دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-بررسی میزان آلودگی سالمونلایی گاوهای ذبح شده در کشتارگاه شهر شیراز و اهمیت بهداشتی آن16775FAدکتر یحییتهمتندکتر معسود حقخواهدکتر شهرامشکرفروشJournal Article19700101Out of 150 carcases cultured 45 (%30/0) were contaminated on one to eight sites with Salmonella. Salmonella was isolated from 94 (%7/0)of 1350 samples examined. Out of these, 7 carcases(4/7%) were contaminated and 28 carcases (18/6%) belonged to infectious cattle or carrier states, and 10 carcases (6/6%) had both Salmonella contamination and infection. Salmonella was isolated from 94 (%7/0) of 1350 samples examined. 21 specimen (22/3%) related to contamination and the others (77/6%) belong to Salmonella infection. According to Kaffman - White Scheme, the isolates were among B, C1 and D1 serogroups. The public health implication of salmonellosis and the role of abattoirs in spreading or controlling infection are discussed.سالمونلوز به عنوان یکی از مهمترین و شایعترین بیماریهای مشترک بین انسان و دام مطرح می باشد که کشتارگاه در کنترل بیماری و شیوع آن نقش بسزایی دارد. تحقیق حاضر به منظور بررسی میزان آلودگی سالمونلایی گاوهایی که در کشتارگاه شهر شیراز ذبح می شوند ونیز اطلاع یافتن از وضعیت بهداشتی آن انجام گرفته است. بر روی 150 از گاوهای کشتار شده در کشتارگاه مذکور آزمایشهای باکتریولوژیک انجام گرفت. از نه قسمت هر لاشه نمونه برداری به عمل آمد که عبارت بودند از: سطوح داخلی و خارجی لاشه، سطح کبد، محتویات روده کور، پارانشیم کبد، دژپیه های لنفاوی پورتال و مزانتر، کیسه صفرا و طحال که جمعاً 1350 نمونه مورد آزمایش قرار گرفت. از 150 لاشه مورد آزمایش، 45 لاشه (30 درصد ) دارای حداقل یک نمونه و حداکثر هشت نمونه آلوده به سالمونلا بودند. از این تعداد 7 لاشه ( 7/4 درصد ) در حین عملیات کشتارگاهی آلوده شده بودند، 28 لاشه (6/18 درصد) مربوط به دامهایی بود که مبتلا و یا ناقل بیماری سالمونلوز بودند و 10 لاشه (6/6 درصد) نیز هر دو نوع آلودگی ثانویه و عفونت سالمونلایی را دارا بودند. از مجموع 1350 نمونه مورد آزمایش، از 94 نمونه ( 7 درصد ) سالمونلا جدا شد که 21 مورد آن ( 3/22 در صد ) مربوط به آلودگی ثانویه در حین عملیات کشتارگاهی و 73 مورد دیگر ( 6/77 در صد ) مربوط به گاوهایی بود که مبتلا و یا ناقل بیماری بودند. سالمونلاهای جدا شده جز گروهای B، C1، D1 جدول کافمن- وایت بودند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-کالبد شناسی و بافت شناسی عضو و مرونازال در گاومیش16776FAدکتر غفاراردلانیدکتر رجبعلیصدرخانلودکتر محسنعباسیJournal Article19700101In This study fifty one heads of adult and healthy buffalo were used. Longitudinal and cross serial section of this organ prepared and position of Vemeronasal Organ "VNO" in floor of nasal cavity with notice to palatine ridges were evaluated. The mean length of VNO in buffalo was 18.9 + 1.5cm which was initiated at incisive tubercle and terminated at the level of second premolar tooth. This organ is encapsulated with incomplete hyaline cartilage ring and maximum diameter of this ring was observed in middle one third of VNO length. In histological observation of the buffalo’s VNO, Four VNO were separated from the head of buffalos. After tissue processing the histological study of the organ has shown that the mucosal epithelium linning the lumen of th VNO were of two different kinds i. e. respiratory epithelim in the lateral wall and Olfactory (receptor) epithelium in the medial wall. Also there were an extensive vascular network and distribution of glands in the lamina propria of the respiratory portion rather than of olfactory part. The soft tissue components of VNO is surrounded by incomplete hyaline cartilage tube that is segmented at the end of this organ.در این بررسی، به منظور مطالعه کالبدشکافی عضو و مرونازل در گاومیش تعداد 51 عدد سر گاومیش بالغ و سالم مورد استفاده قرار گرفت. از عضو مذکور برشهای طولی و عرضی ( سریال ) تهیه شد و وضعیت قرار گرفتن عضو در کف حفره بینی با توجه به ستیغ های کامی دهان مورد ارزیابی واقع شد. طول عضو ومرونازال در گاومیش 5/1 ? 9/18 سانتیمتر اندازه گیری گردید که محل شروع آن از برجستگی کل ثنایابی و خاتمه آن در محاذات دومین دندان پیش آسیایی بود. این عضو توسط غلاف غضروفی شفاف و ناقصی احاطه شده است. حداکثر قطر حلقه غضروفی در میانی طول عضو دیده می شود. در بررسی ساختار بافتی عضو ومرونازال در گاومیش پس ار جدا سازی از 4 سر حیوان و طی مراحل تهیه بافت، بررسی بافتی نشان داد که اپیتلیوم مخاطی عضو ومرونازال از دو نوع تنفسی بیشتر دیواره خارجی و نوع بویایی دیواره داخلی مجرای عضو را مفروش کرده است. در پارین پخش تنفسی پراکندگی شبکه عروقی و غدد به مراتب بیشتر از بخش بویایی بوده و بافت نرم این عضو توسط لوله غضروفی و ناقصی از جنس هیالن احاطه گردیده است که در انتها به صورت قطعات جداگانه و کوچکی جلب توجه می نماید.