2024-03-28T14:08:21Z
https://jvr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9478
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
تأثیر اسانسهای رزماری، آویشن، مرزه، ویتامین E و روغنهای گیاهی بر سیستم ایمنی و میکروبیولوژی روده جوجه های گوشتی
محمد علی
عباسی
شکوفه
غضنفری
سید داود
شریفی
حسن
احمدی گاولیقی
زمینه مطالعه: ترکیبات آنتیاکسیدان و اسیدهای چرب غیراشباع نقش مهمی در بهبود پاسخ ایمنی و فلور میکروبی روده در جوجههای گوشتی دارند. هدف: هدف از تحقیق حاضر،بررسی اثرات منابع مختلف آنتیاکسیدان و روغنهای کلزا و سویا بر پاسخهای ایمنی هومورال، میکروبیولوژی روده و برخی از فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی بود. روش کار: از 480 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه سویه راس 308 به صورت آزمایش فاکتوریل 5×2 در قالب طرح کاملاًً تصادفی با 10 تیمار و 4 تکرار (12 جوجه در هر تکرار) به مدت 42 روز استفاده شد. دو فاکتور مورد بررسی شامل منابع مختلف آنتی اکسیدان (اسانسهای رزماری، آویشن و مرزه هر کدام در سطح mg/ kg 300 و ویتامین E به میزان mg/ kg 200 و بدون آنتیاکسیدان) و روغن گیاهی (روغن سویا و کلزا به میزان 4 درصد جیره) بودند. خصوصیات ایمنی و جمعیت میکروبی روده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: استفاده از منابع مختلف روغنهای کلزا و سویا تأثیری بر تیتر آنتیبادی نداشت (05/0<P) ولی استفاده از آنتیاکسیدانها تیتر آنتیبادی علیه ویروس نیوکاسل را بهبود بخشید (001/0>P). همچنین استفاده از جیرههای حاوی اسانسهای آویشن، رزماری و مرزه سطح لیپوپروتئین با چگالی بالا سرم خون را افزایش و سطح لیپوپروتئین با چگالی پایین خون را کاهش داد (001/0>P). بعلاوه غلظتهای کلسترول و تریگلیسیرید در تیمار بدون آنتیاکسیدان افزایش معنیداری داشت (001/0>P). همچنین نسبت هتروفیل به لنفوسیت در تیمارهای حاوی آنتیاکسیدان کاهش معنیداری داشت (05/0>P)، که با پاسخ آنتی بادی علیه ویروس نیوکاسل مطابقت داشت. بعلاوه، نسبت باکتریهای اشرشیاکلی به لاکتوباسیلها، در تیمارهای حاوی اسانس رزماری و آویشن نسبت به تیمار بدون آنتیاکسیدان کاهش معنیداری داشت (05/0>P). نتیجه گیری نهایی: اگرچه استفاده از روغنهای کلزا و سویا تأثیر معنیداری بر روی صفات مختلف مورد بررسی نداشت اما افزودن آنتیاکسیدانهای تغذیهای باعث بهبود صفات ایمنی و میکروبیولوژی روده گردید و در میان ترکیبات آنتیاکسیدانی مختلف، استفاده از اسانسهای گیاهی نسبت به ویتامین E سبب بهبود معنیدار اغلب صفات مورد بررسی گردید.
آنتی اکسیدان
جوجه های گوشتی
روغنهای گیاهی
سیستم ایمنی
میکروبیولوژی روده
2019
06
22
153
166
https://jvr.ut.ac.ir/article_71607_6e2fb9efb30c466cc670f0a3fc7b6120.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
بررسی تأثیر جیره غذایی حاوی سطوح متفاوت پربیوتیک اینولین بر میزان رشد، ترکیب لاشه و برخی پارامترهای خونی در ماهی پاکوی سیاه (Colossoma macropomum)
معصومه
بحرکاظمی
عبدالکریم
اسبوچین
زمینه مطالعه: ماهی پاکو ﺑﻪ ﻋﻠـﺖ ﺳـﺮﻋﺖ رﺷـﺪ زﻳـﺎد، ﺗﻮﻗﻊ ﻏﺬایی ﻛﻢ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ زﻳﺎد از ﻣﻨــﺎﺑﻊ ﻣﻬــﻢ ﻏــﺬاﻳی ﻛﺸــﻮرهای ﺣﻮضه رودﺧﺎنه آﻣﺎزون ﻣﺤﺴﻮب میﺷﻮد و ایده استفاده از پربیوتیک اینولین در جیره غذایی آن میتواند موجب بهبود عملیات پرورش این گونه شود. هدف: در این مطالعه تأثیر سطوح مختلف اینولین بر میزان رشد، ترکیبات مغذی بدن و پارامترهای خونی در ماهی پاکوی سیاه بررسی شد. روش کار: بدین منظور120 قطعه ماهی پاکوی سیاه (g 05/0±50/6) طی یک دوره 60 روزه با سطوح g/kg 1، 2 و 3 پربیوتیک اینولین تغذیه شدند. نتایج: نتایج نشان داد که بیشترین درصد افزایش وزن بدن، ضریب رشد ویژه و فاکتور وضعیت در تیمار g/kg 3 حاصل شد که با سایر تیمارها تفاوت معنیداری داشت (05/0>P). افزودنg 3 اینولین تأثیر مثبتی بر میزان ضریب تبدیل غذایی و نسبت کارآیی پروتئین داشت، بطوری که باعث کاهش معنیدار میزان ضریب تبدیل غذایی و افزایش معنیدار نسبت کارایی پروتئین شد. همچنین در کل دوره پرورش تلفاتی در بین تیمارهای تحت بررسی مشاهده نشد و نرخ بقاء ماهیان100 درصد بود. افزودن اینولین به جیره باعث بهبود ترکیبات مغذی ماهیان شد ودر تیمار g/kg 3 پربیوتیک، درصد پروتئین و چربی حداکثر و درصد رطوبت حداقل بود. در بررسی پارامترهای خونی اگرچه تفاوت معنیدار در تعداد گلبولهای قرمز، MCV، MCH و MCHC مشاهده نشد اما بیشترین تعداد گلبولهای سفید و مقدار هموگلوبین و هماتوکریت با تفاوت معنیدار نسبت به سایر تیمارها در گروه g/kg 3 اینولین مشاهده شد. نتیجه گیری نهایی: در نتیجه افزودن g/kg 3 پربیوتیک اینولین میتواند سبب بهبود میزان رشد، ترکیبات مغذی بدن و سطح ایمنی در پاکوی سیاه شود.
