دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Pathogenicity of Yersinia Ruckeri in Rainbow Trout (Oncorhynchus Mykiss)مطالعه آسیب شناسی تجربی یرسینیا راکری در قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)186740010.22059/jvr.2017.118638.2252FAعلیطاهری میرقائدگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-5568-1390مهدیسلطانیگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-5367-7133شفیقشفیعیگروه بهداشت وکنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد، شهر کرد، ایرانسید سعیدمیرزرگرگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0003-2706-1009ساراشکر پورگروه پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20171111<strong>BACKGROUND:</strong> Yersiniosis or enteric redmouth disease (ERM), caused by <em>Yersinia ruckeri</em>, is a serious bacterial disease in the farmed salmonids that causes economic problems in this industry. <strong>OBJECTIVES:</strong> This study was aimed to assess the experimental pathogenicity of <em>Yersinia ruckeri</em> in Rainbow trout (<em>Oncorhynchus mykiss</em>). <strong>METHODS: </strong>Two hundred Rainbow trout weighting 100-120 g, challenged with different strain of <em>Yersinia ruckeri</em> were obtained from affected trout farms using intra peritoneal injection route at a concentration of 10<sup>8</sup> cells/ml (0.1 mL per fish) to evaluate the virulence of these isolates. Each treatment group included 10 fish in two replicates and control fish received 0.1 mL sterile normal saline (0.9% NaCl). Following the intra peritoneal challenge, macroscopic and microscopic findings were determined. The most virulent strain was then used to determine the lethal concentration (LD50) using both intra peritoneal and bath method at dilutions of 10<sup>3</sup>-10<sup>10</sup> cells/mL.<strong> RESULTS: </strong>Macroscopically, anorexia, lethargy, circular swimming near the surface, blackening of skin, exophthalmia, hyperemia and hemorrhage in different parts of body, anal prolapse, enlarged liver and spleen were observed. Microscopically, hyperemia of hepatic sinusoids and vessels, necrosis and vacuolization of hepatocytes, increase in the abundance of macrophage centers in kidney, dilatation of Bowman’s space, degeneration and necrosis of kidney tubules, severe necrosis and detachment of intestinal villi, hyperplasia and clubbing of epithelial cells of secondary lamellae, spleen cell necrosis, goblet cell hyperplasia and thickening of epidermis layer in the tongue mucosa were observed. The LD50 of intra peritoneal injection was calculated 1.2×10<sup>6</sup>cells per fish 48 h post challenge. In bath route, LD50 was obtained 5×10<sup>8</sup> Cells/ml after 96 h. <strong>CONCLUSIONS: </strong>The results obtained from this study show virulence diversity of native strains.<strong>زمینه مطالعه:</strong> بیماری یرسینیوزیس با عامل یرسینیا راکری یکی از بیماریهای مهم باکتریایی صنعت آبزی پروری بویژه آزاد ماهیان بوده و در بین آزاد ماهیان گونه قزل آلا از حساس ترین گونهها محسوب میشود. <strong>هدف: </strong>این مطالعه بمنظور ارزیابی تجربی بیماریزایی یرسینیا راکری در قزلآلای رنگینکمان انجام شد. <strong>روش کار:</strong> گروههای 10 تایی ماهیان در دو تکرار با وزن 100-120گرمی مورد تزریق میزان ml 1/0 از غلظت Cells/ml 10<sup>8</sup> از سویههای باکتریایی به روش داخل صفاقی قرار گرفته و به مدت 20 روز نگهداری شدند. پس از ثبت تلفات روزانه و علائم بالینی، حاد ترین سویه انتخاب و به منظور تعیین LD50 تیمارهای روش تزریقی و حمام شامل رقتهای متوالی 3<sup>10</sup>تا 10<sup>10</sup> از سوسپانسیون باکتریایی مذکور طراحی گردید. همزمان با ثبت تلفات نسبت به تهیه بافت اقدام و ضایعات میکروسکوپیک مطالعه شد. <strong>نتایج:</strong> نتایج حاصله ازعلائم بالینی و رفتاری شامل بی اشتهایی و بیحالی، شنای چرخشی و نزدیک به سطح، تیرگی پوست، اگزوفتالمی، پرخونی و خونریزیهای سرسوزنی در نقاط مختلف بدن، پرولاپس مخرج، بزرگ شدن کبد و طحال بود. در مطالعات آسیب شناسی پرخونی عروق و سینوزوئیدهای کبدی، نکروز و واکوئله شدن هپاتوسیتها، افزایش مراکز ملانوماکروفاژ کلیه، اتساع فضای بومن در گلومرولها، دژنراسیون و نکروز انعقادی لولههای ادراری، نکروز شدید و کنده شدن پرزهای روده،هایپرپلازی سلولهای اپیتلیوم لاملاهای ثانویه و چماقی شدن آنها ، نکروز سلولی طحال، هیپرپلازی سلولهای جامی و افزایش ضخامت لایه اپیدرم زبان از جمله علایم قابل مشاهده بودند. میزان LD50 در روش تزریق داخل صفاقی پس از 48 ساعت در غلظت 10<sup>6</sup>× 1.2 سلول به ازای هر ماهی بدست آمد. در روش حمام نیز میزان LD50 پس از 96 ساعت در غلظت Cells/mL 10<sup>8</sup>× 5 محاسبه شد. <strong>نتیجه</strong><strong></strong><strong>گیری نهایی: </strong>نتایج بدست آمده حاکی از تنوع حدت در سویههای بومی است.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321The Effect of Anesthetic Lavender (Lavendula officinalis) Essential Oil on Histopathological and Blood Biochemical Anzyms of Silver Carp (Hypophthalmichthys molitrix)تأثیر بیهوشی اسانس اسطوخودوس (Lavendula officinalis) بر آسیبهای بافتی و آنزیمهای بیوشیمیایی خون ماهی کپور نقرهای9156740110.22059/jvr.2018.139459.2408FAنغمهگلشنگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه زابل، زابل، ایرانجوادمیردار هریجانیگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه زابل، زابل، ایراناحمدقراییگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی و پژوهشکده تالاب بین المللی هامون، دانشگاه زابل، زابل، ایرانعباسجمشیدیانگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20171218<strong>BACKGROUND:</strong> Obtaining an appropriate anesthetic drug for rapid anesthesia with long term and safe recovery has always been the concern of fisheries science researchers. <strong>OBJECTIVES:</strong> In this study the anesthetic strength of <em>Lavendula officinalis</em> essence oil on histopathological and blood biochemical factors of <em>Hypophthalmichthys molitrix</em> has been investigated. <strong>METHODS:</strong> 260 juvenile silver carp were divided into four groups with a mean weight and length of about 23.55±1.5 g and 15.6±1 cm, respectively. Three groups were anesthetized with concentrations of 200, 300 and 400 ppm Lavender essence oil and 4 groups were considered as control group. The time needed to reach different stages of anesthesia was recorded and in two times (0 and 24h after anesthesia), hematology tests were conducted. After removing plasma serum by centrifugation, ALP, AST and ALT amounts were measured, venesection histological (sampling of liver, kidney and gills) and conserved for histology. <strong>RESULTS:</strong> Lavender essence oil anaesthetizes <em>Hypophthalmichthys molitrix</em> in less than 3 minutes and recovery time was also less than 3 minutes. Moreover, anesthesia with different concentrations of lavander had no effect on hematological profile and no significant changes in the AST, ALT and ALP were observed (p<0.05). Histopathological analysis showed the optimum concentration of 300 ppm with no side effects and indicated that the concentration power of essences can be used without fear of damage. <strong>CONCLUSIONS:</strong> It is advised that Lavender essence oil be used as a standard medicine to anesthetize and supersede prevalent chemicals to create anesthesia and sedation in fish.<strong>زمینه مطالعه:</strong> دستیابی به یک داروی بیهوشکننده مناسب جهت بیهوشی سریع با بازگشت طولانی مدت و ایمن از آن، همواره دغدغه محققین علوم شیلاتی بوده است. <strong>هدف:</strong> در این مطالعه به بررسی اثر بیهوشی اسانس اسطوخودوس بر آسیبهای بافتی و فاکتورهای آنزیمی خون ماهی کپور نقرهای پرداخته شد. <strong>روش کار:</strong> تعداد 260 قطعه بچه ماهی کپور نقرهای با میانگین وزن و طول کل به ترتیب g 5/1±55/23 و Cm 1±6/15 در چهار گروه دستهبندی شدند. 3 گروه از ماهیان با غلظتهایppm 200، 300 و 400 اسانس اسطوخودوس بیهوش شدند و گروه چهارم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. زمانهای رسیدن به مراحل مختلف بیهوشی اندازهگیری و ثبت شد و در ساعات صفر و 24 پس از بیهوشی از گروههای مختلف خونگیری به عمل آمد. پس از جدا نمودن سرم پلاسما توسط سانتریفیوژ، مقادیر آنزیمهای آلانین آمینو ترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) نمونههای پلاسما اندازهگیری شد. بافتهای کلیه، کبد و آبشش ماهیان خونگیری شده نیز خارج و جهت بافتشناسی نگهداری گردید. <strong>نتایج:</strong> اسانس اسطوخودوس در غلظتppm 300، کپور نقرهای را درکمتر از min 3 بیهوش کرد و بازگشت از بیهوشی نیز کمتر از min 3 طول کشید. از طرفی بیهوشی با غلظتهای مختلف اسانس اسطوخودوس تأثیری برپروفیل خونشناسی نداشته و تغییرات معنیداری در میزان آنزیمهای AST،ALT و ALPدرهیچ یک از ساعتهای مذکورمشاهده نشد (05/۰<p) و در آسیب شناسی بافتی نشان داد که غلظت ppm 300 فاقد تأثیرات جانبی است و میتوان از این غلظت بدون نگرانی از آسیبهای احتمالی اسانس مورد نظر استفاده نمود. <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی: </strong>به نظر میرسدمصرف اسانس اسطوخودوس به عنوان یک داروی استاندارد در امور بیهوشی و به عنوان جایگزین مواد شیمیایی متداول در ایجاد بیهوشی و آرام بخشی در ماهیان قابل توصیه است.