نوع مقاله : بهداشت خوراک دام، طیور و آبزیان
نویسندگان
1 گروه بهداشت و تغذیه دام و طیور، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی کرج، کرج، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
BACKGROUND: Phosphorous is an essential nutrient for poultry. Receiving too much phosphorous by livestock and excretion of excess phosphorus, can lead to environmental pollution.
OBJECTIVES: Determining the ileal and total tract digestibility of phosphorus and calcium in di-calcium phosphates produced in Iran.
METHODS: A total of 720 day-old male Ross 308 broilers were randomly divided into 8 treatments with 6 replicates of 15 birds in each. In control treatment phosphoric acid was used as a source of phosphorus. The other dietary treatments included one of the seven domestic samples of di-calcium phosphates (A to G). Chromium oxide was used as a marker in the diets. On day 21, after collecting of feces, all birds were slaughtered via neck dislocation. Then, the last one-third of ileum was removed. The contents of the intestine were collected for each replicate and after drying were sent to the laboratory to determine the chromium oxide, phosphorus, and calcium amounts. Percentage of ileal and total tract digestibility of phosphorus and calcium for each sample were calculated separately.
RESULTS: The effect of type of di-calcium phosphate samples in feed on ileal and total tract digestibility of calcium and phosphorus was highly significant (p < /em> < 0.001). Ileal digestibility in control was 69.8 percentage, while the lowest was observed in the E and F samples, and the highest value was related to sample A. Digestibility for phosphorus in control diet was 53.4 percentage throughout gastrointestinal tract. The lowest amounts of total tract digestibility of phosphorus were observed in treatments E and F, respectively, while the highest total tract digestibility was related to treatment A with 47.9 per cent.
CONCLUSIONS: It could be concluded that ileal digestibility is more accurate in evaluating phosphorus bioavailability and sample A had the highest biological value, while the lowest was related to the samples E and F.
کلیدواژهها [English]
فسفر، یک عنصر اساسی در تغذیه طیور است. در حیوانات تکمعدهای مانند طیور به دلیل کمبود تولید آنزیم فیتاز در بخشهای ابتدایی روده، هضم فسفر موجود در گیاهان که بخش عمدهای از آن به شکل باند شده با فیتاتها میباشد، محدود بوده و با مشکل روبرو است (31)، بنابراین برای تأمین فسفر مورد نیاز پرنده، در جیرههای غذایی به طور معمول از منابع فسفر دارای قابلیت هضم بالا (مانند دیکلسیمفسفات) استفاده میشود. دیکلسیمفسفات (DCP) تجاری مهمترین منبع غیرآلی مورد استفاده برای تأمین فسفر در تغذیه دام و طیور در ایران است. همچنین در بعضی منابع اشاره گردیده که از منابع مهم مورد استفاده در جهان برای تأمین فسفر میباشد (17). با اینحال این مکملهای فسفاته از قیمت بالایی برخوردار بوده و منابع جهانی مورد نیاز برای تولید آنها محدود است (4). علاوه بر این دریافت بیش از حد فسفر در مناطقی که دامها به صورت متراکم پرورش مییابند، خطرات زیست محیطی را به همراه دارد. بنابراین مدیریت مسئولانه منابع فسفر و استفاده دقیق از آنها در جیره حیوانات، نیازمند آگاهی درست از تفاوتهای موجود بین مواد خوراکی از نظر میزان قابلیت هضم فسفر در آنها میباشد (32). با افزایش قیمت منابع معدنی فسفر، صنایع تولید خوراک طیور بهطور فزایندهای خواستار اطلاعات دقیق در زمینه تغییرات قابلیت دسترسی فسفر در منابع مختلف میباشند. تعیین دقیق مقدار فسفر قابل دسترس در منابع مختلف فسفر این امکان را فراهم میآورد که در تنظیم فرمول جیرههای غذایی از مقدار متناسب با نیاز پرنده استفاده شود (29). رویکردهای مختلفی از جمله سنجشهای کمی و کیفی، برای تعیین یا تخمین قابلیت دسترسی فسفر در منابع تأمین آن وجود دارد. شاخصهایی از قبیل میزان رشد، خاکستر استخوان یا فراسنجههای خونی، قابلیت دسترسی فسفر را بهصورت نسبی تعیین نموده و اطلاعات بدست آمده ارزش محدودی برای استفاده توسط یک متخصص تغذیه دارند (6،7،22،26).
