Document Type : Basic Sciences
Authors
1 Department of Anatomical Sciences, College of Veterinary Medicine, Shahrekord Branch, Islamic Azad University, Shahrekord, Shahrekord, Iran
2 Department of Clinical Sciences, College of Veterinary Medicine, Shahrekord Branch, Islamic Azad University, Shahrekord, Shahrekord, Iran
Abstract
Keywords
بزهای اهلی (Caprahircus) زیرگونهای از بزهای وحشی (Capra aegagrus) هستند که از نظر علم جانورشناسی حیوانات مهرهداری بوده که در زیر خانوادهی بزسانان (Caprinae) و خانوادهی گاوسانان (Bovidae) از زیرراستهی نشخوارکنندگان (Ruminantia)، و راستهی زوجسمیان (Artiodactyla) از ردهی پستانداران (Mammalia) قرار دارند (26). بز یکی از کهنترین حیوانات اهلی بوده که از شیر، گوشت، مو و پوست آن در نقاط مختلف جهان استفاده میشود (8). در حال حاضر، بیش از 300 نژاد بز در جهان وجود دارد (15). قدیمیترین آثار نگهداری بزها در ایران، مربوط به 10 هزار سال پیش و در گنج دره واقع در غرب کشور ذکر شده است (13،14).
جیب بین انگشتی که به آن سینوس بین انگشتی (2،19،20،23)، غدهی بین انگشتی (9،16،20) و یا اندام بزرگ شونده نیز گفته میشود (25)، یک فرورفتگی لولهای شکل از پوست بهداخل فضای بین انگشتی است که در شکاف بین دو سم قرار گرفته است (12،20،23).
وجود غدد سباسه (1،2،3،4،5،9،20) و نیز غدد عرق بزرگ آپوکراینی در جیب بین انگشتی (1،3،17،20،22)، باعث ترشح مواد بودار (2) و فرمونها شده (22) که نقش زیستی مهمی در حیوانات همنوع بهویژه تعیین قلمرو (10)، بروز رفتارهای اجتماعی (2،11،22) و نیز رفتارهای جنسی دارد (9،19). جیب بین انگشتی همچنین ترکیبات ضد میکروبی و مواد کشندهی باکتریها و قارچها را نیز تولید میکند (1).
افزایش ترشحات غدد جیب بین انگشتی (بهویژه غدد سباسه) در اماکنی که شرایط بهداشتی ضعیفی دارند، منجر به انسداد دهانهی جیب و عدم ورود هوا بهداخل آن شده بنابراین شرایط مناسب جهت رشد و تکثیر میکروارگانیسمهای بیماریزای بیهوازی را فراهم میآورد. این امر باعث ایجاد زخم، التهاب و عفونت در سم حیوان و افزایش لنگشهای مسری در گله میگردد (4).
گرچه در بسیاری از مطالعات صورت گرفته، وجود جیب بین انگشتی مشخص و تیپیک صرفا در گوسفند گزارش شده است (1،2،4،5،9،20) ولی مطالعات محققین دیگر حاکی از وجود جیب در گوزنها، قوچ کوهی، آنتلوپ و serow میباشد (3،16،24). از طرفی در گوسفند جیب بین انگشتی هم در اندامهای حرکتی قدامی و هم در اندامهای حرکتی خلفی و در هر دو جنس نر و ماده وجود دارد (4،5،10،20، 1،2) در حالیکه در گوزن، جیب بین انگشتی فقط در اندامهای حرکتی قدامی گزارش شده است (16).