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Improvement of Clinical Signs in Experimental Model of Acute Respiratory Distress Syndrome (ARDS) in Sheep Following Autograft of Bone Marrow-Derived Mesenchymal Stem Cells (BM-MSCs)بهبودی علایم بالینی در مدل تجربی سندرم زجر تنفسی حاد در گوسفند پس از پیوند اتولوگ با سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از مغز استخوان17266740210.22059/jvr.2018.234436.2637FAجوادعباسی1 گروه بیماریهای داخلی دامهای بزرگ، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0003-3143-3178محمد رضامخبر دزفولی1 گروه بیماریهای داخلی دامهای بزرگ، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران.nullسیروسصادقیان چالشتریگروه بیماری های داخلی دام های بزرگ، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0002-6852-077Xمحمد مهدیدهقان2) گروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران
3) پژوهشکده تحقیقات زیستپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-8825-9070علیرضاوجهی2) گروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران
3) پژوهشکده تحقیقات زیستپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانحسینبهاروند4 گروه سلولهای بنیادی و زیستشناسی تکوینی، پژوهشکده سلولهای بنیادی، پژوهشگاه رویان، تهران، ایران.مصطفیقانعی6 مرکز تحقیقات مدیریت سلامت، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله، تهران، ایران.معصومهجباری فخر7 دانشجوی دکترای عمومی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article20171129Background: ARDS is a lung disorder that causes death in human and livestock and new therapeutic approaches such as stem cell therapy are essential because of lack of specific drug therapies for it. Objectives: Evaluation of the therapeutic effects of intrapulmonary transplantation of BM-MSCs to improvement of clinical signs in experimental model of ARDS created by lipopolysaccharide(LPS)E.Coli strains-O55:B5 in sheep is the aim of this study. Methods: In this study, 10 male sheep 3-4 months old Shall were used after random placement into two groups, treatment and control. Of sheep in the treatment group after anesthesia with ketamine and xylazine collected bone marrow samples and in the clean room BM-MSCs isolated, amplified and were identified with the evaluation of surface markers. Then experimental model of ARDS was induced by endotracheal injection of LPS to dose 400μg/kg. Clinical signs and radiograph images performed before and 24 hours after injection of LPS. After confirming inflammation, the sheep were anesthetized and on sternal position 50×106 cells of BM-MSCs third passage were transferred in treatment group as autograft by the catheter lavage in the bifurcation of the trachea and PBS in control group. Then clinical signs were recorded at hours of 3,6and 12 and on days 1,2,3 and 7 in both groups and finally, were analyzed based on the scored system. Results: The data showed transplantation of BM-MSCs caused significant improvement in clinical signs including heart rate, respiratory rate, body temperature, respiratory sounds, cough, mucosal status, nasal secretions, appetite and physical condition compared with control group. A significant decrease in respiratory rate and body temperature from 12 hours and in heart rate from 24 hours to next be began. Also, changes in breath sounds on the first day after transplantation, physical condition, mucous membranes and appetite on the third day, the occurrence of cough and abnormal discharge from the nose on the seventh day had returned to pre-inflammation (-24 time) and the median of score was zero for them. Conclusions: This study showed that transplantation of BM-MSCs can cause improves and the reduction in the severity of the clinical signs of ARDS, significantly.زمینه مطالعه: سندرم زجر تنفسی حاد(ARDS)یکی از اختلالات ریوی است که سبب مرگ در انسان و دام میشود و بدلیل نبود درمان دارویی ویژه برای آن، دستیابی به رویکردهای درمانی جدید مثل درمان با سلولهای بنیادی، یک نیاز ضروری است. هدف: ارزیابی اثرات درمانی پیوند داخل نایی سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان(BM-MSCs) در بهبود علائم بالینی در مدل تجربیARDS ایجاد شده با لیپوپلیساکارید(LPS) ایکلای سویه-O55:B5 در گوسفند هدف مطالعه حاضر میباشد. روش کار: در این مطالعه از 10رأس گوسفند نر نژاد شال با سن 4-3ماه، بعد از قرار دادن تصادفی در دو گروه تیمار و کنترل استفاده شد. از گوسفندهای گروه تیمار بعد از بیهوشی با کتامین و زایلازین نمونه مغز استخوان اخذ و در اتاق تمیز BM-MSCs جداسازی، تکثیر و با ارزیابی مارکرهای سطحی شناسایی شدند. سپس مدل تجربی ARDS، از طریق تزریق داخل نایی LPS با دوز μg/kg400، ایجاد شد. علائم بالینی و تهیه تصاویر رادیوگرافی قبل و 24ساعت بعد از تزریق LPS انجام گرفت. بعد از تایید التهاب، گوسفندها بیهوش و در موقعیت جناغی از طریق کاتتر لاواژ در محل دو شاخهشدن نای در گروه تیمار BM-MSCs پاساژ سوم به میزان 106×50 سلول بصورت پیوند اتولوگ و در گروه کنترل PBS انتقال داده شد. سپس علائم بالینی در ساعات ۳،۶،۱۲و روزهای 1،2، 3و7 در هر دو گروه ثبت و نهایتا بر اساس سیستم اسکوربندی مورد تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج: بررسی دادهها نشان داد پیوند BM-MSCs سبب بهبودی معنیدار در علایم بالینی شامل تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس، دمای بدن، صداهای تنفسی، سرفه، وضعیت مخاطات، ترشحات بینی، اشتها و وضعیت جسمانی در مقایسه با گروه کنترل شد. کاهش معنادار در تعداد تنفس و دمای بدن از ساعت 12 و در تعداد ضربان قلب از ساعت 24 به بعد آغاز شد. همچنین تغییرات صداهای تنفسی در روز اول بعد از پیوند، وضعیت جسمانی، مخاطات و اشتها در روز سوم، وقوع سرفه و ترشحات غیر طبیعی از بینی در روز هفتم به حالت قبل از ایجاد التهاب(زمان 24-)بازگشته بود و میانه اسکور برای آنها صفر بود. نتیجهگیری نهایی: این مطالعه نشان داد که پیوند BM-MSCs میتواند بصورت معنیداری سبب بهبودی و کاهش در شدت علایم بالینی ARDS شود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Preliminary study of the Hip Dysplasia incidence based on Clinical and radiographical examination in Large Breed Dogs Referred to Veterinary Teaching hospital of Ferdowsi University of Mashhadبررسی مقدماتی رخداد دیسپلازی مفصل لگنی-رانی بر اساس معاینات بالینی و رادیولوژی در سگهای نژاد بزرگ ارجاعی به بیمارستان آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد27366740310.22059/jvr.2018.205939.2465FAسمیهجعفری دوستدانش آموخته دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانمسعودرجبیونگروه علوم بالینی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانحسینکاظمی مهرجردیگروه علوم بالینی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5593-6864علیمیرشاهیگروه علوم بالینی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20171023Background: Hip dysplasia (HD) is an inherited, non-congenital disease that is particularly prevalent in large and giant breeds of dogs. The vast majority of dogs afflicted with HD show no clinical signs and it can be a highly debilitating condition for dogs.<br /> Objective: Aim of this study is a preliminary study on hip dysplasia based on clinical and radiographical examination in referral large breed dogs referred to veterinary teaching hospital of Ferdowsi University of Mashhad.<br /> Methods: Thirty six large breed dogs were examined for HD using Standard ventrodorsal hip extended view, and graded into five categories (A, B, C, D and E) using the FCI scoring system. PennHIP method was performed for measuring Distraction Index (DI). The Ortolani method was done to evaluate hip joint laxity.