دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222Design and production of a cell line expressing 5|'UTR and NS3 genes of bovine viral diarrhea virus (BVDV) in order to evaluate the efficacy of treatments against this virusطراحی و تولید رده» سلولی بیان کننده ِ ژنهایUTR’ 5 و 3NS از عامل اسهال ویروسی گاوها (BVDV) به منظور ارزیابی کارآیی روشهای درمانی علیه این ویروس3113235227110.22059/jvr.2014.52271FAاعظممختاریگروه میکروبیولوژی و ایمونولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران– ایرانامیدمددگارگروه میکروبیولوژی و ایمونولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران- ایرانمحمدمعصومیگروه زیست فناوری دام و آبزیان، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری ایران، تهران– ایرانمحمدرضامحزونیهگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد– ایران0000-0000-0000-0000آرشقلیانچی لنگرودیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد– ایران0000-0001-7914-0863Journal Article20130926BACKGROUND: Bovine viral diarrhea virus (BVDV) causes significant economic and health effects in cattle farms. Because of the relative inefficiency of BVDV eradication programs, in recent years, numerous strategies such as anti-viral gene therapy has been used extensively to fight it. One of the ways to evaluate the quality of these anti-viral strategies is the study of their efficacy in the specific cell lines expressing those viral genes through the induction of gene expression by transfection of plasmids or infection of viral vectors. OBJECTIVES: This study was performed for preparation of a cell line expressing some portions of BVDV genome to evaluate the efficacy of preventive and therapeutic strategies against this virus. METHODS: After the culture of BVDV NADL, vRNA was extracted and proliferation of 5'UTR and NS3-coding genes and cloning of these gene segments was performed in the upstream of GFP gene in pWPI-linker B lentivirus plasmid. After confirmation of cloning, lentiviral vector containing BVDV-NS3 and BVDV-5'UTR were generated in 293T cells using third-generation packaging system. Then MDBK cells persistently express 5'UTR and NS3 were generated by the infection with lentiviral vectors containing BVDV-NS3 and BVDV-5'UTR. RESULTS: The efficacy of infection with lentiviral vectors carrying transgenes, examined by fluorescence microscopy, Western blotting and RT-PCR tests, were compared with control groups and the presence and expression of the above mentioned genes were confirmed. CONCLUSIONS: The results indicate that the successful production of a MDBK cell line expressing both genes of BVDV and lentiviral vectors are preferred to the others for their persistent and long-term gene expression in several cell generations and the ability to infect many different cell lines.
زمینه مطالعه: عامل مولد اسهال ویروسی گاو (BVDV) عامل مضرات اقتصادی، بهداشتی قابل توجهی در مزارع پرورش گاو است. به دلیل ناکارآمدی نسبی برنامههای ریشه کنی این ویروس، در سالهای اخیر برای مبارزه با آن تدابیر متعدد ضد ویروسی نظیر ژن درمانی به فراوانی به کار گرفته شده است. یکی از روشهای ارزیابی کیفیت این تدابیر، استفاده از این ابزارهای ضد ویروسی در ردههای سلولی اختصاصی بیان کننده آن ژن از طریق القای بیان ژن توسط پلاسمید حامل یا عفونت با وکتورهای ویروسی است. هدف: این مطالعه با هدف تهیه یک رده ی سلولی بسیار بیان کننده بخشی از ژنوم BVDV برای ارزیابی کارآمدی روشهای درمانی و پیشگیرانه علیه این ویروس انجام شد. روش کار: بدین منظور پس از کشت سویه استاندارد NADL از BVDV و استخراج vRNA، افزوده سازی ژنهای کد کننده 'UTR5 و 3NS از ژنوم این ویروس و سپس کلونینگ این قـطعـات ژنـی در پلاسمیـد لنتـی ویروسی pWPI- linker B در فرادست ژن GFP انجام شد. پس از تأیید کلونینگ، لنتی وکتورهای حاوی 3BVDV- NS و 'UTR5 BVDV- در سلولهای T293 با استفاده از سیستم packaging نسل سوم تولید شدند. در مرحله بعد سلولهای MDBK بیان کننده دائمی 'UTR5 و 3NS با استفاده از عفونت با لنتی ویروسهای بیان کننده 3BVDV- NS و 'UTR5 BVDV- تولید گردیدند. نتایج: کارآمدی عفونت با لنتی وکتورهای حامل ترانس ژن با آزمونهای مشاهده مستقیم با میکروسکوپ فلورسنت، وسترن بلاتینگ و RT-PCR بررسی و با گروه کنترل مقایسه گردید و حضور و بیان ژنهای مورد نظر تأیید شد. نتیجهگیرینهایی: نتایج نشان دهنده تولید موفقیت آمیز رده ی سلولی MDBK بسیار بیان کننده این دو ژن از BVDV بود و لنتی وکتورها به دلیل بیان طولانی مدت و پایدار ژن تا چندین نسل سلولی و امکان عفونی نمودن بسیاری از ردههای سلولی نسبت به سایر وکتورهای ویروسی ارجحیت دارند.
دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222In vivo and in vitro antibacterial effects of nanosilver against Staphylococcus aureus isolated from bovine subacute mastitisتأثیر ضد میکروبی نانو ذرات نقره در شرایط in vivo و in vitro علیه استافیلوکوکوس اورئوس مولد بیماری ورم پستان تحت بالینی3253335227210.22059/jvr.2014.52272FAمحسنرشیدیگروه فارماکولوژی،دانشکده پزشکی،دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران،ایرانسعیدحبیبان دهکردیگروه فارماکولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد–ایرانآیداکراچیگروه فارماکولوژی و سم شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز،شیراز–ایرانالهامشکیباگروه بیوشیمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات،تهران–ایرانفاطمهحسین پورگروه فارماکولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد–ایرانستاراستادهادیگروه فارماکولوژی، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران،تهران–ایرانJournal Article20130907BACKGROUND: Bovine mastitis is the most costly disease in dairy cows and causes significant decrease in milk production. This disease is one of the main reasons of antibiotic therapy in dairy cows. OBJECTIVES: Staphylococcus aureus is counted as a major pathogen associated with the outbreaks of mastitis in dairy herds. Therefore, the purpose of the present study is to examine the antibacterial activity of nanosilver against Staphylococcus aureus isolated from subacute mastitis in cow. METHODS: The MIC was calculated by a broth microdilution method, and the MBC was measured by subculturing the bacteria from the wells that showed no apparent growth onto Mueller-Hinton agar. For the in vivo experiment of the current investigation we injected 25 µg/mL of nanosilver for 5 days treat mice contaminated with Staphylococcus aureusisolated from subacute mastitis. RESULTS: The results showed that the MIC and MBC of nanosilver for Staphylococcus aureusisolated from subacute mastitis was 5µg/mL. In addition, the results of the present study demonstrated that the time of the antimicrobial action of nanosilver against Staphylococcus aureus is 7 minutes after adding nanoparticles of silver. Also 5 days treatment with 25 of nanosilver treated contaminated mice with Staphylococcus aureus isolated from subacute mastitis. CONCLUSIONS: These in vitro and in vivo results clearly indicate that the nanosilver might have a good antibacterial activity against Staphylococcus aureus.
