دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Growth inhibition and morphological alterations to Penicellium citrinium in response to Zataria multiflora boiss. essential oilمهار رشد و تغییرات مورفولوژیکی پنی سیلیوم سیترینوم در پاسخ به اسانس آویشن شیرازی3073122929110.22059/jvr.2012.29291FAعلیمیثاقیگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذائی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانعلیمیثاقیگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذائی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانافشینآخوند زاده بستیگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذائی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانحمید رضاقیصریگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذائی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیرازعلیرضاخسرویگروه قارچ شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران0000-0002-6777-5930حسنگندمیگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذائی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانهادیابراهیم نژادگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذائی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیرازJournal Article19700101Background: The growing interest in substitution of chemical food preservative with natural ones has fostered researches on plant essential oils and extracts. Objectives: The purpose of the current study was to evaluate the effect of Zataria multiflora Boiss. essential oil on growth respose, the percent of growth inhibitory and morphology of Penicellium citrinum. Methods: Different concentrations of the essential oil (0, 50, 100, 200, 400, 600 ad 1000 ppm) were used in agar dilution method to evaluate growth and spore production parameters. The cultured mold were studied by scanning electron microscope. Values among groups were compared using 1-way ANOVA. Results: It was found that the effect of different concentrations of essential oil on radial growth and sporulation was statistically significant (p<0.05). The minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum fungicidal concentration (MFC) both were 400ppm. According to scaning electron microscopy the treatment with the oil led to alterations in hyphal morphology. Conclusions: Our results suggest that Zataria multiflora Boiss. essential oil can be used as a natural preservative against Pencillium citrinum in foods.زمینه مطالعه: توجه وعلاقه فزاینده به جایگزینی نگهدارندههای شیمیایی با انواع طبیعی منجر به انجام مطالعات زیادی بر روی اسانسها وعصارههای گیاهی شده است. هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی اثراسانس بر روی رشد، درصد مهار رشد و مورفولوژی پنی سیلیوم سیترینوم میباشد. روش کار: در این مطالعه اثر غلظتهای مختلف اسانس آویش شیرازی روی رشد،اسپورزایی و مر فولوژی کپک پنی سیلیوم سیترینوم مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج: تمام غلظتهای مورد بررسی دارای اثر معنیداری برروی رشد و اسپورزایی پنی سیلیوم سیتر ینوم بودند . میزان MIC و MFC ،ppm400 به دست آمد. در بررسی میکرو سکوپ الکترونی، اسپورزایی شدید گروه کنترل در مقابل اسپورزایی اندک گروه تیمار مشاهده شد. هـم چنیـن در گروه تیمار تغییرات مرفولوژی شامل چین خوردگی و فرو رفتگی سطح و از بین رفتن شفافیت و یکنواختی سطحهایف مشاهده شد. نتیجهگیرینهایی: به طور کلی چنین نتیجهگیری میشود که اسانس آویشن شیرازی به عنوان یک طعم دهنده طبیعی گیاهی اثر حفاظتی علیه کپکها دارد و میتواند برای برخی از مواد غذائی به عنوان نگه دارنده استفاده شود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Effects of probiotic and calcium butyrate on production performance, egg quality, blood parameters and immune response in laying hensتأثیر پروبیوتیک و بوتیرات کلسیم بر عملکرد تولید، کیفیت تخممرغ، فراسنجههای خونی و پاسخ ایمنی مرغهای تخمگذار3133232929210.22059/jvr.2012.29292FAامیدافسریانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجانمینامحمدیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه رازیشهابقاضیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه رازیسعیدمرادیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجانJournal Article19700101BACKGROUND: The effects of probiotic and calcium butyrate (Ca-butyrate) as feed additives on performance and immune response have been shown in laying hens. OBJECTIVES: The aim of the present study was to investigate the effects of different levels of probiotic and Ca-butyrate on performance, egg quality, blood parameters and immune response in laying hens. METHODS: Two hundred and eighty eight Hy-Line W-36 hens (62 to 70 wks of age) were used in a 2×3 factorial arrangement with three levels of probiotic (0, 0.07 and 0.01 percent) and two levels of Ca-butyrate (0 and 0.1 percent) in a completely randomized design of 6 treatments and 8 replicates. RESULTS: The results showed that feed intake, feed conversion ratio, egg production, shape index, yolk index, haugh unit, egg weight and specific gravity were not affected by probiotic and Ca-butyrate. While egg weight and egg mass were significantly (p<0.05) increased using probiotic compared with the control diet, such an effect was not observed due to Ca-butyrate addition. However, shell thickness showed significant increase (p<0.05) in response to Ca-butyrate. The interaction between different levels of probiotic and Ca-butyrate was only significant for feed conversion ratio (p<0.05). Antibody titer against sheep red blood cell (SRBC) was not affected (p>0.05) by experimental treatments. The concentration of serum albumin was significantly increased (p<0.05) by adding probiotic and Ca-butyrate to feed. Furthermore, significant increase (p<0.05) in total serum protein was pronounced in response to probiotic and Ca-butyrate. However, other serum metabolites (total calcium, triglycerides and cholesterol concentrations) were not affected by treatments. The relative percentage of heterophiles and heterophiles to lymphocytes ratio were significantly decreased (p<0.05) using probiotic. CONCLUSION: Dietary probiotic and Ca-butyrate can be considered as additives to improve immune responses in laying hens.