دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-مطالعه تجربی اثرات التیامی هیالورونات سدیم در جراحات وتر خم کننده عمقی بندهای انگشت اسب16715FAدکتر کامرانسرداریدکتر ایرجنوروزیاندکتر احمدرضاموثقیدکتر سارنگسروریدکتر رنی ونویرنJournal Article19700101Sodium hyaluronate reduce adhesions after tendon repair in rodents and dogs, and has been no reports in people. To evaluate its effect on tendon healing in horses and to compare It with compound of similar viscoelastic properties, a study was performed on 8 horses, using a model of ZigZag splitting injury in DDFT. Eight clinically normal horses were randomly divided into 2 groups under general anaesthesia tendon splitting was performed in ZigZag form in DDFT in one forelimb in all horses. Ulterasonographic examination after tendon splitting was performed and confirmed the same injuries in all tendons. Group A horses had sodium hyaluronate (NaH) gel (10mg /ml) into the site of injury every other days for five successive days. Group B horses had methylcellulose
(MeS) gel Injection at the same site. Serial ultrasonographic
examination was perfomed In 2 groups at 7, 14, 21, 28 and 60
days after last intralesional Injection. Horses were euthanatized
after 14 weeks of stall rest Ultrasonographic evaluation revealed
Improved tendon healing after NaH injection (P < 0.05).
Histologically, the DDFT from the Nail treated limbs had reduced
inflammatoiy cells Infiltration, Improved tendon structure and less
intertendinous hemorrhage, treatment with MeS had no significant
effect on tendon healing. Sodium hyaluronate, administered
intralesionally appears to have a pharmacuetically beneficial action
in this model of tendonitis.هیالورونات سدیم موجود در مایع مفصلی به عنوان فاکتوری که منجر به کاهش چسبندگی پس از التیام اوتار مطرح می باشد، در جوندگان و سگ گزارش و به ثبت رسیده است. اطلاعاتی در این زمینه در انسان در دسترس نمی باشد. در این مطالعه اثرات التیامی هیالورونات سدیم در جراحات اوتار خم کننده اسب در مقایسه با اثرات محلول متیل سلولز با ویسکوزیته مشابه بررسی شده است. تعداد 8 رأس اسب به ظاهر سالم با سنی بین 4 تا 9 سال و وزنی بین 320 تا 430 کیلوگرم مورد استفاده قرار گرفتند. در هر یک از اسبها و تحت بیهوشی عمومی در اندام حرکتی قدامی چپ و در قسمت میانی وتر خم کننده عمقی بندهای انگشت (DDFT) با استفاده از روش اسپلیتینگ (Splitting) به صورت زیگزاگ (zig-zag) جراحاتی ایجاد گردید. پس از گذشت 24 ساعت جراحت ایجاد شده به کمک سونوگرافی مورد تأیید قرار گرفته و اطلاعات لازم شامل درصد ضایعه،قطروتر،سطح مقطع عرضی وتر و میزان اکوژنیسیته در قسمت آزرده ثبت شد.حیوانات به صورت تصادفی به دو گروه چهار رأسی تقسیم شدند. در گروه اول هیالورونات سدیمmg/ml)10) در طول ضایعه یک روز در میان یکمرتبه و به مدت 5 نوبت متوالی تزریق گردید و در گروه دوم از ژل متیل سلولز و به همان شیوه گروه اول استفاده شد. سونوگرافی به صورت متوالی و در روزهای 7 ، 14 ، 21 ، 28 و 60 از اندام حرکتی انجام و مورد مطالعه قرار گرفت. پس از 14 هفته حیوانات معدوم شدند و از ناحیه اوتار به شکل متعارف نمونه برداری انجام شد. نتایج سونوگرافی روند التیامی سریعتر و بهتری را در گروه هیالورونات سدیم نشان داد (05/0p<). همچنین یافته های آسیب شناسی در حیوانات گروه اول که تزریق هیالورونات سدیم در آنها انجام شده بود. کاهش هجوم سلولهای آماسی و خونریزیهای داخلی وتر را به طور چشمگیر نشان داده و شکل پذیری مجدد ساختارهای طبیعی وتر را آشکار ساخت. در گروه دوم که متیل سلولز دریافت نموده بودند شواهد معنی داری دال بر التیام وتر به دست نیامد. با توجه به یافته های حاصله از این مطالعه مشخص گردید، که تزریق داخل وتری هیالورونات سدیم میتواند به طور معنی داری به التیام جراحات اوتار خم کننده اسب کمک کند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-تعیین مقادیر هماتولوژیکی گوسفندان بظاهر سالم لری بختیاری16716FAدکتر غلامرضا نیکبختبروجنیمحمدعلیطالبیJournal Article19700101Haematological values can help clinicians and experts for diagnosis of disease and some other researches (eg. breeding management). We tried to get some haematological values of Lori - Bakhtiari sheeps and found some effects of different conditions on these .‘values. Fordetermination the weaning, season, sex, and kind of birth effects on RBC , WBC, MCV, MCH, MCHC, PLT and differentiation table, we examined blood samples from 281 lambs, 180 rams and 582 ewes. These samples were examined by ‘Technicon Haematology One (H1) instrument. RBC, WBC, MCV, and differentiation table had significant differences between pre and post weaning. Season had cosidarble effects on haematological values of rams and ewes. Age affected WBC, RBC, HCT values of rams and WBC, Hb, and PLT values of ewes. Sex effects on neutrophils, monocytes and eosinophils values were significant. Most parameters of lambs differed with matured sheep.تعیین مقادیر هماتولوژیکی یکی از مهمترین فعالیتهای آزمایشگاهی است که به طور روزمره جهت ارزیابی و تایید تشخیص بیماریها مورد استفاده قرار می گیرد . رواج گوسفندداری و شیوه کوچ نشینی در استان چهارمحال و بختیاری،باعث گشته که حجم عمده ای از مراجعات درمانگاههای دامپزشکی به گوسفندان بومی اختصاص یابد. بنابراین لازم به نظر میرسید که تابلوی خونی معتبری از این گوسفندان ارایه گردد تا از یکسو مورد استفاده دامپزشکان قرار گیرد و آنان را در تشخیص مطمئنتر بیماریها یاری نماید و از سوی دیگر با توجه به توفیقهایی که در خصوص اصلاح نژاد گوسفندان لری بختیاری در طی چند سال اخیر به دست آمده است،این تحقیق گامی در جهت پیشبرد اهداف اصلاح نژاد گوسفند بردارد . در تحقیق بر روی مقادیر هماتولوژیکی 281 رأس بره و 180 رأس قوچ و 582 رأس میش لری بختیاری مشاهده شد که تعداد گلبولهای قرمز و سفید و مقدار MCV و درصد لمفوسیتها ومنوسیتها و ائوزینوفیل ها در بره ها اختلافات معنی داری در زمانهای قبل و پس از شیرگیری دارند. اثرات فصل بر روی مقادیر هماتولوژیکی قوچها و میشها قابل توجه بود. اثرات سن در قوچها بیشتر بر روی گلبول سفید ، گلبول قرمز و هماتوکریت و در میشها بر روی گلبولهای سفید ، هموگلوبین و پلاکتها بود . اثرات جنس روی مقادیر نوتروفیل ها ، منوسیت