دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-بیماری هاری در طول تاریخ ایران19055FAحسنتاجبخشJournal Article19700101بیماری هاری در طول تاریخ ایران
حسن تاج بخش1*
1)گروه میکروبیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران–ایران.
(دریافت مقاله:8اردیبهشت ماه 1384 ، پذیرش نهایی: 6 آبان ماه 1385)
چکیده
در مورد هاری و سگ هار، پزشکان بزرگ ایران مطالب زیادی نوشته و کشفیات و ابداعات جالبی داشتهاند، رازی، خوارزمی، اخوینی بخارائی، ابن سینا، جرجانی و غیره نشانیهای بیماری را به خوبی شرح داده و در مواردی درمانهایی را ذکر کردهاند. باید گفت به طور طبیعی تنها نیمی از کسانی که به وسیله» سگ هار گزیده شدهاند به هاری مبتلا میشوند و بقیه را دستگاه ایمنی بدن نجات میدهد. حال این گونه درمانهای پیشگیرانه میتواند تا حدی به دفاع بدن کمک کند. ابوریحان بیرونی و ابن سینا نوعی درمان با کبد و خون سگ هار را ذکر کردهاند که آن را میتوان نوعی سرم – درمانی و واکسیناسیون ضد هاری محسوب داشت.
واژههای کلیدی: هاری ، هاری در تاریخ ایران، تاریخ پزشکی، تاریخ هاری.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-روند تغییرات بیوشیمیایی، هماتولوژی و پاتولوژیک در سندرم آسیت جوجههای گوشتی با تأکید بر نقش19056FAرضاجمشیدیحسینعلیعربعلیرسولیعباسعلیجواهریغلامرضاشمسJournal Article19700101Abstract:
Three hundred and fifteen day -old chickens were used to test the relationship between oxygen-derived free radicals and the biochemical, hematological and pathological alterations(associtd with ascites). They were randomly divided into three experimental groups and ascites were developed in two groups of animals by exposing them to low temperature or administration of triiodothyronine (T3,), and the third group was used as control. Different hematological, biochemical and pathological tests were used to determine the incidence of ascites in birds. These include total red blood cell (RBC), hematochrit (PCV), activities of alanine transaminase (ALT) and aspartate transaminase (AST) and the ratio of right ventricular weight to total ventricular weight (RV/TV). Two hydroxylated salicylic acid (SA) metabolites, 2, 3- and 2, 5-dihydroxy benzoic acids (2, 3- and 2, 5-DHBA), were measured by HPLC system to detect the generation of hydroxyl (OH.) radicals. An analysis of variance (ANOVA) was used to determine the differences between different experimental groups. Ascites syndrome was observed in T3 and low temperature treated groups as shown by necropsy changes and significant increases (p<0.05) in the amount of RBC, PCV, ALT, AST and the ratio of RV/TV. While the significant increase was shown in the amounts of 2,3- and 2,5-DHBA from day 11, the alteration in the values of enzymes and hematoloic parameters and ratio of RV/TV occurred from days 18, 25 and 32 respectively. It can be concluded that OH._ radicals may be involved in the initiation of ascites syndrome, but the biochemical, hematological and pathological changes induced by these agents, can cause ascites and other alterations.
Key words: ascites, free radicals, triiodothyronine, salicylic acid, broiler chickens.چکیده
315 قطعه جوجه گوشتی نژاد راس جهت بررسی رابطه» بین رادیکالهای آزاد اکسیژن و تغییرات بیوشیمیایی، هماتولوژی و پاتولوژیک در جوجههای مبتلا به آسیت مورد استفاده قرار گرفتند. این جوجههای به سه گروه 105 قطعهای تقسیم گردیدند که دو گروه از آنها از طریق مصرف هورمون 3Tو نگهداری در سرما، نسبت به آسیت مستعد گردیدند، و گروه سوم به عنوان کنترل استفاده شدند. نسبت وزن بطن راست به کل بطن ها، شمارش گلبولهای قرمز، مقدار هماتوکریت، میزان آنزیمهای ALT(آلانین ترانس آمیناز) و AST(آسپارتات ترانس آمیناز) به عنوان شاخصهای بروز آسیت اندازهگیری گردیدند. میزان رادیکال هیدروکسیل از طریق سنجش متابولیتهای هیدروکسیله اسید سالیسیلیک2، 3– دی هیدروکسی بنزوئیک اسید و 2، 5– دی هیدروکسی بنزوئیک اسید توسط HPLC اندازهگیری شد. آنالیز یافتهها با آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) تغییرات معنیداری در نسبت وزن بطن راست به کل بطنها، شمارش گلبولهای قرمز، مقدار هماتوکریت و میزان آنزیمهای ALTو AST، و میزان تلفات نسبت به گروه کنتری وجود داشت که بیانگر بروز آسیت در گروههای 3Tو سرما بود. میزان تولید رادیکال هیدروکسیل نیز در هر دو گروههای مبتلا به آسیت از روز یازدهم به طور معنیداری افزایش یافت. اما سایر تغییرات از جمله افزایش آنزیمها، فاکتورهای خونی و نسبت بطن راست به کل بطن به ترتیب در روزهای 18، 25 و 32 روزگی دیده شد. با توجه به افزایش معنیدار میزان رادیکالهای آزاد در ابتدای وقوع پدیده آسیت و سپس بالا رفتن غلظتهای آنزیمی و تغییرات هماتولوژیکی و در نهایت بروز تغییرات پاتولوژیکی در گروههای مستعد، میتوان نتیجه گرفت که رادیکالهای آزاد اکسیژن از جمله هیدروکسیل میتوانند به عنوان شروع کننده سندرم آسیت مطرح باشند. تغییرات هماتولوژیکی، بیوشیمیایی و پاتولوژیکی متعاقب اثر آنها میتوانند سبب آسیت و سایر عوارض در پرنده گردند.
