نوع مقاله : علوم پایه (بیوشیمی، آناتومی، جنین، بافت شناسی و فیزیولوژی)
نویسندگان
1 بخش تحقیق و تولید واکسنهای باکتریایی انسانی، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (تات)، کرج، ایران
2 آزمایشگاه مرجع بخش بیماری تب برفکی، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (تات)، کرج، ایران
3 بخش تحقیق و توسعه، کیت و آنتی بادی، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (تات)، کرج، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
BACKGROUND: Foot-and-mouth disease is a highly contagious and sometimes fatal viral disease affecting livestock. Like other viruses, this virus continuously evolves and mutates, posing a significant challenge to vaccination due to the vast diversity of serotypes. There is no cross-protection among the serotypes, and two strains within a specific serotype may have nucleotide sequences that differ by up to 30% for a particular gene. This indicates that foot-and-mouth disease vaccines must be highly specific to the strain involved. Given the importance of the foot-and-mouth disease vaccine and its role in health and food security, using new peptide candidates for immunization could be beneficial.
OBJECTIVES: The aim of this study was to investigate the immunogenic effects of specific peptides produced against the FMD virus.
METHODS: After conducting bioinformatics studies, two sequences of 14- and 20-amino acid peptides from the peptide sequences of the immunogenic regions of the VP1 protein of foot-and-mouth virus O2016 were designed and synthesized. The peptide formulation (conjugated to BSA) was then prepared with aluminum phosphate adjuvant, and injections were administered to groups of nine rabbits at two-week intervals for a total of five times. Subsequently, the amount of antibody production was investigated and analyzed using the indirect peptide ELISA test, comparing it to the negative control samples (non-vaccinated calves) against the peptides attached to the BSA base.
RESULTS: The results showed that both peptides were capable of stimulating the immune system in rabbits, and antibodies against these peptides, as well as against the complete foot-and-mouth disease virus, demonstrated cross-reactivity with each other. Additionally, the highest immunogenicity in the ELISA test was related to the 20 amino acid sequence at a concentration of 300 µg per well in the checkerboard ELISA and 400 µg per dose injected into the rabbits.
CONCLUSIONS: These two peptides, with further research, could serve as suitable candidates for evaluating the immune response against foot-and-mouth disease virus in serology tests, examining vaccinated and non-vaccinated animals, and conducting immunization studies.
کلیدواژهها [English]
بیماری تب برفکی (Foot-and-Mouth Disease, FMD)یک بیماری بسیار واگیر است که سبب زیانهای اقتصادی زیادی در دامها میشود. این بیماری ناشی از یک ویروس RNA بسیار متغیر از خانواده پیکورناویریده (Picornaviridae) و جنس آفتوویروس (Aphthovirus) میباشد. این ویروس دارای 7 سروتیپ به نامهای A،O،C،Asia1،SAT1،SAT2 و SAT3 است (1، 2). هر ویریون حاوی ژنوم RNA تکرشته با طول حدود 8500 جفتباز و یک ساختار کپسیدی 20 وجهی، دارای 60 کپی پروتئینهای ساختمانی VP4 -VP1 و همچنین 7 پروتئین غیرساختمانی است (3). عفونت زمانی اتفاق میافتد که ذرات ویروسی به داخل سلول میزبان راه پیدا میکند و ویروس سلول میزبان را مجبور به تولید هزاران کپی از خود میکنند که نهایتاً با انهدام سلول، ذرات ویروسی در خون رها میشوند. این ویروس ازنظر آنتیژنی دائماً درحال تغییر است و همین موضوع تأثیر واکسیناسیون را با اشکال روبهرو میکند (4، 5). مقاومت عامل بیماری در طبیعت همراه با سایر عوامل، ازجمله تغییرات آنتیژنتیکی ویروس و پیدایش زیرتیپهای جدید آن و مهمتر از همه توان ایجاد بیماری در گونههای مختلف نشخوارکنندگان اهلی و وحشی و وجود دامهای ناقل و حامل ویروس تب برفکی که اغلب متعاقب عفونت طبیعی پدیدار میشوند، در بقای عفونت و بیماری در یک جمعیت و منطقه تأثیر دارند و کنترل این بیماری را بسیار مشکل و همراه با هزینههای کلان میکند (6).
طیف وسیع میزبانی و تنوع سروتیپها و تحت تیپهای ناشی از تغییرات آنتیژنیکی باعث بروز اپیدمیهایی از این بیماری در جهان و ایران میشود و مبارزه و کنترل این بیماری را مشکل کرده است. آنتیبادیهای خنثیکننده، معیار ارزیابی مهم از جهت محافظت علیه بیماریFMD و سایر پیکورنا ویروسها میباشند. درک نوع میانکنش میان آنتیبادیها و ویروس FMD در تهیه آنتیژنهای اپیتوپی (پپتیدی) و تهیه آنتیبادی جهت مصارف تشخیصی، تفکیک تایپها و ساخت کیتهای تشخیصی و واکسن بسیار حائز اهمیت است.
در ایران سروتیپهای Asia1 -O-A عمدهترین ویروسهای مولد تب برفکی میباشند که در بین آنها سروتیپهای A و O حدود 50 سال در گردش بوده است (7).
