2024-03-29T16:33:04Z
https://jvr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9889
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
مطالعه مقاومت دارویی به آلبندازول و فنبندازول در نماتودهای دستگاه گوارش گوسفند در شهرستان سقز
رزگار
ابراهیمی
محمد
یخچالی
حسن
ملکی نژاد
زمینۀ مطالعه: در دو دههی گذشته مصرف داروهای ضد کرمی برضد نماتودهای انگل دستگاه گوارش گوسفندان در ایران رو به افزایش بوده است. هدف: به این منظور وضعیت مقاومت نماتودهای انگلی دستگاه گوارش گوسفند نسبت به آلبندازول و فنبندازول در شهرستان سقز مورد بررسی قرار گرفت. روشکار: در آزمون درون تنی 90 گوسفند در 3 گروه (30 گوسفند در هر گروه) با تعداد 150 تخم یا بیشتر در گرم مدفوع انتخاب شدند. گوسفندان در هر گروه با آلبندازول و فنبندازول درمان شدند و تعداد تخم در گرم مدفوع به روش شناورسازی مک ماستر شمارش شد. نتایج: تیمارهای دریافت کننده آلبندازول و دریافت کننده فنبندازول از گوسفندان تحت مطالعه در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنی داری وجود داشت. تعداد تخم در گرم مدفوع در گروه تیمار دریافت کننده فنبندازول (258/1±8/18) کمتر از گروه تیمار دریافت کننده آلبندازول (93/1±8/59) در مقایسه با گروه شاهد (81/4±07/204) بود. مقاومت به آلبندازول در گروه تیمار تحت مطالعه در مقایسه با گروه شاهد وجود داشت (71 درصد=R). در گروه تیمار دریافت کننده فنبندازول نیز نسبت به گروه شاهد در حد مشکوک بود (66/90 درصدR=). نتیجهگیری نهایی: نتایج آزمون درون تنی بیانگر آن بود که مقاومت دارویی در گوسفندان منطقه نسبت به آلبندازول وجود دارد ولی مقاومت در آنها نسبت به فنبندازول مشکوک است و در آستانه بروز مقاومت دارویی قرار دارند.
مقاومت دارویی
آلبندازول
فنبندازول
نماتود
گوسفند
2020
03
20
1
7
https://jvr.ut.ac.ir/article_75390_3e57f680dee56a7d163fb4074e5f1e6b.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
تشخیص تفریقی تیلریا لستوکاردی، تیلریا اویس و تیلریا آنولاتا در گوسفند با روش مولکولی PCR
روح اله
فتاحی
پرویز
شایان
الهه
ابراهیم زاده
نرگس
امینی نیا
زمینۀ مطالعه: تیلریوز گوسفندی یک بیماری تکیاختهای مهم در گوسفند و بزها در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری میباشد که باعث ضرر اقتصادی فراوانی در صنعت دامپروری میشود. هدف: هدف از این مطالعه، تشخیص تفریقی گونههای تیلریا در گوسفند با استفاده از روش PCR بود. روشکار: تعداد 200 نمونه خون گوسفند جهت تشخیص و تفریق گونههای تیلریا مورد بررسی قرار گرفتند. از نمونههای خون، استخراج DNA انجام گرفت و نمونههای DNA با استفاده از پرایمرهای اختصاصی که از روی سه ژن 18S rRNA، TamS1 و TaSp طراحی شده بودند تکثیر داده شدند. نتایج: در این مطالعه، از 200 نمونه مورد بررسی، 42 نمونه (21 درصد) آلوده به جنس تیلریا بودند و هیچکدام از نمونهها آلودگی به بابزیا نداشتد. همچنین از این 42 نمونه مثبت، تعداد 24 نمونه (1/57 درصد) فقط آلودگی به گونه تیلریا اویس، تعداد 12 نمونه (5/28 درصد) فقط آلودگی به تیلریا لستوکاردی و 2 نمونه (7/4 درصد) فقط آلودگی به تیلریا آنولاتا داشتند. 4 نمونه (5/9 درصد) نیز آلودگی همزمان به تیلریا اویس و تیلریا لستوکاردی داشتند. نتایج تعیین توالی نشان داد که محصولات PCR ژن 18S rRNA تیلریا لستوکاردی به ترتیب شباهت 99 و 95 درصدی با محصولات PCR ژن 18S rRNA تیلریا آنولاتا و تیلریا اویس دارد. ژن TamS1 تیلریا لستوکاردی و تیلریا آنولاتا شباهت 86 درصدی را نشان دادند. همچنین ژن TaSp تیلریا اویس در مقایسه با تیلریا آنولاتا و تیلریا لستوکاردی به ترتیب شباهت 96 و 86 درصدی را نشان داد. نتیجهگیری نهایی: مطالعه سه ژن تحت آزمایش در بررسی حاضر نشان داد که می توان از ژن های TamS1 و TaSp به منظور تشخیص اختصاصی تیلریا با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) استفاده نمود.
