Document Type : Parasitology & Parasitic Diseases
Authors
1 Graduated from the Faculty of Veterinary Medicine, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
2 Department of Pathobiology, Faculty of Veterinary Medicine, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
3 Department of Clinical Sciences, Faculty of Veterinary Medicine, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
Abstract
Keywords
انگلهای خارجی به بندپایانی اطلاق میشود که در سطح پوست میزبان مستقر شده و به تغذیه میپردازند، با میزبان ارتباط دایم یا موقت دارند و به سلامت میزبان آسیب میرسانند. جربها، کنهها، شپشها، مگسها، ککها و نوزادهای مولد میاز، انگلهای خارجی هستند (9,21).
مشکلاتی که توسط انگلهای خارجی ایجاد میشوند عبارتند از: حساسیت، خارش، درماتیت، کم خونی، فلجی، استرس و انتقال عوامل بیماریزا (6,16). بعضی انگلهای خارجی مستقیماً سبب ایجاد بیماری یا اختلال در آسایش میزبان میشوند. به عنوان مثال عوامل مولدگری مثل سارکوپتس اسکبئی، دمودکس کنیس و اوتودکتس سینوتیس از این دسته هستند. کک با تزریق بزاق خود در هنگام تغذیه از سگ، واکنش ازدیاد حساسیت شدیدی ایجاد میکند و منجر به درماتیت آلرژیک شدیدی میشود که با خارش شدید و احتمالاً عفونت ثانویه همراه است. همچنین، ککها در انتقال طاعون از سگ به انسان نقش دارند (2،16). برخی انگلها به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق انتقال عوامل بیماریزا، سلامت میزبان را تهدید میکنند. کنه ریپی سفالوس سنگوینئوس که به کنه قهوهای سگ شهرت دارد ناقل بابزیا کنیس و هپاتوزون کنیس است (16). شپش تریکودکتس کنیس علاوه بر آثار مخرب خود بر سلامت پوست و موی میزبان، میتواند میزبان واسط دیپیلیدیوم کنینوم واقع شود (9).
به علت نزدیکی سگ به انسان به ویژه سگهای خانگی، آلودگی به انگلهای خارجی میتواند سلامت و آسایش انسان را نیز متأثر سازد. بسیاری از انگلهای خارجی مثل کک، کنه و مگسها میزبان اختصاصی ندارند و میتوانند به انسان نیز حمله کنند. با توجه به نگهداری حیوانات دسـت آمـوز خـصوصاً سـگ در منازل و نزدیکی این حیوان با انسان و نیز اهمیت بیماریهای مشترک بین انسان و دام و ضرورت حفظ سلامت این حیوانات، توجه و آگاهی دادن در مورد بیماریهای انگلی و مشترک، یکی از وظایف مهم دامپزشکی میباشد.
در مورد آلودگی حیوانـات به انگلهای خـارجی، بـه ویژه سـگها در بسیاری از نقاط جهان تحقیقات گستردهای صورت گرفته است (3،18). در ایران نیز گزارشهای مـوردی و محدودی از شیراز، تهران، اهواز و چند شهر دیگر وجود دارد اما در کلان شهر مشهد هیچ گونه مطالعهای در این زمینه صورت نگرفته است. بنابراین در مطالعه حاضر، فراوانی آلودگی به انگلهای خارجی و عوامل آلوده کننده در سگهای ارجاعی به بیمارستان دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد مورد بررسی قرار گرفت.
دادهها به دست آمده از مشاهدات بالینی و یافتههای آزمایشگاهی توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون کای مربع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح P کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
مشهد در شرق ایران بین دو کوه بینالود و هزار مسجد در همسایگی افغانستان و ترکمنستان قرار دارد و دارای آب هوای نیمه خشک با زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل است.
در این مطالعه، 460 قلاده سگ از نژادهای مختلف که از فروردین 1396 تا فروردین 1397 به بیمارستان دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد ارجاع داده شده بودند از نظر آلودگی به انگلهای خارجی مورد بررسی قرار گرفتند. بهمنظور بررسی ارتباط آلودگی به انگلهای خارجی و عوامل مختلف، اطلاعات مربوط به سن (1 سال> ، 3_1 سال ، > 3 سال)، جنس، فصل، نژاد، محل زندگی (داخل منزل یا خارج منزل)، نوع پوشش مویی (بلند یا کوتاه)، رنگ پوشش مویی (تیره یا روشن)، خارش، موریختگی و الگوی انتشار انگل در سطح بدن، در پرسش نامه مخصوص ثبت گردید (جدول1).