واژههای کلیدی: آسیت، رادیکالهای آزاد، تری یدوتیرونین، اسید سالیسیلک، جوجه گوشتی.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-بررسی مقاومت آنتیبیوتیکی در سالمونلاو اشریشیاکلیهای جدا شده از جوجه ها در اطراف شیراز19057FAرویافیروزیحمیدرجائیانپیامدانشگرJournal Article19700101چکیده
باکتریهای سالمونلا و اشریشیاکلی جدا شده از مرغ از نظر مقاومت در برابر آنتی بیوتیکهای مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. 150 نمونه از پرندگان تلف شده در مرغداریهای اطراف شیراز اخذ و برای شناسایی سالمونلا و اشریشیاکلی بر روی محیطهای غنی کننده و اختصاصی کشت داده شدند. آزمایش سنجش حساسیت به روش انتشار از دیسک به عمل آمد و MIC و MBC به روش تهیه رقتهای متوالی برای داکسی سیکلین نیز تعیین گردید. در این بررسی از مجموع 69 مورد جدایه، 58 مورد اشریشیاکلی و 11 مورد سالمونلا شناسایی شد. در صد مقاومت عوامل جدا شده برای تایلوزین و اریترومایسین، داکسی سیکلین، انروفلوکساسین، اکسی تتراسیکلین، و کلرامفنیکل به ترتیب صد، 7/79، 5/69، 8/76، و 6/24 تعیین شد. همچنین میزان MIC برای اشریشیاکلی 8 تا 64 و برای سالمونلا 1 تا 64 میکروگرم در میلی لیتر بدست آمد. کمترین میزان مقاومت (6/24 درصد) مربوط به کلرامفنیکل بود که با توجه به مصرف انسانی آن و احتمال مقاومت متقاطع بین کلرامفنیکل و تتراسیکلین یا کلرامفنیکل و اریترومایسین، انتظار میرفت مقاومت در برابر این دارو بیشتر باشد. با در نظر گرفتن امکان مقاومت متقاطع در بین آنتی بیوتیکهای یک خانواده و نیز استفاده داکسی سیکلین در صنعت طیور، نتایج بدست آمده در مورد این آنتی بیوتیک دور از انتظار نمیباشد.
واژههای کلیدی: مقاومت آنتی بیوتیکی، MIC، داکسی سیکلین، سالمونلا، اشریشیاکلی، مرغ گوشتی.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-مطالعه شاخصهای بیولوژیک و شیوع تومور خودبخود پستان در موش رازی: مدل آزمایشگاهی سرطان پستان، نژاد ایرانی19058FAفاطمه تودهدهقانمحمدحسنمتدینمحمدرضاغلامیJournal Article19700101Abstract:
Razi mouse is originally established from native Iranian mice at Razi institute and is susceptible to spontaneous mammary tumor. In this study, incidence, age and predisposing factors of tumor and some of biological characteristics of this strain were studied. There were significant differences in incidence of mammary tumor in Razi virgin females as compared with normally breeding and hormone treated breeding females in p<0.05 but was the same with virgin NMRI females foster-nursed on Razi dams. However incidence in virgin Razi females foster-nursed on NMRI dams was very lesser than three mentioned groups. All mammary tumor tissues were histopathologically diagnosed adenocarcinoma. No significant differences were found in the levels of biological factors studied in tumor bearing and nonbearing Razi mice (p<0.05). Our results showed that milk factor may play the most important role in compare with genetic background and hormonal stimulation for development of mammary tumor in Razi mouse. Razi strain may represent a unique model to study of mammary tumor etiology and anticancer therapy.
Key words: mouse, spontaneous mammary tumor, hematology, pathology, lynesternol.چکیده
موش رازی اولین موش آزمایشگاهی ایرانی است که در موسسه رازی ایجاد شده و مستعد به تومور خود بخود پستان میباشد. در این مطالعه میزان و سن ابتلا به تومور، عوامل دخیل در بروز آن و برخی از پارامترهای خونی در این نژاد بررسی گردید. میزان بروز سرطان در موشهای رازی ماده بکر در مقایسه با مادههای مولد و دریافت کننده هورمون اختلاف معنیداری نشان داد(05/0)p<ولی با موشهای نژاد NMRI ماده بکرکه از بدو تولد از مادران رازی شیر خورده بودند اختلافی نداشت. میزان ابتلا در موشهای رازی که از بدو تولد از مادران NMRI شیر خورده بودند بسیار کمتر از سه گروه دیگر بود. میزان اریتروسیت، لکوسیت، PCV، نوتروفیل، منوسیت و لنفوسیت در موشهای رازی بدون تومور و دارای تومور در 05/0 p< اختلافی نداشتند. این تومور فقط در مادههای بالغ دیده میشود و نوع آن آدنوکارسینوم تشخیص داده شد. به نظر میرسد فاکتور شیر بیش از عوامل ژنتیک و تحریکات هورمونی در بروز آن نقش داشته باشد. با توجه به نتایج بدست آمده میتوان موش رازی را بعنوان مدلی مناسب برای استفاده در مطالعات مربوط به تومور پستان و داروهای ضد سرطان معرفی نمود.
واژههای کلیدی: موش، تومور خودبخود پستان، هماتولوژی، پاتولوژی. لاینسترنولدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-مطالعه هیستومورفولوژیک و مورفومتریک لوزالمعده گوسفند نر نژاد مهربان19059FAبهزادمبینی0000-0001-9703-014xمیناتجلیسیدهادیمنصوریJournal Article19700101Abstract:
Histomorphologic and histomorphometric studies on the pancreas of Mehraban male sheep were done in four age groups: fetus, neonate, young adult and old age In this respect, we used special stainings, light microscope and ocular micrometer. The results showed that the smooth muscles were absent in capsule. The tubular portion of exocrine pancreas was more prominent. Neuroinsular complex and beta unicellular islets were observed. The islet diameters were found between 51.01 to 96.09 microns. The capsule had not role in the secretion of pancreatic juice, The islet diameters increased by age.
Key words: histomorphologic, morphometric, pancreas, Mehraban sheep.چکیده
لوزالمعده گوسفند نر نژاد مهربان در چهار گروه سنی جنین، نوزاد، بلوغ جنسی و مسن با استفاده از رنگ آمیزیهای اختصاصی، میکروسکوپ نوری و میکرومتر مدرج خطی چشمی مورد مطالعه هیستومورفولوژیک و هیستومورفومتریک قرار گرفته است. نتایج نشان داد که کپسول غده فاقد عضله صاف بود. قسمت لولهای بخش برون ریز غده غالبیت داشت. ساختار نورواینسولار و جزایر تک سلولی بتا مشاهده گردید. قطر جزایر لوزالمعده بین 01/51 تا 09/96 میکرون بدست آمد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت کپسول نقشی در خروج ترشحات از غده ندارد و با افزایش سن، قطر جزایر لوزالمعده افزایش مییابد.
