فرحناز
ایمانی خواه
زمینه مطالعه: لاکتوفرین، گلیکوپروتیین متصل شونده به آهن، دارای نقشهای فیزیولوژیکی متعددی می باشد که مهمترین آنها خواص آنتی میکروبی است. از این رو ژن کد کننده این پروتیین می تواند به عنوان ژن کاندیدایی در مقاومت به بیماری ورم پستان در نظر گرفته شود. هدف: بررسی ناحیه َ5 ژن لاکتوفرین گاو در نمونههای بومی و هلشتاین با استفاده از روش PCR-SSCP و تعیین توالی می باشد. روش کار: برای این منظور از تعداد 50 نمونه گاو بومی و 50 نمونه گاو هلشتاین ماده ژنتیکی استخراج گردید. آغازگرهای لازم جهت تکثیر بخشی از ناحیه َ5 طراحی، و قطعه مورد نظر توسط روش SSCP تعیین ژنوتیپ شد. سپس هر الگوی مشاهده شده تعیین توالی گردید و همترازی توالیها جهت شناسایی چند شکلیهای تک نـوکلئـوتیـدی صـورت گـرفت. همچنین، تجزیه و تحلیل این سیلیکو(In silico) جهت تأثیر چند شکلیهای تک نوکلئوتیدی برجایگاه اتصال فاکتورهای رونویسی در ناحیه تکثیر شده صورت گرفت. نتایج: در این تحقیق، در تمام نمونههای مورد بررسی 3 الگوی واضح ) SSCPA، B و (C برای قطعه تکثیر شده مشاهده شد که در گاوهای بومی تنهاهاپلوتیپ C آشکار گردید. تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیکی توالیها نشان داد که جایگزینی T با G در جایگاه 602 منجر به ایجاد جایگاه اتصالی برای فاکتور رونویسی 1AML- گردید. از طرف دیگر، جایگزینی T با C در جایگاه 586 جایگاه اتصال فاکتور رونویسی 1AML- را منسوخ می کند. نتیجه گیری نهایی: بنابراین، جهت استفاده از ژن لاکتوفرین به عنوان نشانگر مقاومت به بیماری ورم پستان در گاوهای شیری، بررسی این چند شکلیها از نظر تأثیر بر فرآیند رونویسی ژن، همچنین ارتباط آن با تعداد سلولهای سوماتیکی شیر امری ضروری می باشد.
گاو
ناحیه َ5 لاکتوفرین
هاپلوتیپ
چند شکلی تک نوکلئوتیدی
فاکتور رونویسی
2014
03
21
49
55
https://jvr.ut.ac.ir/article_35031_1e450f38e7542410c01a6756a2b7e4da.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
ارزیابی کارایی واکسن ضد یرسینیوزیس در ماهی قزلآلای رنگینکمان با استفاده از سویههای منطقهای یرسینیا راکری
مهدی
سلطانی
شفیق
شفیعی
سید سعید
میرزرگر
حسینعلی
ابراهیم زاده موسوی
مریم
قدرت نما
زمینه مطالعه: بروز و توسعه بیماری یرسینوزیس در مزارع قزل آلای رنگین کمان کشور طی سالهای اخیر موجب نگرانی پرورش دهندگان ماهی گردیده است، لذا تولید دانش فنی واکسن یرسینوزیس با استفاده از سویههای بومی جهت خودکفایی داخلی ضروری به نظر میرسد. هدف: این مطالعه به منظور ارزیابی کارایی واکسن حمام ضد این بیماری در ماهی قزل آلای رنگین کمان انجام شد. روش کار: دراین مطالعه ابتدا نسبت به مطالعه خواص فنوتایپینگ، سرولوژیک و مولکولار تعدادی از ایزولههای باکتریایی یرسینیا راکری بدست آمده ازتلفات مزارع قزلآلای کشور اقدام و میزان حدت این ایزولههااز طریق تزریق داخل صفاقی مطالعه گردید. در ادامه ماهیان با استفاده از آنتی ژن سلول کشته حادترین ایزولههای باکتریایی به روش حمام واکسینه شدند. سپس کارایی واکسن و میزان تیتر آنتی بادی در طی 10 هفته پس از واکسیناسیون ارزیابی گردید. نتایج: نتایج حاصل از مطالعه فنوتایپینگ، سرولوژیک و مولکولی منجر به شناسایی 8 ایزوله یرسینیا راکری گردید وهمگی این ایزولهها تولید باند bp409 نموده که بیانگر گونه یرسینیا راکری است. طی دوره بیماریزایی 3 ایزوله موجب تلفات