دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Effects of Different Levels of Replacement of Slow-Release Urea with Soybean Meal on Feed Intake, Blood Parameters and Performance of Holstein
Lactating Cows in Early Lactationاثرات جایگزینی منبع نیتروژن غیر پروتئینی آهسته رهش با کنجاله سویا بر مصرف خوراک، فراسنجههای خونی و عملکرد گاوهای شیرده هلشتاین در اوایل شیردهی4384487410910.22059/jvr.2017.234213.2634FAسید احمدموسوی سید علی کیادانش آموخته تغذیه دام، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، مازندران، ایراناسداللهتیموری یانسریگروه علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، مازندران، ایرانعیسیدیرندهگروه علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، مازندران، ایرانغلامحسینایراجیانمرکز آموزش کشاورزی و منابع طبیعی رسول اکرم (ص) دامغان، موسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی، سازمان تحقیقات آموزش وترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20190416BACKGROUND: Urea is a non-proteinaceous nitrogen source, often used as a substitute for raw ration protein in order to reduce the feeding cost of livestock. <br />OBJECTIVES: The purpose of this study was to investigate the effects of substitution of different levels of slow-release urea with soybean meal on feed intake, milk production and composition, and blood parameters of lactating cows in early lactation. <br />METHODS: Twelve Holstein cows were selected at the third birthday, milk production of more than 30 kg per day, and from 10 to 100 days after birth, with four diets, the treatments included 0, 23, 0.46 and 0.69 % of slow-release urea was replaced by soybean meal. Feed intake was measured daily. The milk sample was taken on the day of the start of the experiment and was taken at intervals of 14 days. To measure glucose, urea, cholesterol, triglycerides, high density lipoprotein, and low blood levels, were determined from the start of the test to the end of the test every two weeks. <br />RESULTS: Consumption of feed, milk production and composition did not differ from experimental treatments. Glucose concentration and blood parameters (cholesterol, high and low density lipoprotein) did not differ between experimental treatments, but triglyceride and lipoprotein showed a very low density at zero (<em>P</em> <0.05). <br />CONCLUSIONS: The results of this study showed that adding slow-release urea to the level of 0.69% had no negative effect on feed consumption, milk production and composition, and blood parameters.زمینۀ مطالعه: اوره یک منبع نیتروژن غیرپروتئینی است که اغلب بهعنوان جایگزینی با پروتئین خام جیره برای کاهش هزینه تغذیه دام مورد استفاده قرار میگیرد.<br /> هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثرات جایگزینی سطوح مختلف اوره آهسته رهش با کنجاله سویا بر مصرف خوراک ، تولید و ترکیب شیر و فراسنجه های خونی گاوهای شیرده در اوایل شیردهی بود.<br /> روشکار: دوازده رأس گاو شیرده هلشتاین در نوبت زایش سوم، با تولید شیر بیش از 30 کیلوگرم در روز انتخاب و از 10 تا 100 روز پس از زایش با چهار جیره بهعنوان تیمارهای آزمایشی شامل صفر، 23/0، 46/0 و 69/0 درصد اوره آهسته رهش جایگزین کنجاله سویا تغذیه شدند. مصرف خوراک به صورت روزانه اندازهگیری شد. نمونه شیر در روز شروع آزمایش و با فاصله 14 روز اخذ شد. برای سنجش گلوکز، اوره، کلسترول، تریگلیسرید، لیپوپروتئین با دانسیته بالا و کم خونگیری از روز شروع آزمایش تا پایان آزمایش هر دو هفته یکبار انجام شد.<br /> نتایج: مصرف خوراک، تولید و ترکیب شیر تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی نداشتند. غلظت گلوکز و فراسنجههای خونی (کلسترول، لیپوپروتئین با دانسیته بالا و کم) تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی نداشت ولی تری گلیسرید و لیپوپروتئین با چگالی بسیار کم در زمان صفر معنیدار بود (05/0><em>P</em>).<br /> نتیجهگیری نهایی: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که افزودن اوره آهسته رهش تا سطح 69/0 درصد جیره تأثیر منفی بر مصرف خوراک، تولید و ترکیب شیر و فراسنجههای خونی نداشته است.https://jvr.ut.ac.ir/article_74109_781db14a9bffe3fbe6ed5c06b009cbdb.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Effects of Potato Starch Edible Coating Containing Ziziphora clinopodioides and Thymus daenensis Essential Oils on Chemical Organoleptic Properties of Chicken Breastمطالعه برهمکنش پوشش خوراکی نشاسته سیب زمینی با اسانس آویشن دنایی وکاکوتی کوهی بر خصوصیات شیمیایی و ارگانولپتیک سینه مرغ نگهداری شده در دمای یخچال4504637411010.22059/jvr.2018.237327.2662FAمجتبیرجبیانگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران0000-0003-3865-1485مجتبیبنیادیانگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران0000-0001-5970-9469مریمعباس والیگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانعلیخنجریگروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-6331-7628Journal Article20190505BACKGROUND: Using plastic compounds in food packaging industry creates a lot of problems for the environment. Edible coatings are biodegradable and can control the microbiological and chemical properties of foods. Using herbal essential oils improves the properties of coatings due to their antioxidants and antimicrobial specifications. <br />OBJECTIVES: In this study the effect of potato starch edible coating containing <em>Ziziphora</em> <em>clinopodioides</em> and <em>Thymus</em> <em>daenensis</em> essential oils on chemical and sensory characteristics of refrigerated chicken breast, was evaluated. <br />METHODS: The chicken breast was coated with potato starch containing 0, 0.5 and 1% concentrations of essential oils. Chemical (pH, TVN, TBARs) and sensory tests were performed on days 0, 3, 6, 9 and 12 on different samples stored at 4 °C. Statistical analysis was performed by SPSS software 22 using ANOWA and Nonparametric Kruskal Wallis tests. <br />RESULTS: Treatments with different concentrations of essential oil showed lower values of pH, Thiobarbituric Acid (TBARs) and Total Volatile Nitrogen (TVN) compared to the control samples (<em>P</em><0.05). <br />CONCLUSIONS: Coating with potato starch enriched with different amounts of essential oils, has a preventive effect on chemical degradation. Essential oils with the concentration of 0.5% can be an optimal dose for improving the sensorial properties of chicken breast.زمینۀ مطالعه: از آنجایی که استفاده از ترکیبات پلاستیکی در صنعت بسته بندی مواد غذایی موجب مشکلاتی برای محیط زیست میشوند، استفاده از پوششهای خوراکی حاوی ترکیبات نگهدارنده طبیعی مانند اسانسها علاوه بر خصوصیت زیست تخریب پذیری، بر کنترل ویژگیهای میکروبی و شیمیایی مواد غذایی نیز موثر است.<br /> هدف: در این مطالعه اثر پوشش نشاسته سیب زمینی حاوی اسانسهای کاکوتی کوهی و آویشن دنایی بر تغییرات شیمیایی سینه مرغ نگهداری شده در دمای یخچالی مورد ارزیابی قرار گرفت.<br /> روشکار: شناسایی ترکیبات اسانسهای کاکوتی کوهی و آویشن دنایی توسط تزریق نمونه به دستگاه GC/MS انجام شد. سینه مرغ تازه بوسیله پوشش نشاسته سیب زمینی حاوی غلظتهای (0، 5/0 و 1 درصد) از اسانسهای آویشن دنایی وکاکوتی کوهی پوشش داده شدند. آزمونهای شیمیایی (pH، TVN و TBARS) در روزهای (9،6،3،0 و12) و حسی (رنگ، بافت، بو و طعم) در روزهای ( 3،0 و6) بر روی تیمارهای مختلف در دمای 4 درجه سانتیگراد و آنالیز آماری بوسیله نرم افزار SPSS ویرایش 22 توسط آزمونهای آنالیز واریانس (ANOWA ) و آزمون غیر پارامتریک کروسکال والیس انجام شد.<br /> نتایج: از بین ترکیبات شناسایی شده اسانس کاکوتی کوهی با استفاده از گاز کرو ماتوگراف متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS) تیمول (25/34 درصد)، پولگنون (41/14 درصد)، کارواکرول (91/10 درصد)، جرماکرین دی (83/6 درصد)، و در اسانس آویشن دنایی کارواکرول (20/37 درصد)، اکتا دسنوئیک اسید متیل استر (67/21 درصد) و هگزا دکانوییک اسید متیل استر (2/19 درصد) بالاترین مقدار را به خود اختصاص دادند. همچنین تیمارهای حاوی پوشش نشاسته سیب زمینی با غلظتهای 1 درصد اسانسهای آویشن دنایی و کاکوتی کوهی در طول مطالعه نسبت به نمونههای کنترل مقادیر پایین تری از pH، TBAR<sub>s</sub> و ازت فرار کل (TVN) را نشان دادند (05/<em>0</em><em>P<</em>) بطوریکه روند وابسته به دوزی در اثر افزودن اسانسهای آویشن دنایی وکاکوتی کوهی به پوشش مشاهده شد.