ها و ائوزینوفیل ها معنی دار بود و بره ها به طور کلی با بالغین در غالب متغیرها تفاوت داشتند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-بررسی تناوب داری میکروفیلتر دیروفیلاریا ایمی تیس در خون یک قلاده سگ در تهران16717FAدکتر علیاسلامیدکتر بهناممشکیJournal Article19700101In order to study the periodicity of microfilaria of Dirofilario immitis in a dog naturally infected with this parasite, blood samples are taken from saphen or cephalic vein in every hours of 3 consecutive days and night (72 times). The blood samples were examined by using modified knott method. Our finding revealed a nucturnal periodicity for D. immitis. The highest number of microfilariae was seen at 23 PM. and the lowest at 10 AM. The mean number of microfilariae in day time between 7 AM. to 18 PM. was 6693 comparing with 11906 at dark time of a day. (18 PM. to 7 AM).بررسی وجود یا عدم وجود تناوب ظهور میکروفیلر در خون یک قلاده سگ در اطراف تهران که به طور طبیعی مبتلا به دیروفیلاریا ایمی تیس بود(بعد از تشخیص تفریقی میکروفیلر آن از سایر میکروفیلرهای موجود در خون سگ) نشان داد که نوعی تناوب شبانه وجود دارد . از یک قلاده سگ به مدت سه شبانه روز هر ساعت یکبار و در مجموع 72 مرتبه از ورید دست و یا پا خونگیری به عمل آمد. نمونه های خون با استفاده از روش تکمیل شده نات آزمایش شد و در هر نوبت تعداد میکروفیلرها در یک سانتیمتر مکعب خون شمارش گردید. اگر چه میکروفیلر دیروفیلاریا ایمی تیس در تمام مدت شبانه روز در خون دیده شد. ولی در ساعتهای مختلف تعداد آنها متفاوت بود. به طور کلی از ساعت 17 بعدازظهر تا 24 نیمه شب افزایش می یافت و از ساعت 8 صبح تا ساعت 16 بعدازظهر سیرنزولی داشت به طوری که براساس میانگین سه شمارش میکروفیلر در سه شبانه روز حداکثر تعداد میکروفیلر(14900) در ساعت 23 شب و حداقل (4597) در ساعت 10 صبح مشاهده گردید.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-سنجش میزان طبیعی پارامترهای مهم بیوشیمیایی سرم خون در گوسفندان بظاهر سالم نژاد قزل16718FAدکتر علیمجابیدکتر ملیحه عباسعلیپورکبیرهدکتر شهاب الدینصافیدکتر سعیدبکاییدکتر تابندهشریعتیJournal Article19700101In this study 106 heads apparently normal, Ghezel sheep breed f rorn National Animal Research Institute , were randomly chosen and divided into five groups of pregnant and Non - preg. ewes
rams, lactating male and female lambs. The values of total protein, albumin, globulin, albumin / globulin ratio creatlnlne, glucose, urea, uric acid, cholesterol, alanine aminotransferse (ALT), aspartate aminotransferase (AST) , sodium potassium were measured , also the effects of age, weight and sex on the above mentioned ‘arameters were calculated and the mean values ± of the studied arameters were determind as following total protein 7.08 ± 0.08 gr /dl, albumin: 3.14 ± 0.06 gr /dl, globulin: 3.99 ± 0.31 gr/dl, A /G ratio :0.80 ± 0.12 creatinine: 1.43 ± 0.03 mg/dl, glucose : 48.70 ± 0.53mg / dl, urea: 36.39 ± 0.90 mg / dl. uric acid:2.08 ± 0.14 mg/dl, cholesterol: 73.58 ± 2.9omg/dl, ALT :22.46 ± 0.70 U/L, AST:74.40 ± 2.25u/l ,sodium:
potassium : 149.57 ± 2.12 meq / L, potassium : 5.13 ± 0.16 meq / L. Using the ANOVA and Tukey’s test, the effects of age and sex on the studied parameters were determined. Studentt test was used to identify the significant differences between male and female groups in the studied parameters. There was a significant difference between serum levels of albumin, uric acid and potassium levels in the male and female groups.برای استفاده از پاراکلینیک در تشخیص بیماریها، ابتدا باید فعالیت طبیعی اندامها و بافتها و مقادیر طبیعی پارامترهای موجود در مایعات بیولوژیک بدن به طور دقیق تعیین و اندازه گیری شود تا با به دست آمدن مقادیر غیرطبیعی،ارزیابی فعالیت نابهنجار اعضا و بافتها در حالت بیماری ممکن گردد. لذا اندازه گیری و به دست آوردن مقادیر طبیعی پارامترهای بیوشیمیایی در دامهای سالم اهمیت زیادی دارد . در این بررسی ، تعداد 106 رأس گوسفند بظاهر سالم قزل از موسسه تحقیقاتی حیدرآباد به طور تصادفی انتخاب و به 5 گروه آزمایشی ، گروه 1 (میشهای آبستن) ، گروه 2 (میشهای شیروار) ، گروه 3 (بره های ماده ) ، گروه 4 (قوچ) و گروه 5 (بره های نر) تقسیم شدند و از آنها خونگیری به عمل آمد.سپس پارامترهای بیوشیمیایی پروتئین تام،آلبومین،گلوبولین،نسبت آلبومین به گلوبولین (A/G) ،کراتینین،گلوکز،اوره،اسیداوریک،کلسترول،آلانین آمینوترانسفراز(ALT)،اسپارتات آمینوترانسفراز(AST)، سدیم و پتاسیم اندازه گیری و مقادیر میانگین ± انحراف معیار آنها به شرح زیر تعیین گردید:پروتئین تام :gr/dl08/0± 08/7 ، آلبومین : gr/dl06/0± 13/3 ، گلوبولین gr/dl43/0± 4 ، نسبت A/G: 17/0±81/0 ، کراتینین : mg/dl03/0± 43/1 ، گلوکز: mg/dl53/0± 70/48 ، اوره: mg/dl90/0± 39/36 ، اسید اوریک : mg/dl14/0± 08/2 ، کلسترول: mg/dl90/2± 58/73 ، آلانین آمینوترانسفراز: U/L 70/0 ± 46/22 ، آسپارتات آمینوترانسفراز:U/L 25/2 ± 40/74 ، سدیم : 12/2 ± 57/149 و پتاسیم : 16/0 ± 13/5 با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) وروش توکی (Tukey) ، اثر سن بر روی پارامترهای اندازه گیری شده ،تعیین گردید. با استفاده از آزمون student “t” بین دو جنس نر و ماده در خصوص میزان پروتئین تام،کراتینین،گلوکز،اوره،کلسترول و سدیم سرم خون اختلاف معنی دار وجود نداشت ولی در میزان آلبومین،اسید اوریک و پتاسیم سرم خون اختلاف معنی دار مشاهده شد(05/0p<) . ضرایب همبستگی بین سن ، وزن و پارامترهای اندازه گیری شده در دو جنس نر و ماده و مجموع دو جنس اندازه گیری گردید.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-جداسازی و شناسایی گونه های غالب ویبریو در میگوهای پرورشی
تعدادی از کارگاههای پرورش میگوی حله بوشهر16719FAدکتر مهدیسلطانیدکتر شاپورکاکولکیدکتر مهران آوخکیسمیJournal Article19700101To study the role of Vibrio bacteria as probable agents associated with currently occurence of mortality in farmed prawn of Heleh station in Busher, 215 moribund or freshly dead Peneaus indicus (94 samples) and P. semisulcatus (70 samples) were obtained from 10 reared ponds. The bacteriological examination resulted in isolation and identification of 164 isolates of Vibrio consisting of V.