واژههای کلیدی: هیستومورفولوژیک، مورفومتریک، لوزالمعده، گوسفند مهربان.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-ارتباط بین لنگش ناشی از اختلالات انگشتی و شاخصهای تولید مثلی در گاو شیری: مطالعه در سطح دامپروری19060FAخسروهوشنگیایرجنوروزیانپرویزهورشتیمحمودبلورچیپرویزتاجیکJournal Article19700101Abstract:
This prospective longitudinal study deals with the associations between digital disorders and reproduction indices in dairy cattle on a farm in the vicinity of Tehran. It was carried out on 225 postparturient Holstein heifers. The evaluation of lameness due to digital disorders on postpartum period of heifers were done and after diagnosis of lameness (based on a 5 points lameness scoring system), the digital lesions and reproduction data of lame cows were recorded in a pre-established questionnaire and comparison with reproduction indices of other healthy heifers were made statistically using Chi Square and Student “t” tests and the relative risk “R.R.” for each of indices was calculated and 95% confidence interval was made. Seventy-six cows among 225 cows were diagnosed lame in the period of study (30 months). Digital dermatitis (28.9%) and Sole ulcer (21.2%) were the most prevalent lesions. All reproduction indices in this study including Projected minimum average days open, Days to first service, Projected minimum calvingچکیده
هدف از این مطالعه پی بردن به وجود ارتباط بین لنگش ناشی از اختلالات انگشتی و شاخصهای تولید مثلی در گاو شیری در یکی از دامپروریهای اطراف تهران بود. این مطالعه به شکل آیندهنگر طولی بر روی 225 راCس تلیسه تازهزا صورت پذیرفت. پس از انتخاب گاوان لنگ و مشخص نمودن جراحات انگشتی مسبب آن و همچنین ثبت اطلاعات مربوطه در پرسشنامه از قبل تنظیم شده، شاخصهای تولید مثلی در هر یک از گاوان (گروه مواجه و گروه مقایسه) محاسبه و با استفاده از شاخصسازی ارزشهای عددی با استفاده از آزمونهای مربع کای وstudent"t"، مقایسه آماری صورت پذیرفته و احتمال خطر نسبی نسبت به هر یک از شاخصها و بروز لنگش محاسبه گردید. لنگش بالینی در 76 راCس از این گاوان تشخیص داده شد. در این میان درماتیت انگشتی (9/28درصد) و زخم کف سم (2/21درصد) بیشترین میزان ابتلا را داشتند. شاخصهای تولید مثلی مورد نظر در این پژوهش شامل حداقل میانگین روزهای باز فرضی، فاصله بین زایش تا اولین تلقیح، حداقل فاصله بین دو زایش فرضی، تعداد روزهای شیر دهی، تعداد تلقیح به ازای آبستنی برای تمام گاوها، تعداد تلقیح به ازای آبستنی برای گاوهای آبستن، نرخ آبستنی در اولین تلقیح و نرخ آبستنی کلی بود.آزمون مربع کای و student"t" این تفاوتها را بین دو گروه مواجه و مقایسه معنیدار مشخص نمود(0005/0.)p< محاسبه 95درصد دامنه اطمینان برای احتمال خطر نسبی نیز نشان داد که در گاوان مبتلا به لنگش نرخ منفی شاخصهای تولید مثلی به شکل معنیداری بیشتر از گاوان غیر لنگ میباشد. این مطالعه مشخص نمود که درد و تنش حاصل از لنگش در عدم بروز رفتار فحلی و درپی آن تغییرات منفی شاخصهای تولید مثلی موثر بوده و در ضمن با تاثیر بر رفتارهای معمول دام به خصوص در اخذ غذا، باعث ایجاد مشکلات تولید مثلی میشود. از آنجایی که زمان پس از زایش، دوره بسیار حساسی برای سلامت دام به شمار میرود، لذا ضرورت تشخیص و اصلاح به موقع اختلالات انگشتی که منجر به لنگش میشوند، بیش از پیش نمایان میگردد.
واژههای کلیدی: لنگش، اختلالات انگشتی، شاخصهای تولید مثلی، گاو شیری.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-مطالعه معیارهای اپیدمیولوژیک ارتباط آلودگی به ژیاردیا و سندرم اسهال گوسالهها19061FAبهرامدلیرنقدهموسیتوسلیعلیرضا هاتفنیاJournal Article19700101Abstract:
This study was carried out to investigate the association between infection to Giardia sp. and occurrence of diarrhea in Urmia, Iran. Fecal samples were collected from 246 calves (34 diarrheic and 212 non-diarrheic) and examined for the presence of Giardia spp. cysts using a quantitative centrifugation concentration zinc sulfate flotation technique. Analysis of data showed that the relative frequency of infection to Giardia cysts is significantly (p<0.001) more in diarrheic calves (35.3%) than in non-diarrheic ones (8%). Epidemiologic measures of association, i.e., odds ratio, population odds ratio, attributable risk, attributable fraction, population attributable rate, population attributable fraction were 6.26, 1.42, 31.2, 3.7, and 0.27, respectively. The results would suggest that there is a significant association between infection Giardia spp. and occurrence of diarrhea in Urmia district. However, more studies are required to establish a cause-effect relationship.
Key words: Giardia, calf diarrhea, odds ratio.چکیده
به منظور بررسی ارتباط آلودگی به ژیاردیا و ابتلا به سندروم اسهال، از مدفوع 246 راس گوساله (34 راس مبتلا به سندروم اسهال و 212 راس غیراسهالی) در اطراف ارومیه نمونهبرداری شد. نمونهها از نظر حضور کیست ژیاردیا با روش شناورسازی با محلول سولفات روی بررسی شدند. آنالیز دادهها نشان داد که فراوانی آلودگی به ژیاردیا در گوسالههای مبتلا به سندروم اسهال (3/35درصد) به طور معنیداری (001/0p <) بیش از آن در گوسالههای غیرمبتلا به این سندروم (8درصد) است. معیارهای اپیدمیولوژیک ارتباط یعنی شانس خطر، شانس خطر در جمعیت، خطر قابل انتساب، کسر قابل انتساب، خطر قابل انتساب در جمعیت و کسر قابل انتساب به ترتیب 26/6، 42/1، 2/31درصد، 76/0، 7/3 و 27/0 محاسبه گردیدند. نتایج بررسی حکایت از آن دارند که تک یاخته ژیاردیا میتواند از علل مولد اسهال گوسالهها در منطقه باشد و لازم است که با مطالعات بیشتر، عوامل خطر آلودگی به آن به نحو دقیقتری جهت برقراری رابطه علیتی مورد شناسایی قرار گیرند.