شکل و ساختار جیب بین انگشتی حتی در نژادهای مختلف گوسفند نیز با یکدیگر متفاوت بوده، بهطوریکه در گوسفند بختیاری بهشکل پیپ بوده که از 5 قسمت نزولی، خمیدگی، صعودی، مجرای خروجی و دهانه تشکیل شده و وزن آن در اندام حرکتی قدامی بیشتر از اندام حرکتی خلفی بوده است (20). در گوسفندان لری جیب بین انگشتی از یک واحد ترشحی و یک واحد دفعی تشکیل شده است (1). در گوسفندان بومی آکارامان (Akkaraman) جیب بین انگشتی دارای 3 قسمت شامل قاعده، بدنه و گردن بوده (4) ولی در گوسفندان توجدارای یک گردن دراز و یک قسمت انتهایی کور میباشد (2). Demiraslan و همکاران در سال 2014 گزارش نمودند که جیب بین انگشتی در گوسفندان کیویریک (Kivircik) از 4 قسمت شامل بدنه، خمیدگی، مجرای دفعی و دهانه تشکیل شده است (9). از مطالعات بسیار محدود و انگشت شماری که در دو نژاد آنگورا (ترکی) و بلدی (مصری) بز صورت گرفته نتایج کاملاً متفاوت و متنقاضی اعلام شده است (5،6،7،17،22). این تناقض زمانی آشکار میشود که برخی وجود جیب بین انگشتی (6،17،22)، ولی برخی عدم وجود جیب را در این حیوان گزارش نمودهاند (5،7).
با توجه به نقش زیستی جیب بین انگشتی در حیوانات همنوع و اهمیت آن در بروز لنگشهای مسری و نیز تفاوتهای بین گونهای و داخل گونهای در ساختار آن و نیز گزارشات ضد و نقیضی که در مورد حضور جیب بین انگشتی در بز وجود دارد و از آنجا که تاکنون ساختار کالبدشناسی و پرتوشناسی جیب بین انگشتی در بزهای بومی ایران مورد مطالعه قرار نگرفته، این تحقیق جهت مشخص شدن ویژگیهای فوق در بزهای بومی به انجام رسید.
این تحقیق بر روی 20 بز بومی نر و ماده بالغ سالم با میانگین سنی یک تا سه ساله به انجام رسید. پس از کشتار حیوانات در کشتارگاههای جونقان و فارسان استان چهارمحال و بختیاری، اندامهای حرکتی قدامی و خلفی و نیز سمت چپ و راست هر اندام در هر جنس، با استفاده از افشانههای رنگی متفاوت علامتگذاری گردید و در کنار یخ بلافاصله به آزمایشگاه دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد منتقل شدند. پس از تشریح دقیق ناحیه بین انگشتی، وجود یا عدم وجود جیب، مجرا و سوراخ خروجی و موقعیت توپوگرافی آن بهطور جداگانه در اندامهای حرکتی قدامی و خلفی چپ و راست در هر جنس بررسی و تعیین گردید و تصاویر لازم گرفته شد.
پس از تعیین محدودهی توپوگرافی جیب بین انگشتی، جهت مطالعات پرتوشناسی ابتدا اقدام به تهیه رادیوگرافی ساده (survey) با حالت گماریهای مختلف گردید که بهعلت رادیولوسنت بودن ناحیه و پراکنده بودن ساختار جیب، تصویر خاصی از آن مشاهده نشد. بهمنظور مشخص شدن هرچه بهتر موقعیت پرتونگاری جیب از رادیوگرافی ماده رنگی (Contrast Study) استفاده شد که برای این منظور میزان 1 میلیلیتر مادهی حاجب یورگرافین که بصورت آمپول 20 میلیلیتری Meglumine compound 76 درصد (حاوی 370 میلیگرم Iodine ساخت شرکت دارو پخش) بود، بهداخل جیب تزریق و رادیوگرافهای لازم با استفاده از دستگاه رادیولوژی موبایلی (Mobile radiograph machine با مشخصاتCPT (2015) و شماره سریال 2-4733/98 و فاکتورهای تابش 55 RV: و 4/5 MAS:و فیلم Rodak با ابعاد 18 در 24 سانتیمتر (Min-RS film) گرفته شد.
پس از تعیین و شناسایی هر جیب در رادیوگرافها، قسمتهای مختلف هر جیب بهطور جداگانه در اندامهای حرکتی قدامی و خلفی در هر دو جنس اندازهگیری شد. دادهها در نرمافزار اکسل 2010 طبقهبندی و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 22) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میانگین و انحراف معیار نتایج در جنسهای نر و ماده با استفاده از آزمون تی مستقل مورد مقایسه قرار گرفت. جهت مطالعات تکمیلی نیز نمونههای بافتی گرفته شد و پس از پایدارسازی در فرمالین بافر 10 درصد بمدت 24 تا 36 ساعت با هماتوکسیلین ائوزین، ورهوف و ماسون تریکروم رنگآمیزی گردید (18). مطالعات بافتشناسی با استفاده از میکروسکوپ نوری (Olympus مدل 50BX ساخت ژاپن) بر روی برشهای رنگ شده انجام گرفت و تصاویر لازم گرفته شد.