پربیوتیک
اینولین
ترکیبات
لاشه
پاکو
2019
06
22
167
174
https://jvr.ut.ac.ir/article_71650_79f7cbc617ef2a0034cfb9c90f936e58.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
تأثیر پربیوتیک سلماناکس بر رشد، فاکتورهای هماتولوژیکی و بیوشیمیایی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان(Oncorhynchus mykiss)
المیرا
نعیمی
ابراهیم
علیزاده دوغیکلائی
حجت الله
جعفریان
احسان
احمدی فر
زمینه مطالعه: افزایش جمعیت و تأمین غذا یکی از مهمترین مشکلات جهان بوده و در این راستا پرورش آبزیان نقش مهمی را در تولید و تأمین غذای مورد نیاز انسان ایفا میکند. هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثر پربیوتیک سلماناکس بر عملکرد رشد، فاکتورهای هماتولوژیکی و بیوشیمیایی بچه ماهیان ماهی قزلآلای رنگینکمان انجام شد. روش کار: برای این منظور 780 قطعه بچه ماهی قزلآلای رنگینکمان با میانگین وزنی g 2±18 در چهار گروه هرکدام با سه تکرار بهصورت تصادفی تقسیم شدند. سلماناکس به میزان 0، 2، 4 و 6 درصد به جیرههای غذایی افزوده شد و ماهیان به مدت 8 هفته به میزان 5 درصد وزن بدن در 3 وعده مورد تغذیه قرار گرفتند. در پایان دوره آزمایش بررسی شاخصهای رشد، خونگیری و تهیه سرم برای آزمایشهای هماتولوژیکی و بیوشیمیایی انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد که ماهیان تغذیهشده با جیره حاوی 4 درصد پربیوتیک سلماناکس دارای شاخصهای رشد (طول نهایی، وزن نهایی، افزایش وزن، درصد افزایش وزن و نرخ رشد ویژه) بهتری در مقایسه با ماهیان شاهد داشتند (05/0≥P). مقایسه تیمارهای آزمایش نشان داد که شاخصهای ایمنی با افزایش سطح پربیوتیک سلماناکس در جیره افزایش معنیداری (05/0≥P) داشتند. بهطوریکه بیشترین میزان هموگلوبین، گلبول قرمز، گلبول سفید و نوتروفیل مربوط به ماهیان تغذیهشده با جیره حاوی 6 درصد پربیوتیک سلماناکس بود. همچنین بیشترین میزان ایمنوگلوبین، آلبومین، گلوکز و لیزوزیم و کمترین میزان کلسترول و تری گلیسیرید در ماهیان تغذیهشده با جیره حاوی 6 درصد پربیوتیک سلماناکس مشاهده شد که تفاوت معنیداری (05/0≥P) با تیمار شاهد داشتند. نتیجهگیری نهایی: افزایش سطوح پربیوتیک سلماناکس در جیره غذایی باعث بهبود رشد و سیستم ایمنی بچه ماهی قزلآلای رنگینکمان گردید.