واژههای کلیدی: ژیاردیا، اسهال گوسالهها، شانس خطر.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-مقایسه اثر استفاده از بره موم (propolis) و ویرجینیامایسین در جیره بر عملکرد تولید و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی19062FAسیدمحمدمهدیکیاییبهزادمنصوریمهردادمدیرصانعی0000-0002-9394-3416محمدحسن بزرگمهریفردبهرامغلامیانآرش قلیانچیلنگرودیمحمدربانیJournal Article19700101Abstract:
Three hundred and sixty male day- old Ross 308 broiler chicks were randomly assigned to four dietary treatments in order to evaluate the effect of propolis as growth promoter on the performance and the immune response of the broiler chicks to the ND vaccine. Each treatment contained three replicates of 30 chicks. Dietary treatments were as follow: A corn - soy meal diet (control diet).Control diet + 3000 ppm (starter) and 2000 ppm (grower and finisher) propolis.Control diet + 6000 ppm (starter) and 4000 ppm (grower and finisher) propolis. Control diet + 100 ppm virginiamycine.The chick performance was evaluated by recording the body weight gain, feed intake, feed conservation ratio, and productive efficiency index at 21 and 42 days of age. Prior to the administration of ND vaccine (day 17) and 10 days post-vaccination, the blood sample was taken for HI test. The chicks fed diet supplemented with virginiamycin showed higher BWG, FI, PEI when compared with other treatments. However, those chick provided with dietary treatment 2 (3000 and 2000 ppm) had lower FCR. Propolis had no effect on antibody titer against ND vaccine. In this experiment propolis don't act as an immunostimulant, but appeared to be promising a potential growth promoter.
Key words: propolis, virginiamycin, immunostimulant, broiler chicks, performance.چکیده
تعداد 360 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه به صورت کاملا تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. هر گروه مشتمل بر سه زیرگروه (تکرار) 30 قطعهای بود. گروه یک بعنوان شاهد انتخاب و با جیره پایه بر مبنای ذرت–کنجاله سویا تغذیه گردید. جیرههای غذایی گروههای دوم و سوم بترتیب حاوی مقادیر ppm3000 و ppm6000 در مرحله شروع( 14-1روزگی) و ppm2000 و ppm4000 بره موم در مراحل رشد( 28- 15 روزگی) و پایانی( 42-29 روزگی) بود. به جیره غذایی گروه چهارم 100میلی گرم در هرکیلوگرم خوراک، ویرجینیامایسین اضافه گردید. شاخصهای تولید شامل میانگین افزایش وزن بدن، مقدار خوراک مصرفی، ضریب تبدیل و شاخص بازده تولید در سنین 21 و 42 روزگی ارزیابی شدند. در سن 17 روزگی و قبل از تجویز واکسن نیوکاسل لاسوتا از تعداد 9 قطعه جوجه در هر گروه نمونه خون تهیه و عیار پادتن ضدویروس نیوکاسل به روش آزمایش HIدر آنها تعیین گردید. در روز 27 مجددا از همان جوجهها خونگیری و عیار پادتن ضدویروس نیوکاسل تعیین شد. نتایج حاصل نشان دادند افزودن ویرجینیامایسین و یا سطوح مختلف بره موم به غذا تاثیر معنیداری بر شاخصهای تولیدی نداشته است، با این حال در پایان آزمایش بیشترین افزایش وزن و بالاترین شاخص بازدهی تولید به گروه تغذیه شده با جیره حاوی ویرجینیامایسین اختصاص داشت. کمترین میزان ضریب تبدیل غذایی مربوط به گروه تغذیه شده با جیره حاوی ppm4000 و ppm6000 بره موم بود. افزودن بره موم به جیره غذایی تاثیری بر پاسخ ایمنی نداشت.
واژههای کلیدی: جوجه گوشتی، محرک سیستم ایمنی، بره موم، محرک رشد، عملکرد گله.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-مطالعه آناتومیکی شاخههای سرخرگ کاروتید خارجی در شتر یک کوهانه و مقایسه» آن با نشخوارکنندگان و تک سمیان19063FAمحمدحسنیوسفی0000-0003-4119-5492حسنگیلانپوربیژنرادمهرJournal Article19700101چکیده
شاخههای سرخرگ کاروتید خارجی در تعداد شش سر شتر یک کوهانه تهیه شده از کشتارگاه، پس از طی دوره ثبوت در فرمالین 10درصد تشریح و مطالعه شد. سرخرگ کاروتید مشترک در شتر یک کوهانه به سه شاخه شامل سرخرگهای کاروتید داخلی و کاروتید خارجی و پس سری تقسیم میشود، واز این نظرشبیه تک سمیها است. سرخرگ کاروتید خارجی شاخه اصلی سرخرگ کاروتید مشترک محسوب میشود. سرخرگ زبانی در شتر یک کوهانه مانند نشخوارکنندگان کوچک به طور مستقل از سرخرگ کاروتید خارجی منشعب شده و به زبان خونرسانی میکند. سرخرگ کاروتید خارجی در زیر مفصل آروارهای– گیجگاهی به دو شاخه شامل سرخرگ ماگزیلاری و گیجگاهی سطحی تقسیم میشود. در شتر یک کوهانه مانند نشخوارکنندگان کوچک اولین انشعاب از سرخرگ گیجگاهی سطحی بنام سرخرگ عرضی صورت، تمام ناحیه» صورت را خونرسانی میکند ولی مسیر این سرخرگ کمی با سرخرگ عرضی صورت در نشخوارکنندگان کوچک متفاوت است. سرخرگ ماگزیلاری در شتر مانند نشخوارکنندگان موقعیت خارج استخوانی دارد و به نظر میرسد که در شتر تنها شبکه میرابل قدامیجهت تشکیل شبکه میرابل سخت شامهای قدامیوجود دارد.