زمینه مطالعه: ورم پستان به عنوان یکی از پرهزینه ترین بیماریهای موجود در گاوهای شیری میباشد و موجب کاهش چشمگیری در میزان تولید شیر میگردد. این بیماری، یکی از دلایل اصلی استفاده از آنتی بیوتیک در گاوهای شیری است.به نظر میرسد که استافیلوکوکوس اورئوس پاتوژن اصلـی مـربـوط به شیوع ورم پستان در گلههای گاو شیری باشد. هدف: هدف از این مطالعه بررسی و تعیین فعالیت ضدباکتریایی نانوسیلور علیه استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از ورم پستانهای تحت بالینی در گاو است. روش کار:MIC با روش رقیق کردن در مایع (براث میکرودایلوشن) و MBC با کشت دادن متوالی باکتری روی مولر هینتون آگار، در غلظتی که هیچ رشد مشخصی ایجاد نشود، تعیین گردیدند. برای مطالعات in vivo، به موشهای آلوده به استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از ورم پستانهای تحت بالینی، به مدت 5 روز نانوسیلور با دوز g/mLµ25 تزریق شد. نتایج: نتـایـج نشان داده است، که MIC و MBC نانوسیلور علیه استافیلوکوکوس اورئوس جداشده از ورم پستانهای تحت بالینی در گاو، g/mLµ5 میباشد. به علاوه زمان فعالیت ضد میکروبی نانوسیلور علیه استافیلوکوکوس اورئوس،7 دقیقه بعد از افزودن نانوذرات نقره است. مطالعات in vivo بررسی اخیر، نشان داده است که تزریق g/mLµ25 نانوسیلور به مدت 5 روز، به طور کامل موشهای آلوده به استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از ورم پستانهای تحت بالینی را درمان کرد.نتیجه گیری نهایی: این نتایج in vitro و in vivo به وضوح نشان میدهد که نانوسیلور فعالیت ضد باکتریایی خوبی علیه استافیلوکوکوس اورئوس دارد.
دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222Immunoinformatic survey of Boophilus tick tropomyosin proteinبررسی ایمونوانفورماتیکی پروتئین تروپومیوزین کنه بوافیلوس3353455227310.22059/jvr.2014.52273FAمحمد مهدیرنجبردانش آموخته ایمنی شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران–ایرانصدیقهنبیانگروه انگل شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و مرکز کنه شناسی و بیماریهای منتقل شونده توسط آن، تهران–ایران0000-0002-2350-4151محمدطاهریآزمایشگاه مرکزی دکتر رستگار دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران،تهران–ایرانغلامرضانیکبخت بروجنیگروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران،تهران–ایران0000-0002-2970-5827علینیک پیگروه انگل شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تخصصی فنآوریهای نوین آمل، آمل–ایرانJournal Article20140827BACKGROUND: Boophilus tick is responsible for the transmission of some pathogens (types of germs) and the reduction of fertility in Cattles. Tropomyosin protein plays an important role in regulating actin function, immune and allergic reactions and vaccine production. OBJECTIVES: Accurate identification of antigenic determinants (epitopes) is difficult, time consuming and not economic, thus we focused on development of rapid methods such as prediction based on sequence and structure of protein. METHODS: A wide array of Immunoinformatics softwares and tools were used for the analysis of antigenicity, frequency in protein secondary structure and domains, physic-chemical factors related to region of linear epitopes, B cell epitopes, and binding peptide segments to MHC II alleles in cattle. RESULTS: Protein analysis with different algorithms and evaluated accuracy of our result with different profiles of protein results in 3 selected epitopes (AA62-80(NH2-EQLSQANSKLEEKDKALQA-COOH), AA170-185(NH2-AMVEADLERAEERAETG-COOH) and AA200-218 (NH2-VGNNLKSLEVSEEKALQKEET-COOH)) for B cell and a epitope AA192-207(NH2-LEEELRVVGNNLKSL-COOH) for T cell. CONCLUSIONS: For desirable stimulation of immune system, only some segments of protein (epitopes) are enough. Selecting efficient epitopes causes concentration immune responses, preparation suitable vaccine and reduces allergic and adverse responses.
زمینه مطالعه: کنه بوافیلوس سبب انتقال برخی از اجرام پاتوژن و کاهش تولید در گاو میشود. پروتئین تروپومیوزین، تنظیم گر فعالیت اکتین بـوده و نقـش مهمـی در واکنشهای ایمنی، آلرژی و تهیه واکسن دارد. هدف: روشهای مرسوم شناسایی دقیق شاخصهای آنتی ژنتیک (اپی توپها)، طاقت فرسا، زمان بر و پرهزینه است، لذا توجه ما در این مطالعه به سمت توسعه روشهای سریع تر نظیر پیشگویی اپی توپهای احتمالی مورد شناسایی سلول B و +4TCD، مبتنی بر توالی و ساختار پروتئین میباشد. روش کار: از گستره وسیعی از برنامهها و ابزارهای ایمونوانفورماتیک جهت آنالیز آنتی ژنسیتی، فراوانی ساختار ثانویه پروتئین و دومنها، فاکتورهای فیزیکوشیمیایی مرتبط با مکان اپی توپهای خطی ،اپی توپهای سلول B، قطعات پپتیدی متصل شونده به آللهای MHC کلاس 2 گاو استفاده گردید. نتایج: آنالیز پروتئین با الگوریتمهای مختلف و انتخاب اپی تـــوپهـــای مـــورد تـــوافـــق در بـیـشـتــر ابــزارهــا مـنـجـر بـه بـهدسـت آمـدن سـه پپتیـد بـرگـزیـده بـا خـاصیـت اپـی تـوپـی بـرای سلـول B 80-62-EQLSQANSKLEEKDKALQA-COOH) AA2(NH، 185-170-AMVEADLERAEERAETG-COOH) AA2(NH و 218-200-VGNNLKSLEVSEEKALQKEET-COOH)AA2(NH و یـــــــک پـــپـــتـــیـــــــد بــــــرای سلـــــول T 207-192-LEEELRVVGNNLKSL-COOH) AA2(NH گـردیـد. نتیجه گیری نهایی: جهت تحریک رضایت بخش سیستم ایمنی تنها قطعاتی از پـروتئیـن (اپی توپها) کافی میباشد. انتخاب اپی توپهای بهینه سبب تمرکزپاسخ ایمنی و تهیه واکسن مناسب شده و از پاسخهای آلرژیک و نامطلوب میکاهد.
دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222Effect of egg yolk specific antibodies on histomorphological changes of jejunum and reducing Escherichia coli colonization in intestine of broiler chickensتأثیر پادتن اختصاصی زرده تخم مرغ بر مرفولوژی مخاط روده وکاهش موضعی شدن باکتری اشریشیاکلی در جوجههای گوشتی3473525227410.22059/jvr.2014.52274FAمریمشفیعیگروه علوم طیور، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران– ایرانشعبانرحیمیگروه علوم طیور، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران– ایرانمحمدامیرکریمی ترشیزیگروه علوم طیور، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران– ایرانتقیزهرایی صالحیگروه میکروبیولوژی،د انشکده دامپزشکی دانشگاه تهران،تهران–ایران0000-0002-5665-5757Journal Article20141106BACKGROUND: Colibacillosis in poultry, reduces growth and performance, increases mortality and causes economic losses. ObjectiveS: An experiment was conducted to study the effect of egg yolk powder and antibody (IgY) on intestinal morphology and reduction of bacterial colonization in broilers infected with E. coli. Methods: Ten laying hens were immunized with E. coli O2: K1. The eggs were collected for providing IgY antibody and egg yolk powder with freeze dryer. In the second experiment,180 day-old broilers were randomly divided into 6 treatment groups with 3 replicates of 10 birds per replicate including: (1) positive control (challenged with E.coli but did not receive antibody); (2) negative control (did not challenge with E.coli and did not receive antibody); (3) the group was challenged with E.coli and received 0.4% yolk powder; (4) the group received specific antibody in drinking water and challenged with E. coli; (5) the group received specific antibody in drinking water; (6) the group received 0.4% yolk powder in diet. All groups received the same dietary energy and protein. FI, WG and FCR were measured on weekly basis. On days 21 and 42, one bird per pen was euthanized, samples of jejunum were collected for histo-morphological examination and samples of ileal contents were collected for E. coli O2: K1 enumeration. Results: The results indicated that number of E. coli in positive group was significantly higher than other groups. Number of E. coli in ileum of the birds which received antibody in drinking water or fed with diet supplemented with egg yolk powder was significantly lower than the other infected groups (p|£|0.05). Using specific antibody improved intestinal health compared to positive control group. ConclusionS: According to results of this experiment it can be concluded that using E. coli specific antibody in food or water of chickens reduces intestinal colonization of this bacterium. <br /> زمینه مطالعه: بیماری کلی باسیلوز در طیور با کاهش رشد، کاهش عملکرد، تلفات بالا و خسارات اقتصادی زیادی همراه است. هدف: هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر مصرف ایمونوگلوبین (IgY) اختصاصی اشریشیاکلی سروتیپ 1: K2O، بر میزان کاهش باکتری مزبور در محتویات ایلئوم و تأثیر آن بر مرفولوژی مخاط روده بوده است. روش کار: درآزمایش اول، مرغهای تخمگذار تترا–اس ال قهوهای (TSL) با آنتیژن کامل اشریشیاکلی سروتیپ 1:K2O ایمن شدند. در تزریق نخست، از gm 250 آنتیژن همراه با mg 250 ادجوانت کامل فروند استفاده شد. دوز یادآور، سـه مـرتبه و در فواصل 14 روز، تزریق دوم و سوم با ماده ادجوانت ناقص فروند و تزریق چهارم بدون ادجوانت انجام شد. خون گیری و جمعآوری تخممرغها10روز پس از نخستین تزریق آنتیژن انجام گرفت. در آزمایش دوم،180 قطعه جوجه نرگوشتی یک روزه (سویه کاب) در6 گروه، شامل 3 تکرار و هر تکرار شامل 10 قطعه پرنده به مدت 42 روز پرورش داده شدند گروههای آزمایشی شامل گروه 1 کنترل مثبت با تلقیح باکتری ولی بدون دریافت پادتن، گروه 2 کنترل منفی بدون تلقیح باکتری و بدون دریافت پادتن، گروه 3 تلقیح باکتری+ دریافت پادتن در جیره غذایی، گروه 4 تلقیح باکتری+ دریافت پادتن در آب آشامیدنی، گروه 5 دریافت پادتن در آب آشامیدنی، و گروه 6 دریافت پادتن در جیره غذایی بوده است. نتایج: شمارش باکتری در محتویات ایلئوم گروههایی که پادتن اختصاصی ضد اشریشیاکلی دریافت کرده بودند به طور معنیداری کاهش یافت (05/0p<.) همچنین پادتن اختصـاصـی سبب بهبود سلامت روده در گروههای دریافت کننده پادتن نسبت به گروه کنترل مثبت (تلقیح باکتری بدون دریافت پادتن) گردید (05/0p<.) نتیجه گیری نهایی: بر اساس یافتههای این تحقیق میتوان نتیجهگیری نمود که مصرف پادتن اختصاصی اشریشیا کلی در آب یا خوراک جوجههای گوشتی سبب کاهش موضعی شدن این باکتری در روده میشود. <br /> دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222A study on Toxocara canis (Ascaridida: Ascaridae) infection in dogs and soil of public parks of Piranshahr city, West Azarbaijan province, Iranمطالعه آلودگی تخم توکسوکاراکانیس (آسکاریدیدا: آسکاریدیده) در سگ و خاک پارکهای عمومی شهرستان پیرانشهر (استان آذربایجان غربی)3553625227510.22059/jvr.2014.52275FAمحمدیخچالیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه، ارومیه–ایران0000-0002-5882-1827ایوبابن آدم نژاددامپزشک عمومی بخش خصوصی پیرانشهر، پیرانشهر–ایرانJournal Article20140906BACKGROUND: Toxocara canis is one of the most frequent small intestinal helminths of dogs with zoonotic importance through which the soil is contaminated with the eggs through the fecal excretion. OBJECTIVES: This study was carried out to determine T. canis infection in dogs and soil of public parks of Piranshahr city using fecal examination. METHODS: In the present study, a total of 150 feces and 150 soil samples were randomly collected from Piranshahr city in the period April 2012 to April 2013. The specimens were subjected for floation using Clayton-lane method. RESULTS: The average rate of infection in examined dogs and soil was respectively 31.3% and 8%. The infection in stray dogs, sheepdogs and watchdogs were respectively 32.14%, 25.7%, 33.89%. The infection had significant difference between age groups of <1 year-old (54.54%) and >1 years-old (22.44%) (p<0.05). The infection rate in male dogs (38.46%) was significantly higher than female dogs (25%) (p<0.05). The highest infection rate was in spring (42.1%) and the least in fall (24.32%) (p<0.05). The average egg number per gram of feces (EPG) and soil were 2195.7±983.7 and 5±3.6, respectively. The EPG had significant difference with examined animals. Of 150 examined soil samples, 12(8%) were positive for eggs of T. canis. The highest infection rate was found to be from soils of slaughterhouse area (16%, EPG 5±3.6) (p<0.05). The highest infection rate was in spring (13.15%) which had significant difference with other seasons (p<0.05). CONCLUSIONS: The results showed that T. canis was parasite in dogs and soil of different areas of Piranshahr city in which it could be of public health concern in the region.