آنتیژنهایی که در واکسنها در حال حاضر برای کنترل تب برفکی استفاده میشوند، ماحصل غیرفعالسازی ویروسها توسط مواد شیمیاییاند که امولسیونهایی همراه با ادجوانت میباشند و بهصورت تزریقی مورد استفاده قرار میگیرند. از این آنتیژنها جهت توسعه کیتهای الایزا SPC-ELISA (Solide phase competitive-ELISA) نیز استفاده میشود. با وجود استفاده گسترده از این روش، ایمنسازی با واکسنهای حاوی ویروس غیرفعالشده توسط مواد شیمیایی مضراتی دارد، ازجمله ناقص غیرفعال شدن ویروس، دشواری تشخیص حیوانات واکسینهشده از حیوانات آلوده و نیاز به واکسیناسیون مجدد با سویههای ویروسی که ازنظر آنتیژنی مشابه سویههای در چرخش میباشند. ضمن اینکه برای هر بار تهیه واکسن به پاساژ مجدد نیاز میباشد که همین امر خود به تضعیف و یا حتی تغییر در ویروس منجر خواهد شد. بنابراین واکسنهای زیرواحد (subunit)، واکسنهای نوترکیب، DNA واکسنها و واکسنهای پپتیدی بهطور وسیعی مورد مطالعه قرار گرفتهاند تا جایگزینهای امن و مؤثری برای واکسنهای متداول تب برفکی یافت شود (8).
در صورتی زیرواحدهای پروتئینی میتوانند بهعنوان واکسنهای موفق به کار برده شوند که بتوانیم فعالترین اپیتوپهای آنها را تعیین و پپتیدهای مشابه این اپیتوپها را سنتز کنیم و سپس بهعنوان واکسن به کار بریم (9، 10). بنابراین بهدست آوردن پروتئین موردنظر از ارگانیسم، شناخت قطعات پپتیدی مشتق از آن و درنهایت شناسایی فعالیت ایمنیزایی آنها لازم است (11).
مزایای اینگونه واکسنها شامل سهولت سنتز تحت شرایط کنترلشده و همچنین تولید کاملاً ایمن آنها میباشد. هرچند پپتیدهای سنتزی بهعنوان واکسن، بهدلیل اثرگذاری پایینی که ایجاد میکنند تاکنون نتوانستهاند فاز بالینی را طی کنند. استفاده از کونژوگهها و ادجوانتها و روشهای دارورسانی هدفمند نیاز است تا تحریک کافی و مناسب در سیستم ایمنی ایجاد شود و پاسخ ایمنی طولانیتری رخ دهد (12-15).
الایزا یکی از آزمایشهای سرولوژیکی سریع برای تشخیص آنتیبادیهای اختصاصی علیه پاتوژنها میباشد. پروتئین مورد استفاده جهت الایزا باید خواص آنتیژنی، حساسیت، خلوص و قابلیت دسترسی برای سیستم ایمنی را از خود نشان دهد (1، 2). بنابراین توسعه رویکردهای سرولوژیکی مبتنی بر پپتیدهایی با قابلیت ایمنیزایی و تولیدکننده آنتیبادیهای خنثیکننده، برای تشخیص قابل اعتماد و ردیابی آنتیبادیهای علیه سروتیپهای مختلف تب برفکی ارزشمند میباشد. از دید دیگر در ارزیابی اثربخشی واکسن تب برفکی و نظارت بر سطح ایمنی گله پس از واکسیناسیون تب برفکی بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر بهدلیل نوع انتخاب این پپتید نتایج آن باید بتواند با تست خنثیسازی سرم (Serum neutralization test) برابری کند.
برای بهبود عملکرد الایزا بهعنوان رایجترین روش در تشخیص FMD، تمهیدات زیادی انجام شده است که عمدتاً بر توسعه آنتیژنهای پوششی جدید نظیر پپتیدها در کیتهای تشخیص سرمی و آنتیبادیهای منوکلونال جدید (mAbs) یا چندوجهی (Polyspecific) بهعنوان آنتیبادیهای به دام انداختهشده در هر دوی کیتهای جستجوی آنتی بادی و آنتی ژن تمرکز دارند (16).
در این مطالعه 2 توالی 14 و 20 آمینواسیدی از توالیهای پپتیدی نواحی ایمونوژنیک پروتئین VP1ویروس تب برفکی با روشهای بیوانفورماتیکی انتخاب و سنتز شدند. برخی شاخصها در انتخاب این دو توالی مدنظر بوده است. در این خصوص میتوان به مواردی از قبیل قدرت آنتیژنی، حراست و تکرارپذیری آنها در سویههای مختلف ویروس تب برفکی و وجود اپیتوپهای B cell (بهدلیل اهمیت این رده سلولی در القای پاسخ ایمنی همورال و داشتن نقش کلیدی در مهار تکثیر ویروس تب برفکی در بدن دام) اشاره کرد.
پس از تخلیص و شناسایی توالیها، هر پپتید بهصورت جداگانه با ادجوانت فرمولهشده و همراه با کنترل (PBS) به حیوان مدل تزریق شد. علاوهبر کنترل علائم بالینی، خونگیری انجام شد و با استفاده از تست الایزای پپتیدی توسعه دادهشده میزان تولید آنتیبادی نسبت به نمونه کنترل منفی بررسی شد (تصویر 1).