parahaemolyticus (29.2 %), V. harveyi (21.9 %), V. alginolyticus (21.9 %), V. anguillarum (9.75 %) and Vibrio sp, (17 %). These bacterial isolates were sensitive to chloramphincol, cephalotin and oxytetracycline but not to ampicilin and penicilin.به منظور مطالعه علل احتمالی باکتریایی (ویبریوها) تلفات در کارگاههای میگو حله بوشهر،طی ایام مرداد تا آذر 1376 از تعداد 215 نمونه میگوی سفید هندی (penaeus indicus) و ببری سبز(penaeus semisulcatus) بیمار یا تازه تلف شده نمونه برداری،کشت باکتریایی و شناسایی باکتریهای جداسازی شده به عمل آمد. از 164 نمونه باکتریایی به دست آمده و متعلق به جنس ویبریو،تعداد 48 نمونه ( 20/29 درصد) ویبریوها روی (vibrio harveyi) ، 36 نمونه (9/21 درصد ) ویبریوآلجینولیتیکوس(vibrio alginolyticus) 26 نمونه (75/9 درصد ) ویبریو آنگوئیلاروم(vibrio anguilarum) ، و 28 نمونه (17 درصد) دیگر متعلق به گونه های ناشناخته ای از این جنس بوده است. در آزمایش آنتی بیوگرام به روش دیسک،اکثر ارگانیسمهای باکتریایی مذکور به کلرامفنیکل،سفالوتین و اکسی تتراسایکلین حساس،اما به پنی سیلین و آمپی سیلین مقاوم بودند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-مقایسه ایمنی زایی پنج برنامه مختلف واکسیناسیون علیه بیماری گامبورو16720FAنریمانشیخیمحمد حسن بزرگمهر یفرددکتر عبدالمحمد حسنیطباطباییJournal Article19700101بیماری عفونی بورس (IBD) یک بیماری حاد و بشدت واگیردار ویروسی مخصوص جوجه های با سن کم می باشد. برای ارزیابی ایمنی زا بودن دو نوع واکسن زنده و یک نوع واکسن کشته روغنی ، پنج برنامه مختلف واکسیناسیون در گله های پولت تخمگذار تجاری طراحی شد. در دو مقطع سنی 22 و 36 روزگی جوجه ها به ویروس بیماریزای با حدت زیاد IBD در شرایط کنترل شده آلوده گردیدند و میزان تلفات در بین این پنج روش مقایسه شد. بدین ترتیب مشخص شد که بین میزان تلفات در پنج روش مختلف واکسیناسیون علیه گامبورو در سن 22 روزگی تفاوت معنی دار وجود نداشته ولی در سن 36 روزگی ، جوجه هایی که واکسن روغنی به همراه واکسن زنده مصرف کرده بودند میزان تلفاتشان از جوجه هایی که تنها واکسن زنده مصرف نموده بودند کمتر بوده است.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-بررسی سیمای بیوشیمیایی آنزیمهای سرم خون اسبچه خزر مینیاتور و مقایسه آن با اسب عرب ایرانی16721FAدکتر ملیحه عباسعلیپورکبیرهدکتر ناهیداطیابیدکتر علیمجابیدکتر محمدقلینادعلیاندکتر ایرجنوروزیاندکتر پروانه خضرایینیادکتر محمد قدیریابیانهJournal Article19700101A biochemical survey was conducted to provide a reference value of Miniature Caspian pony’s blood serum profiles, and also comparing with those of Iranian Arab horse. Blood samples were taken from 94 clinically healthy Caspian ponies and 18 Iranian Arab horses. All animals were divided into 4 age related groups. Group 1, 0 - 36 months old, group 2, 37 - 72 months old, group 3, 73 - 108 months old and group 4, over 109 months old. Comprehensive statistical studies were based on results considering the age, sex and breed. The values of ALP, Ck, LDH were higher in Caspian pony than in Iranian Ara1 horse, but serum amylase is higher in Arab horse. Those significant differences were found among the mares of two breeds, but there were no differences in value of Ck among the stalions. Sex related differences were found in value of AST and AIP which were higher in mares than stalions. There were age related differences in values of AST, ALP and LDH which were higher in younger animals and decrease with age, but serum animals and lipase were lower in younger mares and increase with age. Reference values of normal serum enzymes, (AST, ALT, GOT, ALP, CK, LDH , Amylase and Lipase) for Caspian pony are respectively 302.70 ± 5.91, 11.86 ± 0.58, 12.39 ± 0.30, 414.67 ± 12.47 , 235.91 ± 13.50 , 413.37 ± 15.01
10.91 ± 0.42 and 12.34 ± 0.56 for Iranian Arab horse are respectively 309.33 ± 10.04, 12.11 ± 0.52, 11.89 ± 0.61, 257.94 ± 25.01 , 176.61 ± 13.32 , 302.17 ± 21.03
13.89 ± 1.18 and 12.72 ± 1.12.به منظور ارایه سیمای طبیعی فعالیت آنزیمهای سرم خون اسبچه خزر مینیاتور و مقایسه آن با اسب عرب ایرانی،از 94 رأس اسبچه خزر و 18 رأس اسب عرب سالم خونگیری به عمل آمد. میزان فعالیت هشت آنزیم سرم خون شامل LDH, CK , GGT , ALP , ALT , AST آمیلاز و لیپاز مورد سنجش قرار گرفت. اسبها در چهار گروه سنی صفر تا 36 (گروه 1) ، 73 تا 108(گروه 3) و بزرگتر از 109 ماه به بالا (گروه 4) ، طبقه بندی شدند و مطالعات آماری بر روی نتایج حاصل با توجه به سن و جنس و نژاد انجام گردید. میزان طبیعی فعالیت آنزیمهای اندازه گیری شده براساس دامنه (حداقل و حداکثر) و میانگین به اضافه و منهای خطای معیار ارایه شده است . میزان فعالیت ALP , CK و LDH در اسبچه خزر بیشتر از اسبهای عرب ایرانی بود ولی مقدار آمیلاز سرم در اسب عرب بیشتر از اسبچه خزر بوده و دارای اختلاف آماری معنی دار است (05/0P<) . اختلاف فوق بین مادیانها ونریانهای دو نژاد به استثنای میزان CK که در نریان دو نژاد اختلاف ندارد می باشد. میزان فعالیت آنزیمهای ALP , AST و LDH در سنین پایین بیشتر بوده و با افزایش سن کاهش می یابند. در مقابل میزان آمیلاز و لیپاز در جوانها کمتر بوده و با افزایش سن افزایش می یابد .دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-ارزیابی ماهیان مولد ماده کپور نقره ای برای اصلاح نژاد16722FAدکتر قباد آذریتاکامیدکتر رضاشهیدیمهندس افشینعادلیJournal Article19700101In order to estimation of best bloodstocks of Silver carp for selection breeding, biometery and reproductive measurement were conducted on 186 of females spawners. Amongst it, 9 spawners were selected for next studies. The measured parameters were contained such as total length, standard length, body weight, Fulton’s index, body height and ratio of thickness, length of head and age. After artificial insemination of bloodstocks, the characteristics of eggs and incubation phases, the ovary weight. working and relation fecundity the number of hatched eggs and resulted larvae were studied. Each spawners were separately expended all stages of artificial propagation. For measuring the condition factor of fingerlings the resulted larvae had grown in separate earthem ponds. In attention to available data for favourable spawners in the ages of 5+ , 6+ 7+ the survey was conducted on these 3 age categories which respectively had a Fulton’s index of k <2.2 , k <2 , 2< K <2.2 . The spawners with Folton’s index more than 2.2 had preference in healthy and survival rate and other factors which ordinaly is selected for good female spawners.