زمینه مطالعه: توکسوکارا کانیس یکی از شایع ترین انگلهای کرمی روده باریک سگ و از عوامل مطرح در بروز بیماری مشترک بین انسان و دام است. تخمهای این نماتود از طریق مدفوع دفع و خاک را آلوده میکند. هدف: هدف از تحقیق حاضر مطالعه آلودگی توکسوکارا کانیس بر اساس آزمایش مدفوع سگها و خاک پارکهای عمومی مناطق مختلف شهرستان پیرانشهر بود. روش کار: در مطالعه حاضر از فروردین 91 الی اسفند 91، 150 نمونه مدفوع و 150 نمونه خاک به صورت تصادفی از سطح شهرستان پیرانشهر جمع آوری شد. برای شناور سازی نمونههای مورد نظر از روش کلیتون–لین استفاده شد. نتایج: میانگین آلودگی در سگهای تحت مطالعه 3/31% و در خاک 8% بود. آلودگی در سگ ولگرد 14/32 %، در سگ گله 7/25% و در سگ نگهبان 89/33 %تعیین شد. آلودگی در سگهای کمتر از یکسال (54/54)% اختلاف معنیداری با سگهای بالغ (44/22)% داشت (05/0.)p< درصد آلودگی انگلی در سگهای نر (46/38)% بیشتر از سگهای ماده (25)% بود (05/0.)p< بالاترین فراوانی آلودگی در سگهای تحت مطالعه در فصل بهار (1/42 )% و کمترین میزان آن در فصل پاییز (32/24 )% بود (05/0.)p< میانگین تعداد تخم شمارش شده در گـرم مـدفـوع (E.P.G) 7/983±7/2195 و در خاک 6/3±5 بود. میانگین E.P.G در سگهای نگهبان، گله و ولگرد اختلاف معنیدار داشت (05/0.)p< از 150 نمونه خاک، 12 (8)% نمونه آلوده به تخم توکسوکارا کانیس بودند. بیشترین آلودگی خاک با تخم توکسوکارا کانیس در نمونههای خاک اطراف کشتارگاه (16%، 6/3 ±5)E.P.G.=ثبت شد (05/0.)p< بالاترین میزان آلودگی خاک به تخم توکسوکارا کانیس در فصل بهار (15/13)% بود و فراوانی آلودگی با سایر فصول اختلاف معنیداری داشت (05/0.)p< نتیجهگیرینهایی: نتایج این مطالعه بیانگر حضور آلودگی انگل توکسوکارا کانیس در سگها و خاک مناطق مختلف شهرستان پیرانشهر بود که از نظر بهداشت عمومی در منطقه میتواند نگران کننده باشد.
دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222Study of calves disbudding following injection of clove oil under horn budمطالعه بالینی اثر جوانه زدایی اسانس گل میخک متعاقب تزریق در جوانه شاخی گوساله3633695227610.22059/jvr.2014.52276FAمحمد مهدیمولائیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان–ایرانامیدآذریگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان–ایرانسالاراسماعیل زادهدکترای حرفهای دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان–ایرانJournal Article20140830BACKGROUND: The purpose of dehorning in cattles is to decrease injuries and increase security in farms. Besides breeding managements, different chemical and physical methods are used for dehorning of livestock, depending on their age, each of which has advantages and disadvantages. OBJECTIVES: This study was performed to evaluate the effects of clove oil on disbudding new born calves following injection under horn bud. METHODS: 12 five-day-old healthy calves from both sexes were divided randomly into 3 equal groups. In group 1 (T) 0.5 mL of clove oil, in group 2 (Control / C) 0.5 mL of dimethylsulfoxide (DMSO) and in group 3 (N) 0.5 mL of normal saline was injected under left horn bud. Right horn bud in all calves was considered as control group 4 (B) to ensure that all calves are horned. During the study, the rate of horn growth and clinical parameters (Temperature/Pulse/ Respiratory rate) in calves was evaluated in determined time intervals between groups. RESULTS: In the current study, injection of the clove oil stopped horn growth but there were no significant differences in horn growth rate between groups C, N, and B. Injection of clove oil, DMSO and normal saline had no significant effects on clinical parameters, significantly. CONCLUSIONS: According to the results of this study, injection of clove oil under horn bud can be an effective method to stop horn growth without any undesirable effects on clinical parameters.
زمینه مطالعه: شاخ زدایی در گاو به منظور کاهش صدمات و افزایش امنیت در محیط مزرعه انجام میگیرد. علاوه بر استفاده از روشهای اصلاح نژادی با توجه به سن دام روشهای مختلف شیمیایی و فیزیکی برای شاخ زدایی وجود دارد. هرکدام از این روشها دارای مزایا و معایبی میباشند. هدف: در مطالعه حاضر امکان استفاده از اسانس گل درخت میخک جهت شاخ زدایی در گوسالههای تازه متولد شده مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: 12 رأCس گوساله 5 روزه سالم از دو جنس نر و ماده به طور تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه اول (T) میزان mL5/0 اسانس گل درخت میخک، در گروه دوم (کنترل یا C ) میزان mL5/0 دی متیل سولفوکساید (حلال اسانس)، و در گروه سوم (N) میزان mL5/0 نرمال سالین در زیر جوانه شاخی سمت چپ گوسالهها تزریق شد. جوانه شاخی سمت راست در تمام گروهها برای تأیید شاخ دار بودن گوسالهها به عنوان گروه کنترل منفی (B) در نظر گرفته شد. در طول مطالعه پارامترهای حیاتی (درجه حرارت بدن، تعداد تنفس و تعداد ضربان قلب) و میزان رشد شاخ در فواصل زمانی مشخص در گوسالهها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: در این مطالعه، تزریق اسانس گل درخت میخک باعث توقف رشد شاخ شد، ولی رشد شاخ در گروههای C و N تفاوت معنیداری را با گروه B نشان نداد. همچنین تزریق هیچ یک از مواد فوق اثر نامطلوبی بر پارامترهای حیاتی گوسالهها نداشت. نتیجه گیری نهایی: بر پایه نتایج حاصل از این مطالعه، تزریق اسانس گل درخت میخک در جوانه شاخی میتواند یک روش مؤثر جهت توقف رشد شاخ در گوسالههای تازه متولد شده بدون هیچگونه عوارض نامطلوب در نظر گرفته شود.
دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222A comparison of the effect of dark period, gamma-amino butyric acid and melatonin supplements on reducing heat stress in broiler chickenمقایسه تأثیر دوره تاریکی، اسید گاماآمینوبوتیریک و ملاتونین جیره بهمنظور کاهش تنش گرمایی در جوجههای گوشتی3713785227810.22059/jvr.2014.52278FAاردشیرمحیطگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان، رشت–ایرانراضیهشهبازی بنیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان، رشت–ایرانمحمدحسنزادهگروه بیماری های طیوردانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران– ایرانماریاجلیلی کلوانیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان، رشت–ایرانJournal Article20130914BACKGROUND: Searching for factors that reduce the adverse effect of heat stress (HS) on broiler performance has particular importance. ObjectiveS: The present study was designed to investigate the influence of dietary melatonin, gamma-amino butyric acid (GABA) and dark period on growth performance, carcass characteristics and blood parameters of broiler under heat stress condition. Methods: A total of 143 one-day-old chickens (broiler line Arian) were used in an unbalanced completely randomized form with 4 treatment, 13 experimental units and 11 birds per experimental unit. The treatment consists of 40 mg of melatonin/kg diet from the age of 30 to 40 days, 100 mg (GABA)/kg diet from the age of 10 to 40 days, dark of period from 10 to 40 days of age and control. All treatments were kept a circular HS (40±1°C) for 6 h from 35 to 40 post hatch. Weekly growth performance of chickens was determined and blood samples were taken, on days 10, 30 and 40 of age for measurement of glucose, cholesterol, triglyceride, HDL and LDL parameters. On days 35 and 38 of age T3, Thiobar Butyric Acid Reacting Substances (TBARS) and corticosterone parameters were measured. Data were analyzed by using of GLM procedure of SAS. ResultS: The diet supplementation of GABA increased feed intake in the second (p<0.01) and third (p<0.05) weeks of age. Dark period reduced body weight in the third weeks of age (p<0.05). The treatment of GABA in the fourth week increased body weight compared to the control group (p<0.01) and a significant decrease for FCR was observed in the fourth weeks (p<0.01). Addition of GABA in diet increased serum glucose at 30 days of age (p<0.01), in the both melatonin and GABA treatment groups serum HDL was increased at 40-day-old (p<0.01). Control chickens showed significantly (p<0.01) higher TBARS compared to the experimental group birds at 38-day-old. Conclusions: The results demonstrated that dietary GABA had the most beneficial effects in reducing the adverse effects of heat stress on the broiler chicken. <br /> زمینه مطالعه: بررسی عوامل کاهشدهنده اثرات نامطلوب تنش گرمایی بهمنظور بهبود عملکرد جوجههای گوشتی دارای اهمیت زیادی است. هدف: در این مطالعه اثرات ملاتونین، گاماآمینوبوتیریکاسید (گابا) و دورهی تاریکی بر عملکرد و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: تعداد 143 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (آرین) در قالب طرح کاملاً تصادفی نامتعادل با 4 تیمار، 13 واحد آزمایشی و 11 مشاهده در هر واحد آزمایشی استفاده شد. تیمارها شامل افزودن ملاتونین به مقدار mg/kg40 جیره در سن 30 تا 40 روزگی، افزودن گابا به مقدار mg/kg 100 جیره در سن 10 تا 40 روزگی، برنامه تاریکی در سن 10 تا 40 روزگی و گروه شاهد بودند. همه تیمارها از سن 35 تا 40 روزگی، روزانه بهمدت 6 ساعت در معرض تنش گرمایی oC(1±40) قرار گرفتند. صفات تولیدی در پایان هر هفته اندازهگیری شد. در سنین 10، 30 و40 روزگی غلظت گلوکز، کلسترول، تریگلیسرید، HDL و LDL خون، و در 35 و 38 روزگی غلظت 3T، TBARS و کورتیکوسترون خون آنها اندازهگیری شد. دادههـا با نرمافزار SAS و رویه GLM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: مکمل گابا مصرف خوراک را بطور معنیداری در هفتههای دوم (01/0<p) و سوم (05/0<)p افزایش داد. تیمار گابا بطور معنیداری (01/0<p) در هفته چهارم از نظر افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی نسبت به شاهد برتری داشت. در 30 روزگی گلوکز خون در تیمار گابا نسبت به شاهد افزایش معنیدار (01/0<p) نشان داد. در 40 روزگی نیز تیمار ملاتونین و گابا افزایش معنیداری (01/0<p) را برای HDL خون نسبت به گروه شاهد نشان دادند. در 38 روزگی سطح کورتیکوسترون خون در تیمار گابا بطور معنی داری بالاتر از تیمارهای ملاتونین و تاریکی بود (05/0>.)p در 38 روزگی همه تیمارهای آزمایشی کاهش معنیداری (01/0<p) را برای TBARS نسبت به گروه شاهد نشان دادند. نتیجهگیری نهایی: نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از گابا در جیره بیشترین تاثیر را نسبت به سایر تیمارها در بهبود عملکرد و کاهش اثرات تنش گرمایی در جوجههای گوشتی داشت. <br /> دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222Effect of honey on killing power and nitric oxide production in peritoneal macrophage against Aspergillus fumigatus in BALB/c miceارزیابی اثر عسل بر روی قدرت کشندگی و تولید نیتریک اکساید توسط ماکروفاژهای صفاقی موش BALB/c علیه آسپرجیلوس فومیگاتوس3793845227910.22059/jvr.2014.52279FAدنیانیک آیینگروه میکروبیولوژی کاربردی، جهاددانشگاهی واحد تهران، تهران– ایران؛ مرکز تحقیقات قارچ شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران– ایران0000-0003-2333-3361احمدعرفانمنشگروه فرآوردههای بیولوژیک دامی، جهاددانشگاهی واحد تهران، تهران– ایرانحسنقربانی چوبقلومرکز تحقیقات قارچ شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران– ایرانحجت الهشکریگروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تخصصی فن آوریهای نوین آمل، آمل– ایران0000-0001-7232-7414زهراطوطیانگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران– ایرانهادیباقریگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران– ایرانعلیرضاخسرویمرکز تحقیقات قارچ شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران– ایران0000-0002-6777-5930Journal Article20141006BACKGROUND: In recent years, immunocompromised patients are at high risk for the development of invasive aspergillosis. Due to the increase of antimicrobial resistance, natural agents with medicinal and immunomodulatory effects has gained more attention. Honey is a natural substance with documented antimicrobial, anti-inflamatory and wound healing effects. Objectives: The purpose of this study was to evaluate the effect of three Iranian kinds of honey on Killing Power and Nitric Oxide Production in Peritoneal Macrophage in BALB/c mice. Methods: Male BALB/c mice were gavaged with three different kinds of honey for a 10-day period. Then the mice were euthanized and their peritoneal macrophages were cultured. Macrophage killing and nitric oxide production was evaluated. Results: Our results showed that honey could significantly increase the killing power of macrophage which was significantly higher than in control group (p<0.05). Nitric oxide production in groups treated by northern and central honey was lower than the control group, whereas in groups treated by southern and mixed honey nitric oxide production was significantly higher than control group (p<0.05). LPS stimuli had no significant effect on neither macrophage killing nor nitric oxide production (p>0.05). Conclusions: In conclusion, honey could act as an immunomodulator during Aspergillus fumigatus infections. <br /> زمینـه مـطـالعه: عسل یک ترکیب قندی فوق اشباع دارای خاصیت ضد التهابی و آنتی اکسیدانی میباشد. از آنجایی که در سالهای اخیر بیماریهای قارچی و نیز مقاومت دارویی افزایش داشته