<br /> نتیجهگیری نهایی: پوشش دهی مرغ با نشاسته سیب زمینی بویژه با افزودن مقادیر مختلف اسانس کاکوتی کوهی و اسانس آویشن دنایی اثر بازدارندگی در افزایش عوامل موثردر فساد شیمیایی آن دارد.از طرف دیگر با توجه به نتیجه قابل قبول غلظت ترکیبی 5/0 درصد از هر دو اسانس آویشن دنایی وکاکوتی کوهی به لحاظ خصوصیات ارگانولپتیک در نمونهها، این میزان میتواند غلظت بهینه در این روش باشد.https://jvr.ut.ac.ir/article_74110_a4b75ed11b2a926939e6e5f901d2705d.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Assessment of Prevalence and Molecular Characterization of Beta-lactams Resistant Staphylococcus aureus Bacteria Isolated From Raw Minced Beef in Semnan and Effect of Red Pepper (Capsicum frutescens) and Red Onion (Allium cepa) Extracts Against Themبررسی میزان آلودگی به باکتری استافیلوکوکوس اورئوس واجد ژن بتالاکتاماز در گوشت چرخکردههای بستهبندی شده در شهر سمنان و تاثیر عصاره های متانولی فلفل قرمز (Capsicum frutescens) و پیازقرمز (Allium cepa) بر ضد آنها4644737411110.22059/jvr.2018.256753.2790FAاشکانجبلی جوانگروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه سمنان، سمنان، ایران0000-0002-1230-0866حمیداستاجیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه سمنان، سمنان، ایران0000-0003-3406-7361نجمهرضاییدانش آموخته دانشکده دامپزشکی دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانغزلشمشادیدانش آموخته دانشکده دامپزشکی دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانصغریبیرگانی فرهانیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانمنصورهکنعانیگروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانJournal Article20190428BACKGROUND: <em>Staphylococcus aureus</em> is one of the most important pathogenic microorganisms in meat products, especially those that are repeatedly handled by hand in the production process. Beta-lactam drugs, especially new generations of Cephalosporins, are used for treatment of most infections that are caused by <em>Staphylococcus aureus</em>. But the production of beta-lactamase enzyme by some strains has led to the failure for treating the infections that are associated with this organism. <br />OBJECTIVES: The present study was conducted to evaluate the prevalence and comparison of the antimicrobial effect of methanolic extracts of red pepper and red onion on <em>Staphylococcus aureus</em> with beta-lactamase gene that was isolated from minced meat in Semnan city. <br />METHODS: For this reason, sampling from 30 distribution and supply centers of packaged meat in Semnan city was performed in hygienic conditions and all of the samples were tested for presence of <em>Staphylococcus aureus</em> with beta-lactamase gene by biochemical methods and molecular confirmation by PCR assay. Also, the antibacterial effect of red pepper and red onion extracts on these isolates was evaluated by minimum inhibitory concentration (MIC), minimum bacterial concentration (MBC), well distribution and bacterial growth curve tests. <br />RESULTS: The results showed that 16.6 percent of samples were contaminated with <em>Staphylococcus aureus</em> with beta-lactamase gene. Red pepper and red onion extracts had good antibacterial effects on these isolates and in all the tests, the red pepper extract was more effective than the red onion extract. <br />CONCLUSIONS: By proving stronger antimicrobial effect of red pepper, it is recommended to use pepper in sufficient amounts along with onion in foods that are made from minced meat like all kinds of Kebab.زمینۀ مطالعه: : یکی از مهمترین میکروارگانیسمهای بیماریزا در فرآوردههای گوشتی به ویژه آنهایی که طی تولید مکررا با دست تماس دارند، <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> می باشد. برای درمان اغلب عفونتهای ناشی از <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> از داروهای بتالاکتام به خصوص نسلهای جدید سفالوسپورینها استفاده می شود، اما تولید آنزیم بتالاکتاماز توسط برخی از سویه ها موجب ناموفق بودن درمان عفونت های وابسته به این ارگانیسم شده است.<br /> هدف: تحقیق حاضر با هدف ارزیابی میزان آلودگی و مقایسه اثر ضد میکروبی عصارههای متانولی فلفل قرمز و پیازقرمز بر <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em>های واجد ژن بتالاکتاماز جدا شده از گوشت چرخ کرده در شهر سمنان انجام شد.<br /> روشکار: بدین منظور نمونهبرداری از 30 مرکز توزیع و عرضه گوشت بستهبندی شده در شهر سمنان تحت شرایط بهداشتی انجام شد و تمام نمونهها از نظر حضور <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> واجد ژن بتالاکتاماز مورد آزمایش جداسازی با روشهای بیوشیمیایی و تایید مولکولی با تست PCR قرار گرفتند. همچنین اثر ضد باکتریایی عصارههای فلفلقرمز و پیازقرمز بر جدایههای مذکور با تستهای حداقل اثر مهاری (MIC)، حداقل اثر کشندگی (MBC)، انتشار چاهک و منحنی رشد باکتری ارزیابی شد.<br /> نتایج: نتایج نشان داد که 20 درصد نمونهها آلوده به باکتری <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> واجد ژن بتالاکتاماز بودند. عصاره های فلفلقرمز و پیازقرمز اثر ضد باکتریایی خوبی را بر ضد این جدایه ها نشان دادند و در تمام تستها عصاره فلفلقرمز نسبت به پیازقرمز موثرتر بود.<br /> نتیجهگیری نهایی: با اثبات اثر ضد میکروبی قویتر فلفل قرمز توصیه می شود در غذاهایی مانند انواع کباب که از گوشت چرخ کرده تهیه میشوند حتما در کنار پیاز از فلفل نیز به میزان مناسب استفاده شود.https://jvr.ut.ac.ir/article_74111_2c55e8efff2c487abca311c2e49d6b0f.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222The Effect of Ziziphora clinopodioides Essential Oil Stress on the Bile Salt and Acid Tolerance of Probiotic Lactobacillus rhamnosus GGاثر استرس اسانس کاکوتی بر مقاومت به نمک صفراوی و pH اسیدی در سویهی پروبیوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوس جیجی4744837411410.22059/jvr.2019.236679.2655FAمحبوبهباقریگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانحسنگندمی نصرآبادیگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0003-0846-6633افشینآخوندزاده بستیگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-8532-5757علیمیثاقیگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-0279-7784لادنمنصوری نژندگروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانJournal Article20190417BACKGROUND: The probiotic must survive in sufficient numbers after gastric and duodenal transit to be able to colonize the large intestine. The viability of a probiotic in the human upper GI tract is mainly influenced by low acidity of the stomach and bile salt in the small intestine. Currently, consumers are more interested in natural antibacterial compounds as food preservatives, like herbal essential oils and extracts. To provide a balance between sensory acceptability and antimicrobial efficacy, the use of sublethal concentrations of EOs in combination with other preservation methods has been proposed. However, it should be considered that bacterial cell exposure to sublethal stresses may result in decreased sensitivity to the same stress and even to other stresses. <br />OBJECTIVES: The aim of this study was to evaluate the stress response of probiotic strain <em>Lactobacillus rhamnosus</em> GG, pre-exposed to sublethal level of <em>Ziziphora clinopodioides</em> EO. <br />METHODS: The sublethal and lethal levels of <em>Ziziphora clinopodioides</em> EO, bile salt and pH stresses were determined for <em>Lactobacillus rhamnosus</em> GG. Then stress response of <em>Lactobacillus rhamnosus</em> GG pre-exposed to the sublethal level of <em>Ziziphora clinopodioides</em> EO were compared to cultures which were challenged directly with the lethal level of each stress (control). The growth of <em>Lactobacillus rhamnosus</em> GG was also assessed under bile salt and acid pH stress condition. <br />RESULTS: The sublethal and lethal levels of <em>Ziziphora clinopodioides</em> EO and the lethal level for bile salt and pH were 1000 ppm, 1500 ppm, 0.2% and 2.5 respectively. In the test tubes, the number of cells that survived increased significantly and the growth curve of <em>Lactobacillus rhamnosus</em> GG has been affected in pre-exposed cultures. <br />CONCLUSIONS: Exposure to sublethal concentration of <em>Ziziphora clinopodioides</em> EO can induce cross-protection against bile salt and pH stresses.