در مطالعات کالبدشناسی صورت گرفته بر روی ناحیه بین انگشتی، در هیچیک از اندامهای حرکتی قدامی و خلفی هیچگونه سوراخ خروجی در این ناحیه برای جیب بین انگشتی مشاهده نشد. با تشریح ناحیه و بررسی دقیقتر مشخص گردید که یک مجرای خروجی که بتواند ترشحات احتمالی جیب بین انگشتی را به سطح پوست ناحیه تخلیه نماید، وجود ندارد.
با تشریح عمقیتر فضای بین دو سم و نزدیکشدن به مفاصل بین انگشتی و موقعیت توپوگرافی جیب بین انگشتی، هیچگونه ساختار لولهای ماکروسکوپی و مشخصی که نشاندهندهی ساختار غدهای باشد و یا لومنی که با ترشحات و یا مو پر شده باشد، مشاهده نشد ولی ضخیمشدگی پوست ناحیه که همراه بافت همبند سست و مقادیری بافت چربی بود دیده شد (تصویر 1).
در برشهای بافتی تهیه شده از این ضخیمشدگی، ماهیچهی راستکنندهی مو (تصویر 2)، غدد عرق آپوکراینی (تصاویر 2 تا 4) و غدد سباسه (تصاویر 2،3)، فولیکولهای مو (تصاویر 2 تا 4)، رشتههای الاستیک (تصویر 3) و کلاژن (تصویر 4) و سلولهای چربی، رگهای خونی، رشتههای عصبی و عقدههای عصبی مشاهده شد (تصویر 5).
روپوست از بافت پوششی سنگفرشی مطبق شاخی تشکیل شده بود (تصاویر 2،3). غدد سباسه از نوع آسینی سادهی منشعب میباشند که در کنار فولیکول مو قرار داشتند (تصاویر 2،3)، درحالیکه غدد عرق آپوکراینی از نوع سادهی لولهای پیچخورده بودند (تصاویر 2 تا 4).
میانپوست شامل یک لایهی سست سطحی و یک لایهی سخت عمقی بود (تصاویر 2،4) که در لایهی سست سطحی، مقادیر زیادی بافت چربی وجود داشت تصویر 5 بافت چربی با نام سلولهای چربی نشان داده شده (تصویر 5). رنگآمیزیهای اختصاصی، وجود رشتههای الاستیک و کلاژن را در لایهی سخت عمقی نشان دادند (تصاویر 3،4).
تشخیص محدوده توپوگرافی جیب بین انگشتی با حالت گماریهای مختلف در رادیوگرافی ساده بهدلیل رادیولوسنت بودن ناحیه و پراکندگی ساختار جیب ممکن نبود ولی در رادیوگرافی مادهی رنگی، جیب بین انگشتی در تمام پاها بهشکل بدوی مشاهده شد که در فضای بین دو سم، مجاور مفصل بوخولوق قرار گرفته بود (تصاویر 6 تا 8). بهترین حالتگماری برای مشاهدهی جیب بین انگشتی در بزهای بومی، حالتگماری پشتی-کف دستی (یا کف پایی) بود که بهصورت یک مثلث متساویالساقین مشاهده شد. راس این مثلث مجاور بند اول و قاعدهی آن کنار بند دوم انگشتان قرار داشت (تصاویر 6،7). اگرچه تشخیص جیب بین انگشتی در رادیوگرافهای اندامهای حرکتی قدامی بزهای بومی (تصاویر 6،7) بیشتر از رادیوگرافهای اندامهای حرکتی خلفی آنها بود (تصویر 8)، ولی تعیین دقیق محدودهی توپوگرافی جیب در این حیوان، بسیار مشکل و در برخی موارد غیرممکن میباشد.
بر اساس جدول 1، میانگین اندازهی هر سه قسمت جیب بین انگشتی در بزهای نر بیشتر از بزهای ماده بود ولی این اختلاف در مورد قاعدهی جیبها معنیدار نبود (01/0P<). همچنین با توجه به جدول 1 میتوان مشاهده کرد که جیب بین انگشتی در بزهای مورد مطالعه، مثلث متساویالساقین کوچکی است که طول هر ظلع آن کمتر از 2 سانتیمتر میباشد.
