نوع مقاله : بهداشت خوراک دام، طیور و آبزیان
نویسندگان
1 گروه بهداشت و تغذیه دام و طیور، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 دانشآموخته دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
BACKGROUND: Poultry litter contains different nutrients, including protein and minerals, which can be used in ruminant nutrition.
OBJECTIVES: This experiment was done to study the effects of feeding different levels of poultry litter (PL) in the form of pellet and mesh in the diet on the performance and blood metabolites of Afshari lambs.
METHODS: A total of 54 Afshari lambs with an initial mean body weight of 25 ± 5 kg were randomly divided into six groups with three replicates (3 lambs per replicate) in a 2 × 3 factorial design. Treatment groups were fed diets of 53% forage and 47% concentrate for 14 weeks. Concentrates were prepared with 0%, 5%, and 10% of PL in the form of mesh (M0, M5, and M10) or pellet (P0, P5, and P10) on diet dry matter basis. Feed intake was measured daily, and lambs were weighted at 2-week intervals. Blood samples were taken from each lamb at 0, 28, 56, and 84 days of the experiment to measure its total protein (TP), blood urea nitrogen (BUN), copper, and molybdenum concentration.
RESULTS: Using different levels of poultry litter in both mesh and pelleted form had no significant effect on average daily gain and dry matter intake at different stages and during the whole experimental period. Daily dry matter intake was higher (P<0.05) for treatment groups fed M form of PL than for the mean of P form during the whole experimental period. The feed conversion ratio was significantly (P<0.05) higher in lambs fed M form of PL compared with P form. Increasing levels of PL resulted in increased blood copper in both M and P treatment groups at all stages of the experiment. Blood concentration of molybdenum was similar among treatments during the entire experiment. The differences in the form of diet had no significant effects on blood concentration of copper, molybdenum, TP, and BUN.
CONCLUSIONS: Results indicate that both mesh and pellet forms of poultry litter could be replaced with other sources of protein up to 10% in the diets of Afshari lambs without any adverse effects on performance.
کلیدواژهها [English]
پروتئین یکی از مواد مغذی مهم و موردنیاز انسان میباشد که با مصرف انواع منابع پروتئینی گیاهی و حیوانی قابلتأمین میباشد. مهمترین منابع پروتئین حیوانی، شامل انواع گوشت قرمز و سفید است که وجود آن در غذا برای رشد و سلامت انسان ضروری میباشد؛ بنابراین یکی از اهداف مهم در دامپروری تولید مناسبترین پروتئین حیوانی با کمترین هزینه تولید است. در این راستا استفاده از محصولات فرعی (پسماندها)، مانند کود مرغ که دارای ارزش پروتئینی بالا و قیمت نسبتاً پایین میباشد، در تغذیه دام یکی از راهکارهای کاهش هزینه تولید میباشد (1).