زمینۀ مطالعه: توانایی میکروارگانیسم در زنده ماندن در طول قسمت فوقانی لوله گوارش و کولونیزه شدن در روده بزرگ، نکتهی کلیدی در عملکرد آن به عنوان باکتری پروبیوتیک میباشد. استرس اسید و نمک صفراوی از مهمترین چالشهایی هستند که میکروارگانیسم در این مسیر با آنها مواجه میشود و مقاومت به آنها از ویژگیهای مطلوب سویههای پروبیوتیکی میباشد. از سوی دیگر، استفاده از نگهدارندههای طبیعی مانند اسانس و عصارههای گیاهی به صورت ترکیبی با سایر فاکتورهای حفاظت کننده بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالی که پاسخ میکروارگانیسم به سطوح تحت کشندهی استرس اسانس ممکن است باعث تغییر حساسیت به سایر استرسها شود.<br /> هدف: هدف این مطالعه بررسی رشد و مقاومت به اسید و نمکهای صفراوی در سویه پروبیوتیک <em>لاکتوباسیلوس رامنوسوس</em> جیجی در پاسخ به استرس اسانس کاکوتی میباشد.<br /> روشکار: لولههای حاوی MRS broth با غلظتهای مختلف اسانس کاکوتی، نمک صفراوی و pH های مختلف با دوز مشخصی از سویه <em>لاکتوباسیلوس رامنوسوس </em>جیجی تلقیح و گرمخانهگذاری شدند. نمونهها در زمان های t<sub>0</sub>و t<sub>1</sub>جمعآوری شده و تعداد واحدهای تشکیل دهندهی کلنی در هر میلیلیتر تعیین شد. غلظتی که در آن حداقل 2 لوگ کاهش زندهمانی مشاهده شد به عنوان دوز کشنده و غلظتهای قبل از آن به عنوان تحتکشنده شناسایی شدند. پس از آن تاثیر مواجهه با دوز تحتکشنده اسانس کاکوتی بر مقاومت به دوز کشندهی استرسها و منحنی رشد <em>لاکتوباسیلوس رامنوسوس </em>جیجی مورد ارزیابی قرار گرفت.<br /> نتایج: دوز کشنده اسانس کاکوتی 1500 پیپیام و دوز تحت کشنده آن 1000 پیپیام تعیین شد. دوز کشنده نمک صفراوی 2/0 درصد و pH کشنده نیز 5/2 گزارش شدند. مواجهه قبلی با دوز تحتکشنده اسانس کاکوتی (1000 پیپیام) موجب افزایش معنادار زندهمانی در مواجهه با سطح کشنده استرسها شد و بر منحنی رشد میکروارگانیسم در حضور نمکهای صفراوی و pH اسیدی تاثیرگذار بود.<br /> نتیجهگیری نهایی: مواجهه با سطح تحتکشنده اسانس کاکوتی موجب تقویت حفاظت متقاطع در برابر شرایط اسیدی و نمکهای صفراوی شد<em>.</em>https://jvr.ut.ac.ir/article_74114_925a2aa949876fc5d61016d38a0692ed.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Isolation and Identification of Siahrood European Chub (Squalius cephalus Linnaeus, 1758) Parasites, Mazandaran Provinceجداسازی و شناسایی انگلهای ماهی سفید رودخانه ای (Squalius cephalus Linnaeus, 1758) رودخانه سیاهرود، استان مازندران4844927411510.22059/jvr.2018.241840.2701FAمهرنوشمعینی جزنیگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانحسینعلیابراهیم زاده موسویگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-9442-786xهومنرحمتی هولاسوگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-1007-6282علیطاهری میرقائدگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-5568-1390عباسبزرگنیاگروه شیلات و آبزیان، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائم شهر، قائم شهر، ایرانJournal Article20190417BACKGROUND: European chub (<em>Squalius cephalus</em>) is a member of Cyprinidae family and is classified as fresh water fishes which live in a group in roaring rivers. Siahrood runs from the south east to the Caspian Sea. <br />OBJECTIVES: The main objective of this study was determination and identification of parasites of European chub in the Siahrood river. <br />METHODS: In the current study, a total number of 96 fishes with average weight of 42 ± 3 gr and average length of 15 ± 1 cm were collected during winter, spring, summer and autumn 2015. The collected fishes were transported to parasitology lab with oxygenated plastic bags and were kept in aquarium till examination. Sample collection was conducted from skin, gills, fins and eyes and prepared wet mount was studied with optical microscope. Samples which are positive for presence of parasite were fixed and identified at the level of genus or species by biometric characterization and identification keys. <br />RESULTS: In the present study, 6 species of endo parasites and ecto parasites were detected from different organs of Siahrood’s European chubs that included: 2 protozoan species from gills, <em>Ichthyophthirius multifiliis</em> with the highest positive samples in summer; <em>Trichodina</em> sp. with the highest positive samples in spring; 1 Myxozoa species from the intestine, <em>Myxobolus muelleri</em> with the highest positive samples in winter; 3 Monogenea species, <em>Dactylogyrus vistulae</em> and <em>Diplozoon paradoxum</em> from the gills with highest positive samples at autumn and summer respectively; <em>Gyrodactylus</em> <em>mutabilitas</em> from the gills and the skin with the highest positive samples in summer. <br />CONCLUSIONS: It seems the major factors affecting the variable presence of parasites in different seasons are ecological and environmental variation of the river in different seasons and the effects of these changes on fishes physiology and parasites life cycle.زمینۀ مطالعه: ماهی سفید رودخانهایی (<em>Squalius cephalus</em>) یکی از اعضاء خانواده کپور ماهیان است که جزء ماهیان آب شیرین است و به صورت دسته جمعی در رودخانههایی که دارای جریان سریع هستند زندگی میکند. سیاهرود یکی از رودخانههای بخش جنوب شرقی حوزه آبریز دریای خزر است.<br /> هدف: در این مطالعه هدف بررسی و جداسازی انگلهای ماهی سفید رودخانهایی رودخانه سیاه رود استان مازندران است.<br /> روشکار: در مطالعه حاضر مجموعآً 96 نمونه ماهی با میانگین وزنی 3 ± 42 گرم و میانگین طولی 1 ± 15 سانتیمتر در طی فصول زمستان 1393 و بهار، تابستان و پاییز 1394 از رودخانه سیاهرود جمع آوری شده و سریعاً درون کیسههای پلاستیکی حاوی اکسیژن به آزمایشگاه انگل شناسی منتقل گردیده و درون اکواریوم نگهداری شدند. نمونه برداری از پوست، بالهها، آبشش و چشم ماهیان انجام شد و پس از تهیه لام مرطوب به کمک میکروسکوپ نوری بررسی شدند. نمونههای انگلی تثبت شده و با استفاده از مشخصات بیومتری و کلیدهای شناسایی موجود، تا حد جنس و گونه تشخیص داده شدند.<br /> نتایج: در بررسی حاضر 6 گونه انگل داخلی و خارجی از اندامهای مختلف ماهی سفید رودخانهایی سیاهرود جدا شدند که شامل؛ 2 گونه تک یاخته <em>Ichthyophthirius multifiliis</em> و<em> Trichodina</em> sp. از آبشش به ترتیب با بیشترین نمونه مثبت جدا شده در تابستان و بهار، 1 گونه میکسوزوآ،<em>Myxobolus muelleri</em> از روده با بیشترین نمونه مثبت جدا شده در زمستان، 3 گونه مونوژن <em>Dactylogyrus vistulae</em>و<em>Diplozoon paradoxum </em><em> </em>از آبشش به ترتیب با بیشترین نمونههای مثبت جدا شده در پائیز و تابستان و <em>Gyrodactylus</em> <em>mutabilitas </em><em> </em>از پوست و آبشش با بیشترین نمونههای مثبت در تابستان بودهاند.<br /> نتیجهگیری نهایی: به نظر میرسد بخش عمدهای از دلایل حضور متفاوت انگلهای جدا شده در فصول مختلف، تغییرات اکولوژیک و محیط رودخانه در طی فصول مختلف و همچنین تأثیرات این تغییرات بر فیزیولوژی بدن ماهیان و چرخه زندگی انگلها است.https://jvr.ut.ac.ir/article_74115_af65219cc019f1b4c7f86c5c4f7f5cde.