تیلریا
تیلریوز
PCR
تشخیص تفریقی
گوسفند
2020
03
20
8
16
https://jvr.ut.ac.ir/article_75391_be6758f1a0d2fa3a418c2e59f9745c45.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
مطالعه سنتز نانو ذرات سلنیم و بررسی تأثیر تغذیه آن در مقایسه با سایر منابع سلنیم بر روی فراسنجههای خونی با تکیه بر شاخصههای عملکرد کبدی در گاوهای هلشتاین
صادق
هاشمی
مهدی
گنج خانلو
کامران
رضایزدی
ابولفضل
زالی
روناک
رفیع پور
منوچهر
امینی
زمینۀ مطالعه: استفاده از منابع مختلف املاح معدنی و اثر این املاح با منابع مختلف بر روی عملکرد متابولیسمی مورد توجه مراکز علمی و تحقیقاتی میباشد. هدف: هدف از این مطالعه سنتز نانو ذرات سلنیم و بررسی تأثیر این نانو ذرات بر روی فراسنجههای خونی مرتبط با عملکرد کبدی گاوهای شیری هلشتاین در مقایسه با سایر منایع سلنیم بود. روشکار: این مطالعه در دو مرحله آزمایشگاهی و مزرعهای اجرا گردید. به منظور سنتز نانو ذرات سلنیم از واکنشهای شیمیایی اکسایش – کاهش استفاده شد. با استفاده از تکنیک زتا سایزرتشکیل نانو ذرات سلنیم و عدم تغییر در اندازه این نانو درات در طی زمان اثبات گردید. به منظور آزمایش مزرعهای، 6 راس گاو شیری هلشتاین در قالب طرح چرخشی 28 روزه به شکل مربع لاتین 3*3 با 3 تیمار آزمایشی و تعداد 2 تکرار استفاده شد. دامها در 3 تیمار آزمایشی توزیع گشتند که عبارت بودند از 1) جیره محتوی سدیم سلنیت، 2) جیره محتوی سدیم سلنیت کلوییدی، 3) جیره محتوی نانو ذرات سلنیم. فراسنجههای خونی مرتبط با عملکرد کبدی شامل آلبومین، بیلیروبین و کلسترول کل در آزمایش حاضر اندازه گیری شدند. همچنین در طول دوره آزمایشی مقدار ماده خشک مصرفی دامها اندازه گیری شد. نتایج: میزان کلسترول پلاسمای خون در گروه گاوهای تغذیه شده از سدیم سلنیت کلوئیدی بیشتر از گروه گاوهای تغذیه شده از نانو ذرات سلنیم بود (01/0=P). مقدار بیلیروبین (04/0=P) و آلبومین پلاسما (03/0=P) در گاوهای گروه سه پایینتر از گروه یک بود. ماده خشک مصرفی تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. نتیجهگیری نهایی: با توجه به نتایج فوق به نظر میرسد که مکمل نانو ذرات سلنیم در مقایسه با دو منبع دیگر سبب بهبود فراسنجههای خونی مرتبط با شاخص کبدی و در نتیجه عملکرد کبدی و در نهایت بهبود وضعیت سیستم ایمنی گاوهای شیری شده است.
نانوذرات سلنیم
شاخص عملکرد کبدی
فراسنجههای خونی
سدیم سلنیت کلوئیدی
گاو شیری
2020
03
20
17
25
https://jvr.ut.ac.ir/article_75392_db152947eadcc82c3887c040da83d327.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
بررسی اثرات سطوح مختلف عصاره آویشن باغی در مقایسه با آنتیبیوتیک، پروبیوتیک، ویتامین C و ویتامین E بر عملکرد، بیوشیمی خونی و پاسخ آنتیبادی در جوجههای گوشتی تحت شرایط تنش گرمایی
لیلی
رستمی
کامران
طاهرپور
محمد
اکبری قرائی
حسینعلی
قاسمی
جبار
جمالی
زمینۀ مطالعه: عصاره آویشن حاوی ترکیبات ضد میکروبی و آنتیاکسیدانی است که میتوانند در جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی مفید باشند. هدف: هدف این آزمایش بررسی اثرات عصاره آویشن باغی در مقایسه با بعضی از مکملهای رایج غذایی بر عملکرد، فراسنجههای بیوشیمی خونی و پاسخ آنتیبادی در جوجههای گوشتی تحت شرایط تنش گرمایی بود. روشکار: این مطالعه با استفاده از 192 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه (سویه راس 308) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار در 4 تکرار و 6 جوجه در هر تکرار صورت گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1) جیره پایه + شرایط دمای استاندارد (شاهد مثبت)، 2) جیره پایه + شرایط تنش حرارتی (شاهد منفی)، 3) شاهد منفی + 200 میلیگرم ویرجینیامایسین، 4) شاهد منفی+ 150 میلیگرم پروبیوتیک پروتکسین، 5) شاهد منفی+ 250 میلیگرم ویتامین C، 6) شاهد منفی+ 250 میلیگرم ویتامین E ، 7) شاهد منفی+ 250 میلیگرم عصاره آویشن و 8) شاهد منفی + 500 میلیگرم عصاره آویشن در کیلوگرم جیره. نتایج: سطح 500 میلیگرم در کیلوگرم عصاره آویشن، پروبیوتیک و ویتامین E سبب افزایش وزن بدن (بهترتیب 2202، 2183 و 2199 گرم) و بهبود ضریب تبدیل غذایی (بهترتیب 65/1، 74/1 و 66/1) نسبت به تیمار شاهد منفی (افزایش وزن 1960 گرم و ضریب تبدیل خوراک 96/1) شد (05/0>P). همچنین سطح 500 میلیگرم در کیلوگرم عصاره آویشن، پروبیوتیک و ویتامین C سبب کاهش تریگلیسرید، کلسترول کل و لیپوپروتئین با دانسیته پایین در زمان تنش گرمایی گردید (05/0>P). همه مکملهای استفاده شده در مقایسه با تیمار شاهد منفی مقدار تیتر آنتیبادی علیه گلبول قرمز خون را به طور معنیداری افزایش داد. نتیجهگیری نهایی: به طور کلی، بر اساس نتایج این آزمایش عصاره آویشن در سطح 500 میلیگرم در کیلوگرم جیره میتواند به عنوان یک جایگزین مناسب مکملهای رایج غذایی برای بهبود عملکرد رشد و وضعیت سلامتی جوجههای گوشتی در شرایط تنش گرمایی توصیه گردد.