کود مرغ شامل مدفوع، پر، پوشال و باقیمانده خوراک است (2) و در بین کودهای دیگر حیوانات بهدلیل داشتن مواد مغذی بالا بهعنوان یک منبع غذایی باارزش برای دام محسوب میشود (3، 4). ترکیبات شیمیایی آن تحت تأثیر عواملی مانند خوراک مصرفی، نوع بستر، روشهای فراوری خوراک و مواد تشکیلدهنده آن متفاوت میباشد (5، 6). کود مرغ در هر کیلوگرم ماده خشک حاوی 43/1 تا 22/2 مگاکالری انرژی قابلمتابولیسم (7)، 5/37-4/14 درصد پروتئین خام (CP) و غنی از مواد معدنی است (8، 9). با اینکه حدود 75 درصد نیتروژن موجود در کود مرغ بهصورت NPN است، اما نشخوارکنندگان توان استفاده از آن را برای تأمین بخشی از پروتئین موردنیاز خود دارا میباشند (1، 3). مطالعات مختلفی بهمنظور استفاده از کود مرغ به اشکال مختلف با یا بدون فراوری در تغذیه دام صورت گرفته است. Jeffrey و همکاران در سال 1998 گزارش کردند که از کود مرغ میتوان بهعنوان یک منبع پروتئینی ارزانقیمت در خوراک گاو استفاده کرد (10). Mavimbela و Van Ryssen در سال 2001 کود مرغ خشکشده در آفتاب را در سطوح صفر، 14 و 28 درصد جیره برهها استفاده کردند و هیچ تأثیر منفی در افزایش وزن روزانه آنها مشاهده نشد (11). Jackson و همکاران در سال 2006 نیز سطوح صفر،20 و 40 درصد کود مرغ پلتشده را بهمدت 42 روز در جیره بزهای پرواری استفاده و تفاوت معنیداری در افزایش وزن و خوراک مصرفی روزانه آنها مشاهده نکردند (12). Talib و Ahmed در سال 2008 نیز گزارش کردند که میتوان کود مرغ کمپوستشده را بدون بروز اثر منفی تا سطح 40 درصد در خوراک دام استفاده کرد (13). بااینحال Negesse و همکاران در سال 2007 مشاهده کردند که استفاده 20 درصد از کود مرغ کمپوستشده در جیره بزهای آلپاین باعث کاهش مصرف روزانه خوراک در آنها نسبت به گروه کنترل شده است (14). از سوی دیگر استفاده از کود مرغ در مزارع کشاورزی علاوهبر هدررفت این منبع پروتئینی ارزانقیمت، بهدلیل ویژگیهای خاص آن میتواند موجب آلوده کردن آبهای روان (15) و انتقال پاتوژنها به منابع آبی موردمصرف انسان شود (16). وجود انواع میکروارگانیسمهای پاتوژن در کود مرغ و امکان انتقال آنها به دام مصرفکننده نیز از دیگر مخاطرات مربوط به آن میباشد (5، 17، 18). گزارش شده است مقدار مس در کود مرغهایی که در دوره پرورش آنها از سولفات مس بهعنوان محرک رشد استفاده شده است، نسبتاً بالاست و مصرف آن میتواند موجب بروز مسمومیت در دام شود (19). بهدلیل همین موارد هنوز فرهنگ مصرف این ماده در تغذیه دام در جهان و ازجمله ایران، بهویژه در گوسفند بهخوبی معمول نشده است.
فراوری کود مرغ سبب از بین بردن ظرفیت بیماریزایی آن میشود (17، 20) و خوشخوراکی آن را نیز بهبود میدهد (20). بنابراین استفاده از کود مرغ در خوراک دام میتواند از یکسو به کاهش آلودگی محیطزیست منجر و از سوی دیگر باعث کاهش قیمت جیره دام شود (21).
مطالعه حاضر با هدف بررسی مصرف سطوح مختلف کود مرغ بهصورت پلت و مش در جیره بر عملکرد و برخی از متابولیتهای خونی برههای نر پرواری نژاد افشاری انجام شد.
دامهای مورداستفاده و جیرههای آزمایشی: برای انجام مطالعه حاضر از 54 رأس بره نر نژاد افشاری با میانگین وزن زنده 5±25 کیلوگرم استفاده شد. برهها بهصورت تصادفی در 6 تیمار (هر تیمار با 3 تکرار 3 رأسی) تقسیم گردیدند و در قالب طرح فاکتوریل 3×2 با یکی از 6 جیره موردآزمایش بهمدت 98 روز (14 روز عادتپذیری و 84 روز آزمایش) تغذیه شدند. کنسانتره جیرهها به دو فرم پلت و مش تهیه و در هنگام مصرف با بخش خشبی مخلوط شد. کود مرغ در 3 سطح صفر، 5 و 10 درصد کل جیره به کنسانتره هر جیره اضافه شد. جیرههای آزمایشی براساسNRC 2007 (22) تهیه گردیدند و عبارت بودند از: 1. جیره فاقد کود مرغ به فرم مش (M0)؛ 2. جیره حاوی 5 درصد کود مرغ به فرم مش(M5) ؛ 3. جیره حاوی 10 درصد کود مرغ به فرم مش (M10)؛ 4. جیره فاقد کود مرغ به فرم پلت (P0)؛ 5. جیره حاوی 5 درصد کود مرغ به فرم پلت (P5)؛ 6. جیره حاوی 10 درصد کود مرغ به فرم پلت(P10) . مقدار پروتئین خام و انرژی قابلمتابولیسم در همه جیرهها مشابه بود. اجزای تشکیلدهنده و ترکیب شیمیایی هریک از جیرههای آزمایشی در جدول 1 ارائه شده است.