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-بیومتری و هیستولوژی تخمدان گاومیش16777FAدکتر رجبعلیصدرخانلودکتر محسنعباسیJournal Article19700101The purpose of this study was to investigate biometrical and histological structure of the buffalo ovaries. In this regard the buffalo ovaries were collected at Urmia slaughterhouse. After removing the non - ovarian tissue the specimens were measured for biometrical parameteres and then processed for histological examination. The results of the biometrical studies have shown that the mean length, Width and diameter of adult buffalo ovaries were 2.46 ± 0.07, 1.77 ± 0.07, 1.50 ± 0.04 cm respectively. The ovarian mean weight was 3.72 ± O.?7 g. This parameters in buffalo calves ovaries were 2.25 ± 0.13, 1.37 ± 0.08, 1.10 ± 0.06 cm and 1.53 ± 0.17 g respectively. The histological study revealed that the distribution of the majority of primordial follicles were in close contact to the tunica albuginea, but with the initiation of follicular growth at first, the distance between follicles and surface epithelium increased whereas with continuation of the growth this distance were reduced. ZP formation initiated in primary follicles and continues thicking up to matura follicle. Accumulation of vitelline granules were developed on the stage of follicular growth, and distribution of this granule in oocyte was unequal and mostly accumulated in one pole of occytes. Granulosa thecal layers in healthy follicles were negative for ORO stain, Whereas at least in the granulosa layer of the atretic follicles strongly positive reaction was observed.هدف از بررسی حاضر مطاله بیومتری و ساختار بافتی تخمدان گاومیش می باشد. به این منظور تخمدان گاومیشهای کشته شده ( بالغ و نابالغ ) بعد از حذف بافتهای اضافی اطرافی مورد مطالع بیومتری، و پس از تهیه مقاطع بافتی مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعه بیومتری تخمدانها نشان داد که تخمدان گاومیش بالغ دارای میانگین طول 07/0 ? 46/2 سانتیمتر، عرض 07/0 ? 77/1 سانتیمتر، قطر04/0 ? 50/1 سانیمتر و وزن 27/0 ? 72/3 گرم می باشد و در گاومیشهای نابالغ پارامترهای فوق به ترتیب 13/0 ? 25/2 سانتیمتر، 08/0 ? 31/1 سانتیمتر، 06/0 ? 10/1 سانتیمتر و 17/0 ? 53/1 گرم بودند. در مطالعه بافتی مشخص شد که فولیکولهای مقدماتی در مجاورت سپید پرده قرار داشته ولی با شروع رشد از سطح تخمدان فاصله گرفته و تدریجاً با ادامه رشد به سمت سپید پرده شفاف در فولیکولهای اولیه به صورت لایه ای منقطع بوده و در فولیکولهای بالغ به حداکثر ضخامت خود می رسد. افزایش دانه های ویتلین در اووسیت با رشد فولیکولها نسبت مستقیم داشته و ترکم این دانه ها به صورت غیر یکنواخت می باشد و بیشتر در یک قطب اووسیت تمرکز می یابد. لایه گرانولوزا و لایه تک در فولیکولهای سالم نسبت به رنگ آمیزی Oil Red O واکنش منفی داشته در حالی که، در فولیکولهای آترتیک حداقل در لایه گرانولوزا واکنش مثبت نسبت به رنگ فوق دیده می شود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-مطالعه تاثیر سویه NADL ویروس BVD بر سلولهای سفید خون گوسفند16778FAدکتر هادیکیهانفردکتر فرهید همتزادهJournal Article19700101This research was carried out on 4 seronegative native sheep to pestiviruses around the age of 3.5- 5years. 3 of animals were injected via. I.M with amount of 2 x TCID5O NADL strain of BVD virus, one sheep was kept as control. In all three infected sheep the leukopenia started the day after injection and reached a peak on 5-8 days post infection. The lymphocytes were the mostly affected cells. Also an elavated temperture (41.5° C) was seen in infected sheep and lasted for 3-4 days. There was no obvious effects of the virus on respiratory and digestive tracts. The control sheep didn’t show any abnormalitis in WBC count and clinical examination. 44 days post infection all 3 sheep under experiment had developed antibodies against pestivirus (SN and ELISA test).در این تحقیق 4 راس گوسفند بالغ در محدوده سنی 5/3 تا 5 سالگی، که قبلاً عاری بودن آنها از عفونتهای پستی ویروسی به آزمونهای سرمی SN و ELISA تایید شده بود، انتخاب شده و سلولهای سفید خونی آنها به روش معمول شمارش گردیدند. سه راس از این گوسفندان در زمانهای مختلف با میزان TCID50 107?2 از سویه NADL ویروس عامل اسهال ویروسی گاوان از طریق داخل عضلانی آلوده شده و گوسفند چهارم به عنوان شاهد در محلی جداگانه نگهداری گردید. پس از خونگیری منظم از هر چهار راس در زمانهای مشابهی اقدام به شمارش سلولهای سفید خونی گوسفندان شد. در هر سه راس گوسفند آلوده، لو کوپنی از یک روز پس از تزریق ویروس آغاز شد و در روزهای 5 تا 8 پس از تزریق به اوج خود رسید. در بین سلولهای خونی بیشترین کاهش را لمفوسیت ها نشان داده، و به حدود نصف میزان طبیعی رسیدند، در صورتی که گوسفند شاهد هیچ گونه تغییر معنی داری را در جمعیت سلولهای خونی از خود نشان نداد. درجه حرارت هر سه گوسفند آلوده، در روزهای 3 تا 4 پس از تزریق به مرز 41 تا 5/41 درجه سانتیگراد رسید و حدود 10 روز بعد از تلقیح ویروس، به مرز طبیعی نزدیک شد. در روز 44 پس از تلقیح ویروس، هر سه راس گوسفند تحت تجربه در آزمونهای SN والیزا پاسخ مثبت داشتند. منهای تغییر در جهت لمفوسیت های خون و واکنش حرارتی، علایم بالینی دیگر خلاصه در دستگاه گوارش یا تنفس گوسفندان آلوده مشاهده نگردید.