بالای 50% و 5 ایزوله به میزان 16% شدند. میزان درصد بقای نسبی (RPS) طی هفتههای2،4،6،8و10 پس از واکسیناسیون به ترتیب 7/72، 80، 80، 2/82 و 3/83 % بر آورد شد. به عبارت دیگر میزان درصد تلفات در گروههای واکسینه طی زمان مذکور در دامنه 20-10% بوده در حالی که در گروه شاهد این میزان در دامنه 3/73-7/56 % بوده است که از تفاوت کاملاً معنی داری بـرخـوردار بـود (05/0p<.) نتایج تیتر آنتی بادی در گروه واکسینه نیز نشان داد که کمترین و بیشترین تیتر آنتی بادی به ترتیب برابر 50/4±32 و 37/9±57/164 بوده که مربوط به هفتههای 4 و 10 پس از واکسیناسیون بوده است در حالی که تیتر آنتی بادی گروه شاهدغیر قابل سنجش بود. نتیجهگیری نهایی: با توجه به مطالعات بهعمل آمده و تفاوت قابل توجه بین میزان درصد بقا درگروههای واکسینه و غیر واکسینه استفاده از این واکسن میتواند موجب پیشگیری از بروز بیماری یرسینیوزیس در مزارع قزل آلای کشور شود.
قزل آلا
واکسیناسیون
یرسینیا راکری
2014
03
21
57
63
https://jvr.ut.ac.ir/article_36713_020eca7beee0a951529f5cde59f3c006.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
تأثیرسینبیوتیک بر فراسنجههای خونی، عملکرد تولید، کیفیت تخممرغ و قدرت جوجهدرآوری در مرغهای مادر گوشتی
حسین
فلاح
اردشیر
محیط
زربخت
انصاری
زمینه مطالعه: افزودن آنتی بیوتیکها به خوراک دام وطیور منجر به کاهش یا حذف جمعیتهای باکتریایی از دستگاه گوارش آنها می شود،یک جایگزین مناسب، استفاده از باکتریهای مفید و یا کربوهیدراتهای غیر قابل هضم در خوراک است که سبب افزایش باکتریهای مفید و کاهش باکتریهای مضر در دستگاه گوارش میگردد . هدف: هدف از انجام این مطالعه، تعیین سطح مناسب سینبیوتیک برای مرغهای مادر گوشتی بود. روشکار: از طرحی کاملاً تصافی با 4 تیمار، 2 تکرار و 10 زیرمشاهده در هر واحد آزمایشی استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل مقادیر صفر(شاهد0)S، 05/0 (05/0S)، 1/0(1/0)S و 2/0(2/0S) درصد سینبیوتیک بود. کیفیت و وزن تخممرغ به صورت روزانه تعیین شد. فراسنجههای خونی، تولید تخممرغ و درصد جوجهدرآوری به صورت هفتگی اندازهگیری شد. کلسترول زرده، وزن تخمدان و تعداد فولیکولهای بزرگ تخمدان در پایان آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفت . دادهها با روش GLM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: شاخص زرده در تیمار 1/0S(32/0±63/40)% بطور معنیداری از تیمارهای 05/0S و 2/0S کمتر بود (05/0p<)، ولی با تیمار شاهد تفاوت معنیداری نداشت (05/0.)p> همچنین سینبیوتیک اثر معنیداری بر سایر صفات کیفی تخممرغ، وزن تخممرغ و درصد جوجهدرآوری نداشت (05/0p>.) درصد تولید تخممرغ، وزن تخمدان و تعداد فولیکولهای بزرگ تخمـدان در تیمـار 2/0S بـطـور معنـیداری نسبت به سایر تیمارها کاهش یافت (05/0p<.) سینبیوتیک بطور معنیداری گلوکز پلاسما در تیمار 1/0 Smg/dL(67/5 ±22/214) را افزایش داد (05/0p<)، اما تأثیر معنیداری بر غلظت HDL و تریگلیسرید پلاسما و همچنین کلسترول زرده نداشت (05/0p>.) بعلاوه غلظت کلسترول پلاسما در تیمارهای 1/0 Smg/dL(09/9±26/150) و 2/0 mg/dL(S17/13±93/154) در هفته آخر آزمایش بطور معنیداری از گروه شاهدmg/dL(53/5±95/184) کمتر بود (05/0p<.) نتیجهگیری نهایی: استفاده از سینبیوتیک ،در سطح 1/0 % جیره مرغهای مادر گوشتی، اثرات مثبتی بر عملکرد آنها دارد .