روش تهیه جیرهها: کود مرغ موردنیاز از یک واحد پرورش جوجه گوشتی به روش نگهداری در بستر تهیه شد. قبل از انتقال کود مرغ به محل آزمایش، نمونهبرداری لازم جهت تست سالمونلا و ترکیبات شیمیایی آن در محل مرغداری انجام و نمونهها به آزمایشگاه ارسال گردیدند. پس از مشخص شدن منفی بودن تست سالمونلا، کود 4 روز در محوطه باز و در معرض تابش نور خورشید قرار داده شد تا خشک شود. سپس پرها و ضایعات چوب موجود در آن در حد امکان از کود جدا و آسیاب شد. کود آسیابشده توسط میکسر افقی در 3 سطح موردنظر با سایر اجزای کنسانتره بهمدت 5 دقیقه مخلوط گردید. جهت تهیه خوراک به فرم پلت، کود خشکشده به کارخانه خوراک دام منتقل شد و پس از مخلوط شدن با سایر اجزای کنسانتره در سطوح موردنظر توسط کاندیشنر دارای دای با قطر منافذ 8 میلیمتر و قرار گرفتن بهمدت 1 دقیقه در دمای 75 درجه سانتیگراد به پلت تبدیل شد. پلت تولیدشده در کیسههای 50 کیلویی جهت مصرف بستهبندی گردید.
آمادهسازی جایگاه و نحوه نگهداری دامها: این آزمایش در یک واحد گوسفندداری در استان خراسان رضوی، شهرستان زاوه و با شناسه IR.UT.VETMED.REC.1402.0504 کارگروه اخلاق در پژوهش انجام شد. پرورش برهها در جایگاههایی به ابعاد 8/1×2 متر و مجهز به آخور و آبشخور جداگانه انجام شد. قبل از شروع آزمایش کف و دیواره جایگاهها پس از پاکسازی و شستوشو، با محلول 1 درصد سم سایپرمترین سمپاشی گردید. 3 روز بعد از سمپاشی نیز از محلول 1 درصد بنزالکونیوم کلراید 20 درصد برای ضدعفونی جایگاهها استفاده شد. در شروع آزمایش واکسیناسیون برهها علیه بیماریهای آبله و آنتروتوکسمی و درمان ضدانگلی آنها با استفاده از سوسپانسیون آلبازن انجام شد. تمام برهها جهت تأیید سلامت توسط دامپزشک معاینه و پس از توزین به جایگاههای مربوطه منتقل گردیدند. تغذیه دامها با جیرههای آزمایشی مربوطه بهصورت آزاد و دو بار در روز در ساعتهای 5 و 17 انجام شد. خوراک باقیمانده بهصورت روزانه جمعآوری، توزین و مقدار خوراک مصرفی در روز محاسبه شد. دامها هر 2 هفته 1 بار و پس از 12 ساعت گرسنگی توزین شدند و افزایش وزن آنها تعیین شد. ضریب تبدیل غذایی هر گروه در هر دوره نیز با تقسیم مقدار خوراک مصرفشده بر مقدار افزایش وزن مربوطه محاسبه گردید.
اندازهگیری فراسنجههای خونی: خونگیری از برهها پس از 4 ساعت از زمان خوراکدهی صبحگاهی و در روزهای صفر، 28، 56 و 84 دوره آزمایش از سیاهرگ وداج گردنی آنها انجام و در لولههای آزمایش بدون ماده ضدانعقاد ریخته شد. نمونههای خون 12 ساعت در دمای 4 درجه سانتیگراد قرار داده شدند و سرمهای مربوطه پس از جدا کردن به لولههای کددار منتقل و تا زمان اندازهگیری شاخصهای موردنظر شامل مس، مولیبدن، کل پروتئین (TP) و نیتروژن اورهای (BUN) در 20- درجه نگهداری گردیدند. مقدار TP و BUN با استفاده از دستگاه اتوآنالایزر (هیتاچی) و مس و مولیبدن با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد.
ترکیبات شیمیایی: نمونههای تهیهشده از جیرههای آزمایشی و کود مرغ در آون 60 درجه سانتیگراد خشک گردید و سپس ماده خشک و خاکستر، کلسیم و فسفر آنها براساس روش AOAC 1997 اندازهگیری شد (23). درصد پروتئین خام نمونهها به روش کلدال و اندازهگیری دیواره سلولی (NDF) براساس روش Van Soest و همکاران در سال 1991 و بدون استفاده از سولفات سدیم انجام شد (24). مقدار انرژی متابولیسمیME براساس جداولNRC 2007 محاسبه گردید. مس و مولیبدن نیز با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شدند.