زمینهمطالعه: پروبیوتیک و بوتیرات کلسیم از افزودنیهای خوراکی هستند که باعث بهبود عملکرد وپاسخ ایمنی میشوند. هدف: این آزمایش برای ارزیابی اثرات سطوح مختلف پروبیوتیک و بوتیرات کلسیم بر عملکرد، کیفیت تخممرغ و فراسنجههای خونی و ایمنی مرغهای تخمگذار انجام گـرفـت. روشکار: 288 قطعه مرغ تخمگذار سویهیهای لاین(w-36) در سن 62 تا 70 هفتگی، در یک آزمایش فاکتوریل 3×2 با سه سطح پروبیوتیک (صفر، 07/0 و 1/0 %)و دو سطح بوتیرات کلسیم (صفر و 1/0%) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 8 تکرار، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که افزودن پروبیوتیک و بوتیرات کلسیم به جیره غذایی تأثیری بر مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی، درصد تولید تخممرغ، شاخص شکل، شاخص زرده، واحد هاو، وزن پوسته و وزن مخصوص تخممرغ نداشت. به هر حال استفاده از پروبیوتیک وزن و توده تخم مرغ را نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری (05/p<0) افزایش داد، در حالی که بوتیرات کلسیم چنین اثری را نشان نداد. ضخامت پوسته تخم مرغ با کاربرد بوتیرات کلسیم در جیره غذایی به طور معنیداری (05/p<0) افزایش یافت. اثرات متقابل بین سطوح مختلف پروبیوتیک و بوتیرات کلسیم، فقط بر ضریب تبدیل خوراک معنیدار (05/p<0) بود. میزان آنتیبادی تولید شده بر علیه گلبول قرمز، تحت تأثیر جیرههای آزمایشی قرار نگرفت. استفاده از پروبیوتیک و بوتیرات کلسیم در جیره غذایی، میزان آلبومین سرم را به طور معنیداری (05/p<0) افزایش داد، علاوه بر این سطوح مختلف پروبیوتیک میـزان پـروتئیـن تام سرم را افزایش(05/p<0) داد ولی بر سایر فراسنجههای خونی تأثیری نداشت. میزان هتروفیل و بازوفیل و همچنین نسبت هتروفیل به لمفوسیت با استفاده از پروبیوتیک در جیره غذایی به طور معنیداری (05/p<0) کاهش یافت. نتیجهگیری نهایی: در نهایت، این نتایج نشان میدهد که استفاده از پروبیوتیک و بوتیرات کلسیم در جیره غذایی مرغهای تخمگذار، موجب بهبود پاسخ ایمنی پرنده میشود. دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Seroepidemiology of Neospora caninum in Iranian native and crossbreed cattle: A cross sectional studyسرواپیدمیولوژی نئوسپورا کانینوم در گاوهای بومی و دو رگ ایران: یک مطالعه استانی3253292929310.22059/jvr.2012.29293FAحیدرحیدریاداره کل دامپزشکی استان همدانحسام الدیناکبرینگروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانJournal Article19700101BACKGROUND: Neospora caninum , a pathogenic protozoan parasite, has been considered as a major cause of infectious bovine abortion throughout the world . OBJECTIVES: The aim of the present study was to determine the seroprevalence of N . caninum antibodies in native and crossbreed cattle of Hamedan province, Iran . METHODS: Serum samples of native (n=139) and crossbreed cows (n=261) were examined using ELISA method values were analyzed by description analysis. RESULTS: The frequency of prevalence for N.caninum antibodies was shown as much as 20 % . Furthermore, the most and the least frequency rates were shown in cattle over 4 years old (32.33%) and less than 2 years old (7.32%) , respectively (p<0.05) . Meanwhile, 64% of cows which had abortic chain were seropositive (p<0.05). CONCLUSIONS: It can be concluded that N.caninum should be considered as a causative agent for abortion in native and crossbreed cattle in Hamedan province.....زمینه مطالعه: نئوسپورا کانینوم تک یاخته انگلی بیماریزاست که به عنوان یکی از عوامل مهم ایجاد کننده سقط جنین عفونی گاو در سراسر جهان مــطرح میباشد. هدف: هدف از این مطالعه، تعیین میزان فراوانی آنتی بادی ضد نئوسپورا کانینوم در گاوهای بومی و دو رگ استان همدان بود. روشکار: نمونه سرم 139 رأس گاو ماده بومی و 261 رأس گاو دورگ با استفاده از روش الایزا مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج: فراوانی کلی سرمی آنتی بادی ضد نئوسپورا کانینوم در این مطالعه 20% تعیین شد. بیشترین و کمترین میزان فراوانی آلودگی به ترتیب در گاوهای دارای بیش از 4 سال سن (33/32%) و زیـر 2 سـال سـن (32/7%) مشـاهـده شـد (05/0<p) . ا64% ازگـاوهـای دارای سـابقه سقط از نظر سرمی مثبت بودند (05/0<p) . نتیجهگیرینهایی: نتایج حاکی از آن است که نئوسپورا کانینوم میتواند بعنوان یک عوامل ایجاد کننده سقط جنین در گاوهای بومی و دورگ استان همدان مطرح باشد...دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Changes in biochemical, enzymatic, and electrolyte indices of sheep in experimental hypocalcemiaتغییرات بیوشیمیایی، آنزیمی و الکترولیتی ناشی از هیپوکلسمی تجربی در گوسفند3313352929410.22059/jvr.2012.29294FAخدادادمستغنیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیرازمهسافرزین پورگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیرازامیر سعیدصمیمیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیرازسید علیرضاتقوی رضوی زادهدانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article19700101BACKGROUND: Hypocalcaemia as one of the most important ovine metabolic diseases occurs during late gestation and early lactation. OBJECTIVES: The aim of this study was to investigate the physiological effects of experimentally induced hypocalcemia on serum biochemical, enzymatic and electrolyte changes. Methods: Ethylene diamine tetra-acetic acid (EDTA) solution (4.6 %) was intravenously infused to 5 healthy sheep (experimental group). Meanwhile, 5 healthy sheep received 0.9% saline solution (IV) and kept at similar condition as control group. In both groups serum was collected before and after EDTA infusion at different time points. Aspartate transaminase (AST), alanine transminase (ALT), glucose, blood urea nitrogen (BUN), total protein, calcium (Ca) and inorganic phosphorus (Pi) levels were measured. RESULTS: Clinical signs of hypocalcemia and/or changes