با توجه به اینکه میزان زیادی از فسفر و کلسیم در بخشهای ابتدایی روده شامل انتهای دودنوم و سراسر ژوژنوم هضم و جذب میشوند، استفاده از روش تعیین قابلیت هضم ایلئومی در بخش انتهایی ایلئوم و روش اندازهگیری قابلیت هضم در کل دستگاه گوارش (ابقاء) از طریق جمع آوری مدفوع و با استفاده از نشانگر، میتواند جایگزین مناسبی برای سنجشهای کیفی بر پایه افزایش وزن بدن و خاکستر استخوان باشد (11،19،27).
البته با توجه به اینکه بخشی از فسفر با منشاء درونی از طریق ادرار به داخل مدفوع ترشح و باعث ایجاد خطا در محاسبات میگردد لذا روش تعیین قابلیت هضم ایلئومی در بخش انتهایی ایلئوم ارجحیت دارد (30). مطالعات انجام شده با این دو روش، نتایج متفاوتی را نشان دادهاند و مقایسه آنها به دلیل تفاوت در چگونگی انجام آزمایشها مانند سن و سیستم نگهداری پرندگان، دشوار میباشد.
هدف از انجام این مطالعه، تعیین و مقایسه قابلیت دسترسی فسفر و کلسیم در هفت نوع دیکلسیمفسفات تولید کارخانههای داخلی بود. روش مورد استفاده، بهکارگیری رویکرد تعیین قابلیت هضم ایلئومی فسفر و کلسیم و همچنین اندازهگیری میزان قابلیت هضم آنها درکل دستگاه گوارش از طریق جمعآوری مدفوع و با استفاده از مارکِر بود.
الف–تهیه نمونههای دیکلسیمفسفات: این مطالعه با همکاری سازمان دامپزشکی کشور بهعنوان متولی نظارت بر بهداشت خوراک دام و مکملها، در بازه زمانی دی ماه 1394 تا اردیبهشت 1395 صورت پذیرفت. برای این منظور به تمام کارخانههای داخلی تولید فسفاتهایکلسیم که در زمان انجام تحقیق فعال بودند (شامل 26 کارخانه) مراجعه و نمونهبرداری از محصول نهایی دیکلسیم فسفات آنها بر اساس روش تصادفی انجام گردید. پس از آزمایش بر اساس شاخصهای استاندارد (13)، فقط مشخصات 7 نمونه دیکلسیمفسفات تولید شده از نظر مقادیر فسفر، کلسیم، فلزات سنگین و فلوئور مطابق با استاندارد ملی بود که برای تعیین ارزش بیولوژیک در آزمایش فارمی مورد استفاده قرار گرفتند (جدول 1).
ب- جیرههای آزمایشی: جیرههای غذایی بر پایه ذرتکنجاله سویا و با توجه به نیازهای غذایی جوجههای گوشتی سویه تجاری راس 308، به غیر از کلسیم و فسفر، تنظیم شد. فسفر کل جیره پایه معادل 39/0 درصد محاسبه گردید که یک سوم آن (معادل 13/0 درصد) فسفر غیرفیتاته در نظر گرفته شد (26). دیکلسیمفسفاتهای مورد آزمایش با فرض داشتن 18 درصد فسفر و 22 درصد کلسیم جهت فرمولاسیون جیره مورد استفاده قرار گرفتند تا مطابق روند جاری مصرف این فرآوردهها توسط بهرهبرداران، مورد ارزیابی قرار گیرند. در تیمار شاهد با استفاده از اسیدفسفریک با درجه خلوص 85 درصد، مقدار فسفر قابل دسترس معادل 48/0 درصد تنظیم گردید (جدول 2). برای جیرههای آزمایشی میزان فسفر قابل دسترس در سطح 48/0 درصد در نظر گرفته شد که 13/0 درصد آن از جیره پایه و باقیمانده آن از نمونههای دیکلسیمفسفات مورد آزمایش تأمین گردید. میزان کلسیم جیرهها با استفاده از کربناتکلسیم و متناسب با فسفر جیره، در سطح 95/0 درصد تنظیم گردید. در این آزمایش از اکسیدکروم به عنوان ماده نشانگر غیر قابل هضم به میزان 3/0 درصد به جیرههای آزمایشی اضافه شد (22،26). شرایط نگهداری از نظر شرایط محیطی برای همه تیمارها یکسان بود و جوجهها در تمام مدت آزمایش بهطور آزاد به آب و غذا دسترسی داشتند. میزان کلسیم و فسفر جیرههای آزمایشی بهترتیب با استفاده از روشهای تیتراسیون با پرمنگنات پتاسیم و اسپکتروفتومتری تعیین شد (3).