فراسنجههای خونی
مرغ مادر گوشتی
کیفیت تخممرغ
جوجهدرآوری
سینبیوتیک
2014
03
21
65
71
https://jvr.ut.ac.ir/article_36714_3748e6b5aafac277710eec54f519a34a.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
اثر تزریق ویتامین C بر برخی پارامترهای خونی در گوسفندان نر بلوچی تحت شرایط استرس گرمائی فوق حاد
آرش
امیدی
معصومه
خیریه
هادی
سریر
زمینه مطالعه: استرس گرمایی می تواند سلامت و کارایی گوسفندان را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهشگران روشهای مختلفی را برای پیشگیری از اثـرات مضر استرس گرمایی مورد بررسی قرار داده اند. هدف: در این تحقیق تأثیر تزریق ویتامین C در شرایط استرس گرمائی شدید بر برخی پـارامتـرهـای بیـوشیمیـایـی خـون گـوسفنـدان، گلبـولهـای قـرمـز خون(RBC)، هموگلوبین(Hb)، هماتوکریت )HCT( و گلبولهای سفید خون)WBC(مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: هشت راس گوسفند نر سالم در محدوده وزنی kg(17/3±75/28) و سنی یکسان(1±5 ماه)در این مطالعه وارد شدند.این گوسفندان به دو گروه مساوی تقسیم شدند. هر دو گروه بر اساس معیار دما–رطوبت (THI) در محیطی با استرس گرمایی فوق حاد قرار گرفتند. به گروه شاهد میزان mL4 آب مقطر و به گروه تیمار، mg20 ویتامین C به ازای هر کیلو گرم وزن بدن در پنج روز متوالی آزمایش به صورت عضلانی تزریق شد. نمونههای خون از ورید وداج در روزهای 7،5،3،1،0 جمع آوری شد. مقادیر گلوکز،کورتیزول،کلسترول،تری گلیسرید و اجزای خونی اندازه گیری و ارزیابی شدند.دادهها با استفاده از نرم افزار آماری )SPSSنسخه 16) آنالیز شد. نتایج: نتایج نشان داد که تزریق ویتامین C بر میزان کورتیزول، گلوکز، هماتوکریت وگلبولهای سفید اثر معنی داری دارد (05/0 p<.) تزریق ویتامین C اثر کاهنده بر میزان کورتیزول و گلوکز در هنگام استرس گرمایی دارد. مکانیسم کاهش میزان کورتیزول و گلوکز توسط ویتامین C به خوبی مشخص نیست. اما ممکن است با کاهش سنتز و یا تخریب کورتیزول صورت گیرد. در عین حال، افزایش هماتوکریت موجب می شود تا آب مورد نیاز برای خنک سازی بدن از طریق تعریق فراهم شود. نتیجه گیری نهایی: مطالعه حاضر احتمالاً اثر سودمند تزریق ویتامین C را بر مکانیسمهای سازگاری گوسفند در برابر تنش گرمائی نشان می دهد.