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-ارزیابی باقیمانده برخی آنتی بیو تیکها در درمان تجربی ماهیان کپور معمولی و قزل آلای رنگین کمان به روش میکروبیولوژیک و کروماتوگرافی توام با بیواتوگرافی16779FAدکتر سید سعیدمیرزرگردکتر مهدیسلطانیدکتر مینارستمیJournal Article19700101Microbiological and thin-layer chromatography-bioautography (TLC-B) procedures were undertaken to assess the residues of some chemotherapeutic reagents consisting of oxytetracycline (OTC), chlortetracycline (CTC), flumequine (FLM) and trimethoprim+ sulphadimidine (TMP+SUL) in the sera and tissues of common carp (Cyprinus carpio) and rainbow trout (Oncorhynchus mykiss ). Treatment of carp as a bath (200ppm) and rainbow trout by mouth (8Omg.kgb.w.) with OTC resulted in kidney levels of lOug/g, and 4.41ug/g, respectively, No antibiotic residue of OTC was detectable in both liver and muscle of both species of fish. Treatment of carp as a bath (200ppm) with TMP+SUL resulted in a detectable levels of the drugs in sera and kidney of the fish. Oral treatment (l0mg/kgb.w.) of rainbow trout with FLM resulted in the drug levels of 2.37mg/mi, 3.18g/g and 2.051ug/g in sera, muscle and liver-kidney of fish, respectively whereas no drug level was detectable in the sera and tissues of carp treated as a bath (200ppm). Similar results were obtained using TLC-B procedure. However, using this method the residues of these chemotherapeutic reagents were detectable for a longer period than bioassay tests. Also using TLC-B, a combined treatment (l.P) of these species of fish with the above drugs was not successful for detect the drugs residues.با توجه به اهمیت کنترل میزان باقیمانده آنتی بیوتیکها در آبزیان خوراکی و درمان باکتریایی ماهیان پرورشی، در این تحقیق از روشهای میکروبیولوژیک ( Bioassay ) و کروماتوگرافی لایه نازک توام با بیواتوگرافی ( TLC-B ) برای ردیابی و تعیین باقیمانده برخی آنتی بیوتیکهای متداول، اکسی تتراسیکلین ( OTC )، کلرتتراسیکلین ( CTC )، فلومکوئین ( FLM ) و مخلوط تری متوپریم و سولفاد یمیدین ( TMP+SUL ) در سرم و بافتهای دو گانه مهم ماهیان پرورشی، کپور معمولی ( Cyprinus carpio ) و قزل آلای رنگین کمان ( Oncorhynchus mykiss ) استفاده گردید. جهت درمان تجربی با به کارگیری مقادیر درمانی توصیه شده جهت درمان برخی بیماریهای میکروبی ماهیان با روشهای حمام، خوراکی و تزریقی مورد استفاده قرار گرفتند. مقدار داروی مورد استفاده در روش حمام به میزان 200 قسمت در میلیون ( ppm ) به مدت یک ساعت و در روش خوراکی ( جهت ماهی قزل آلا ) به میزان 80 میلی گرم به ازا کیلوگرم وزن زنده، برای داروی OTC و به میزان 10 میلی گرم به ازا هر کیلو گرم وزن زنده ماهی جهت داروی فلومکوئین و در روش تزریقی ( داخل صفاقی ) 10 میلی گرم به ازا هر کیلوگرم وزن زنده ماهی از هر نوع ماهی بود. در روش میکروبیولوژیک حداکثر میزان باقیمانده OTC در کلیه کپور به روش حمام ( ppm 200 ) تا 33/10 میکروگرم به ازا هر گرم بافت (g/g ) و در کلیه قزل آلا به روش خوراکی به مقدار 80 میلی گرم به ازا هر کیلوگرم وزن زنده ماهی ( mg/kgb.w. ) تا
g/g 47/4 تعیین گردید، در حالی که در بافتهای کبد و عضله گونه های مذکور غیر قابل ردیابی بود. مصرف CTC و TMP+SUL به روش حمام ( 200ppm ) در کپور عمدتاً موجب ردیابی باقی مانده آنها به ترتیب به میزان 3/0، 59/0 و 46/0 میکروگرم در میلی لیتر در بافتهای سرم وکلیه تا 24 ساعت پس از درمان گردید. مصرف خوراکی ELM (mg/kgb.w.10 ) در قزل الا موجب جذب آن تا سطح 37/2 میکروگرم در میلی لیتر (g / mL ) در سرم
g/g 18/3 در عضلهg/g 05/2 در هر یک از بافتهای کبد و کلیه گردید، در حالی که مصرف آن به روش حمام (pmm 200 ) در کپور غیرقابل ردیابی بود. تعیین باقیمانده داروهای مذکور به روش TLC-B در بافتهای ماهیان تحت آزمایش عمدتاً مشابه روش میکروبیولوژیک اما باقیمانده داروها تا فواصل زمانی طولانی تری قابل ردیابی بود. مصرف توام داروهای تزریقی ( داخل صفاتی ) از مخلوط مقادیر یکسان داروهای تحت بررسی، منجر به عدم تفکیک باقیمانده آنها در سرم و عصاره بافتها در روش TLC-B گردید.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-مقایسه اثر غلضتهای مختلف سرم جدید گاو و سرم میش فحل بر بلوغ آزمایشگاهی تخمکهای گوسفند16780FAدکتر حمید قاسم زادهنوادکتر پرویزتاجیکدکتر محمودبلورچیJournal Article19700101The aime of this study was to assess the effects of different concentrations of fetal calf serum and estrous sheep serum on in vitro maturation of ovine oocytes. Ovine ovaries were isolated from a local slaughter house and transported to the laboratory. Oocytes were aspirated from the folicles and washed 4 times in TCM-199 with or without different concentrations (10, 15 and 20%) of heat inactivated fetal calf serum (FCS) or estrous sheep serum (ESS), and cultured in TCM-199 under paraffin oil. After 24 h culture for maturation, oocytes were denuded from cumulus cells and were mounted on slide glass, fixed, stained and observed under a phase contrast microscope for evidence of maturation, Very few oocytes were matured in the medium without each serum. However maturation rates were significantly increased (P<0.001) when the media were supplemented with sera. The results of the present study shows that the maturation in ESS medium is comparable to
