دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-اثر افزودن منابع مختلف چربی به جیره گشتن افزیی بر تولید مثل میشهای زندی16530FAحسن صادقیپناهدکتر احمد زارعشحنهدکتر علینیکخواهدکتر امیر نیاسرینسلجیJournal Article19700101Objective: To determine the effects of adding of different supplemental fats to flushing diet on reproductive parameters in Iranian Zandi fat-tailed ewes.
Design: Randomized complete block.
Animals: Fifty two Six -year-old Zandi ewes.
Procedure: Four experimental diets: without supplemental fat(1), containing 4.5% calcium salts of fatty acids from tallow(2), containing 4.5% calcium salts of fatty acids from soybean oil(3) and containing 2.25% calcium salts of fatty acids from tallow plus 2.25% calcium salts of fatty acids from soybean oil(4) were tested. After laparoscopy, follicles (3 mm diameter) and corpus luteums (CL) on both ovaries were counted. Number of CLs were designated as ovulation rate (OR) index. At lambing number, weight and sex of lambs and lambing date of ewes were recorded.
Statistical analysis: Analysis of variance was done by general linear model procedure of the SAS.
Results: OR in group 3 was higher than the other ones (p<O.OS). Number of follicles in group 2 were lower than the other groups (p<O.O5). Pregnancy rate from first, total of two and three first service periods in group 3 were higher than the other groups (p<O.O5). Pregnancy rate from first and total of two first service periods in groups 2 and 4 were higher than group l(p<O.O5). Lambing rate and lamb crop from each of the three service periods were highest in group 3 and lowest in group 1 (p<O.O5). Twining rate from the first service period in group 3 was higher than, the other groups and in groups 2 and 4 was higher than group l(p<O.O5). Twining rate from total of two first service periods in groups 3 and 4 was higher than group l(p<O.O5). Clinical implications: Fat supplementation especially from rich sources of unsaturated fatty acids to flushing diet had positive effect on the OR and reproduction performance of ewes. J.Fac. Vet. Med. Univ. Tehran. 61,2:101-106,2006.هدف:مطالعه اثر افزودن چربی از منابع متفاوت به جیره گشتن افزایی برنرخ تخمکگذاری و بازده تولید مثل میش ها ی زندی
طرح: بلوک کامل تصادفی (وزن بدن به عنوان بلوک)
روش: تقسیم میشها به چهارگروه آزمایشی بر اساس جیره غذایی ‘ جیره ها عبارت بودند از : 1- جیره بدون چربی مکمل2- جیره حاوی 5/4 درصد نمکهای کلسیمی اسیدهای چرب از منشاء روغن سویا4- جیره حاوی 25/2 درصد نمک های کلسیمی اسیدهای چرب از منشاء روغن سویا . لاپاراسکوپی در مرحله دی استروس وشمارش جسم زردها (به عنوان شاخص نرخ تخمکگذاری) و فولیکولهای درت تر از 3 میلیمتر روی هر دو تخمدان . ثبت تعداد‘ جنس و وزن تولد بره ها درهنگام زایمان
تجزیه وتحلیل آماری : تجزیه واریانس داده ها با استفاده از نرم افزار SAS و بارویه GLM
نتایج: نرخ تخمکگذاری در گروه 3 به طور معنی داری بیشتر از سایر گروه ها بود. مجموع فولیکولهای درشت تر از 3 میلیمتر روی دو تخمدان درگروه 2 به طور معنی داری کمتر از سایر گروه ها بود. نرخ آبستنی در اولین فحلی ‘ مجموع دو ومجموع سه فحلی اول پس از قوچ اندازی درگروه 3 نسبت به گروههای دیگر به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین نرخ آبستنی در اولین فحلی و مجموع دوفحلی اول پس از قوچ اندازی در گروه های 2 و 4 نسبت به گروه 1 به طور معنی داری بیشتر بود. بیشترین نرخ بره زایی و تولید بره به ازای هر راس میش ناشی از هر سه دوره فحلی پس از قوچ انداری مربو ط به گروه 3 وکمترین آنها مربوط به گروه 1 بود. نرخ و قلوزایی ناشی از اولین فحلی پس از قوچ اندازی درگروه 3 نسبت به سایر گروه ها و در گروه های 2و4 نسبت به گروه 1 به طور معنی داری بیشتر بود. نرخ دوقلوزایی ناشی از مجموع دوفحلی اول پس از قوچ اندازی درگروه های 3و4 نسبت به گروه 1 به طور معنی اری بیشتر بود.
نتیجه گیری : به طورکلی می توان گفت افزودن چربی به ویژه از منابع غنی از اسیدهای چرب غیر اشباع (گیاهی) به جیره گشن افزایی برنرخ تخمکگذاری و بازده تولید مثل میشها اثر مثبت دارد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-مطالعه تغییرات بعضی آنزیمها و الگوی الکتروفورتیکی پروتئین ها در فرآورده های گوشتی حرارت دیده16531FAدکتر علی احسانی پهرآباددکتر طالبواثقیدکتر محمود امینلاریJournal Article19700101Objective: Study on some enzymes and protein
electrophoretic patterns in order to find an indicator for
adequacy of heat treatment in meat products. Design: Experimental study. Procedure: The activities of some enzymes, including:
lactate dehydrogenase (LDH), aspartate amino .transferase
(AST) and alanine amino transferase (ALT), were assayed in meat and heat treated meat products at different time-
temperatures combinations. Extracts of samples were used
for electrophoresis by SDS-PAGE method.
Statistical analysis: Analysis of variance and Duncan’s
test.
Results: LDH was active and demonstrated a good
stability in samples which were heated up to 65°C for 55
minute. However, its activity started to decline thereafter
so that at 70°C no significant activity was observed. ALT
and AST were more heat stable than LDH and their
activities were still present in heat treated products at 70CC
for 30 minutes and vanished at 75°C. Many protein bands
disappeared in SDS-PAGE pattern of meat products which
heated at 65°C or above.
Conclusion: LDH can be considered as a suitable indicator
for meat products that have been heated at 70°C or above.
J.Fac.Vet.Med. Univ. Tehran. 61,2:107-113,2006.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-جداسازی و شناسایی باکتریهای گرم مثبت هوازی و بی هوازی اختیاری درتخم مرغهای قابل جوجه کشی16532FAدکتر غلامعلیکلیدریدکتر حبیب پور آخونددرزیدکتر غلامرضا هاشمیتبارJournal Article19700101Objective: To detect and isolate the Gram-positive aerobic and facultative -anaerobic bacteria in hatching eggs.
Design: Prospective longitudinal study.
Animals: One hundred and twenty eggs from the broiler breeder stock and hatchery and 30 new-hatched chicks.
Procedure: Bacteriological studies were done in five different developing stages: immediately after laying, before and after disinfecting, before moving from setter to hatcher and from new hatched chicks. Furthermore, two different samples were taken from the shell and the yolk of each egg. Eggs were washed with Nutrient-Broth Media, stored in 37CC for 24 hours and finally transferred to blood agar containing potassium telorite. Yolk samples were directly transferred to blood agar containing potassium telorite. This process was repeated similarly for those samples from yolk sac of 18-day-old embryos and newborn chicks.
Statistical analysis: Exact fisher test.
Results: The contamination rate of eggshells in different stages were 96.66%, 100%, 100% and 90% ,respectively. Bacillus cereus, B. subtilis, B. polymixa and B. coagulans were isolated in 44.15%, 64.16%, 7.4% and 2.5% of cases, respectively. Staphylococcus aureus and S. saprophytic us were isolated from one yolk (3.3%) and tow yolk sacs (6.6%). Any bacteria was isolated from yolk sac of 18 - day- old embryos.