آویشن باغی
پروبیوتیک
ویتامین
تنش گرمایی
جوجههای گوشتی
2020
03
20
26
37
https://jvr.ut.ac.ir/article_75393_b2b4c23c21fa179ba304d7918af8c3fa.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
اثر پری بیوتیکی عصاره برگ درخت زیتون بر بقای لاکتوباسیلوس کازئی درپنیر UF طی نگهداری در سرما
نگین
نوری
مجتبی
رجبیان
حسن
گندمی نصرآبادی
مهدیه
رئوفی اصل صوفیانی
زمینۀ مطالعه: پنیر یک فرآورده لبنی است که در سراسر جهان مورد توجه میباشد. پریبیوتیکها و پروبیوتیکها در تولید مواد غذایی سیمبیوتیک به ویژه در فرآوردههای لبنی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. اثرات مفید پروبیوتیکها و پریبیوتیکها بر روی سلامت میزبان به خوبی شناخته شده است. هدف: در این مطالعه، اثر پریبیوتیکی عصاره برگ درخت زیتون بر بقای باکتری لاکتوباسیلوس کازئی در تولید پنیر UF طی 10 هفته نگهداری در سرما بررسی شد. روشکار: ابتدا عصاره آبی برگ درخت زیتون تهیه شد، سپس باکتریهای پروبیوتیک و استارتر جهت تلقیح آماده سازی شدند. این عصاره در حضور باکتریهای فوق به پنیر UF اضافه شد، سپس شمارش پروبیوتیک لاکتوباسیلوس کازئی با استفاده از محیط کشت MRS- bile agar به روش پورپلیت و به صورت هفتگی طی 10 هفته نگهداری انجام شد و در نهایت نمونههای پنیر بعد از 10 هفته در دمای 4 درجه سانتی گراد مورد ارزیابی حسی قرار گرفتند. نتایج: تعداد لاکتوباسیلوس کازئی در اثر اضافه کردن غلظت های مختلف عصارة برگ درخت زیتون طی مدت زمان نگهداری به طور معنیداری رشد داشته و با افزایش غلظت عصاره، تعداد پروبیوتیک نیز افزایش یافته است (05/0P<). بعد از 10 هفته، در همه پنیرهای پروبیوتیکی، تعداد لاکتوباسیلوس کازئی به میزان cfu/g 108-106. همچنین اثرات مثبتی در خواص حسی نمونههای پنیر متاثر از عصاره برگ درخت زیتون مشاهده گردید و مقبول ترین نمونه پنیر حاوی 5/0 درصد از این عصاره بود. نتیجهگیری نهایی: تعداد لاکتوباسیلوس کازئی به طور معنیداری در طی مدت زمان نگهداری به دلیل افزودن غلظتهای مختلف عصاره برگ درخت زیتون افزایش یافت. تعداد باکتریهای پروبیوتیک با افزایش غلظت عصاره افزایش معنی داری داشت (05/0P<). همچنین اثرات مثبتی بر روی ویژگیهای حسی نمونههای پنیر تیمار شده با عصاره برگ درخت زیتون مشاهده شد و در بین نمونهها بیشترین مقبولیت را پنیر با 5/0 درصد عصاره داشت.
عصاره برگ درخت زیتون
پری بیوتیک
لاکتوباسیلوس کازئی
پنیر UF
سیمبیوتیک
2020
03
20
38
46
https://jvr.ut.ac.ir/article_75394_42676981ea7f12ac8509e655ac920970.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
تأثیر اسانس ریحان بر ویژگیهای میکروبی و حسی پنیر سفید سنتی ایرانی در طی دوره رسیدن
فریبا
بخشی
حمید
میرزایی
نارملا
آصفی
زمینۀ مطالعه: گیاه ریحان (Ocimum basilicum L.) بهطور گسترده بهعنوان طعمدهنده در مواد غذایی کاربرد دارد. اسانس این گیاه برای بعضی از باکتریهای بیماریزای غذایی اثر ضدمیکروبی دارد. هدف: هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تأثیر غلظتهای مختلف اسانس ریحان بر ویژگیهای میکروبی و حسی پنیر سفید سنتی ایرانی در طی دوره رسیدن بود. روشکار: نمونههای پنیر با کمک تولیدکنندگان محلی با غلظتهای صفر، 150 و 250 میلیگرم در کیلوگرم از اسانس ریحان تهیه شد. نمونهها در روزهای صفر، 15، 30، 60 و 90 دوره رسیدن از نظر تعداد باکترهای مزوفیل هوازی، کلیفرمها، استافیلوکوکوس اورئوس و نیز در روز 90 دوره رسیدن از نظر ویژگیهای حسی مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج: نتایج آزمونهای میکروبی نشان داد که غلظتهای 150 و250 میلیگرم در کیلوگرم اسانس در روزهای 60 و90 دوره رسیدن روی جمعیت باکتریهای مزوفیل هوازی اثر مهاری معنیدار (05/0P<) داشتند؛ اما روی جمعیت کلیفرمها اثر مهاری معنیدار (05/0P<) در روزهای 30، 60 و90 مشاهد شد. همچنین غلظت 150 میلیگرم در کیلوگرم اسانس در روز 90 و غلظت 250 میلیگرم در کیلوگرم آن در روزهای 30، 60 و90 روی تعداد استافیلوکوکوس اورئوس اثر مهاری معنیدار نشان داد (05/0P<). ارزیابی حسی نشان داد غلظتهای مورد استفاده از اسانس ریحان تأثیر معنیدار روی ویژگیهای حسی نمونهها نداشت. نتیجهگیری نهایی: در مجموع میتوان گفت که غلظتهای فوق اسانس ریحان میتواند بهعنوان یک ماده نگهدارنده طبیعی در پنیرهای سفید سنتی ایرانی استفاده شود.
