بررسی هیپرکتنوری از طریق تعیین عیار بتاهیدروکسی بوتیریک اسید در گاوهای هولشتاین شیروار

نویسندگان

چکیده

هدف: 1) تعیین غلظت مواد ستونی ومقایسه آنها در گروه دامداری و ارجاعی. 2) تعیین احتمال کتوز بالینی یا تحت بالینی 3) تاثیر فصل در میزان مواد ستونی و 4) مقایسه روشهای ارزیابی اجسام ستونی
حیوانات: گاوهای شیری هولشتاین اصیل و دورگ
روش: تعداد 84 نمونه ادرار (24 مورد ارجاعی و 60 مورد دامداری ) انتخاب شدند. مواد ستونی با روشهای کیفی مانند روترای خشک (نیتروپروساید سدیم) ومرطوب (نیتروپروساید سدیم و آمونیاک) وکمی یعنی BHB (اسپکتروفتومتری ) ارزیابی شدند. تعداد نمونه ها در پاییز، زمستان ، بهار و تابستان به ترتیب 13،27،30 و 14 بوده است.
تجزیه و تحلیل آماری: مربع کای و آنالیز واریانس
نتایج: مقایسه میانگین فصول نشان می دهد که اختلاف معنی داری بین عیار BHB ادرار در موارد ارجاعی با دامداری در فصول سال دارد. (05/0 >, P 7=df ، 718/3= F) حداکثر غلظت BHB ادرار درزمستان (76/0 ±33/2 ، ارجاعی) و حداقل آن در تابستان (02/0 ±4/0 ، دامدازی) بوده است. میانگین BHB ادرار موارد ارجاعی در زمستان اختلاف معنی داری را با تمامی مورد دامداری در فصول سال (05/0 >P) نشان می دهند. همچنین در مجموع نمونه های ارجاعی با دامداری ، میانگین BHB ادرار در پاییز ، زمستان و بهار در موارد ارجاعی (81/0 ±57/1 میلی مول در لیتر ) به مراتب (05/0 >P) بالاتر از دامداری (16/0 ±4/0 میلی مول در لیتر ) بوده است. نتایج حاصله از مقایسه سه روش تشخیص اجسام ستونی اختلاف معنی داری را نشان نداد. اما بیشترین خطای تشخیص مربوط به روترای خشک بوده و به عبارت بهتر حساسیت و اختصاصی بودن روترای خشک و مرطوب به ترتیب 2/53 درصد، 3/70 درصد و 7/78 درضد، 1/89 درصد بوده است. اگر چنانچه غلظت BHBدر ادرار تا 2/0 ، 4/1 -21/0 ، 3-4/1 و 3< میلی مول در لیتر را به ترتیب فیزیولوژیک ، کتوز مشکوک به تحت بالینی ، تحت بالینی و بالینی بنامیم در این صورت پراکندگی غلظت BHB به ترتیب 5/59 درصد (50) ، 6/22 درصد (19 ) ، 9/11 درضد ، (10) و 6 درصد (5 ) خواهدبود.5 مورد کتوز بالینی از گروه ارجاعی بوده وتنها 6 مورد از 10 مورد کتوز بالینی در زمستان واز گروه دامداری بوده است.
نتیجه گیری : اولا کتوز بالینی در موارد دامداری مطرح نبوده وعمدتا تحت بالینی هستند در صورتی که گاوهای ارجاعی (به ظاهر مریض) فرمی از کتوز ثانویه را با خود دارند. همچنین وقوع هیپرکتونوری در زمستان می تواند مشکل ساز باشد. اندازه گیری BHB (روش اسپکتروفتومتری) به واسطه تعیین غلظت مواد ستونی از بیشترین اعتبار، روترای خشک از کمترین حساسیت و روترای مرطوب از حد متوسط برخوردار است. لذا برای شناسایی کتوز تحت بالینی در دامداریها آزمایش فیلد تست بر روی شیر و ادرار ، تعیین عیار BHB و گلوکز سرم در زمستان به عنوان عامل هشدار خواهند بود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

Objective: 1) to establish the BI-IB values in urine of apparently healthy (AHC) and sick (ASC) dairy cows, 2) to estimate of subclinical and clinical ketosis, 3) to determine the effect of season on urinary 13H8 concentration, 4) to compare three diagnostic methods for detection of BHB.
Design: Observational study.
Animals: Purbred or hybrid Holstein dairy cows.
Procedure: 84 urine samples were collected in different season from industrial dairy herds (60 samples, AHC group) and the dairy cows of Veterinary clinical of the Urmia University (24 samples, ASC group). BHB concentrations were assessed by dry and wet rotheras’ test and spectrophotometer. The number of samples in autumn, winter, sprig and summer were 13, 27, 30 and 14 respectively.
Statistical analysis: Chi-Square and ANOVA test.
Results: ANOVA test showed significant and analysis differences ANOVA test between ASC and Al-IC groups and seasons. For ASC group, the highest BHB was observed in winter (2.33±0.76 mmol/l) and the lowest in summer (0.04±0.02 mmol/l). No differences were detected among the three diagnostic methods, but the greater error was observed in dry rothera’s test. The sensitivity and specificity for dry rothera test were 53.2%, 70.3%, and for wet rothea were 78.8% and 89. 1%, respectively. After BHB concentration was classified as 0.2 mmol/l (physiological status), 0.21-1.4 mmol/l (suspected subclinical), 1.4.1 -3mmol/l (subclinical) and over 3 mmol/l (clinical ketosis), the distribution was 59.5% (50), 22.6% (19), 11.9% (10) and 6% (5), respectively. In ASC group, only 5 clinical ketosis was detected, while in Al-IC group 6 subclinical ketosis was observed in winter.
Conclusion: It is concluded that the apparently sick cows have some degree of secondary ketosis. Secondly, the probability of subclinical ketosis in industrial dairy cows of Urmia is not rejected. Thirdly, the occurrence of hyperketonuria in winter could be a problem and finally, after spectrophotometry method, the wet rothera,s method could be an appropriate diagnostic method for field test of ketosis. J. Fac. Vet. Med Univ. Tehran. 57, 1: 57-60, 2002.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Beta hydroxy butric acid
  • BHB
  • Cows
  • Hyperketonuria
  • Ketosis