Clinical implications: The source of such contamination is mostly related to eggshells. In spite of routine managing programs in breeder stocks (such as selection, cleaning, and disinfection of eggs) it dose not effect to reduce Gram positive bacteria on egg shells and contamination of eggs in setter.Hence, yolk sac infection occurs and causes mortality in chicks. J.Fac.Vet.Med. Univ. Tehran. 61,2:115-118,2006.هدف: بررسی میزان آلودگی باکتریهای گرم مثبت هوازی و بی هوازی اختیاری و شناسایی آنها در تخم مرغهای قابل جوجه کشی
طرح: مطالعه آینده نگر طولی
حیوانات: 120 عدد تخم مرغ قابل جوجه کشی و 30 قطعه جوجه یک روزه گوشتی
روش: الف) نمونه گیری از تخم مرغهای قابل جوجه کشی وجوجه یک روزه گوشتی در یک روزه در 5مرحله مختلف شامل بلافاصله بعد از تخمگذاری ‘قبل از ضدعفونی ‘ بعد از ضدعفونی ‘ قبل از انتقال ازستر به هچر و جوجه های یکروزه ب) کشت‘ جداسازی و شناسایی باکتری های گرم مثبت هوازی و بی هوازی اختیاری در پوسته‘ زرد تخم مرغ وکیسه زرده.
تجزیه وتحلیل آماری: آزمون فیشر.
نتایج: میزان آلودگی پوسته در مرحله بلافاصله بعد از تخم گذاری 66/96 درصد‘ قبل از ضدعفونی 100 درصد‘ درمرحله بعد از ضدعفونی 100 درصد ‘ درمرحله چهارم 90 درصد ومیزان آلودگی زرده درمرحله بعد از ضدعفونی 3/3 درصد و در بقیه مراحل منفی ومیزان آلودگی کیسه زرده جوجه یک روزه 6/6 درصد بود. از پوسته گونه های مختلف باسیلوس و استافیلوکوکوس جدا گردید که فراوانی باکتری باسیلوس پلی میکزا 4/7 درصد ‘ باسیلوس کوآگلنس 5/2 درصد باکتری استافیلوکوکوس ارئوس 8/5 درصد و استافیلوکوکوس ساپروفیتیوکوس 10 درصد بود .فراوانی استافیلوکوکوس ساپروفیتیوکوس در زرده و کیسه زرده به ترتیب 3/3 درصد و6/6 درصد بود.
نتیجه گیری: منشاء آلودگی باکتریایی زرده و ایجاد عفونت کیسه زرده ‘ آلودگی پوسته تخم مرغ می باشد. درروی آماری با استفاده از تست فیشر اختلاف معنی داری درمیزان آلودگی درمراحل مختلف وجود نداشت. لذا وجود آلودگی در مراحل مختلف نمایانگر این است که روشهای معمول جمع آوری ‘ پاکسازی و ضدعفونی تخم مرغهای قابل جوجه کشی تاثیر چندانی درکاهش میزان آلودگی نداشته و باکتری می تواند در طی دوره انکوباسیون وارد زرده تخم مرغ شده وسبب ایجاد عفونت کیسه زرده در جوجه ها و تلفات در روزهای اولیه پرورش شود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-گزارش یک مورد لنفوم چندکانونی (مولتی سنتریک) درسگ16533FAدکتر علی اصغرسرچاهیدکتر سعیدنظیفیدکترحسیننورانیJournal Article19700101Objective: A case report of multicentric lymphoma in a dog.
Animal: An eleven-year-old German Shepherd dog.
Procedure: Diagnosis was confirmed on the basis of clinical signs, laboratory and radiographic findings and histopathologic studies.
Results: An 11-year-old female German Shepherd dog was referred to Veterinary Clinic of University of Shiraz with signs of weakness, inappetance and weight loss. Clinical examinations revealed fever and generalized lymphoadenopathy. Hematologic findings showed lymphocytosis.Multicenlric lymphoma was diagnosed using histopathological studies of lymph nodes, bone marrow and internal organs.
J.Fac. Vet.Med. Univ. Tehran. 61,2:119-121,2006.هدف :گزارش یک مورد لنفوم چند کانونی (مولتی سنتریک) درسگ
حیوان: یک قلاده سگ نژاد ژرمن شپرد 11 ساله
نتایج : یک قلاده سگ ماده 11 ساله از نژاد ژرمن شپرد با علائم بی حالی ‘کم اشتهایی و لاغری به کلینیک دانشکده دامپزشکی شیراز ارجاع گردید. پس از معاینه و آزمایش خون با توجه به بزرگی غدد لنفاوی و انفوسیتوز به لنفوم مشکوک و با آزمایش مجدد خون در دوهفته بعد‘ و آزمایش سیتولوژی از غدد لنفاوی ومطالعه هیستوپاتولوژیک غدد لنفاوی وارگانهای داخلی ‘ تشخیص لنفوم چندکانونی قطعی گردید.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-مطالعه مورفولوژی وهیستومتری غده فوق کلیه سالم در گوسفند لری – بختیاری16534FAدکتر احمد علیمحمدپورJournal Article19700101Objective: Comparison of dimensions and cortical zones
of left and right adrenal glands in Lori-Bakhtiari sheep. Design: Descriptive study. Animals: One hundered pairs of adrenal glands of Lori -
Bakhtiari sheep.
Procedure: One hundered pairs of normal adrenal glands
were collected in two age groups (6 month to 1 year and 1 - 1.5 years old) from Shahrekord abattoir. After collecting
the glands and weighing them, some parameters such as:
length, wide and thickness of them were measured by
caliper device. For histological studies, after tissue
preparation and H&E staining, cortical zones and
medullae of glands were recognized. The size of zones
were determined by micrometry.Values of left and right
adrenal glands and two ages were analyzed. Statistical analysis: t- student test.
Results: There was a significant difference between
dimensions of left and right adrenal glands. The mean
weight and length of left adrenal gland was greater than the
right. In 6 month to 1 year group the mean wide of right
adrenal was greater than left and there was a significant
difference between them. These Findings were in contrast
to 1-1.5 years old group. All of measured parameters in 1-
1.5 years group were larger than 6 month to 1 year group
(P<0.001). Histological studies revealed that, there Was a
significant difference in size of zona fasciculate between ‘left (2766.66±144.33j.tm) and right (3450.00 ± 43.3Opm)
adrenal glands in 1 - 1.5 years group.
Clinical implication: In Lori-Bakhtiari sheep, dimensions
of left adrenal gland was greater than the right one. The size of zona fasciculate in right adrenal gland was greater than the left one in 1-1.5 years group and the difference was
significant (P<0.05). J.Fac. Vet.Med. Univ. Tehran.
61,2:123-127,2006.هدف: مقایسه ابعاد ونواحی قشری ومرکزی غدد فوق کلیه چپ و راست در گوسفند لری- بختیاری
طرح: مطالعه ای توصیفی
حیوانات : 100 زوج غدد فوق کلیه گوسفند لری – بختیاری
روش: در این تحقیق صد زوج غده فوق کلیه چپ و راست گوسفند در دوسن 6 ماه تا یک سال و یک تا 5/1 سال ا زکشتارگاه شهر کرد جمع آوری گردید. پس از وزن نمودن غدد‘ با استفاده از کولیس ابعاد هر غده از قبیل (طول ‘ عرض وضخامت) اندازه گیری وثبت گردید. جهت مطالعه میکروسکوپی مقاطعی از غدد فوق کلیه چپ وراست را جدانموده و پس از طی نمودن مراحل آماده سازی بافت و رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین نواحی قسمت قشری آنها مشخص گردید. و اندازه آنها با روش میکرومتری اندازه گیری گردید. اطلاعات بدست آمده بین غدد فوق کلیه چپ و راست گوسفند مقایسه گردید.