اسانس ریحان
پنیرسنتی
ویژگیهای میکروبی
ویژگیهای حسی
دوره رسیدن
2020
03
20
47
56
https://jvr.ut.ac.ir/article_75395_ad7331866c68a00c675bc9b9fa02cea3.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
بکارگیری تکنیک نوین ترکیب PCR کمی با پروپیدیوم مونوآزید جهت شمارش استافیلوکوکوس اورئوس انتروتوکسیژنیک در محصولات خامهای قنادی
مریم
عزیزخانی
فهیمه
توریان
زمینۀ مطالعه: استافیلوکوکوس اورئوس یکی از پاتوژنهای مهم انسانی است که عامل بروز عفونت بوده و نیز با تولید انواع مختلف انتروتوکسینها موجب مسمومیتهای غذایی میگردد. استفاده از روشهای معمول کشت جهت شمارش استافیلوکوکوس اورئوس دارای محدودیتهایی مانند مدت زمان طولانی برای رشد باکتری و فقدان حساسیت و دقت لازم در مورد سلولهای زنده غیرقابل کشت میباشد. هدف: هدف از انجام این پژوهش جستجو و شمارش استافیلوکوکوس اورئوس تولید کننده انتروتوکسینهای A-E در محصولات خامهای قنادی با استفاده از روش PCR زمان واقعی در ترکیب با پروپیدیوم مونوآزید (PMA) جهت تفکیک سلولهای زنده از مرده بود. روشکار: تعداد 100 نمونه شیرینی خامهای به مدت 2 ماه و به صورت تصادفی از کارگاههای قنادی شهر آمل تهیه شد. پس از تهیه رقت از نمونه، پلتهای باکتریایی جداسازی و قبل از استخراجDNA ، با PMA تیمار شدند. PCR زمان واقعی جهت شمارش کل سلولهای استافیلوکوکوس اورئوس و نیز سویههای انتروتوکسیژنیک آن با استفاده از پرایمرهای اختصاصی انجام شد. نتایج: نتایج شمارش کشت معمولی به نتایج PMA-qPCR بسیار نزدیک بود (05/0<P)، لیکن دادههای به دست آمده از qPCR که مجموع سلولهای مرده و زنده را شمارش مینماید از نتایج دو روش دیگر تعداد بیشتری باکتری را نشان داد. حساسیت روش به کار رفته در این مطالعه جهت جستجوی تعداد اندک استافیلوکوکوس اورئوس (کمتر از 10سلول در گرم) قابل ملاحظه به نظر میرسد. نتیجهگیری نهایی: یافتهها نشان داد که استفاده از PCR در ترکیب با PMAنتایج قابل اعتمادتری نسبت به روش معمولی کشت حاصل مینماید. با توجه به مدت زمان کوتاه حصول نتایج، اختصاصی بودن و حساسیت قابل ملاحظه این روش امید است در آینده نزدیک در آزمایشگاههای کنترل کیفیت مواد غذایی دستگاههای نظارتی به کار گرفته شود.
استافیلوکوکوس اورئوس
پروپیدیوم مونوآزید
واکنش زنجیرهای پلیمراز
محصولات قنادی
مسمومیت
2020
03
20
57
64
https://jvr.ut.ac.ir/article_75396_1ac35b393b9d7d96f005e56e2434734a.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
آثار هیستوپاتولوژیک سمیت حاد نانوذرات دیاکسید تیتانیوم بر بافتهای آبشش، کبد و رودة ماهی آزاد دریای خزر (Salmo caspius)
سید مرتضی
ابراهیم زاده
محمدرضا
کلباسی
مهدی
حبیبی انبوهی
پروانه
فرزانه
زمینۀ مطالعه: نانوذرات دیاکسید تیتانیوم در محصولات تجاری متعددی ازجمله رنگها، کرمهای ضدآفتاب و محصولات خوراکی استفادهشده و بهطور مستقیم و غیرمستقیم در آبزیپروری قابلاستفاده است. کاربرد گستردة این نانوذرات بررسی آثار احتمالی آن بر آبزیان را ضروری کرده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی آثار هیستوپاتولوژیکی نانوذرات دیاکسید تیتانیوم آناتاز در آب بر آبشش، کبد و رودة ماهی آزاد دریای خزر بود. روشکار: در این مطالعه، 126 ماهی آزاد دریای خزر (3/4±46/27 گرم) به مدت 4 روز در معرض شش غلظت 0، 01/0، 1/0، 1، 10 و 100 میلیگرم در لیتر نانوذرات دیاکسید تیتانیوم قرار گرفتند. برای تعیین اثرات آسیب بافتی ناشی از نانوذرات دیاکسید تیتانیوم، در پایان آزمایش، بافتهای آبشش، کبد و رودة ماهیان با تکنیک بافتشناسی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: مواجهة کوتاهمدت (4 روز) بچه ماهیان آزاد دریای خزر با نانوذرات دیاکسید تیتانیوم در غلظتهای موردمطالعه تلفاتی ایجاد نکرد. بر این اساس، نانوذرات دیاکسید تیتانیوم موردبررسی برای بچه ماهیان آزاد دریای خزر جزء مواد "نسبتاً غیر سمی" طبقهبندی شد. مواجهة کوتاهمدت بچه ماهیان آزاد دریای خزر با نانوذرات موردمطالعه تغییرات بافتی ایجاد کرد که مهمترین آنها هایپرتروفی، هایپرپلازی، جوشخوردگی تیغة ثانویه، نکروز در بافت آبشش؛ تجمع ملانوماکروفاژها، تجمع سلولهای خونی، پیکنوز هستة سلولهای کبدی، واکوئلاسیون و نکروز کانونی در بافت کبد؛ و واکوئلاسیون، ضخیمشدن لامینا پروپریا، تحلیل پرزهای روده و نکروز در بافت روده بودند. نتیجهگیری نهایی: نتایج این پژوهش نشان داد که اگرچه نانوذرات دیاکسید تیتانیوم در آزمون سمشناسی حاد مرگومیری ایجاد نکردند و از این نظر مادة نسبتاً غیر سمی محسوب میشوند، ولی آسیب بافتی مشاهدهشده در این آزمون نشان میدهد که این نانوذرات میتوانند برای ماهی آزاد دریای خزر آسیبزا باشند.