واژههای کلیدی: شتر– آناتومی– سرخرگ– سرخرگ کاروتید خارجی.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-اولتراسونوگرافی داپلر رنگی و طیفی سرخرگ رانی خرگوش19064FAمجید مسعودیفردعلیرضاوجهیسارنگسروری0000-0002-0975-6731سمیه اسدزادهمنجیلیJournal Article19700101Abstract:
Doppler ultrasound can provide important information about vascular problems through the analysis of blood flow wave-form. The purpose of this study was obtaining the normal images of color Doppler and estimation of blood flow velocity parameters of femoral artery in rabbits. Left and right femoral arteries of 8 healthy adult New Zealand rabbits were evaluated. Color and spectral doppler images of the artery were obtained. Values of peak systolic velocity (PSV), end diastolic velocity (EDV), resistive index (RI) and pulsatility index (PI) were measured. Color doppler showed a laminar flow with aliasing artifact in the center of flow due to higher velocity. Moderate to high resistance flow pattern with diphasic flow velocity and blunted profile were observed in spectral wave-form analysis of pulsed doppler. Results of this study may be useful as baseline in haemodynamic evaluation of femoral artery and evaluation of diseases such as thromboembolism and arterial stenosis in rabbits as an animal model.
Key words: ultrasonography, color doppler, pulse-waved doppler, femoral artery, rabbit.چکیده
اولتراسونوگرافی داپلر میتواند اطلاعات مهمی در باره مشکلات عروقی بدن از طریق آنالیز موج جریان خون فراهم کند. هدف این تحقیق بدست آوردن تصاویر طبیعی داپلر رنگی و محاسبه پارامترهای مرتبط با داپلر طیفی در سرخرگ رانی خرگوشهای سالم میباشد. بدین منظور اولتراسونوگرافی داپلر رنگی و طیفی از سرخرگ رانی 8 خرگوش سفید نیوزلندی سالم در قسمت میانی اندام حرکتی خلفی راست و چپ انجام شد. پس از ارزیابی تصاویر داپلر رنگی، مقادیر حداکثر سرعت جریان خون در سیستول، سرعت جریان خون در انتهای دیاستول، متوسط سرعت جریان خون، اندیکس مقاومت عروقی و اندیکس قدرت پالسی سرخرگ با استفاده از منحنی طیفی داپلر پالسی اندازهگیری شدند.در داپلر رنگی جریان خون ضربان دار و لایهای به دلیل تفاوت رنگ قسمتهای کناری و وسطی رگ مشخص بود به نحوی که در مرکز سرخرگ رنگهای روشنتر که نشانه سرعت بیشتر جریان خون میباشد، جلب توجه مینمود. در داپلر پالسی، الگوی جریان طیفی با مقاومت نسبتاً بالا و جریان خون دو مرحلهای دیده میشد. از نتایج این تحقیق میتوان به عنوان مقادیر استاندارد در ارزیابی وضعیت همودینامیک سرخرگ رانی در عوارضی نظیر ترومبوآمبولی و استنوز سرخرگ در خرگوش به عنوان یک مدل حیوانی استفاده نمود.
واژههای کلیدی: اولتراسونوگرافی، داپلر رنگی، داپلر پالسی، سرخرگ رانی، خرگوش.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-ارزیابی کمی و کیفی آلودگی لاشههای طیور کشتارگاههای صنعتی استان تهران به سالمونلا19065FAسیاوش نیازیشهرکینوردهررکنیودودرضویلرعلیرضاباهنرافشینآخوندزادهJournal Article19700101Abstract:
Broiler carcasses are considered to be the major source of salmonella detection and enumeration of salmonella in this product are two criteria for evaluation of hygienic quality of the slaughterhouses and the product itself. In this study, contamination of broiler carcasses produced in poultry Industrial slaughterhouses in Tehran province was assessed using three tube MPN methods. According to our results 69 percent of the samples were salmonella positive while not detected the salmonella in the rest of samples. Enumeration of salmonella per carcass indicated that the average number of salmonella in 62/72 of salmonella positive carcasses was 49/5 and in 7/6 percent 2605 and in 16/48 percent 279/5 and in 2/3 percent upper 3300. Our results also showed that number of salmonella per per gram and cm2 of positive carcasses in 93/42 percent were 0/054 MPN /gr and 0/047 MPN/cm2 and in 4/38 percent 1/695 MPN/gr and 1/4 MPN/cm2 and in 1/5 percent upper 1/7 MPN/gr and 1/5 MPN /cm2. The statistical analysis in this study results and calculates the ratio and average indicates that the mean contamination of carcasses exanimate was low although frequency contamination was high.
Key words: Salmonella, slaughterhouse, chicken carcass, enumeration, Tehran province.چکیده
لاشه طیورگوشتی به عنوان یک منبع مهم آلودگی به باکتری سالمونلا مطرح میباشد و تعیین فراوانی و میزان آلودگی باکتری در این فرآورده، معیاری برای ارزیابی وضعیت بهداشتی کشتارگاه وتعیین مخاطرات بهداشتی گوشت مرغ برای مصرف کنندگان محسوب میشود. در این مطالعه، با روش کشت مرسوم، وجود آلودگی به باکتری سالمونلادر لاشههای طیور کشتارگاههای استان تهران مشخص و به روش MPNسه لولهای تعداد باکتری در لاشههای مثبت شمارش شد. در31درصد لاشه ها، آلودگی منفی ودر69 درصد مثبت تعیین شد، براساس شاخص تعداد باکتری در لاشه میانگین تعداد، در62/73 درصد لاشههای مثبت 50/49، در 48/16 درصد 5/279، در60/7 درصد 2605 و در30/2درصد بیش از3300 باکتری تعیین گردید. بر پایه شاخص تعداد باکتری سالمونلا درگرم وسانتیمتر مربع مساحت لاشه، در42/93 درصد، میانگین تعداد باکتری در گرم و در سانتیمتر مربع به تر تیب 054/0و 047/0، در38/4 درصد 69/1 و 41/1 و در20/2 درصد70/1 و50/1 تعیین شد.آنالیز آماری یافتههای بدست آمده و محاسبه نسبت و میانگین نشان دادکه میانگین تعداد باکتری بر پایه شاخصهای مختلف در لاشههای آلوده خیلی زیاد نیست، لیکن فراوانی آلودگی زیاد است.