تجزیه وتحلیل آماری : آزمون تی استیودنت
نتایج: در بررسی نتایج مشخص شد که میانگین وزن و طول غدد فوق کلیه سمت چپ درهر دو سن مورد مطالعه بیشتر ازراست بوده واختلاف معنی داری دارند. برخلاف سن 1 تا 5/1 سال‘ در سن 6 ماه تا یک سال میانگین عرض غده آدرنال سمت راست بیشتر از چپ بوده واختلاف حاصله از نظر آماری معنی دار بود. در مقایسه موارد اندزه گیری شده بین دوسن‘ تمام فاکتورها در سن 1 تا 5/1 سال بزرگتر بوده و از نظر آماری نیز اختلاف معنی داری دیده شد. (001/0>P) . در بررسی هیستومتری نواحی قشری و قسمت مرکزی مشخص گردید که در سن 1تا 5/1 سال اندازه نواحی قشری غده فوق کلیه راست بیشتر از چپ بود و بین ناحیه فاسیکولاتا درسمت راست (m 3450/00±43/30µ) و چپ (m 2766/ 66±144/33µ)
اختلاف معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری : از نظر مرفولوژی غده فوق کلیه چپ نسبت به راست درگوسفند لری –بختیاری ابعاد بزرگتری دارد. در اندازه گیری نواحی قشری‘ ناحیه فاسیکولاتا در غده فوق کلیه راست دارای وسعت بیشتری درمقایسه با چپ داشته واختلاف حاصله در سن 5/1-1 سال بین سمت چپ و راست ازنظر آماری معنی دار است. (05/0>P).دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-مطالعه سرولوژیک Avian Pneumovirus درگله های مرغ مادر گوشتی16535FAدکتر منوچهر عالیمهردکتر محمدطباطباییدکتر امینممقانیJournal Article19700101Objective: This study was carried out to investigste the
seroprevalence of Avian Pneumovirus infection in broiler
breeder farms which were located in Urmia city by using
the enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA).
Design: A field survey.
Animal: Brioler breeder chickens. Procedure: In this study, 552 blood samples were taken
from 39 broiler breeder flocks. The broiler breeder flocks
were categorized in three age groups: 0-20, 2 1-35 and 36-
55 weeks old. Serum samples were tested for Avian
Pneumovirus antibodies by using a commercial blocking
ELISA kit.
Statistical analysis: Descriptive statistics.
Results: The results of this study showed,207(37%) of
serum samples were positive and 192 (35%) ones were
negative. Furthermore, 153 (28%) of samples were
suspected. Clinical implications: Based on these findings, it can be
concluded that broiler breeder farms which are located in
Uremia city, are serologically positive in regard to Avian
Pneumovirus infections. Since AVP has economical
importance in poultry industry by inducing respiratory
disease, the prevalence of AVP in prevention and control
programs of respiratory diseases has to be highly
considered. J.Fac. Vet. Med. Univ. Tehran. 61,2:129-
133,2006.هدف: مشخص کردن آلودگی احتمالی گله های مرغ مادر گوشتی واقع در اطراف شهرستان ارومیه به نوموویروس (Avin pmeamovirus) از طریق مطالعه سرولوژیک
طرح: مرغ مادر گوشتی
حیوانات : مرغ مادر گوشتی
روش: دراین مطالعه از 39 گله مرغ مادر گوشتی واقع در شهرستان ارومیه جمعا 552 نمونه خون اخذ گردید. گله های مورد آزمایش به 3 گروه سنی 0-20 هفته ‘ 35-21 هفته و 55-36 هفته تقسیم وسرم های جمع آوری شده با استفاده از یک کیت الیزای تجارتی جهت تعیین حضور آنتی بادیهای ضد نوموویروس پرندگان مورد آزمایش قرا رگرفتند.
تجزیه و تحلیل آماری: آمار توصیفی
نتایج: در مطالعه حاضر از 552 نمونه خون اخذ شده (37 درصد) 207 مورد مثبت ‘ (28 درصد) 153 نمونه مشکوک و (35 درصد) 192 نمونه منفی تشخیص داده شدند. بیشترین نمونه های مثبت درگله های مسن و پرندگانی که در دوران پس از پیک تولید تخم مرغ قرار داشتند. از سوی دیگر تنها 23 درصد نمونه های مورد آزمایش ازگله های جوان در حال پرورش بودند که دارای آنتی بادی برعلیه نوموویروس پرندگان بودند.
نتیجه گیری : با درنظر گرفتن نتایج حاصل از این مطالعه می توان اظهار نمودکه گله های مرغ مادر واقع درشهرستان ارومیه در رابطه با نوموویروس پرندگان از نظر سرمی مثبت می باشند. با توجه به اینکه علائم بالینی و جراحات کالبد گشایی ناشی از ابتلا به نوموویروس پرندگان اختصاصی نمی باشند. لذا توصیه می شود که در هنگام برزو بیماریهای تنفسی درگله های طیور علاوه بر ردیابی عوامل بیماریزا رایج (مانند نیوکاسل‘ برونشیت عفونی ‘ انفلونزامایکوپلاسما‘ کلی باسیل) ‘ حضور احتمالی نومو ویروس پرندگان نیز مورد توجه قرار گیرد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-اثرات اسانس آویشن شیرازی ‘ اسید استیک ‘ درجه حرارت وزمان نگهداری بر روی احتمال رشدیک سلول و سلولهای مورد نیاز سالمونلا تایفی موریم درمحیط آبگوشت قلب –مغز16536FAدکتر ودودرضویلردکتر افشین آخوندزادهبستیدکتر رضا عباسیفردکتر بهرادرادمهرJournal Article19700101Objective: To study the effect of zataria multi flora Boiss essential oil, acetic acid, temperature and storage time on
probable growth of salmonella typhimurium in brain heart
infusion broth.
Design: Multiple factorial analysis of bacterial growth.
Organism: Salmonella ryphimurium.
Procedure: Log probability percentage (Log P%) for
growth of salmonella typhimurium was investigated in Brain Heart Infusion (BHI)broth in response to different
concentration of Zataria multifiora Boiss. essential oil (0.0,
0.03 and 0.06%) and acetic acid (pH,7.4 and 6) during 43
days storage at three temperature (35, 25 and 15°C). Results: The Log P% of S. typhimurium was affected
significantly (Pcz0.05)by different concentrations of
essential oil, pH levels, storage temperature and their
interaction. The Log P% of S. typhimurium in BHI broth
(pH, 7.4) with 0% essential oil at 35, 25 and 15°C were
1.07, 1.07 and 0.41, respectively. This log P% in response
to 0.03 and 0.06% essential oils were -2.93, -3.24 and -
4.23, and -4.23, -4.23 and -4.23, respectively. The Log P%
of S. typhimurium in BHI broth (pH, 6) with 0% essential
oil at 35, 25 and 15°C were 2, 0.76 and 1.41,
respectively. This Logp% in response to 0.03 and 0.06%
essential oils were -1.93, -2.59 and -4.23, and -4.93, -4.93 and -4.93,respectively. At recent conditions, growth has
been completely suppressed.
Food safety implication: Based on the results of this
study, Zataria multifiora Boiss. essential oil can be used as
a growth inhibitor for salmonella in food products.
J.Fac. Vet. Med. Univ. Tehran. 61,2:135-141,2006.هدف:اثرات اسانس آویشن شیرازی‘ اسید استیک ‘ درجه حرارت و زمان نگهداری بر روی احتمال رشد یک سلول و سلولهای مورد نیاز سالمونلا تایفی موریم دریک محیط مدل برات مورد بررسی قرا رگرفت.