FCS.هدف از این بررسی ارزیابی اثر غلضتهای مختلف سرم جدید گاو و سرم میش فحل بر بلوغ آزمایشگاهی تخمکهای گوسفند بود. تخمدانهای گوسفندان از دامهای ذبح شده در کشتارگاه گرفته شده و به آزمایشگاه منتقل گردید. در آزمایشگاه تخمکهای موجود در داخل فولیکولهای تخمدان با استفاده از سرنگ و روش مکش گرفته شده و پس از 4 بار شستشو در محیط کشت سلولی TC-199 حاوی مقادیر معینی از دو نوع سرم به نامهای سرم جنین گاو ( Fetal ) ( calf serum و سرم میش فحل(Estrous sheep serum) کشک داده شد. پس از کشک به مدت 24 ساعت در گرمخانه 5/38 درجه سانتیگراد و فشار 5 درصد از گاز Co2 در هوای مرطوب، تخمکها از سلولهای کومولوس عاری گشته و بین لام و لامل قرار داده شده و جهت ثابت شدن در مخلوط اسید استیک و اتانول قرار داده شدند. تخمکها پس از مدت لازم توسط استواورسئین رنگ آمیزی شده و جهت مشاهده نشانه های بلوغ توسط میکروسکپ فاز کنتراست مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده توسط آزمون مربع کای مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج آزمایش نشان داد که افزودن سرم به طور معنی دار ( 001/0 > P ) بلوغ تخمکها را افزایش می دهد. نتایج حاصل از کشت تخمک در محیط حاوی سرم میش فحل با سرم جنین گاو قابل مقایسه می باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-ارزیابی روش احیای متیلن بلو در تعیین کیفیت باکتریابی شیر خام گاو16781FAدکتر سید شهرام شکرفروشدکتر دبیررضاییJournal Article19700101The methylene blue reduction method measures bacterial density in milk in term of the time interval required, after starting incubation, for a dye - milk mixture with a characteristic blue color to become white. The principle of the test is based on a shift of the redox potential of the milk due to metabolic action of bacteria present. As the potential falls, the methylene blue is decolorized. This method is used to grade raw milk, especially for manufacturing purposes. The small amount of equipment and materials and the simplicity of the method are the most important advantages of this test. In this study methylene blue reduction test and standard plate count were compared using 112 samples of raw milk obtained from bulk milk, at the time of receipt, during fall and winter, 1998. Samples were also examined for their acidity, leukocyte count, temperature at the time of receipt and specific gravity, all of which used for evaluating the microbiological quality of raw milk. Correlation cofficient between Log10 standard plate count with methylene blue reduction time and Leukocyte count were low(r = 0.41 and 0.28 respectively) No significant correlation was observed between Log10 SPC with the tests of specific gravity (p = 0.072) temperature at the time of receipt (p = 0.235) and e acidity (p = 0.745). This study shows that none of these tests are valuable for assessing bacterial quality of raw milk, and they cannot result in improved coefficient of determination (R2) in multifactorial regression equation. It is concluded that the methylene blue reduction test is an unsuitable test for assesment of bacterial quality of raw cow milk and it should be replaced with other methods which enumerate microorganisms in milk, such as spiral plating system, plate loop method or flow cytometry.یکی از آزمایشهایی که به منظور ارزیابی کیفیت باکتریابی شیر خام صورت می گیرد، آزمایش احیای متیلن بلو است. اساس این آزمایش احیای متیلن بلوی افزوده شده به شیر، در اثر فعالیت متابولیکی باکتریهای آن و بی رنگ شدن متیلن بلو می باشد. به منظور بررسی همبستگی نتایج این آزمایش و همچنین تاثیر بعضی متغیرهای دیگر شیر با تعداد باکتریهای شمارش شده شیر به روش استاندارد شمارش پلیت ( Standard Plat Count-SPC )، در نیمه دوم سال 1377 از شیرهای دریافتی کارخانه شیر پاستوریزه پاک پی شهر کرد به صورت تصادفی 112 نمونه برداشته شد و دما، وزن مخصوص، اسیدیته، تعداد سلولهای سوماتیک، مدت زمان احیای متیلن بلو ( Methylene Blue ) ( MBRT) Reduction Time ) و تعداد باکتریهای شیر به روش spc اندازه گیری شدند. ضریب همبستگی (r) بین
Log10 SPC و MBRT معادل 41/0- و بین Log10 SPC و تعداد سلولهای سوماتیک 28/0 بود. همبستگی بین Log10 SPC با وزن مخصوص ( 072/0 =P ) دمای شیر در هنگام دیافت ( 235/0 = P ) و اسیدیته ( 745/0 = P ) در سطح 5 درصد معنی دار نبود. این تحقیق نشان داد که برای ارزیابی کیفیت بهداشتی شیر خام گاو نمی توان از متغیرهای مذکور استفاده نمود. همچنین با توجه به ضعیف بودن ضریب همبستگی بین Log10 SPC و MBRT ، با استفاده از روش MBRT نمی توان ارزیابی مناسبی از کیفیت باکتریایی شیر خام گاو به دست آورد. لذا توصیه می شود که به جای استفاده از روش MBRT از روشهایی که تعداد باکتریهای موجود در شیر را شمارش می کنند از جمله روش SPC، Spiral Plating، Plate، loop و Flow cytometry استفاده نمود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-ارزیابی اثرات ایورمکتین بر آلودگی طبیعی گوسفند به نماتودهای لوله گوارش با تاکید بر بونوستوموم تریگونوسفالوم16782FAدکتر سید حسینحسینیدکتر علیاسلامیدکتر میر خسروصفریJournal Article19700101The efficacy of Ivermectin at 2004 g/kg was evaluated in two groups of indigenous sheep of Mazandaran (Zel Bred) naturally infected with B.trigonocephalum. Tichostrongylus spp., Haemonchus contortus and trichuris spp. According to feacal egg count, the number of eggs per gram of faeces (E.P.G) fall to zero in treated groups within 72 hours. The autopsy was done in animals of both groups after 7 days of treatment. There was no evidence of nematods in treated groups but there was few in untreated one.