نانوذرات دیاکسید تیتانیوم
سمشناسی
آسیبشناسی بافتی
سمیت حاد
ماهی آزاد دریای خزر
2020
03
20
65
73
https://jvr.ut.ac.ir/article_75397_fc7f396a458dedaa45734d77d01c9439.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
آلودگیهای انگلی و تأثیر آنها بر شاخصهای بیومتریک ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) در تالاب انزلی، جنوب غربی دریای خزر
سید فخرالدین
میرهاشمی نسب
فرید
فیروزبخش
مسعود
ستاری
محدث
قاسمی
زمینۀ مطالعه: تأثیر انگلها بر شاخصهای بیومتریک کپور معمولی (C. carpio) تالاب انزلی. هدف: شناسایی آلودگیهای انگلی در کپور معمولی و ارزیابی تأثیر آنها بر شاخصهای بیومتریک ماهی. روشکار: در مجموع 78 نمونه بصورت فصلی (از بهار تا زمستان 1395) از تالاب جمعآوری شد که پس از انتقال به آزمایشگاه بیومتری و برای جستجوی انگلها تشریح گردیدند. سستودها و ترماتودها با آلوم کارمین رنگآمیزی، نماتودها نیز با گلیسرین الکل شفافسازی شدند. میزان شیوع، فراوانی و میانگین شدت آلودگیها نیز تعیین گردید. نتایج: 13 گونه مختلف انگلی شامل: Ichthyophthirius multifiliis،Trichodina sp .، Epistilis sp.، Gyrodactylus sp.، Dactylogyrus extensus، Diplozoon nipponicum،Diplostomum spathaceum ،Posthodiplostomum cuticola ، Asymphlodora sp.، Caryophyllaeus fimbericeps،Raphidascaris acus ، Pseudocapillaria tomentosaوLernea cyprinacea شناسایی شدند که در بین آنها، Epistylis sp.،P. cuticola ،Asymphlodora sp. و P. tomentosaبرای نخستین بار از کپور معمولی تالاب انزلی گزارش میشوند. میانگین وزن در ماهیان سالم و آلوده به ترتیب از 54/3±68/23 گرم تا 28/73±100/686 گرم و 51/4±47/32 گرم تا 64/62±64/633 گرم ثبت شد. فاکتور وضعیت در ماهیان سالم و آلوده به ترتیب از 50/0±09/1 به 03/0±17/1 و 13/0±24/1 به 03/0±19/1 بود. همچنین شاخص گنادوسوماتیک در ماهیان سالم و آلوده به ترتیب از 16/0±45/0 به 54/56±3/3 و از 67/0±78/1 به 62/0±74/2 محاسبه شد. ضریب رشد لحظهای ماهیان سالم در گروه سنی +2 به +1 سال، 25/1 و در گروه +3 به +2 سال، 72/0 بود در حالیکه در ماهیان آلوده همان ردههای سنی به ترتیب 94/0 و 65/0 محاسبه شد. نتیجهگیری نهایی: انگلها میتوانند برخی اثرات منفی را بر خصوصیات بیومتریک ماهیان آلوده ایجاد کنند و میزان رشد آنها را کاهش دهند، از اینرو پایش مداوم جوامع انگلی در ماهیان بومی و مهم اقتصادی تالاب انزلی به منظور حفاظت از آنها و جلوگیری از ورود این ماهیان به استخرهای پرورش ماهی حاشیه تالاب ضروری است.
تالاب
ماهی بومی
کپور معمولی
آلودگی انگلی
شاخصهای رشد
2020
03
20
74
82
https://jvr.ut.ac.ir/article_75398_4cda5decb5489bd7c9154efe0ce86fae.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
بررسی شیوع مهمترین علل باکتریایی و تکیاختهای اسهال گوسالهها در گاوداریهای شیری اطراف شهرکرد
توحید
مرادی
رضا
آزادبخت
شاهین
نجات دهکردی
محسن
جعفریان دهکردی
حسن
ممتاز
معصومه
حیدری سورشجانی
زمینۀ مطالعه: سندروم اسهال در گوسالهها به علت زیان ناشی از تلفات، کاهش وزن، ایجاد گوسالههای ضعیف و هزینههای درمانی با خسارتهای جبرانناپذیری به صنعت گاوداری جهان همراه است. از این رو مطالعه علل شیوع اسهال در مناطق مختلف تأثیر بسزایی در اتخاذ استراتژیهای مدیریتی جهت پیشگیری و درمان دارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع برخی انتروپاتوژنهای مهم گوسالههای اسهالی زیر سه ماه در گاوداریهای اطراف شهرکرد انجام شد. روشکار: از 82 گوساله ماده در روز اول ابتلا به اسهال، نمونه مدفوع جمعآوری و از نظر آلودگی به سالمونلا، اشریشیاکلی، کلستریدیوم، کریپتوسپوریدیوم و کوکسیدیا با روشهای مرسوم میکروبیولوژی و انگلشناسی آزمایش شدند. نتایج: در مجموع از گوسالههای مورد مطالعه، 6/36 درصد از نظر سالمونلا، 4/24 درصد از نظر اشریشیاکلی، 8/9 درصد از نظر کلستریدیوم، 8/9 درصد از نظر کریپتوسپوریدیوم و 31/7 درصد از نظر کوکسیدیا مثبت بودند و از 4 مورد آلوده به اشریشیاکلی، سویه K99 جدا شد. بیشترین شیوع مربوط به سالمونلا و اشریشیاکلی گزارش شد. نتیجهگیری نهایی: برخورد گوسالهها با عوامل عفونی اسهال در طول زندگی تقریباً اجتنابناپذیر است چرا که بلافاصله پس از تولد ارگانیسمها را از محیط دریافت میکنند. بنابراین اتخاذ روشهای مدیریتی کارآمد، رعایت موازین بهداشتی و دریافت آغوز کافی بویژه در فصول سرد سال، در کنترل، پیشگیری و کاهش میزان اسهال و خسارات متعاقب آن مؤثر خواهد بود.