طرح: مشاهده رشد درمدل برات ومحاسبه لگاریتم درصد احتمال رشد (logp%)
روش: لگاریتم درصد احتمال رشد (logp%) سالمونلا تایفی موریوم در محیط آبگوشت قلب ومغز (brain heart infusion broth) بصورت مدل متاثر از غلظت های مختلف اسانس آویشن شیرازی (صفر ‘ 03/0و06/0درصد)‘ اسید استیک (4/7و6‘PH) ‘ درجه حرارت (35‘25و15 درجه سانتیگراد) وزمان نگهداری (تا 43 روز) مورد بررسی قرارگرفت.
تجزیه وتحلیل آماری : تعیین اثرات تنها و توامان فاکتورهای رشد بر روی لگاریتم درصد احتمال رشد با استفاده از آنالیز واریانس
نتایج: مقادیر %P log سالمونلا تایفی موریوم‘ بطور معنی داری (05/0>P) ‘ با آنالیز واریانس ) تحت تاثیر غلظت های مختلف اسانس ‘ مقادیر PH ‘ درجه حرارت نگهداری و اثرات تداخلی آنها قرار گرفت. حداکثرلگاریتم درصد احتمال رشد در غلظت صفر درصد اسانس و PH برابر 4/7 (محیط آبگوشت) در درجات حرارت 35‘25‘15درجه سانتیگراد به ترتیب 07/1‘07/1و 41/0 بود. در این PH و درجات اشاره شده بالا با غلظت 03/0 درصد اسانس به ترتیب به 93/2-24/3-24/3- کاهش پیدا نمود. با کاهش PH محیط به 6 در غلظت صفردرصد اسانس در درجات حرارت 35‘25‘15 به ترتیب 2‘76/0 و41/1 بود و با افزایش مقدار اسانس به 03/0 درصد و PH برابر 6‘ مقادیر logP% در سه درجه حرارت مورد نظر به ترتیب به 93/1-59/2-23/4-کاهش پیدا نمود در این حالت با افزایش غلظت اسانس به 06/0 مقادیر logP% در سه درجه حرارت مورد نظر به ترتیب به 93/1-‘59/2-و23/4- کاهش پیدانمود در بیانگر توقف رشد کامل باکتری بود.
نتیجه گیری : با توجه به نتایج بدست آمده در تحقیق ‘ اسانس آویشن شیرازی احتمالا می تواند بعنوان یک نگهدارنده وضد باکتری مناسب لااقل علیه برخی ا زباکتریهای گرم منفی از جمله باکتری مورد مطالعه ‘ در برخی از مواد غذایی مورد استفاده قرار گیرد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-گزارش بروزیک مورد هیستومونیازیس در بوقلمونهای شهرستان مشهد16537FAدکتر غلامرضارزمیدکتر محمد رضاباسامیدکتر محسنملکیJournal Article19700101هدف : تشخیص هیستومونیازیس
حیوانات: 80 قطعه بوقلمون (2-3 ماهه ) از یک گله کوچک پرنده درشهرستان مشهد‘ تاریخچه بیماری: دربهمن ماه 1382‘ دریک گله کوچک بوقلمون (80 قطعه بوقلمون) که به همراه 200 قطعه مرغ بومی و 70 قطعه اردک دریک محل نگهداری می شدند. بیماری با علایم کم اشتهایی ‘ اسهال ‘ سیاه شدن تاج با میزان واگیری 75 درصد ومیزان مرگ ومیر 66 درصد بروز نمود. تعداد 5 لاشه به همراه 2 قطعه از جوجه بوقلمون های بیماریزای تشخیص و درمان به درمانگاه طیوردانشکده دامپزشکی ارجاع داده شدند. درکالبد گشایی ‘ کبد وروده ها متورم و پرخون بوده ودر هر دو بافت نقاط نکروتیک و خاکستری در مخاط روده و پارانشیم کبد مشاهده گردید. با توجه به علائم بالینی وکالبد گشایی ‘ احتمال بروز هیستومونیازیس بسیار بالا بود وجهت تشخیص قطعی ازسکوم وکبد بوقلمونهای تلف شده (برای بررسی انگل شناسی و پاتولوژیک ) نمونه برداری شد.گسترش های تهیه شده ا زمخاط سکورم وکبد باگیمسار ومقاطع بافتی تهیه شده از این دو بافت با هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی گردیدند. همچنین برای تعیین آلودگی مرغهای بومی به کرم هتراکیس آزمایش مدفوع انجام گردید. نتیجه آ زمایش نشاندهنده آلودگی بالای مرغهای بومی به دو کرم آسکاریدیا هتراکیس بود.
نتیجه : در بررسی میکروسکپی گسترشها ومقاطع بافتی رنگ آمیزی شده از سکوم و کبد فرم آزاد هیستوموناس در سکوم وفرم نسجی آن در کبد مشاهده گردید.
نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان دهنده اهمیت بیماری هیستومونیازیس در پرورش توام بوقلمون ها وماکیان ایران می باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-جداسازی وشناسایی پاستورلاهای دستگاه تنفس فوقانی گوساله های سالم ومبتلا به بیماری تنفسی16538FAدکتر غلامرضامحمدیدکتر کیارشقزوینیدکترهادی عباسپناهJournal Article19700101Objective: To compare Pasteur Ella Spp. isolates of the
nasopharyngeal cultures in healthy and unhealthy Holstein
(dairy calf pneumonia) calves.
Design: Case control study.
Animals: Sixty Holstein calves from two weeks up to six- month-old in dairy farms of Mashhad Suburb were
selected.
Procedure: In the affected calves, the clinical findings
were recorded and nasopharyngeal swabs were also taken.
Apparently healthy calves were chosen from the same
farm as control.
Statistical analysis: t-test, Mann-Whitney and Chi-square. Results: Clinical findings including respiratory rate, heart rate, rectal temperature, and illness index scores were
significantly different between healthy and unhealthy
calves (P<O.05). Differences between the isolation rates of
various pathogens from healthy and unhealthy calves were evaluated by contingency table Chi-square analysis.
Pasteurella multicida was isolated more frequently from
nasopharynx in affected group than in control one
(P<O.05). Mannheimia hemolytica was isolated more
frequently in affected ones than controls. However, its
difference was not significant (P>O.05).
Conclusion: Results indicate that Pasteurella multicida
was isolated more frequently from nasopharynx in affected
calves than in control group. However isolation of
Mannheimia hemolytica was not strongly associated with
respiratory disease. J.Fac. Vet. Med. Univ. Tehran.
61,2:147-153,2006.هدف :مقایسه پاستورلاهای جدا شده از کشت ناحیه بینی – حلقی گوساله های سالم با گوساله های بیمار (پنومی گوساله های شیری)
طرح : مطالعه شاهد- مورد
حیوانات: 60 راس گوساله هلشتاین بین سنین دوهفته تا شش ماه انتخاب شده از گاوداریهای شیری اطراف مشهد
روش:هر گوساله بیمار پس از نشان دادن علائم پنومی مورد معاینه قرار می گرفت. پس از انجام معاینات بالینی ‘ یافته های درمانگاهی در فرم ثبت مشاهدات درمانگاهی برای هر گوساله جداگانه ثبت گردید. در ادامه سواپ از ناحیه بینی – حلقی گرفته شد. همچنین یک گوساله سالم (کنترل ) برای هر گوساله بیمار ا زگوساله های همان فارم انتخاب ووارد مطالعه شد.