استرس گرمائی فوق حاد
گوسفند
ویتامین C تزریقی
2014
03
21
73
77
https://jvr.ut.ac.ir/article_36715_ceb10b40844cba578ce25d1c8047186f.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
مقایسه اثرات پریبیوتیکهای تجاری (ساف مانان، Bio-MOS و فرمکتو) بر عملکرد، صفات کیفی تخممرغ و تیتر آنتی بادی آنفولانزا و نیوکاسل در مرغهای تخمگذار
محمد
شهیر
مریم
شریفی
امید
افسریان
سید سعید
موسوی
زمینه مطالعه: به منظور بررسی اثرات منابع مختلف پریبیوتیک بر عملکرد و پاسخهای ایمنی مرغهای تخمگذار این مطالعه انجام شده است. هدف: هدف از این مطالعه، مقایسه اثرات پریبیوتیکهای تجاری بر عملکرد، صفات کیفی تخممرغ و تیتر آنتیبادی آنفولانزا و نیوکاسل در مرغهای تخمگذار بوده است. روش کار: این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار، شامل تیمار 1) جیره شاهد (فاقد پریبیوتیک)؛ تیمار 2) جیره شاهد+پریبیوتیک سافمانان؛ تیمار 3) جیره شاهد+پریبیوتیک Bio-MOS و تیمار 4) جیره شاهد+پری بیوتیک فرمکتو، و با 5 تکرار و نیز 12 قطعه مرغ در هر تکرار و در مجموع با 240 قطعه مرغ تخم گذار سویهی ( LSLتخم سفید) به مدت 11 هفته از سن 33 الی 44 هفتگی، انجام گردید. نتایج: نتایج نشان داد که افزودن پریبیوتیک به جیره غذایی مرغهای تخمگذار تأثیر معنیداری بر خوراک مصرفی، درصد تولید و ضریب تبدیل غذایی نـداشـت. در حـالـی که استفاده از پریبیوتیک در جیره غذایی میانگین وزن تخممرغ و توده تخممرغ را نسبت به گروه شاهد، به طور معنیداری (05/0p<) افزایش داد. استفاده از پریبیوتیک وزن پوسته، وزن مخصوص تخممرغ و ضخامت پوسته تخم را نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری (05/0p<) افزایش داد. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از پریبیوتیک در جیرههای غذایی، تیتر آنتیبادی بر علیه آنفولانزا و نیوکاسل را نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری افزایش (05/0p<) میدهد. نتیجهگیری نهایی: نتایج این آزمایش نشان داد که اثرات منابع مختلف پریبیوتیک بر عملکرد و پاسخ ایمنی مرغهای تخمگذار مشابه است. به هر حال، استفاده از پریبیوتیک در جیره غذایی، سبب بهبود عملکرد و پاسخ ایمنی پرنده در مواجهه با بیماریهای آنفلوآنزا و نیوکاسل میگردد.
تیتر آنتیبادی
خصوصیات کیفی
مرغ تخمگذار
عملکرد
پریبیوتیک
2014
03
21
79
84
https://jvr.ut.ac.ir/article_35017_b668038b8e0d8fae04f2903627fd6b02.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
بررسی ملکولی جمعیت میگوی موزی( P.merguiensis) در منطقه خلیج فارس و دریای عمان با استفاده ازنشانگرهای میکروساتلایت (ریزماهواره)
سعید
تمدنی جهرمی
سهراب
رضوانی گیل کلایی
سید حسن
قدیر نژاد
احمد
غروقی
مریم
طلا
محمد رضا
صادقی
زمینه مطالعه: شناسایی ژنتیکی ذخایر گونههای مهم و اقتصادی میگوهای منطقه خلیج فارس از اولویتهای مهم در جهت یافتن منابع طبیعی و بکر در جهت اطمینان از به گزینی و فاصله ژنتیکی بین جمعیتهامیباشد. هدف: در این پژوهش بررسی جمعیت و تعیین میزان تنوع ژنتیکی گونه میگوی موزی (Penaeus merguiensis) مورد مطالعه قرار گرفت . روش کار: نمونه برداری در 3 منطقه پراکنش این گونه ( بندرگواتر، اطراف جزیره هرمز و بندر جاسک به تعداد40 نمونه از هر منطقه در یک نوبت) انجام وبررسی ملکولی جمعیتهای مورد مطالعه با استفاده از نشانگرهای ملکولی ریزماهواره انجام گردید. نتایج: از مجموع 8 پرایمر مورد استفاده در این تحقیق فقط 5 پرایمر قادر به تولید محصول PCR مناسب گردیدند. مجموعا 7 آلل اختصاصی در سه جمعیت مورد مطالعه یافت شد . میزان هتروزیگوسیتی مشاهده شده در اغلب موارد کمتر از هتروزیگوسیتی قابل انتظاربودند. بررسی تعادلهاردی واینبرگ نشان داد که اکثر جایگاههای ژنی مورد مطالعه خارج از تعادل بودند. حداکثر میزان (F- statistic) Fst بر اساس فراوانی آللها( 088)/ بین نمونههای مناطق هرمز و گواتر که دارای کمترین جریان ژنی بودند (580/2)Number of migrants=و حداقل آن (016)/ بین مناطق هرمز و جاسک که دارای بیشترین جریان ژنی بودند(733/15Nm=) دیده شد. نتیجه گیری نهایی: از نتایج حاصل استنباط میگردد که مناطق هرمز و گواتر از تمایز ژنتیکی متوسط با جریان ژنی کمتری نسبت به دو منطقه هرمز و جاسک برخوردار میباشد. این درجه از تمایز ژنتیکی را میتوان به اثر فاکتورهایی از قبیل ساختار هیدرو داینامیک منطقه (جریانهای دریایی) بین منطقه تنگه هرمز و گواتر، وجود جریان گردابی در خلیج عمان ،الگوی حرکتی مولدین در زمان تخمریزی و همچنین وجود جنگلهای انبوه حرا به عنوان یکی از مهمترین مناطق نوزاد گاهی ارتباط داد.