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Chronic Effect of Waterborne Colloidal Silver Nanoparticles on Gill Histopathological Changes of Caspian Brown Trout (Salmo trutta caspius)اثر مزمن نانوذرات نقره کلوئیدی بر تغییرات هیستوپاتولوژیکی بافت آبشش ماهی آزاد دریای خزر (Salmo caspius)4945007411610.22059/jvr.2018.250656.2753FAسید مرتضیابراهیم زادهگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانمحمدرضاکلباسیگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانمهدیحبیبی انبوهیانستیتو پاستور ایران، تهران، ایرانپروانهفرزانهمرکز ذخایر زیستی و ژنتیکی ایران، تهران، ایرانJournal Article20190608BACKGROUND: Silver nanoparticles are now widely used in various industries and consumer products, especially because of their antimicrobial properties. The widespread use of these nanoparticles has increased the likelihood of their release to aquatic ecosystems and their effects on aquatic organisms. <br />OBJECTIVES: The purpose of this study was to investigate the histopathological effects of waterborne silver nanoparticles on the gills of Caspian brown trout. <br />METHODS: In this study, 84 fish (27.46±4.3 g) were tested in four concentrations of silver nanoparticles (0, 0.01, 0.02 and 0.03 mg/L) for 14 days. At the end of the experiment, gill tissue was evaluated to determine the effects of tissue damage caused by silver nanoparticles. <br />RESULTS: Observed tissue damage included hyperplasia, hypertrophy, curvature of secondary lamellae, shortening of second lamellae, separation of epithelium from lamellae and aneurism. <br />CONCLUSIONS: The results of this study showed that colloid silver nanoparticles in water could lead to tissue damage in the gills of Caspian brown trout, and long-term exposure to the sublethal concentrations of these nanoparticles can cause fish death.زمینۀ مطالعه: در حال حاضر نانوذرات نقره، بهویژه به دلیل خواص ضدمیکروبی، بهطور وسیع در صنایع مختلف و انواع محصولات مصرفی استفاده میشوند. کاربرد وسیع این نانوذرات احتمال رهایش آنها به بومسازگان آبی و تأثیر آنها بر موجودات زنده آبزی را افزایش داده است.<br /> هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات هیستوپاتولوژیکی نانوذرات نقره کلوئیدی در آب بر آبشش ماهی آزاد دریای خزر بود.<br /> روشکار: در این مطالعه 84 ماهی آزاد دریای خزر (40/3±60/26 گرم) در چهار غلظت 0، 01/0، 02/0 و 03/0 میلیگرم در لیتر نانوذرات نقره به مدت 14 روز مورد آزمایش قرار گرفتند. در پایان آزمایش، بهمنظور تعیین اثرات آسیب بافتی ناشی از نانوذرات نقره، بافت آبشش با تکنیک بافتشناسی مورد ارزیابی قرار گرفت.<br /> نتایج: آسیبهای بافتی مشاهدهشده شامل هایپرپلازی و هایپرتروفی، کوتاهی تیغه ثانویه آبشش، خمیدگی تیغه آبششی، جداشدگی اپیتلیال تیغه ثانویه آبشش و آنوریسم بود. <br /> نتیجهگیری نهایی: نتایج این پژوهش نشان داد که کلوئید نانوذرات نقره در آب میتواند به آسیب بافتی در آبشش ماهی آزاد دریای خزر منجر شده و مواجهه طولانیمدت با غلظت تحت کشنده این نانوذرات میتواند باعث مرگ این ماهیان شود.https://jvr.ut.ac.ir/article_74116_06d8ebbe8cb134b283af7611e947da19.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Histopathology of Rainbow Trout (Oncorhynchus mykiss) Exposed to Safflower Extract (Carthamus tinctorius)آسیب شناسی بافتی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) تحت مواجهه عصاره گلرنگ (Carthamus tinctorius)5025117411810.22059/jvr.2018.257085.2791FAاشکانزرگریگروه تکثیر و پرورش آبزیان، دانشگاه تربیت مدرس، مازندران، نور، ایرانمحمدمازندرانیگروه تکثیر و پرورش آبزیان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گلستان، ایرانسید مرتضیحسینیسازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، مرکز تحقیقات ذخایر آبزیان آبهای داخلی (گرگان)، گلستان، ایرانJournal Article20190630BACKGROUND: Safflower plant can be used in fish due to its antioxidant properties. In the present study, the side effects of intraperitoneal injection of safflower extract in rainbow trout have been investigated. <br />OBJECTIVES: The effect of the intraperitoneal injection of Safflower (<em>Carthamus tinctorius</em>) extract on Aspartate aminotransferase, Alanine aminotransferase and Alkaline phosphatase as tissue damage indicators and also the histopathologic analysis of kidney and liver tissues in rainbow trout (<em>Oncorhynchus mykiss</em>) have been investigated. <br />METHODS: To this end, rainbow trout with an average weight of 100 ±5 gr were supplied and intraperitoneally injected with different levels of Safflower extract. In this regard, one negative control group (with no injection), one positive control group (injected with 0.2 ml normal saline) and three treatment groups (injected with 50, 100 and 200 mg/kgbw of safflower extract, respectively) were considered. Blood samples were taken on the third, seventh and tenth days after injection, in order to isolate blood serums and analyze the ALP, ALATA and ASAT activities. Kidney and liver tissue samples were also taken on the seventh-day post injection. <br />RESULTS: The levels of ALP, ALATA and ASAT activities significantly increased in all treatment groups that received safflower extract compared to control groups in all samples (sig<0.05). In histological analysis typical pathologic effects were recorded in kidney and liver tissue sections. <br />CONCLUSIONS: Intraperitoneal injection of Safflower extract at dosages of 50-200 mg/kgbw led to damage in the liver and kidney tissues, so that the concentration of 200 mg / L had severe histological complications in these tissues. Hence some limitations must be taken into account for using this extract as immune-stimulant or vaccine adjuvant.زمینۀ مطالعه: گیاه گلرنگ به دلیل داشتن خاصیت آنتیاکسیدانی میتواند در ماهیان مورد استفاده قرار گیرد؛ در بررسی حاضر عوارض جانبی استفاده از تزریق داخل صفاقی عصاره این گیاه در ماهی قزلآلای رنگین کمان مورد بررسی قرار گرفت.<br /> هدف: در این مطالعه اثرات تزریق داخل صفاقی عصاره گیاه گلرنگ (<em>Carthamus tinctorius</em>) بر آنزیمهای آسپارتات آمینو ترانسفراز، آلانین آمینو ترانسفراز و فسفاتاز قلیایی به عنوان شاخصهای آسیب بافتی و همچنین مطالعهی آسیب شناسی بافتهای کبد و کلیه در ماهی قزل آلای رنگین کمان (<em>Oncorhynchus mykiss</em>) مورد بررسی قرار گرفته است.<br /> روشکار: پس از تهیه ماهیهای قزل آلای رنگینکمان با میانگین وزن 5±100 گرم تهیه و با غلظتهای مختلف عصاره گلرنگ بصورت داخل صفاقی مورد تزرق قرار گرفتند. در این راستا، یک گروه شاهد منفی (بدون تزریق)، یک گروه شاهد مثبت (تزریق با 2/0 میلیلیتر سرم فیزیولوژی) و سه گروه تیمار تجربی به ترتیب با غلظتهای 50، 100 و 200 (میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن در حجم 2/0 میلیلیتر) تزریق شدند. در روزهای سوم، هفتم و دهم بعد از تزریق نمونه برداری از خون جهت جداسازی سرم خون و سنجش فعالیت آنزیمهای ASAT، ALAT و ALP انجام گرفت. همچنین نمونهبرداری از بافت کبد و کلیه در روز هفتم صورت گرفت.<br /> نتایج: با تزریق عصاره گلرنگ فعالیت آنزیمهای ASAT، ALAT و ALP در ماهیانی که با عصاره تزریق شدند در مقایسه با گروههای شاهد بطور معنیدار در هر سه دوره نمونه برداری افزایش یافت. در بررسی بافتشناسی نیز، آسیبهای بافتی تیپیک در کبد و کلیه ثبت گردید.<br /> نتیجهگیری نهایی: تزریق داخل صفاقی عصاره گلرنگ در دوزههای 200 – 50 میلیگرم بر کیلوگرم وزن موجب بروز آسیب بافتی در اندامهای کبد و کلیه میشود، به گونهای که غلظت 200 میلی گرم در لیتر عوارض بافتی شدیدی در بافت های یاد شده به همراه داشت، لذا برخی محدودیتها در استفاده تزریقی این ماده را به عنوان محرک ایمنی یا همیار واکسن باید در نظر گرفته شود.https://jvr.ut.ac.ir/article_74118_3d2f6a9703c8fbd03bb3b6c3f547bf68.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Clinical Study of Simultaneous Events of Thin Sole & Heel Horn Erosions in Newborn Heifersمطالعه بالینی همزمانی دو رخداد کف نازک و زخم بافت شاخی ناحیه پاشنه در تلیسههای تازهزا5125197412010.22059/jvr.2019.232382.2620FAعلیبشیری دزفولیدانشآموخته دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانسید مهدیقمصریگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانایرجنوروزیانگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20190717BACKGROUND: Lameness is regarded as a serious issue in dairy cattle which can ultimately lead to a drastic reduction in milk production as well as conception, and the possibility of early removal of cattle from the herd. Short claw and thin sole play the chief role in excessive pressure on the heel and lateral grooves, which in turn are the direct consequences of heel erosion and lameness. <br />OBJECTIVES: Current study intended to investigate the simultaneous occurrence of these two events at epidemic proportions in cattle. <br />METHODS: This study was performed in 110 Holstein newborn heifers. Lame cows were chosen based on the fact sheet approved by AABP, (the American Association of Bovine Practitioners). The “Thin sole” criteria included a length of ˂7.5 cm at the posterior wall, along with ˂5 cm in sole (measured by claw check). Existence of dark V-shape lesions in lateral grooves was considered as heel horn erosion. <br />RESULTS: In 50 newborn heifers, thin sole and lateral grooves ulcer which affect rear limb digits almost equally, were diagnosed and clinically approved. The lowest posterior wall (66.54 ± 1.02 mm) and the lowest sole thickness (43.98 ± 1.78 mm) were observed in the left hind limb. <br />CONCLUSIONS: According to the results of this study, these two above mentioned conditions are called “New Concrete Disease” and the lameness due to these two lesions was clinically considered.