برای شناخت بهترین مولدهای ماده کپور نقره ای بر روی 186 مولد ماده ، ریخت سنجی و اندازه گیری صفات تولید مثلی انجام شد. و از میان آنها 9 مولد براساس ضریب چاقی جهت بررسیهای بعدی انتخاب شدند. پارامترهای اندازه گیری شده عبارت اند از : طول کل ، طول استاندارد ، وزن بدن ، ضریب فولتون ، ارتفاع بدن ، نسبت فربهی بدن ، طول سر و سن ، پس از تکثیر مصنوعی مولدین مشخصات تخمها و مراحل انکوباسیون شامل میزان باقیماندگی تخم در دوره انکوباسیون ، وزن تخمدان ، هم آوری کاری ، هم آوری نسبی ، درصد تخمهای لقاح یافته و لاروهای حاصل بررسی شدند. در مورد هر مولد ماده عملیات تکثیر مصنوعی به طور مجزا انجام گرفت. لاروهای حاصله در استخرهای خاکی جداگانه جهت تعیین کیفیت بچه ماهیان تا مرحله انگشت قد ، پرورش داده شدند. با توجه به اطلاعات موجود مبنی بر مناسب بودن مولدین +5 ، +6 و +7 ساله بررسی روی این سه رده سنی که به ترتیب مولدین مربوطه ضریب فولتون معادل 2/2K> ، 2K< و 2/2<K<2 داشتند صورت گرفت . مولدین با ضریب فولتون بیشتر از 2/2 نسبتاً از لحاظ سلامتی و بقاء و سایر مواردی که در گزینش مولد ماده خوب در نظر گرفته میشود برتری داشتند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-اثر آتی پامزول مهاری آگونیست های آلفا دو روی درجه حرارت بدن و ضربان قلب در بز16723FAدکتر سید محمدفقیهیJournal Article19700101The effects of ? 2 - agonists detomidine at the dose rate (0.4 1ug / kg / min over 10 min), medetomidine (0.2/Ag / kg / min over 10 min) and romifidine (0.4 µg / kg / min over 10 mm) were studied in goats. The drugs induced decreases in body temperature and bradycardia. The drop in body temperature induced by ?2 - agonists was preventend by atipamezole pre - treatment, whereas the induced bradycardia was not modified by this ? 2 - antagonist.اثرات آگونیست های آلفا دو(2? ) : دتومیدین (به میزان 4/0 میکروگرم به ازاء هر کیلوگرم در دقیقه برای مدت 10 دقیقه) مدتومیدین ( به میزان 2/0 میکروگرم به ازاء هر کیلوگرم در دقیقه برای مدت 10دقیقه) در بز به عنوان مدل تحقیقاتی مورد مطالعه قرار گرفتند. این داروها موجب کاهش درجه حرارت بدن و کاهش ضربان قلب گردیدند. افت درجه حرارت بدن توسط آگونیست های آلفا دو(2? ) با پیش درمانی آتی پامزول خنثی شده ، در حالی که کاهش ضربان قلب حاصل شده ، توسط این آنتاگونیست آلفا دو (2? ) تغییر نمیکند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-بررسی پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون ماهی کپور نقره ای در مسمومیت باتری کلروفن16724FAدکتر سعیدنظیفیدکتر فریدفیروزبخشدکتر محمدبلوکیJournal Article19700101To evaluate the effects of intoxication with trichlorofon on serum biochemical parameters, an experiment was conducted with 60 Silver carp. Experimental fish were divided into 3 different groups:
control group (n = 12), intoxicated group with 0.25 ppm of trichlorofon (n = 24) and intoxicated group with 1 ppm of trichlorofon (n = 24). Blood samples were collected before the administration of trichlorofon for obtaining control values. Following the administration of trichlorofon, blood samples were collected 5 times at 0 , 12 , 24 , 36 and 48 hours post administration. Following the intoxication with 0.25 ppm of trichlorofon, there was no significant difference in any of the serum biochemical parameters. After the intoxication with 1 ppm of trichlorofon the concentration of inorganic phosphorus and the activites of AST, ALT and ALP significantly increased (P <0.05) However, the concentration of total protein, albumin, sodium and blood urea nitrogen significantly decreased (P < 0.05). Following the intoxication with 0.25 ppm and 1 ppm of trichlorofon , in different times of post intoxication. there was no significant difference in any of the biochemical parameters. No significant interaction was observed between dose and time of post intoxication with trichiorofon. This study showed that intoxication with trichlorofon can have profound effects on some serum biochemical parameters of Silver carp.به منظور بررسی اثر تری کلروفن بر روی پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون ماهی تعداد 60 ماهی کپور نقره ای انتخاب و به سه گروه شاهد(12 عدد) و مسموم شده با دوزهای ppm25/0(24عدد) و ppm1(24عدد) تری کلروفن تقسیم شدند. در مورد گروههای مسموم شده با دوزهای ppm25/0 و ppm1 تری کلروفن در زمانهای صفر (شاهد) ،12 ، 24 ، 36 و 48 ساعت پس از مسمومیت تجربی خونگیری به عمل آمد. در هر نمونه از سرمها ، غیرالکترولیتها (پروتئین تام ، آلبومین ، گلوبولین تام ، گلوکز ، اسید اوریک ، ازت اوره خون و کراتینین ) ،الکترولیتها (سدیم ، پتاسیم ، کلر ، کلسیم و فسفر) و آنزیمها AST , ALT) وALP) اندازه گیری شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که بین گروه شاهد و گروههای مسموم شده با دوزهای ppm25/0 و ppm1 تری کلروفن از نظر پروتئین تام ، آلبومین ، ازت اوره خون ، سدیم ، فسفر ، AST , ALT وALP اختلاف آماری معنی دار وجود دارد (05/0p<) . بین گروه شاهد و گروه مسموم شده با دوز ppm25/0 تری کلروفن از نظر هیچ یک از پارامترهای بیوشیمیایی سرم اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد . به این معنی که با دوز ppm25/0 تری کلروفن هیچ تغییر معنی داری در پارامترهای بیوشیمیایی سرم ماهی کپور نقره ای رخ نداد. با افزایش دوز سم به ppm1 ، افزایش معنی داری در غلظت فسفر سرم و فعالیت آنزیمهای AST , ALT وALP سرم و کاهش معنی دار در غلظت پروتئین تام ، آلبومین ، ازت اوره خون و سدیم سرم مشاهده شد (05/0p<) . پس از ایجاد مسمومیت با دوزهای ppm25/0 و ppm1 تری کلروفن در زمانهای مختلف پس از مسمومیت در مورد هیچیک از پارامترهای بیوشیمیایی سرم اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد .در این پژوهش،هیچگونه اثر متقابلی بین دوز سم تری کلروفن و زمانهای مختلف پس از تجویز سم در مورد هیچیک از پارامترهای بیوشیمیایی سرم به دست نیامد. به طور خلاصه ، تری کلروفن در دوز ppm 1 اثرات قابل توجهی بر روی پارامترهای بیوشیمیایی سرم ماهی کپور نقره ای دارد .دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-بررسی پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون بلدرچین برحسب سن و جنس16725FAدکتر سعیدنظیفیدکتر پروانه خضرایینیادکتر حمیدرضاقیصریJournal Article19700101Blood samples were collected from wing vein of 110 Japanese quails according to their age (< 1, 3 , 5, and> 5 weeks) and sex. Age had a significant effect on the concentrations of total protein, albumin, cholesterol and inorganic phosphorus (P < 0.05) as with the increase in age, there was an increase concentration in total protein and cholesterol and a decrease in albumin and inorganic phosphorus. There was no significant difference in any of the serum biochemical parameters of male and female quail’s blood.