This study indicates Ivermectin was 100% effective against adult statge of the abovementioned species.اثرات ضد کرمی ایورمکتین به میزان mg/kg 2/0 در 4 راس گوسفندان بومی مازندران در مقایسه با 4 راس از گوسفندان مازندران گروه درمان نشده ( شاهد ) که به طور طبیعی به گونه های بونوستوموم تریگونوسفالوم، تریکوسترونژیلوس، همونکوس کونتورتوس و تریشوریس آلوده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. در کمتر از 72 ساعت شمارش تخم در گرم مدفوع در گروه درمان شده به حدود صفر رسید در حالی که در گروه شاهد ( درمان نشده ) در حد قبل از آزمایش باقی ماند. کالبد گشایی کلیه دامهای دو گروه 7 روز پس از درمان حاکی از دفع کلیه کرمهای گروه درمان شده بود، در حالی که از کلیه گوسفندان گروه شاهد تعدادی نماتود جدا شد. با استفاده از فرمولمربوطه میزان تاثیر ایورمکتین بر گونه های نماتود موجود در این بررسی 100 در صد تعیین گردید.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-بررسی صفات فولیکولهای پوست بز کرکی رائینی16783FAمهندس معسوداسدیدکتر ایرجپوستیJournal Article19700101Skin samples from 240 Raini cashmere goat at different (3 months to 3 years) were taken from the right mid-side of each goat. Alter prepration of section, the histological structure of follicle were studied by determination of 1 and 2 follicle. Least square means of primary follicle density (pf/mm), secondary follicle density (pf/mm), ratio of secondary to primary follicles (sf/pf), primary follicle number Index (pfni) and secondary follicle number index were estimated to be: 1 .95(+0.045) follicles/mm, 23.291(+ 1.044) follicles/mm, 13. 138(+1 .058), 15.682(+ 1.067), 209.763(+1.044) respectively. The effects of age, sex, type of birth, age of dam, birth weight and weaning weight on skin follicle characteristics were estimated.در این تحقیق نمونه های پوست از محل پهلوی راست 240 راس بز کرکی رائینی گرفته شد. پس از تهیه مقاطع بافتی و مطالعه ساختار بافت شناسی فولیکولها، فولیکولهای اولیه و ثانویه شناسایی و سپس صفات فولیکولهای پوست یعنی: ترکم فولیکولهای اولیه، تراکم فولیکولهای ثانویه، نسبت فولیکولهای ثانویه به فولیکولهای اولیه، شاخص تعداد فولیکولهای اولیه و شاخص تعداد فولیکولهای ثانویه تعیین گردید. میانگین حداقل مربعات این صفات به ترتیب: ( 045/0 + ) 95/1 فولیکول در میلیمتر مربع پوست، ( 044/1 + ) 29/23 فولیکول در میلیمتر مربع پوست، ( 058/1 + ) 14/13، ( 067/1 + ) 68/15 و ( 044/1 + ) 76/209 برآورد گردید. همچنین اثر عوامل مختلف ثابت نظیر سن، جنس، تیپ تولد، سن مادر، وزن تولد و وزن سه ماهگی ( شیرگیری ) بر تغییرات صفات فولیکولهای پوست مورد بررسی قرار گرفت.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-مطالعه بالینی و رادیوگرافیکی پوشش مجدد سر استخوان ران در سگ16784FAدکتر علیرضائیدکتر داودشریفیJournal Article19700101The experiment was designed as to evaluate the clinical and radiological changes of femoral head resurfacing using foetal skull bone. It was conducted on 15 clinically healthy adult dogs between 1 to 2 years of age and l5 to 25kg/BW, which were divided into 3 group of 5 animals each. The full thickness cartilage of right femoral head was removed in all animals of three groups. The first group acted as control one. Where as resurfacing was done by using the fresh foetal skull bone which was fixed by using 0.8 mm cerclage wire around femoral head in animals group II and III. The hip joint af animals in groups Ill was fixed by using intramedullary pin (2mm). The observations were made for 60 days and radiographs were obtained on 0, 15, 30, 45 and 60 days. The non – weightbearing lameness was observed during the first three days in animals group I and the first five days in animals group II. The weightbearing lameness was recorded in these animals till end of second week. The non weightbearing lameness was noted in 4 animals of group III till end of observation period on 60 days. There was no significant radiological changes on 15,30,45 and even 60 days in group I & II animals : where as fading out articular line, secondary articular changes was noted on 30 days in animals group III. Severe disuse atrophy (osteoporosis) There was remarkable reduction in the density of the trochanter major, neck femoral head was reduced on 45 and 60 days which were indications for susbchondral damgae, adhesion and osteoporosis at the fixed hip joint in these animals. The results show that, the resurfacing of femoral head. Without reducing joint space and joint motion is quite useful for repairing cartilage defects the fixation of joint leading to secondary changes and marked reduction in joint space and motion in not recommended.