in heart rate was caused by EDTA infusion. Serum calcium levels showed significant decrease (39.2% at its maximum state) following EDTA infusion (p<0.05), compared to the pre-infusion state. Pi levels showed significant decrease (57.8% at its maximum state) during 1 to 4 hours following EDTA infusion. Meanwhile, it was accompaning with an increase (9.9% at its maximum state) at 5.5 to 22 hours after EDTA infusion. Increase in serum glucose levels during 1 to 3 hours following EDTA infusion was determined as much as 60% (38.44 mg/dl) at its maximum state. An increase (51.1% at its maximum state) was shown in blood urea nitrogen levels after EDTA infusion in experimental group. Changes in total protein, ALT and AST were not significant before and after EDTA infusion. CONCLUSIONS: While, experimental hypocalcemia can be accompanied with a decrease in serum Ca level, time dependent alterations in Pi and an increase in glucose and BUN levels can be observed. However, AST, ALT and total protein values can be without any changes.زمینه مطالعه: هیپوکلسمی، یکی از بیماری های مهم متابولیک میباشد که در گوسفند بیشتر در انتهای دوره آبستنی و همچنین شروع شیرواری رخ می دهد. هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر هیپوکلسمی تجربی برعملکرد فیزیولوژیک بدن در ارتباط با تغییرات بیوشیمیایی، آنزیمی و الکترولیتی است. روش کار: محلول EDTA6/4% به 5 رأCس گوسفند سالم (گروه آزمایش) به صورت انفیوِژن وریدی تزریق گردید که موجب تظاهر علائم هیپوکلسیمی یا تغییر در ضربان قلب گردید. به 5 رأCس گوسفند گروه کنترل نیز با شرایط مشابه و به منظور کنترل، سرم فیزیولوژی انفیوز شد. در هر دو گروه، قبل و پس از تزریق در ساعات مختلف، خون گیری به عمل آمد و میزان فاکتورهای AST، ALT، گلوکز، ازت اوره خون، پروتئین تام، کلسیم و فسفر سرم اندازه گیری شدند. نتایج: نتایج نشان داد که میزان کلسیم در زمانهای پس از تزریق نسبت به زمان قبل از تزریق حداکثر به میزان 2/39mg/dL( % 54/4) کاهش معنی داری را داشت (05/0<p ) . در طی 4 ساعت بعد از تزریق EDTA مقادیر فسفر، نسبت به زمان قبل از تزریق، حداکثر به میزان 8/57% کاهش معنی داری را نشان داد (05/0<p) اما در بین ساعات 5/5 تا 22 حداکثر به میزان 9/9% افزایش معنی دار یافت. میزان گلوکز در گروه آزمایش در ساعات 1 تا 3 نسبت به زمان قبل از تجویز EDTA، حداکثر به میزان 60mg/dL( % 44/38) از افزایش معنیداری برخوردار بود (05/0<p ) . میزان ازت اوره خون در گروه آزمایش به صورت معنی داری پس از تزریق EDTA حداکثر به میزان 1/51% افزایش یافت. میزان پروتئین تام و تغییرات آنزیم AST و ALT در قبل و بعد از تزریق EDTA معنی دار نبودند. نتیجه گیرینهایی: هیپوکلسمی تجربی موجب کاهش سطح سرمی کلسیم، تغییرات غلظت وابسته به زمان فسفر و افزایش غلظت گلوکز و نیتروژن اوره خون میشود. فعالیتهای AST و ALT و غلظت پروتئین تام تغییر معنی داری را نشان نداد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Sequence and phylogenetic analysis of (PB1) gene in Iranian H9N2 avian influenza virusesتعیین توالی وآنالیز فیلوژنتیک ژن (PB1 ) ویروس آنفولانزای پرندگان (H9N2 ) در ایران3373442929510.22059/jvr.2012.29295FAمسعودسلطانیبخش بیماریهای طیور، بیمارستان تخصصی دامپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشترعبدالحمیدشوشتریبخش بیماریهای طیور،آزمایشگاه ملی رفرانس آنفلوانزا موسسه واکسن وسرم سازی رازی کرجرضاگودرزیبخش آسیب شناسی، دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجردحسینوثوقیکارشناس ارشد مجتع آزمایشگاهی، دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجردJournal Article19700101Background: Viral (H9N2) polymerase complex in Avian influenza viruses is composed of the PB1, PB2, and PA protein subunits. These subunits are crucial for viral transcription and replication.The PB1 subunit forms the core of the polymerase complex. It plays a key role in RNA synthesis. Objectives: Survey on molecular characterization of PB1 gene in H9N2 viruses and determination of genetic relationship between Iranian H9N2 viruses and other Asian viruses. Methods: Seven H9N2 viruses were isolated from commercial broiler chickens in Iran during 2008-2009 and their PB1 genes were analyzed by RT-PCR and sequencing. Meanwhile, nucleotide sequences (Open Reading Frame: orf) of the PB1 genes were used for phylogenetic tree construction. Results: Phylogenetic analysis of the PB1 gene showed that all Iranian viruses form a separate unknown sublineage. On the other hand, while nucleotide sequence comparisons indicated high genetic diversity in Iranian viruses, a close homology (95-96%) was shown with H5 or H7 subtypes when compared with established H9N2 Eurasian sublineages (G1, Korean and Y280-like). Conclusions: The results indicate that H9N2 viruses in Iran have undergone striking reassortment to generate some new genotypes.زمینه مطالعه: کمپلکس پلمیرازی ویروسهای آنفلوانزا شامل سه زیر واحد (PB1،PB2،PA) میباشد که در فرایند نسخهبرداری وتکثیر ویـروسـی نقـش دارنـد. زیر واحد 1PB به عنوان هسته این کمپلکس مسوول سنتز RNAویروسی است. هدف: بررسی مولکولی ژن 1PB در ویروسهای آنفلوانزای (H9N2)پرندگان و تعیین رابطه آن باویروسهای سایر نقاط ایران و آسیا. روش کار: ژن 1PB در 7 ویروس جدا شده از پرندگان گوشتی در خلال سالهای 2009-2008 با روش RT-RCR تکثیر شده، تعیین توالی گردید و برمبنای قطعه قابل تبدیل به پروتئین (orf) درخت فیلوژنتیک رسم شد. نتایج: آنالیزفیلوژنتیک ژن 1PB نشان میدهد که ویروسهای ایران در گروه های ناشناخته ی مجزایی قرار میگیرند، به عبارت دیگر در حالی که مقایسه توالی نوکلوتیدی نشان دهنده تنوع زیاد (High diversity) در بین ویروس های ایران است، همولوژی بالای بـا بـرخـی تحـت گـونـههـای 5H و 7H نسبـت بـه دودمـانهـای اوراسیـایـی استقـرار یـافتـه در آسیـا (280, G1,Korean, Y- ) دیده میشود. نتیجهگیرینهایی: نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد طی سالهای اخیر ویروسهای (H9N2) ایران متحمل بازآرایی ژنتیکی شدهاند به طوری که ژنوتیپهای جدیدی در ایران تولید شده . دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Molecular