پربیوتیک سلماناکس
قزلآلای رنگینکمان
مکمل غذایی
رشد
محرک ایمنی
2019
06
22
175
185
https://jvr.ut.ac.ir/article_71655_17dd9ad77a9769aa394cb1659eafd898.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
ارزیابی خواص آنتی اکسیدانی اسانس میوه گیاه زنیان و تأثیر آن بر پایداری اکسیداتیو روغن کانولا
فهیمه
توریان
مریم
عزیزخانی
زمینه مطالعه: اکسیداسیون چربی منجر به تغییراتی در کیفیت تغذیهای روغن، رنگ، عطر و طعم و بافت غذا میشود. روغن کانولا بخاطر داشتن اسیدهای چرب غیر اشباع بالا، مستعد فساد اکسیداسیونی میباشد و نیز استفاده از آنتی اکسیدانهای سنتزی به علت امکان سمی و سرطانزا بودن محدود شده است، بنابراین مطالعات برای استفاده از آنتی اکسیدانهای طبیعی به عنوان جایگزینی برای آنتی اکسیدانهای سنتزی از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. هدف: هدف از این مطالعه، شناسایی ترکیبات اسانس زنیان، ارزیابی فعالیت آنتی اکسیدانی و قدرت آنتی رادیکالی این اسانس با استفاده از آزمونهای مهار رادیکال آزاد (◦DPPH)، بی رنگ شدن بتا کاروتن و تعیین اثر آنتی اکسیدانی آن در روغن کانولا بود. روش کار: اجزای اسانس با GC/MS آنالیز شدند و فعالیت آنتی اکسیدانی اسانس، با اندازهگیری عدد پراکسید و اسید تیوباربیتوریک نمونههای روغن کانولای حاوی غلظتهای مختلف اسانس و آنتی اکسیدان سنتزی (BHT) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: مواد تشکیل دهنده عمده اسانس، تیمول (4/36 درصد)، گاماترپینن (73/21 درصد) و پاراسیمن ( 3/31 درصد) بودند و 50 IC اسانس زنیان µg/ml 2/0±21 محاسبه شد. در دو سامانهی ◦DPPH و بیرنگ شدن بتاکاروتن، بعد از BHT، اسانس در سطح ppm 400 از لحاظ فعالیت آنتی اکسیدانی قویتر عمل کرد. همچنین فعالیت آنتی اکسیدانی با افزایش غلظت، به طور معنیداری افزایش یافت (05/0>P). نتیجهگیری نهایی: اسانس زنیان دارای فعالیت آنتی اکسیدانی میباشد و با انجام آزمایشهای تکمیلی میتوان به عنوان آنتی اکسیدان طبیعی درموادغذایی به ویژه روغنهای خوراکی استفاده کرد.
زنیان
اسانس
فعالیت آنتی اکسیدانی
روغن
کانولا
2019
06
22
187
197
https://jvr.ut.ac.ir/article_71627_19c5c13944965166f9ca3a8f937d775f.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
بررسی تأثیر ماده مؤثره گیاه زردچوبه (Curcuma longa L) بر فاکتورهای هماتولوژی فیل ماهی جوان (Huso huso)
علیرضا
زارع سلماسی
ساره
ناظریان
علی
طاهری میرقائد
سید مرتضی
ابراهیم زاده
زمینه مطالعه: در دهههای گذشته از گیاهان دارویی به منظور ارتقاء مکانیسم دفاع غیراختصاصی و اختصاصی و افزایش مقاومت در برابر بیماریها استفاده مینمودند. هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثر استفاده از ماده مؤثره گیاه زردچوبه (Curcuma longa L) بر فاکتورهای هماتولوژی فیل ماهی جوان (Huso huso) انجام شد. روش کار: در این تحقیق تعداد ٩۰ عدد فیل ماهی پرورشی با متوسط وزنی 006/0 ± ۴۰٣/۲ کیلوگرم در مرکز تکثیر و پرورش و بازسازی ذخایر آبزیان شهید رجایی به مدت ۲۰ روز نگهداری شدند. این تعداد ماهی در٣ گروه با نامهای کورکومین، کنترل (+) و کنترل (-) با ٣ تکرار توزیع شدند. پس از یک هفته آداپتاسیون با محیط آزمایشی ماهیان به صورت داخل صفاقی مورد تزریق قرار گرفتند. در گروه کورکومین از عصاره کورکومین به میزان mg/Kgbw ۴۰۰ در حجم حداکثر 5/0میلی لیتر، در گروه کنترل مثبت به میزان 5/0 میلیلیتر سرم فیزیولوژی و در گروه کنترل منفی نیز ماهیان بدون تزریق فقط جهت بررسی شرایط آزمایشی نگهداری شدند. خونگیری از ماهیان در روزهای ۰، ٣، ۶، ٩ و ۱۲ پس از تزریق به شکل داخل صفاقی انجام شد. نتایج: نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که میزان گلبول قرمز، گلبولهای سفید، هماتوکریت، هموگلوبین و اندیسهای خونی نظیر MCV، MCH و MCHC در تیمارهای دریافت کننده کورکومین از میزان بالاتری نسبت به گروه کنترل ( کنترل + و کنترل- ) برخوردار بود (05/0>P). نتیجه گیری نهایی: نتایج این تحقیق نشان داد استفاده از کورکومین در فیل ماهی قابلیت تأثیرگذاری بالایی بر افزایش شاخصهای هماتولوژی دارد.