برخلاف گوزن (16)، قوچ کوهی و آنتلوپ (24)، نژادهای مختلف گوسفند (1،2،4،5،9،20) و serow که جیب بین انگشتی بهصورت یک ساختار کامل غدهای با لومن کاملاً واضح گزارش شده است (3)، در بزهای بومی این تحقیق هیچگونه ساختار لولهای ماکروسکوپی که نشاندهندهی ساختار غدهای باشد و یا لومن مشخصی مشاهده نگردید.
اگرچه قسمتهای تشکیلدهندهی جیب بین انگشتی در حیوانات مختلف مطالعه شده، متفاوت بیان شده ولی در همهی این حیوانات جیب دارای یک سوراخ دفعی بوده که ترشحات را از مجرای جیب به سطح پوست تخلیه میکند (1،2،3،4،5،9،16،20،24). در بزهای بومی، سوراخ خروجی و مجرایی در ناحیه بین انگشتی شکاف بین دو سم وجود نداشت.
مطالعات مختلف صورت گرفته در نژادهای مختلف گوسفند (1،2،4،5،9،20)، گوزن (16)، قوچ کوهی و آنتلوپ (24)، و serow (3) نشان داده که جیب بین انگشتی در آنها بهشکل پیپ بوده درحالیکه در بزهای بومی این تحقیق، چنین ساختار ماکروسکوپی مشاهده نشد و بهجای آن، یک ساختار بدوی مثلثی شکل مشاهده شد که از اطراف توسط بافت چربی احاطه شده بود. این ساختار مثلثی شکل نیز صرفاً با تزریق مادهی حاجب رنگی بهداخل جیب و حالتگماری پشتی-کف دستی یا پشتی-کف پایی قابل مشاهده میباشد.
اگرچه محققین وجود ترشحات در لومن جیب بین انگشتی را اعلام نمودهاند (1،4،9،16،17،20)، ولی ترشحات و لومن در بزهای بومی دیده نشد. برخلافJanicki و همکاران در سال 2003 که اعلام نمودند جیب بین انگشتی در گوزن فقط در اندام حرکتی قدامی آن وجود داشته (16)، سایر محققین وجود جیب بین انگشتی را هم در اندامهای حرکتی قدامی و هم در اندامهای حرکتی خلفی گزارش نمودهاند که با نتایج این تحقیق همخوانی دارد (1،3،4،5،7،9،20،24).
اگرچه در بزهای بومی، تشخیص جیب در اندامهای حرکتی قدامی بیشتر از اندامهای حرکتی خلفی بود ولی تعیین دقیق محدودهی توپوگرافی جیب در این حیوان، مشکل و در برخی موارد غیرممکن بود. علت این امر ممکن است بهعلت اندازهی بسیار کوچک جیب (مثلثی با اضلاع کمتر از 2 سانتیمتر)، پراکندگی ساختار آن، عدم وجود مجرا و سوراخ خروجی و ترشحات در آن باشد. این دلایل که منجر به دشوارشدن تشخیص جیب در این حیوان میشوند باعث شده تا برخی از محققین، عدم وجود جیب بین انگشتی (5،7)، و برخی وجود جیب بین انگشتی بدوی و اولیه را در این حیوان گزارش نمایند (6،17،22).
بسیاری از محققین، موقعیت توپوگرافی جیب بین انگشتی را در ناحیهی بین انگشتی فضای بین دو سم گزارش نمودهاند (1،3،4،5،7،16،20،24). که در بزهای بومی نیز جیب بین انگشتی در مجاور مفصل بوخولوق قرار گرفته بود.
مطالعاتی که توسط Aslanو همکاران در سال 2010 (2)، Awaad و همکاران در سال 2015 (5) و Mobini در سال 2017 صورت گرفته نشان داده که جیب بین انگشتی بین جنسهای نر و ماده، یکسان و فاقد اختلاف بوده است (20)، درحالیکه Abbasi و همکاران در سال 2009 بیان کردند که ساختار جیب در گوسفندان لری، تحت تأثیر جنس متفاوت بوده است (1). این اختلافات جنسی در بزهای بومی این تحقیق نیز مشاهده گردید بهطوریکه میانگین اندازهی هر سه قسمت جیب بین انگشتی، در نرها بیشتر از مادهها بود که حاکی از بزرگتر بودن جیب در بزهای نر نسبت به بزهای ماده و نیز نشاندهندهی فعالیت بیشتر جیب بین انگشتی در نرها میباشد.