ج–تیمارهای آزمایشی: تعداد 720 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه سویه راس 308 خریداری و به طور تصادفی در 8 تیمار مساوی (با 6 تکرار و هر تکرار 15 قطعه جوجه) تقسیم شدند. سن جوجهها در شروع آزمایش یک روز و در پایان آزمایش 21 روز بود. در تیمار شاهد از اسیدفسفریک و در هر یک از 7 تیمار دیگر از یکی از نمونههای دیکلسیم فسفات با ویژگیهای فیزیکوشیمیایی متفاوت (نمونههای A تا (G، به عنوان منبع فسفر جیره غذایی استفاده شد (جدول 1).
د- سنجش کمّی از طریق تعیین قابلیت هضم ایلئومی و کل دستگاه گوارش فسفر و کلسیم در بدن: برای انجام آزمایش با روش استفاده از ماده نشانگر، اکسیدکروم به عنوان نشانگر غیر قابل هضم به میزان 3/0 درصد به جیرههای آزمایشی اضافه شد (22،26). سن جوجهها در شروع آزمایش یک روز و در پایان آزمایش 21 روز بود، به عبارت دیگر، دوره آزمایش شامل 21 روز تغذیه با جیرههای آزمایشی بود. در روز 21، مدفوع پرندهها در هر تکرار از سینیهای زیر قفسها به طور جداگانه جمعآوری شد و پس از خشک کردن، برای تعیین میزان اکسید کروم، کلسیم و فسفر به آزمایشگاه ارسال گردید.
در پایان دوره، تمام پرندههای مورد آزمایش (جوجههای 21 روزه) به روش جابجایی گردن کشتار شده و پس از باز کردن محوطه شکمی، روده کوچک از محل زائده مکل تا دو سانتیمتری محل اتصال روده کوچک به سکوم (تقریباً یک سوم انتهایی ایلئوم) برداشته شد. پس از شستشوی محتویات روده با آب مقطر و جمعآوری آن در یک ظرف برای هر تکرار، ظروف حاوی نمونهها در برودت 18- درجه سانتیگراد نگهداری و پس از خشک کردن، برای تعیین میزان اکسیدکروم، فسفر و کلسیم به آزمایشگاه ارسال شد. درصد قابلیت هضم ایلئومی و کل دستگاه گوارش فسفر و کلسیم برای هر نمونه بهطور جداگانه از رابطه زیر بدست آمد و ثبت شد (22،26).
Y =100 -100 × [(CrO diet × P digesta) / (CrO digesta × P diet)]
در فرمول فوق، Y: درصدقابلیت هضم، CrO: درصد اکسیدکروم جیره و محتویات روده ،P digesta: درصد فسفر محتویات روده، P diet: درصد فسفر جیره میباشد.
و- تجزیه و تحلیل دادهها: دادههای بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS17.0 (2001) بر اساس آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. همچنین در مواردی که بین تیمارها تفاوت معنیداری مشاهده گردید، از آزمون چند دامنهای دانکن برای مقایسه بین میانگینها استفاده شد (24). سطح معنیداری برای تمام تیمارها معادل 05/0 در نظرگرفته شد.
تعیین قابلیت هضم: اثر نوع دیکلسیمفسفات مصرف شده در خوراک بر قابلیت هضم ایلئومی کلسیم و فسفر معنیدار بود (001/0 P<). همانطور که در جدول 3 ملاحظه میشود، میزان قابلیت هضم ایلئومی کلسیم برای جیره شاهد 8/43 درصد بود. قابلیت هضم ایلئومی کلسیم در تیمارهای A،B ،C ،D ، E، F و G نیز به ترتیب 4/48، 1/39، 4/42، 44، 3/18، 7/24، 7/41 درصد بود. کمترین میزان هضم ایلئومی کلسیم به ترتیب در نمونههای E و F و بالاترین قابلیت هضم ایلئومی کلسیم مربوط به نمونه Aبود. میزان قابلیت هضم ایلئومی فسفر در تیمار شاهد و تیمارهای A،B ،C ،D ، E، F و G به ترتیب 8/69، 3/69، 9/58، 6/61، 6/63، 3/44، 55 و 2/59 درصد بود. کمترین میزان قابلیت هضم ایلئومی فسفر به ترتیب در نمونههای Eو Fو بالاترین مقدار مربوط به نمونه Aبود.