surveillance of avian influenza virus in domestic ducks: A provincial studyپایش مولکولی تحت تیپهای ویروس آنفلوانزای پرندگان در اردکهای بومی: یک مطالعه استانی3453512929610.22059/jvr.2012.29296FAوحیدکریمیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانوحیدکریمیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانسعیدچرخکارآزمایشگاه مرکز تشخیص، سازمان دامپزشکی کشورآرشقلیان چی لنگرودیگروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران0000-0001-7914-0863حسینمقصودلوآزمایشگاه مرکز تشخیص، سازمان دامپزشکی کشورJournal Article19700101BACKGROUND: In the first time, avian Influenza (AI) infection, subtype H9N2, was isolated from chicken in 1988 in Qazvin province and since then has become endemic in Iran. Waterfowls, such as wild ducks, are natural reservoirs for all types of influenza A viruses and cause virus circulation in environment and poultry population. In 2006, Iranian Veterinary Organization confirmed that 135 dead swans in Gilan province were positive for H5N1 avian influenza virus. OBJECTIVES: The purpose of this study was to determine the role of domestic ducks in avian influenza virus circulation (subtypes: H5,H7 and H9) in Gilan province during 2010-2011 through molecular surveillance techniques. METHODES: 550 cloacal swabs from Mallard and Pekin ducks were tested in rural areas of Shaft and Fouman cities. Meanwhile a breeding farm in Gilan was tested by RT-PCR assay for detection of AI virus subtypes (H5,H7 and H9) according to OIE protocols. RESULTS: We did not detect AI viral RNA in 550 samples which were tested for type A and subtypes H5 and H7. CONCLUSIONS: While waterfowls could have a crucial role in emergence of new influenza virus strains, no AI viral RNA mentioned subtypes was detected for the mentioned subtypes. These findings could be due to restrict control programs following 2006 AI outbreak in the mentioned region. However, surveillance programs for monitoring AI viruses need to be continuously performed.زمینه مطالعه :آلودگی به ویروس آنفلوانزای پرندگان در صنعت طیور ایران نخستین بار توسط تحت تیپ 2N9H در سال 1377 در استان قزوین تشخیص داده شد و از آن زمان به بعد در کشور به شکل اندمیک در آمده است. پرندگان آبزی مانند اردکهای اهلی میتوانند به عنوان مخزن تحت تیپهای موجود ویروسهای آنفلوانزای پرندگان محسوب شوند و در گردش این ویروسها در طبیعت و جمعیتهای طیور اهلی نقش ایفا نمایند. گزارش منتشر شده از سوی سازمان دامپزشکی کشور پیرامون بررسی صورت گرفته بر روی تلفات 135 قطعه قو در استان گیلان حاکی از نقش تحت تیـپ بسیار بیماریزای 1N5H ویروس آنفلوانزای پرندگان میباشد. هدف: هدف از این بررسی تعیین تحت تیپ های ویروس های آنفلوانزای پرندگان در اردکهای بومی استان گیلان میباشد. روش کار: تعداد 550 نمونه سواب کلواک از گونههای اردک مالارد و پکین در مناطق روستایی اطراف شهرستانهای شفت، فومن و یک مزرعه پرورش اردک اهلی به منظور ردیابی تحت تیپهای(9H، 7H، 5H )ویروس آنفلوانزای پرندگان به کمک آزمون RT-PCR مطابق دستورالعملهای استاندارد، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج:RNA ویروس آنفلوانزای پرندگان در هیچ یک از نمونههای مورد آزمایش با RT-PCR ردیابی نشد. نتیجه گیرینهایی : اردکهای وحشی در چرخش و ظهور سویههای جدید ویروس آنفلوانزای پـرنـدگـان نقـش مهمی دارند. به دلیل ظهور ویروس آنفلوانزای 1N1H و آنفلوانزای پرندگان در جهان و کشورهای منطقه، نیاز به طراحی مجدد بـرنامههای پایش جهت بررسی انتشار و گسترش این ویروسها وجود دارد. همچنین برای اطمینان از عدم انتقال تحت تیپهای 7H و 5H به جمعیتهای انسانی و مزارع طیور صنعتی، برنامههای پایش آنفلوانزای پرندگان در پرندگان وحشی باید برای تأمین اطلاعات همهگیری شناسی بیشتر در مورد ویروسهای در حال گردش ادامه داشته باشد. نتایج این مطالعه نشان از تأثیر برنامههای کنترلی دقیق آنفلوانزای پرندگان همراه با روشهای آموزشی و اجرایی بکار گرفته شده و رعایت مسایل امنیت زیستی در کنترل بیماری در گلههای اردک در مناطق آلوده به ویروس آنفلوانزای پرندگان تحت نظارت سازمان دامپزشکی کشور دارد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Investigation on Mycobacteriosis in aquarium fish: A periodic study in Ahvazبررسی مایکوباکتریوزیس در ماهیان آکواریومی: یک مطالعه مقطعی در اهواز3533582929710.22059/jvr.2012.29297FAرحیمپیغانگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز0000-0002-2416-7230بختیارحیدریدانش آموخته، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهوازمسعود رضاصیفی آباد شاپوریگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهوازمحمدرشنوگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article19700101BACKGROUND: Mycobacterial infection or Mycobacteriosis is one of the most important zoonotic bacterial diseases in fish, especially in aquarium fish, worldwide. Despite the importance of this disease, there is no record about the surveillance of this disease in Ahvaz region-Iran. OBJECTIVES: In this investigation the occurrence of Mycobacterium spp. in ornamental fish was studied using PCR technique. METHODS: In this survey, 150 fish were obtained from aquarium shops of Ahvaz. The fish was belonged to 5 species, i.e. Scatophagus argus, Astronotus ocellatus, Heross severus, Caesioteres sp. and Symphysodon aequifasciatus. The fish were transferred to the laboratory and examined after dissection. Meanwhile, liver, kidney and spleen samples were collected for PCR analysis. RESULTS: 80% of the examined fish showed no gross lesions at necropsy. However, only in a few fish some symptoms such as emaciation and anorexia were observed. In this study only 1 out of 150 fish (Heros severus) was detected as positive in PCR examination. Meanwhile, in DNA sequencing the bacterial species was recognized as Mycobacterium bovis. Other fish species showed no infection with Mycobacteria in PCR examination. CONCLUSIONS: Due to no pathogenesis of M. bovis in fish, this positive specimen can be considered as a transmission to fish from infected persons or feed products. These negative findings show that this Iranian region can be considered as a freeone for these particular pathogens.