واژههای کلیدی: سالمونلا، کشتارگاه، لاشه طیور، شمارش، استان تهران.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-اتصال و تکثیر سلولهای فیبروبلاست و کراتینوسیت اسب درون چسب فیبرین19066FAمحمدرضا آقچهلوسیدمهدیقمصریمحمدمهدیدهقانسعید انصاریمجدمحمدطاهریJournal Article19700101Abstract:
Evaluation of autogenous fibrinogen extracted from horse blood in fibrin glue and it's effects on horse's fibroblast and keratinocyte cells were preformed. Fibrinogen has been obtained by glycine precipitation technique from horse's blood. Fibroblast cells were separated by explant culture method from neck skin and keratinocytes were separated by enzyme digestion from lib samples. Autologous fibrinogen, horse`s fibroblast and keratinocyte cells separately mixed with bovine thrombin, calcium gluconate and tranexamic acid. This mixture was uniformly spread on cell culture plate and evaluated for six days. After one day of culture the thickness of fibrin glue were observed by invert microscope, fibroblast cells in elongated shape were observed in the fibrin glue in all thickness and keratinocyte cells were flattened and adherent on surface of plate. Both of them proliferated after 3 days. Fibrinogen that was obtained from horse blood by glycin precipitation technique can support horse fibroblasts as a scaffold and support horse keratinocyte proliferation in vitro.
Key words: fibrin glue, keratinocyte, fibroblast, horse.چکیده
بررسی امکان استفاده از فیبرینوژن استخراجشده از خون اسب در تهیه چسب فیبرین و اثرات آن برروی سلولهای فیبروبلاست و کراتینوسیت اسب مورد مطالعه قرار گرفته است. فیبرینوژن توسط روش رسوب گلایسین (Glycine precipitation technique) از پلاسمای اسبها جدا گردید. سلولهای فیبروبلاست توسط روش کشت قطعات بافتی (Explant culture) از پوست ناحیه گردن و سلولهای کراتینوسیت توسط روشهای هضم آنزیمی (enzyme digestion) از پوست ناحیه لب در هر یک از اسبها جدا شدند. سپس مجموعه فیبرینوژن و سلولهای فیبروبلاست و کراتینوسیت خودی اسب جداگانه توسط ترومبین گاوی و گلوکونات کلسیم و اسید ترانگزامیک در یک پلیت کشت سلولی ریخته شده و بهصورت همگن منعقد شده و سلولها به مدت شش روز مورد بررسی قرار گرفتند.سلولهای فیبروبلاست در روز دوم از حالت مدور در آمده و کاملاً دوکی و کشیده شده بودند، این موضوع در تمام ضخامت چسب فیبرین قابل مشاهده بود. در این زمان سلولهای کراتینوسیت بهصورت مسطحشده در محل اتصال چسب فیبرین به کف پلیت مشاهده شدند. هر دو نوع سلول بعد از سه روز تکثیر یافته بودند. فیبرینوژن استحصالشده از خون اسب توسط روش رسوب گلایسین بهعنوان یک داربست قادر به حمایت از رشد و تکثیر سلولهای فیبروبلاست اسب در تمام ضخامت آن بود. رشد و تکثیر سلولهای کراتینوسیت اسب در سطح بین پلیت کشت سلولی و چسب فیبرین مشاهده میشود که نشاندهنده اثر مثبت فیبرین در رشدو تکثیر سلولهای کراتینوسیت و یا دستکم عدم اثر منفی و تداخل در رشد و تکثیر میباشد.
واژههای کلیدی:چسب فیبرین، کراتینوسیت، فیبروبلاست، اسب.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-درجه حرارت بدن گوسفند متعاقب تزریقات داخل بطن مغزی پروستاگلاندینهای19067FAاسماعیلتمدنفردوهابباباپورJournal Article19700101Abstract:
The effect of intracerebroventricular injections of prostaglandins E2 and F2a was studied on the rectal temperature of sheep. PGE2 but not PGF2a at the same dose of 50mg elevated the 1h post-injection of rectal temperature. PGE2 but not PGF2a at the same dose of 100mg increased 3.5 and 2h post-injection of rectal temperature, respectively. Elavation of rectal temperature following PGE2 and PGF2a injections at the same dose of 200mg lasted to 5 and 3h after injection, respectively. Significant differences between PGE2 and PGF2a at the doses of 100 and 200 mg observed from 2nd and 3rdh after injection. It is concluded that prostaglandins E2 and F2a increase the body temperature but the hyperthermic effect of PGE2 is stronger and longer than that of PGF2a.
Key words:prostaglandins, brain, body temperature, sheepچکیده
در پژوهش حاضر اثر تزریق داخل بطنی مغزی پروستاگلاندینهای 2Eوa2F در مقادیر مساوی 50، 100 و 200 میکروگرم بر درجه حرارت راست روده با ترمومتر دیجیتال در زمانهای مشخص قبل و پس از تزریق مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج با اندازهگیریهای مکرر و آزمون دانکن آنالیز شد. برای این منظور از درجه حرارت راست روده گوسفند استفاده شد. در حالی که پروستا گلاندین2E به میزان (50 میکروگرم) درجه حرارت راست روده را در یک ساعت پس از تزریق افزایش داد.ونه پروستاکلاندینa2F فاقد چنین اثری بود. پروستاگلاندین 2Eوa2F در مقدار مساوی 100 میکروگرم درجه حرارت راست روده را به ترتیب تا 5/3 و 2 ساعت پس از تزریق افزایش دادند. افزایش درجه حرارت راست روده پس از تزریق پروستاگلاندین 2Eوa2F در مقدار مساوی 200 میکروگرم، به ترتیب تا 5 و 3 ساعت پس از تزریق ادامه یافت. بین اثرات پروستاگلاندین 2Eوa2F اختلاف معنیدار مشاهده شد. هر دو پروستاگلاندین 2Eوa2F درجه حرارت بدن را افزایش میدهند ولی اثر پروستاگلاندین 2E قویتر و طولانیتر از اثر پروستاگلاندین a2F است.