صفاقی
کورکومین
فیل ماهی
هماتولوژی
سلولهای خونی
2019
06
22
199
208
https://jvr.ut.ac.ir/article_71652_677a0eab884e29f4dfc8ee8ca84355a1.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
تأثیر سینرژیستیک نایسین و اسانس دارچین (Cinnamomum verum) بر رشد لاکتوکوکوس گارویه (Lactococcus garvieae) در فیله قزل آلای رنگین کمان
آیلا
نادی
لاله
رومیانی
منصوره
قائنی
زمینه مطالعه: بیماری لاکتوکوکوزیس به علت لاکتوکوکوس گارویه در مزارع پرورش ماهی قزلآلای رنگینکمان، یکی از مهمترین باکتریهای بیماریزای مشترک بین ماهی و انسان به حساب میآید. هدف: هدف این مطالعه، ارزیابی اثر اسانس دارچین (Cinnamomum verum) و نایسین در کنترل رشد لاکتوکوکوس گارویه (Lactococcus garvieae) بود. روش کار: در این بررسی، اسانس گیاه دارچین به روش تقطیر با بخار با دستگاه کلونجر تهیه شد. جهت آمادهسازی نایسین از اسید کلریدریک 02/0 نرمال استفاده شد. غلظتهای (0، 4/0 و 8/0 درصد) اسانس دارچین و (µg/ mL 0، 25/0 و 75/0) نایسین و ترکیب غلظتهای فوق با هم به فیلههای قزلآلای رنگینکمان اضافه شد. شمارش باکتریها به ازای هر گرم در روزهای 0، 3، 6، 9، 12 و 15 پس از تلقیح صورت پذیرفت. نتایج: در نمونههای نگهداری شده در دما ºC 4، رشد باکتری هنگام استفاده اسانس دارچین یا نایسین به تنهایی تا روز پانزدهم به تعویق افتاد و در مورد دارچین میزان رشد باکتری در دو روز نهم و پانزدهم به زیر log cfu/g 2 رسید. ترکیب µg/ mL 8/0 نایسین و 75/0 درصد اسانس دارچین توانست در روز سوم رشد را به تعویق بیاندازد. در دمای 8 درجه سانتیگراد، نایسین و اسانس دارچین به حالت مجزا و در حال ترکیب (مشابه ºC 4) تا روز ششم توانستند جلوی رشد باکتری را بگیرند. همچنین نتایج نشان داد ترکیب نایسین و اسانس دارچین به شکل معنیداری (05/0>P) عملکرد بالاتری در مقایسه با حالت منفرد آنها داشت. نتیجهگیری نهایی: نایسین و اسانس دارچین رشد لاکتوکوکوس گارویه را به خصوص در غلظت 8/0 درصد اسانس و µg/ mL 75/0 نیسین در فیله قزلآلای رنگین کمان مهار کردند.
لاکتوکوکوس گارویه
اسانس دارچین
نایسین
قزلآلای رنگین کمان
دما
2019
06
22
209
218
https://jvr.ut.ac.ir/article_71656_303cf303fb51ae6f16c8e024b753c67f.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
بررسی اثر ضد انگلی کوتاه مدت اسید تانیک بر ترونتهای ایکتیوفتیریوس مولتی فیلیس (Ichthyophthirius multifiliis) در شرایط آزمایشگاهی
سید جلیل
علوی نیا
سید سعید
میرزرگر
هومن
رحمتی هولاسو
حسینعلی
ابراهیم زاده موسوی
ترکیبات فنولی
نرخ کشندگی
کارایی ضد انگلی
بیماری دانه های سفید
ایک
2019
06
22
219
227
https://jvr.ut.ac.ir/article_71649_facd17f04821bbc1e2f5f401d007aed0.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
ارزیابی توزیع بافتی آنزیم رودناز در گونههای بومی ماهیان جنس باربوس
تکاور
محمدیان
محمد رضا
تابنده
حسین
خاج
زمینه مطالعه: سیانید آزاد یک سم قوی در محیطهایی آبزیان میباشد. ماهیان آب شیرین حساسترین گروه آبزیان به سیانید هستند که در غلظتهای بالاتر از g/L 20 مرگ و میر بالایی ایجاد میشود. تماس ماهیان با یون سیانید سبب بروز استرس، افزایش مرگ و میر و بالا رفتن قابل توجه بار متابولیکی میشود. رودناز یک آنزیم میتوکندریایی عمومی در پروکاریوتها و یوکاروتها میباشد که یون سیانید را با تبدیل آن به تیوسیانات، سمزدایی مینماید. هدف: هدف از این مطالعه ارزیابی و مقایسه توزیع بافتی آنزیم رودناز در بافتهای مختلف 4 گونه از ماهیان بومی شامل برزم، بنی، شیربت و گطان میباشد. روش کار: در مطالعه حاضر 10 نمونه از هر گونه ماهی (در مجموع 40 نمونه) با میانگین طول 5/6± 5/32 و میانگین وزن110 ± 440 گرم از چهار منطقه ذخیره صید رودخانه کارون شامل گتوند، شوشتر، دارخوین و اهواز جداسازی شدند. فعالیت آنزیم رودناز در بافتهای کبد، کلیه، آبشش و رودهها اندازهگیری شد. واحد فعالیت آنزیم بر اساس میکرومول تیوسیانات تولید شده در مدت یک دقیقه در دمای 37 درجه سانتیگراد و 2/9= pH محاسبه و بر اساس واحد U/mg پروتئین ارایه گردید. نتایج: فعالیت آنزیم رودناز در تمام بافتهای مورد مطالعه و با مقادیر متفاوت تایید گردید. بیشترین میزان فعالیت آنزیم در کبد و کلیه و پس از آن در آبشش و رودهها بدست آمد. فعالیت ویژه آنزیم در محدوده 337/0-135/0 در کبد، 262/0-113/0 در کلیه، 157/0-121/0 در آبشش و162/0-094/0در رودهها بدست آمد. نتیجه گیری نهایی: نتایج این تحقیق نشان میدهد که آنزیم رودناز در بافتهای مختلف گونههای مورد مطالعه بیان میشود و ممکن است در اعمال فیزیولوژیک مختلف نقش داشته باشد که تعیین دقیق این اعمال نیازمند تحقیقات بیشتر میباشد.