در این مطالعه اثرات بالینی و رادیوگرافیکی پوشش مجدد سر استخوان ران با استفاده از استخوان جمجمه جنین مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت این ارزیابی از 15 قلاده سگ بالغ و سالم که بین 1 الی 2 سال سن و 15 تا 25 کیلوگرم وزن داشتند و به 3 گروه 5 تایی تقسیم شدند استفاده گردید. در گروه اول ( شاهد ) فقط غضروف سر استخوان ران سمت راست تراشیده شد، در گروه دوم بعد از تراشیده شدن سر استخوان ران با استفاده از جمجمه جنین مجدداً ناحیه پوشش داده شد و در صورتیکه در گروه سوم بعد از تخریش غضروف و پوشش مجدد ناحیه با استفاده از جمجمه جنین توسط میله اشتینمن به قطر 2 میلیمتر مفصل ثابت گردید. مشاهدات بالینی یک روز در میان و رادیوگراف از کلیه حیوانات در روزهای صفر،15، 30، 45 و 60 تهیه گردید. لنگش بدون وزن گیری در حیوانات گروه اول در سه روز اول مشاهده شد بطوری که در پایان هفته اول با استفاده از نوک پنجه و کف پنجه وزن گیری را شروع کردند و در پایان هفته دوم وزن گیری مناسب و مطلوبی رااز خود نشان دادند. در صورتیکه در حیوانات گروه دوم تا روز 5 بعد از عمل لنگش بدون وزن گیری به ثبت رسید و حیوانات این گروه در هفته دوم شروع به وزن گیری و در هفته سوم وزن گیری طبیعی را از خود نشان دادند. در حیوانات گروه سوم به دلیل ثابت کردن مفصل ران تا پایان روز 60 در چهار حیوان لنگش بدون وزن گیری مشاهده و به ثبت رسید. در حیوانات گروه اول و دوم هیچ گونه تغییرات رادیوگرافیکی قابل توجهی مشاهده نگردید. در صورتیکه در حیوانات گروه سوم به دلیل ثابت کردن مفصل ران در روز 30، 45 و 60 کاهش جدید فضای مفصلی، تغییرات ثانویه استخوان ، استئوپروزیس و چسبندگی گرافت به استخوان استابلوم مشاهده و به ثبت رسید. از مشاهدات بالینی و تغییرات رادیوگرافیکی این طور به نظر می رسدکه پوشش مجدد سر استخوان ران جهت نوسازی غضروف مفصلی امکان پذیر است و هیچ گونه عوارض جانبی را در بر ندارد. ثابت کردن مفصل به دلیل کاهش میدان چرخش مفصلی و ایجاد واکنش موضعی بعد از به کارگیری گرافت توصیه نمی شود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-ایمنی زایی باکتری آئروموناس هیدروفیلا در ماهی کپور معمولی16785FAدکتر مصطفیاخلاقیJournal Article19700101in order to asses the immunogenicity of Aeromonas hydrophila, the aethiological cause of haemmorhagic septicemia in common carp in Fars province fish farms, three different preparations of antigen including formalin-killed cell (1%) heat killed cell (60°C, 4h) and live cell were studied. Fifty five common carp (Cyprinus carpio, L) in 9 groups with three routes of administration were exposed to the antigens (oral administration 1O9 cell/mi/fish, immersion 1O7 cell/mi/fish and ip injection 10 cell\fish) in day 0 and day 20 of the experiment. Similarly 15 fish in three groups were exposed with phosphate-buffered saline as control. Fish were bled 45 and 60 days after immunization and serum sample from each fish was collected. The fish humoral response was detected by ELISA. Results showed that the formalin-killed cell had the best response and that oral administration of antigens in comparison with other routes had the highest effect. The antibody level of fish was still increasing at day 60.به منظور بررسی ایمنی سازی باکتری آئروموناس هیدروفیلا، عامل سپتی سمی هموراژیک در ماهیان کپور استان فارس و تعیین پاسخ ایمنی هومورال ماهی کپور معمولی سه نوع آنتی ژن مختلف از این باکتری تهیه شد که شامل باکتری غیر فعال شده با فرمالین ( یک درصد ) و حرارت دیده ( 60 درجه به مدت 4 ساعت ) و باکتری زنده بود. 45 ماهی کپور معمولی در 9 گروه 5 تایی به سه روش متفاوت خوراکی با دوز 109 سلول/ میلی لیتر/ ماهی، غوطه ورسازی با دوز 107 سلول/ میلی لیتر/ ماهی و تزریق داخل صفاقی با دوز 105 سلول/ میلی لیتر/ ماهی در روزهای صفر و 20 آزمایش در معرض آنتی ژنها قرار گرفتند. برای گروه کنترل 15 ماهی در 3 گروه مذکور از بافر فسفات سیلین استفاده گردید. در روزهای 45 و 60 پس از ایمن سازی از سیاهرگ دمی ماهی، خون جمع آوری و سرم آن جهت آزمایشهای ایمنی شناسی مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین پاسخ ایمنی هومورال به آنتی ژنها از آزمایش حساس و دقیق الیزا استفاده گردید. نتایج آزمایش که توسط آزمایش الیزا صورت گرفت نشان داد که باکتری کشته شده با فرمالین دارای نتایج بهتری است و روش خوراکی تجویز آنتی ژن نسبت به سایر روشهای تجویز دارای اثرات بهتری می باشد. هکچنین تیتر آنتی بادی تا روز 60 پس از تجویز آنتی ژن روند افزایشی را نشان داد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-نقش الکترولیتها در ایجاد آریتمی های قلبی در گاو16786FAدکتر محمدرضامخبردزفولیدکتر بهرامدلیرنقدهدکتر اسماعیلمرتاضJournal Article19700101This study was carried out to determine the role of electrolytes in the genesis of cardiac arrhythmias in cattle which were referred to the Animal Hospital of Veterinary College in North West of Iran. 310 sick cows were blood sampled for serum calcium, inorganic phosphorus, magnesium, chloride, sodium and potassium assessment and then from all cases ECG, were taken using a base-apex lead. The ECS findings were classified in 13 groups. The analysis of serum electrolytes showed that only significant differences in mean of serum potassium (P<zO.05) between group of ventricular fibrillation and other groups. There were no significant differences in all other blood electrolytes between arrhythmias group with groups that had regular rhythm in electrocardiograms and or within arrhythmias groups. Meanwhile, the comparison of relative frequency of arrhythmias in various levels of electrolytes showed that only in related to potassium the frequency in hyperkalemic and hyperkalemic state is significantly (with P = 0.033 and p = 0.039, respectively) more than normokalemic state.به منظور ارزیابی الکترولیتها در ایجاد آریتمی های قلبی، مطالعه ای بر روی گاوان ارجاعی به درمانگاه دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه به عمل آمد. از 310 راس گاو و گوساله بیمار الکتروکاردیوگرام اخذ شد و عیار الکترولیتهای سرم مشتمل بر کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، سدیم و پتاسیم مورد اندازه گیری قرار گرفت. نهایتاً یافته های الکتروکاردیوگرافی به 13 گروه تقسیم گردیدند و میانگین عیار الکترولیتها در گروه های مختلف با هم مقایسه شدند. همچنین فراوانی نسبی آریتمی ها در سطوح مختلف از الکترولیتهای مورد نظر ارزیابی آماری قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که در دامهای مبتلا به فیبریلاسیون بطنی عیار پتاسیم سرم به طور معنی داری ( 026/0 = P ) بیش از سایر گروه ها می باشد. همچنین مشخص شد که فراوانی نسبی آریتمی ها چه در حالت هیپوکالمیک به طور معنی داری ( به ترتیب با 033/0 = P و 39/0 = P ) بیش از زمانی است که عیار پتاسیم سرم طبیعی می باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-بررسی وضعیت آلودگی گاو و گاومیش به دیکتیوکولوس ویویپاروس در شهرستان ارومیه16787FAدکتر موسیتوسلیدکتر رامین شفیعپوردکتر قاسماکبریJournal Article197001010To investigate of Dictyocaulus viviparus infestation In cattle and