اسهال
گوساله
اشریشیاکلی
سالمونلا
تکیاخته
2020
03
20
83
89
https://jvr.ut.ac.ir/article_75399_bc63f5a8f9de0b6568fbc9f01da28070.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
بررسی آلودگی بردتلا برونشی سپتیکا در سگهای خانگی و پناهگاه با روشهای مولکولی و کشت و ارزیابی حساسیت آنتی بیوتیکی سویههای جداسازی شده
فرشته
عافی
شهرام
جمشیدی
سعید
بکایی
بهار
نیری فسایی
ایرج
اشرافی تمای
معین
دلربائی
تقی
زهرایی صالحی
زمینۀ مطالعه: بردتلا برونشی سپتیکا یک باکتری گرم منفی و عامل بیماریزای دستگاه تنفس در سگ، خوک، گربه، اسب، حیوانات آزمایشگاهی و انسان است. هدف: هدف از این مطالعه بررسی آلودگی بردتلا برونشی سپتیکا در ناحیهی حلق سگهای خانگی و سگهای پناهگاه با روشهای مولکولی و کشت و ارزیابی حساسیت آنتی بیوتیکی سویههای جداسازی شده در ایران بود. روشکار: در این بررسی از 62 سگ خانگی شامل 31 سگ دارای علائم تنفسی و 31 سگ سالم و بدون علائم تنفسی و 62 سگ نگهداری شده در پناهگاه شامل 31 سگ دارای علائم تنفسی و 31 سگ بدون علائم تنفسی، نمونه سواب حلق جمع آوری گردید. نمونههای اخذ شده با روشهای مولکولی و کشت از نظر آلودگی به بردتلابرونشی سپتیکا بررسی شد و حساسیت آنتی بیوتیکی سویههای جداسازی شده مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج: بر طبق نتایج مولکولی، 1/16درصد سگهای خانگی دارای علایم تنفسی، 6/9 درصد سگهای خانگی فاقد علایم تنفسی، 5/22 درصد سگهای پناهگاه دارای علائم تنفسی و 1/16 درصد سگهای سالم پناهگاه دارای آلودگی به بردتلا برونشی سپتیکا بودند. همچنین این باکتری از 2/3 درصد سگهای خانگی دارای علایم تنفسی، 2/3 درصد سگهای پناهگاه مبتلا به علائم تنفسی و 4/6 درصد سگهای پناهگاه فاقد علائم تنفسی از طریق کشت باکتریایی نیز جدا گردید. در کشت هیچ یک از سگهای خانگی فاقد علایم تنفسی باکتری جدا نشد. سویههای جدا شده نسبت به تتراسایکلین، انروفلوکساسین، کوتریموکسازول و داکسی سایکلین دارای حساسیت بودند در حالی که در برابر آمپی سیلین و سفتریاکسون به ترتیب مقاوم بوده و حساسیت متوسط نشان دادند. نتیجهگیری نهایی: بررسی حاضر بیانگر میزان آلودگی قابل توجه به بردتلا برونشی سپتیکا در سگها میباشد. سگهای خانگی و به خصوص آنهایی که به شکل متراکم نگهداری میشوند میتوانند باعث انتقال آلودگی به انسآنهای در تماس با آنها شوند.