رودناز
آبشش
روده
کبد
توزیع بافتی
2019
06
22
229
236
https://jvr.ut.ac.ir/article_71673_007eeb98d826432fbfdcbc1535c87111.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
استخوان شناسی و پرتونگاری مفصل طبیعی مچ پای گاومیش رودخانهای اکوتیپ خوزستان
جمال
نوری نژاد
عبدالواحد
معربی
یزدان
مظاهری
علی محمد
کرمی
زمینه مطالعه: با توجه به اهمیت اندام حرکتی لگنی در جلو بردن بدن دام ، مفصل مچ پا یک مرکز قوی حرکتی را تشکیل میدهد و ماهیچههای بازکننده قوی که بدن را به جلو میرانند ، اکثر انرژی خود را از روی نقطهای در بالای این مفصل منتقل میکنند و درگیریهای این مفصل از شایعترین علل آسیبهای اندامهای حرکتی گاومیش میباشد. هدف: دستیابی به جزییات دقیق استخوان شناسی و رادیوگرافی مچ پای گاومیش رودخانهای خوزستان بود. روش کار: مفصل مچ پای 5 گاومیش با سن تقریبی 2 تا 3 سال از کشتارگاه اهواز مطالعه شد. افزون براین، از 10 مفصل سالم مچ پای 5 گاومیش ارجاعی به دانشکده دامپزشکی، پنج حالت گماری (پشتی-کف پائی، مورب پشتی میانی - کف پایی جانبی، مورب پشتی جانبی- کف پایی میانی، جانبی- میانی و جانبی خمیده) رادیوگرافی تهیه شد. نتایج: برخلاف شتریک کوهانه، طرح کلی شکل استخوانهای مچ پای گاومیش و گاو بسیار شباهت دارند ولی اختلافهای در شکل و وسعت سطوح مفصلی استخوانهای کوتاه این مفصل بین گاومیش و گاو وجود دارد. برخلاف گاو، در رادیوگرافی استخوان کنجدی قلم پایی در گاومیش دیده نشد که از این نظر مشابه شتر یک کوهانه و اسب بود. نمای پشتی-کف پائی برای بررسی فضاهای مفصلی درشت نی- مچ پائی و مفاصل بین مچ پائی ، نمای جانبی - میانی برای بررسی مفصل قاپی- پاشنه ای، نمای پشتی جانبی- کف پائی میانی برای بررسی بخش میانی مفصل درشت نی ای- مچ پائی و نمای پشتی میانی- کف پائی جانبی برای بررسی بخش کف پائی مسند قاپ و قرقره جانبی قاپ بهترین حالت گماریها میباشند. نتیجه گیری نهایی: یافتههای این پژوهش میتواند به عنوان اطلاعات پایه جهت شناسائی و تشخیص اختلالات مفصل مچ پا گاومیش مفید باشد
گاومیش
مفصل مچ پا
استخوان مچ پا
استخوان شناسی
رادیوگرافی
2019
06
22
237
245
https://jvr.ut.ac.ir/article_71626_b4064374ebb1945353e388cad41f41fd.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
بررسی تغییرات پارامترهای کیندلینگ در مدل آزمایشگاهی صرع الکتریکی کلاسیک پس از ضربه مغزی
صغری
حسام
محمد
سیاح
وهاب
باباپور
مرتضی
زنده دل
حمید
غلامی پور بدیع
زمینه مطالعه: آسیبهای ناشی از ضربههای مغزی (Traumatic brain injury) یکی از مشکلات پزشکی است. یکی از پیامدهای آسیب مغزی، دچار شدن به بیماری صرع (Post Traumatic Epilepsy; PTE) می باشد. هدف: هدف از این مطالعه بررسی تغییرات پارامترهای کیندلینگ در مدل آزمایشگاهی صرع الکتریکی کلاسیک پس از ضربه مغزی میباشد. روش کار: 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با استفاده از مدل صرعی کیدلینگ الکتریکی کلاسیک صرعی شدند. جهت ایجاد کیندلینگ باجراحی استریوتاکسی یک الکترود در ناحیه آمیگدال مغز موشها کار گذاشته میشد. بعد از 5 روز در روز 6 ترومای مغزی