مواد شیمیایی و بیولوژیک: تمام آمینواسیدهای محافظتشده، رزین 2-کلروتریتیل کلراید و معرف کوپلکننده 2-(H1-بنزوتری آزول-1-ایل)-3،3،1،1-تترامتیل آمینیوم تترا فلوئورو بورات (TBTU) از کمپانی چینی GL Biochem، سرم گاوی رفرنس (BRS) از مؤسسه انگلیسی پیربرایت، پروتئین آلبومین سرم گاوی، تویین-20 (P1379)، کراس لینکر گلوتر آلدئید، سوبسترای تترا متیل بنزیدین TMB و آنتیبادی بزی ضدخرگوشی کونژوگه با HRP از کمپانی سیگما-آلدریچ و سایر حلالها و ترکیبات شیمیایی از کمپانی مرک آلمان خریداری شدند. همچنین ادجوانتهای آلومینیوم هیدروکساید و آلومینیوم فسفات بهصورت نوزاد تهیه شد.
حیوانات تحت آزمایش: حیوان مدل مورداستفاده خرگوش نر سفید نژاد نیوزیلندی بود که از بخش حیوانات آزمایشگاهی مؤسسه واکسن و سرمسازی رازی تهیه شد. براساس وزن و سن (سن 6 هفتگی)، خرگوشها تهیه و سپس به 3 گروه تقسیم شدند:
گروه 1: 3 خرگوش دریافتکننده پپتید 20 آمینواسیدی فرمولهشده به میزان 400 میکروگرم در هر دُز با ادجوانت آلومینیوم هیدروکساید. نیمی از فرموله بهصورت زیرجلدی و نیم دیگر بهصورت عضلانی تزریق شد. دُز یادآور 200 میکروگرم در نظر گرفته شد.
گروه 2: 3 خرگوش دریافتکننده پپتید 14 آمینواسیدی فرمولهشده به میزان 400 میکروگرم در هر دُز با ادجوانت دوگانه (آلومینیوم هیدروکساید/آلومینیوم فسفات). نیمی از فرموله بهصورت زیرجلدی و نیم دیگر بهصورت عضلانی تزریق شد. دُزهای یادآور 200 میکروگرم در نظر گرفته شد.
گروه 3: 3 خرگوش به عنوان کنترل منفی آزمایش که مشابه با نمونههای مربوط به سرم خرگوش در روز صفر است.
خرگوشها در روز صفر مورد تزریق اولیه و سپس در روز 14 و 28 مورد تزریق یادآور قرار گرفتند (یادآور نیمی از دُز شروع بود) و سپس خونگیری به فاصله 7 روز پس از آخرین تزریق انجام شد. نمونههای خون با 3500 دور در دقیقه، برای مدت 15 دقیقه سانتریفیوژ و سرمها جدا شدند و در میکروتیوب در دمای 20- درجه سانتیگراد نگهداری شدند.
دستگاههای مورداستفاده: محصولات بهدستآمده پپتیدی به کمک دستگاه کروماتوگرافی مایع تهیهای شرکت Knauer آلمان با پمپ دوگانه، آشکارساز UV2500 تکرنگ و ستون C18 (120×20 میلیمتر، 100 آنگستروم، 10 میکرومتر) خالص شدند. جهت اطمینان از خالص شدن ترکیب از دستگاه کروماتوگرافی تجزیهای شرکت Agilent با پمپ چهارگانه، دتکتور طول موج چندگانه و ستون C18 (150×6/4 میلیمتر، 100 آنگستروم، 5 میکرومتر) استفاده شد. برای خشک کردن نمونه پپتیدی خالص از فریزدرایر آلمانی Christ، مدل Alpha 1-2 LD plus استفاده شد.
برای شناسایی محصول خالصشده از Ms-LC، دستگاه Agilent Triple Quadrupole LC/MS 6410 و طیفسنج جرمی با مشخصات یونیزاسیونکننده الکترواسپری با منبع ولتاژ 5/3 کیلوولت فشار گاز نبولایزر 50 پوند بر اینچ مربع استفاده شد.
در طی مراحل الایزا از میکروپلیت 96 خانه پلاستیکی Maxiport برند Nunc، برای جداسازی پلاسما از سانتریفیوژ آلمانی Hettich مدل Rotofix 32A، برای کنترل دما از انکوباتور آلمانی Memmert مدل Inc246، برای شستوشوی میکروپلیت از الایزا واشر ایرانی Hydroflow مدل 2CH-8M و برای خوانش جذب از دستگاه الایزا ریدر آمریکایی Chromate مدل 4306 استفاده شد.
بیانیه اخلاقی: بخش کار با حیوانات مطالعه حاضرتحت نظارت کمیته اخلاق کار با حیوانات آزمایشگاهی مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی (با کد اخلاق RVSRI. REC. 98.019) و در شرایط نگهداری و تغذیه استاندارد حیوانات توسط افراد خبره و متخصص انجام شد.
انتخاب توالیهای پپتیدی: بررسی مطالعات گذشتهنگر نشان داد در ناحیه لوپ G-H، 2 جایگاه شاخص آنتیژنیکی یا ایمونودومیننت وجود دارد. جایگاه اول که اهمیت بیشتری دارد، توالی اسیدآمینههای 141-160 و جایگاه دوم توالی 198-211 میباشد (17، 18). در مطالعه حاضر این دو ناحیه بهترتیب پپتید A و B نامیده شد و به روش بیوانفورماتیک مورد بررسی قرار گرفتند.