آنالیز آماری: تجزیهوتحلیل دادههای حاصله مربوط به هر شاخص در قالب طرح فاکتوریل 3×2 و با استفاده از برنامهMINITAB انجام شد (25). برای مقایسه میانگین تیمارهای مختلف درمورد شاخصهای عملکردی در هر دوره پرورش و درمورد شاخصهای خونی در هریک از مراحل مختلف نمونهگیری، ابتدا نرمال بودن هر مجموعه از دادهها بهطور جداگانه با استفاده از آزمون آندرسون ـ دارلینگ (Anderson-Darling) ارزیابی شد. سپس برای بررسی رابطه معنیداری هریک از شاخصها از آزمون تجزیهوتحلیل واریانس یکطرفه (one-way ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی (Tukey's Test) استفاده گردید.
ترکیبات شیمیایی: کود مرغ مورداستفاده دارای 79 درصد ماده خشک، 6/18 درصد خاکستر، 3/24 درصد پروتئین خام، 6/46 درصد NDF، 74/1 درصد کلسیم، 95/0 درصد فسفر، 28/2 مگاکالری در کیلوگرم انرژی قابلمتابولیسم و مقدار مس و مولیبدن بهترتیب برابر 2/54 و 12/2 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک بود.
شاخصهای عملکرد: نتایج مربوط به تغییرات وزن، مقدار خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک تیمارها در دورههای مختلف و در کل دوره آزمایش در جدول 2 درج شده است. متوسط افزایش وزن روزانه برهها در دورههای مختلف آزمایش از 231 گرم (M0 در ماه دوم) تا 353 گرم در روز (P10 در ماه دوم) متغیر بود. افزایش وزن تیمارهای مصرفکننده کود بهصورت پلت در تمام مراحل و در کل دوره ازنظر عددی بالاتر از تیمارهای مصرفکننده کود بهصورت مش بود، اما تفاوت مشاهدهشده ازنظر آماری معنیدار نبود. اثر سطوح مصرف کود نیز در مقایسه با جیره شاهد تأثیر معنیداری بر این شاخص در دورههای مختلف پرورش و در کل دوره نشان نداد.
در کل دوره آزمایش متوسط خوراک مصرفی روزانه برهها بین 81/1 کیلوگرم (گروه P0) تا 31/2 کیلوگرم (گروه M5 و M0) متغیر بود. مصرف کود مرغ بهصورت پلت و مش در سطوح 5 و 10 درصد جیره بر مقدار مصرف خوراک در دورههای مختلف در مقایسه با تیمارهای شاهد اثر معنیداری نشان نداد. بااینحال مقدار مصرف خوراک بهصورت مش در مقایسه با پلت در ماه سوم آزمایش و در کل دوره بالاتر و اختلاف مشاهدهشده معنیدار بود (05/0<P).
در کل دوره میانگین ضریب تبدیل خوراک در تیمارهای مصرفکننده کود مرغ بهصورت مش بالاتر از تیمارهای مصرفکننده کود مرغ بهصورت پلت بود (57/7 در برابر 65/6) و تفاوت مشاهدهشده ازنظر آماری معنیدار بود (05/0<P). متوسط این شاخص در ماههای مختلف بین تیمارها از 73/5 تا 83/8 متغیر و اختلاف مشاهدهشده فقط در ماه سوم آزمایش بین تیمارهای M0 و P10 معنیدار بود (05/0<P).
فراسنجههای خونی: افزایش سطح کود مرغ در هر دو گروه برههای مصرفکننده مش و پلت باعث افزایش سطح مس خون آنها در مراحل مختلف آزمایش شد (جدول 3) و اختلاف مشاهدهشده بین تیمارها با تیمار شاهد مربوطه از این نظر معنیدار بود (05/0P<). بااینحال در مراحل مختلف نمونهگیری، بین سطح مس خون در دو گروه مصرفکننده پلت و مش تفاوت معنیداری مشاهده نشد. در پایان دوره آزمایش، بیشترین مقدار این شاخص در تیمارهای مصرفکننده 10 درصد کود مرغ برابر با 1755 و 1700 میکروگرم در لیتر (بهترتیب برای تیمارهای M10 و P10) و کمترین مقدار آن در تیمارهای شاهد برابر با 1438 و 1440 میکروگرم در لیتر (بهترتیب برای تیمارهای P0 و M0) بود.