تعیین میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش: همانطور که در جدول 3 ملاحظه میشود تأثیر نوع منبع دیکلسیم فسفات در خوراک بر قابلیت هضم کلسیم و فسفر در کل دستگاه گوارش بسیار معنیدار بود (001/0 P<). میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در جیره شاهد (حاوی اسیدفسفریک) معادل 4/53 درصد و در تیمارهایA ،B،C ،D، E، F و G به ترتیب 9/47، 7/40، 8/38، 44، 8/29، 1/33 و 4/47 درصد بود. کمترین میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش به ترتیب در تیمارهای E و F مشاهده شد و بالاترین قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش به تیمار A با 9/47 درصد اختصاص داشت.
میزان قابلیت هضم کلسیم در کل دستگاه گوارش در تیمار شاهد (اسیدفسفریک) 6/49 و در تیمارهای A،B ،C ،D ، E، F و G نیز به ترتیب 6/50، 1/34، 7/37، 7/42، 9/25، 2/26 و 8/44 درصد بود. کمترین میزان قابلیت هضم کلسیم در کل دستگاه گوارش به ترتیب در تیمارهای E و F مشاهده شد و بالاترین قابلیت هضم کلسیم در کل دستگاه گوارش با 6/50 درصد مربوط به تیمار A بود.
نوع دیکلسیمفسفات استفاده شده، اثر معنیداری بر میزان افزایش وزن و خوراک مصرفی در تیمارهای آزمایشی نداشت (جدول 4، 05/0P>). تیمارهای تغذیه شده با نمونههایF و Bبه ترتیب کمترین و بیشترین مقدار خوراک مصرفی را به خود اختصاص دادند.
با تلفیق دادههای موجود در جدول 4 با درصد فسفر کل موجود در خوراک مورد استفاده در تیمارهای آزمایشی (جدول 1)، میانگین مقادیر باقیمانده فسفر در بدن در تیمارهای آزمایشی بر اساس فسفر موجود در خوراک (بر حسب گرم در کیلوگرم ماده خشک) بدست میآید (جدول 5). بالاترین مقدار باقیمانده فسفر در دیکلسیمفسفات A با 4/3 گرم در کیلوگرم اختصاص داشت.
هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه میزان قابلیت هضم ایلئومی و کل دستگاه گوارش برای فسفر و کلسیم در چند منبع دیکلسیمفسفات با استفاده از روش مقایسه میانگینها برای رتبه بندی منابع مورد آزمایش در جوجههای گوشتی بود (1،15).
تأثیر منبع فسفر در قابلیت هضم ایلئومی و کل دستگاه گوارش فسفر و کلسیم: بر اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر و مقایسه نمونههای مورد آزمایش با نمونه شاهد (اسیدفسفریک)، اثر نوع نمونه دیکلسیمفسفات مورد استفاده در خوراک، بر قابلیت هضم ایلئومی و قابلیت هضم کل دستگاه گوارش (تعیین شده از طریق مدفوع که نشان دهنده وضعیت دفع فسفر و آلودگی محیط زیست میباشد) کلسیم و فسفر معنیدار بود (001/0 P<). دیکلسیمفسفات نوع A با 3/69 درصد بیشترین و دیکلسیمفسفاتهای نوع E و F به ترتیب با 3/44 و 55 درصد کمترین مقدار قابلیت هضم ایلئومی فسفر را در بین نمونههای مورد آزمایش به خود اختصاص دادند. همچنین دیکلسیمفسفات نوع A با 4/47 درصد بالاترین و دیکلسیمفسفاتهای نوع E و F به ترتیب با 8/29 و 33 درصد کمترین مقدار قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش را در بین نمونههای مورد آزمایش داشتند. همانطورکه در جدول 5 نشان داده میشود نمونه A بیشترین قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در بدن و در نتیجه کمترین میزان دفع فسفر به محیط زیست را داشته، در حالیکه نمونههای E و F از کمترین میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در بدن برخوردار بوده و بیشترین دفع فسفر به محیط زیست را داشتهاند.