برای این منظور ابتدا توالی نوکلئوتیدی VP1در ویروس تب برفکی سویه O2016 بررسی شد. روش کار بهطور خلاصه از این قرار بود: ابتدا استخراج RNA ژنومیک از 200 میکرولیتر سوسپانسیون ویروسی O2016 توسط کیت سیلیکا فیلتر (High Pure Viral RNA Extraction Kit, Roche) انجام شد. سپس ژن 1D توسط کیت One-Step RT-PCR (Titanium® tube, Roche) و پرایمر اختصاصی تایپ O به طول bp800 تکثیر شد. سپس محصول PCR جهت تعیین توالی به روش خوانش دوطرفه (Eurofins MWG Operon LLC) ارسال شد. ویروس O2010 که تا سال 1395 در واکسن مورد استفاده قرار میگرفت نیز با همین روش تعیین توالی شده است. پس از بررسی توالی نوکلئوتیدی و کسب اطمینان از کیفیت توالی، ژن مزبور توسط نرمافزار Bioedit نسخه 7.2.5 به اسیدآمینه ترجمه شد. توالی اسیدآمینه VP1 در سایت NCBI توسط سرویس BLAST (Protein Biological Local Alignment Tool) بررسی شد. 24 عدد از ویروسهای همولوگ(E=0) با ویروس مزبور از Genebank انتخاب و با یکدیگر مقایسه شدند. جایگاههای آنتیژنیک پروتئین VP1 در 24 ویروس انتخاب و ویروسهای O2016 و O2010 با یکدیگر مقایسه شدند و توالی پپتیدهای بررسیشده جهت تهیه واکسن پپتیدی استفاده شدند (19).
در مطالعه حاضر 2 توالی، 14 و 20 آمینواسیدی بهترتیب با سکانسهای EARHKQKIVAPVKQ و ATNVRGDLQVLAQKAARTLP انتخاب شدند. این توالیها جهت سنتز آزمایشگاهی استفاده گردیدند.
سنتز پپتید: توالیهای پپتیدی طبق استراتژی فاز جامد (Solid phase peptide synthesis (SPPS)) و مطابق پروتکل Fmoc بر بستر رزین 2-کلروتریتیل کلراید سنتز شدند. در هر مرحله کوپل شدن آمینواسیدها با معرف کایزر چک شد. پس از انجام سنتز با حفظ محافظتهای زنجیر جانبی و انتهای آمینی، توالی با استفاده از محلول 1 درصد تری فلوئورواستیک اسید از رزین جدا شد.
محافظتهای زنجیر جانبی آمینواسیدهای توالیهای سنتزشده با استفاده از واکنشگر K (5/82 درصد تری فلوئورو استیک اسید: 5/4 درصد تیوآنیسول: 5/4 درصد آب: 5/4 درصد فنول: 5/2 درصد اتیلن دی تیول: 5/1 درصد تری اتیل سیلان) جدا شدند. سپس حلال تحت خلأ تقطیر شد و حجم محلول به 2 میلیلیتر کاهش یافت. به محتویات باقیمانده بهآرامی دی اتیل اتر اضافه شد. رسوب تشکیلشده پس از فیلتر شدن در آون خشک شد.
خالصسازی پپتیدها: محصول بهدستآمده به کمک کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا تهیهای (Semi-Prep HPLC)، با برنامه گرادیان فاز متحرک (محلول فاز A، آب همراه با یکدهم درصد تری فلوئورو استیک اسید و فاز B حاوی مخلوط 70 به 30 از استونیتریل و آب همراه با یکدهم درصد تری فلوئورو استیک اسید) از 95 تا صفر درصد A با سرعت شارش 10 میلیلیتر در دقیقه در طول موج 218 نانومتر خالص شد. سپس خلوص برشهای جمعآوریشده با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالای تجزیهای مطابق برنامه گرادیان فاز متحرک (فاز A، آب همراه با یکدهم درصد تری فلوئورو استیک اسید و فاز B حاوی مخلوط 70 به 30 از استونیتریل و آب همراه با یکدهم درصد تری فلوئورو استیک اسید)، با سرعت شارش 1 میلیلیتر در دقیقه در طول موج 218 نانومتر بررسی شد (جدول 1) و به دنبال آن با خارج کردن حلال آلی (استونیتریل)، محلول آبی باقیمانده با استفاده از دستگاه فریزدرایر (در دمای 55- درجه سانتیگراد با حداکثر قدرت پمپ برای ایجاد خلأ) خشک و پپتید خالص جمعآوری شد.
شناسایی پپتیدهای سنتزشده: جهت شناسایی و تأیید ساختار ترکیبات سنتزشده پپتیدی نمیتوان از روشهای معمول طیفسنجی نظیر رزونانس مغناطیسی هستهای پروتون و کربن بهره گرفت، چراکه بهدلیل کثرت تعداد کربن و پروتون در این ترکیبات، طیفهای پیچیدهای حاصل میشود که بهسختی میتوان آنها را تفسیر کرد. مگر آنکه طیفهای دوبعدی ترکیبات تهیه شوند و برایناساس بتوان درمورد ساختار آنها اظهارنظر کرد. بنابراین بهترین روش برای این منظور استفاده از طیفسنجی جرمی است.
ارزیابی ایمنیزایی (فرمولاسیون و تزریقات نمونههای پپتیدی): برای انجام تست میزان پاسخ ایمنی به پپتید، به ایمنسازی حیوان مدل و تهیه آنتیبادی هایپر ایمیون نیاز است. ایمنسازی خرگوشها با استفاده از پپتیدها انجام شد. برای تهیه سرمهای کنترل مثبت نیز از سرمهای BRS (Bovine Reference Serum) سروتیپ O که سرمهای منووالان استاندارد علیه یک سروتیپ O تب برفکی با تست خنثیسازی (SN) 2 ≤ بودند، استفاده شد. ویروسها تغلیظ و پپتیدها در بافر نمکی فسفات 011/0 مولار با 4/7 pH= حل شدند.
