تلقیح مصنوعی داخل رحمی به روش لاپاروسکوپی و تلقیح سرویکال در میشهای سوپر اووله شده در برنامه انتقال جنین

نویسندگان

چکیده

جهت بررسی کارآیی تلقیح داخل رحمی به روش لاپاروسکوپی و تلقیح مصنوعی در ابتدای سرویکس ( 1 تا 2 بار تلقیح ) در میزان باروری تخم و تعداد جمع آوری تخم در میشهای سوپر اووله شده در یک برنامه انتقال جنین ، سه آزمایش انجام شد . در آزمایش اول و دوم ، 5 میش نژاد مغانی با سنهای مختلف ، پس از همزمانی با اسفنج پروژسترون و سوپراوولاسیون با 1200-800 واحد eCG با توجه به فحل یابی حدود 40-35 ساعت بعد از برداشت اسفنج ، مورد آزمایش متفاوت بودند ). در آزمایش اول به هر میش 3/0-2/0 میلی لیتر منی رقیق شده با شیر پس چرخ و در آزمایش دوم به همین میزان منی رقیق شده با بفر تریس تلقیح شد . منی تزریق در هر دو آزمایش حاوی 300-200 میلیون اسپرم زنده و متحرک بود. فاصله تهیه اسپرم تا تلقیح حداکثر 3 ساعت بود. در آزمایش اول بلافاصله پس از تلقیح ، 100 واحد hCG به هر میش تزریق شد . در ازمایش سوم 8 میش نژاد قزل – کیوسی پس از همزمانی با پروستاگلاندین F2a و سوپراوولاسیون با FSH ، میشها به دو گروه تقسیم شدند. هر گروه از یک مخزن منی رقیق شده با بافر تریس که در هر میلی لیتر آن 100 میلیون اسپرم زنده متحرک وجود داشت تلقیح شدند. درگروه اول تلقیح با 3/0 میلی لیتر منی رقیق شده و دوبار در 24 و 48 ساعت بعد از آخرین تزریق RGF2a و با توجه به فحل یابی انجام شد. در گروه دوم تلقیح داخل رحمی با روش لاپاروسکوپیک با 1/0 میلی لیتر از منی رقیق شده در هر شاخ در 45 -44 ساعت بعد از آخرین تزریق RGF2a انجام شد . در هر دو گروه بلافاصله بعد از تلقیح 60 میلی گرم GnRH به هر میش تزریق شد. در هر سه آزمایش روز 6 بعد ازتلقیح ( تلقیح = روز 0 ) میشها لاپاروتومی شده و مجاری شاخهای رحم برای جمع آوری جنین شستشو شدند. درآزمایش اول از مجموع 23 اوولاسیون 13 تخم جدا شد که 7 تخم لقاح یافته بودند . بدین ترتیب میزان جمع آوری تخم ( نسبت تخمهای جمع آوری شده به تعداد اوولاسیون ) 57/0 و میزان باروری ( نسبت تخمهای لقاح یافته به مجموع تخمهای جمع آوری شده ) 54/0 بود. در آزمایش دوم از مجموع 35 اوولاسیون 11 تخم جدا شد که هیچ یک لقاح نیافته بودند ( میزان جمع اوری تخم 3/0). در آزمایش سوم در گروه اول از مجموع 41 اوولاسیون 23 تخم جمع آوری شد که 14 تخم لقاح یافته بودند و از این تعداد 4 تخم کیفیت مناسبی برای انتقال نداشتند . در گروه دوم ( تلقیح لاپاروسکوپی ) از 23 اوولاسیون 18 تخم جدا شد که همه آنها لقاح یافته بودند. از این میان 2 تخم کیفیت مناسبی برای انتقال نداشتند . بدین ترتیب درصد جمع آوری تخم در گروه اول 13 58 درصد و در گروه دوم 23 78 درصد و میزان باروری به ترتیب 19 65 درصد و 100 درصو بود. درصد جنینهای قابل انتقال نسبت به مجموعه جنینهای جمع آوری شده نیز به ترتیب5/22 5/44 و 19 89 درصد بود. نتایج حاصله نشان می دهد که تلقیح سرویکال نمی تواند روش مناسبی برای میشهای سوپراووله در برنامه انتقال جنین باشد. در مقابل تلقیح داخل رحمی به روش لاپاروسکوپی می تواند نتیجه بسیار خوبی بدهد و حتی روش دوبار تلقیح سرویکال و مقایسه آن با روش لاپاروسکوپی نشان داد که بین این دو روش تلقیح و میزان آبستنی ارتباط وجود دارد و تلقیح داخل رحمی به روش لاپاروسکوپی به طور معنی داری مؤثرتر از روش دوبار تلقیح در ابتدای سرویکس است . شدت همبستگی ( ضریب چوپروف ) روش تلقیح و میزان باروری تخمکها 47 درصد بود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

In order to study efficacy of cervical Al (once and twice
inseminations) and laparoscopic intrauterine insemination, in egg
recovery rate and fertilization rate, three experiments were done.
In each of the 1st and 2nd experiments, 5 moghani ewes were
inseminated in the external oss of cervix. Ewes had been
synchronized by vaginal sponges and super ovulated by injections of
800 or 1200 IU of eCG. Insemination was done at 35-40 hours
after sponge removal (the times of experiments and the ewes were
different). In the first experiment, every ewe was inseminsted with
0.2 to 0.3 ml of semen diluted by skimed milk and in the secon
one, every ewe was inseminated with the same volume of semen
diluted by tris buffer each contained 200-300 >406 live motile
sperm cells. The maximum interval between obtaining semen and
insemination was 3 hours. In the first experiment, every ewe was
injected 100 IU eCG immidiately after insemination. In the third
experiment 8 Ghezel X Ciucy ewes were synchronized by PGF2a
and super ovulated by FSH, and divided into two groups.
Bothgroups were inseminated by a semen diluted by tris-buffer and
contained 100x 106 sperm cells/nil. The first group were
inseminated cervicaly with 0.3 ml of diluted semen twice, at 42 and
48 h after the last injection of FSH considering heat detection. In
the 2nd group, laparoscopic intrauterine insemination was
performed by 0.1 ml of diluted semen into each uterine horn at
44-45 h after the last injection of FSH. In bouth groups, 60 micro
gram of GnRH was injected immediately after insemination (in the
first group after the first insemination). Laparotomy was
performed on all of the ewes 6 day after insemination, and uterine
horns were flushed for recovery of the embryos. In the first
experiment, 13 eggs were recovered from 23 ovulations (recovery
rate=57%), of the 7 were fertilized (54%). In the 2nd experiment,
11 eggs were recovered in 35 ovulations (31% recovery rate) and
even one egg was not fertilized (0% fertilization rate). In the first
group among the 3rd experiment (twice cervical inseminations), 23
eggs were recovered from 41 ovulations (58% recovery rate) in
which 14 were fertilized (65% fertilization rate) and 10 were
suitable for embryo transfer. In the 2nd group of this experiment
(laparoscopic insemination), 18 eggs were recovered from 23
ovulations (78% recovery rate) and all were fertilized (100%) in
which 11 were suitable for embryo transfer. In conclusion these
experiments indicate that cervical insemination may not be a
suitable method in super ovulated ewes. In contrast, intrauterine
insemination by laparoscopy is an effective method and even in
comparision with twice cervical inseminations, it is significantly
more effective. Correlation rate (Chooprov index) between
insemination method and fertilization rate in the 3rd experiment
was 47%. .

کلیدواژه‌ها [English]

  • Embryo transfer
  • Ewes
  • Intrauterine
  • laparoscopy