Bikker و همکاران در سال 2016 در مطالعه خود میزان قابلیت هضم ایلئومی فسفر را در چند منبع فسفر شامل منوکلسیمفسفات، منودیکلسیم فسفات (MDCP)، دیکلسیم فسفات (DCP) و دیفلوئورینیتدفسفات (DFP) برای جوجههای گوشتی به ترتیب 3/78، 7/70، 59 و 5/31 درصد گزارش کردند که میزان قابلیت هضم ایلئومی فسفر بهدست آمده برای دیکلسیمفسفات در محدوده نتایج حاصل برای نمونههای مورد آزمایش در این مطالعه (3/44 الی 3/69 درصد) قرار داشت. Shastak و همکاران در سال2012 در مطالعه خود درصد قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش برای منوسدیمفسفات (بدون آب) و دیکلسیم فسفات (بدون آب) را در جوجههای گوشتی سههفتهای به ترتیب 70 و 29 درصد گزارش کردند که نشان داد میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در دیکلسیم فسفات با یافتههای مربوط به نمونههای مورد آزمایش در این مطالعه (8/29 الی 4/47 درصد) مطابقت داشت. همچنین آنها میزان هضم ایلئومی فسفر را برای DCP(بدون آب) در جوجههای گوشتی سه هفتهای معادل 30 درصد گزارش کردند که پایینتر از نتایج بدست آمده برای این مطالعه (30 درصد در مقابل 3/44 الی 3/69 درصد) بود. Kornegay در سال 2001 میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش را در چند نوع منبع فسفر مورد آزمایش به طور متوسط 46 درصد برای جوجههای گوشتی و بوقلمون گزارش کرد. Van der Klis و Versteegh در سال 1996 میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در نمونه دیکلسیمفسفات (بدون آب) را در جوجههای گوشتی سه هفته، 55 درصد اعلام نمودند. Hurwits و Bar در سال 1970، درصد جذب کلسیم و فسفر را در یک نوع خوراک حاوی دیکلسیمفسفات براساس رویکرد میزان قابلیت هضم ایلئومی به ترتیب 5/19 و 9/39 درصد گزارش کردند.
تفاوت بین دیکلسیمفسفاتهای مختلف در این آزمایش از نظر قابلیت هضم ایلئومی و قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش با یکدیگر و با نتایج مطالعات Bikker و همکاران در سال 2016، Shastak و همکاران در سال 2012، Kornegay در سال 2001،Klis و Versteegh در سال 1996 و Hurwits و Bar در سال1970 را میتوان به دلایلی همچون حضور یا عدم حضور آب در ساختار دیکلسیمفسفات، میزان فسفر و کلسیم در جیره مورد استفاده، نسبت کلسیم به فسفر و نوع جیره پایه استفاده شده نسبت داد. همچنین عواملی مانند فرایند تولید و ترکیب شیمیایی، روشها و شرایط آزمایش میتوانند بر این نتایج تأثیرگذار باشند. تحقیقات نشان دادهاند که دیکلسیمفسفات آبدار که حاوی دو مولکول آب در ساختار خود است دارای حلالیت بیشتری نسبت به دیکلسیمفسفات بدون آب میباشد و این ویژگی باعث هضم و تجزیه بالاتر دیکلسیمفسفات آبدار در معده و دستگاه گوارش پرنده و در نهایت جذب بیشتر آن میگردد. Van der Klisو Versteegh در سال 1999 مقادیر جذب 77 و 55 درصدی را به ترتیب برای دیکلسیمفسفات آبدار و بدون آب در جوجههای گوشتی سه هفتهای اعلام نمودند. همچنین Grimbergen و همکاران در سال 1985 میزان جذب را برای دیکلسیمفسفات آبدار و بدون آب به ترتیب 1/41 و 4/37 درصد گزارش کردند. در ارتباط با فرایند تولید نیز عواملی مانند میزان و مدت زمان حرارت اعمال شده، میتوانند بر مقدار آب موجود در ساختمان شیمیایی کلسیم فسفاتها مؤثر باشند. در خصوص میزان کلسیم و فسفر موجود در جیره غذایی و نسبت آنها نیز باید به این نکته توجه داشت که در صورت حضور فسفر فیتاته در خوراک، امکان پیوند آن با بخشی از کلسیم خوراک و جلوگیری از جذب آن وجود دارد که این امر سبب برهم خوردن نسبت مناسب بین کلسیم و فسفر میگردد. عدم وجود تعادل مناسب بین کلسیم و فسفر بر جذب مناسب هر دو عنصر در دستگاه گوارش اثر نامطلوب خواهد داشت. از طرف دیگر غلظت بالای کلسیم در خوراک موجب افزایش pH روده میشود که اثر منفی بر تجزیه فسفر فیتاته و آزاد شدن فسفر خواهد داشت (2). بالا بودن سطح فسفر معدنی در خوراک سبب کاهش هیدرولیز فسفر فیتاته توسط فیتاز شده و موجب کاهش هضم فسفر معدنی میگردد (21).