است استفاده از ترکیبات طبیعی با خاصیت تحریک سیستم ایمنی میتواند مفید واقع شود. هدف: هدف از این مطالعه ارزیابی اثر سه نوع عسل ایرانی بر قدرت کشندگی و تولید نیتریک اکساید توسط ماکروفاژهای صفاقی در موش BALB/c بود. روش کار: در این مطالعه سه نوع عسل از مناطق مختلف ایران تهیه گردید و در یک دوره 10 روزه به موش خورانده شد. بعد از آن موشها یوتانایز گردیده و ماکروفاژهای صفاقی آنها کشت داده شد. روی این سلولها آزمایش قدرت کشندگی و سنجش تولید نیتریک اکساید انجام گردید. نتایج: این مطالعه نشان داد که عسل قدرت کشندگی ماکروفاژها را افزایش میدهد و این افزایش در مقایسه با گروه کنترل معنیدار بود (05/0p<.) در مورد تولید نیتریک اکساید، نسبت به گروه کنترل در گروه تیمار شده با عسل مناطق شمالی و مرکزی کاهش و در گروه تیمار شده با عسل جنوبی و مخلوط افزایش مشاهده گردید (05/0p<.) در هیچ یک از گروهها تحریک ماکروفاژها با لیپوپلی ساکارید (LPS) افزایش معنیداری را در تولید نیتریک اکساید نشان نداد (05/0p<.) نتیجه گیری نهایی: عسل دارای خاصیت ضد التهابی بوده و علاوه بر این، میتواند با افزایش قدرت کشندگی ماکروفاژها، توانایی آنها را در حذف کنیدی آسپرجیلوس فومیگاتوس افزایش دهد. <br /> <br /> دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222The effects of oral administration of extracted chitosan from white leg shrimp (Litopenaeus vannamei) on hematological and growth indices in common carp (Cyprinus carpio)تأثیر تجویز خوراکی کیتوزان استحصالی شده از پوسته میگوی پا سفید غربی (Litopenaeus vannamei) بر فاکتورهای خونی و رشد ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio)3853935228110.22059/jvr.2014.52281FAامیناسمعیلی راددانش آموخته، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز–ایرانمجتبیعلیشاهیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز–ایرانمسعودقربانپورگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز–ایرانمهدیزارعیگروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز–ایرانJournal Article20140921BACKGROUND: Shell is one of the most important by-products of shrimp processing methods which can potentially pollute the environment, whereas shrimp shell contain large amounts of chitin and chitosan and can be used as immune and growth stimulator in aquaculture. OBJECTIVES: The purpose of present study was to investigate the effect of oral administration of chitosan extracted from Litopenaeus vannamei's shell on some hematological and growth factors of common carp. METHODS: Shrimp shells were collected from shrimp processing plants and chitosan was extracted. Then 300 common carp were divided into 4 equal groups in 3 trirepcats (12 aquarium totally). Fish were fed with basal food supplemented with 0% (as control group), 0.25% (G2.5), 0.5% (G5) and 1% chitosan (G10) for 60 days. Blood samples were taken every 20 days from each group during the experiment. Samples were used for hematological parameters include: WBC, RBC, PCV, Hb, leukocyte differential count and globular indices (MCV, MCH and MCHC). At the end of study growth indices include: Specific Growth Rate, percentage weight gain and Food Conversion Rate were calculated. RESULTS: The results showed that oral administration of chitosan in different dose didn't affect hematological parameters of Common carp (p>0.05). Meanwhile results indicate that all growth indices improved in G10 compare to control (p<0.05). FCR and SGR in G10 treatment were 2.98±0.64 and 0.60±0.09, versus 3.82±0.30 and 0.44±0.04 in control group, respectively. Lower concentration of chitosan (0.25% and 0.5%) induced no significant change in growth indices of fish (p>0.05). CONCLUSIONS: Although Chitosan extracted from white leg shrimp in concentration of 1% improved growth indices of common carp, no significant impact were seen in hematological parameters. Therefore, 1% chitosan can be used as a growth stimulant in Common carp. <br /> زمینه مطالعه: پوسته میگو یکی از فرآوردههای فرعی مهم در روشهای فرآوری میگو میباشد که میتواند محیط را آلوده کند، در حالیکه پوسته، حاوی مقادیر فراوانی از کیتین و کیتوزان میباشد و میتواند به عنوان تحریک کننده ایمنی و رشد در آبزیان استفاده شود. هدف: در این مطالعه اثرات تجویز خوراکی کیتوزان بهدست آمده از پوسته میگوی Litopenaeus vannamei بر برخی فاکتورهای خونی و رشد ماهی کپور معمولی بررسی شد. روش کار: پوستههای میگو از کارخانههای فرآوری میگو جمعآوری شد و کیتوزان از آنها استحصال شد. سپس 300 قطعه ماهی کپور معمولی به 4 گروه مساوی در 3 تکرار (مجموعاً 12 آکواریوم) تقسیم شدند. ماهیها با غذای غنی شده با 0( %به عنوان کنترل)، 25/0( %2.5G)، 5/0% )5(G و 1% )10(G کیتوزان به مدت 60 روز تغذیه شدند. نمونههای خون هر 20 روز از هر گروه در طی آزمایش گرفته شد. نمونهها برای اندازه گیری فاکتورهای خونی شامل: WBC، RBC، PCV، Hb، تعداد تفریقی سلولهای سفید و شاخصهای گلبولی MCV(، MCH و )MCHC استفاده شد. در انتهای مطالعه شاخصهای رشد نظیر: نرخ رشد ویژه، درصد افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی محاسبه شد. نتایج: تجویز خوراکی کیتوزان در دوزهای مختلف اثری بر فاکتورهای خونی کپور معمولی نداشت (05/0p>.) در حالیکه نتایج نشان داد همگی شاخصهای رشد در 10G در مقایسه با کنترل بهبود پیدا کردند (05/0<p.) ضریب تبدیل غذایی و نرخ ویژه رشد در تیمار 10G به ترتیب 64/0±98/2 و 09/0±60/0 بود، در حالیکه همین پارامترها در گـروه کنتـرل بـه ترتیب 30/0±82/3 و 04/0±44/0 مشخص گردید. غلظتهای کمتر کیتوزان (25/0% و 5/0)% شاخصهای رشد ماهیان را بصورت معنیداری تغییر ندادند (05/0p>.) نتیجه گیری نهایی: اگرچه کیتوزان استحصال شده از میگوی پا سفید غربی در غلظت 1% شاخصهای رشد ماهی کپور معمولی را بهبود بخشید، ولی تأثیر معنیداری بر روی فاکتورهای خونی دیده نشد. بنابراین کیتوزان 1% میتواند به عنوان یک محرک رشد در کپور معمولی استفاده شود. <br /> دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222Histomorphological study on small intestine in guinea fowlمطالعه ریخت شناسی بافتی روده کوچک در مرغ مروارید(مرغ شاخدار)3953995228810.22059/jvr.2014.52288FAجلیلپورحاجی موتابگروه دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار – ایرانمسعودسرگزیدانش آموخته، دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، گرمسار– ایرانسید رشیدتونیگروه آناتومی وجنین شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه، ارومیه – ایرانسید حجتحسینیدانش آموخته، دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، گرمسار– ایرانJournal Article20140827BACKGROUND: The loop pattern of the small intestine is of considerable importance in categorizing them and the intestine length of the two sex is different. In this respect there is no research performed on pheasant family as guinea fowl. OBJECTIVES: In this research histomorphology of guinea fowl's small intestine was studied. METHODS: For this study 20 adult male and female guinea fowls were selected and their small intestines were studied morphologically. For each guinea Fowl, a tissue sample was obtained and prepared using Haematoxylin and Eosin Stain Kit. RESULTS: Macroscopic results suggest that they are basically much akin to other poultry with this difference that in guinea Fowl there are less loop patterns in Jejunum. From the microscopic point of view, guinea fowl's small intestine mucosa membrane does not include internal Plicae circulars, but there are villi (made of mucus) instead. The outer edge of the villus is formed of simple columnar epithelium with a few Goblet cells. In the Ileum goblet cells are reduced as we reach the end of it. CONCLUTIONS: Intestines in both sex have the same length and structure and loop patterns are straight and few in numbers.