به سبب نقطه ایزوالکتریک (Isoelectric point، pI) (بالای 10)، خصوصیات فیزیکوشیمیایی و ترکیب بهخصوص پپتیدهای استفادهشده، ابتدا این پپتیدها به پروتئین حامل BSA بهواسطه گلوترآلدئید کراس لینک شدند، سپس فرمولاسیون آنها با ادجوانت آبی آلومینیوم هیدروکساید به نسبت 1:3 (ژل آلومینیوم هیدروکساید به کمپلکس پپتید+BSA) انجام و بهمدت 2 ساعت با سرعت 200 دور در دقیقه مخلوط شد.
آزمایش الایزا برای تعیین پاسخ آنتیبادی: ازآنجاکه pH ایزوالکتریک پپتیدها از بافر کوتینگ کربنات ـ بیکربنات بیشتر بود، ابتدا پروتئین حامل BSA به کف میکروپلیت چسبانده و سپس با استفاده از لینکر، سر آمینیپپتیدها به پروتئین BSA فراکشن V (با نسبت 20:1 از پروتئین به پپتید) متصل شدند. ازاینرو BSA در بافر کربنات بیکربنات (05/0 مولار) به مقدار 15 میکروگرم در هر میلیلیتر حل شد و کوتینگ با آن انجام گرفت. سپس پلیت با فویل آلومینیومی پوشانده و در ظرف پلاستیکی قرار داده شد. در گام بعدی پس از 1 شب انکوباسیون در 4 درجه سانتیگراد، مایع رویی (حاوی مقدار کمی پروتئینهای BSA متصلنشده) دور ریخته شد و سپس2 بار با PBS شستوشو صورت گرفت. در ادامه با بهکارگیری سیستم متصلکنندههای متقاطع (گلوترآلدئید) به میزان 2/0 درصد (حجمی / حجمی)، آمینواسیدهای لایزین سطحی BSA جهت واکنشگری با گروههای آمینیپپتید فعال شدند. برایناساس مقدار از پیش تعیینشده 300 نانوگرم از هر پپتید در هر چاهک براساس نتایج غلظت مناسب آنتیژن (پپتید) به آنتیبادی با چکر بورد (Chequerboard test)، میزان 100 میکرولیتر از بافر حاوی پپتید به هر چاهک میکروپلیت 96 خانهای افزوده شد و بدین صورت کوتینگ دومرحلهای (یک مرحله کوتینگ BSA و مرحله دوم کوتینگ پپتید به BSA فعالشده با گلوترآلدئید) انجام گرفت. پس از 90 دقیقه انکوباسیون در انکوباتور 37 درجه سانتیگراد، محتویات دور ریخته شد و چاهکها 3 بار با بافر نمکی فسفات 011/0 مولار شسته شدند. چاهکها با 200 میکرولیتر بافر بلاکینگ (05/0 درصد حجمی/حجمی) PBS-Tween 20 حاوی 1 درصد کازئین مسدودسازی (Blocking) شدند. سپس 3 بار شستوشوی مجدد با بافر PBS-T صورت گرفت. در ادامه با سرم خرگوشی (رقیقشده 1:40) در 37 درجه سانتیگراد بهمدت 1 ساعت انکوبه شدند. سپس 3 بار با PBS-T شستوشو صورت گرفت و انکوباسیون با آنتیبادی بزی ضدخرگوشی کونژوگه با HRP انکوباسیون در دمای 37 درجه سانتیگراد بهمدت 40 دقیقه صورت گرفت. سپس 3 بار با PBS-Tween 20 شستوشو صورت گرفت و پس از آن 100 میکرولیتر از TMB افزوده و انکوباسیون بهمدت 20 دقیقه در فضای تاریک انجام شد. در پایان با افزودن 50 میکرولیتر اسید سولفوریک 1 مولار متوقف و جذب نوری (OD) در طول موج 450 نانومتر، با استفاده از الایزا ریدر خوانش شد. برای تأیید تکرارپذیری نتایج برای هر پپتید، تعداد تکرار متعدد در هر چاهک در نظر گرفته شد.
نتایج بخش طراحی بیوانفورماتیکی پپتید و آنالیزها: پپتید 20 آمینواسیدی انتخابی با وزن مولکولی 46/2221 بود. pI آن 84/10 و میزان پایداری آن در آزمایشگاه 90/19=Instability index و نیمه عمر آن نیز مطلوب است. باتوجهبه خصوصیات فیزیکوشیمیایی، pI این پپتید نسبتاً بالا میباشد که با استفاده از پروتئین حامل در تستها اصلاح میشود. همچنین مقادیر آن در اسپکتروفتومتری به سبب عدم وجود برخی از آمینواسیدها در خوانش نوری، قابلبررسی نمیباشد. نیمه عمر آن در حالت محلول و بدون نگهدارنده براساس محاسبات بیوانفورماتیکی (سرور Protparam)، در دمای آزمایشگاه حدود 6 ساعت است (مطابق با تست زمان واقعی (Real time) کنترل کیفی در ارزیابی پایداری فراوردههای بیولوژیک) و امکان شروع تجزیه آن بعد از این زمان وجود دارد، بنابراین میبایست بهصورت پودر بهطور مستمر در 20- درجه سانتیگراد نگهداری شود.