بردتلا برونشی سپتیکا
سگ
کشت
PCR
حساسیت آنتی بیوتیکی
2020
03
20
90
97
https://jvr.ut.ac.ir/article_75400_02150a69c50d8d8b3b7da0946a6be103.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
بررسی تأثیر فلوفنامیک اسید بهعنوان مهارکننده کانکسین بر روی ترمیم زخمهای دیابتی
آیسان
فتوت
سیدجواد
احمدپناهی
ابراهیم
شهروزیان
فرزاد
حیاتی
سحر
غفاری خلیق
زمینۀ مطالعه: فلوفنامیک اسید از خانواده فناماتها بوده و بهعنوان داروی ضدالتهاب غیراستروئیدی و ضد درد مورداستفاده قرارگرفته است. با توجه به قابلیت دارو جهت مهار کانالهای و ممانعت از خروج محتویات سلول ازجمله ATP، احتمال تأثیر مثبت آن بر روند التیام زخمهای دیابتی وجود دارد. هدف: بررسی اثرات موضعی فلوفنامیک اسید بهعنوان بلوک کننده کانال کانکسین بر التیام زخم رتهای دیابتی شده توسط آلوکسان. روشکار: در این مطالعه از 40 سر رت نر نژاد ویستار استفاده شد. همهی رتها توسط 150 میلی گرم در کیلو گرم آلوکسان دیابتی و بهصورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پس از بیهوشی برشی به ابعاد 2×2 سانتیمتر در ناحیه پشت ایجاد و پوست بهطور کامل جدا گردید. گروهها بهصورت جداگانه تحت درمان با پمادهای 2، 5 و 10 درصد فلوفنامیک اسید قرار گرفتند و یک گروه نیز بهعنوان کنترل فقط پماد وازلین و اوسرین دریافت کرد. پماد و پانسمان روزانه تجدید شد. از روز صفر تا 21 در روزهای فرد مساحت زخم موردبررسی قرار گرفت. در هر گروه، نیمی از رتها در روز پنج و بقیه در روز 21 یوتانایز و از محل برش، نمونه پاتولوژیک تهیه گردید. نتایج: فرآیند ترمیم، تراکم فیبروبلاستها، روند اپیتلیالیزاسیون، آنژیوژنز، تشکیل رشتههای کلاژن و بسته شدن زخم در گروه 2 درصد بهتر از سایر گروهها بود و به ترتیب در گروههای کنترل، 5 و 10 درصد از سیر نزولی برخوردار و دارای اختلاف معنیدار بود، بطوریکه در دو گروه آخر، فرآیند ترمیم مختل گردید. نتیجهگیری نهایی: غلظت 2 درصد دارو نهتنها اثرات ضدالتهابی قوی را بروز نداد، بلکه با تأثیر بر روی کانالهای کانکسین 43 و ممانعت از خروج ATP، فرآیند ترمیم را بهبود بخشیده و تسریع نمود، درحالیکه در غلظت 5 و 10 درصد، اثرات ضدالتهابی دارو غالب بوده و منجر به تأخیر در فرآیند ترمیم گردید.
کانکسین
فلوفنامیک اسید
التیام زخم
دیابت
رت
2020
03
20
98
108
https://jvr.ut.ac.ir/article_75401_650cfb1abf79801d8e7b529b4267f779.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
اثرات زمان استفاده از eCG بر کارایی تولیدمثلی میشهای نژاد شال در روش کوتاه مدت همزمانسازی فحلی در فصل تولیدمثلی
حمیدرضا
فردوسی
مهدی
وجگانی
فرامرز
قراگوزلو
مسعود
طالب خان گروسی
امیر
نیاسری نسلجی
وحید
اکبری نژاد
زمینۀ مطالعه: همزمانسازی فحلی، ابزاری ارزشمند در مدیریت تولیدمثل میش است. هدف: هدف از انجام این مطالعه، بررسی کارآیی و بهترین زمان استفاده از eCG در برنامه کوتاه مدت همزمانسازی فحلی مبتنی بر GnRH-PGF2α در فصل تولیدمثل در میشهای نژاد شال بود. روشکار: 160 رأس میش 6-2 ساله غیرآبستن انتخاب و بهصورت تصادفی به 4 گروه مساوی تقسیم شدند. به همه میشها در روز صفر، 25 میکرو گرم آلارلین استات (آنالوگ GnRH) و در روز پنج، 75 میکرو گرم دی-کلوپروستنول (آنالوگ PGF2α)، تزریق گردید. به گروه اول (شاهد) هورمون دیگری تزریق نشد. گروههای دوم تا چهارم به ترتیب 48 ساعت قبل، 24 ساعت قبل و همزمان با تزریق PGF2α، 400 واحد بینالمللی eCG دریافت کردند. میشها تا 96 ساعت پس از تزریق PGF2α، در معرض قوچهای بارور قرار گرفتند. غلظت پروژسترون خون پیش از تزریق و ده روز پس از تزریق PGF2α اندازهگیری شد. نتایج: غلظت پروژسترون پیش از تزریق PGF2α تفاوتی بین گروههای آزمایشی مختلف نشان نداد (05/0P>)، ولی غلظت آن 10 روز پس از تزریق PGF2α، در گروههای 2 و 3 نسبت به گروههای 1 و 4 بالاتر بود (05/0P<). درصد بروز فحلی در پی استفاده همزمان eCG و PGF2α در مقایسه با سایر گروهها افزایش یافت (05/0P<). درصد بروز فحلی، طی روز اول پس از تزریق PGF2α در گروههای دوم و سوم به طور معنیداری از گروه اول و چهارم بیشتر بود (05/0P<). همچنین اختلاف معنیداری بین درصد بروز فحلی طی روز دوم، بین گروههای اول و چهارم و گروههای دوم و سوم مشاهده گردید (05/0P<). میانگین زمان شروع فحلی پس از تزریق PGF2α بهطور معنیداری در گروههای دوم و سوم کمتر از گروه اول و چهارم بود (05/0P<). نرخ آبستنی، میزان برهزایی، چندقلوزایی و نرخ تزاید گله اختلاف معنیداری را در بین گروههای آزمایشی نشان نمیدادند (05/0P>). نتیجهگیری نهایی: استفاده از eCG در زمانهای مختلف (24 و 48 ساعت قبل و همزمان با PGF2α)، در روش کوتاه مدت همزمانسازی فحلی مبتنی بر GnRH-PGF2α در فصل جفتگیری، میتواند بر روی شاخصهای فحلی موثر باشد. با توجه به تنوع تودههای گوسفند کشور، استفاده همزمان eCG و PGF2α در روش کوتاه مدت، ممکن است نتایج قابل قبولی داشته باشد.