Rodehutscord و همکاران در سال2017 نیز در مطالعهای با هدف بررسی قابلیت هضم ایلئومی فسفر در کنجاله سویا برای جوجههای گوشتی با استفاده از یک دستورالعمل یکسان (پروتکل پیشنهادی انجمن جهانی طیور) مقادیر متفاوتی از 19 تا 51 درصد را در نمونههای یکسان آزمایش شده در 17 ایستگاه تحقیقاتی همکار (با شرایط بومی خودشان)، گزارش کردند. آنها نتیجه گرفتند که نوع شرایط نگهداری جوجهها (از جمله پرورش در قفس و یا بستر) و شرایط خوراکدهی پیش از مرحله آزمایش (نمونهبرداری) ممکن است بر نتایج آزمایش مؤثر باشند. در پرورش در بستر، فلور میکروبی موجود در بستر میتواند وارد دستگاه گوارش پرنده گردد و با تولید برخی آنزیمها از جمله فیتاز سبب تجزیه فسفر فیتاته موجود در محتویات روده و آزادسازی فسفر و در نهایت، استفاده پرنده از آن شوند.
بر اساس برخی بررسیها قابلیت هضم ایلئومی فسفر در دیکلسیمفسفات آبدار بیشتر از دیکلسیمفسفات بدون آب میباشد (9،33). Grimbergen و همکاران در سال 1985 قابلیت هضم ایلئومی فسفر دیکلسیمفسفات بدون آب را در جوجههای بوقلمون معادل 35 درصد گزارش نمودند. در مطالعه حاضر نمونههای E و F که دارای فسفر بالایی بودند (جدول 1)، قابلیت هضم کمی داشتند که علت احتمالی این امر را میتوان فقدان ملکول آب در ساختار شیمیایی آنها نسبت داد.
همچنین این امکان وجود دارد که مکملهای فسفات مورد آزمایش، واکنش هیدرولیز فیتات را در جیره پایه تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییر در نتایج مربوط به قابلیت هضم شوند (30). استفاده از جیرههای غذایی عاری از فیتات و یا شامل سطوح پائین فیتات در آزمایش تعیین قابلیت دسترسی فسفر میتواند اثر این تداخلها را حذف و یا کاهش دهد. از سوی دیگر موجب میشود دادههای بدست آمده از چنین مطالعاتی برای استفاده در صنایع پرورش طیور که به صورت معمول از جیرههای حاوی فیتات استفاده میکنند، مناسب نباشد (26).
Peterson و همکاران در سال 2011 گزارش کردند که ترکیب شیمیایی منبع فسفر تولید شده به عنوان مثال منوکلسیمفسفات (MCP) و یا دیکلسیمفسفات در واقع مخلوطی از مقادیر متفاوت MCPو DCP هستند که باعث ایجاد تفاوتها در جذب و قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش منابع مختلف فسفر میشوند. همچنین اعلام نمودند که میزان فسفر استفاده شده در خوراک بر درصد قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش تأثیر میگذارد. آنها گزارش نمودند که در جیرههای با مقدار بالای MCP (4/13 گرم/کیلوگرم، معادل 2/7 گرم/ کیلوگرم فسفر کل)، نسبت به جیرههای با مقدار پایین MCP (7/7 گرم/کیلوگرم، معادل 7/5 گرم/ کیلوگرم فسفر کل)، درصد قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش پایینتر (7/50 در مقابل 5/59 درصد) است.