به منظور بررسی پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون بلدرچین، نمونه های خون از 110 قطعه بلدرچین در سنین زیر یک هفته ، 3 هفته ، 5 هفته و بیش از 5 هفته و دو جنس نر و ماده تهیه و آزمایش شدند. سن بر روی غلظت پروتئین تام ، آلبومین ، کلسترول و فسفر سرم اثر معنی دار دارد (05/0p<) به طوری که با افزایش سن ، غلظت پروتئین تام و کلسترول سرم افزایش و غلظت آلبومین و فسفر سرم کاهش یافتند. جنس بر روی هیچیک از پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون اثر معنی دار نداشت.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-گزارش یک مورد شیوع و سازش پذیری کک انسانی در یک مزرعه مرغ مادر در حومه تهران16726FAدکتر حمیدرضاحدادزادهدکتر زاهد شیخعباسیJournal Article19700101In a breeder farm near Tehran, severe infestation to fleas was observed. The thicker the lifter, the more was the infestation rate. Morphological charactristics of the flea were those related to human flea. (P. irritans). Although based on reports and parasitology text, fleas. have, in principle, the charactristic of polyhemophagia and P. irritans live on the blood of other hosts, besides hurnanbeings, this occurs on poultry occasionally. the severity of infestation in some hail was to the extent that the farm workers and even the dwellers around the farm were severly infested. Finding suggested that P. irritans lives well on chicken blood. This infestation lessened and went under control after applying regualr insecticide spary (permethrin) and executing hygienic regulation.در یک مزرعه پرورش مرغ مادر در حومه تهران آلودگی شدید به کک مشاهده گردید. شدت آلودگی در سالنهای دارای بستر قطورتر و مرغان مسنتر بیشتر بود. خاصه های ریخت شناسی کک مزبور نشانگر کک انسانی (p.irritans) میباشد. شدت آلودگی در برخی از آشیانه های این مزرعه به حدی بود که کارگران مرغداری و حتی ساکنین اطراف مزرعه را به شدت دچار مشکل کرده بود. تجربیات انجام یافته نشان داد که این کک از خون مرغان به خوبی تغذیه مینمود. این آلودگی از طریق سمپاشی منظم آشیانه و اجرای مقررات بهداشتی فروکش نموده و تحت کنترل قرار گرفت.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-مطالعه ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک پلاکهای پی یر تهی روده ای و
ایلئونی گاومیش در سنین مختلف16727FAدکتر نعیمآلبوغبیشدکتر روزبهپورکارنستودیJournal Article19700101The macroscopic studies showed that buffalo small intestine contain two types of peyer’s patches ie. discrete peyer’s patches in the total lenght of Jejunum - ileam (JPP) and a single continuous ileal peyer’s patche in the terminal part of ileum (IPP). The JPP have elliptical shapes and were scattered on mucosal surface of jejunum - ileum. The number of JPP in the cranial part were more than termiani part (P <0.05). The area of JPP in the terminal part of jejunum- ileum in 3-4 years old were more than 6-24 months old (P <0.05). The ileal peyer’s patche was well developed in 6 - 18 months old and after this age, the regression was started, as in macroscopic observations only a few folds were seen in 24 months old and there was no evidence of ileal peyer’s patche in 2.5 years old. The microscopic studies showed that the JPP consisted of pear shape follicles which mainly had placed in submucosa and some of them
had extended to the lamina propria. The interfollicular space were occupy by diffuse lymphoid tissue, There were not seen any regression in the follicles of the JPP in different ages. The IPP consisted of long - sac shape follicles which mainly had placed in submucosa and they rarely penetrated to the lamina propria. The more intersting finding was the regression of IPP, as the number and size of follicles were decreased by age. This regression was more significant in 3- 4 years old buffalo as only a few dispersed follicles were seen in this age.نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد که روده کوچک گاومیش دارای دو نوع پلاک پی یر: یکی پلاکهای پی یر ناپیوسته تهی روده ای و دیگری پلاک پی یر پیوسته و فرد ایلئونی می باشد. مطالعات ماکروسکوپیک نشان داد که پلاکهای پی یر تهی روده ای ، به صورت برجستگیهای بیضی شکل و پراکنده ای در سطح مخاط تهی روده-ایلئون ودرست در مقابل محل اتصال روده بند قرار دارند. تعداد پلاکهای پی یر تهی روده ای در ثلث ابتدایی تهی روده – ایلئون بیشتر از ثلث انتهایی آن می باشد(05/0p<) . مساحت این پلاکها در ثلث انتهایی تهی روده – ایلئون در رده سنی 4-3 سالگی بیشتر از رده سنی 24-6 ماهگی است (05/0p<) . لیکن پلاک پی یر ایلئونی ، به صورت یک پلاک پیوسته ، فرد و زبانی شکل درست در مقابل محل اتصال روده بند، در سطح مخاط ایلئون مشاهده گردید. این پلاک در رده سنی 18-6 ماهگی رشد و تکامل خوبی یافته و در مطالعات ماکروسکوپیک بوضوح قابل مشاهده بود. ولی پس از این سن با کوچک شدن پلاک آثار شروع تحلیل نمایان شده به نحوی که در سن 24 ماهگی تشخیص ماکروسکوپیک پلاک فقط براساس چینهای باقیمانده در سطح آن امکانپذیر بود. و در سن 5/2 سالگی پلاک ایلئونی در مشاهدات ماکروسکوپیک مشاهده نگردید. مطالعات میکروسکوپیک نشان داد که پلاکهای پی یر منقطع تهی روده ای اجتماعی از فولیکولهای لنفی گلابی شکلی هستند که این فولیکولها عمدتاً در زیر مخاط تهی روده متمرکز شده اند و تعدادی از آنها به لایه پارین نیز کشیده میشوند. فضای بین فولیکولی نسبتاً وسیع این پلاکها توسط یک بافت لنفوئیدی منتشر پر شده است. یافته قابل توجه در رابطه با پلاکهای تهی روده ای عدم مشاهده هرگونه تغییرات ساختاری و تحلیلی در سنین مختلف می باشد. پلاک پی یر پیوسته و فرد ایلئونی اجتماعی از فولیکولهای کیسه ای شکی است که فضای بین فولیکولی کم این پلاک توسط بافت همبند پرشده است . این فولیکولها نیز عمدتاً در زیر مخاط متمرکز بوده و بندرت ممکن است به لایه پارین کشیده شوند. یافته قابل توجه در رابطه با این پلاک مشاهده تغییرات تحلیلی در سنین بعد از 18 ماهگی می باشد به نحوی که در سن 5/2 سالگی تعداد و قطر طولی فولیکولها به طور معنی داری (05/0p<) کاهش می یابد. و در سن 4-3 سالگی فقط چند فولیکول کوچک و پراکنده ای از این پلاک باقی می ماند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-مطالعه و مدلسازی مرحله رشد تأخیری سالمونلاتیفی موریم متأثر از عوامل رشد انتخابی16728FAدکتر افشینآخوندزادهدکتر ودودرضویلرJournal Article19700101The effects of pH (5 to 7.4) , sodium chloride (NaCl, 0.5 to 3%), potassium sorbate (KS, 0.0 to 3%) and temperature (T, 15 to 35°C) on Lag time (Lag) of growth of Salmonella typhimurium in a model broth (Brain Heart Infusion, BHI) were evaluated in a factorial