<br /> Results: HD was found in 72.2% of the dog, which included 11.1% unilateral and 61.1% bilateral.<br /> 73% of the afflicting cases were male. HD was reported In 11 dogs among 14 dogs with clinical signs and among 22 dogs without clinical signs 15 dogs were affected by HD. Ortolani test represented false negative in 33 cases and false positive in 6 cases.<br /> Conclusion: This study revealed the radiological evaluation of hip joint is essential in susceptible breeds for diagnosis and screening program of HDزمینه مطالعه: دیسپلازی مفصل لگنیرانی یک بیماری توارثی غیرمادرزادی میباشد که مخصوصا در نژادهای بزرگ جثه رخ میدهد. تعداد زیادی از سگهای درگیر، نشانهی بالینی خاصی را نشان نمیدهند و این بیماری به تدریج سبب ناتوان شدن و ضعیف شدن سگها میشود. <br /> هدف: بررسی مقدماتی رخداد این بیماری براساس معاینه بالینی و رادیولوژی در سگهای نژاد بزرگ ارجاعی. <br /> روش کار: تعداد 36 قلاده سگ نژاد بزرگ بعد از انجام معاینات بالینی و تست ارتلانی، با استفاده از حالت گماری پشتی شکمی با پاهای کشیده جهت بیماری دیسپلازی مفصل لگنیرانی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از سیستم درجهبندی FCI به 5 درجه A، B، C، D و E طبقهبندی شدند. همچنین روش PennHIP جهت اندازهگیری DI اجرا شد.<br /> نتایج: دیسپلازی مفصل لگنیرانی در2/72% سگها تشخیص داده شد که 1/11% بصورت یکطرفه و 1/61% دوطرفه درگیر بودند. 73% موارد درگیر از جنس نر بودند. از 14 قلاده سگ دارای علامت بالینی، دیسپلازی مفصل لگنی رانی در 11 قلاده مثبت گزارش شد و در 22 قلاده سگ فاقد علائم بالینی، 15 قلاده واجد دیسپلازی مفصل لگنی رانی بودند. تست ارتلانی در 33 مورد منفی کاذب و در 6 مورد مثبت کاذب نشان داد. <br /> نتیجهگیری نهایی: با توجه به رخداد نسبتا بالای این عارضه، ارزیابی رادیولوژی مفصل لگنیرانی در نژادهای مستعد به منظور تشخیص و برنامههای غربالگری دیسپلازی مفصل لگنیرانی ضروری میباشد و نباید فقط بر اساس معاینات بالینی و تست ارتلانی در مورد وضعیت مفصل اظهار نظر کرد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Study on the elimination causes of horses in the national endurance ridings during 2013-2014مطالعه علت حذف اسبهای شرکت داده شده در مسابقات ملی استقامت طی سال 139238456740410.22059/jvr.2018.224103.2565FAفریدونرضازاده) گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز، تبریز ایرانسید شهابجوادی دیباوردانش آموخته دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز، تبریز، ایراناحمد رضاچراغیفدراسیون سوارکاری جمهوری اسلامی ایرانرضی ا...جعفری جوزانی) گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز، تبریز ایرانJournal Article20171022Backgrounds: In endurance riding, the exercitation ability of horses during long periods and distances wre evaluated. Objectives: investigating the causes of elimination among participated horses in the 2013-2014 national endurance rides. Methods: by being present at four competition courses. Results: out of 176 horses, 74 (%42) were eliminated and the data of 23 horses (%13) as a control group was collected. Lameness was the highest cause of elimination, with 29 (%39.2) horses. High heart rate was in the second stage, by assigning 13 (%17.55) horses. Elimination because of illegal cases had been the next major reason, which allocated up to 12 horses (%16.2). Metabolic disorders, flutter, excessive exhaustion and dehydration, had 7(%9.5), 10(%13.5), 1(%1.35) and 2(%2.7) cases respectively. Significant correlation was found between the gender and the occurrence of flutter, so that 8 of 10 cases (%80) of the flutter cases were among males. As the distance was rising, the number of elimination because of metabolic disorders had increased too, that means there was significant relationship between these recent parameters. There were significant correlations between preservation method and metabolic disorders and dehydration. As the league progressed, the number of total elimination was enhancing too, but the difference between elimination because of illegal reasons and flutter was noticeable; each of them had opposite process. Significantly, both serum calcium concentration (mg/dl) means of all eliminated blood samples (10.10±0.37) and the control group (11.19±0.17) have been higher than serum calcium concentration of the group eliminated due to flutter (9.41±0.34) (P<0.05). Significantly, the mean of serum total protein concentration (g/dl) of the group which was eliminated because of the flutter incidence (7.87±0.11) has been higher than all eliminated samples (7.75±0.11) and the control group (6.61±0.16). Conclusions: The results of the indurance competition in this research in our country are alike with international data in other countries.زمینه مطالعه: در مسابقه استقامت توانایی ورزشی اسب در طی زمان و مسافت های طولانی ارزیابی می شود. هدف: مطالعه حاضر بررسی علل حذف اسب های شرکت داده شده در مسابقات ملی اسقامت در سال 1392بوده است. روش کار: با حضور در چهار دوره مسابقات استقامت علل حذف اسبهای شرکت کننده بررسی شد. نتایج: از 176 اسب شرکت داده شده 74 (42%) رأس در زمان برگزاری مسابقات حذف شدند. اطلاعات 23 (13%) رأس اسب نیز به عنوان گروه شاهد جمع آوری شد. لنگش بالاترین علت حذف با 29 رأس (2/39%) بود. بالا بودن تعداد ضربان قلب با 13 مورد (55/17%) در جایگاه دوم قرار داشت. حذف به دلایل قانونی با 12 مورد (2/16%) در رتبه بعدی و سپس حذف به دلایل مشکلات متابولیکی، فلوتر، خستگی بیش از حد و کم آبی به ترتیب با 7 (5/9%)،10(5/13%)، 1(35/1%)، 2 (7/2%) قرار داشتند. ارتباط آماری معنی داری بین جنس و حذف به علت فلوتر یافت شد، به طوری که از 10 مورد حذف به علت فلوتر 8 مورد (80%) نریان بوده اند (05/0>P). بین مسافت و بروز مشکلات متابولیکی و بین نوع نگهداری و بروز مشکلات متابولیکی و کم آبی رابطه معنی داری وجود داشت (05/0> P). با ادامه مسابقات موارد حذف افزایش، ولی حذف به دلایل قانونی کم شده و حذف به علت فلوتر افزایش نشان داد (05/0>P). میانگین میزان کلسیم خون گروه حذف شده به علت فلوتر (34/0±41/9) دسی لیتر/میلی گرم بود که از میانگین تمامی نمونه های حذفی (37/0±10/10) و گروه شاهد (17/0±19/11) پائین تر بود (05/0>P). میانگین میزان پروتئین تام سرم خون گروه حذف شده ناشی از فلوتر (11/0±87/7) دسی لیتر/گرم از میانگین تمامی نمونه های حذف شده (11/0±75/7) و گروه شاهد (16/0±61/6) بالاتر بود. نتیجه گیری نهایی: نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده هم خوانی دلایل حذف در مسابقات کشوری با داده های بین المللی سایر کشورها است.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Sero-survey of H5 & H7 sub types of Avian Influenza in commercial and backyard poultry of Iran -2014بررسی سرولوژیکی تحت تیپهای H7 و H5 آنفلوانزای پرندگان در طیور صنعتی و بومی کشور در سال 139247536740510.22059/jvr.2018.130684.2345FAمحمد حسینفلاح مهرابادیبخش بیماریهای ویروسی طیور، موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران0000-0002-1221-7771علیرضاباهنر2Department of Food Hygiene and Quality Control, Faculty of Veterinary Medicine, University of Tehran, Tehran, Iran0000-0002-0846-282Xمهدیوصفی مرندیگروه بیماریهای طیور، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، ایراناوستاصدرزادهگروه بیماریهای طیور، دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، ایرانفرشاد زینالعابدین طهرانیزینالعابدین طهرانیسازمان دامپزشکی کشور، تهران، ایرانJournal Article20170911Backgrounds: Avian Influenza is viruses from the Orthomyxovirida family. This disease, in poultry, turkey, and many other birds caused by different subtypes of type A influenza virus.Objectives: The aim of this study was to estimate probability infections of H5 and H7 subtypes of AI viruses in commercial and backyard poultry in Iran. Methods: This cross-sectional study was done in Iran’s commercial and domestic poultry from September to December in 2013. The samples were examined with the HI test to differentiate H5& H7. A total of 1315 premises and 29058 birds were sampled. Results: All premises were negative for H7 subtype and five premises (3 broiler breeders and 2 villages) out of 1315 were positive in HI test. All the collected swab samples from H5 seropositive premises were PCR negative for detection of H5. The results of our study showed that existing live bird marketing with OR=19.68(CI 95% 2.18-177.38) and existing duck farm within up to a 3 km radius with OR=11.33 (CI 95% 1.30-96.68) were risk factors for H5 sub type. Conclusions: Based on live bird marketing role in transmission and spreading of Influenza viruses specially at the time of migration season in country and the probability of hunting and selling of them at these markets, continuous monitoring of these markets for early detection of probable infections and preventing the spread of infection to other poultry is recommended.