زمینه مطالعه: بیماری سل ماهی یک بیماری باکتریایی است که در اثر آلودگی به مایکوباکتریومها ایجاد میگردد. هدف: هدف از انجام تحقیق حـاضر بررسی آلودگی مایکوباکتریایی برخی ماهیان آکواریومی با آزمایش PCR بود. روش کار: در این تحقیق تعداد 150 قطعه از 5 گونه ماهی آکواریومی (اسکات، اسکار، سوروم، نئونتترا و ماکرو زرد)(از هر گونه 30 قطعه) از فروشندگان ماهیان آکواریومی شهر اهواز تهیه و به آزمایشگاه منتقل گردیدند. سعی گردید ماهیانی انتخاب شود که دارای علائمی از قبیل زخمهای جلدی، بیاشتهایی، بی توجهی به اطراف و لاغری باشند. در بررسی کالبدگشایی ماهیان مورد مطالعه، هیچ موردی مبنی بر وجود ضایعات دانه ای یا بافت گرانوله که با چشم غیر مسلح دیده شود، مشاهده نگردید. جهت بررسی آلودگی مایکوباکتریایی، اندام های کبد، کلیه و طحال برداشت و پس از استخراج DNA به روش PCR مورد ردیابی مولکولی قرار گرفتند. نتایج: از 5 گونه ماهی آزمایش شده در این مطالعه، تنها در یک قطعه ماهی (ماهی سورم)، وجود آلودگی به مایکوباکتریومها نشان داده شد. پس از انجام آزمایشات مربوط به تعیین سکانس، مایکوباکتریوم شناسایی شده از نوع مایکوباکتریوم بوویس تشخیص داده شد. بقیه ماهیان مورد بررسی از نظر آلودگی به مایکوباکتریومها منفی شناخته شدند. نتیجه گیری نهایی: با توجه به اینکه گونه بویس در آبزیان بیماریزا نیست، این آلودگی میتواند در اثر انتقال آلودگی از فرد آلوده به سل و یا مواد غذایی آلوده به مایکوباکتریوم بوویس به ماهی مورد نظر باشد. هر چند نتیجه این تحقیق نشان داد آلودگی به مایکوباکتریوزیس ماهی (آلودگی به گونه های مایکوباکتریوم جانوران خونسرد) منفی بوده است اما در بیماریهای مهم و زئونوز از جمله مایکوباکتریوزیس نتیجه منفی تحقیقات نیز مهم است زیرا نشانگر عدم آلودگی منطقه به بیماری مورد نظر می باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221The effect of Omeprazole on colostral total IgG absorption in neonatal lambsاثر امپرازول بر میزان جذب IgG تام آغوز در برههای تازه متولد شده3653722929810.22059/jvr.2012.29298FAMohammadNouriگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهوازمحمدنوریگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهوازآریارسولیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهوازمسعودقربانپورگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article19700101BACKGROUND: Omeprazole as an inhibitor decreases abomasal acid secretion. On the other hand, acidity would be a determinant for absorption of Immunoglobulins. OBJECTIVES: The aim of this study was to evaluate the effect of increasing abomasal pH due to Omeprazole administration on the rate of intestinal immunoglobulin absorption in newborn lambs. METHODS: 30 lambs immediately after birth were divided into 6 groups of 5 animals each as follows: Group1; The lambs received colostrum from birth to 84 hours after birth. Group2; The lambs were fed by colostrum + Omeprazole (4mg/Kg) from birth to 84 hours after birth. Group 3; The lambs were given milk for the first 24 hours and after then until hour of 84 by colostrum + Omeprazole. Group 4; The lambs were fed with milk + Omeprazole for the first 24 hours and after then until hour of 84 with colostrum + Omeprazole. Group 5; The lambs received milk for the first 6 hours after birth and after then received colostrums until hour of 84. Group 6; The lambs were fed with milk + Omeprazole in the first 6 hours after birth and after then until hour of 84 by colostrum + Omeprazole. Blood samples were collected at 0,24,48,72 and 96 hours after birth. The total IgG was measured by ELISA method. RESULTS: Serum IgG levels in group 4 showed significant decrease when compared with the control (group 3). However, no significant difference was shown in the serum IgG levels among groups. CONCLUSIONS: The results of this study showed that after birth increase in abomasal pH do not make effect on IgG absorption.زمینه مطالعه: امپرازول داروی مهارکننده ترشح اسید از شیردان میباشد. اسیدیته شیردان در جذب ایمونوگلوبولینها موثر میباشد. هدف: ارزیابی اثرات افزایشpH شیردان ناشی از مصرف امپرازول بر میزان جذب پادتنها از رودهی برههای نوزاد بود. روش کار: این مطالعه روی 30رأس بره تازه متولد شده انجام گرفت. برهها بلافاصله پس از تولد و قبل از دریافت آغوز از مادر جدا و به 6 گروه 5 رأسی تقسیم شدند. گروه1؛ برهها از تولد تا 84 ساعت آغوز، گروه2؛ برهها از زمان تولد تا 84 ساعت پس از آن آغوز + امپرازول(4mg/kg)، گروه3؛ برهها از زمان تولد تا 24 ساعت پس از آن شیر و از ساعت 24 تا 84 پس از تولد آغوز، گروه4؛ برهها از تولد تا 24 ساعت پس از آن شیر + امپرازول و از ساعت 24 تا 84 پس از تولد آغوز + امپرازول، گروه5؛ برهها از زمان تولد تا 6 ساعت پس از آن شیر و از ساعت 6 تا ساعت 84 پس از تولد آغوز و گروه6؛ برهها از زمان تولد تا 6 ساعت پس از آن شیر + امپرازول و از ساعت 6 تا 84 پس از تولد آغوز + امپرازول دریافت کردند. خونگیری از برهها در زمانهای صفر، 24، 48، 72 و 96 ساعت بعد از تولد انجام گردید. نمونههای سرم از نظر IgG-تام با روشELISA غیرمستقیم مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: در این مطالعه تفاوت معنیداری بین غلظت IgGتام خون برههای گروه شاهد3 و تیمار4 وجود داشت و میزان جذب IgGتام در گروه4 به شکل معنیداری کاهش یافته بود ولی بین باقی گروههای شاهد و تیمار اختلاف معنیداری وجود نداشت. نتیجهگیری نهایی: بنابراین تصور میگردد، بالا بردن pH شیردان در بدو تولد تأثیر معنیداری بر روی افزایش جذبIgGتام ندارد. به نظر میرسد که علت کاهش میزان IgGتام در گروه4 تأخیر در تخلیه معدی باشد که در اثر تجویز امپرازول رخ میدهد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Pregnancy rate and economic benefit of artificial insemination with sexed-sorted sperm in Holstein heifersمیزان آبستنی و سود اقتصادی حاصل از تلقیح مصنوعی با اسپرم تعیین جنسیت شده در تلیسههای هلشتاین3593632929910.22059/jvr.2012.29299FAامینتمدنگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیرازمحمدحسنناطق احمدیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیرازمهدیعلیپورکارشناس علوم دامی، بخش خصوصیزین العابدینتقیپورگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیرازJournal Article19700101BACKGROUND: To improve breeding programs in dairy cattle artificial insemination using sexed sperm has been applied in different farms. OBJECTIVES: To evaluate pregnancy rate and economic benefit of artificial insemination with sexed sperm in Holstein dairy heifers of Shiraz industrial farms. METHODS: The insemination data of 200 heifers in five farms including sperm types (sexed or conventional) and insemination date and times were collected from March 2009 to March 2010. RESULTS: The pregnancy rate of conventional sperms (72.2%) were significantly higher than the sexed sperms in heifers (49.2%; p=0.001). The sexed sperms insemination showed lower fertility in the winter (36.3%) when compared with the autumn values (73.9%; p=0.02). Cost and benefit analysis showed that costs of the first and the second insemination with sexed sperms were higher than the conventional ones. On the other hand, after the second insemination the economic benefit for the sexed sperms was lower than the conventional one. However, the cost and benefit analysis for sexed sperm values showed a trend to the convential ones. CONCLUSIONS: If the fertility rate of the sexed sperm insemination in healthy heifers reach to the 90 percent of the conventional sperm, sexed sperm insemination can be more beneficial than the conventional one after two insemination.زمینه مطالعه: تلقیح مصنوعی اسپرمهای تعیین جنسیت شده، برای ارتقاء برنامههای اصلاح نژادی در گاو شیری کاربرد دارد. هدف: میزان آبستنـی فصلـی و سود اقتصادی تلقیح مصنوعی اسپرمهای تعیین جنسیت شده در تلیسههای هلشتاین گاوداریهای صنعتی شیراز ارزیابی شد. روشکار: اطلاعات مربوط به تلقیح 200 رأCس تلیسه هلشتاین از پنج واحد گاوداری صنعتی شیراز شامل نوع اسپرم (تعیین جنسیت شده یا معمولی)، تاریخ و مرتبه تلقیح در بازه زمانی بهار 1388 تا بهار 1389 جمعآوری شد. نتایج: میانگین میزان آبستنی در تلیسهها با اسپرمهای معمولی (2/72%) به طـور معنـیداری بیشتـر از میـانگین میزان آبستنی با اسپرمهای تعیین جنسیت شده بود (2/49%؛ 001/0=p ) همچنین کمترین میزان باروری با اسپرمهای تعیین جنسیت شده در فصل زمستان بود (3/36%) که به طور معنیداری کمتر از میزان باروری در تلقیح با اسپرمهای معمولی در پاییز بود (9/73%؛ 02/0=p ) با استفاده از هزینه تلقیح اسپرم، درمان و قیمت تلیسهها و گاو نر جوان فروشی، هزینه و سود تلقیح اسپرمهای تعیین جنسیت شده و معمولی محاسبه شد. هزینه تلقیح اول و دوم با اسپرم تعیین جنسیت شده در تلیسه بیشتر از اسپرم معمولی بود. درآمد بعد از دو تلقیح مصنوعی با اسپرمهای تعیین جنسیت شده کمتر از اسپرمهای معمولی بود. نتیجهگیری نهایی: مطالعه حاضر نشان داد که اگر میزان باروری تلقیح با اسپرم تعیین جنسیت شده در تلیسههای سالم به 90% اسپرمهای معمولی برسد، تلقیح با اسپرم تعیین جنسیت شده میتواند سودآورتر از اسپرم معمولی بعد از دو تلقیح باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221The effect of vitamin C on growth performance, survival rate, hematological parameters and response to heat stress in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)تأثیر ویتامین C بر پارامتر های خونی، رشد و پاسخ به استرس دمایی در بچه ماهیان قزلآلای رنگینکمان(Oncorhynchus mykiss)3733802930010.22059/jvr.2012.29300FAحسیناورجیگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمحمدسوداگرگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانسید عباسحسینیگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانوحیدتقی زادهگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانJournal Article19700101Background: Vitamin C is an essential nutrient for teleost fish. It plays vital role in immune system function. OBJECTIVES: A feeding trial was conducted to determine the effects of different levels of dietary vitamin C supplement on growth performance, hematological indicators and response to heat stress in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fingerlings kept at different densities. METHODS: The fingerlings (initial weight of 2.1 ± 0.1) were reared in triplicate groups in fiberglass tanks at two different densities (400 and 600 /m2). The fish were fed with four experimental diets containing different levels of vitamin C (0, 100, 200 and 1000 mg vitamin C /kg diet) for 9 weeks. To evaluate the effect of heat stress on survival, fish were exposed to different temperatures (24, 26 and 28 °C) at the end of feeding experiment. RESULTS: Growth performance in fish which fed diets containing different levels of vitamin C (100, 200 and 1000 mg /kg diet) was significantly (p<0.05) higher than those fed diet without vitamin C supplement. In terms of hematological indicators, it was shown that different levels of vitamin C significantly (p<0.05) effected the hematocrit, hemoglobin and red blood cell (RBC) count. However, it did not make any effect on the MCH and MCHC values. On the other hand, stocking density only had significant effect on RBC count. CONCLUSIONS: Survival of fish which fed diets containing different levels of vitamin C was significantly (p<0.05) higher than those fed diet without vitamin C in response to heat stress.