تجزیه وتحلیل آماری: با آزمونt مستقل ‘ من- ویتنی و مربع کای
نتایج : پارامترهای درمانگاهی شامل برتعداد ضربان قلب در دقیقه ‘ تعداد تنفس در دقیقه ‘ درجه حرارت اخذ شده از رکتوم وشاخص بیماری اختلاف آماری معنی داری بین گوساله های سالم با گوساله های مبتلا به پنومی نشان دادند. (05/0>p) . تفاوت بین اجرام بیماریزای جدا شده با بهره گیری ا ز جدول توافقی مربع کای مورد ارزیابی قرار گرفت. جداسازی پاستورلا مولتی سیدا از ناحیه بینی – حلقی در گوساله های بیمار نسبت به گوساله های سالم بیشتر بود. (05/0>p) منهیمیا همولیتیکا از گوساله های بیمار بیشتر جداسازی شد ولی اختلاف دوگروه از نظر آماری معنی دار نبود. (05/0>p)
نتیجه گیری :جداسازی پاستورلا مولتی سیداز ناحیه بینی – حلقی در گوساله های بیمار نسبت به گوساله های سالم بیشتر مشاهده شد ولی جداسازی منهیمیا همولیتیکا با بیماری تنفسی ارتباط محکمی را نشان نداد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-ارزیابی میزان همبستگی ویتامین E سرم خون با شکنندگی اسموتیک گلبولهای قرمز در گوسفند16539FAدکتر سیامک عصریرضاییدکتر علی قلیرامیندکتر مریم کوکلانیفرJournal Article19700101Objective: Evaluation of serum vitamin E status and its Correlation with erythrocyte osmotic fragility in sheep.
Design: Observational study.
Animals: sheep.
Procedure: Blood samples were collected from 223 clinically healthy sheep from different ages of Gezel and Makoei breeds. The animals were assigned into 3 age groups: less than lyear, 1 to 2 years and >2 years old. Serum vitamin E concentrations were determined using HPLC method . Osmotic fragility test (OFT) was carried out by preparing hypotonic saline solution. Mean corpuscular fragility (MCF) was assessed by OFT.
Statistical Analysis: Data was analyzed by SPSS, using one-way analysis of variance (Duncan’s test). Regression correlation analysis was used to estimate an appropriate equation.
Results: Mean and standard deviation of serum vitamin E in sheep less than 1 year, between 1-2 years and >2 years old were 20.78±1.46, 23.31±0.82 and 23.31±0.82 µg/ml and for MCF were 0.52±0.018,0.47±0.018 and 0.49±0.014 g/dl, respectively. Comparison of the means among three groups showed significant differences (P<0.001) for both vitamin E and MCF values. Regression correlation analysis showed that rising the age of the animals increased vitamin E Levels (r=0.64, P<0.001) and decreased MCF values (r=-0.70, P<0.001). There was a negative correlation between vitamin E and MCF values (r=-0.91, P<0.001). According to this finding, estimated regression equation for vitamin could be as Y = -48.24X + 46.20 (r2 = 0.83, P<0.001); Y = Vit.E (µg/ml), X = MCF (g/dl)
Clinical implications: According to the results of this study, it can be concluded that OFT (MCF) is a cheap and easy method for evaluation of vitamin E status in sheep. J.Fac. Vet. Med. Univ. Tehran. 61,2:155-159,2006.هدف: ارزیابی وضعیت ویتامین E سرم خون ومیزان همبستگی آن با شکنندگی گلبولها ی قرمز و استفاده از این تست به عنوان معیاری برای تخمین سطح سرمی ویتامین E گوسفند.
طرح: مطالعه مشاهده ای
حیوانات 223 راس گوسفند (عمدتا نژادهای قزل وماکویی)
روش: گوسفندان تحت مطالعه در 3 گروه سنی کمتر از 1 سال بین اتا 2 سال وبالاتر از 2 سال طبقه بندی ونمونه های خون از ورید و داج آنها اخذ گردید. مقادیر ویتامین E (آلفا توکوفرول) سرم با استفاده از کروماتوگرافی مایع باکاربرد بالا (HPLC) اندازه گیری شد. حساسیت شکنندگی اسموتیک گلبولهای قرمز با استفاده از آزمایش OFT مورد ارزیابی قرارگرفت.
تجزیه وتحلیل آماری : از نرم افزار SPSS و آزمون تجزیه واریانس Duncan ‘ آزمون همبستگی ورگرسیون استفاده گردید.
نتایج: میانگین وانحراف معیار مقادیر ویتامین E درگروههای سنی کمتر از 1 سال ‘ بین ا تا 2 سال و بالاتر از 2 سال به ترتیب 46/1±78/20‘59/0±59/22و 82/0±31/23 گرم در دسی لیتر تعیین گردید. مقایسه نتایج بدست آمده درخصوص ویتامین E و MCF درگروههای سنی تحت مطالعه نشاندهنده اختلاف آماری معنی داری در بین گروهها بود. (001/0>P) . بررسی نتایج آنالیز همبستگی بیانگر وجود ارتباط وهمبستگی معنی داری بین مقادیرویتامین E ‘سن حیوان و MCF بود. (001/0>P) ‘ بگونه ای که باافزایش سن حیوان‘ مقادیر (r=-0/70) کاسته شد. بررسی رابطه بین شکنندگی گلبولهای قرمز (MCF) ومقادیر ویتامین E بیانگر وجود ارتباط منفی در حد (001/0>P) و 91r=-0/ بود. بعبارتی بهتر با افزایش مقادیر ویتامین E پایداری غشاء گلبولهای قرمز بیشترشده و شکنندگی اسموتیک آنها بشدت کاهش یافته ومقاومت گلبولهای قرمز در برابر محیط های هایپوتونیک افزایش می یابد.
نتیجه گیری : با استفاده از نتایج این مطالعه می توان چنین استنباط نمود که کمبود ویتامین E می تواند منجر به افزایش شکنندگی اسموتیک گلبول های قرمز درگوسفند گردد. همچنین بر اساس نتایج این تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که تست شکنندگی گلبولهای قرمز می تواند بعنوان یک روش بسیار ارزان قیمت وسهل الوصول و آسان برای ارزیابی سطوح ویتامین E درگوسفند بکار گرفته شود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-بررسی فراوانی آلودگی به ژیاردیا در سگهای خانگی شهرستان اصفهان16540FAدکتر داریوششیرانیدکتر محمدرضاخلیلیدکتر بهناممشگیJournal Article19700101Objective: Study on Giardia spp, among the pet dogs of Isfahan.
Design: Cross-sectional study.
Animals: One hundered and twenty dogs.
Procedure: Faecal specimens of 120 pet dogs which were referrd to the small animal clinic of Isfahan were tested for Giardia spp. The diagnosis of Giardia spp was based on indentification of cycts or trophozoietes in faece. Direct and formalin - ether methods as well as trichorme staining were apllied for identification of Giardia spp.
Statistical analysis: Fisher exact test.
Results: The results indicated that 4 dogs (3.33%) were infected with Giardia spp.
Clinic implication: Because of probable infection of human by this species, our findings recommend killing of stray dogs and treatment of infected ones. J.Fac. Vet. Med. Univ. Tehran. 61,2:161-163,2006.هدف: بررسی ژیاردیا در سگهای خانگی شهرستان اصفهان
طرح: مطالعه مقطعی
حیوانات: 120 قلاده
روش: در این بررسی 120 نمونه مدفوع از سگهای خانگی ارجاع شده به کلینک شهر اصفهان از نظر آلودگی به ژیاردیا مورد بررسی قرار گرفته تشخیص آلودگی به ژیاردیا بر مبنای جستجوی ترفوزوئیت یا کیست انگل یا هر دو در مدفوع صورت گرفت. برای انجام آزمایش مدفوع از روشهای مستقیم و فرمالین ات و رنگ آمیزی تری کروم استفاده گردید.