design study. The lag time of growth of S. typhimurium was affected
significantly (P < 0.002) by the values of KS, pH , T but not by NaC1,
concentration used in this study (p = 0.5). Regression equation was
derived relating Lag to KS , NaC1, T and pH. From this model the
‘alues of predicted Lag time of S. typhimurium can be calculated
from any combination of KS, NaC1, pH and T within the limits
studied (R2 = 0.82).در یک مطالعه چند فاکتوری ، اثرات مقادیر مختلف PH (5 تا 4/7) ، غلظتهای مختلف نمک طعام (5/0 تا 3 درصد) ، سوربات پتاسیم(صفر تا 3/0 درصد) و حرارت نگهداری (15 تا 35 درجه سانتی گراد) بر روی زمان رشد تأخیری (Lagtime) سالمونلاتیفی موریم(Salmonella typhimurium) در محیط مدل برات (Brain Heart Infusion) مورد بررسی وارزیابی قرار گرفت. مدت زمان رشد تأخیری سالمونلاتیفی موریم به طور معنی داری تحت تأثیر مقادیر عوامل رسوبات پتاسیم ، PH و درجه حرارت نگهداری قرار گرفت.(002P<) ولی غلظتهای نمک طعام به کار گرفته شده در این مطالعه تأثیر معنی داری بر روی آن نداشت(5/0=P) بااستفاده از معادله رگرسیون خطی و ترانسفورماسیونهای مناسب ارتباط زمان رشد تأخیری (به عنوان یک متغیر وابسته) با مقادیرPH ،رسوبات پتاسیم،حرارت نگهداری و نمک طعام (به عنوان متغیرهای مستقل) به صورت مدل پیشگو(Predictive model) تهیه گردید.با استفاده از این مدل طول زمان رشد تأخیری در محدوده دامنه مقادیر متغیرهای به کار گرفته شده در این مطالعه با مقدار 82/0=R2 قابل محاسبه و پیشگویی خواهد بود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-شکمپایان آبزی استان کرمانشاهان16729FAدکتر ا... بداشتمنصوریانJournal Article19700101There are some freshwater gastropods involve in the life cycle of parasitic trematodes. Therefore, some of these animals, such as Lymnid snails and planorbid gastropods are very important in term o public health and veterinary. For this reasons, a comprehensive snail search had been undertaken in two successive mollusc surveys in the summer of 1989 & June 1999, repectively. Freshwater
gastropods search done through a grant supported financially bythe Tehran Medical Sciences University, School of Public Health & Institute of Public Health Research and technically in part by the British Natural History Museum & Danish Bilharziasis Laboratory. Wide varieties of shells and aquatic molluscs were collected from different water bodies. Shells and animals of different taxa sorted as much as possible. Shells put into the suitable jars and labelled versus snails killed first in boiling water & / or minthol, then transferred into the container enclosing 70 % ethanol and labeled. Labelling include name of collector, name of locality and date of collection on a piece of tracing paper with a pencil. Study of shells, living mollusc morphology and anatomic characteristics of alcohol materials used for differentiation. During the snail search, 6 prosobranch taxa identified against 7 pulmonated snails including Anisus vortex (L. 1758). and Falsipyrgula bakhtarana nov. sp. contributed as new species for Iran and zoological world, respectivelyتعدادی از حلزوهای آب شیرین در انتقال انگلهایی که اهمیت پزشکی-دامپزشکی دارند به عنوان میزبانان واسط نقش دارند. بدین دلیل در کلیه محیطهای زیست آبی کرمانشاهان که اکثر آنها چشمه(سراب) می باشد. طی دو مرحله یکی در تابستان 1368 و دیگری در بهار 1378 حلزون یابی به عمل آمد.در مراحل جستجوی نرمتنان،صدفها با توجه به محل جمع آوری،تاریخ جمع آوری ومشخصات جمع آوری کننده نشانه گذاری شدند. ضمناً شکمپای زنده را ابتدا با مانتول یا آب جوش کشته ، سپس به داخل ظرفی که حاوی اتانول 70 درصد بود منتقل و همانند مورد بالا نشانه گذاری میشدند. شناسایی حلزونها از طریق مطالعه ریخت شناسی صدف،نرمتن زنده و تشریح نمونه الکلی انجام پذیرفت. طی این حلزون یابی 6 نمونه شکمپای در پوش دار (Prosobranchiata) ، 7 نوع نرمتن ریه دار که چهار گونه آن حلزون لیمنه (ناقل بالقوه فاسیولا) است گزارش میشود. ضمناً دو نمونه نرمتن دو کفه ای (Class Bivalvia) جمع آوری شده است. بالاخره حلزون ریز دیسکی: Annisus vortex (L.1758) گونه جدیدی در ایران و نرمتن Falsipyrgula bakhtarana nov.sp. به عنوان گونه جدیدی گزارش میشود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-ارزیابی بی حسی اپیدورال خلفی با ترکیب زایلازین و کتامین در اسب16730FAدکتر اسدا...کریمانJournal Article19700101The objective of this study was to evaluate the analgesic, sedative and cardiopulmonary effects of epidurally administered ketamine and xylazine combination in the horse. Ten healthy horses (3 stallions and 7 mares) weighing 300 - 350 kg and aged between 6- 12 years selected and the skin of sacrococcygeal region prepared for needle placement. Ketamine with the dose of 1 mg / kg and
xylazine with the dose of 0.5 mg / kg prepared in a syringe and injected in caudal epidural region (C1 - C2). The onset, duration and extent of analgesia evaluated after injection. Heart and respiratory rates and also rectal temperature were recorded on 0,5,15,30,60 minutes after injection. This combination caused excellent analgesia of the tail, perineal region, anus and vulva within 9 ± 2.3 minutes and lasted for more than 120 minutes observation period. Evaluation of analgesia was carried out by pin prick test. Heart rate decreased significantly from baseline after 15 minutes. Respiratory rate also reduced significantly after 30 minutes in comparison to baseline. Rectal temperature did not change significantly. In conclusion the results of this study indicate that caudal epidural administration of the combination of ketamine and xylazine with the above mentioned doses could produce good analgesia of the caudel region with minimal cardio - respiratory effects.