زمینه مطالعه: آنفلوانزای پرندگان ویروسی از خانوادهی ارتومیکسوویریده میباشد. این بیماری در ماکیان، بوقلمونها و بسیاری دیگر از پرندگان توسط تحت تیپهای ویروس آنفلوانزای تیپ A ایجاد میشود. هدف: بررسی میزان آلودگی احتمالی طیور صنعتی و بومی به تحت تیپهای H5 و H7 آنفلوانزای پرندگان می-باشد.<br /> روش کار: این مطالعه مقطعی، از شهریور تا آذرماه سال 1392 در واحدهای پرورشی طیور صنعتی و بومی فعال کشور در زمان اجرای طرح انجام گرفت. بر روی نمونه ها آزمایش ممانعت از هماگلوتیناسیون ) (HI برای شناسایی تحتتیپهای H5 و H7 انجام گرفت. برای بررسی ویروسی نمونه سواب کلواک اخذ شد و آزمون RT-PCR انجام گرفت. در سال 1392 از 1315 واحد و 29058 قطعه پرنده نمونهبرداری شد. <br /> نتایج: در آزمایشات انجام شده تمام واحدها از نظر سرمی در مورد تحت تیپ H7 منفی بودند و 5 واحد ( 3 مزرعه مرغ مادر گوشتی و 2 واحد روستایی) برای تحت تیپ H5 از نظر سرمی مثبت بودند.تمام نمونههای سواب اخذ شده از واحدهای سرم مثبت برای H5 منفی بودند. بر اساس نتایج این تحقیق در مورد تحت تیپH5 ، بازار فروش پرندگان با نسبت شانس 68/19 و فاصله اطمینان 95 درصد نسبت شانس برابر 38/177-18/2 و وجود مزرعه پرورش اردک تا شعاع 3 کیلومتری با نسبت شانس 33/11 و فاصله اطمینان 95 درصد نسبت شانس برابر 68/98-30/1 به عنوان عوامل خطر شناسایی شدند. <br /> نتیجه گیری: با توجه به نقش بازارهای فروش پرندگان زنده در انتقال و گسترش ویروسهای آنفلوانزا به خصوص در فصل حضور پرندگان مهاجر در کشور و احتمال شکار و فروش آنها در این بازارها، پایش مستمر این بازارها برای تعیین به موقع آلودگی احتمالی و جلوگیری از گسترش عفونت به سایر پرندگان توصیه میشود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Contamination of corn silage and concentrate samples to fungi and aflatoxin B1 in some dairy cattle farms in some cities of Yazd provinceآلودگی نمونه های سیلوی ذرت و کنسانتره به قارچها و آفلاتوکسین B1 در تعدادی از گاوداری ها در برخی از شهرهای استان یزد55616740610.22059/jvr.2018.209452.2488FAسپیدهترابیبخش کنترل مواد غذایی، اداره کل دامپزشکی استان یزد، یزد، ایرانرامکیحیی رعیتگروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0003-2290-3377حجت الهشکریگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تخصصی فناوریهای نوین آمل، آمل، ایران0000-0001-7232-7414علیرضاخسرویمرکز تحقیقات قارچ شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20171111BACKGROUND: Aflatoxin B1 (AFB1) is a secondary toxic metabolite produced by some Aspergillus species, particularly Aspergillus flavus (A. flavus) and A. parasiticus that contaminate feedstuffs. OBJECTIVES: The aim of this study was to evaluate the contamination of the concentrate and corn silage samples to toxigenic fungi and aflatoxin B1 in cattle farms of Yazd province in Iran. METHODS: A total of 80 samples of concentrated feeds and 80 samples of silage feeds were collected from cattle breeding farms of 4 cities in Yazd province in winter and spring seasons (40 samples in each season and one sample from each cattle farm). The samples were cultured on mycological media in order to isolate and determine the amount of the toxigenic fungi. Concurrently, the content of AFB1 was measured in feedstuff samples using ELISA technique. RESULTS: The results indicated that the most frequent fungi isolated were Aspergillus spp. (49.3%), Penicillium spp. (23%), Mucor spp. (22.3%) and Fusarium spp. (4.8%) in winter and Aspergillus spp. (46.9%), Penicillium spp. (21.8%), Mucor spp. (28.5%) and Fusarium spp. (2.8%) in spring from all understudy feedstuffs. The mean of AFB1 in feedstuffs were 0.25 and 0.21 µg/kg in winter and spring, respectively. According to statistical analysis of the results, significant differences were observed between the frequency of Aspergillus isolates and other fungal species (p<0.05) and also between toxigenic fungi, such as Aspergillus, Fusarium and Penicillium, with other isolated fungi (p<0.05). Among toxigenic fungi, significant differences were observed between Aspergillus and Penicillium species, Aspergillus and Fusarium species and Penicillium and Fusarium species (p<0.05). Significant relationship was observed between the amount of toxigenic fungi and AFB1 in feedstuffs (p<0.05). CONCLUSIONS: The results obtained by this study show that rapid and specific detection of aflatoxigenic fungi is essential to ensure the mycological safety of animal feedstuffs.زمینه مطالعه: آفلاتوکسین B1 یک متابولیت ثانویه سمی است که توسط برخی از گونههای توکسینزای آسپرژیلوس به خصوص آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس پارازیتیکوس تولید شده و موجب آلودگی مواد غذایی دامی میگردد. هدف: هدف از این مطالعه بررسی آلودگی نمونه های کنسانتره و سیلوی ذرت به قارچهای توکسینزا و آفلاتوکسین B1 در گاوداری های استان یزد در ایران بود. روش کار: تعداد 80 نمونه کنسانتره و 80 نمونه سیلوی ذرت از گاوداریهای 4 شهر استان یزد در دو فصل زمستان و بهار (40 نمونه در هر فصل و یک نمونه از هر واحد گاوداری) جمعآوری شدند. نمونهها به منظور جداسازی و تعیین قارچهای توکسینزا بر روی محیطهای قارچشناسی کشت داده شدند. به صورت همزمان، میزان آفلاتوکسین B1 موجود در نمونههای جیره به روش الایزا اندازهگیری گردید. نتایج: نتایج نشان دادند که در فصل زمستان گونههای آسپرژیلوس (3/49 %)، پنیسیلیوم (23 %)، موکور (3/22 %) و فوزاریوم (8/4 %) و در فصل بهار گونههای آسپرژیلوس (9/46 %)، پنیسیلیوم (8/21 %)، موکور (5/28 %) و فوزاریوم (8/2 %) فراوانترین قارچهای جدا شده از کل جیرههای غذایی تحت آزمایش بودند. میانگین آفلاتوکسینB1 در جیرهها به ترتیب در زمستان و بهار g/kgμ 25/0 و g/kgμ 21/0 بود. بر پایه آزمونهای آماری نتایج، اختلافهای معناداری بین فراوانی جدایههای آسپرژیلوس با سایر گونههای قارچی و همچنین بین قارچهای توکسینزا نظیر آسپرژیلوس، فوزاریوم و پنیسیلیوم با سایر قارچهای جدا شده مشاهده گردیدند (05/0>p). در بین قارچ های توکسینزا، اختلافهای معناداری بین گونه های آسپرژیلوس و پنیسیلیوم، گونه های آسپرژیلوس و فوزاریوم و گونه های پنیسیلیوم و فوزاریوم مشاهده گردیدند (05/0>p). ارتباط معناداری بین تعداد قارچهای توکسینزا با آفلاتوکسین B1 جیرهها مشاهده شد (05/0>p). نتیجه گیری نهایی: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهند که تشخیص سریع و اختصاصی قارچهای مولد آفلاتوکسین جهت اطمینان از سلامت قارچی مواد غذایی دامی ضروری میباشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Effect of Phenylhydrazine-induced hemolytic anemia on morphological changes of renal cortex in adult mice: Protective effect of crocin.تأثیر کمخونی ناشی از تزریق فنیل هیدرازین بر مورفومتری قشر کلیه موش سوری و نقش محافظتی کروسین.63706740710.22059/jvr.2018.99770.2092FAمسعودادیب مرادیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانعلیکلانتری حصاریگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانرسولشهروزگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران0000-0002-1470-010Xمحمدرضااسدیموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانJournal Article20171021BACKGROUND: Hemolytic anemia and resultant hypoxia can cause a dysfunction in the body functions. Iron delivered from hemolysis of erythrocytes can also stimulate oxidative stress. OBJECTIVES: In this study, we aimed to investigate the protective effect of crocin on renal quality in animals that were exposed against hemolytic anemia induced by phenilhydrazine. METHODS: Forty-nine male and adult mice (20 – 25 g) were grouped within 7 groups. First group was control and treated with normal saline, and test groups were nominated as 2, 3, and 4 and were treated with phenyl hydrazine 2, 4, and 6 mg/100g/48 h (i.p.). Animals in groups 5, 6, and 7 were treated with crocin (200 mg/k/day, i.p.) in addition of 2, 4, and 6 mg/100g/48 h phenyl hydrazine. After 35 days, the blood samples were collected directly from the heart and after centrifugation (5 min and 3000 rpm), the serum samples were subjected to evaluate the Malondialehyde (MAD) level and total antioxidant capacity (TAC), and renal were fixed in 10% formal saline for Paraffin sections. After tissue processing sample staining with H&E method. RESULTS: This study showed that hemolytic anemia effects in proximal tubule of renal cortex, elso showed that the phenylhydrazine administration resulted in a dose-dependent declining of TAC and the crocin administration slightly was able to protect from TAC reduction. Moreover, PHN increased MDA level in serum in a dose-dependent manner, while co-administration of crocin with PHN significantly (P<0.05) reduced the rate of lipid peroxidation.while those groups which were treated with crocin showed a remarkable improvement in testis parameters. CONCLUSIONS: These results indicate a protective effect of Crocin against the anemia-related hypoxia on renal parameters. The protective capacity of Crocin might relate to its known antioxidant power.