با توجه به وجود غدد سباسه و غدد عرق آپوکراینی از یکطرف و عدم حضور لومن، مجرا، سوراخ خروجی و ترشحات کافی در جیب بین انگشتی از طرف دیگر میتوان بیان کرد که در بزهای بومی، ترشحات غدد عرق آپوکراینی جیب بین انگشتی همانند غدد سباسه آن، از طریق سطح پوست به ناحیهی بین انگشتی شکاف بین دو سم تخلیه میشوند. بنابراین نمیتوان بهطور کامل وجود فرمونها و مواد معطر ترشح شده از جیب بین انگشتی را در این حیوان منتفی دانست.
مطالعات مختلف صورت گرفته در نژادهای مختلف گوسفند، گوزن، قوچ کوهی، آنتلوپ و دیگر حیوانات نشان داده که جیب بین انگشتی از روپوست و میانپوست تشکیل شده بود که با نتایج تحقیق حاضر همخوانی دارد (1،3،5،9،10،16،20،24). Abbasi و همکاران در سال 2009، Awaad و همکاران در سال 2015 و Mobini در سال 2017 گزارش نمودند که بافت پوششی جیب بین انگشتی از نوع سنگفرشی مطبق شاخی بود که با یافتههای این تحقیق مطابقت دارد (1،5،20).
Abbasi و همکاران در سال 2009، Demiraslanو همکاران در سال 2014 و Mobini در سال 2017 وجود غدد سباسه، غدد عرق آپوکراینی، فولیکولهای مو، ماهیچهی راستکنندهی مو، رشتههای کلاژن و الاستیک، سلولهای چربی، رگهای خونی و رشتههای عصبی را در میانپوست جیب بین انگشتی گوسفندان گزارش نمودند که در این تحقیق نیز مشاهده شدند، ولی هیچیک از این محققین وجود عقدههای عصبی که در بزهای بومی این تحقیق مشاهده شد را گزارش نکردهاند (1،9،20). Awaad و همکاران نیز در سال 2015 فقط وجود غدد سباسه، غدد عرق آپوکراینی و فولیکولهای مو را در میانپوست جیب بین انگشتی گوسفندان مصری گزارش نمودند (5).
نوع غدد سباسه در جیب بین انگشتی حیوانات مختلف، متفاوت گزارش شده است بهطوریکه Janicki و همکاران در سال 2003 آنها را در گوزن از نوع مرکب آلوئولی (16)، درحالیکه Abbasi و همکاران در سال 2009 نوع آنها را در گوسفند لری، سادهی آلوئولی گزارش نمودهاند (1). برخی نیز مانند Mobini در سال 2017 آنها را در گوسفند بختیاری از نوع آسینی سادهی منشعب گزارش کردهاند (20). این غدد در بزهای بومی مانند گوسفند بختیاری از نوع آسینی سادهی منشعب بود که در کنار فولیکول مو قرار داشتند.
برخلاف Janicki و همکاران در سال 2003 که اعلام نمودند جیب بین انگشتی گوزن فاقد غدد عرق بوده (16)، سایر محققین وجود غدد عرق آپوکراینی را در ساختار جیب گزارش نمودهاند که با نتایج این تحقیق همخوانی دارد (1،4،5،9،12،16،17،20). این غدد در بزهای بومی مانند سایر حیوانات از نوع سادهی لولهای پیچخورده بودند (1،16،20).