تجزیه وتحلیل آماری: آزمون آماری صحت فیشر «Fisher Exact Test»
نتایج : طبق نتایج به دست آمده 4 قلاده «33/3درصد» به ژیاردیا آلوده بودند که از این تعداد 1 قلاده ساده و زیر یکسال و 3 قلاده نر وبین 1 تا 2 سال داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به حضور آلودگی در شهرستان اصفهان ومشترک بودن بیماری مذکور در انسان دام وهمچنین انتقال آسان آلودگی باید ضمن معدوم نمودن سگهای ولگرد ودرمان سگهای آلوده به انگل فوق را کنترل نمود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-گزارش آلودگی انگلی شتر (کاملوس درومدار یوس ) از کشتارگاه کرمان16541FAدکتر محمد حسنرادفردکترعبدالعلی ابراهیمیمیمنددکتر احمد شریفیپاقلعهJournal Article19700101Objective: To determine the fauna and prevalence of
parasitic infections of camel (Camelus dromedarius) in
Kerman slaughterhouse.
Design: Sample Survey.
Animal: Sixty slaughtered camel in Kerman slaughterhouse.
Procedure: Examination of different organs (including
alimentary canal, abdominal cavity, liver, lung, kidneys,
heart) and blood smear for parasitic infections were done.
The parasites in the washed contents of alimentary canal,
lung and sliced organ were cleared in lactophenol or
stained with carmine acid collected, counted and indentified under the microscope. Blood smears were stained with Gimsa-stain.
Results: Alimentary tract, liver, lung, nasal cavity and
blood were infected tissues. Eight species of parasites were
detected in abomasum (Homoncus contortus;6.67%),
small intestine (Moniezia expansa,5%; M. benedeni,
6.67%; Stilesia globipunctata, 8.3%), Liver (hydatid cyst,
3.3%), lung (hydatid cyst, 28%; Dictyocaulus fl/aria,
10%), nasal cavity (Cephalopina titillator larvae, 63.3%),
blood: (Trypanosoma evansi, 1.6%).
Conclusion: For the first time we reported these parasites
in camel from Kerman. According to average, minimum
and maximum number of parasites recovered from infected animal no pathogenicity can be noticed for parasite burden
of examined animals. However one camel with 43 larvae of
Cephalopina titilattor in nasal cavity showed clinical
signs, such as sneeze and snort. J.Fac.Vet.Med. Univ.
Tehran. 61,2:165-168,2006.هدف: تعیین فون ومیزان شیوع انگلی درشتر (کاملوس درومداریوس) از کشتارگاه کرمان
طرح : بررسی نمونه
حیوانات: 60 نفر شتر کشتار شده درکشتارگاه کرمان
روش : بازرسی لوله گوارش‘ محوطه بطنی ‘ کبد‘ ریه ‘ حفرات بینی ‘ کلیه ‘ قلب وگسترش خون از نظر آلودگی به انگلهای مختلف. جدا کردن ‘شمارش وتعیین جنس و گونه انگلهای جدا شده (بدنبال شفاف شدن درلاکتوفنل ورنگ آمیزی با محلول رنگ اشتایدراستوکارمین) فوق انگلی سایر اندامها متعاقب مشاهده با چشم غیر مسلح وتکه تکه کردن آنها مورد مطالعه قرار گرفت. گسترش خون رنگ آمیزی شده نیز از نظر آلودگی انگلی مطالعه شد.
نتایج: ازمیان اندامهای بازرسی شده در لوله گوارش ‘ کبد‘ ریه ‘ حفرات بینی وگسترش خون آلودگی انگلی دیده شد. مجموعا ‘ هشت گونه انگل بر حسب اندامهای آلوده شامل: شیردان: همونکوس کونتورتوس (67/6 درصد‘ روده باریک : مونیزیا اکسپانسا)(5درصد) ‘ مونیزیا بندنی (67/6 درصد) ‘ استیلیزاگلوبیپونکتاتا (3/8 درصد) ‘ کبد: کیست هیداتیک (28 درصد) ‘ ریه: کیست هیداتیک (3/3 درصد) ‘ دیکتیوکولوس فیلاریا (10 درصد) ‘ حفرات بینی : سفالوپینا تیتیلاتور (3/63درصد ) ‘ گسترش خون: تریپانوزوما اوانسی (6/1درصد) دیده شد.
نتیجه گیری : کلیه انگلهای گزارش شده در این بررسی برای اولین بار از شترهای کرمان گزارش می شود. میانگین تعداد انگلهای گزارش شده بین 5/1 (کیست هیداتیک) و 5/27 عدد (همونکوس کونتوتوس ) متغییر بود. این تعداد انگل نمی توانند موجب بیماری در حیوانات آلوده شوند. البته دریک نفر شتر با تعداد 43 لاروسفالوپینا تیتیلاتور علائم عطسه وخرناس مشاهده گردید.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-مطالعه کم خونی سگ در آلودگی تجربی با تریپانوزوما اوانسی16542FAدکترسید مصطفیرضویدکتر سعیدنظیفیدکتر رضاشهریاریدکتر آزادهابراهیمیJournal Article19700101هدف : تعیین ارتباط میان پارازیتمی و برخی از پارامترهای هماتولوژیک در سگهای آلوده به تریپانوزوما اوانسی (آلودگی تجربی)
طرح: مطالعه تجربی
حیوانات: پنج قلاده سگ هشت ماهه از نژاد مخلوط ایرانی با میانگین وزنی 15 کیلوگرم
روش کار: تهیه نمونه خون و سرم‘ چهاربار پیش از آلودگی (به عنوان شاهد) ‘ آلوده کردن سگها با تزریق داخل وریدی 105*2 تریپانوزوما اوانسی‘ تهیه نمونه خون وسرم بطور روزانه برای ده روز پس از آلودگی واندازه گیری مقادیر پارازیتمی ‘ پارامترهای هماتولوژیک شامل هماتوکریت (PVC) ‘هموگلوبین (Hb) ‘ تعداد گلبولهای قرمز (RBC) ‘میانگین حجم گلبولی (MCV) ‘ میانگین غلظت هموگلوبین گلبولی دهیدروژناز (LDH) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD) انجام شد.
نتایج: نتایج نشان داد که هر چه میزان پارازیتمی افزایش یابد تعداد گلبولهای قرمز (r=-0/8) PCV (r=-0/8) وفعالیت آنزیم SOD (7r=-0/8) کاهش ومیزان شکنندگی گلبولی (r=+0/87) افزایش می یابد.