سطح مولیبدن خون در مراحل مختلف نمونهگیری در دو گروه مصرفکننده پلت و مش تقریباً مشابه و بین 54/9 تا 85/10 میکروگرم در لیتر متغیر بود (جدول 3). بااینحال سطح این عنصر در پایان ماه اول پرورش در تیمارهای P10 و M10 نسبت به تیمارهای شاهد (P0 و M0) بالاتر بود (05/0P<). مقدار این شاخص در پایان دوره آزمایش در بین تیمارهای مختلف ازنظر آماری تفاوت معنیداری نشان نداد.
مصرف کود مرغ بهصورت پلت و مش در سطوح 5 و 10 درصد جیره تأثیر معنیداری بر نیتروژن اورهای خون در ماههای اول و دوم پرورش و در کل دوره نشان نداد. این شاخص در زمانهای مختلف نمونهگیری بین 4/18 میلیگرم در دسیلیتر (در گروهP0 ) تا 9/22 میلیگرم در دسیلیتر (در گروه P10) متغیر بود. سطح این شاخص در تیمارهای مصرفکننده کود مرغ ازنظر عددی بیشتر از تیمار شاهد بود و تفاوت مشاهدهشده بین تیمار M5 و P5 در پایان ماه دوم پرورش ازنظر آماری معنیدار بود (05/0P<). در پایان دوره آزمایش کمترین مقدار آن (4/22 میلیگرم در دسیلیتر) در گروه M0 و بیشترین مقدار (9/22 میلیگرم در دسیلیتر) مربوط به گروه P10 بود.
مقدار کل پروتئین خون در تیمارهای مختلف در طول دوره آزمایش بین 11/7 گرم در دسیلیتر (در گروهM5 در ماه اول) تا 29/7 گرم در دسیلیتر (در گروه M10 در ماه سوم) متغیر بود. مقدار این شاخص در مراحل مختلف و در کل دوره آزمایش بین گروههای مصرفکننده مش و پلت در سطوح مختلف تفاوت معنیداری نشان نداد. در پایان دوره آزمایش کمترین مقدار این شاخص (18/7 گرم در دسیلیتر) در گروهP0 مشاهده گردید.
همانگونه که در مقدمه ذکر شد استفاده از کود مرغ در تغذیه دام بیشتر بهمنظور تأمین پروتئین موردنیاز صورت میگیرد. مقدار پروتئین موجود در کود مرغ در مطالعات مختلف بین 15 تا 35 درصد در هر کیلوگرم ماده خشک گزارش شده است (8، 9). در این مطالعه مقدار این شاخص برابر با 24 درصد بود که در محدوده مذکور میباشد. مقدار مس و مولیبدن نیز از شاخصهای موردتوجه در ترکیب شیمیایی کود مرغ است. سطح این دو عنصر در کود مرغهای مورداستفاده در مطالعات مختلف بهترتیب 7/17±6/43 و 06/1±5/1 ذکر شده است (19). از این نظر مقدار اندازهگیریشده هر دو عنصر در کود مرغ مورداستفاده در مطالعه حاضر نسبتاً پایین میباشد.