این مطالعه روی 10 رأس اسب(3 رأس نر و 7 رأس ماده) با وزنهای 300 تا 350 کیلوگرم و سن بین 6 تا 12 سال انجام شد. داروی زایلازین هیدروکلراید با دوز 5/0میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن و داروی کتامین به میزان 1 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن محاسبه و در یک سرنگ کشیده شده و در فضای اپیدورال واقع بین اولین و دومین مهره دمی تزریق گردید. شروع اثربیحسی در نواحی مختلف دم،پرینه و اطراف فرج و مقعد و همچنین دوام بیحسی ارزیابی و ثبت گردید. در عین حال قبل از تزریق این ترکیب دارویی و همچنین در فواصل زمانی 5 ، 15 ، 30 ، 60 دقیقه پس از تزریق اقدام به ثبت برخی پارامترهای حیاتی مانند تعداد ضربان قلب ، تعداد تنفس و درجه حرارت مقعدی گردید. تزریق توأم این دو دارو در فضای اپیدورال خلفی باعث بیحسی بسیار خوبی در فاصله زمانی متوسط 3/2±9 دقیقه پس از تزریق گردید و این بیحسی بیش از 120دقیقه دوام یافت. در این فاصله هیچگونه عوارض سوء مربوط به این دارو به صورت عمومی مشاهده نگردید. ضربان قلب در دقیقه 15 پس از تزریق و تعداد تنفس در دقایق 30 و 60 پس از تزریق کاهش معنی داری را نسبت به قبل از تزریق نشان داد ولی درجه حرارت بدن پس از تزریق هیچگونه تغییر معنی داری را نشان نداد. نتایج این بررسی نشان داد که تزریق توأم زایلازین و کتامین به میزانهای ذکر شده در فضای اپیدورال خلفی در اسب مطمئن بوده و ضمن ایجاد بیحسی طولانی مدت و مناسب هیچگونه عوارض مشخصی نیز ایجاد نمی نماید .دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-آناتومی گره سینوسی-دهلیزی در قلب بز16731FAدکتر ابوالقاسم نبیپوردکتر سعیدخانزادیدکتر غلامرضامرادیJournal Article19700101Anatomy of the sinu - atrial node was studied in 5 female goats In the goat’s heart, the sinu - atrial node lied 0.18 mm - 0.25 mm beneath the epicardium, at terminal sulcus, near the junction between the cranial vena cava to, lateral wall of the right atrium and the right auricle, its shape was elongated and relatively cone shaped. Its cranial end was near the myocardium of the right auricle and caudal end was near the myocardiurn of atrial wall. The caudal end was narrower than the cranial end. Average of dimensions of the sinu - atral node were 12.75 mm x 1.5 mm x 1.7 mm. Histologically, the sinu - atrial node of goats contained normally a dense collagen frame and the cells with perinuclear clear zone (P) and transitional cells fE) were the principal cells of paranchyma. since these cells contained less myofilbrils than working myocardium , therefore , they were distinctively paler. The “p” cells were bigger than “T” cells and smaller than the ordinary myocardial cells. At the junction between “T” cells and “P” cells intercalated discs were not seen. The sinu - atrial node of goats lacked the central artery, but near the central section and toward the cranial margin there is a distinct arteriole that supplies the node.آناتومی گره سینوسی-دهلیزی قلب در 5 رأس بز ماده بالغ مطالعه شد . در قلب بز گره سینوسی – دهلیزی 18/0 تا 25/0 میلیمتر زیر اپیکارد شیار انتهایی و نزدیک محل اتصال سیاهرگ اجوف قدامی به دیواره جانبی دهلیز راست و گوشک راست قرار داشت. شکل گره بصورت کشیده و تا حدودی مخروطی شکل بود. انتهای قدامی آن نزدیک میوکاردگوشک راست و انتهای خلفی نزدیک میوکارد دهلیز قرار داشت و انتهای خلفی باریکتر از انتهای قدامی بود . میانگین ابعاد گره سینوسی-دهلیزی 75/12 میلیمتر طول ، 5/1 میلیمتر عرض و 7/1 میلیمتر ضخامت بود. از لحاظ بافت شناسی گره سینوسی-دهلیزی قلب بز دارای داربست متراکمی از الیاف کلاژن می باشد و سلولهای ((پی)) و انتقالی سلولهای اصلی پارانشیم هستند. چون این سلولها دارای میزان کمتری میوفیبریل نسبت به میوکارد معمولی هستند،بطور مشخصی کمرنگتر بودند. سلولهای ((پی)) بزرگتر از سلولهای انتقالی و کوچکتر از سلولهای معمولی میوکارد بودند. در محل اتصال سلولهای انتقالی و سلولهای ((پی)) صفحات پلکانی مشاهده نشد. گره سینوسی-دهلیزی بز فاقد سرخرگ مرکزی است ولی در نزدیک ناحیه مرکزی و بطرف حاشیه قدامی یک آرتریول مشخص وجود دارد که گره را خونرسانی می نماید .دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-مطالعه روند رشد ستون مهره ای در زندگی قبل و بعد از نوزادی
در گوسفند16732FAدکتر سید رضاقاضیدکتر صفریغلامیJournal Article19700101این مطالعه روی جنین های 3 ، 4 ، 5 ماهه بره های نوزادو گوسفندان بالغ نژاد مهربان بعمل آمده است. هر گروه سنی شامل 6 حیوان بود. تغییرات رشد تکاملی براساس طول کلی ،ناحیه ای و سگمنتی(قطعه ای) مورد بررسی قرار گرفته است. میانگین طول کلی ستون مهره ای در جنین سه ماهه،19/16± 80/202 میلیمتر ، در جنین چهار ماهه 89/22 ± 00/294 میلیمتر در جنین پنج ماهه 28/37 ± 20/405 میلیمتر، در بره نوزاد 61/30 ± 30/566 میلیمتر و در گوسفند بالغ 27/87 ± 00/1054 میلیمتر می باشد. در تمام گروههای سنی طول ناحیه سینه ای بیشترین مقدار بوده و بدنبال آن نواحی گردنی ، کمری ، دمی و خارجی قرار داشته است. باستثنای جنین پنج ماهه که طول ناحیه دمی بیشتر از ناحیه کمری بوده است. در ناحیه گردنی تمام گروههای سنی C2 طویلترین مهره و C1 کوتاهترین می باشد. در ناحیه سینه ای ، در جنین های سه و چهار ماهه T1 طویلترین مهره می باشد در حالیکه در بقیه گروههای سنی T13 طویلترین مهره است. در تمام گروههای سنی مهره های T6-T8 کوتاهترین می باشند. در ناحیه کمری L6 طویلترین مهره بوده باستثنای گوسفند بالغ که L5 طویلترین است. در حالیکه در تمام گروههای سنی L1 کوتاهترین مهره این ناحیه است . در ناحیه خارجی تمام گروههای سنی S1 طویلترین مهره و S4 کوتاهترین می باشد، باستثنای گوسفند بالغ که S3 کوتاهترین مهره ناحیه خارجی می باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555220000722-پزشکی در هزاره ها16733FAدکتر حسنتاجبخشJournal Article19700101Ever since man acquired knowledge of himself, he became aware of the certain diseases. This is the first step in medical history and medical research, it is as old as man’s thinking. In this article we will express some aspects of a few medical discoveries specially in the last millennium. The most important medical basis was the theory of four humors or four natures established by Hippocrate, Galen and developed by Avicenna and Jorjani. Najib al Ddin Samarghandi one of the greatest iranian physician (Killed in 1221 A.D.) was the first scientist who did not care about this theory. After medical discoveries of Louis Pasteur and other savants the four humors theory abolished totally. Ibn Nafis Gharshi in 1242 about 300 years before Micael Servetus expresed the theory of the pulmonary circulation.