سن سگها طبق اطلاعات صاحب سگ و فرمول دندانی تخمین زده شد. تمامی سگهای ارجاعی در سه مرحله مورد بررسی قرار گرفتند: در مرحله اول پوست تمام سگهای ارجاعی از لحاظ آلودگی به انگلهای خارجی قابل رؤیت با چشم غیر مسلح شامل: کنهها، ککها، مگسها، نوزادهای مولد میاز و شپشها به طور کامل مورد بررسی قرار گرفت. در صورت وجود کنه، پس از اسپری الکل بر روی آن به منظور باقی نماندن ضمایم دهانی، کنه با پنس برداشته شده و در لوله حاوی الکل 70 درصد قرار داده شد. ککها، مگسها و نوزادهای مولد میاز نیز در صورت مشاهده با پنس برداشته شده و در الکل 70 درصد قرار گرفتند.
در گام دوم از تمام سگهایی که علایمی چون خارش، موریختگی یا نشانههای آلودگی به جرب داشتند نمونهگیری صورت گرفت. برای نمونه گیری، از 4-5 ناحیه درگیر با تیغ اسکالپل آغشته به روغن، تخریش عمقی انجام شد و پوستههای حاصل به آزمایشگاه انگل شناسی ارسال شد.
در گام سوم از هر دو گوش تمام سگهای ارجاعی سوآپ عمقی گوش تهیه و پس از غلطاندن روی لام با هیدروکسید پتاسیم 10 درصد شفاف شده و از لحاظ میکروسکوپی برای حضور اتودکتس سینوتیس مورد بررسی قرار گرفت.
پوستههای مشکوک به آلودگی با جرب در آزمایشگاه در هیدروکسید پتاسیم 10 درصد قرار داده شده و حدود 30 دقیقه در بشر حاوی آب روی شعله گرم شدند، پس از حل شدن پوستهها به مدت 2 دقیقه سانتریفیوژ شده و رسوب حاصله بهمنظور بررسی حضور جرب زیر میکروسکوپ بررسی گردید (9).
مگسها، نوزادهای مولد میاز و کنهها به کمک استریومیکروسکوپ و ککها نیز پس از شفافسازی و مونته شدن به کمک میکروسکوپ نوری بر اساس ویژگیهای ریخت شناسی تا سطح گونه شناسایی شدند.
از460 قلاده سگ ارجاعی به بیمارستان دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد از فروردین 1396 تا فروردین 1397 تعداد 99 سگ (52/21 درصد) به انگلهای خارجی آلوده بودند.
در این مطالعه 48 قلاده سگ (43/10 درصد) با دو گونه کک شامل: کتنوسفالیدس کنیس و پولکس ایریتانس آلوده بودند. بیشترین و کمترین فراوانی آلودگی به ککها به ترتیب در فصول پاییز و بهار دیده شد (جدول2). از لحاظ سنی، میزان فراوانی آلودگی به کک در سگهای زیر یکسال نسبت به دو گروه سنی دیگر بیشتر بود (جدول 3). بررسی الگوی انتشار ککها روی بدن سگها نشان داد که ککها اغلب در قسمت پشت و پهلوها (72/52 درصد) مستقر بودند. سایر نواحی استقرار ککها به ترتیب فراوانی: شکم (36/16 درصد)، کل بدن (55/14 درصد)، سینه (45/5 درصد)، اندامهای حرکتی (45/5 درصد)، گردن (81/1 درصد)، اطراف سر و گوش (81/1 درصد) و ناحیه مقعد (81/1 درصد) بودند.
24 قلاده سگ (21/5 درصد) آلودگی به سه گونه کنه شامل: ریپی سفالوس تورانیکوس (04/3 درصد)، ریپی سفالوس سنگوینئوس (95/1 درصد) و همافیزالیس اریناسئی (21/0 درصد) را نشان دادند. ریپی سفالوس تورانیکوس (33/58 درصد) گونه غالب در میان کنهها بود و کنهها فراوانترین انگل خارجی در فصل بهار بودند (جدول 2). الگوی انتشار کنهها نشان داد که کنهها بیشتر در اطراف سر و گوش (28/39 درصد) مستقر بودند. سایر نواحی استقرار به ترتیب فراوانی: پشت و پهلوها (71/35 درصد)، گردن (28/14 درصد)، اندام های حرکتی (14/7 درصد) و کل بدن (57/3 درصد) بودند.