نتایج همچنین نشان داد که بین PVC و فعالیت آنزیم SOD(r=+0/96) ‘ تعداد گلبولهای قرمز و SOD (r=+0/96) ‘ تعدادگلبولهای قرمز و SOD (r=+0/96) همبستگی مثبت وجود دارد. همبستگی منفی بین PCV و MCF ( 5 r=-0/9) هموگلوبین و MCF (r=-0/96) وتعداد گلبولهای قرمز و MCF (r=-0/96) به دست آمد.(01/0>P)
نتیجه گیری : با توجه به نتایج مطالعه حاضر‘ بنظر می رسد که در خلال تریپانوزومیازیس ‘ کاهش فعالیت آنزیم SOD موجب حساس شدن گلبولهای قرمز شده و احتمالا این سلولها بوسیله عامل اکسیداسیون درخارج از عروق خونی تخریب می شوند.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-اثر آگونیست سروتونین (ال- تریپتوفان) بر ترشح هورمون رشد وهورمونهای تیروئیدی دربره های درحال رشد10119916543FAدکتر برهانشکراللهیدکتر آرمینتوحیدیدکترهمایونخزعلیمهدیژندیJournal Article20130928Objectives: Survey on effects of serotonin agonist on the <br />plasma concentrations of growth hormone (GH) and <br />thyroid hormones (T3 and T4TH) <br />Design: Repeated measures (GLM) were used. <br />Animals: Twenty Kurdish lambs 3-4 months old. Procedure: Animals were randomly divided into four <br />groups. The first group (control) received 2 ml normal <br />saline. The second, third and fourth groups received 120, <br />240 and 480 mg/kg body weight L-tryptophan through <br />jugular vein, respectively. Blood samples were collected in <br />three periods including before (days 1, 4, 5 and 6), during <br />(days 7, 8, 9, 10, 11, 12, 13, 14, 15, 18, 22, 26, 30’ and 34) <br />and after (days 36, 37 and 38) injections. Plasma concentrations of these hormones in unextracted samples <br />was analyzed by radioimmunoassay kit (Tabeshyarnoor <br />kits company, Tehran, Iran). <br />Results: Injection of serotonin agonist increased mean <br />plasma concentration (MPC) of GH (P<0.01). There are no significant differences in MPC of GH within the treated groups. Effects of blood sampling times, period (before, <br />during, after injection) and their interaction with treatment <br />on MPC of GH were significant (P<0.01). MPC of TH (T3 <br />and T4) in all of the treated groups was significantly <br />increased compare with control one (P<0.01). There are no <br />significant differences in MPC of TH within the treated <br />groups. Effects of blood sampling times and period <br />(before, during and after injection) and also their <br />interactive effects with treatment were significant. <br />Conclusion: According to statistical analysis of data we can suggest that serotonin agonist stimulates GH and TH <br />secretion simultaneously. J. Fac. Vet.Med. Univ. Tehran. <br />61,2:175-179,2006.هدف: بررسی اثر اگونیست سروتونین (ال- تریپتوفان) برغلظت پلاسمایی هورمون رشد وهورمونهای تیروئیدی (T3,T4) در بره ها ی پرواری می باشد. <br />طرح : در این آزمایش از قالب طرح اندازه گیری های مکرر به روش مدل خطی عمومی استفاده شد. <br />روش: حیوانات بطور تصادفی در چهارگروه قرار گرفتند. گروه اول یا شاهد دو میلی لیتر سرم فیزیولوژیک و گروههای دوم ‘ سوم و چهارم به ترتیب 120‘240‘480 میکروگرم آگونیست سروتونین (اسید آمینه ال- تریپتوفان) دو میلی لیتر محلول به ازای هر کیلوگرم وزن از طریق تزریق داخل وریدی دریافت کردند. تزریقات د ر روزهای 15-6 به فاصله 12 ساعت و در روزهای 34-16 به فاصله 24 ساعت صورت گرفت. نمونه های خونی در سه دوره زمانی قبل (4 مرتبه)‘ حین (14 مرتبه ) وبعد (3 مرتبه) از تزریق از رگ وداج گرفته شد. غلظت پلاسمایی هورمونهای مذکور با استفاده از روش رادیوایمنواسی اندازه گیری شد. <br />نتایج: نتایج نشان داد که هر سه مقدار مصرفی آگونیست سروتونین میانگین غلظت پلاسمایی هورمون رشد را نسبت به گروه شاهد افزایش می دهد. (01/0>P) ‘ اما بین گرههای آزمایشی اختلاف معنی دار وجود نداشت. (05/0>P) .اثر نوبتهای خونگیری‘ زمانهای قبل ‘ حین وبعد وهمچنین اثر متقابل آنها با گروه نیز معنی دار بود. (01/0>P) ‘ میانگین غلظت پلاسمایی هورمونهای تیروئیدی (T3وT4) در تمام گروههای آزمایشی درمقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری افزایش پیداکرد. (01/0>P) بین گروههای آزمایشی از لحاظ افزایش میانگین غلظت این هورمونها اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0>P) . بعلاوه اثرات زمان وهمچنین اثرات متقابل زمان درگروه نیز معنی دار بود. (01/0>P) <br />نتیجه گیری : با توجه به نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها می توان اظهار داشت که آگونیست سروتونین (ال-تریپتوفان) موجب ترشح همزمان هورمونهای رشدو تیروئیدی د ربره های در حال رشد میشود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-بررسی کارایی تجویز ملاتونین در قوچ نژاد آتابای روی شاخصهای باروری میش16544FAدکتر علی سوختهزاریدکتر مهدیوجگانیدکتر امیر نیاسرینسلجیJournal Article19700101Objective: Evaluation of using melatonin implant in rams in
non-breeding season on improvement of reproductive
performance in the ewes.
Design: Clinical trial. Animals: one hundered and seventy seven Atabi ewes and
8 Atabi rams.
Procedure: This study carried out in the following stages:
Stage 1: 177 ewes were complete randomly divided in two
groups. Stage 2: Four rams treated with 12 melatonin
implant (each rams received three implant contain 54 mg
melatonin) and another four rams had not any
treatment. Stage 3: After 35 days, four rams which received
melatonin (treatment group) introduced into the herd of 91
ewes .Four rams that had not any treatment (control group)
introduced into herd of 86 ewes. Then, 60 days later rams
were separated from herds and one month later all ewes
examined for pregnancy through ultrasonography.
Statistical Analysis: Results were analyzed by chi- square test.
Results: Fertility, prolificacy and fecundity values in the
treatment group (ewes wich mated with melatonin treated
rams) and control group (ewes which mated with rams
without melatonin treatment) were 87.1%, 103.8%, 9 [.2%
and 88.4%, 102.6%, 90.7%, respectively. Moreover, there
were not significant differences between them.
Conclusion: we concluded that using melatonin implant in
the Atabi rams had not good results on reproductive index
in the ewes. J.Fac.Vet.Med. Univ. Tehran. 61,2:181-
185,2006.هدف: ارزیابی کارایی تجویز ملاتونین در قوچ نژاد آتابای ‘ روی شاخصهای باروری میش
طرح: موردشاهد (Case control)
حیوانات: تعداد 177 راس میش با میانگین سن 7/2 سال و میانگین وزن 3±56 کیلوگرم وتعداد 8 راس قوچ با میانگین سن 9/2 سال ومیانگین وزن 90 کیلوگرم و با انحراف معیار 5 کیلوگرم
روش: آزمایش حاضر دربهار سال 1382 در مزرعه نمونه سازمان اتکا واقع در شهرستان گرگان و بر روی تعداد 177 راس میش و 8 راس قوچ نژاد آتابای با سابقه تولید مثلی مطلوب انجام شد. از اول فروردین ماه تا اول خرداد ماه قوچها بفاصله حدود 3 کیلومتری از میشها نگهداری شدند. سپس هریک ا زقوچهای مخصوص گروه تیمار (4راس قوچ ملانین دار+91 راس میش) و گروه کنترل (4 راس قوچ ملانین دار+ 91 راس میش) وگروه کنترل (4 راس قوچ بدون ملاتونین دار+ 91 راس میش ) و گروه کنترل (4 راس قوچ بدون ملاتونین + 86 راس میش) صورت پذیرفت . پس از دوماه قوچگیری انجام شد و دو گروه میش مجددا بصورت یک گله نگهداری شدند و نهایتا درهنگام زایش اطلاعات تعداد زایش‘ چند قلوزایی برای هر دو گروه میش ثبت گردید.
تجزیه وتحلیل آماری ‘ نتایج با استفاده از آزمون مربع کای ارزیابی شد.
نتایج : میزان باروری ‘ چند قلوزایی و تزاید گله در دو گروه تیمار وکنترل به ترتیب 1/87 درصد ‘ 8/103 درصد‘ 2/91 درصد و 4/88 درصد ‘ 6/102 درصد‘ 7/90 درصد بود . مقایسه بین آنها در دو گروه آزمایش اختلاف معنی داررا نشان نداد. (05/0>P)
نتیجه گیری: در قوچ نژاد آتابای استفاده از ملاتونین اثر مثبتی روی بهبود وضعیت تولید مثلی میشها ندارد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-بررسی بافت شناسی تغییرات غدد جنسی پس از تجویز هورمون 17 آلفا –متیل تستوسترون درماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)16545FAمهندس مریمطلادکتر مریمرضائیاندکتر فرهادامینیJournal Article19700101Objective: Study of histological changes in gonads of fish
received a variety treatment of 1 7-a methyl testosterone.