میگوی موزی
Penaeus merguiensis
ساختار ژنتیکی
ریزماهواره
خلیج فارس و دریای عمان
2014
03
21
85
93
https://jvr.ut.ac.ir/article_36716_bd0d22922c2b7f9557450ef37c64dd7b.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1393
69
1
مقایسه اثر آستاگزانتین و جلبک دونالیلا سالینا (Dunaliella salina ) بر میزان کاروتنوئید پوست، پراکسیداسیون لیپیدها و رنگ ماهی سورم (Heros serverus)
مجتبی
علیشاهی
مسعود
کرمی فر
مهرزاد
مصباح
مهدی
زارعی
زمینـه مطالعه: محققین از دیرباز به دنبال جایگزینهای مناسبی برای رنگ دانههای صناعی مانند آستاگزانتین بودهاند. هدف: لذا در این تحقیق اثر تجویز خوراکی آستاگزانتین و جلبک دونالیلا سالینا بر میزان بتاکاروتن پوست، رنگ پوست و بالهها و میزان پراکسیداسیون لیپیدهای عضله ماهی سورم (H.serverus) مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: به این منظور تعداد 135 قطعه ماهی با وزن ( g 5/0± 27) به 3 تیمار در 3 تکرار تقسیم شدند: تیمار اول با غذای معمولی (1)G و دو تیمار دیگر به ترتیب با mg/kg 200 جلبک دونالیلا )2(G و mg/kg200 آستاگزانتین )3(G تغذیه شدند. بعد از 6 هفته تغذیه از ماهیهای هر تیمار عکس دیجیتال، نمونه پوست و عضله تهیه گردید. میزان بتاکاروتن پوست و (مالوندیآلدئید) MDA عضله و نیز شاخصهای رنگ Hue, b*,a*,L*( و )Chroma بین تیمارها مقایسه گردیدند. نتایج: میزان بتاکاروتن در تیمارهای 3Gو 2G نسبت به 1G افزایش معنیداری را نشان داد (05/0.)p< میزان پراکسیداسیون لیپیدی در تیمار 2G و 3G کاهش معنیداری نسبت به تمیار شاهد نشان داد (05/0)p<. در ناحیه تنه اگرچه بعضی از شاخصهای رنگ بهبود یافت ولی تفاوت معنیداری در بین تیمارها مشاهده نشد (05/0.)p> در ناحیه بالهها شاخصهای a* و Hue در تیمارهای 2G و 3G به ترتیب افزایش و کاهش معنیداری نسبت به تیمار 1G داشتند (05/0.)p< شاخص b* در تیمارهای 2G و 3G کاهش معنی داری نسبت به تیمار 1G را نشان داد (05/0.)p< شاخص Chroma در تیمار 3G افزایش معنیداری نسبت به دو تیمار دیگر نشان داد (05/0.)p< شاخص L* در بین تیمارها تفاوت معنیداری را نشان نداد (05/0)p>. نتیجهگیرینهایی: طبق نتایج اگرچه تأثیر آستاگزانتین بر میزان بتاکاروتن و رنگ پوست بیشتر از جلبک دونالیلا میباشد، ولی با توجه به قیمت مناسبتر، در دسترس بودن و امکان تولید وسیع، از این جلبک میتوان به عنوان یک جایگزین مناسب برای آستاگزانتین استفاده نمود.
آستاگزانتین
بتا کاروتن
جلبک دونالیلا سالینا
ماهی سورم
2014
03
21
95
102
https://jvr.ut.ac.ir/article_36717_036cfc39da6d12ce558591865c0f9357.pdf