شاخص Gravy پپتید 20 آمینواسیدی نشان میدهد حل شدن این پپتید در آبمقطر یا PBS ایزوتونیک (pH فیزیولوژیک) کمی با تأخیر و اندکی کمتر از حالت معمول است، اما این امر برای پپتید 14 آمینواسید پایینتر از 1- بوده است. بنابراین حلالیت آن مناسبتر است. این پپتید بعداً نیز در حل شدن به PBS کدورت ضعیفی میداد. عموماً gravy بالای 5/0- میبایست باشد و کمتر از آن حلالیت پپتید پایین است (Gravy هرچه منفیتر باشد، حلالیت بیشتر است). ازنظر موقعیت ژنومی، در مقایسه با سوش رفرانس این پپتید در موقعیت آمینواسیدی 865 تا 884، ژنوم ویروس تب برفکی تایپ O و در توالی پروتئینی مابین اسیدآمینه 161-141: VP1 واقع شده است.
در پپتید 14 آمینواسیدی باتوجهبه خصوصیات فیزیکوشیمیایی، pI نسبتاً بالا میباشد. همچنین بهدلیل نوع توالی آمینواسید آن در اسپکترفتومتری قابلبررسی ازنظر مقدار نیست. نیمه عمر آن در حالت محلول و بدون نگهدارنده در دمای آزمایشگاه براساس محاسبات بیوانفورماتیکی حدود 2 ساعت میباشد. پپتید ناپایدار است و امکان تجزیه آن بعد از گذشت این زمان وجود دارد، بنابراین میبایست بهصورت پودر باشد و بهطور مستمر در 20- درجه سانتیگراد نگهداری شود. همچنین مدت این نگهداشت کمتر از 1 سال است (مطابق با تست زمان واقعی کنترل کیفی در ارزیابی پایداری فراوردههای بیولوژیک و معادله آرنیوس در کنترل کیفی). شاخص gravy پپتید 14 آمینواسیدی نشان میدهد این پپتید بهراحتی در آبمقطر ایزوتونیک (pH فیزیولوژیک) حل میشود و حلالیت آن از پپتید 20 آمینواسیدی بهتر است.
جهت ارزیابی قدرت آنتیژنی و وجود اپیتوپهای B cell از نرمافزار تحت شبکه با آدرس دسترسی http://tools.iedb.org/main/bcell استفاده شد (20).
نتایج و آنالیزهای بخش سنتز پپتید (خالصسازی پپتیدها): پس از انجام کروماتوگرافی مایع با کارایی بالای تهیه و خشک شدن با استفاده از فریز درایر، خلوص نمونههای پپتیدی 14 و 20 آمینواسیدی بهترتیب 96 و 98 درصد بودند.
شناسایی توالیهای سنتزشده: در طیف جرمی توالی 14 آمینواسیدی، پیکهای شاخص [M+2H]2+/2، [M+3H]3+/3 و [M+4H]4+/4 بهترتیب در جرمهای 8/817، 2/545 و 9/408 تأییدکننده سنتز نمونه بودند. برای ترکیب با توالی 20 آمینواسیدی نیز پیکهای 1063 و 708 بهترتیب نشاندهنده جرمهای [M+2H]2+/2، [M+3H]3+/3 بودند.
ارزیابی قدرت آنتیژنی و وجود اپیتوپهای B cell: ارزیابی شاخصهای آنتیژنی و وجود اپیتوپهای B cell حاکی از آن بود که علیرغم کوتاه بودن 2 پپتید سنتزشده، میتوانند در القای ایمنی موفق عمل کنند. نکته دیگر اینکه اپیتوپهای B cell در داخل و یا منطبق بر بخش آنتیژنی هر دو توالی بودند. در جدول 2 به نتایج آنالیز این دو شاخص اشاره شده است. میزان آبدوستی پپتیدهای سنتزشده با نرمافزار Bioedit نسخه 7.0.9.0 بررسی شد که نتایج در تصویر 2 آورده شده است. نواحیای که بیشترین میزان آبدوستی را نشان میدهند، با نواحی آنتیژنیک و اپیتوپهای B cell منطبق بودند.
نتایج ایمنسازی و بررسی پاسخ ایمنی به پپتیدها با روش الایزای غیرمستقیم: پس از انجام تزریق سوم و تکمیل شدن ایمنسازی، خونگیری انجام و سرم جدا شد. سپس نمونهها با اضافه کردن 20 درصد گلیسرول در دمای 70- درجه سانتیگراد تا زمان استفاده ذخیرهسازی شدند. چکر بورد جهت بررسی میزان غلظت مناسب آنتیژن پپتیدی به آنتیبادی و سپس کونژوگه نسبت به این دو انجام شد. نتایج نشاندهنده ارزش ایمنسازی با مقدار 400 میکروگرم پپتید متصل به پروتئین حامل (BSA) در دُز آغازین و 200 میکروگرم در دُزهای یادآور بود. در چکر بورد، غلظت مناسب پپتیدی جهت کوتینگ 300 نانوگرم در هر چاهک برای هر پپتید و غلظت مناسب سرم 1:40 به دست آمد. همچنین کونژوگه نیز با رقت 1:10000 بهعنوان بهینهترین غلظت انتخاب شد.
نقطه جداکننده (Cutt-off) برای تمایز بین سیگنالهای مثبت و منفی 4/0 واحد OD تعیین شد که با استفاده از مقدار متوسط 3 آزمایش مستقل و میانگین 3 نمونه سرم مرجع منفی استاندارد خرگوش، به علاوه 15/0 به دست آمد.