آلودگی به سارکوپتس اسکبئی، دمودکس کنیس و اوتودکتس سینوتیس به ترتیب: در 10 (17/2 درصد)، 3 (65/0 درصد) و 2 (43/0 درصد) قلاده سگ مشاهد شد.
هایپوبوسکا لانگیپنیس از 10 سگ (17/2 درصد)، ولفارتیا مگنیفیکا از 9 سگ (95/1 درصد) و لینوگناتوس ستوزوس از 1 سگ (21/0 درصد) جدا شد. مگسها و نوزادهای مولد میاز در فصل تابستان فراوانی بیشتری از سایر فصول داشتند اما در زمستان هیچیک از سگهای مورد بررسی، آلوده به مگس و نوزاد مولد میاز نبودند (جدول 2). هایپوبوسکا لانگیپنیس بیشتر از قسمت گردن سگها جمع آوری شد.
7 قلاده سگ همزمان به بیش از یک انگل خارجی آلوده بودند، که از این تعداد 2 قلاده سگ با کک+کنه و 2 قلاده سگ با کنه+نوزاد مولد میاز و2 قلاده سگ با کک+مگس و 1 قلاده سگ همزمان با کک، جرب و مگس آلوده بودند.
از 460 قلاده سگ ارجاعی 25 سگ (43/5 درصد) علایم خارش و 30 سگ (52/6 درصد) علایم موریختگی داشتند که 17 مورد (68 درصد) از سگهای با علایم خارش و 14 مورد (66/46 درصد) از سگهای با علایم موریختگی آلودگی به انگلهای خارجی آلوده را نشان دادند. از لحاظ آماری، رابطه معنیداری بین خارش و آلودگی به انگلهای خارجی مشاهده شد (05/0>P) ولی رابطه بین موریختگی و آلودگی به انگلهای خارجی معنیدار نبود (05/0<P).
بیشترین آلودگی به انگلهای خارجی در سگهای نژاد افغان (12 سگ آلوده از 26 سگ ارجاعی) و سپس در سگهای بومی (50 سگ آلوده از 147 سگ ارجاعی) مشاهده شد.
از مجموع 460 سگ مورد آزمایش، 278 قلاده نر بودند که از 73 قلاده آنها (25/26 درصد) انگلهای بندپا جدا شد. واکاوی آماری نشان داد رابطه معنیداری بین جنسیت و آلودگی به انگلهای خارجی وجود داشت (05/0>P).
263 قلاده سگ از مجموع 460 سگ بررسی شده، خارج از منزل نگهداری میشدند. 88 قلاده از این 263 قلاده سگ به انگلهای خارجی آلوده بودند که در مقایسه با سگهای نگهداری شده در منزل بسیار بیشتر بود و رابطه آماری معنیداری بین آلودگی به انگلهای خارجی و محل نگهداری سگها دیده شد (05/0>P).
اگر چه شیوع آلودگی در گروههای با سن بین 3-1 سال، موی تیره، موی بلند و در فصل بهار بیشتر بود ولی واکاوی آماری رابطه معنیداری بین این فاکتورها و فراوانی آلودگی نشان نداد (05/0<P).
مطالعه الگوی انتشار انگلها در سطح بدن نشان داد که شایعترین محل استقرار انگلهای خارجی، قسمت پشت و پهلوها بود و کمترین آلودگی در دم مشاهده شد.
انگلهای خارجی از سگها به عنوان محلی برای تغذیه و تکثیر استفاده میکنند. ککها، کنهها، شپشها و جربها برای ادامه حیات و کامل کردن چرخه زندگی به تغذیه از میزبان وابسته هستند (12). ککها در انتقال طاعون از سگ به انسان نقش دارند و فقط به عنوان میزبان واسط سستودها عمل نمیکنند (2،9،16). کنه ریپی سفالوس سنگوینئوس ناقل بابزیا کنیس و هپاتوزون کنیس است (16). شپش تریکودکتس کنیس علاوه بر آثار مخرب خود روی سلامت پوست و موی میزبان میتواند میزبان واسط دیپلیدیوم کنینوم واقع شود (9). جربهای سارکوپتس اسکبئی و اوتودکتس سینوتیس میتوانند جراحات پوستی خارش دار در انسان ایجاد کنند (9) با توجه به نگهداری حیوانات دسـت آمـوز به ویژه سـگ در منازل و نزدیکی این حیوان با انسان و اینکه سگها میتوانند مخزنی برای انگلهای خارجی، کرمی و تک یاختهای باشند این مطالعه در شهر مشهد انجام شد.