زمینه مطالعه: کمخونی و کاهش اکسیژن رسانی ناشی از آن در بدن میتواند موجب اختلال در عملکرد اکثر بافتها گردد. از سویی آهن آزاد شده از لیز گلبولهای قرمز و افزایش آهن بافتی ناشی از آن ایجاد استرس اکسیداتیو مینماید. هدف: هدف این مطالعه، بررسی اثر آنمی همولیتیک ایجاد شده توسط فنیل هیدرازین بر ساختار بافت شناسی قشر کلیه موش سوری و نقش محافظتی کروسین بر آسیب ناشی از فنیل هیدرازین بود. روشکار: از این رو در تحقیق حاضر تعداد 49 سر موش سوری نر بالغ 20 تا 25 گرمی در 7 گروه بهطور تصادفی تقسیم شدند. گروه اول کنترل، دریافت کننده سرم فیزیولوژی و سه گروه دریافت کننده فنیل هیدرازین با دوزهای mg/100g 2، 4 و 6 هر 48 ساعت یک بار و سه گروه دیگر فنیل هیدرازین به همراه کروسین را با دوز mg/100g 20 هر 24 ساعت یک بار به مدت 35 روز دریافت نمودند. پس از دوره درمان از طریق قلب خونگیری انجام و نمونههای سرمی جهت آزمایشات سرمی، و نمونههای بافتی نیز پس از جدا سازی در داخل فرمالین فیکس شده و پس از انجام برشهای پارافینی در نهایت با رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: نتایج مورفومتری نشان دهنده تغییرات در لوله پیچیده نزدیک کلیه درگروههای دریافت کننده فنیل هیدرازین بود. نتایج آزمایشات سرمی نیز نشانگر تغییرات پروکسیداسیون چربیها و ظرفیت آنتی اکسیدانتی سرم بود. نتایج حاصل بیانگر این است که کم خونی همولیتیک ناشی از فنیل هیدرازین بطور معنیدار بر قسمت لوله پیچیده نزدیک کلیه اثر داشته (05/0>P) ولی در سایر ساختارها تغییر معنی داری را ایجاد نکرد. همچنین بررسی گروههای دریافت کننده کروسین به عنوان یک آنتی اکسیدان نشان دهنده به حداقل رسیدن این آسیبها بود. نتیجهگیری نهایی: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که کروسین به عنوان یک آنتی اکسیدان تا حدودی قادر به خنثی نمودن عوارض ناشی از آنمی همولیتیک در رابطه با عملکرد لوله پیچیده نزدیک کلیه می-باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Adjuvant effects of nanochitosan on immunogenicity of Aeromonas hydrophila vaccine in Cyprinus carpioبررسی اثر ادجوانی نانوکیتوزان بر ایمنی زایی واکسن کشتهی آئروموناس هیدروفیلا در ماهی کپور معمولی(Cyprinus carpio)72816740810.22059/jvr.2018.113859.2214FAمجتبیعلیشاهیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز ، ایرانعذراحاجی پوردانش آموخته دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمسعودقربانپورگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمهرزادمصباحگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز ، ایرانJournal Article20140826BACKGROUND: Recently chitosan nanoparticles have been applied as an immunostimulant and adjuvant in biomedical fields. OBJECTIVES: In this study the adjuvant effects of nanochitosan, derived from shrimp shell's chithin, on immunogenicity of Aeromonas hydrophila vaccine in common carp were evaluated. METHODS: Totally 300 juvenile common carp (51±5.6 g, Mean ±SD) were randomly divided into four groups each contained three subgroups with 25 fishes. Groups 1, 2 and 3 were immunized intraperitoneally with A. hydrophila vaccine. No adjuvant used in group 1, but nanochitosan and freund adjuvant were used with vaccine in groups 2 and 3 respectively. Group 4 (Control) injected with normal saline instead of vaccine. Fish were immunised at days zero and 14 and fishes were reared in the same situation for 6 weeks. Serum samples were taken every other weeks and immunological parameters including WBC, serum lysozyme and bactericidal activity, serum complement activity, NBT reduction activity, total protein and globulin levels and anti A.hydrophila antibody titer were compared among the groups. At the end of experiment all groups were challenged with LD50 concentration of A. hydrophila and mortality recorded for ten days. RESULTS: WBC, serum lysozyme and complement activity, NBT activity, globulin level and anti A.hydrophila antibody titer were increased in nanochitosan and freund groups compare to control group (P<0.05). Serum bactericidal activity and serum albumin level showed no significant change among the groups (P>0.05). Challenge mortality decreased in immunised groups compare to control. CONCLUSIONS: Nonochitosan posses proper adjuvant effects which is comparable with freund adjuvant and can be a good candidate as an alternative to current adjuvant in fish vaccines.زمینه مطالعه: اخیرا گزارشات متعددی از اثرات تحریک ایمنی و ادجوانی نانوکیتوزان در حیوانات مختلف گزارش شده است. هدف: در این مطالعه، اثر ادجوانی نانوکیتوزان تولید شده از کیتوزان حاصل از کیتوزان پوسته میگو بر ایمنی زایی واکسن کشته آئروموناس هیدروفیلا در ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: تعداد 300 عدد ماهی کپور معمولی (با وزن متوسط 6/5±51 گرم) به چهار گروه (هر گروه 75 ماهی و 25 ماهی در هر تکرار) تقسیم شدند. گروه 1، 2 و 3 با واکسن آئروموناس هیدروفیلا ایمن شدند. در گروه 1 واکسن بدون ادجوان، گروه 2، واکسن همراه ادجوان فروند و گروه 3 واکسن همراه ادجوان نانوکیتوزان استفاده شد. گروه 4 (شاهد) با سرم فیزیولوژی تزریق گردید. ماهیهای هر گروه در روز صفر و 14 ایمن شدند و به مدت 6 هفته با شرایط مشابه نگهداری و تغذیه شدند. خونگیری در انتهای هفته 2، هفته 4 و هفته 6 تحقیق انجام گرفت. برخی شاخصهای ایمنی مانند تعداد گلبولهای سفید خونی، فعالیت لایزوزیم و قدرت ضدباکتریایی سرم، فعالیت کمپلمان، میزان احیای NBT ، پروتئین و گلوبولین تام و عیار آنتیبادی ضد آئروموناس هیدروفیلا بررسی شد. در انتهای دوره ماهیها با غلظت LD50 باکتری زنده آئروموناس هیدروفیلا چالش داده شدند و میزان تلفات طی 10 روز ثبت شد. نتایج نشان داد که تعداد گلبولهای سفید خونی، فعالیت لایزوزیم سرم، میزان گلوبولین، میزان فعالیت NBT و عیار پادتن در دو تیمار فروند و نانوکیتوزان در مراحل نمونه گیری افزایش معنی داری نسبت به تیمار کنترل یافت(P<0.05). در میزان فعالیت ضدباکتریایی و سطح آلبومین سرم در تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نگردید(P>0.05). تلفات بعد از چالش نیز در هر دو تیمار نانوکیتوزان و فروند کاهش معنی داری نسبت به تیمار بدون ادجوان و کنترل نشان دادند(P<0.05). نتیجهگیری نهایی: بر اساس نتایج این تحقیق نانوکیتوزان دارای خواص ادجوانی مناسب و قابل رقابت با ادجوان فروند بوده و گزینه خوبی برای جایگزینی ادجوان های رایج ماهی می باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Comparative survey of the effects of chemical preservatives and natural fermentation on microbial quality and IgG antibodies in order to increase shelf life of bovine colostrum.