buffaloes, the study were carried out on 356 feacal samples collected from 221 calves and 135 buffaloe calves. The infestation was observed only in six calves, buffaloes did not show any positive case. In the second phase of the study 470 cattle and 400 buffaloes, which were slaughtered at Urmia slaughter house were examined during 1997-1998. The examination of Kings for the parasite were carried out. The result indicated only one positive case in cattle (0.21%).به منظور تعیین آلودگی گاو و گاومیش به دیکتیوکولوس و یویپاروس بررسی در دو مرحله کشتارگاه و مزرغه انجام گرفت. در مرحله کشتارگاهی بررسی به مدت یک سال بر روی گاو و گاومیشهای کشتار شده در کشتارگاه شهرستان ارومیه انجام و ریه ضبطی 470 راس گاو و 400 راس گاومیش مورد آزمایش قرار گرفت. از 470 ریه ضبطی گاو یک مورد ( 21/0 در صد ) آلوده به دیکتیوکولوس ویویپاروس بود. همچنین 356 نمونه مدفوع از گاو و گاومیشهای زیر دو سال ( 135 نمونه گاومیش و 221 نمونه گاو ) اخذ گردید. آلودگی به نوزاد دیکتیوکولوس ویویپاروس در 6 راس گوساله گاو ( 71/2 در صد ) دیده شد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-بررسی آلودگی به توکسوکارا ویتولوروم در گوساله های بومی و صنعتی شهرستان ارومیه16788FAدکتر موسیتوسلیدکتر کیوانتدینJournal Article19700101Faecal samples from 413 calves including 322 native and 91 dairy
calves which were reared around Urmia region (North-west of Iran)
were collected and processed using Clayton-lane technique. Our
study revealed that only 26(8.07%) native calves were positive for
the aforementioned parasite. The age range of Infected calves were 1-6 mounths.چهارصد و سیزده نمونه مدفوع از گوساله های زیر شش ماه شامل 322 راس گوساله بومی و 91 راس گوساله صنعتی از گاوداریهای اطراف شهرستان ارومیه تهیه شد. نمونه ها با تکنیک شناور سازی کلیتون- لین مورد آزمایش قرار گرفتند. در مجموع 26 راس ( 07/8 درصد ) گوساله بومی آلوده به توکسوکارا ویتولوروم بودند. دامنه سنی گوساله های آلوده یک تا شش ماه بود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-آرترودسیس مفصل بخلق اسب با استفاده از میله و پیوند استخوان اسفنجی خودی16789FAدکتر سیف الهدهقانیدکتر خشایارصادقیJournal Article19700101Experimental arthrodesis of the hind limb’s pastern joint by two pins in cruciate pattern and autologous cancellous bone graft were performed on four adult geldings. Autologous cancellous bone were obtained from the tuber coxa. The leg was casted for six weeks following operation. Ankylosis of the joint was evident on 50:± 1 day in horses and was completed on the 120th postoperative day. On radiographs the articular line previously present was absent showing 4one union. In conclusion, using pins and autologous cancellous bone for arthrodesis may be easier than using screws or plates by providing a rigid stability of the joint, and the recovery time is comparable to the other methods of arthrodesis.در این مطالعه، عمل آرترودسیس مفصل به خلق اندام عقبی، با استفاده از دو میله به شکل ضربدر و پیوند استخوان اسفنجی خودی، بر روی چهار راس اسب اخته از نژاد مخلوط بین سنین چهار تا دوازده سال به طور تجربی، انجام شد. جهت برداشت استخوان اسفنجی، ماهیچه سرینی شکاف داده شد و از برجستگی خاصره ای استخوان برداشت شد. با توجه به یافته های رادیولوژیک پس از عمل، جمود مفصل بخلق 1 ? 50 روز پس از عمل در اسبها نمایان گشت. در 120 روز پس از عمل، جمود مفصلی در هر دو سطح مفصل کامل گردید، به نحوی که اثری از خط مفصلی دیده نشد. مدت زمان بهبودی اندام در این روش، در حد قابل قبول و قابل مقایسه با سایر روشهای آرترودسیس می باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-استفاده از آزمایش جلدی برای تشخیص سالمونلوز تجربی در خرگوش16790FAدکتر تقی زهراییصالحیدکتر محمد رضامحزونیهJournal Article19700101In this study delayed type hypersensitivity reaction (DTH, skin test) was investigated in experimentaly infected rabbit for diagnosis of Salmonellosis. Eight conventional rabbits were placed into 4 groups and they were infected orally with 2 x 1o9 C.F.U. of S.typhimurium, S.dublin, S.abortus ovis and non infected group. In feces culture and serological tests all rabbits were negative before experimentaly infection. Skin testing was performed by intradermal injection of sonicated S.typhimurium as antigen. Double skin fold thickness and visual assessment were recorded before injection and at 24,48,72 & 96 hours after injection of antigen. Histopathological examination of skin from injection site of rabbits at the end of the experiment revealed the cellular infiltrations. Non infected rabbits were negative both in skin test and also Histopathological studies.در این مطالعه استفاده از واکنش ازدیاد حساسیت تاخیری ( آزمایش پوستی ( Skin test ) ) برای تشخیص سالمونلوز تجربی در خرگوش مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین ترتیب که 8 سر خرگوش را به چهار گروه تقسیم نموده و به سه گروه از آنها از راه دهان تعداد C.F.U 109? 