به آنها وارد شد. تروما بر اساس مدل CCIا(Controlled Cortical Impact) ایجاد شد که آسیبی به قطر 2mm االکترود کاشته شده در آمیگدال مغز به موشها انجام شد. شدت تحریکات در حد µA 200 تا 500 با بسامد 50Hz و موج قطاری مربعی بود. در گروه شاهد، بدون ایجاد تروما موشها فقط تحریک الکتریکی کیندلینگ دریافت کردند. در گروه شم، به جای تروما برشی به استخوان سر داده شد و 24 ساعت بعد تحریکات کیندلینگ آغاز گردید. در این پژوهش شمار تحریکات لازم برای صرعی شدن، آستانه تحریک، امواج پس از تخلیه در مرحله 5 (ADD5)، مرحله 3 (ADD3)، طول دوره مرحله پنجم تشنج (S5D) و طول دوره تشنج (SD) را بررسی شد. نتایج: در گروه شاهد و شم موشها بطور میانگین بعد از 14 تحریک صرعی شدند. تعداد تحریکات الکتریکی لازم برای صرعی شدن در موشهای دچار تروما بطور معنیداری کاهش یافت ( 5 تحریک) (0.001> P). امواج متعاقب تخلیه در مرحله 5(ADD5)، مرحله 3 (ADD3)، طول دوره مرحله پنجم تشنج (S5D) و طول دوره تشنج (SD) در گروه شم تغییر معنیداری با گروه کنترل نداشت ولی در گروه تروما بیشتر از گروه کنترل شد (0.001> P). در گروه شاهد و شم آستانه تحریکات در حد µA 200 تا 500 بود ولی در موشهای ترومایی شدت تحریکات در حد µA 100 تا 200 بود (0.001> P). نتیجه گیری نهایی: شروع کیندلینگ الکتریکی کلاسیک متعاقب تروما باعث تغییر معنیداری در پارامترهای کیندلینگ میشود
کلمات کلیدی: صرع
تروما
کیندلینگ
موش صحرایی
پارامترهای کیندلینگ
2019
06
22
247
253
https://jvr.ut.ac.ir/article_71633_b06e16660e1a9572f3531ddb75f54fc7.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
مطالعه آناتومیکی نماهای اکوکاردیوگرافی سگ
جواد
صادقی نژاد
علیرضا
وجهی
نادر
گودرزی
سمیه
داودی پور
زمینه مطالعه: اکوکاردیوگرافی روش غیرتهاجمی بوده و ابزاری سودمند در تشخیص بیماریهای قلبی است. تفسیر نتایج اکوکاردیوگرافی نیازمند داشتن آگاهی کافی از آناتومی قلب است. هدف: هدف از این مطالعه تهیه مقاطع آناتومیکی قلب به روشی ساده و بر اساس نماهای اکوکاردیوگرافی بوده تا به عنوان الگویی برای آموزش اکوکاردیوگرافی سگ مورد استفاده قرار گیرد. روش کار: پس از خارج سازی قلب از شش قلاده سگ، اتساع و فیکساسیون قلبها در فرمالین 10 درصد صورت گرفت. برشهای آناتومیکی قلب بر اساس نماهای پاراسترنال راست با محور بلند و کوتاه ایجاد و با تصاویر اکوکاردیوگرافی که از سه قلاده سگ سالم و بدون علائم بیماری اخذ شد مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: در تمام قلبهای تهیه شده با این روش، آناتومی خارجی قلب و نیز ساختارها و حفرات داخلی قلب در هنگام برش بخوبی حفظ شده و انطباق کافی با تصاویر اکوکاردیوگرافی برای تفسیر آن وجود داشت. در نماهای بلند، چهارحفره قلبی، دریچههای دهلیزی بطنی و دیواره قلبی قابل مشاهده بود. خروجی بطن چپ و دریچه آئورت نیز در نماهای عمقی تر مشاهده شد. نماهای کوتاه قلب، بطنهای قلبی و مورفولوژی داخلی آنها را نشان داد. نتیجه گیری نهایی: برشهای مناسب از قلبهای فیکس شده در فرمالین را میتوان برای تفسیر اکوکاردیوگرافی مورد استفاده قرار داد.