همزمانسازی فحلی
eCG
فصل تولیدمثل
میش
PGF2α
2020
03
20
109
117
https://jvr.ut.ac.ir/article_75372_ea64bb010c8b24bcdf7b9c5f2d0b0178.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
مطالعه وقوع نوترتیبی و حضور ژنوتیپهای G گاوی در روتاویروسهای گروه A انسانی در تهران
امید
مددکار
سید مسعود
حسینی
احمد
نازک تبار
عباس
برین
فائزه
جهانگیری
احمد
واحدی
زمینۀ مطالعه: روتاویروسهای گروه A یکی از مهمترین عوامل مسبب گاستروانتریت و عامل 30 تا 50 درصد موارد اسهال نوزاد انسان و سایر حیوانات میباشند. ژنوتیپ G این ویروسها بر اساس توالی ژن رمز کننده پروتئین سطحی این ویروسها (VP7) تعیین شده که یکی از مهمترین عوامل القاء کننده ایمنی علیه ویروس است و نسبت به هر ژنوتیپ اختصاصی عمل میکند. هدف: در مطالعه حاضر احتمال وقوع ژنوتیپهای رایج روتاویروس A گاوی در جمعیت روتاویروس انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. روشکار: تعداد 100 نمونه از مدفوع کودکان زیر 2 سال مبتلا به اسهال از شهر تهران و ورامین جمع آوری و به منظور ردیابی حضور روتاویروس A با استفاده از روش ELISA مورد بررسی قرار گرفت. نمونههای مثبت بر روی خط سلولی MA-104 با چند پاساژ جداسازی و کشت شدند. سپس کلیه نمونههای مثبت (49 نمونه) با استفاده از روش semi-nested RT-PCR و پرایمرهای اختصاصی تعیین کننده ژنوتیپهای رایج گاوی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: از 100 نمونه، 49 مورد در الایزا مثبت تشخیص داده شدند. 8 نمونه در مرحله اول semi-nested RT-PCR باند مربوط به قطعه مورد نظر را نشان دادند و در دور دوم، در دو نمونه اخذ شده از شهر ورامین، نتایج مثبت بود و وجود قطعه VP7 گاوی در یکی G6 و در دیگری دو قطعه G6 و G8 تشخیص داده شد که نشان از عفونت همزمان حداقل با دو جدایه روتاویروس انسانی نوترتیب دارد. هر 6 نمونه منتخب الایزا مثبت که به روی خط سلولی MA104 برده شده بودند، پس از 5-4 بار پاساژ متوالی آثار تخریب سلولی (CPE) را نشان دادند و زنده بودن روتاویروسهای نمونههای منتخب این مطالعه تایید گردید. نتیجهگیری نهایی: نتایج این مطالعه بیانگر وجود نوترتیبی روتاویروسهای انسانی با روتاویروس گاوی است و نشان میدهد که در صورت ظهور تیپهای جدید انسانی، به دلیل تفاوت سویه نوترتیب جدید در پروتئین ایمنوژن، امکان غالب شدن آن و در نهایت، همه گیری و تلفات چه بسا قابل ملاحظهای امکان خواهد داشت که به مطالعات بیشتر و پایش مداوم نیاز دارد.
روتاویروس گروهA
گاستروانتریت
نوترتیبی
VP7
G genotyping
2020
03
20
118
125
https://jvr.ut.ac.ir/article_75402_35c1f210b9ad56dcd2fb08e9b94338e3.pdf
مجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)
J Vet Res
2008-2525
2008-2525
1399
75
1
اکوکاردیوگرافی همستر سوری (Mesocricetus auratus) و تشخیص 22 مورد ترومبوز دهلیزی
سارنگ
سروری
امیر
رستمی
مهسا
زنگیشه
پوریا
شامحمدی
عارضه ترومبوز قلبی به طور معمول در همسترهای سوری پیر رخ میدهد و بر اساس مطالعات صورت گرفته میزان بروز آن در جنس ماده بیشتر از جنس نر میباشد. دهلیز چپ شایعترین مکان برای تشکیل ترومبوز بوده و معمولاً به دنبال کاردیومیوپاتی دژنراتیو و آمیلوئیدوز ایجاد میشود. در این مطالعه 22 عدد همستر سوری با میانگین سنی 1 تا 3 سال که با علائم بیماری قلبی-عروقی در یک بازه زمانی 2 ساله به بیمارستان آموزشی دامهای کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل شده بودند، به منظور ارزیابی بیماریهای قلبی و همچنین ترمبوز دهلیزی مورد معاینه قرار گرفتند. در مشاهدات و معاینات صورت گرفته علائم بالینی بیحالی، بیاشتهایی، تنفس سریع، کاهش میزان فعالیت روزانه، افزایش ضربان قلب، سیانوزه شدن و در مواردی ترشحات واژنی مشاهده شد. بر مبنای این نشانههای بالینی، تشخیص اولیه بیماری قلبی گذاشته شد و برای بررسی دقیقتر بیماری قلبی، به بخش رادیولوژی و سونوگرافی ارجاع داده شدند. به منظور مشاهده علائم اختصاصی بیماریهای قلبی، اکوکاردیوگرافی در تمامی بیماران انجام شد. در چند مورد از بیماران نمونه گیری از ترشحات واژنی نیز صورت پذیرفت که برای کشت باکتریایی به آزمایشگاه ارجاع داده شدند. در اکوکاردیوگرافی، عارضه ترومبوز قلبی و به ویژه ترومبوز دهلیزی در تمامی موارد تشخیص داده شد که در 9 مورد از آنها عارضه پیومتر نیز مشاهده شد.
بیماریهای قلبی
همستر
اکوکاردیوگرافی
پیومتر
ترومبوز
2020
03
20
126
129
https://jvr.ut.ac.ir/article_75403_22a0ac323c0c4ba9a240f3b94b5aa2a8.pdf