زمینۀ مطالعه: لنگش همواره به عنوان یک معضل جدی در گله گاو شیری مورد توجه بوده است که میتواند سبب کاهش تولید شیر، کاهش نرخ آبستنی و همچنین افزایش حذف زودرس گاو از گله گردد. کوتاهی انگشت و نیز نازکی کف بیشترین نقش را در ایجاد فشار بر روی پاشنه و شیارهای جانبی آن و در نتیجه زخم بافت شاخی ناحیه پاشنه و لنگش دارد.<br /> هدف: پژوهش حاضر در راستای نشان دادن همزمانی این دو رخداد، در نسبتهای اپیدمیک در سطح گله است.<br /> روشکار: مطالعه حاضر بر روی 110 رأس تلیسه تازهزا در سطح گله صورت گرفت. گاوهای لنگ با استفاده از fact sheet ارائه شده توسط (AABP) American Association of Bovine Practitioners انتخاب شدند. طول دیواره پشتی کمتر از 5/7 سانتیمتر و طول کمتر از 5 سانتیمتر در کف (اندازهگیری با <br /> claw check) به عنوان معیار انتخاب کف نازک و همچنین حضور ضایعات V شکل سیاه رنگ در شیارهای جانبی پاشنه به عنوان معیار زخم بافت شاخی ناحیه پاشنه در نظر گرفته شد.<br /> نتایج: در 50 رأس تلیسه تازهزا، همزمانی کف نازک و زخم واقع در شیارهای جانبی بافت شاخی پاشنه با توزیعی مشابه عمدتاً در انگشتان اندام حرکتی خلفی مورد تأیید بالینی قرار گرفت. کمترین میانگین طول دیواره پشتی 02/1±54/66 میلیمتر و کمترین میانگین ضخامت کف 78/1±98/43 میلیمتر در اندام خلفی سمت چپ مشاهده شد.<br /> نتیجهگیری نهایی: با توجه به نتایج حاصل از این بررسی ضمن صحهگذاری بر نامگذاری New Concrete Disease، لنگش ناشی از همزمانی این دو عارضه مورد تایید بالینی قرار گرفت.https://jvr.ut.ac.ir/article_74120_bebaac1478d48649740b47b8d18347d2.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222A New Technique of Percutaneous Needle Placement Using Computed Tomography for Injection and Aspiration of the Canine Lumbar Intervertebral Discمعرفی روش جدید برای کارگذاری سوزن هدایت شده از طریق پوست جهت تزریق و آسپیراسیون با استفاده از توموگرافی کامپیوتری در دیسک بین مهرهای کمری سگ5205267412210.22059/jvr.2019.262925.2831FAسعیدفرزاد مهاجریگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0003-4694-347Xمحمد مهدیدهقانگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-8825-9070داودشریفیگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانمحمدملازمگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0009-0009-9378-1478روشنکمختاریگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانسارنگسروریگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-0975-6731عباستوسلیگروه پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20190806BACKGROUND: Minimally invasive methods are desirable and important for therapeutic purposes and animal modeling of intervertebral disc disease. Most therapeutics and models are delivered and induced invasively rather than minimally invasively. Application of minimally invasive approaches in intervertebral disc, which is closed to critical structures, would be advantageous. <br />OBJECTIVES: The objective of this study is to introduce and evaluate a new approach for percutaneous needle placement using computed tomography for injection and aspiration of the canine lumbar intervertebral disc. <br />METHODS: This study was performed on eighteen healthy dogs in two different intervals. In each interval, three intervertebral discs were chosen and a spinal needle with suitable gauge were inserted at the center of the disc through the annulus fibrosus into the nucleus pulposus using computed tomography. <br />RESULTS: Accuracy and agility of needle placement showed better results with progression of study. The number of needle placement in proper position was one time minimally and three times maximally. Only in 10.2% of cases was minor hemorrhage observed in needle puncture site. The average time for placement of every needle was 141 s. No unexpected complication was observed. <br />CONCLUSIONS: Needle placement into the canine intervertebral disc could be applied in a simple and fast procedure for therapeutic and research purposes without any complication. زمینۀ مطالعه: روشهای کمتهاجمی برای کاربردهای درمانی و مدلسازی در دیسک بینمهرهای از اهمیت بالایی برخوردار هستند. بیشتر روشهای درمانی و مدلسازیها دارای رهیافت تهاجمی هستند. استفاده از رهیافتهای کمتهاجمی در ارتباط با دیسک بینمهرهای که در مجاورت ساختارهای حساس قرار گرفته است، مزایای بسیاری به دنبال دارد.<br /> هدف: هدف این مطالعه، معرفی و بررسی روشی برای کارگذاری سوزن از طریق پوست جهت تزریق و آسپیراسیون با استفاده از توموگرافی کامپیوتری در دیسک بین مهرهای کمری سگ است.<br /> روشکار: در این مطالعه 18 قلاده سگ سالم انتخاب شده و هر سگ در دو بازه زمانی مجزا مورد آزمون قرار گرفت. در هر بازه زمانی، سه دیسک بین مهرهای انتخاب شده و بر اساس رهیافت تعیین شده با سوزن اسپینال گیج مناسب و به کمک دستگاه سیتیاسکن آسپیراسیون یا تزریق در مرکز دیسک و در داخل بافت نوکلئوس پالپوسوس انجام میگرفت.<br /> نتایج: دقت و سرعت کارگذاری سوزن به مرور زمان و با تکرار پروسه نتایج بهتری را نشان داد. تعداد دفعات کارگذاری سوزن برای قرارگیری در محل درست حداقل یک بار و حداکثر سه بار بود. تنها در 2/10 درصد موارد، خونریزی خفیف از محل خروج سوزن وجود داشت. مدت زمان کارگذاری سوزن در داخل دیسک به طور میانگین برای هر دیسک 141 ثانیه محاسبه گردید. هیچ عوارض ناخواستهای مشاهده نشد.<br /> نتیجهگیری نهایی: استفاده از سی تی اسکن برای کارگذاری سوزن در داخل دیسک بینمهرهای کمری در سگ در زمان نسبتا کوتاه بدون بروز عوارض خاص و قابل توجه برای کاربردهای پژوهشی و درمانی امکانپذیر است.https://jvr.ut.ac.ir/article_74122_ed31216e91130fe68dfd0c02a06885d4.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222The Effect of Sodium Humate and Probiotic on Performance, Carcass traits, Immunological Indices and Gut Morphology in Broiler Chickensاثرات هیومات سدیم و پروبیوتیک بر عملکرد، خصوصیات لاشه، ایمنی و مورفولوژی روده در جوجههای گوشتی5285447412510.22059/jvr.2018.252766.2765FAلیداایواللهیگروه زیست شناسی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایرانمحمد تقیاحدیگروه زیست شناسی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایرانمحمودصحرائیبخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان)، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی،