تأثیر منبع فسفر بر قابلیتهضم ایلئومی و کل دستگاه گوارش کلسیم: بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه نمونههای مورد آزمایش با نمونه شاهد (اسیدفسفریک)، نوع منبع دیکلسیمفسفات در خوراک، اثر معنیداری بر قابلیت هضم ایلئومی و کل دستگاه گوارش (تعیین شده از طریق مدفوع) کلسیم داشته است (001/0 P<). نمونه دیکلسیمفسفات نوع A با 6/50 درصد بالاترین و نمونه دیکلسیمفسفات نوع E و F به ترتیب با 9/25 و 2/26 درصد کمترین مقدار قابلیت هضم کل دستگاه گوارش کلسیم را در بین نمونههای مورد آزمایش داشتند. همچنین دیکلسیمفسفات نوع A با 4/48 درصد بیشترین و دیکلسیمفسفات نوع E و F به ترتیب با 3/18 و 7/24 درصد کمترین مقدار قابلیت هضم ایلئومی کلسیم را در بین نمونههای مورد آزمایش به خود اختصاص دادند. Shastak و همکاران در سال2012 میزان قابلیت هضم کل دستگاه گوارش کلسیم را دریک نمونه دیکلسیم فسفات بدون آب برای سه سطح از فسفر شامل 08/0، 16/0 و 24/0 درصد در جوجههای سههفتهای به ترتیب 9/15، 9/21 و 4/27 درصد گزارش کردند و نشان دادند که با افزایش غلظت فسفر در خوراک، قابلیت هضم در کل دستگاه گوارش برای کلسیم به طور معنیداری افزایش یافت. Bikker و همکاران در سال 2016 در مطالعه خود بر روی چند منبع فسفر شامل منوکلسیمفسفات، منودیکلسیمفسفات، دیکلسیمفسفات و دِفلوئورینیتدفسفات، میزان قابلیت هضم ایلئومی کلسیم را در جوجههای گوشتی 27 روزه به ترتیب 66، 4/64، 9/59، و 4/37 درصد گزارش کردند. براساس نتایج حاصل، در مطالعه آنها میزان قابلیت هضم ایلئومیکلسیم در دیکلسیمفسفات بیشتر از قابلیت هضم ایلئومی نمونههای مورد آزمایش در بررسی حاضر بود (9/59 درصد در مقابل3/18 الی 4/48 درصد) که میتوان علت آن را به فسفر بالای جیره در این مطالعه نسبت داد.
مقایسه رویکرد قابلیت هضم ایلئومی و قابلیت هضم در کل دستگاه گوارش: در مطالعه حاضر که با استفاده از تحلیل و روش مقایسه میانگینها انجام شد، درصد میانگینهای بدست آمده برای قابلیت هضم ایلئومی فسفر در نمونههای A ،B ،C ،D ، E، F و G به ترتیب 3/69، 9/58، 6/61، 6/63، 3/44، 55 و 2/59 درصد و میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در تیمارهایA ،B ،C ،D ، E، F و G به ترتیب 9/47، 7/40، 8/38، 44، 8/29، 1/33 و 4/47 درصد بود. این نتایج نشان میدهند در تمام نمونههای دیکلسیمفسفات مورد مطالعه در این بررسی تجربی، میزان درصد قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در بدن، در مقایسه با میزان قابلیت هضم ایلئومی کمتر بودهاست.
با توجه به اینکه میزان فسفر قابل دسترس موجود در جیره تیمارهای آزمایشی و شاهد در این مطالعه در حد نیاز و حتی کمی بالاتر از نیاز بوده است (48/0 درصد) میتوان تفاوتهای مشاهده شده را به ترشح فسفر مازاد بعد از هضم و جذب توسط روده، به داخل ادرار نسبت داد که باعث کاهش درصد قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در محاسبات مربوط به آن در بدن میشود. همچنین عواملی از قبیل مخلوط شدن پر و خوراک با مدفوع و نیز مقادیر بسیار کم جذب و یا ترشحات فسفر از بخشهای بعد از ایلئوم نیز محتمل میباشد و ممکن است سبب بروز خطا در اندازهگیری و محاسبه میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش فسفر شوند.
Manangi و Coon در سال 2008 گزارش کردند که جوجههای گوشتی کلستو میشده (Colostomized) با افزایش مقادیر فسفر جیره، فسفر پلاسما افزایش مییابد که در نهایت به حالت پایدار میرسد و در ادامه جوجههای گوشتی با مصرف فسفر بیشتر (اضافی) دفع فسفر را در ادرار و مدفوع افزایش میدهند.