Olechnowicz و Jaśkowski در سال 2011 یکی از علل اصلی لنگش در گوسفند را التهاب ناحیهی بین انگشتی بیان کردند (21). Awaad و همکاران نیز در سال 2015 ضمن اعلام وجود یک رابطهی مستقیم بین ناحیهی بین انگشتی با لنگش، سوراخ خروجی جیب بین انگشتی را راه ورود فوزوباکتریوم بیان نموده که باعث گندیدگی سم میگردد (5). از آنجا که در ناحیهی بین انگشتی بزهای این تحقیق، سوراخ خروجی در شکاف بین دو سم وجود نداشت بنابراین درگیری جیب و اختلالات ناحیهی بین انگشتی را نمیتوان بهعنوان یکی از علل اصلی ایجاد لنگش در این حیوان دانست. در ایجاد لنگش در بزها که درصد شیوع بیشتری (بین 9 تا 15 درصد) نسبت به گوسفندان (بین 8 تا 10 درصد) دارد، ممکن است عوامل دیگری بجز اختلالات ناحیهی بین انگشتی و درگیری جیب بین انگشتی دخیل باشند (5،21).
به طور کلی نتایج حاصل از بررسی کالبدشناسی، بافتشناسی و پرتوشناسیجیب بین انگشتی در بز نشان میدهد که جیب بین انگشتی در بزهای بومی وجود داشت هرچند که بسیار کوچک، بدوی، بدون مجرا و بدون سوراخ خروجی بود. تشخیص محدودهی توپوگرافی این ساختار در رادیوگرافی ساده، بسیار مشکل و یا غیرممکن ولی در رادیوگرافی مادهی رنگی بهویژه در حالتگماری پشتی-کف دستی، بهصورت یک مثلث متساویالساقین قابل تشخیص بود. جهت تشخیص دقیق ساختار و جزئیات جیب بین انگشتی، مطالعات بافتشناسی و استفاده از رنگآمیزیهای اختصاصی بسیار سودمند میباشد.
از دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد و همهی عزیزانی که در انجام این تحقیق یاری رساندند، صمیمانه سپاسگزاری میشود.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.
تصویر 1. موقعیت توپوگرافی جیب بین انگشتی در بزهای بومی، نمای پشتی-کف دستی.
تصویر 2. ساختار بافتی جیب بین انگشتی در بزهای بومی. روپوست (E)، بافت پوششی سنگفرشی مطبق شاخی (k)، لایههای سطحی (sl) و عمقی میانپوست (dl)، غدد سباسه (S)، غدد آپوکراینی (A)، و فولیکولهای مو (H)، عضلهی راستکنندهی مو (سرپیکان سیاه). رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین.
تصویر 3. حضور رشتههای الاستیک (سرپیکانهای سفید) در میانپوست (D) جیب بین انگشتی. روپوست (E)، بافت پوششی سنگفرشی مطبق شاخی (k)، غدد سباسه (S)، غدد عرق آپوکراینی (A)، فولیکولهای مو (H). رنگ آمیزی ورهوف.
تصویر 4. حضور رشتههای کلاژن (سرپیکانهای سیاه) در لایه سطحی (sl) و عمقی (dl) میانپوست جیب بین انگشتی بزهای بومی. روپوست (E)، غدد عرق آپوکراینی (A)، فولیکولهای مو (H). رنگ آمیزی ماسون تریکروم.
تصویر 5. حضور عقدههای عصبی (G)، بافت چربی (ad)، رشتههای عصبی (N) و رگهای خونی (v) در ساختار بافتی جیب بین انگشتی بزهای بومی. رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین.
تصویر 6. محدوده توپوگرافی (مثلث) جیب بین انگشتی (P) بزهای بومی در رادیوگراف ماده رنگی با حالتگماری پشتی-کف دستی. بندهای اول (1)، دوم (2) و سوم انگشتان (3)، ضلع جانبی (a)، ضلع میانی (b) و قاعده جیب بین انگشتی (c).
تصویر 7. تشخیص بهتر جیب بین انگشتی (P) در رادیوگرافهای اندامهای حرکتی قدامی. راس جیب در مجاور بند اول (1) و قاعدهی آن کنار بند دوم انگشتان (2) میباشد. بند سوم انگشتان (3)، اضلاع جانبی (a) و میانی (b) و قاعدهی جیب (c).
تصویر 8. محدودهی توپوگرافی (مثلث) جیب بین انگشتی (P) در رادیوگرافهای اندامهای حرکتی خلفی. اضلاع جانبی (a)، میانی (b) و قاعدهی جیب (c)، بندهای اول (1)، دوم (2) و سوم انگشت (3).