2 سالمونلا دابلین، سالمونلا آبورتوس اویس و سالمونلا تیفی موریوم خورانیده شد و یک گروه نیز به عنوان شاهد انتخاب گردید. قبل از ایجاد سالمونلوز همه خرگوشها در کشت مدفوع و آزمایشهای سرمی منفی بودند. آزمایش پوستی با تزریق داخل جلدی پادگن سونیکه سالمونلا تیفی موریوم انجام شد. ضخامت پوست محل تزریق قبل از تزریق و در ساعت 24, 48، 72 و 96 بعد از تزریق باکولیس اندازه گیری شد که در خرگوشهای آلوده شده بعد از 24 تا 48 ساعت افزایشی معادل 2- 5/1 برابر مشاهده گردید.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-مواردی از ناهنجاریهای مادرزادی به شکل آترزی سگمنتال روده و آنترزی مقعد در گوساله هولشتاین16791FAدکتر محمدرضامخبردزفولیدکتر محمدقلینادعلیاندکتر ایرج سهرابیحقدوستJournal Article19700101During six years (1993-1999) nine Holstein calves were diagnosed with intestinal (colon and ileum) atresia and atresia ani in dairy farms around Tehran. Out of nine calves, two calves were diagnosed with atresia ani, two calves had atresia ani and lack of tail, one calf in addition to atresia ani had fifth limbs. The remaining four calves afflicted with segmental atresia cob and ilei. Only one case treated surgically, but died after one day. Four calves were culling from herd and four calves were necropsied.در طی 6 سال ( 1378 – 1372 ) 9 راس گوساله هولشتاین که مبتلا به آترزی مقعد و آترزی سگمنتال قولون و ایلئوم بودند در گاوداریهای اطراف تهران معاینه و تشخیص داده شدند. از 9 راس گوساله دو مورد دچار آترزی مقعد، دو مورد همراه با آترزی مقعد فاقد دم، و یک راس علاوه بر آترزی مقعد دارای پای پنجمی نیز بود. چهار راس بقیه دچار آترزی سگمنتال قولون و ایلئون بودند. تنها در یک مورد عمل جراحی انجام گرفت که گوساله تلف گردید. چهار راس از گله حذف و چهار راس مورد کالبد گشایی قرار گرفتند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-مطالعه مقایسه ای پارامترهای بیوشیمیایی مایع مغزی نخاعی و سرم در دو جنس از گوسفند نژاد شال16792FAدکتر ایرجنوروزیاندکتر رضا امامیدوستدکتر پروانه خضرائینیاJournal Article19700101Experiments were carried out on 24 apparently healthy shall breed sheep in two sexes. CSF samples were obtained in lying position from Lumbosacral region and blood sample were taken from Vena cava. Some biochemical parameters were investigated by using automated laboratory method in CSF and serum. These parameters are cholestrol, try glyceried, BUN, Total bilirubin, direct bilirubin, indirect bilirubin, uric acid, glucose, creatinin total protein, AST. ALT, ALP and electrolytes Ca, P, Cl, Na and K. The result indicated that the value of all parameters in CSF is less than serum, except concentration of chlor that in CSF is more than serum P.<0.05. There are non significantly difference between concentration of BUN and creatinin in serum and CSF. There is nonsignificantly difference between two sexes in CSF and serum biochemical parameters except CSF total protein that its concentration in females is more than males P.<0.05. Value of cholestrol and total protein in females serum is more than value in males serum P.c0.05 and ALP activity in males serum is more than females serum
P<0.05.در تعداد 24 راس گوسفند بالغ نزاد شال در دو جنس نر و ماده پارامترهای بیوشیمیایی زیر در مایع مغزی نخاعی ( CSE ) و سرم خون اندازه گیری شد. کلسترول، تری گلیسرید، ازت اوره خون، بیلی روبین توتال، بیلی روبین مستقیم، بیلی روبین غیر مستقیم، اسید اوریک، گلوکز، کراتینین، توتال پروتئین، آنزیمهای ALT، AST، ALP، و الکترولیتهای کلسیم، فسفر، کلر، سدیم و پتاسیم. در تمام موارد میزان پارامترهای اندازه گیری شده در CSF کمتر از سرم بود بجز کلر که در مایع مغزی نخاعی میزان بیشتری داشت ( 05/0 > P ) اختلاف قابل توجهی بین میزان ازت اوره خون و کراتینین در مقایسه سرم و CSF وجود نداشت. مقایسه پارامترهای بیوشیمیایی CSF در دو جنس نر و ماده به جز در مورد توتال پروتئین که در جنس ماده بیشتر بود ( 05/0 > P )، اختلاف قابل توجهی مشاهده نشد. مقایسه پارامترهای بیوشیمیایی سرم در دو جنس نر و ماده میزان توتال پروتئین و کلسترل رادر جنس ماده بیشتر و ALP را در جنس نر بیشتر نشان می داد ( 05/0 > = P ).دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252555120000420-بررسی وضعیت حاملین سالمونلا در تعدادی از گاوداریهای شهرستان تبریز16793FAدکتر عبدالمحمد حسنیطباطباییدکتر عادل حقیقی خیابانیاناصلJournal Article19700101This research was carried out to study Salmonella carrier state in five industrial dairy farms around Tabriz city in 1998. The cattle population was 2590, of which 475 cows and 281 calves were stool cultured randomly three to five times at two-week intervals. The isolated Salmonella were S. paratyphi A, S. newport, S. typhimurium, S. II and S. enteritidis. None of these serotypes are ranked as host-adapted Salmonella. In this article the importance of carriers in epidemiology of Salmonellosis is discussed.این تحقیق در سال 1376 در پنج گاوداری صنعتی اطراف تبریز به منظور بررسی وضعیت حاملین سالمونلا صورت گرفت. جمعیت گاوداریهای تحت مطالعه جمعاً 2590 راس گاو و 281 راس گوساله به طور تصادفی سه تا پنج نوبت به فواصل دو هفته مورد کشت باکتریولوژیک قرار گرفت. سالمونلاهای جدا شده شامل S.II,S. typhimuritum S. enteritidis, S.paratyphia, S.newport, بود که هیچ یک در زمره سالمونلاهای سازش یافته در گاو به شمار نمی روند. در این مقاله اهمیت حاملین در اپیدمیولوژی سالمونلوز مورد بحث قرار گرفته است.