زمینه مطالعه: ویتامینها مهمترین مواد مغذی هستند که سیستم ایمنی ماهی را تحریک میکنند و ویتامین C به عنوان یک ماده مغذی ضروری در آبزی پروری مطرح است. هدف: آزمایش تغذیه ای به مدت 9 هفته برای بررسی اثرات ویتامین C بر شاخصهای رشد و خونی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان در دو تراکم مختلف انجام شد. روش کار: سه جیره غذایی با سه سطح مکمل ویتامینCن (mg/kg 100، 200، 1000) و یک جیره بدون ویتامین C به عنوان جیره شاهد و دو تراکم (400 قطعه در متر مربع به عنوان تراکم پایین و 800 قطعه در متر مربع به عنوان تراکم بالا ) در نظر گرفته شد. وزن اولیه بچه ماهیان قزل آلا g1/2 بود و در پایان آزمایش ماهیان هر یک از تیمارها تحت استرس دمایی با سه گسترده دمایی oC24‚26‚28 قرار گرفتند و بعد از مدت زمان مشخص بازماندگی آنها مورد ارزیابی قرارگرفت بعد از 9 هفته شاخصهای رشد (افزایش وزن، بقا ء، SGR، FCR، FE،CF ) و تغییرات هماتولوژیکی (هموگلوبین، هماتوکریت، MCH، MCHC،RBC )مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داده است که سطح ویتامین C جیره غذایی اثر معنیداری (05/0<p) بر روی شاخصهای رشد داشته است و تراکم تنها بر ضریب تبدیل غذایی تأثیر معنیداری داشته است (05/0<p)و بر سایر شاخصهای رشد اثر معنیداری نداشت (05/0<p) نتایج پارامترهای خونی نشان داده است که سطح ویتامین C جیره غـذایی اثر معنیداری بر روی میزان هماتوکریت و هموگلوبین و تعداد گلبول قرمز داشته (05/0<p) ولی بر شاخصهای MCH، MCHC اثر معنیداری نداشته است (05/0>p) تراکم تنها در تعداد گلبول قرمز اثر معنیداری نشان داده است (05/0<p)همچنین اثر متقابل ویتامین C و تراکم تنها بر تعداد گلبول قرمز اثر معنیداری داشته است (05/0<p) نتیجه گیری نهایی: نتایج تنشهای دمایی نشان داده است که ماهیان تغذیه شده با سطوح متفاوت مکمل ویتامین C بازماندگی بیشتری نسبت به ماهیان تغذیه شده بدون ویتامین C داشتند (05/0<p)دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Detection of somatic antigens in Mycobacterium avium subspecies paratuberculosisشناسایی آنتی ژنهای پیکره مایکوباکتریوم آویوم تحت گونه پاراتوبرکلوزیس3813852930110.22059/jvr.2012.29301FAرسولمدنیبخش بیوشیمی و پروتئومیکس، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیشبنمآزادهگروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابننادرمصوریبخش توبرکولین، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیمصطفیجعفرپورگروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابنفریباگلچین فربخش بیوشیمی و پروتئومیکس، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیروح اللهکشاورزبخش توبرکولین، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتاراامامیبخش بیوشیمی و پروتئومیکس، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیJournal Article19700101Bakground : Johne's disease or Paratuberculosis as a chronic granulomatosis enteritis in ruminants will be caused by Mycobacerium avium subsp . Paratuberculosis . Detecting whole bacterial cell wall antigens would be helpful in potential applications for diagnosis , vaccine production , and elucidation of pathogenesis . Objectives : To determine secreted somatic cell antigens of Mycobacterium avium subspecies Paratuberculosis . Methods : Standard strain (III-V) of Mycobacterium avium subspecies Paratuberculosis DNA was extracted from the cultured and gene analysis was done using PCR to confirm bacterial purity . On the other hand , protein concentrations in both media and cell entracts were determined . Furthermore , all proteins pattern were shown by SDS -PAGE . Results : Electrophoretic findings showed some somatic antigens in the range of 19 - 100 KDa. Conclusions : These purified somatic antigens can be used for further study and potential application in vaccine production .زمینه مطالعه: بیماری یون یا پاراتوبرکلوزیس نوعی آنتریت گرنولوماتوزی مزمن در نشخوارکنندگان با عامل مسبب مایکوباکتریوم آویوم تحت گونه پاراتوبرکلوزیس (MAP ) است. به نظر میرسد شناسایی آنتی ژنهای پیکره ای این باکتری میتواند جهت طراحی واکسن، تشخیص بیماری و مطالعه پاتوژنز این بیماری مفید باشد. هدف: شناسایی پروتئینهای پیکره باکتری به عنوان آنتی ژن اصلی جهت شناخت بهتر عملکرد باکتری حائز اهمیت است. روش کار: در این تحقیق از سویه استاندارد III-V مایکوباکتریوم آویوم تحت گونه پاراتوبرکلوزیس (MAP) نمونه حاصل از کشت میکروبی پس از استخراج DNA و انجام عملیات PCR جهت ثبوت و تائید باکتری روی ژل آگارز برده شد و میزان پروتئینهای تصفیه شده در مایه صاف شده حاصل از محیط کشت میکروبی و همچنین عصاره باکتریایی تعیین مقدار گردیدند. از سوی دیگر الگوی پروتئینهای حاصله با استفاده از SDS-PAGE مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج: الکتروفورز حکایت از حضور آنتی ژنهای پروتیئین در محدوده وزن ملکولیKDa 100-19 دارد. نتیجه گیری نهایی: آنتی ژن های تخلیص شده در این مطالعه میتواند جهت انجام مطالعات بیشتر و تولید احتمالی واکسن علیه پاراتوبر کلوزیس مورد استفاده قرار گیرد. دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Effect of insulin and leptin on ram sperm capacitation for in vitro embryo productionاثرات لپتین و انسولین بر ظرفیتیابی اسپرماتوزوای قوچ در تولید جنین آزمایشگاهی3873922930210.22059/jvr.2012.29302FAمسلمریاحیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، زنجان، ایران0000-0001-6136-4260پژمانمیرشکراییپژوهشکده فناوری جنین دام، دانشگاه شهرکردحسنحسن پورپژوهشکده فناوری جنین دام، دانشگاه شهرکردمصطفیمعماریانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجانابراهیماحمدیپژوهشکده فناوری جنین دام، دانشگاه شهرکردJournal Article19700101BACKGROUND: Improvement of sperm quality as a research field in reproductive biotechnology of domestic animal can be considered as a key element for in vitro fertilization. OBJECTIVES: The aim of the present study was to investigate the effects of insulin and leptin on ovine sperm capacitation / acrosomal reaction, viability and fertilization. METHODS: The semen samples of 10 Bakhtiari rams were collected by artificial vagina. Using dose response study, the most efficient doses of insulin and leptin were chosen. Each sample was assigned to four experimental groups including insulin (1nM), leptin (100nM), mixed of leptin-insulin and control (without hormone). Sperm capacitation/acrosomal reaction, viability and fertilization were evaluated by chlortetracycline staining, eosin-negrosin and in-vitro fertilization methods, respectively. values were compared among groups by 1-way ANOVA. RESULTS: Values of capacitation/ acrosomal reaction rate showed significant increase in response to insulin and leptin at 30, 60 and 120 min time points. The sperm viability was significantly (p<0.05) increased in response to insulin when compared with the control group at 30 min time point, without any effect in the other time points. On the other hand, insulin and leptin did not show significant effect (p>0.05) on sperm fertilization. CONCLUSIONS: This study indicated that insulin and leptin improved ram sperm capacitation / acrosomal reaction and viability while their effects on in vitro embryo production were inconsiderable.