واژههای کلیدی: پروستا گلاندینها، مغز، درجه حرارت بدن، گوسفند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-اثر مصرف مخمر بر فرانسجههای تخمیر، جمعیت میکروبی شکمبه و عملکرد گوسالههای پرواری19068FAمرتضیرضاییمحمدرضاییانسیداحمدمیرهادیمحمدمرادیJournal Article19700101Abstract:
The experiment was designed to investigate the effects of saccharomyces cerevisiae supplementation on the efficiency of rations containing different levels of concentrate in male Holstein calves. 36 male Holstein calves (average body weight of 175. 9 ± 5.54 kg) were allocated into six treatments of 60, 70 and 80 percent of concentrate with or without yeast culture based on a 2 x 3 factorial design. The performance parameters (daily feed intake and gain) were recorded during 150 days of fattening period. At the end of the experimental period, the rumen content of animals were sampled by esophagus tube at 0, 3 and 6 hours after morning feeding and ruminal parameters (pH, VFA and NH3-N) and microbial population (total and cellulolytic bacteria, lactate utilizing bacteria and protozoa) were determined. All data were analyzed based on the complete randomized design in which the performance data were adjusted by covariance before analysis. Yeast supplement resulted the increase of the pH ,total volatile fatty acids and population of lactate utilizing bacteria and decrease of the level of NH3-N in the rumen fluid samples (p<0.05). The increase in the total number of rumen bacteria and protozoa was not significant. Feed intake and daily gain were higher in calves with yeast supplemented rations and 80 percent cocentrate (p<0.05). It can be concluded that the supplementation of yeast (Saccharomyces cerevisiae, S.C.47) could have a beneficial effect on the rumen fermentation and microbial populations in fattening calves. This in tum may results in an improvement of the animal performace especially when feeding high concentrate diets.
Key words: fattening calves, Saccharomyces cerevisiae, rumen fermentation, microbial population.چکیده
به منظور بررسی آثار مصرف مخمر ساکارومیسس سرویسیه ( سویه47 S.C) همراه با جیرههای غذایی حاوی سطوح مختلف کنسانتره بر فراسنجههای تخمیر، جمعیت میکروبی شکمبه و عملکرد گوساله های پرواری از 36 راCس گوساله در هلشتاین با میانگین وزن اولیه (54/5،)9/175 کیلوگرم در قالب طرح فاکتوریل 3*2 استفاده شد. دامهای مورد مطالعه به شش گروه مساوی تقسیم و هر گروه با یکی از جیرههای غذایی حاوی 60 ، 70 و 80 درصد کنسانتره بدون مخمر و یا با مخمر (5/2 گرم مخمر به ازای هر 100 کیلوگرم وزن زنده) تغذیه شدند. افزایش وزن و سرعت رشد گوسالهها طی 150 روز دوره آزمایش ، ثبت و در پایان دوره پرواربندی در زمانهای صفر ، 3 و6 ساعت بعد از مصرف خوراک صبحگاهی با استفاده از لوله مری از محتویات شکمبه آنها نمونه برداری شد. فراسنجه های تخمیر نمونهها شامل اسیدیته، اسیدهای چرب فرار، ازت آمونیاکی و جمعیت میکروبی مایع شکمبه ، تعداد کل باکتریها ، باکتریهای سلولولایتیک، باکتریهای مصرف کننده لاکتات و کل تک یاخته ها اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل آماری دادههای حاصله با استفاده از طرح کاملا تصادفی برای فراسنجههای تخمیر، جمعیت میکروبی و در مورد عملکرد پروار پس از تصحیح وزن اولیه دامها با تجزیه کوواریانس انجام شد. مصرف مخمر سبب افزایش اسیدیته مایع شکمبه در حیوانات تغذیه شده با 80 درصد کنسانتره شد (05/0p<.)همچنین مصرف مخمر سبب افزایش غلظت کل اسیدیته چرب فرار، جمعیت باکتریهای مصرف کننده لاکتات، جمعیت باکتریهای تک یاختههای شکمبه وکاهش غلظت ازت آمونیاکی شکمبه شد(05/0.)p<تعدادکل باکتریهای شکمبه نیز در اثر مصرف مخمر زیادشد. استفاده از مخمردر جیرهای حاوی 80 درصد کنسانتره سبب بهبود افزایش وزن وخوراک مصرفی روزانه حیوانات شد(05/0.)p< با توجه به یافتههای حاصله میتوان نتیجه گرفت که مصرف سویه 47مخمرساکارومیسس سرویسیه میتواند موجب بهبود وضعیت تخمیر وافزایش جمعیت میکروبی در شکمبه گوسالههای پرواری شود که نتیجه آن بهبود عملکرد پرواری دامها به ویژه در شرایط استفاده از جیرهای حاوی کنسانتره زیاد میباشد.
واژههای کلیدی: گوسالههای پرواری، ساکارومیسس سرویسیه، تخمیر شکمبهای، تک یاخته.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-شناسایی گونههای آیمریاهای ماکیان در ایران بر اساس خصوصیات زیست شناسی19069FAسعیدچرخکارمحمدحسن بزرگمهریفردصادقرهبریسیدمحمدمهدیکیاییعبدالحمید حسنیطباطباییJournal Article19700101Abstract:
One hundred and fourteen litter samples from grand parent, and broiler breeder farms were taken ,according to five different climate areas, to isolate and determine biological characteristics of Eimeria species. 0.5 Kg of each litter samples was used for oocyte isolation. Then, oocytes sporulated at 28' C؛ for 24-48 hours by oxygenation. The single oocytes were produced and OPG, the time of oocyte excretion and sporulatoin were recorded. Oocytes replicated and isolated from dropping collected on 4th day after oral inoculation of a single oocytes to 4-6 week chicks. Replicated oocytes of different Eimeria species were ingested by 3-6 week oocyte- free chicks ( of necessary quantity) for lesion studies and biometric assay. 25 isolates of oocytes related to different Eimeria species. ( E. maxima,E. tenella, E.necatrix, E.acervulina,E.brunette,E.mitis and E.praecox) were categorized based on the following factors: Location of lesions in intestine, Gross lesions condition, Oocyte size, shape and color, Schizont and merozoite size, Parasite locationin tissues , Minimum latent period in experimental infection., Minimum required time for sporulation. The resultes were finally confirmed by"Weibridge reference laboratory". The result were analysed by variance analysis was performed by SX statistical Software.