گوسفند نژاد افشاری در دسته نژادهای گوشتی تقسیمبندی و بهعنوان یکی از نژادهای چند قلوزا در ایران شناخته میشود. افزایش وزن روزانه این دام در سنین مختلف متفاوت است. Ebrahimi و همکاران در سال 2020 با بررسی 16 مطالعه انجامشده طی سالهای 1984 تا 2018 بر روی این نژاد، میانگین افزایش وزن روزانه آن را 96±238 گرم در روز گزارش کردهاند (26). تأثیر مصرف کود مرغ بر افزایش وزن گوسفند نیز در مطالعات مختلف متفاوت گزارش شده است. Elemam و همکاران در سال 2009 مشاهده کردهاند که استفاده کود مرغ بیشتر از 8 درصد در جیره برهها باعث کاهش وزن روزانه میشود (27). بااینحال Rahimi و همکاران در سال 2018 افزایش وزن بیشتری را در برههای نر قزل مصرفکننده جیره حاوی 5 درصد کود مرغ بهصورت پلت نسبت به سایر تیمارها مشاهده کردهاند (28) و افزایش وزن گروه شاهد و گروههای مصرفکننده 10 و 15 درصد کود مرغ با یکدیگر مشابه بوده است. در مطالعه دیگری (29) اثر مصرف کود مرغ در سطوح صفر، 5/7 و 15 درصد در جیره برهها تفاوت معنیداری بر افزایش وزن نشان نداده است. Obeidat و همکاران در سال 2011 نیز اختلاف معنیداری بر افزایش وزن روزانه برههای نژاد آواسی با مصرف کود مرغ بهصورت مش در سطوح صفر، 5 و 10 درصد جیره مشاهده نکردند (30). در مطالعه حاضر نیز مصرف سطوح مختلف کود مرغ به هر دو صورت مش و پلت در طول دوره آزمایش بر افزایش وزن روزانه برهها بیتأثیر بود.
با اینکه پلت کردن خوراک میتواند موجب افزایش مصرف خوراک روزانه شود (31)، اما در حد اطلاعات نویسندگان تاکنون مقایسهای بین اثر مصرف کود مرغ در کنسانتره بهصورت پلت و مش بر این شاخص انجام نشده است. Negesse و همکاران در سال 2007 مشاهده کردند که استفاده از کود مرغ بهصورت مش در سطح 20 درصد در جیره بزهای آلپاین باعث کاهش مصرف خوراک میشود (14)، اما اثر مصرف کود مرغ پلتشده با کنسانتره تا سطح 15 درصد جیره در گوسفندان قزل تأثیری بر مصرف خوراک روزانه نداشته است (28). در مطالعه حاضر نیز مصرف سطوح 5 و 10 درصد کود مرغ در جیره در مقایسه با تیمار شاهد بر مقدار خوراک مصرفی روزانه تأثیر نداشت.
میانگین ضریب تبدیل خوراک در گوسفند نژاد افشاری در دوره پروار 55/3±32/7 گزارش شده است (26). مقدار این شاخص در مطالعه حاضر در تیمارهای مختلف بین 71/5 تا 53/8 متفاوت بود که با نتایج مذکور همخوانی دارد. باتوجهبه اینکه ضریب تبدیل نتیجه تأثیر دو عامل میزان مصرف خوراک و افزایش وزن میباشد، در مطالعه حاضر از یکسو افزایش وزن برهها در تیمارهای مصرفکننده پلت بالاتر از تیمارهای مصرفکننده مش و از سوی دیگر سطح مصرف خوراک در تیمارهای مصرفکننده مش بالاتر از تیمارهای مصرفکننده پلت بود. بنابراین مشاهده تفاوت معنیدار بین اثر تیمارهای مش با پلت بر ضریب تبدیل خوراک در این رابطه قابلتوجیه است. کاهش ضریب تبدیل خوراک در اثر تغذیه بزهای آلپاین با کود مرغ در سطح 20 درصد جیره توسط Animut و همکاران در سال 2002 نیز مشاهده شده است (32).
گزارش شده است که برای بروز مسمومیت در گوسفند، سطح مس پلاسما باید بالاتر از 2000 میکروگرم در لیتر باشد (33). در مطالعه حاضر بالاترین سطح مس خون در طی دوره آزمایش در گروه M10 (1755 میکروگرم در لیتر) بود و هیچگونه علائم مسمومیت در دامهای موردمطالعه مشاهده نشد. از سوی دیگر چنانچه مقدار مس جیره به بیشتر از 15 میلیگرم در کیلوگرم برسد میتواند مسمومیت مزمن بروز کند (34). در مطالعه حاضر حداکثر مقدار مس در جیرههای حاوی 10 درصد کود مرغ برابر با 23/12 میلیگرم در کیلوگرم بود (جدول 1)؛ بنابراین عدم بروز مسمومیت در تیمارهای مصرفکننده کود مرغ در مطالعه حاضر با اظهارنظر مذکور همخوانی دارد. در این آزمایش مقدار مس ذخیرهشده در کبد اندازهگیری نشد و انجام این امر در مطالعات بعدی میتواند میزان تأثیر مصرف کود مرغ بر این شاخص را نیز روشن کند.