اردبیل، ایران0000-0002-4904-4384Journal Article20190703BACKGROUND: In order to compensate for the elimination of antibiotics from the poultry industry, finding suitable alternatives to improve the productive traits and the health of the birds is essential. Among them, naturally occurring compounds and additives are one of the best options in this regard. <br />OBJECTIVES: The aim of this study was to evaluate the effects of sodium humate and probiotic application and their interactions on feeding broiler chicks on biochemical, immunological and blood metabolites of broiler chicks. <br />METHODS: 336 male broiler chicks (Ross 308) were used from 1 to 42 days old. A 3×2 factorial experiment on the basis of completely randomized design was done with four replications. Experimental factors were: three sodium humate levels (0, 0.35 and 0.45% of diet) and two probiotic levels (0 and 0.02% of diet). <br />RESULTS: The best feed conversion ratio was obtained at the finisher 1 and 2 and the whole period at the use of 0.35% of diet (<em>P</em> ≤0.05). The highest live weight of the last course was obtained in the treatment of 0.35% sodium humate in diet (<em>P</em> ≤0.05). The production index improved at a level of 0.35% of sodium humate compared to other treatments (<em>P</em> ≤0.05). The percentage of carcass was higher in the group receiving probiotic and sodium humate than the control group. The abdominal fat pad percentage was lower in the probiotic and humate sodium group than in the control group (<em>P</em><0.05). In terms of interactions, villi length was highest in treatments receiving 0.35 of sodium humate and 0.02% of probiotic in diet, as well as 0.45% of sodium humate and 0.02% probiotic in diet (<em>P</em><0.05). The highest levels of SRBC and G-type immunoglobulin were obtained in groups receiving 0.45% sodium humate and 0.02% probiotic in diet. <br />CONCLUSIONS: In conclusion, use of sodium humate about 0.35% and probiotic 0.02% in diet of broiler chicks improves the growth performance, carcass traits and morphological characteristics of the intestine.زمینۀ مطالعه: برای حذف آنتیبیوتیکها از صنعت پرورش طیور، یافتن جایگزینهایی مناسب برای بهبود صفات تولیدی و سلامتی پرنده امری ضروری است. در این میان، ترکیبات و مواد افزودنی با منشاء طبیعی یکی از بهترین گزینهها در این رابطه محسوب میشوند.<br /> هدف: بررسی تأثیر کاربرد هیومات سدیم و پروبیوتیک و برهمکنش آنها در تغذیه جوجههای گوشتی روی شاخصهای عملکردی، خصوصیات لاشه، فراسنجههای مورفولوژیکی روده و ایمنی در جوجههای گوشتی بود. <br /> روشکار: برای این منظور از 336 قطعه جوجه گوشتی جنس نر سویه راس 308 از سن 1 الی 42 روزگی در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل3×2 در 4 تکرار 14 قطعهای استفاده بهعمل آمد، دو فاکتور آزمایشی شامل هیومات سدیم (حامی دام) در سه سطح صفر، 35/0 و 45/0 و پروبیوتیک در دو سطح صفر و 02/0 درصد جیره غذایی بود.<br /> نتایج: نتایج نشان داد که ضریب تبدیل غذایی تحت تأثیر اثرات اصلی افزودن هیومات سدیم و پروبیوتیک در دورههای آغازین و رشد قرار ندارد (05/0<em>P</em>>). لیکن ضریب تبدیل غذایی کل دوره، وزن زنده پایان دوره و شاخص تولید در تیمار دریافت کننده هیومات سدیم به میزان 35/0 درصد جیره بهتر از سایرین بود (05/0><em>P</em>). وزن نسبی لاشه در تیمارهای دریافت کننده پروبیوتیک و هیومات سدیم نسبت به گروه شاهد از لحاظ آماری بیشتر بود و از میزان چربی حفره بطنی کمتری نسبت به شاهد برخوردار بودند (05/0><em>P</em>). همچنین وزن نسبی روده در گروه دریافت کننده پروبیوتیک و هیومات سدیم از لحاظ آماری کمتر از گروه شاهد بود (05/0><em>P</em>). ولی وزن نسبی سایر اندامهای داخلی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نداشت (05/0<em>P></em>). بیشترین میزان تیتر در واکنش به SRBC و ایمنوگلوبولین نوع G در تیمارهای دریافت کننده جیره حاوی 45/0 درصد هیومات سدیم و 02/0 درصد پروبیوتیک حاصل گردید (05/0><em>P</em>).<br /> نتیجهگیری نهایی: استفاده از سطوح 35/0 درصد هیومات سدیم و 02/0 درصد پروبیوتیک در جیره غذایی جوجههای گوشتی باعث بهبود عملکرد رشد، خصوصیات لاشه و فراسنجههای مورفولوژیکی روده میگردد.https://jvr.ut.ac.ir/article_74125_2bc6c709c3403171ea6ea84ef33180d1.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Anatomic and Ultrasonographic Studies on Cardiac Vessels in Immature Beluga (Huso huso)مطالعه آناتومی و اولتراسونوگرافی طبیعی رگهای مرتبط با قلب فیل ماهی (Huso huso) نابالغ5465537413110.22059/jvr.2019.262314.2826FAامیدزهتاب ورگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانزهراطوطیانگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانعلیرضاوجهیگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانمجیدمسعودی فردگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-9087-6919سمیهداودی پورگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20190520BACKGROUND: One of the important parts of the cardiovascular system is the cardiac vessels. Ultrasonography which is the method of choice for evaluating the heart and vessels in all living animals can also be used in this fish. <br />OBJECTIVES: This study was conducted to make a full understanding of the anatomic and echocardiographic characteristics of these vessels in beluga and suggest standard methods of ultrasonography for this species. <br />METHODS: In this study, a total of 10 immature belugas were selected. The transducer was placed on the ventral surface of the body, between pectoral fins and transverse and sagittal images were obtained. By moving the anterior and posterior regions the vessels were investigated. After the ultrasound examination, anatomic studies were performed. Length and diameter of the vascular compartment were measured and analyzed by SPSS 16 software and Paired Sample T – method (<em>P</em>>0.05). <br />RESULTS: In ultrasonography, blood flow was visible because of the movement of echoic particles. Two precardiac vessels joining between the liver lobes constituted and common vascular compartment before entering the sinus venosus. In the anatomical study, the ventral aorta was bifurcate near the gills. The right liver adjacent to the vessel was shorter and wider than the left one. Moreover, the common vascular compartment was shorter and wider than the liver adjacent to the vessels. The ventral aorta was longer and wider than the right precardiac vessel and common vascular compartment but was shorter than the left precardiac vessel (<em>P</em>>0.05). <br />CONCLUSIONS: Due to lacing thorough anatomic and ultrasonographic studies concerning the cardiac vessels in this species, this study can be a cornerstone for further researches of this kind. In this study the long left precardiac vessel is named Common cardinal vein and wide right vessel is named Hepatic vein.زمینۀ مطالعه: از مهمترین بخشهای دستگاه گردش خون، رگهای مرتبط با قلب هستند. اولتراسونوگرافی یکی از بهترین روشهایی است که میتواند جهت بررسی دقیق قلب و رگهای مرتبط با آن در ماهی مورد استفاده قرار گیرد.<br /> هدف: به دست آوردن شناختی کامل از ویژگیهای آناتومی و اکوکاردیوگرافی این رگها در فیلماهی و ارائه شیوهای استاندارد برای انجام سونوگرافی.<br /> روشکار: تعداد10 عدد فیلماهی نابالغ انتخاب شدند. پراب روی سطح ونترال بدن بین بالههای سینهای قرار داده شد و تصاویر طولی و عرضی تهیه شدند. با حرکت پراب به سمت قدام و خلف این ناحیه بررسی رگها انجام شد. بعد از انجام اولتراسونوگرافی مطالعات آناتومی انجام گرفت. طول و قطر ساختارهای رگی مورد مطالعه اندازه گیری و با استفاده از نرم افزار SPSS16 و روش Pair sample T مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت (05/0<em>P</em><).<br /> نتایج: در اولتراسونوگرافی، جریان خون به دلیل حرکت ذرات اکوئیک قابل مشاهده بود. دو رگ قبل از قلب در بین لوبهای کبد به هم پیوستند و ساختار مشترکی را تشکیل داده و به سینوس وریدی تخلیه شدند. در مطالعه آناتومی، آئورت شکمی در مجاورت آبششها به دو شاخه تقسیم شد. رگ سمت راست کوتاهتر و قطورتر از رگچپ بود. بعلاوه ساختار مشترک رگی نیز نسبت به رگهای مجاور کبد کوتاهتر و قطورتر بود. طول آئورت شکمی طویلتر و قطورتر از رگ سمت راست و ساختار مشترک رگی بود ولی از رگ سمت چپ کوتاهتر بود (05/0<em>P</em>>).<br /> نتیجهگیری نهایی: از آنجایی که تا به حال مطالعه کاملی از نظر سونوگرافی و آناتومی روی رگهای مرتبط با قلب فیلماهی انجام نشده است، این بررسی میتواند به عنوان مطالعهای پایهای مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه رگ بلند سمت چپ قبل از قلب، سیاهرگ کبدی و رگ قطور سمت راست سیاهرگ مشترک اصلی نامگذاری شدند.https://jvr.ut.ac.ir/article_74131_a8d335f390dc922d674ed8c4761bf012.