در این مطالعه 52/21 درصد سگها به انگلهای خارجی آلوده بودند. براساس نتایج به دست آمده ککها فراوانترین انگل خارجی بودند که این یافته با نتایج مطالعات انجام شده در ایلام (2)، شیراز (16)، مازندران، قزوین و گیلان (4)، یونان (8)، آلبانی (22) و نیجریه (18) هم خوانی داشت. پس از ککها ترتیب فراوانی انگلهای خارجی شامل: کنهها، جربها، مگسها، نوزادهای مولد میاز و شپشها بود.
در مطالعهای که توسط Khoshnegah و همکاران در سالهای 2011-2007 به منظور بررسی فراوانی بیماریهای جلدی در سگهای شهر مشهد صورت گرفتُ ککها، کنهها و سارکوپتس معمولترین انگلهای خارجی بودند که با نتایج مطالعه اخیر هم خوانی داشت (7).
در اهواز واقع در جنوب ایران (9) هترودکسوس اسپینیژه، در تهران (6)، تایلند (11)، نیجریه (1) و آلبانی (17) کنهها و در جمهوری کره (3) اوتودکتس سینوتیس فراوانترین انگلهای خارجی بودند.
کتنوسفالیدس کنیس گونه غالب در میان ککها بود که با نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در ایلام (2)، مازندران، قزوین و گیلان (4)، شیراز (16)، تهران (6)، آلبانی (22)، جمهوری کره (3)، نیجریه (18) و ایرلند (20) مطابقت دارد.
در مطالعه حاضر، کتنوسفالیدس فلیس روی هیچ یک از سگهای مورد بررسی شناسایی نشد. در مطالعه انجام شده در شیراز (16) نیز کتنوسفالیدس فلیس شناسایی نشد اما در مطالعاتی که توسطAbdulkareem و همکاران بین سالهای 2017-2016 و Galvez و همکاران بین سالهای 2015-2013 در نیجریه و اسپانیا انجام شد، کتنوسفالیدس فلیس به عنوان فراوانترین گونه کک آلوده کننده گزارش شد (1,5).
شپش لینوگناتوس ستوزوس (21/0 درصد) کمترین فراوانی را در بین انگلهای خارجی داشت، در مطالعه انجام شده در تهران (6) نیز لینوگناتوس ستوزوس (2/1 درصد) کمترین فراوانی را روی سگهای نر داشت.
در مطالعه انجام شده توسط Vieira و همکاران بین سالهای 2012-2013 در برزیل (19) بر روی فراوانی کنهها در سگها، همچنین مطالعات انجام شده در جاکارتا (12) و یونان (8) کنه ریپی سفالوس سنگوینئوس گونه غالب در میان کنهها بود، در حالی که این بررسی نشان داد ریپی سفالوس تورانیکوس گونه غالب در میان کنههای جدا شده از سگها در مشهد است. اما دربسیاری از مطالعات مشابه انجام شده در ایران (2،4،6،9،16) و بسیاری از نقاط دیگر (3،18،22) این کنه شناسایی نشده است. در مطالعهای که توسط Mirani و همکاران بین سالهای 1392-1391 در گیلانغرب انجام شد 06/3 درصد سگها به کنه ریپی سفالوس تورانیکوس آلوده بودند (23). در مطالعات انجام شده توسطRazmi و همکاران بین سالهای 2011-2009 همچنینRashidi و همکاران بین سالهای 2011-2010 بر روی کنههای جدا شده از گوسفند درنواحی مختلف خراسان رضوی، ریپی سفالوس تورانیکوس بیشترین فراوانی را در میان کنهها داشت (14,15) که با نتایج این مطالعه هم خوانی دارد.
آلودگی به انگلهای خارجی در سگهای نر بیشتر از مادهها بود که با نتایج مطالعات اهواز (9)، تهران (6)، قزوین، مازندران و گیلان (4) و جمهوری کره (3) همسان بود اما در مطالعه Xhaxhiu و همکاران بین سالهای 2009-2005 در آلبانی (22) همچنین Abdulkareem و همکاران بین سالهای 2017-2016 در نیجریه (1) شیوع بیشتری در مادهها گزارش شده است.