زمینه مطالعه: طرح حلقههای رودهای در طبقه بندی پرندگان دارای اهمیت میباشد و در بعضی پرندگان بین دو جنس اندازه رودهها متفاوت است، در این رابطه تاکنون تحقیقاتی برروی پرندگان خانواده قرقاول مانند مرغ مروارید انجام نشده است. هدف: مطالعه ریخت شناسی بافتی روده کوچک مرغ مروارید. روش کار: 20 عدد مرغ مروارید بالغ نر و ماده انتخاب شد و روده کوچک آنها مورد مطالعه ریخت شناسی قرار گرفت، سپس نمونه بافتی اخذ گردید. نمونهها به روش هماتوکسیلین و ائوزین (H & E) رنگ آمیزی شدند. نتایج: یافتههای ماکروسکوپی در اساس، مشابه سایر پرندگان بود با این تفاوت که در مرغ مروارید تهی روده دارای تعداد کمی حلقه است. در یافتههای میکروسکوپی لایه مخاطی روده کوچک در مرغ مروارید چینهای مخاطی حلقوی به داخل روده ایجاد نمی کند ولی کرکهایی از جنس مخاط به داخل روده برجسته میشوند که بافت پوششی آنها از سلولهای استوانهای ساده همراه با تعداد اندکی سلول جامی تشکیل شده بود. در ایلئوم نیز، تعداد سلولهای جامی در جهت انتهای ایلئوم تا حدودی کاهش مییابد. نتیجه گیری نهایی: رودهها در هر دو جنس دارای اندازه و ساختمان مشابه بوده وحلقههای رودهای مستقیم و کم تعداد است.
دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222Anatomical and histological study of penis in Persian squirrel (Sciurus anomalus)مطالعه آناتومیکی و بافت شناسی اندام جفتگیری نر در سنجاب ایرانی4014095228910.22059/jvr.2014.52289FAقاسماکبریگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران،تهران– ایرانمسعودادیب مرادیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران،تهران– ایرانحسنگیلانپورگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران،تهران– ایرانامیررستمیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران– ایرانآمینهعارفیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران،تهران– ایرانJournal Article20140904BACKGROUND: The Persian Squirrel (Sciurus anomalus) is a member of the family Sciuridae in the Middle East and very little information is available about the anatomy of the different organs of this animal. Objectives: In this study, histological and macro anatomical structures of penis were examined on 6 adult male Persian squirrels. Methods: Each animal was sacrificed after anesthesia with ketamine and xylazine then dissected openwith the penis exposed from its root. The penises were first grossly examined, and then root, body and free part of peniswere studied, using histological technics and staining H&E, TCM and Verhoeff. Results: Grossly, the color of penis was bright pink andthemean length of that was 5.87 ± 0.68 cm. A caudo-ventral curvature separates the free part of the penis, i.e.the glans in the middle part and the nail in the head part, from the body part. Histologically, the ducts cooper are branched after entering in penile bulb and make a large glandular structure in the bulb, then as a single duct continue along the body of penis with urethra and below it continue up to the free part. Two corpora are confluent in the body and form a uniform and crescent of corpus cavernosum that surrounded by tunica albuginea and converted to os penis in the free part. Therefore, from a histological standpoint, the Persian squirrel penis belongs to the intermediatetype. Conclusions: These findings provide vital information on the penile anatomy of the Persian squirrel, which will serve as a basis for comparing penile morphology among thesuborder hystricomorpha and expand knowledge of the reproductive biology in this animal.
زمینه مطالعه: سنجاب ایرانی یک گونه از خانواده سنجابها در خاور میانه بوده و در رابطه با آناتومی دستگاههای مختلف این حیوان اطلاعات کمی موجود میباشد. هدف: در این مطالعه ساختار پنیس 6 سنجاب بالغ نر مورد بررسی آناتومیکی و بافت شناسی قرار گرفت. روش کار: پنیس در هر حیوان بعد از آسان کشی با کتامین و زایلازین، از ناحیه ریشه، تنه و قسمت آزاد با استفاده از تکنیکهای بافت شناسی و رنگ آمیزی H&E، ورهاف و تری کرومایسن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: (یافتههای آناتومیکی) پنیس به رنگ صورتی روشن با میانگین طول m C27/0 ± 89/5 میباشد. یک خمیدگی به سمت خلفی– شکمی، بخش آزاد پنیس را که دارای گلانز در بخش میانی و ساختار ناخنی شکل در نوک پنیس است، از بخش بدنه پنیس جدا میکند. (یافتههای بافت شناسی) مجاری غدد کوپر بعد از ورود به بالب منشعب گشته و یک ساختار غدهای وسیع در بالب ایجاد میکنند، و در آخر به صورت مجرای واحد در طول بدنه پنیس همراه با میزراه و در زیر آن تا بخش آزاد پنیس ادامه مییابد. اجسام غاری در بدنه پنیس باهم ادغام شده و تشکیل یک جسم غاری واحد و هلالی شکل را میدهند که توسط سپید پرده احاطه شده و در انتهای بخش آزاد پنیس به استخوان تبدیل میشود. از سپید پرده رشتههای همبندی وارد جسم غاری شده و فضای جسم غاری را محدود میکند. بر اساس یافتههای بافت شناسی، پنیس سنجاب ایرانی از نوع بینابینی میباشد. نتیجه گیری نهایی: یافتههای این تحقیق اطلاعات مهمی در مورد آناتومیو بافت شناسی پنیس سنجاب ایرانی در اختیار قرار میدهد که به عنوان اطلاعات پایه در مقایسه مورفولوژی پنیس و گسترش دانش بیولوژی تولید مثلی مفید میباشد.
دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222Optimal heat shock condition for tetraploidy induction in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)بهترین شرایط شوک حرارتی برای القای تتراپلوییدی در قزلآلایرنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)4114215229010.22059/jvr.2014.52290FAسالاردرافشانگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان–ایران امیروفایی سعدیدانش آموخته، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان–ایرانعلینکوئی فردموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، مرکز تحقیقات ژنتیک و اصلاح نژاد ماهیان سردآبی شهید مطهری یاسوج و مرکز مرجع آرتیما در منطقه میانی و غربی آسیا، ارومیه– ایرانJournal Article20140929BACKGROUND: Tetraploid rainbow trout has a key role in producing infertile triploid fish by indirect method and introducing them in cultivation system. OBJECTIVES: The purpose of the present study was to determine the optimal heat shock for tetraploidy induction in rainbow trout with emphasis on egg size. METHODS: The efficiency of different shock temperatures: 28, 30 and 32 °C, durations: 1, 5 and 10 min and starting time: 45, 55, 65, 75 and 85 degree-hour post fertilization (dhPF) on two different egg size diameters (4.2 ± 0.12 and 5.5 ± 0.20 mm) for tetraploidy induction in rainbow trout were analyzed. Tetraploidy rates were determined using red blood cell sizes as well as number of nucleolar organizing regions (NORs) at swim up stage. RESULTS: Tetraploidy rates were in the range of 18-69 and 18-76 % for the groups of eggs over and less than 5 mm in diameter respectively. The statistical analysis showed that the highest tetraploidy efficiency (13%) for the larger egg size achieved by treating eggs at 28°C, for 10 min starting at 65dhPF. While for the smaller egg size, the highest efficacy (7%) was observed in group treated at 28°C, for 5 min starting at 75 dhPF. CONCLUSIONS: Although tetraploidy induction has been done previously in rainbow trout, for the first time, the results of this study showd that tetraploidy efficacy was affected by egg size as well as other shock related parameters.