Key words: poultry, E tenella, E.acervulina, E.maxima, E. necatrix, E.mitis.چکیده
مجموع114نمونه بستر از مراکز پرورش طیور اجداد و مادر مناطق مختلف کشور بر اساس 5 ناحیه آب و هوای مختلف جهت جداسازی و تعین خصوصیات بیولوژیک ایمریاها موجود این مزارع تهیه گردید. نیم کیلوگرم از هر نمونه بستر جهت جداسازی اواوسیستهای بستراستفاده شده پس از جدا سازی، به روش هوا دهی در دمای 28 درجه سانتیگراد بمدت 72-48 ساعت اسپوره شدن انجام گردید. جهت تهیه تک اواوسیستها اقدام و زمان دفع اواوسیست و میزان OPGو زمان اسپوره شدن نیز تعیین گردید. با خوراندن تک اواوسیست به 5 قطعه جوجه 6-4 هفته و جمع آوری مدفوع از روز چهارم بعد از تلقیح تکثیر گردیدند. اواوسیستهای تکثیر شده گونههای مختلف ایمر یا به مقدار لازم به جوجههای 6-3 هفته عاری از اواوسیست جهت بررسی ضایعات و مطالعات بیومتریک خورانده شد.در مجموع 25 نمونه اواوسیست از آیمریاهای مختلف جدا گردید که بر اساس 1– محل ایجاد ضایعه در روده 2– وضعیت ظاهری جراحات 3– اندازه، شکل و رنگ اواوسیست 4– اندازه شیزونت و مروزوئیت 5– محل انگل در بافتها 6– حداقل دوره کمون در عفونتهای تجربی 7– حداقل زمان لازم جهت اسپیرولاسیون، به هفت گونه ایمریاهای ماکزیما، تنلا، نکاتریکس، آسرولینا، برونتّی، میتیس و پرکوکس طبقه بندی گردید که توسط آزمایشگاه رفرانس ویبریج مورد تائید قرار گرفت.و با آزمون آنالیز واریانس دوطرفه با استفاده از نرم افزار آماری SXتجزیه و تحلیل آماری گردید.
واژههای کلیدی: آیمریاهای تنلا، آسرولینا، ماکزیما، نکاتریکس، میتیس.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-مطالعه روند رشد تکاملی ضخامت دیوارههای بطنی و بین بطنی قلب جنین در بزها19070FAامینبحیرایییزدانمظاهریرضارنجبراحمدعلیپاپهنJournal Article19700101Abstract:
The increasing processes of body and heart weight, the index changes of heart to body weight ratio and of heart walls thickness (ventricular and inter ventricular) were studied on 160 goat fetuses (2groups male and female) from 7 to 22 week ages (at the first to the end of fetal period). Data analysis in SPSS and by ANOV A showed that the influence of age in all of 6 studied parameters was signified (p<0.01).conclusion: The increasing process of heart weight is followed by ageing and by Body weight. The index of heart to body weight ratio decreases while the body weight increases. The Average of maximum thickness of left ventricle wall is more than, interventricular (septum) and of this is more than of right, frequently. The increasing processes of thickness for left ventricle and septum are similar, while the right has an independence model.
Key words: Fetus, heart, goat, developmental growth, ventricular wall.چکیده
روند افزایش وزن بدن، وزن قلب، تغیرات شاخصه نسبت وزن قلب به وزن بدن و روند افزایش ضخامت دیوارههای بطنی و بین بطنی قلب از سن 7 تا22هفته(ازآغاز تا پایان مرحله جنینی) بر روی تعداد160 جنین بز( دوگره نر و ماده) مورد مطالعه قرارگرفته است.آنالیز یافتهها در برنامه SPSS وبروش ANOVA نشان داد که اثر فاکتور سن برهمه 6 پارامتر مورد مطالعه کاملا معنیداربوده است( 01/0p<.) درمجموع این مطالعه نشان دادکه روند افزایش وزن قلب از روند افزایش سن جنین پیروی نموده، با افزایش سن نسبت وزن قلب به وزن جنین کاهش مییابد. همواره میانگین حداکثر ضخامت دیواره بطن چپ از دیواره بین بطنی و دیواره بین بطنی از دیواره بطن راست بیشتراست. همچنین روندافزایش ضخامت دیوارههای بطن چپ و سپتوم مشابه بوده در حالیکه روند افزایش ضخامت دیواره بطن راست دارای الگویی مستقل میباشد.
واژههای کلیدی: جنین، قلب، بز، رشد تکاملی، دیواره بطن. دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-بررسی میزان شیوع کریپتوسپوریدیوم در گاوها و گوسالههای اسهالی و غیر اسهالی شهرستان خرم آباد19071FAشهرامملکیحسن نایبزادهJournal Article19700101Abstract:
The present study was done from winter 2003 until spring 2004. Faecal Samples(n=400) were collected from calves and cattle in four age groups:0-6,7-12,13-24 months and 2-10 years old.Sample were stained by modified Ziel-Nelson method and oocytes of cryptosporidium were diagnosed on the basis of their sporozoiets. Infection rate was equal amomg animals during all seasons. Adult cattle had the highest infection rate in the healthy ones (23.75%). on the other hand, the highest prevalence rate of infection in the diarrheic animals was seen in the calves. While bovine cryptosporidiosis accompanying is with diarrhea in the <6 months of age, it has not any clinical signs in the adult ones.The present animals in Khorram-Abad(17.5%) were infected.
Key words: Cryptosporidium, diarrhea, children, calf, cattle.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252562420080220-گزارش یک مورد مجرای سینهای چپ در الاغ19072FAمحمدرضاپریانیحسنگیلانپورJournal Article19700101Thoracic duct is a duct that drains the lymph from the cisterna chily into the venous angle of the cranial vena vava. Thoracic duct in the horse is situated on the right side, but in rare cases the left thoracic duct has been reported. In this report the course and left position of the thoracic duct in an embalmed donkey is described. Regarding many anatomical similarities between horse and donkey it seems that the existence of left thoracic duct in donkey should be considered as a rare condition.
Key words: anatomy, horse, donkey, thorax, thoracic duct.چکیده
مجرای سینهای، مجرایی است که لنف را از مخزن لنفی به سمت زاویه سیاهرگی سیاهرگ میانخالی قدامی هدایت میکند. مجرای سینهای در اسب معمولا در سمت راست قرار داردو البته در مواردی نادر در در سمت چپ نیز گزارش شده است. درمورد آناتومی مجرای سینهای در الاغ با توجه به بررسیهای انجام گرفته گزارشی مشاهده نگردید ولی با توجه به شباهتهای آناتومیکی موجود در تک سمیها بنظر میرسد که این مجرا از نظر موقعیت، مسیر و مجاورات شبیه به اسب بوده و وجود مجرای سینهای چپ موردی نادر باشد.
واژههای کلیدی: آناتومی، اسب، الاغ، قفسه سینه، مجرای سینهای.