سگهای خارج از منزل به طور معنیداری بیشتر مستعد آلودگی با انگلهای خارجی بودند که با نتایج مطالعه ایلام (2) و پاکستان (10) مطابقت داشت. در تهران (6) فراوانی ککها و کنهها در سگهای خارج از منزل بیشتر بود اما جربها در سگهای داخل منزل بیشتر بودند.
بررسی که توسط Bahrami و همکاران در سال 2012 روی 802 سگ صورت گرفت نشان داد بیش از نیمی از سگهای با پوشش مویی تیره، بیش از یک چهارم سگهای رنگارنگ و بیش از یک پنجم سگهای سفید حداقل با یک انگل خارجی آلوده بودند. همچنین از 43 سگی که همزمان با چند انگل خارجی آلوده بودند 29 قلاده (5/67 درصد) پوشش مویی تیره و 14 قلاده (6/32 درصد) پوشش مویی سفید یا روشن داشتند (2). در پژوهش حاضر نیز اگر چه شیوع آلودگی به انگلهای خارجی در سگهای با پوشش مویی تیره بیشتر بود ولی رابطه آماری معنیداری بین رنگ مو و آلودگی به انگلهای خارجی دیده نشد.
در مطالعه حاضر آلودگی به انگلهای خارجی بیشتر در سن بین یک تا سه سال رخ داده بود. در مطالعه انجام شده توسط Mosallanejad و همکاران در اهواز بر روی 126 سگ ارجاعی (9) غالباً سگهای بالای 3 سال، در شیراز (16) غالباً سگهای 6-1 ماه و در قزوین، مازندران و گیلان (4) غالباً سگهای کمتر از 3 سال آلودگی به انگلهای خارجی را نشان دادند. اما در این مطالعه و مطالعات ذکر شده رابطه آماری معنیداری بین آلودگی به انگلهای خارجی و سن دیده نشده است.
در مطالعه انجام شده در اهواز (9) بیشترین فراوانی آلودگی به انگلهای خارجی در فصل زمستان گزارش شده است اما در مطالعه حاضر، بیشترین فراوانی آلودگی در فصل بهار دیده شد که احتمالاً دلیل این تفاوت، شرایط اقلیمی متفاوت در دو منطقه مورد مطالعه است. در شیراز (16) بیشترین فراوانی آلودگی درفصل بهار و تابستان و کمترین فراوانی در زمستان گزارش شده است که با نتایج مطالعه حاضر هم خوانی دارد.
در مطالعات انجام شده در ایلام (2) و قزوین، مازندران و گیلان (4) ناحیه گردن و در مطالعه انجام شده توسط Mujeeb و همکاران در سال2017 در پاکستان (10) ناحیه سر و گردن متداولترین نواحی بودند که توسط انگلهای خارجی آلوده شده بودند اما در مطالعه حاضر، بیشتر قسمت پشت و پهلوها آلوده بودند. در مطالعه دیگری که توسط Omonijoو همکاران در نیجریه انجام شد بیشتر کنهها ناحیه شکم، ککها ناحیه سر و گردن و جرب سارکوپتس اسکبئی ناحیه سر و گردن را آلوده کرده بود (13) اما در مطالعه حاضر بیشتر کنهها سر و گوش، ککها پشت و پهلوها و جرب سارکوپتس اسکبئی اندامهای حرکتی را آلوده کرده بودند.
تفاوتهای موجود در نتایج حاصل از مطالعات مختلف را میتوان به عوامل مختلف از جمله شرایط اقلیمی، تعداد نمونه، نحوه انتخاب نمونه و طول دوره آزمایش نسبت داد.
نتیجه گیری نهایی: ککها، کنهها، جربها، مگسها، نوزادهای مولد میاز و شپشها بهترتیب فراوانترین انگلهای خارجی در مشهد واقع در شمال شرق ایران بودند. گونه غالب در ککها کتنوسفالیدس کنیس، کنهها ریپی سفالوس تورانیکوس و جربها سارکوپتس اسکبئی بود. بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود سگهای خانگی تا حد امکان در منزل نگهداری شوند و کمتر با محیط بیرون ارتباط داشته باشند و برنامههای کنترلی در این منطقه روی مبارزه با ککها و کنهها متمرکز شود.
نویسندگان مقاله از همکاری صمیمانه بیمارستان دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد به ویژه دکتر سرچاهی و سایر افرادی که در طول این پژوهش ما را یاری نمودند تشکر مینماید.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.