Animals: Rainbow trout ( Oncorhynchus mykiss).
Design: Descriptive study.
Methods: Application of 17-a methyl testosterone (MT)
using immersion and/or oral administration methods in two
seasons and in 5 and 11 treatments along with a control
group with no hormonal treatment for each season,
respectively. In immersion method eyed eggs and larvae
were immersed in 250 mg/l MT bath for 2 hours twice 4
and 8 days apart. In oral administration method newly
feeding larvae were fed with food containing 0.5, 1, 2, 3
and 30 ppm MT for 60, 70, 90 and 120 days after
commencing active feeding. Histological examination was
carried out on gonads of 20 fish from each treatment as
well as control group at the age of 11 and 24 months for two seasonal groups of fish, respectively.
Results: Masculinization and sterilization were
successfully carried out on rainbow trout by using a variety
treatment of MT. A range of histological changes were
observed in gonads of different treatment groups. This
included histologically normal males, normal females,
intersex, totally atrophic gonads and sterile fish. [n some
testes a number of follicles were seen among the mass of
spermatozoa. In intersex gonads both male and female cell
types were observed alongside each other. Sterile gonads
could be categorized as: sterile males, sterile females as
well as completely sterile containing residual male cells,
residual female cells and no cells at all, respectively. In a
number of specimens spermatozoon cysts were typically
observed.
Conclusion: Application of 17-a methyl testosterone to
rainbow trout at early stages of development could
dramatically change the histological profile of gonads
ranging from functional testes, to interrex, to sterility.
J.Fac.Vet.Med. Univ. Tehran. 61,2:187-193,2006هدف: بررسی بافت شناسی غدد جنسی ماهیان قزل آلای رنگین کمانی که به منظور تغییر جنسیت به نر تحت تجویز هورمون 17 آلفا – متیل تستوسترون قرار گرفته بودند.
طرح: مطالعه توصیفی
حیوانات : ماهی قزل آلای رنگین کمان
روش: تجویز هورمون 17 آلفا- متیل تستوسترون (MT) با استفاده از دو روش غطه وری وخوراکی در دو فصل و د ر5 و 11 تیمار ومنظور نمودن یک گروه شاهد درهر فصل‘ تجویز 250 میکروگرم در لیتر هورمون MT
به تخمهای چشم زده و لاروهای دارای کیسه زرده در دو نوبت 2 ساعته با فواصل زمانی 4 و 8 روز در روش غوطه وری ‘ تجویز مقادیر 3,2,1,0/5ppm و 30 هورمون MT به لاروها از زمان شروع تغذیه فعال برای دوره های زمانی 60‘70‘90و 120 روزه در روش خوراکی ‘ تهیه لامهای بافتی از غدد جنسی 20 عدد ماهی از هریک از تیمارهای فصل اول و دوم به ترتیب در سن 24 و11 ماهگی . بررسی تغییرات بافتی احتمالی در غدد جنسی و نیز تعیین نسبتهای جنسی (نر‘ ماده ‘ جنسیت بینابینی و عقیمی) درهر تیمار ونیز درگروه شاهد
نتایج: درمقاطع بافت شناسی غدد جنسی ماهیان درتیمارهای هر دوفصل ‘ وضعیت های جنسی نر‘ ماده‘ جنسیت بینابینی وعقیمی مشاهده گردید. درمقاطع بافت شناسی بیضه یکی ازماهیان نر فصل اول‘ درمیان انبوه سلولهای اسپرماتوزوئید ‘ چند عدد فولیکول نیز مشاهده شد. در جنسیت بینابینی ‘ سلولهای جنسی نر وماده در کنا ریکدیگر مشاهده شدند. و درحالت عقیمی که خود شامل سه گروه نر عقیم ‘ ماده عقیم وکاملا عقیم گردید. غددجنسی به طو رنسبی و یا مطلق عار ی از سلولهای جنسی نر یا ماده بودند. غدد جنسی به طور نسبی و یا مطلق عاری از سلولهای جنسی نر با ماده بودند. درمقاطع بافت غدد جنسی تعداد ی ازماهیان نرعقیم وماهیان دارای جنسیت بینابینی درتیمارهای فصل اول و بعضی از ماهیان نر در تیمارهای فصل دوم‘ سیستمهایی که مملو از اسپرماتوزوئید بودند در مجاورت سلولهای تمایز نیافته مشاهده گردید.
نتیجه گیری : با توجه به مشاهدات بافت شناسی در این مطالعه می توان اظهار داشت که ایجاد نر سازی با روش تجویز خوراکی هورمون 17 آلفا-متیل تستوسترون میسر می باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252561220060723-ازدیاد وتکثیر ژن invA سالمونلا به وسیله PCR بعنوان یک روش تشخیصی این باکتریها16546FAدکتر تقی زهراییصالحیدکتر محمد رضامحزونیهدکترعلیاشرفیJournal Article19700101Objective: To Detect invA gene in Salmonella serotypes byPCR.
Samples: Sixty Salmonella strains were isolated from animals and human sources.
Procedure: In this research, 60 isolated Salmonella from animals and human were tested by biochemical tests (such as carbohydrate utilization and urease) and then were serogrouped by Salmonella 0 antisera.The DNA of isolated Salmonella were extracted by Holmes and Quigley method. Two primers (St139 and 5t141) and PCR reagents were used for amplication of invA gene. PCR reaction was carried out in Master cycler. The PCR products were loaded into 1.2% agarose gel and electrophoresed for 60 minutes at 120 V.
Results: All isolates showed biochemical properties of Salmonellae. In PCR assay, target gene (invA gene) with 284bp size were observed in all of strains, which is corresponded with size of positive control and DNA marker. So in this survey all strains had invA gene.
Conclution: Acorrding to the results of this study PCR method based on invA gene is useful for rapid identification of Salmonella serotypes. J.Fac. Vet. Med. Univ. Tehran. 61,2:195-199,2006هدف: تعیین ژن تهاجم سالمونلاها با روش PCR
طرح: مطالعه آزمایشگاهی
روش: تعداد 60 نمونه سالمونلای جداشده از منابع مختلف انسانی و دامی ابتدا با آزمایشات بیوشیمیایی‘ مورد تایید قرار گرفتند . و سپس گروه سرمی این نمونه ها به وسیله آنتی سرم های پلی والان ومونو والان تشخیص معین گردید. برای استخراج DNA آنها از روش جوشاندن استفاده گردید. از دو پرایمر اختصاصی S139 و S141 مطابق برنامه خاصی برای تکثیر ژن invA استفاده گردید. و سپس محصول PCR به وسیله الکتروفورز روی ژل آگارز 2/1 درصدمورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: تمام شصت نمونه سالمونلا در آزمایش PCR از نظر ژن invA مثبت شدند. و باند 284 بازنوکلئوتیدی مربوط به ژن فوق را ایجاد کردند. که معادل باند ایجاد شده در مورد شاهدهای مثبت (سویه استاندارد سالمونلا) و باند مشخص مارکر DNA بود.
نتیجه گیری : با توجه به نتایج بدست آمده این روش برای تشخیص سالمونلاها‘ روش بسیار موثرومناسبی است به طوریکه می توان درکمتر از 12 ساعت در مورد نمونه های مشکوک به سالمونلا اظهارنظر نمود.