بررسی مقایسه ای تاثیر مواد شیمیایی و تخمیر طبیعی بر روی کیفیت میکروبی و آنتی بادی IgG آغوز گاو به منظور افزایش ماندگاری آن83926740910.22059/jvr.2018.130328.2350FAشرارهستودهدانش آموخته میکروبیولوژی، دانشکده علوم دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانمحمدربانی خوراسگانیگروه زیست شناسی، دانشکده علوم دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانزهرااعتمادی فرگروه زیست شناسی، دانشکده علوم دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانسید حمید زرکشزرکش اصفهانیگروه زیست شناسی، دانشکده علوم دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20171223BACKGROUND: Colostrum is the first milk produced after birth and is particularly rich in immunoglobulins, growth factors and antimicrobial peptides. Therefore, maintenance and storage of bovine colostrum has always been considered due to benefits of colostrum for the calf. Microbial contamination of colostrum is a concern because it is thought that bacteria in colostrum may interfere with passive absorption of colostral antibodies. OBJECTIVES: The aim of this study was to evaluate the effects of chemical preservatives and natural fermentation on quality and storage of colostrum. METHODS: Colostrum from the first milking of five Holstein cows was stored separately. Then colostrum samples were studied at days 1, 10, 20, and 30 of storage after treatment. All samples underwent microbiological culture for total plate count and detection of Escherichia coli, Coliforms, mold and yeast. Then whey was provided from untreated and treated samples at the end of 30th day and SRID (single radial immune diffusion) test was performed for assaying IgG antibody. Then the effect of treatments on colostrum antibody level was studied. RESULTS: The results showed that potassium sorbate did not have a role in reducing E.coli and coliforms count. However, it has prevented an increase in E.coli and coliform count during 30 days. Formic acid and propionic acid reduced the number of E. coli and coliform (p<0.05). In addition, the two organic acids promoted the growth of mold and yeasts compared with potassium sorbate. Nonetheless, the mentioned three treatments did not have an important role in reducing total count (p>0.05). The natural fermentation contributed to the decline of E. coli and coliform count while total count increased one day after treatment compared with other treatments, however among the treatments, formic acid and potassium sorbate were more effective than propionic acid and natural fermentation treatment for maintaining hygienic quality of colostrum. The result of measuring IgG antibody indicated that potassium sorbate has had more protective effect than other treatments. CONCLUSIONS: The results exposed that potassium sorbate and formic acid are better than other treatments to maintain colostrum quality with regard to increasing shelf life of colostrum.چکیده:<br /> زمینه مطالعه: آغوز گاوی اولین شیر ترشح شده پس از تولد گوساله می باشد و مادهای بسیار مغذی سرشار از فاکتورهای ایمنی-بخش، فاکتورهای رشد و ترمیم بافت و فاکتورهای میکروبی میباشد. آلودگی میکروبی آغوز موجب تداخل در جذب آنتیبادیهای موجود در آغوز میشود. هدف: بررسی اثر نگهدارنده های شیمیایی و تخمیر طبیعی جهت ذخیره سازی آغوز به منظور حفظ کیفیت آن می باشد. روش کار: برای انجام این تحقیق آغوز حاصل از شیردوشی اولیه بعد از زایمان، از 5 گاو نژاد هلشتاین بهطور مجزا جمعآوری شد. نمونهها فوراً به آزمایشگاه منتقل شدند و آزمایشات میکروبی بر روی نمونههای آغوز تازه انجام شد. سپس نمونههای آغوز بعد از انجام تیمار با اسید پروپیونیک، اسید فرمیک و سوربات پتاسیم و روش تخمیر طبیعی در روزهای1،10،20،30 ذخیره سازی از نظر باکتریهای شاخص شامل بارمیکروبیکل و اشرشیا کلی، کلیفرم ،کپک ومخمر، مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس در پایان روز 30 از نمونه های تیمارشده wheyتهیه شد و آزمون SRID بهمنظور سنجش آنتیبادی IgG در نمونه شاهد و نمونه های تیمار شده انجام شد. نتایج: سوربات پتاسیم نقشی در کاهش باکتریهای اشرشیا کلی و کلی فرم نداشت اما مانع افزایش تعداد آنها در طی 30 روز شده است. اسید فرمیک و اسید پروپیونیک موجب کاهش باکتری اشرشیاکلی و کلی فرم (0/05>P) شدند. همچنین این دو اسید موجب رشد بیش از حد کپک و مخمر در مقایسه با سوربات پتاسیم شدند. اما سه تیمار یاد شده نقشی در کاهش بارمیکروبی کل (0/05<P) نداشته اند. تخمیر طبیعی نیز فقط در کاهش اشرشیا کلی و کلی فرم نقش داشته است و در مقایسه با تیمارهای دیگر بار میکروبی کل از روز بعد از تیمار افزایش شدیدی داشته است. همچنین نتایج حاصل از سنجش آنتی بادی IgG نشان دهنده آن است که نقش سوربات پتاسیم نسبت به دو اسید آلی و تخمیر طبیعی در کاهش میزان آنتی بادی IgG معنی دار نبوده است(0/05<P) و اثر حفاظتی بهتری داشته است. نتیجه گیری نهایی: سوربات پتاسیم و اسید فرمیک نسبت به اسید پروپیونیک و تخمیر طبیعی نقش بهتری در حفظ خواص و کیفیت آغوز برای نگهداری کوتاه مدت جهت تغذیه گوساله داشته استدانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Discrimination of dog MHC (DLA-DRB1) alleles by high-resolution melt analysisتمییز آلل های MHC سگ (DLA-DRB1) با روش تحلیل دقیق دمای شکافت DNA931006741010.22059/jvr.2018.137896.2392FAسید میلادواحدیگروه بیماریهای داخلی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانشهرامجمشیدیگروه بیماریهای داخلی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانلیلالنکرای مهاجرگروه بیماریهای داخلی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانغلامرضانیکبخت بروجنیگروه میکروبیولوژی و ایمونولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-2970-5827Journal Article20160117BACKGROUND: The function of molecules of major histocompatibility complex (MHC) is to bind antigenic peptides and display them on the cell surface for recognition by T cells. MHC polymorphism is related to suseptibility or resistance to immune-mediated and infectious diseases. High Resolution Melt (HRM) analysis is a novel and powerful technique in molecular biology for the detection of genetic polymorphisms and can be used for discrimination of MHC alleles and genotyping. OBJECTIVES: Discrimination of dog MHC alleles (DLA-DRB1) by high-resolution melt analysis. METHODS: Forty blood samples were collected from dogs referred to Small Animal Teaching Hospital of faculty of veterinary medicine, University of Tehran. After DNA extraction and amplification the exon 2 of DLA-DRB1, HRM and Melt Curve analysis was carried out. Direct sequencing was used for checking the HRM patterns. RESULTS: Following the HRM and Melt curve analysis, forty samples could be classified into 8 genotypes (A to H). Most frequent was A (25.00%) and then C and E (each one 15.00%). In total, 82.5% and 17.5% of samples were heterozygote and homozygote, respectively. CONCLUSIONS: In this study, the HRM technique was used for DLA-DRB1 gene alleles typing for the first time. Confirmation HRM results through sequencing results revealed that HRM can be used for discrimination of DLA-DRB1 alleles.زمینه مطالعه: نقش مهم مولکولهای مجتمع عمده پذیرش بافتی (MHC) اتصال به پپتیدهای پادگنی و عرضه آنها به لنفوسیتهای T است. از اینرو تنوع MHC با حساسیت و یا مقاومت در برابر بسیاری از بیماریهای عفونی و بیماری های خودایمن مرتبط است. یک روش نوین بررسی تنوع ژنتیکی، تحلیل دقیق دمای شکافت (HRM-High Resolution Melting) DNA است که می توان آنرا برای بررسی تنوع MHC به کار برد. هدف: تمییز آلل های MHC سگ (DLA-DRB1) با روش تحلیل دقیق دمای شکافت DNA روش کار: تعداد 40 نمونه خون از سگ های ارجاعی به بیمارستان دامهای کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران جمع آوری گردید. پس از استخراج DNA و افزوده سازی اگزون دوم ژن DLA-DRB1، تحلیل HRM و منحنی ذوب صورت گرفت. برای تطبیق الگوهای HRM با توالی نوکلئوتیدی آلل ها، از روش تعیین توالی مستقیم استفاده شد. نتایج: بر اساس تنوع مشاهده شده در نتایج HRM و منحنی ذوب، 40 نمونه به 8 ژنوتیپ (A تا H) قابل تقسیمبندی بودند. بیشترین فراوانی مربوط به تیپ A (00/25 %) و سپس تیپ C و E (هر کدام 00/15 %) بود. در مجموع 5/82 % نمونه ها هتروزیگوت و 5/17 % نمونه ها هوموزیگوت بودند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر اولین مطالعهای است که برای تایپیگ آللهای ژن DLA-DRB1 از تکنیک HRM استفاده شده است. تطبیق نتایج HRM با توالی آلل ها نشان داد که این روش میتواند برای تفکیک آللهای DLA-DRB1 به کار رود.