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Screening for Wheat Phytase, Inhibitory or Activating Effect, Among Methanol Extract of Some Kurdistan Province Native Plantsغربالگری عصاره متانولی برخی از گیاهان بومی استان کردستان از نظر توان مهارکنندگی یا فعال کنندگی آنزیم فیتاز گندم5545627413310.22059/jvr.2018.250154.2750FAمحمد علیزارعیگروه علوم زیستی، دانشکده علوم دانشگاه کردستان، سنندج، کردستان، ایرانرامینمحمدیگروه علوم زیستی، دانشکده علوم دانشگاه کردستان، سنندج، کردستان، ایرانJournal Article20190826BACKGROUND: Phytase enzyme (EC 3.1.3.8), is used to increase the availability of phosphorus in the feeding of monogastric animals. Increasing public attention to environmental issues, improving livestock nutrition and human health have led to considerable attempts to increase its activity or prevent its inhibition as a food additive. <br />OBJECTIVES: Determination of inhibitory or activating effect of methanolic extract from aerial parts of some herbs, as rich sources of secondary metabolites. <br />METHODS: Phytase was partially purified from wheat barn. After preparation of methanolic extracts from aerial parts of plants, their effects on phytase activity were measured at four concentrations of 0.001, 0.01, 0.1 and 1 mg/ml. Micro plate assays were performed at 405 nm. <br />RESULTS: Among analysed plant samples, extracts from <em>Pedicularis sibthorpi</em>i Boiss, <em>Phlomis</em> <em>persica</em> Boiss, <em>Solenanthus</em> <em>Circinatus</em> Ledeb, <em>Stachys</em> <em>lavandulifolia</em> Vahl, had appreciable inhibitory effect, while extracts from <em>Astragalus</em> <em>caraganae</em> Hohe, <em>Hypericum</em> <em>scabrum</em> L, <em>Linum</em> <em>album</em> Ky.ex Boiss, <em>Valeriana</em> <em>sisymbriifolia</em> Vahl, <em>Euphorbia</em> <em>denticulate</em> Lam, <em>Rindera</em> <em>lanata</em> (Lam.) Bge, had a considerable activation effect. <br />CONCLUSIONS: According to the results of this report, plants with positive effect on phytase activity, could be used as food additive along with phytase to improve phosphoros uptake. On the other hand, plants with negative effect on phytase could be viewed as unwanted sources in monogastric animals feeding.زمینۀ مطالعه: آنزیم فیتاز (EC 3.1.3.8) به عنوان یک افزودنی غذایی در جیره حیوانات تک معدی، با هدف افزایش میزان جذب فسفات موجود در جیره، در شاخههای مختلف علوم تغذیه دام، طیور و آبزیان دارای جایگاه ویژهای میباشد. با این وجود اقدامات کافی در زمینه تشدید اثر آن یا رفع موانع عمل بهینه آن صورت نگرفته است.<br /> هدف: این پژوهش با هدف یافتن عوامل فعالکننده یا مهارکننده فیتاز در منابع گیاهی غنی از متابولیتهای ثانویه صورت گرفت.<br /> روشکار: آنزیم فیتاز از دانه گندم رقم سرداری استخراج گردید. پس از تهیه عصاره متانولی نمونههای گیاهی، اثر آنها در چهار غلظت001/0، 01/0، 1/0، و 1 گرم درلیتر، به روش اسپکتروفتومتری میکروپلیت و در طولموج 405 نانومتر، بر روی فعالیت فیتاز بررسی شد.<br /> نتایج: در میان عصارههای متانولی بررسیشده، عصاره متانولی چهار گیاه <em>Pedicularis sibthorpi</em>i Boiss، <em>Phlomis</em> <em>persica</em> Boiss، <em>Solenanthus</em> <em>Circinatus</em> Ledeb، <em>Stachys</em> <em>lavandulifolia</em> Vahl، اثر مهارکنندگی قابلتوجهی بر فعالیت آنزیم فیتاز از خود نشان دادند. در مقابل عصاره متانولی شش گیاه <em>Astragalus</em> <em>caraganae</em> Hohe، <em>Hypericum</em> <em>scabrum</em> L، <em>Linum</em> <em>album</em> Ky.ex Boiss، <em>Valeriana</em> <em>sisymbriifolia</em> Vahl، <em>Euphorbia</em> <em>denticulate</em> Lam، <em>Rindera</em> <em>lanata</em> (Lam.)Bge، اثر فعالکنندگی قابلتوجهی بر فعالیت آنزیم فیتاز از خود نشان دادند.<br /> نتیجهگیری نهایی: مطابق نتایج این مطالعه میتوان هم گیاهان دارای خاصیتفعالکنندگی فیتاز و هم گیاهان دارای خاصیت مهارکنندگی فیتاز را بهعنوان منابعی بالقوه جهت استفاده در جیره حیوانات تکمعدی با هدف افزایش راندمان جذب فسفات جیره، پیشنهاد نمود. گروه نخست میتوان را جهت تقویت فعالیت فیتاز به جیره اضافه کرد و اعضای گروه دوم را، اگر به شکلی در رژیم غذایی این حیوانات موجود باشد میتوان حذف نمود.https://jvr.ut.ac.ir/article_74133_964e526b0a189b5c7dd48dd091f95a56.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Histogenetic and Histochemical Study of the Liver During the Embryonic Period of the Pheasant (Phasianus colchicus)مطالعه بافت زایی و هیستوشیمی کبد قرقاول در طول دوره جنینی5645727413410.22059/jvr.2018.263371.2836FAحمیدخدادادیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانابوالقاسمنبی پورگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانشادیهاشم نیاگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنرکرمان، کرمان، ایرانبهادرشجاعیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنرکرمان، کرمان، ایرانJournal Article20190512BACKGROUND: The histogenetic study is a useful and practical laboratory method for obtaining basic and effective information in order to reveal the process of histogenesis and development of organs in different stages during the embryonic period. This applied method helps us to understand the formation time of each organ and its tissue structure. <br />OBJECTIVES: The aim of the present study was to study the histogenesis and histochemistry of the pheasant liver during the embryonic period. <br />METHODS: Sixty fertile eggs were placed in the incubator and sampling was performed from day 5 to the end of incubation period. The liver samples were fixed in 10% Buffered Formalin and the slides were stained with Hematoxylin and Eosin (H&E), Periodic Acid Schiff (PAS) and Masson Trichrome (MT). <br />RESULTS: In this study, liver parenchyma, changes in the hepatocytes and their glycogen storage, as well as the appearance time of canaliculi, biliary ducts, central veins and port spaces were investigated. <br />CONCLUSIONS: Differences in the time of the formation of the organs and structures in various birds relate to different incubation period or species variations. In this research, as the first study on the liver histogenesis of the pheasant, the formation of this organ from the fifth day to the end of the fetal period was examined and it was observed that the evolution and tissue development of the liver is completed until the eighteenth day of incubation period.زمینۀ مطالعه: مطالعه بافتزایی و بافتشناسی اندامهای مختلف، یک روش آزمایشگاهی مفید و کاربردی جهت دستیابی به اطلاعات پایه و کارآمد در راستای آشنایی دقیقتر با روند رشد و نمو اندامها در طول دورهی جنینی، شکل و نوع ساختارهای آن در هر مرحله از این دوره و همچنین آشنایی با ساختار بافتی در گونههای مختلف جانوری بودهاست. با توجه به قابلیت موجود در این دست مطالعات، ما میتوانیم از آن به عنوان یک روش کاربردی دقیق برای بهدست آوردن زمانبندیهای حساس تشکیل هر اندام و شناخت بهتر ساختار بافتی آن استفاده نمائیم.<br /> هدف: مطالعه روند بافتزایی کبد در جنین قرقاول بود.<br /> روشکار: شصت تخم نطفهدار در دستگاه جوجهکشی قرار داده شد و از روز 5 تا آخر دوره انکوباسیون نمونهگیری انجام شد. نمونههای کبد اخذ شده در محلول بافر فرمالین 10 درصد فیکس و مقاطع بافتی تهیه شده به روشهای هماتوکسیلین و ائوزین و پریودیک اسید شیف و تری کروم ماسون رنگ آمیزی شدند.<br /> نتایج: در این مطالعه پارانشیم کبد و تغییرات سلولهای کبدی و ذخیره گلیکوژنی آنها و نیز زمان ظهور کانالیکولها، مجاری صفراوی، سیاهرگهای مرکزی و فضاهای پورت مورد بررسی قرار گرفت. کانالیکولهای صفراوی در روز پنجم و سلول کوپفر در روز هشتم دوره انکوباسیون مشاهده شدند. واکنش مثبت به رنگ آمیزی پاس در روزهای اول دوره فقط در هپاتوسیتهای مرکزی قابل رویت بود اما از روز نهم به بعد در تمام سلولهای کبدی به چشم میخورد. این در حالی بود که تا آخر دوره دو بار کاهش در واکنش پاس ملاحظه گردید.<br /> نتیجهگیری نهایی: اختلاف در روزهای شکلگیری اندامها و ساختارهای مختلف در پرندگان گوناگون، به اختلاف در طول دوره انکوباسیون و یا اختلافات گونهای مربوط میشود. در این تحقیق به عنوان اولین مطالعه بر روی بافتزایی کبد قرقاول، شکلگیری این ارگان از روز پنجم تا آخر دوره جنینی بررسی شد و مشاهده گردید که روند تکامل و بافتزایی کبد تا روز هجدهم دوره به اتمام میرسد.https://jvr.ut.ac.ir/article_74134_d768b0d6397639b922f33ebb863c1634.