زمینـه مطالعه: بهبود کیفیت اسپرم و ارتقاء میزان باروری اسپرم با مواد و هورمونهای گوناگون به ویژه جهت انجام باروری آزمایشگاهی از زمینههای تحقیقات علوم بیوتکنولوژی تولید مثل دام میباشد. هدف: در این مطالعه هدف بررسی نقش احتمالی لپتین و انسولین بر پارامترهای ظرفیت یابی، واکنش اکروزومی، بقا و باروری اسپرماتوزوای قوچ میباشد. روش کار: نمونههای منی از 10 راس قوچ نژاد لری بختیاری به وسیله واژن مصنوعی گرفته شد. پس از انجام دوزسنجی موثرترین دوزهای انسولین (1 nM) و لپتین(100 nM) انتخاب شدند و به چهار گروه آزمایشی حاوی انسولین، لپتین، مخلوط لپتین–انسولین و فاقد هورمون (شاهد) تقسیم و پارامترهای ظرفیت یابی، واکنش اکروزومی، بقا و باروری در موردشان مورد بررسی قرار گرفت. ظرفیت یابی و واکنش اکروزومیبه وسیله رنگ آمیزی کلروتتراسایکلین مورد بررسی قرار گرفت و برای بررسی بقای اسپرماتوزوا از روش رنگ آمیزی ائوزین– نیگروزین استفاده شد. باروری اسپرم قوچ نیز به وسیله انجام باروری آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: میزان ظرفیت یابی و بدنبال آن واکنش آکروزومی در زمانهای 30،60 و120 دقیقه توسط انسولین و لپتین افزایش یافت، گروه انسولین در زمان 30 دقیقه اسپرم مـرده کمتری نسبت به گروه کنترل داشت ولی در سایر زمانها هیچ تأثیر معنیداری از گروههای تیماری بر بقای اسپرم مشاهده نشد(05/0<p). همچنین این دو هورمون هیچ تأثیر معنیداری بر باروری اسپرم قوچ نداشتند. نتیجه گیری نهایی: نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد هرچند انسولین و لپتین باعث بهبود پارامترهای ظرفیت یابی و واکنش آکروزومی و حتی بقا اسپرم میشود اما بر تولید جنین آزمایشگاهی موثر نیست.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252567420121221Evaluation of infectious hematopoietic necrosis, infectious pancreatic necrosis and viral hemorrhagic septicemia viruses in Iranian and imported rainbow trout eggs: A cross sectional studyبررسی آلودگی تخمهای قزلآلای رنگینکمان ایرانی و خارجی به ویروسهای نکروز عفونی مراکز خون ساز، سپتی سمی خونریزی دهنده ویروسیو نکروز عفونی لوزالمعده: یک مطالعه مقطعی3933992930310.22059/jvr.2012.29303FAفیروزفدایی فردگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد0000-0001-7082-6615مهدیرئیسیگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکردمنوچهرمومنیمرکز تحقیقات بیوتکنولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکردمصطفیفغانیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکردJournal Article19700101BACKGROUND: Infectious hematopoietic necrosis (IHN), viral hemorrhagic septicemia (VHS) and infectious pancreatic necrosis (IPN) as important viral diseases of salmonids, especially rainbow trout can be led to mass mortality among cultured fish. OBJECTIVES: The aim of the present study was to show if IHN, IPN and VHS viruses can be detected in Iranian and imported rainbow trout eyed eggs and to compare their abundances among the hatcheries of 3 regions (Farsan, Koohrang and Lordegan) in Chaharmahal va Bakhtyari Province. METHODS: In each area, three hatcheries were selected, 20 eyed eggs were randomly sampled from each farm. The samples were transferred into the sterile tubes and identified by reverse transcriptase -PCR. Meanwhile, physicochemical factors were recorded for each fish. RESULTS: While total infection rate in eggs was 23.3 %, the level of infection for IPN, IHN and VHS was 12.5%, 10% and 0.83%, respectively. In this respect, maximum and minimum frequency were observed in Farsan (19.15%) and Koohrang (0.83%). Comparison of the infected of eggs, based on their origin, showed that the infection rates in Iranian and imported eggs were 20% and 3.33%, respectively. CONCLUSIONS: The results revealed that rainbow trout eggs should be considered as major source for transmission of aquatic viruses. Hence, molecular identification of above mentioned viruses in rainbow trout eggs should be done.زمینه مطالعه: بیماریهای نکروز عفونی مراکز خون ساز()IHN، سپتی سمی خونریزی دهنده ویروسی(VHS) و نکروز عفونی لوزالمعده (IPN) از جمله بیماریهای ویروسی مهم آزاد ماهیان پرورشی به شمار می روند که منجر به بروز تلفات گسترده در بین آنها می شوند. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت آلودگی ویروسهای فوق در تخم های چشم زده ایرانی و خارجی و میزان پراکنش این ویروسها در بین مزارع تکثیر استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. روش کار: از این رو سه شهرستان فارسان، کوهرنگ ولردگان انتخاب و در هر شهرستان نمونه گیری از سه مرکز تکثیر صورت پذیرفت . از هر مزرعه نیز به طور تصادفی 20 عدد تخم (سبز یا چشم زده) برداشت نموده و با قرار دادن در لوله های درب دار استریل، پس از ثبـت بـرخـی فاکتورهای فیزیکوشیمیایی آب، جهت ردیابی مولکولی ویروسهای فوق با تست Reverse Transcriptase-PCR به مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی ارسال شد. نتایج: طی این تحقیق 3/23 % تخم های مورد مطالعه آلوده و 7/76% آنها غیر آلوده بود . میزان آلودگی نیز در ویروسهای IPN،IHNو VHS به ترتیب 5/12 ‚10 و83/0 % بود . شهرستان فارسان با 15/19% بیشترین و شهرستانهای لردگان و کوهرنگ با 33/3 و 83/0 % کمترین میزان آلودگی را در بین مناطق مورد بررسی به خود اختصاص دادهاند . همچنین در مقایسه میزان آلودگی تخم ها بر اساس منبع ایرانی یا خارجی بودن آنها، میزان آلودگی در تخم های ایرانی 20% و در تخم های خارجی 33/3% بود. نتیجه گیرینهایی: نتیجه کلی تحقیق حاضر نشان از آلودگی نسبی تخمهای چشم زده قزل آلای رنگین کمان به ویروسهای بیماریزای فوق و توجه به اهمیت همه گیرشناختی آن در بین مزارع پرورشی آن استان و سایر استانهای کشور دارد.