سگ
فیکساسیون
آناتومی
قلب
اکوکاردیوگرافی
2019
06
22
255
260
https://jvr.ut.ac.ir/article_71621_935e63646988df32f5fa504470f7df7b.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
مطالعه هیستومورفولوژیکی و هیستوشیمیائی تأثیر رژیم غذائی دارای زئولیت قم، بر ساختار بافتی روده باریک مرغ گوشتی در مقایسه با زئولیت تجاری
محسن
اسلامی فارسانی
محمد
دخیلی
شیما
آب آب زاده
محمد
یگانه پرست
فاطمه
حیدری
زمینه مطالعه: رشد روز افزون جمعیت و نیاز به تهیه مواد غذائی به ویژه پروتئینها، علاقه به استفاده از مکملهای ارزان و در دسترس، جهت افزایش بازدهی تولید پروتئین را افزایش داده است. هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر مصرف زئولیت منطقه قم بعنوان مکمل بر ساختار هیستولوژیکی و هیستوشیمیائی روده باریک مرغ گوشتی و مقایسه با زئولیت تجاری است. روش کار: در این مطالعه تجربی 200 جوجه گوشتی از مرغداریهای قم خریداری و به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شد که شامل: گروه کنترل؛ گروه آزمایشی زئولیت قم که بر اساس دوز دریافتی به سه زیر گروه مختلف (5/0درصدZ1=، 1درصدZ2=، 5/1درصد Z3=) تقسیم شدند و گروه آزمایشی آنزیمیت (که زئولیت تجاری را دریافت کرد) بود. 42 روز بعد، از هر گروه 10 نمونه انتخاب شد و پس از پاساژ بافتی، لامها با هماتوکسیلین- ائورین، پریودیک اسید شیف (PAS) و تلوئیدین بلو رنگ آمیزی و مطالعات میکروسکوپی با کمک نرم افزار1.49f Image-j انجام شد و دادهها با استفاده SPSS ورژن 20 تجزیه و تحلیل شدند. 05/0> P به عنوان سطح معنیدار، در نظر گرفته شد. نتـایـج: در گروه آنزیمیت ارتفاع سلولهای پوششی کاهش ولی تعداد غدد مخاطی و گابلتسلها افزایش معنیداری داشت. تعداد گابلتسل پرزها به جز گروه Z1 در سایر گروههای تیماری افزایش معنیدار داشت (05/0> P). گابلتسل پرزها در گروههای زئولیت (Z1 و Z2) نسبت به گروه آنزیمیت و نیز در Z3 نسبت به Z1 افزایش معنیداری داشتند(05/0> P). نتیجه گیری نهایی: نتایج ما نشان داد که زئولیت در افزایش سطح جذب ساختار روده کوچک اثر ندارد؛ ولی فعالیت غدد و گابلت سلها را تحریک میکند باعث بهبود گوارش میشود که در این مورد زئولیت قم نیز با درصد بالاتر، تأثیری مشابه آنزیمیت دارد.
هیستولوژی
زئولیت
آنزیمت
روده کوچک
جوجه گوشتی
2019
06
22
261
271
https://jvr.ut.ac.ir/article_71657_89c82bd43f1a4d596bc14e9ebe1b7e6b.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
بررسی اثرات ضد قارچی باکتریهای لاکتوباسیلوس کازئی، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم روی قارچ آسکوسفرا آپیس عامل بیماری نوزاد گچی زنبورعسل
مصطفی
مرادی
عبدالغفار
اونق
زمینه مطالعه: بیماری نوزاد گچی زنبورعسل یکی از بیماریهای دوران نوزادی آن است که در مناطق شمالی ایران شیوع نسبی داشته و در برخی مواقع میتواند مشکلاتی برای کلنیهای زنبورعسل ایجاد نماید. جهت کنترل و مبارزه با این بیماری از مواد شیمیائی استفاده میشود که میتوانند وارد محصولات کلنیها شده و مشکلاتی برای مصرف کنندگان آنها در پی داشته باشند، لذا بررسی اثرات مواد طبیعی و بی ضرر برای زنبورها و مصرف کنندگان فراوردههای آن از اولویت ویژهای برخوردار است. هدف: در این بررسی اثرات ضد قارچی باکتریهای لاکتوباسیلوس کازئی، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم روی قارچ آسکوسفرا آپیس جداسازی شده از کلنیهای زنبورعسل مبتلا به بیماری نوزاد گچی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش کار: باکتریهای اسیدلاکتیک در محیط MRS و قارچ آسکوسفرا آپیس در محیط SDAکشت داده شدند و با استفاده از روشهای Simultaneous Inoculation ،Agar Spot ،Confrontation Assay ،Overlay assay اثرات ضد قارچی آنها روی قارچ آسکوسفرا آپیس بررسی شد. نتایج: مشخص گردید که باکتریهای لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس موجب مهار رشد قارچ آسکوسفرا آپیس میگردند ولی باکتری بیفیدوباکتریوم بیفیدوم تأثیری در مهار رشد قارچ مذکور نداشت، همچنین مایع روئی عاری از باکتری این باکتریها موجب مهار رشد قارچ آسکوسفرا آپیس نشدند. نتیجه گیری نهائی: نتایج این بررسی نشان میدهد که برخی از باکتریهای اسیدلاکتیک قادر به مهار رشد قارچ آسکوسفرا آپیس در محیط کشت بوده و در صورت مهار رشد این قارچ در داخل بدن نوزادان زنبورعسل، میتوانند به عنوان یکی از روشهای کمکی در کنترل بیماری نوزاد گچی در کلنیهای زنبورعسل بکار برده شده و تا حدودی از مصرف مواد شیمیائی و اثرات سوء آنها بر سلامتی زنبورعسل و مصرف کنندگان فراوردههای آن بکاهند.