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Comparative evaluation of the effects of chitosan and atorvastatin on serum lipid profile changes in dogارزیابی مقایسهای اثر کیتوزان و آتورواستاتین بر تغییرات پروفایلهای لیپیدی سرم سگ1011096741110.22059/jvr.2018.201706.2442FAبهمنمصلی نژادگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمحمدراضی جلالیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانرضاآویزهگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایراننعیمپورمحمددانش آموخته دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20171106BACKGROUND: Many drugs such as atorvastatin are known effective in reduction of serum lipids in dogs, but with a literature review, we did not find report on the field of the effect of chitosan on serum lipid in dogs. OBJECTIVES: The purpose of the present survey was comparative evaluation of the effects of chitosan and atorvastatin on serum lipid profile changes and the influence of time on treatment process in dogs. METHODS: For the management of cholesterol powder induced hyperlipidemia, twenty healthy dogs were randomly divided into four equal groups. Group A (control) included of five dogs that were fed with cholesterol powder (4 gr/kg for 10 days). Group B was similar to group A, but in addition, atorvastatin (5 mg/kg) was administered for 45 days after induced hyperlipidemia. Group C was similar to group B, but chitosan (3 gr/dog) was administered instead of atorvastatin. Group D was a combination of groups B and C, which the combination of atorvastatin and chitosan were fed to dogs with the same dose of previous groups. Blood samples were collected four times on days 0, 10, 40 and 55 after challenge, then serum triglycerides, total cholesterol, HDL-C and LDL-C levels were measured using standard commercial kits. RESULTS: Groups of atorvastatin and chitosan (B and C) and group D were more effective in lowering serum triglyceride, total cholesterol and LDL-C and increase of HDL-C, compared with group A (p<0.05). The greatest decrease was related to group D for triglyceride (105.60±17.49), total cholesterol (119.80±11.39) and LDL-C (36.40±7.57). The greatest increase was seen in group D for HDL-C (36.40±7.57) also. In comparison between two drugs and their effects on lipid profiles, atorvastatin showed a significant difference than chitosan (p<0.05). A combination of two drugs, was more effective compared with single administration of the drugs (p<0.05). CONCLUSIONS: The present survey showed that although both drugs have hypolipidemic activity in dogs, but the effect of chitosan was lower than atorvastatin, so it is not recommended to use chitosan only. Further experimentation needs to elucidate the possible mechanism of the drugs.زمینه مطالعه: داروهای زیادی از جمله آتورواستاتین، در کاهش لیپیدهای سرم سگ، موثر شناخته شدهاند، اما با بررسی منابع، گزارشی در زمینه تاثیر کیتوزان بر چربی سرم سگ یافت نشد. هدف: هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی مقایسهای اثر کیتوزان و آتورواستاتین بر تغییرات پروفایلهای لیپیدی سرم و تاثیر زمان بر مراحل درمان، در سگ بود. روش کار: جهت مدیریت القاء هیپرلیپیدمی با پودر کلسترول، 20 قلاده سگ سالم، بهصورت تصادفی به 4 گروه مساوی تقسیمبندی شدند. گروه A (کنترل) شامل 5 قلاده سگ بود که با پودر کلسترول (gr/kg 4 و برای مدت 10 روز) تغذیه شدند. گروه B مشابه گروه A بود، اما علاوه بر آن، آتورواستاتین ( mg/kg 5) برای مدت 45 روز، بعد از القاء هیپرلیپیدمی، تجویز گردید. گروه C مشابه گروه B بود، با این تفاوت که به جای آتورواستاتین، کیتوزان و به میزان gr 3 بهازاء هر قلاده سگ، به آنها خورانده شد. گروه D، ترکیبی از گروه B و C بود، به این معنا که بعد از خوراندن کلسترول، ترکیب آتورواستاتین و کیتوزان، با همان دوز گروههای قبلی، به سگها تجویز شد. نمونههای خون، 4 بار و در روزهای صفر، 10، 40 و 55 بعد از شروع تحقیق، جمع-آوری شدند. سپس میزان تریگلیسرید، کلسترول تام، HDL-C و LDL-C سرم، با کیتهای تجاری استاندارد اندازهگیری شدند. نتایج: گروههای آتورواستاتین و کیتوزان (B و C) و نیز گروه D، در مقایسه با گروه A، فعالیت بیشتری را در کاهش تریگلیسرید، کلسترول تام و LDL-C و افزایش HDL-C سرم نشان دادند (05/0>p)، بیشترین کاهش تریگلیسرید (49/17±60/105)، کلسترول تام (39/11±80/119) و LDL-C (57/7±40/36) مربوط به گروه D بود. بیشترین افزایش HDL-C نیز در گروه D مشاهده گردید (15/10±162). در مقایسه بین دو دارو و اثرات آنها بر پروفایلهای لیپیدی، آتورواستاتین نسبت به کیتوزان تفاوت معنیداری را نشان داد (05/0>p). ترکیب دو دارو، نیز نسبت به استفاده تکی از داروها، موثرتر بود (05/0>p). نتیجهگیری نهایی: مطالعه حاضر نشان داد که اگرچه هر دو دارو، فعالیت کاهشدهنده چربی خون در سگها را دارند، اما اثر کیتوزان نسبت به آتورواستاتین کمتر بود، بنابراین استفاده از آن به تنهایی توصیه نمی-شود. بررسیهای بیشتر، جهت روشن ساختن مکانیسم احتمالی داروها لازم است.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321A survey of the effects of acquired heart diseases on thyroid hormones , serum biochemical and hematological indices in dogsبررسی اثرات بیماری های قلبی اکتسابی بر هورمون های تیروئیدی، شاخص های خون شناسی و بیوشیمیایی سرم سگ ها1111186743010.22059/jvr.2018.229143.2602FAزهرهخاکیگروه کلینیکال پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0003-2267-2185پگاهمحبیگروه کلینیکال پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانداریوششیرانیگروه طب درونی دام کوچک، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0003-0463-488Xشهرامجمشیدیگروه طب درونی دام کوچک، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0003-2182-2196Journal Article20171125BACKGROUND:A common problem encountered in veterinary medicine is the euthyroid sick syndrome(ESS(,which refers to a state, where nonthyroidal illness(such as heart diseases)causes suppression of serum concentrations of thyroid hormone without true pathology of the thyroid gland. Chronic valve disease (endocardiosis) is the most common cause of heart failure in dogs. About a third of small-breed dogs older than10years of age are affected by heart diseases especially endocardiosis. OBJECTIVES: The aims of this study were to determine the effects of some acquired heart diseases (endocardiosis , dilated cardiomyopathy and congestive heart failure)on thyroid hormones, some serum biochemical and hematological indices in small breed dogs. METHODS:A total of 50small breed dogs were selected.25 dogs were healthy and 15,7 and 3dogs had endocardiosis, congestive heart failure and dilated cardiomyopathy respectively which were confirmed by historical, physical examination, radiographic, and echocardiographic findings. Thyroid hormones (T4, fT4andTSH) were determined by using commercial canine Elisa kits. Serum biochemical analysis was carried out to determine the levels of creatine phosphokinase, aspartate aminotransferase,troponin I, blood urea nitrogen, creatinine, total protein, albumin, globulin, triglycerides, and cholesterol. Also Hematological indices (RBC,WBC,PCV,Hb and differential leukocyte count)were measured. RESULTS: One way ANOVA test showed that there were no significant changes in the serum levels of T4and fT4 in patients versus control group (p>0.05) ,only TSH concentration in dilated cardiomyopathy dogs compared to other groups was significant (p<0.05).Observations showed the creatine phosphokinase activity was significantly elevated in endocardiosis and congestive heart failure dogs in comparison with dilated cardiomyopathy and control groups. The serum concentration of protein significantly was decreased in Congestive heart failure dogs compared with endocardiosis and control dogs. Also, in comparison with the control group, serum level of triglycerides was diminished in Congestive heart failure dogs and blood urea nitrogen concentration significantly was increased in endocardiosis dogs compared with control.There were no significant differences in other biochemical and hematological parameters. CONCLUSIONS:In our study,euthyroid sick syndrome or hypothyroidism were not seen in small-breed dogs suffering from heart disease. However in dogs with endocardiosis, increasing of serum creatine phosphokinase activity, could be symbol of complexity of heart disease.زمینه مطالعه: مشکل شایعی که در طب دامپزشکی با آن مواجه شده ،سندرم بیماری یوتایروئید(ESS) است ، حالتی<br /> که بیماری غیر تیروئیدی (همچون بیماری قلبی) منجربه کاهش غلظت سرمی هورمونهای تیروئیدی بدون داشتن <br /> پاتولوژی واقعی در غده تیروئید می شود. بیماری مزمن دریچه ای(آندوکاردیوزیس)شایع ترین علت نارسایی قلبی درسگ<br /> هاست.تقریبا یک سوم سگهای نژادکوچک با بیش از10 سال سن ،تحت تاثیربیماریهای قلبی بویژه آندوکاردیوزیس قرار<br /> میگیرند.اهداف: تعیین اثرات برخی بیماری های قلبی اکتسابی (آندوکاردیوزیس،کاردیومایوپاتی اتساعی ونارسایی احتقانی قلب)بر هورمونهای تیروئیدی، برخی شاخص های بیوشیمیایی سرم وخونشناسی سگهای نژاد کوچک ازاهداف این تحقیق می باشد . روش ها :50 سگ نژاد کوچک انتخاب شدند.25 سگ سالم بودند و15 ، 7 و 3 سگ بترتیب آندوکاردیوزیس ، نارسایی احتقانی قلب و کاردیومایوپاتی اتساعی داشتند که با استفاده ازتاریخچه ، معاینات فیزیکی، رادیوگرافی و یافته های اکوکاردیوگرافی تائید شدند. اندازه گیری هورمونهای تیروئیدی(TSH ، fT4،T4) با استفاده از کیت تجاری الایزای سگ سانان صورت گرفت. ارزیابی بیوشیمیایی سرم جهت تعیین مقادیر کراتین فسفوکیناز،آسپارتات آمینوترانسفراز ،تروپونین I، اوره ازته خون ، کراتینین ، پروتئین تام، آلبومین ، گلوبولین،تری گلیسریدها وکلسترول انجام گرفت.