W. Harway (1578-1657) discovered the blood circulation which was a fundamental basis for physiology. Ibn Gof (d. 1336) expressed anastomosis of arterioles and venules via small valves 4 centuries before M. Malpighi. Rhazes (d. 925) for the first time expressed his fermentation theory
900 years before Louis Pasteur, he said that a ferment in the blood is causal agent of smallpox. Pasteur and Koch in 19th century definitely indicated microbial agents of some infectious diseases. Rhazes wrote the first article on the subject of allergy and Biruni (1048 A.D) mentioned an antibody like theory. The use of liver from a rabid dog on a bitten wound preconised by Avicenna (d. 1038) is a practical application of serotherapy and vaccination. Edward Jenner in 1798 found that inoculation of cowpox has immunizing character against smallpox, then the method of vaccination was applicable. Several diseases were controlled after development of microbiological knowledge but new disease like AIDS was appeared with it’s terrible figure. The never ending struggle between patient and disease is still going on. We must prevent the• recurrence of the deadly diseases in man and animals with the best trying and wisdom.انسان از وقتی که اندیشه راپشتیبان خود قرار داد و به خرد ناب روی آورد به چاره جویی بیماریها در خویشتن و حیوانات اهلی شده پرداخت. این آغاز پزشکی است که همراه با آغاز تفکر بشر است . در این مقاله به ذکر چند کشف بزرگ پزشکی بویژه در هزاره دوم میلادی پرداخته و آرزوهایی را برای هزاره سوم بیان میکنیم. مهمترین بنیان پزشکی کهن جهان در نیمه دوم هزاره پیش از میلاد تا ابتدای ربع آخر هزاره دوم میلادی ، نظریات چهار مایه (اخلاط) و چهار سرشت که بوسیله بقراط (460-375 پیش از میلاد) و بعدها جالینوس (201-131 م ) بیان شد و بعدها توسط ابن سینا به خوبی تشریح شد و پزشکی جهان را زیر سلطه خود گرفت. نجیب الدین سمرقندی،پزشک بندگی ایرانی (فوت 618 ه.ق/1221 م ) اولین کسی که به این گونه نظریات توجه نداشت. از قرن هجدهم به بعد خصوصاً با پژوهشهای ارزنده لوئی پاستور(ف 1895) و تعیین رابطه علت و معلولی بین بیماریها و میکروبها نظریات ارکانی و مزاجی ، منسوخ شد. ابن نفیس قرشی(687 ه.ق / 1288 م) پزشک ایرانی الاصل کاشف اصلی گردش کوچک خون است و همین کشف بزرگ را میخائیل سروتوس در 1520 م عیناً در ارش بیان نمود. ابن القف کترکی (685/1336 م) جراح بزرگ مسیحی اردنی مویرگهای خونی راکشف کرد و مالپیگی (1694) با استفاده از میکروسکوپ همان کار را بیان کرد. محمدبن زکریای رازی (313 ه.ق /925 م) برای اولین بار در جهان در زمینه بیماریهای عفونی نظریه تخمیری را بیان کرد و هزار سال بعد پاستور نظریه اصلی میکروبی را به خوبی بیان کرد . البته قبلاً لیدن هوک(1723 م) با میکروسکوپ ساده خود میکروبها و یاخته های خونی را کشف کرده بود. اسپالانزانی و پاستور تولید مثل خودبخودی را مطرود شناختند و این سد راه علم را شکستند . تحقیقات پاستور و ربرت کخ (1910) بسیاری از باکتریهای بیماریزا را شناختند و علم میکروب شناسی و ویروس شناسی پایه گذاری شد. محمدبن زکریای رازی کاشف آلرژی است و ابوعلی سینا(428ه.ق / 1037 م) در کتاب قانون نظریه ای را درباره درمان هارگزیدگان بیان کرد که به نوعی نظریه واکسیناسیون است . ابوریحان بیرونی (440 ه.ق /1048 م) به نوعی فرضیه تولید پادتن را بیان کرد . ادوارد جنر در 1789 م/1213ه.ق بوسیله تلقیح آبله کاری،انسان را در برابر آبله ایمن کرد و پاستور پس از کشف تأثیر باکتریهای تخفیف حدت یافته در ایجاد ایمنی ، این شیوه را واکسیناسیون نامید . کابات و تیزلیوس حدود 900 سال پس از مرگ بیرونی ، پادتنها را به طور بنیانی کشف کردند دانش ایمنی پایه ای محکم از بیولوژی مولکولی گرفت و همه ساله جان عزیز دهها میلیون نفر را نجات میدهد.سرانجام ، فلمینگ در اواخر نیمه اول قرن بیستم پنی سیلین را کشف کرد و در پی آن آنتی بیوتیکها یکی پس از دیگری شناخته شدند و آرزوی هزاران ساله بشر برای سرکوب بیماریهای واگیر به آستانه تحقق رسید ولی مقاومتهای میکروبی در این کار ، خلل ایجاد کرد . در قرن بیستم بنیانهای ژنتیک در باکتریها و سایر موجودات شناخته شد و DNA به عنوان محل خاص سرشتی (ژنتیک) مشخص شد. مهندسی ژنتیک شیوه نوینی است که جهان دانش را دگرگون کرد و نتایج شگرفتر آن در هزاره سوم در انتظار بشر است. AIDS در اوخر قرن بیستم شناخته شد و روزبروز قربانیهای بیشتری می گیرد تا در هزاره سوم چه کند. بیماریهای حیوانی نیز در سده های نوزدهم و بیستم بهتر شناخته شد و در بسیاری از نقاط جهان برخی از آنها را تحت کنترل درآوردند و برخی را ریشه کن کردند،اما هنوز در جهان سوم از گزند آنها در امان نیستیم. هیچکس نمیداند سرنوشت جهان در این هزاره جدید چه خواهد شد . اما اتکاء به دانش و وارستگی نویدهای خوبی برای بشر میدهد. با آهنگ سریع فن آوریهای جدید،در زمینه های زیستی و صنعتی ، جهان سوم روزبه روز وابسته تر میشود. باید به خود آئیم و با کسب دانشهای جدید به طور بنیانی ، کوشش فراوان و کم کردن اتکاء به منابع زیرزمینی هویت جهان ، ملی و علمی خویش را زنده نگه داریم.