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222A Survey on the Status of Antibacterial Drug Use in Dairy Cattle Farms in Qom Provinceبررسی وضعیت مصرف داروهای ضد باکتریایی در گاوداری های شیری استان قم5745827413510.22059/jvr.2018.253642.2773FAسیدمحمدفقیهیدانشکده دامپزشکی،گروه علوم زیستی مقایسه ایعلیرسولیدانشکده دامپزشکی،فارماکولوژی0000-0001-6591-2404علیرضاباهنردانشکده دامپزشکی، گروه بهداشت مواد غذاییJournal Article20190701BACKGROUND: Antibacterial drug use in food producing animals, in addition to the very beneficial effects on the prevention, treatment, and control of infectious diseases, can lead to health risks including microbial resistance and drug residues. This survey was conducted due to the lack of information on the status of antibacterial drug use in dairy farms of Qom province. <br />OBJECTIVES: To study the usage pattern of antibacterial drugs and compliance with public health- related measures in dairy cattle farms in Qom province. <br />METHODS: In this study, 100 dairy herds were surveyed in three areas of Qom province including the southern part (Kahak), West (Jafar-abad and Khalajestan) and central part (Qom and the suburbs) using a questionnaire and direct interview. <br />RESULTS: Injectable oxytetracycline, tylosin, penicillin + streptomycin were the most frequently used antibacterial products in dairy farms of Qom province (94%, 89% and 87%, respectively). A range of other antibacterial drugs showed high percentages of usage, as well. Among the 9 intramammary products, Tetranebalon<sup>®</sup>/Mastijet Forte<sup>®</sup> and Linconeocin MC<sup>®</sup> with 50% and 40% of frequency were the most commonly used products. Also, in a significant percentage of dairy farms, the milk collected from livestock treated with antibacterial drugs for mastitis (35%) or other illnesses (41%) was introduced into the milk reservoirs to be used in humans. <br />CONCLUSIONS: In Qom province, there was an overuse of antibacterial drugs and high percentage of dairy farm units that did not follow the principles of rational drug therapy and the withdrawal times of milk and meat. This could be due to inadequate awareness of livestock workers regarding the public health implications of using these drugs and insufficient monitoring of veterinary authority in the province.زمینۀ مطالعه: مصرف داروهای ضدباکتریایی در حیوانات مولد غذا علاوه بر آثار بسیار مفید در پیشگیری، درمان و کنترل بیماریهای عفونی میتواند مخاطرات بهداشتی از جمله گسترش مقاومت باکتریایی و بقایای دارویی به دنبال داشته باشد. با توجه به نبودن اطلاعات در مورد وضعیت مصرف این داروها در گاوداریهای شیری استان قم این پژوهش صورت گرفت.<br /> هدف: بررسی الگوی مصرف داروهای ضد باکتریایی و میزان رعایت نکات مرتبط با بهداشت عمومی در گاوداریهای شیری استان قم.<br /> روشکار: در مطالعه حاضر 100 واحد گاوداری شیری در سه ناحیه استان قم شامل ناحیه جنوب (کهک)، غرب (جعفرآباد و خلجستان) و مرکزی (قم و حومه)، با استفاده از پرسشنامه و به طور حضوری بررسی شد.<br /> نتایج: اکسی تتراسایکلین تزریقی، تایلوزین، پنی سیلین+ استرپتومایسین به ترتیب با 94 درصد، 89 درصد و 87 درصد بیشترین فراوانی را از نظر مصرف در بین 20 فرآورده ضدباکتریایی مورد استفاده در گاوداریهای استان قم داشتند و طیف وسیعی از سایر داروهای ضدباکتریایی نیز درصدهای بالایی را نشان دادند. در بین 9 فرآورده داخل پستانی، تترانبالون/ مستی جت فورت و لینکونئوسین ام - سی با 50 درصد و 40 درصد بیشترین فراوانی را از نظر فراوانی مصرف نشان داد. همچنین درصد قابل توجهی از گاوداری ها، شیرهای جمع آوری شده از دامهای مبتلا به ورم پستان (35 درصد) و یا مبتلا به بیماریهای دیگر (41 درصد) که با داروهای ضدباکتریایی درمان میشدند را به مخازن شیر مورد مصرف انسان وارد میکردند.<br /> نتیجهگیری نهایی: مصرف گسترده داروهای ضد باکتریایی و وجود درصد بالایی از واحدهای گاوداری شیری که اصول درمان منطقی و زمان منع مصرف شیر و گوشت را رعایت نمیکنند در استان قم ملاحظه شد. این امر میتواند ناشی از آگاهی ناکافی افراد شاغل دردامداری در زمینه پیامدهای بهداشت عمومی ناشی از مصرف این داروها و نظارت ناکافی شبکههای دامپزشکی استان باشد<em>.</em>https://jvr.ut.ac.ir/article_74135_4f33db1183ccb7d3b5545834c0f97d7e.pdfدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252574420191222Study of Single Nucleotide Polymorphisms of Major Histocompatibility Complex Region Related to the Immune System in Commercial Broiler and Layer Chickensمطالعه چند شکلی های تک نوکلئوتیدی ناحیه مجتمع عمده پذیرش بافتی مرتبط به سیستم ایمنی در مرغ های تجاری گوشتی و تخم گذار5845927413710.22059/jvr.2018.260014.2810FAجعفرپیش جنگ آقاجریگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، واحد مراغه، دانشگاه آزاد اسلامی، مراغه، ایران0000-0002-1781-0101قدرترحیمی میانجیگروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانسید حسنحافظیانگروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانمحسنقلی زادهگروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانJournal Article20190806BACKGROUND: Chicken major histocompatibility complex region (MHC) is important in the productive traits, immune responses, resistance to infectious diseases and phylogenetic relationships. <br />OBJECTIVES: This study was investigated for single nucleotide polymorphisms of MHC region related to the immune system in commercial broiler and layer chickens. <br />METHODS: One hundred blood samples were taken from commercial broiler and layer chickens and genomic DNA was extracted by salting out method. The allelic polymorphisms were investigated in B-L, B-F and B-G loci using PCR-RFLP and <em>MspI</em> enzyme. <br />RESULTS: For two commercial broiler and laying populations, in the 374 bp locus of B-L, only BB genotype was detected but in the 1048 bp locus of B-F, two genotypes of CG and GG were identified in broiler chickens. The C allele contained four bands of 515, 410, 75 and 47 bp, and the G allele with five bands of 410, 302, 213, 75 and 47 bp. In B-G (401 bp) locus, three genotypes of MM, MN and NN and two alleles of M with one band (401 bp) and N with two bands (350 and 51 bp) were identified. In total populations, the Shannon information index was calculated to be 0.45 and 0.73 in markers loci of B-F and B-G, and the fixation index values were -0.20 and 0.34, respectively. The highest observed heterozygosity index for B-F and B-G loci was 0.34 and 0.23, respectively. <br />CONCLUSIONS: Considering the confirmation of the presence of polymorphism in two loci of the B-F (in commercial broiler population) and B-G (in commercial broiler and layer populations), these sites can be used as genetic marker in breeding programs to increase resistance to diseases.زمینۀ مطالعه: ناحیه مجتمع عمده پذیرش بافتی (MHC) مرغها در صفات تولیدی، پاسخهای ایمنی، مقاومت به بیماریهای عفونی و روابط فیلوژنتیکی، دارای اهمیت زیادی است.<br /> هدف: این تحقیق به منظور بررسی چندشکلیهای تک نوکلئوتیدی ناحیه ژنی MHC مرتبط به سیستم ایمنی در مرغهای تجاری گوشتی و تخمگذار انجام گرفت.<br /> روشکار: در این تحقیق یکصد نمونه خون از مرغهای تجاری گوشتی و تخمگذار اخذ و DNAی ژنومی به روش شستشوی نمکی استخراج شد. چندشکلیهای آللی در جایگاههای ژنی B-L، B-F و B-Gبا استفاده از تکنیک PCR-RFLP و آنزیم <em>Msp I</em> بررسی شد.<br /> نتایج: برای دو جمعیت تجاری گوشتی و تخمگذار برای جایگاه تکثیری 374 جفت بازی B-L<em>، </em>تنها ژنوتیپ BB اما در جایگاه ژنی 1048 جفت بازی B-F، دو ژنوتیپ CG و GG فقط در مرغهای تجاری گوشتی شناسایی شد. در این جایگاه ژنی آلل C شامل باندهای 515، 410، 75 و 47 جفت بازی و آلل G دارای باندهای 410، 302، 213، 75 و 47 جفت بازی بودند. در جایگاه ژنی 401 جفت بازی B-G، سه ژنوتیپ MM، MN و NN و دو آلل M شامل یک باند 401 جفت بازی و آلل N دارای دو باند 350 و 51 جفت بازی مورد شناسایی قرار گرفت. در کل جمعیتها، شاخص اطلاعات شانون در دو جایگاه ژنی B-F و B-G به ترتیب 45/0 و 73/0 و شاخص تثبیت به ترتیب 20/0- و 34/0 محاسبه شد. بیشترین مقدار شاخص هتروزیگوسیتی مشاهده شده برای جایگاههای ژنی B-F و B-G به ترتیب 34/0 و 23/0 برآورد شد.<br /> نتیجهگیری نهایی:با توجه به تأیید وجود چندشکلی در دو جایگاه ژنی B-F(در جمعیت مرغ تجاری گوشتی) و B-G(در جمعیتهای مرغهای تجاری گوشتی و تخمگذار)، میتوان از این جایگاهها به عنوان نشانگر ژنتیکی در برنامههای اصلاح نژادی جهت افزایش مقاومت به بیماریها استفاده کرد.https://jvr.ut.ac.ir/article_74137_0ba5361d124cc9c0bee2e783b8a93ebe.pdf