در ادامه بر روی نمونههای سرمهای بهدستآمده از اولین روز تزریق (روز صفر) و 7 روز بعد از تزریق سوم خرگوش تست الایزا گذاشته شد. نتایج بیانگر موفقیت ایمنسازی و نتایج بهتر ایمنیزایی در حیوان مدل، توسط پپتید 20 آمینواسیدی در مقایسه با پپتید 14 آمینواسیدی بود. در جدول 3، ستون 1 تا 5 نتایج پلیت الایزای پوشش دادهشده با پپتید 20 آمینواسیدی و ستون 7 تا 11 نتایج پپتید 14 آمینواسیدی نشان داده شده است. از سرم خرگوشهای هایپر ایمیون پس از 5 بار تزریق جهت الایزا استفاده شده است. ستون 6 (پپتید 20 آمینواسیدی) و 12 (پپتید 14 آمینواسیدی) سرمهای خرگوش در روز صفر بوده که بهعنوان کنترل منفی در نظر گرفته شدند. هرچه طول توالی پپتید بیشتر باشد در موفقیت پاسخ ایمنی تأثیرگذارتر است و از سوی دیگر اگر این پپتید علاوهبر ایمنیزایی خواص خنثیکنندگی هم داشته باشد، میتواند در محافظت و خنثیسازی علیه ویروس نقش پررنگتری ایفا کند و همچنین نتایج بالاتری در تست خنثیسازی ویروس نشان دهد.
میانگین کلی OD برای پپتید 20 آمینواسیدی و 14 آمینواسیدی در چاهکهای پلیت بهترتیب 116/1 و 970/0 بوده است. همچنین پپتید 14 آمینواسیدی تفاوت بیشتری در CV در یک سنجش را (The coefficient of variation (CV) Intra-assay) در بین چاهکها نسبت به پپتید 20 آمینواسیدی نشان میدهد. از سوی دیگر، اگر در اتصال پپتیدها به ته چاهک میکروپلیت پلی استیرن از پروتئین BSA بهعنوان پروتئین پایهای نگهدارنده به پلیت استفاده نشود، سیگنالهای بهدستآمده به سبب pH ایزوالکتریک بالای پپتیدها، طول کوتاه توالی آنها، پایداری کم و امکان دفن شدن حین بلاکینگ، پایینتر از ODهای 6/0 خواهد بود.
ابتدا آزمون آماری کولموگروف اسمیرنف (Kolmogorov-Smirnov) برای تست نرمالیتی دادهها انجام شد و ازآنجاکه توزیع دادهها نرمال نبود، از آزمون آماری ناپارامتریک من ویتنی یو (Mann-Whitney U) برای مقایسه مقادیر قبل و بعد و نیز 2 گروه پپتید 20 و پپتید 14 اسیدآمینهای استفاده شد (40 نمونه در گروه پپتید 20 آمینواسیدی، 40 نمونه در گروه پپتید 14 آمینواسیدی بعد از تزریق و 8 نمونه در گروه پپتید 20 آمینواسیدی قبل از تزریق و 8 نمونه نیز در گروه پپتید 14 آمینواسیدی قبل از تزریق تحلیل شدند).
براساس نتیجه آزمون آماری، مقادیر قبل و بعد در هر دو پپتید 20 و 14 اسیدآمینهای با هم تفاوت آماری معنیدار دارند و نیز مقادیر OD بعد از تزریق، در پپتید 20 اسیدآمینهای بهطور معنیدار بیشتر است. درمورد مقادیر قبل از تزریق، OD تفاوت آماری معنیدار ندارد (جدول 4 و تصویر 3).
یک بخش مجزا از پروتئین آنتیژن میتواند بهعنوان یک واکسن زیرواحد مؤثر عمل کند. این بخش کوچک آنتیژن پپتید است که از زنجیرهای کوچک از آمینواسیدها تشکیل شده است و یک اپیتوپ واحد را تشکیل میدهد. پپتیدهای کوچکی که شامل اپیتوپها میباشند، ایمونوژن بوده و میتوانند بهعنوان واکسن پپتیدی استفاده شوند. بهعنوان مثال پروتئین- FMDV (VP1)، یک پپتید ایمونوژنیک است که بهطور شیمیایی سنتز شده و برای ایجاد پاسخ ایمنی مورد آزمایش قرار گرفته است. بااینحال، پپتیدهای خیلی کوچک شامل 15 تا 20 آمینواسید، به اندازه کافی ایمونوژنیک نمیباشند و نسبت به پپتیدهای بزرگتر ایمنیزایی کمتری دارند (15).
واکسن پپتیدی یک واکسن زیرواحدی است که براساس هر پپتیدی که برای ایمنسازی ارگانیسم در برابر عامل بیماریزا عمل میکند، طراحی میشود. واکسنهای پپتیدی اغلب سنتزی میباشند و پروتئینهای طبیعی موجود در عوامل بیماریزا را تقلید میکنند (21). این واکسنها در برانگیختن پاسخ ایمنی بسیار مؤثر و گزینشی عمل میکنند. علاوهبر عوامل بیماریزا واکسنهای پپتیدی میتوانند بهعنوان واکسنهای درمانی سرطانی استفاده شوند (22).