همچنین اندیس های خونشناسی(RBC،WBC،PCV، Hbوشمارش تفکیکی گلبول های سفید)اندازه گیری شدند.نتایج:آزمونANOVAیکطرفه نشانداد که مقادیرسرمی T4وfT4 بیماران دربرابرگروه شاهد تغییرات معنی داری ندارند (p>0/05). فقط میزان TSHدر مبتلایان به کاردیومایوپاتی اتساعی نسبت به سایرگروه ها معنی دار بود (p<0/05). مشاهدات نشان دادکه فعالیت کراتین فسفوکینازدرسگهای مبتلابه آندوکاردیوزیس ونارسایی احتقانی قلب درمقایسه با مبتلایان به کاردیومایوپاتی اتساعی و سگ های شاهد به طور معنی داری افزایش یافته.غلظت پروتئین سرم در سگ های مبتلا به نارسایی احتقانی قلب در مقایسه با سگهای مبتلا به آندوکاردیوزیس و شاهد به طور معنی داری کاهش یافته بود.همچنین درسگهای مبتلا به نارسایی احتقانی قلب در مقایسه با گروه شاهد،تری گلیسریدهای سرم کم شده وغلظت اوره ازته خون به طور معنی داری در سگ های مبتلا به آندوکاردیوزیس در مقایسه باشاهدافزایش یافته.تغییرات معنی داری درسایرپارامترهای بیوشیمیایی وخونشناسی ما بین گروهها وجود نداشت.نتیجه گیری نهایی: درمطالعه ما سندرم بیماری یوتایروئید یا هایپوتیروئیدیسم در مبتلایان به بیماری قلبی سگهای نژاد کوچک مشاهده نگردید.به هرحال افزایش فعالیت کراتین فسفو کیناز در سگهای مبتلا به آندوکاردیوزیس می تواند نماد پیچیدگی بیماری قلبی باشد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Effects of lipid sources and different levels of zinc on fatty acid profile and cholesterol egg yolk, antioxidant status and some blood parameters of laying hens.اثرات منابع چربی و سطوح مختلف روی بر پروفیل اسید چرب و کلسترول زرده تخم مرغ، وضعیت آنتی اکسیدانی و برخی فرآسنجههای خونی مرغ های تخمگذار1191286743110.22059/jvr.2018.206252.2469FAداریانشفیعی پور فردگروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، خوزستان، ایرانسمیهسالاریگروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، خوزستان، ایرانمحسنساریگروه مکانیک، دانشکده مهندسی زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، خوزستان، ایرانسامانآبدانان مهدیزادهگروه مکانیک، دانشکده مهندسی زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، خوزستان، ایرانمهدیزارعیگروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20171014Background: One of the issues that has created much concern about consumption of eggs is cholesterol and saturated fatty acids of that.Objectives:This experiment was conducted to evaluate effects of lipid sources and different levels of zinc on fatty acid composition and cholesterol of egg yolk, antioxidant status and some blood parameters of laying hens in a completely randomized design with factorial arrangement (3*4) with 12 treatments. Methods: Treatments consisted of 4 percentages of different fat sources, including soybean oil, fish oil, tallow and different zinc levels of 100, 200 and 300 ppm and the control group. Results: The highest level of oleic acid in egg yolk was observed at tallow diets with the level of 300 ppm zinc (P< 0/05). The highest level of oleic acid, linoleic acid and omega-3 long-chain fatty acids in egg yolk was at diets containing tallow, soybean oil and fish, respectively (P< 0/05). The highest ratio of omega-6 to omega-3 egg yolk was at diet of soybean oil and the lowest proportion was at tallow diet (P< 0/05). The highest level of oleic acid in egg yolk was observed at the level of 300 ppm of zinc (P< 0/05). The highest glutathione peroxidase activity of blood was observed at diet containing soybean oil and level of 200 ppm of zinc (P< 0/05). Concentration of alkaline phosphatase enzyme was significantly increased at diet containing soybean oil and also at the level of 100 ppm zinc in comparison of other diets. Conclusion: The results of this study indicated that in the diets of tallow and soybean oil, oleic acid of egg yolk increased by adding zinc and highest glutathione peroxidase activity was observed in the diet of soybean oil and level of 200 ppm zinc.زمینه مطالعه: یکی از مباحثی که نگرانی زیادی را در مورد مصرف تخم مرغ ایجاد نموده است، سطح کلسترول ومیزان اسیدهای چرب اشباع تخممرغ می باشد. هدف: به منظور بررسی اثرات منابع چربی و سطوح مختلف روی بر ترکیب اسید چرب، کلسترول زرده تخم مرغ و وضعیت آنتی اکسیدانی خون مرغان تخمگذار، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل4×3 با 12 تیمار انجام گرفت. روش کار: تیمارهای آزمایش شامل منابع مختلف چربی (روغن سویا، روغن ماهی، پیه) و سطوح مختلف روی (40 (کنترل) 100،200 و300 میلی گرم در کیلوگرم) بودند. نتایج: در این پژوهش در بررسی اثرات متقابل بیشترین سطح اسید اولئیک در زرده تخم مرغ مربوط به جیره آزمایشی حاوی پیه و سطح 300 میلیگرم در کیلوگرم روی بود (05/0>P). بیشترین سطح اسید اولئیک، اسید لینولئیک و اسیدهای چرب بلند زنجیر امگا 3 زرده تخم مرغ به ترتیب مربوط به جیرههای آزمایشی حاوی پیه، روغن سویا و ماهی بود (05/0>P). همچنین بیشترین نسبت امگا-6 به امگا-3 موجود در زرده تخم مرغ مربوط به جیره آزمایشی حاوی روغن سویا و کمترین نسبت مربوط به جیره حاوی پیه بود (05/0>P). در ارتباط با سطوح مختلف روی، بیشترین سطح اسید اولئیک مربوط به سطح حاوی 300 میلی گرم در کیلوگرم روی بود (05/0>P). بیشترین فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز خون در جیره حاوی روغن سویا و سطح 200 میلیگرم در کیلوگرم روی مشاهده شد (05/0>P). غلظت آنزیم آلکالین فسفاتاز خون در جیره حاوی روغن سویا به طور معنی داری نسبت به سایر تیمارها و سطح 100 میلی گرم در کیلوگرم روی نسبت به سایر سطوح روی جیره افزایش نشان داد (05/0>P). نتیجه گیری نهایی: در این پژوهش در جیره حاوی روغن سویا و پیه، با افزایش سطح روی جیره، سطح اسید اولئیک زرده تخم مرغ افزایش یافت و بیشترین فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز در جیره حاوی روغن سویا و سطح 200 میلیگرم در کیلوگرم روی مشاهده شد.دانشگاه تهرانمجله تحقیقات دامپزشکی
(Journal of Veterinary Research)2008-252573120180321Peritonitis, pericarditis and meningitis due to salmonella enterica in a Kermani eweوقوع پریتونیت، پریکاردیت و مننژیت ناشی از باکتری سالمونلا انتریکا در یک راس میش نژاد کرمانی1291336743210.22059/jvr.2018.203242.2449FAرضاخیراندیشگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانجوادتاجیکگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانرضاقنبرپورگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانشهرزادعزیزیدانشیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانزهراداوودیاندانش آموخته دکتری عمومی دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانJournal Article20170807Peritonitis, pericarditis and meningitis due to salmonella enterica in a Kermani ewe<br /> Summary :<br /> CASE HISTIRY : A Kermani ewe was examined because of inappetance and illthrifness. CLINICAL PRESENTATION : Clinical examination showed normal heart rate , tachy pnea, muffled heart sounds , stiff neck , dullness , dehydration , rumen atony and paled mucosal membrane . DIAGNOSITIC TESTING : Post mortem examination revealed pericarditis, peritonitis, intestinal adhesion, mesenteric thickness as well as meningeal thicknesses. Salmonella enterica was isolated in bacterial culture from affected tissues . ASSESSMENTS : Although there are some previous reports regarding the association between salmonella infection and peritonitis, pericarditis and meningitis in domestic animals, to the best of our knowledge, there is no previous report about the concurrent peritonitis, pericarditis and meningitis due to salmonella in ruminant .<br /> Key words : Peritonitis , Pericarditis , Meningitis , Salmonella , Sheep<br /> . . . . . .چکیده :<br /> سابقه : یک رأس میش نژاد کرمانی به علت بی اشتهایی و لاغری مزمن مورد معاینه بالینی قرار گرفت. یافته های بالینی : در معاینه بالینی دام ، تعداد ضربان قلب طبیعی، تاکی پنه، صداهای قلب گنگ و نا مفهوم، سفتی گردن، عدم توجه به محیط اطراف، دهیدراتاسیون، فقدان حرکات شکمبه و رنگ پریدگی مخاطات چشم مشاهده گردید. آزمایشات تشخیصی: در بررسی کالبد گشایی پریکاردیت، پریتونیت، چسبندگی روده ها و ضخیم شدن پرده های مزانتر و ضخیم شدن پرده های مننژ مشاهده گردید و در نمونه گیری و انجام کشت باکتریایی از نواحی مبتلا باکتری سالمونلا انتریکا جداسازی گردید. ارزیابی نهایی : اگرچه گزارشهای معدودی درباره ارتباط بین باکتری سالمونلا و وقوع پریتونیت، پریکاردیت و مننژیت در دامها انجام شده است، اما تاکنون موردی از ایجاد همزمان پریتونیت، پریکاردیت و مننژیت توسط باکتری سالمونلا در نشخواکنندگان گزارش نشده است .<br /> واژگان کلیدی : پریتونیت، پریکاردیت، مننژیت، سالمونلا، گوسفند