زمینه مطالعه: تولید ماهیان تتراپلویید قزلآلایرنگینکمان به منظور استفاده از آنها در ایجاد گلههای تریپلویید عقیم به روش غیرالقایی جهت معرفی به سامانههای پرورشی حایز اهمیت است. هدف: تعیین شوک حرارتی بهینه برای القای تتراپلوییدی در قزلآلایرنگینکمان با تأکید بر اندازه تخمک بود. روش کار: به این منظور، سه شوکهای گرمایی C°28، 30 و 32، به مدت 1، 5 و 10 دقیقه و در زمانهای 45، 55، 65، 75 و 85 ساعت — درجه پس از لقاح بر دو گروه با اندازه تخمکی متفاوت mm(12/0 ± 2/4 و 20/0 ± 5/5 ) در دمای انکوباسیون C°11 اعمال گردید. درصد القای تتراپلوییدی در لاروهای دارای شنای فعال با استفاده از سنجش ابعاد گلبولی و نیز تعداد مناطق سازمان دهنده هستکی تعیین شد. با توجه به درصد بازماندگی تا مرحله شنای فعال، بازده تتراپلوییدی تعیین شد. نتایج: درصد القای تتراپلوییدی در گروه تخمکی بالای mm5 در محدوده 18 تا 69% و در گروه تخمکی زیر mm5 در گستره 18 الی 76% بود. بالاترین بازده تتراپلوییدی در گروه تخمکی بیش از mm5 (13)% با شوک حرارتی C°28، به مدت 10 دقیقه و 65 ساعت — درجه پس از لقاح و در گروه تخمکی زیر mm5 با شوک حرارتی C°28، به مدت 5 دقیقه و 75 ساعت — درجه پس از لقاح (7)% حاصل شد. نتیجهگیری نهایی: اگرچه القای تتراپلوییدی در قزلآلای رنگینکمان پیش از این انجام شده است اما نتایج این تحقیق برای اولین بار نشان داد که بازده تتراپلوییدی علاوه بر موارد مرتبط با شوک، متأثر از قطر تخمک مولدین است.
دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252569420141222Study of plasma sex steroid hormones in female snow trout (Schizothorax pelzami) within a yearمطالعه هورمونهای استروئیدی جنسی پلاسمای خون ماهیان مولد ماده خواجو (Schizothorax pelzami) طی فصول سال4234303502210.22059/jvr.2014.35022FAامیدصفریگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد– ایرانجوادباقری دربادامگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس، گلستان–ایرانمجیدناصری زادهگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج–ایرانJournal Article20140910BACKGROUND: Snow trout (Schizothorax pelzami) is an economically important species endemic in the north east of Iran. OBJECTIVES: The purpose of the present study was to investigate the reproduction cycle, time and temperature range of spawning. METHODS: The biometry of 243 fishes was measured and the ovarian development stages and plasma sex steroid hormones (testosterone, 17b- estradiol, progesterone and 17a-OH-progesterone) were measured during 12-months sampling. RESULTS: The (p<0.05) maximum significant gonadosomatic index (10.3 %) and ova diameter (1605.6 mm) were observed during April. The results showed that the concentration of sex hormones testosterone and 17b- estradiol began to increase significantly (p<0.05) during cortical alveoli stage (in September) and reached the maximum level (6.99 and 143.4 ng/mL, respectively) in February with the mean water temperature 13 oC at the end of vitelogenesis stage. The progesterone concentration began to increase at the end of vitellogenesis stage and reached (p<0.05) maximum significant level (3.49 ng/mL) in March. The concentration of 17a-OH-progesterone increased significantly (p<0.05) with a lag phase compared to progesterone in February. CONCLUSIONS: The results of present study showed that snow trout had a single-spawning strategy and sex steroid hormones testosterone and 17b- estradiol involved in the vitellogenesis stage and progesterone and 17a-OH-progesterone involved in the final ova maturation. The best spawning time was within March to April with temperature range 15.7-17.3 oC.
زمینه مطالعه :ماهی خواجو (Schizothorax pelzami) یکی از گونههای مهم بومی با ارزش اقتصادی در شمالشرق ایران میباشد. هدف: در مطالعه حاضر چرخه تولید مثل، زمان و محدوده دمای تخمریزی در ماهی خواجو مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: 243 قطعه ماهی خـواجـوی صیـد شـده ابتـدا مـورد زیسـتسنجـی قـرار گـرفتنـد و سپس مراحل توسعه تخمدانی و سنجش مقدار هورمونهای استروئیدی جنسی (تستوسترون، 17 بتا استرادیول، پروژسترون و 17 آلفا هیدروکسی پروژسترون) پلاسما در طی دوازده ماه نمونهبرداری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: حداکثر مقدار معنیدار (05/0)p< شاخص گنادی %( 3/10) و قطر تخمک ( mm6/1605) در فروردین ماه مشاهده گردید. نتایج نشان داد که غلظت هورمونهای جنسی تستوسترون و 17 بتا استرادیول در طی مرحله کورتیکال آلوئولی (شهریور ماه) به طور معنیداری (05/0)p<شروع به افزایش نمودند و در انتهای مرحله زرده سازی یعنی در بهمن ماه با متوسط دمای آب Co13 به حداکثر مقدار (به ترتیب ng/mL 99/6 و 4/143) معنیدار (05/0)p< رسیدند. غلظت هورمون پروژسترون در مرحله آخر زردهسازی شروع به افزایش نمود و در اسفند ماه به حداکثر مقدار ng/mL(49/3) معنیدار (05/0)p< خود رسید. غلظت هورمون 17 آلفا هیدروکسی پروژسترون با یک مرحله تأخیری نسبت به هورمون پروژسترون در فروردین ماه به طور معنیداری (05/0)p< افزایش یافت. نتیجهگیری نهایی: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که ماهی خواجو دارای الگوی یکبار تخمریزی در سال میباشد و هورمونهای استروئیدی جنسی تستوسترون و 17 بتا استرادیول در زردهسازی و پروژسترون و 17 آلفا هیدروکسی پروژسترون در بلوغ نهایی تخمک نقش دارند. بهترین زمان تخمریزی در طی ماههای اسفند تا فروردین در طیف دماییoC3/17-7/15 بود.