یکی از موضوعات موردتوجه در تغذیه نشخوارکنندگان تأثیر متقابل بین مس و مولیبدن و اثر آن بر سلامتی و تولید در دام میباشد (34، 35). مولیبدن با مس اثر آنتاگونیستی دارد و بالا بودن آن در جیره باعث کاهش جذب مس مصرفی و درنتیجه افزایش سطح موردنیاز آن در جیره میشود (36، 37). همچنین درصورتیکه نسبت مولیبدن به مس در جیره بیشتر از 1 به 10 باشد، بروز مسمومیت در گوسفندان ممکن خواهد شد (38) که باتوجهبه پایینتر بودن این نسبت در جیرههای آزمایشی از این نظر نیز زمینه بروز مسمومیت وجود نداشته است.
مقدار نرمال BUN گوسفندان بین 8 تا 26 میلیگرم در دسیلیتر است (39، 40) که با نتایج بهدستآمده در مطالعه حاضر (9/22 - 4/18 میلیگرم در دسیلیتر) مطابقت دارد. نتایج حاصل از اثر مصرف کود مرغ بر سطح BUN متفاوت گزارش شده است. در مطالعه Aliyu و همکاران در سال 2012 استفاده از کود مرغ در جیره برهها اثر معنیداری بر BUN سطح خون آنها در مقایسه با جیره شاهد نشان نداده است (41). در مطالعه دیگری (42) با مصرف 20 درصد کود مرغ در جیره برههای نژاد آمیخته افشاری ـ کردی افزایش BUN نسبت به گروه شاهد مشاهده شده است، درحالیکه در گزارش Rahimi و همکاران در سال 2018 مقدار BUN برههای مصرفکننده کود مرغ تا سطح 15 درصد جیره نسبت به گروه کنترل کاهش نشان داده است (28). در مطالعه حاضر اثر مصرف سطوح 5 و 10 درصد کود مرغ بهجز در پایان ماه دوم آزمایش در سایر دورهها و در کل دوره تأثیر معنیداری بر مقدار BUN نداشت. در مطالعه Nadeem و همکاران در سال 1993 نیز مقدار BUN بزهایی که از کود مرغ تا سطح 30 درصد در جیره استفاده کرده بودند، تفاوت معنیداری با گروه کنترل نشان نداده است (43). بالا بودن سطح BUN میتواند نتیجه بالا بودن سطح آمونیاک در شکمبه دام باشد (44) که بهدلیل عدم اندازهگیری این شاخص در این مطالعه امکان اظهارنظر قطعی درمورد آن وجود ندارد.
سطح نرمال کل پروتئین خون در گوسفند بین 6 تا 5/7 گرم در دسیلیتر میباشد (45، 46). در مطالعه حاضر مقدار این شاخص در تیمارهای مصرفکننده کود مرغ و شاهد بین 93/6 تا 23/7 گرم در دسیلیتر متغیر و سطح و شکل مصرف کود نیز تأثیری بر آن نشان نداد. در مطالعه Mirmohammadi و همکاران در سال 2015 نیز حتی مصرف 20 درصد کود مرغ در جیره برهها، اثری بر سطح کل پروتئین پلاسمای خون نشان نداده است (42).
نتیجهگیری نهایی: براساس دادههای حاصل از مطالعه حاضر میتوان نتیجهگیری کرد که مصرف کود مرغ تا سطح 10 درصد جیره (حدود 200 گرم در روز) بهصورت پلت یا مش در تغذیه برههای افشاری هیچگونه تأثیر منفی بر عملکرد آنها ندارد. اثر مصرف کود مرغ بر روی سطح مس و مولیبدن خون نیز در مقایسه با گروه کنترل بیتأثیر و بنابراین احتمال بروز مسمومیت با مس در صورت مصرف کود مرغ در این سطح وجود ندارد. باتوجهبه کاهش هزینه تولید و افزایش بازدهی عملکرد ناشی از مصرف کود مرغ، جایگزین کردن آن با سایر منابع پروتئینی در تغذیه برههای پرواری تا سطح 10 درصد جیره توصیه میشود.
سپاسگزاری
از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران جهت حمایت و پشتیبانی انجام مطالعه حاضر تشکر میشود.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.