Shastak و همکاران در سال 2012 در مطالعه خود به منظور ارزیابی و مقایسه دو مکمل فسفات شامل مونوسدیمفسفات (MSP) و دیکلسیمفسفات با بکارگیری روش محاسبه رگرسیون در تعیین قابلیت هضم ایلئومی و میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش، گزارش کردند که شیب خط رگرسیون برای قابلیت هضم ایلئومی MSP و DCP به ترتیب 67/0 و 3/0 و نسبت آنها 23/2 بوده است که در مقایسه با نسبت شیب 41/2 برای قابلیت قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در مورد MSP و DCP (به ترتیب با شیبهای 7/0 و 29/0) بسیار نزدیک به هم بودند. تفاوت کم بین میزان درصد جذب و قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش در آزمایش آنها در مقایسه با مطالعه حاضر، احتمالاً میتواند به دو دلیل میباشد: اول آنکه اعمال محدودیت غذایی برای جوجههای گوشتی (به صورت مصرف 50 گرم خوراک در روز) که منجر به تحریک افزایش ساخت و ترشح ویتامین D در کلیهها میشود، باعث افزایش جذب فسفر در روده کوچک گردید. دوم آنکه میزان فسفر موجود در جیرههای آزمایشی در حد نیاز و حتی کمی پایینتر از نیاز بوده که منجر به جذب حداکثری آن در رودهها شده و میزان ترشح فسفر در ادرار پایین بوده است.
با افزایش میزان فسفر غیرفیتاته نسبت به حد آستانه (81/5 گرم در کیلوگرم خوراک) در جیره، به دلیل افزایش ترشح فسفر اضافی در ادرار و دفع آن از طریق مدفوع، میزان قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش کاهش مییابد (6). با افزایش مقدار فسفر در جیرههایی با پایه ذرت-کنجاله سویا، میزان هضم و در نتیجه جذب فسفر و همچنین قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش کاهش مییابد (17،26)
نتایج بدست آمده در این مطالعه برای رتبهبندی هفت نوع دیکلسیمفسفات مورد آزمایش، از طریق تعیین دو شاخص قابلیت هضم ایلئومی و قابلیت هضم در کل دستگاه گوارش برای فسفر و کلسیم در جوجههای سههفتهای نشان داد نمونه دیکلسیم فسفات A دارای بالاترین رتبه بوده، و نمونههای E وF پائینترین رتبه (دقیقاً مشابه) را داشتند و برای بقیه نمونههای مورد آزمایش تقریباً مشابه بود، با این تفاوت که مقادیر عددی مربوط به شاخص قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش برای تمام نمونهها از شاخص قابلیت هضم ایلئومی آن، پایینتر بود. در بررسی Shastak و همکاران در سال 2012 نیز رتبهبندی منابع فسفر بر اساس هر دو شاخص قابلیت هضم ایلئومی و قابلیت هضم فسفر در کل دستگاه گوارش برای فسفر مشابه بودند. همچنین در مطالعه حاضر نتایج مربوط به دو شاخص قابلیت هضم ایلئومی و قابلیت هضم در کل دستگاه گوارش برای کلسیم، رتبهبندی مشابهی با رتبهبندی مربوط به فسفر برای هفت نوع دیکلسیمفسفات مورد آزمایش را نشان داد.
بر اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر میتوان نتیجه گرفت که هر دو شاخص قابلیت هضم ایلئومی و قابلیت هضم در کل دستگاه گوارش فسفر و کلسیم در بدن، جهت ارزیابی و رتبهبندی منابع فسفر مورد استفاده در خوراک جوجههای گوشتی قابل استفاده میباشند، ولی باید توجه داشت که به دلیل وجود برخی عوامل تأثیرگذار بر شاخص قابلیت هضم در کل دستگاه گوارش، روش قابلیت هضم ایلئومی از دقت بالاتری برخوردار است. همچنین نتایج نشان میدهند که با کاهش قابلیت هضم ایلئومی و قابلیت هضم کل دستگاه گوارش فسفر نمونه، دفع فسفر از طریق مدفوع افزایش یافته (تا 71 درصد) و باعث بالا رفتن آلودگی بیشتر محیط زیست میشود. مقایسه نتایج این مطالعه و نتایج سایر بررسیهای بهعمل آمده توسط محققین دیگر نشان میدهند که روششناسی و شرایط موجود در هر آزمایش میتوانند اثرات قابل توجهی بر دادههای حاصل داشته باشند، لذا تدوین یک دستورالعمل استاندارد برای ارزیابی قابلیت دسترسی فسفر از منابع مختلف موجود، ضروری است.
این تحقیق با حمایت معاونت پژوهشی و فناوری دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران (طرح شماره 322341/76 مورخ 28/10/1394)، موسسه تحقیقاتی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و سازمان دامپزشکی کشور انجام پذیرفته است، لذا نویسندگان بر خود لازم میدانند مراتب سپاس و قدردانی خود را از مساعدتهای این مراکز اعلام نمایند.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.
References