در حال حاضر، الایزا یکی از رایجترین رویکردها در تشخیص FMDV علاوه بر روشهای جداسازی ویروس، VNT و تکنیکهای مبتنی بر PCR است. طبق گزارشی از آزمایشگاه مرجع منطقهای برای FMD در آسیای جنوب شرقی، بیش از 13000 الایزا در مقایسه با 304 VNT و 790 سنجش مبتنی بر PCR برای تشخیص FMD در سال 2017 انجام شده است (1، 2، 16).
الایزای رقابتی فاز جامد SPC-ELISA نیز برای تشخیص FMDV توسعه داده شده است. این روش براساس رقابت بین آنتیبادیهای موجود در سرمهای آزمایششده و آنتیبادیهای ضد FMDV خوکچه هندی اختصاصی سروتیپ است (1، 2). Wong و همکاران در سال 2020 با توجه به ارازیابی دادههای آزمایشگاهی بیان کردند که هر دو LPB-ELISA و SPC-ELISA دارای حساسیت و محدودیت تشخیص مشابهی میباشند، اما باوجوداین ویژگی SPC-ELISA بالاتر گزارش شده و یک روش تشخیصی براساس آنتیبادی اختصاصی FMDV بهبودیافته را برای غربالگری انبوه (Mass screening) ارائه میدهد. همچنین Hatem و همکاران در سال 2022 و سایر محققین نشان دادند SPC-ELISA نسبت به VNT برای تشخیص زودهنگام عفونت FMDV در گاو و گوسفند حساستر است (1، 2، 16).
علاوهبراین، حساسیت SPC-ELISA کمتر تحتتأثیر سویههای FMDV مورداستفاده در سنجش قرار میگیرد، درحالیکه حساسیت VNT میتواند بهطور قابلتوجهی در صورت استفاده از ویروس هترولوگ کاهش یابد.
الایزای رقابتی فاز جامد که کیتهای رایج در ایران و جهان میباشند، میتوانند آنتیبادیها علیه 6 سروتیپ غیر (A, C, SAT 1, SAT 2, SAT 3, and Asia 1) FMDV O با ویژگی بین 4/99 تا 9/99 درصد و حساسیت قابلمقایسه با LPB-ELISA و VNT را تشخیص دهند (16). اخیراً طی مطالعهای حساسیت کیت SPC-ELISA برای تشخیص اختصاصی سروتیپ O FMDV کمتر بود و نتایج مثبت کاذب بیشتری در مقایسه با LPB-ELISA و VNT ایجاد کرد (1، 2).
در این پروژه مطالعاتی، توالیهای طراحیشده پس از بررسی روشهای سنتز بر روی رزین 2-کلروتریتیل کلراید طبق پروتکل فاز جامد سنتز شدند. پس از محافظتزدایی زنجیره جانبی توالیها، خالصسازی توسط کروماتوگرافی انجام و سپس با استفاده از طیف جرمی، ساختار توالیهای سنتزشده بررسی شد. در قدم نهایی برای بررسی توالیهای طراحیشده، نمونهها پس از فرموله شدن با ادجوانت مناسب، در حیوان مدل تزریق شدند. پس از 3 دوره تزریق با فاصله زمانی 2 هفته در هر تزریق، خونگیری انجام و سرمها جداسازی شدند. با سرمهای بهدستآمده تست ایمنیزایی انجام شد.
نتیجهگیری نهایی: نتایج تست الایزا نشان میدهد این دو پپتید در صورت مطالعات بیشتر میتوانند کاندیدهای مناسبی جهت ارزیابی پاسخ ایمنی علیه ویروس تب برفکی در تستهای سرولوژیک و در حیوانات واکسینه و غیرواکسینه یا آلوده به ویروس وحشی باشند. در این میان پپتید 20 آمینواسید نتایج ایمنیزایی بهتری را نسبت به پپتید 14 آمینواسیدی در خرگوش نشان داد.
به نظر میرسد سنتز پپتیدهای انتخابی برداشتشده از ناحیه V1 ژنوم ویروس که مسئول سنتز کل کپسید میباشد، قدرت ایمنیزایی مؤثر در حیوان آزمایشگاهی داشته و همچنین این ایمنی واکنش متقاطع با ویروس کامل دارد. این پپتید در ادامه قادر به استفاده جهت توسعه کیتهای الایزا پپتیدی میباشد. مطالعات صورتگرفته حاکی از آن است که کوتاه بودن پپتیدهای سنتزی ممکن است شکل فضایی منطبق با نواحی متناظر با ویروس کامل را ایجاد نکند و از سوی دیگر سبب سرعت تخریب سریعتر آن شود. احتمالاً این موضوع اثر نامطلوبی بر قدرت ایمنیزای پپتیدها در حیوان خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد میشود از پپتیدهای بالای 20 آمینواسید با ارزیابی میزان پاسخ ایمنی، حفظ کانفورمیشن فضایی و مهندسی ساخت با بهینهسازی خواص فیزیکوشیمیایی برای فرمولاسیون مؤثرتر و همچنین استفاده در ساخت کیت و امکان کونژوگاسیون بعدی استفاده شود. همه این دادهها نشان میدهد پپتیدها قادر به تحریک سیستم ایمنی در خرگوش بوده و کیتهای الایزای پپتیدی تهیهشده حاصل از آنها که در مطالعه حاضر تولید شده است، میتوانند بهعنوان یک ابزار نظارت سرولوژیکی سریع و قابلاعتماد برای نظارت بر عفونت یا سطح ایمنسازی پس از واکسیناسیون باشد.
نویسندگان از معاونت پژوهشی مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی جهت حمایت مالی از مطالعه حاضر تشکر و قدردانی میکنند.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.