زنبورعسل
باکتریهای اسیدلاکتیک
بیماری نوزاد گچی
قارچ آسکوسفرا آپیس
فعالیت ضد قارچی
2019
06
22
273
282
https://jvr.ut.ac.ir/article_71606_d48d42a5be187141016c1f34d07d97d6.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
بررسی میزان آلودگی مدفوعی اردکهای مناطق شمالی ایران به کمپیلوباکتر ژژونی و کمپیلو باکترکولای
خاطره
کفشدوزان
ایرج
اشرافی تمای
سبا
پویان
زمینه مطالعه: در سالهای اخیر میزان بروز مسمومیت غذایی ناشی از کمپیلوباکتر به تدریج افزایش یافته است. این باکتری یکی از علل اصلی بیماریهای عفونی گسترده در قرن گذشته میباشد. اگر چه ماکیان مهم ترین مخازن و منبع انتقال کمپیلوباکتر به انسان میباشند، اما آلودگی محیط با گونههای مختلف کمپیلوباکتر و ایجاد عفونت در انسان و حیوانات به وسیله مدفوع پرندگان آزاد وحشی مانند اردک را نمیتوان نادیده گرفت. هدف: هدف از این مطالعه بررسی میزان آلودگی مدفوعی کمپیلوباکتر ژوژنی و کمپیلوباکتر کولای در اردکهای آزاد برخی مناطق شمال ایران میباشد. روش کار: در اردیبهشت ماه سال 95، تعداد 75 نمونه از مدفوع اردکهای آزاد شهرهای ساری، آمل، قائم شهر و بابل در استان مازندران جمع آوری شده و میزان حضور گونههای کمپیلوباکتر ژژونی و کولای بوسیله واکنش زنجیرهای پلیمرازسه گانه مورد سنجش قرار گرفت. ژنهای 16srRNA، mapA و ceuE به ترتیب برای تشخیص جنس کمپیلو باکتر وگونههای کمپیلوباکتر ژژونی و کولای انتخاب شدند. نتایج: از میان هفتاد و پنج نمونه مورد بررسی در این مطالعه، 13 مورد (17.33درصد) واجد کمپیلوباکتر تشخیص داده شدند. از این تعداد یازده نمونه (84.6درصد) حاوی ژن mapA و دو نمونه (15.4درصد) واجد ژن ceuE بودند که به ترتیب به عنوان کمپیلوباکتر ژژونی و کمپیلوباکتر کولای معرفی گردیدند. میزان حضور کمپیلوباکتر ژژونی به طور معنیداری بیشتر از کمپیلوباکتر کولای گزارش گردید (0.5-0>P). نتیجه گیری نهایی: نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع کمپیلوباکتر در مدفوع اردکهای آزاد مناطق شمالی ایران نسبتاًً بالاست و خطر بالقوهای برای عفونت ناشی از این باکتری در انسان و بخصوص کودکان محسوب میشود
آلودگی مدفوعی
کمپیلوباکتر ژژونی
کمپیلوباکتر کولای
اردک
واکنش زنجیره ای پلیمراز
2019
06
22
284
289
https://jvr.ut.ac.ir/article_71634_cc46628510a2cde7d025b6dd4c962d4d.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1398
74
2
گزارش وقوع مسمومیت حاد با ارزن در یک گله گوسفند واقع در خراسان جنوبی: یافته های بالینی و آزمایشگاهی
مرتضی
کیوانلو
ابراهیم
شهروزیان
محمود
احمدی همدانی
ارزن یکی از گیاهانی است که به فراوانی در ایران کشت میگردد و مواجهه گلههای گوسفند با این مزارع هرساله موجب مسمومیتها و تلفات و خسارات عمده میگردد. علایم مسمومیت با ارزن بعلت انسداد مجاری صفراوی است و علایم حساست به نور بیشترین نمود را در حیوان دارد. علت اصلی انسداد مجاری صفراوی در این مسمومیت، وجود مقادیر سمی از ساپوژنینهای استروییدی در ارزن است. ساپوژنینها در بدن حیوانات به مشتقلت گلوکورونیدیِ اپسیمیلاژنین متابولیزه میشوند و در مجاری صفراوی رسوب مینمایند و باعث انسداد مجاری صفراوی میشوند. در این گزارش، تعداد 170 رأس گوسفند پس از چرا در پس چر یک مزرعه ارزن دچار مسمومیت شدند که تعداد 7 رأس دام تلف شدند. علایم مشاهده شده در حیوانات مبتلا، شامل بی حالی و بی اشتهایی و طیفی از نشانههای حساسیت به نور از سرخی و تورم پوست تا زخم شدید در نواحی متأثره بود. بررسی پارامترهای بیوشیمیایی در حیوانات مبتلا، افزایش گاماگلوتامیل ترانسفراز (GGT) و کاهش پروتیین تام سرم بعلت عدم کفایت کبدی را نشان میدهد. علاوه بر این افزایش میزان بیلی روبین تام بعلت عدم دفع مناسب بیلی روبین از مجاری صفراوی نیز مشخص است. گله از مزرعه دور شد و سرم درمانی و تزریق کلسیم و منیزیم و فسفر نیز در حیوانات صورت پذیرفت و پس از یک هفته بهبودی در گله مشاهده گردید.
مسمومیت حاد
ارزن
گوسفند
انسداد مجاری صفراوی
2019
06
22
291
295
https://jvr.ut.ac.ir/article_71624_39443e4835af2fdcd668f53bf81e3227.pdf