Document Type : Surgery, Anesthesiology and Limb Disease
Authors
1 Graduated from the Faculty of Veterinary Medicine, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
2 Department of Clinical Sciences, Faculty of Veterinary Medicine, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
Abstract
Keywords
لنگش به عنوان مهمترین مشکل آسایش و رفاه در گاوهای شیری شناخته شده است (1). به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، لنگش از لحاظ وارد نمودن خسارات اقتصادی پس از ناباروری و ورم پستان در رده سوم قرار دارد (32). خسارات اقتصادی لنگش عمدتاً به علت عوارض ناشی از آن و نه به واسطه هزینه درمان لنگش، رخ میدهد. عمدهی ضررهای اقتصادی شامل: کاهش عملکرد تولید مثلی، کاهش میزان تولید شیر، شیر دور ریخته شده، افزایش میزان حذفهای ناخواسته (اجباری)، افزایش اقدامات مدیریتی جهت مراقبت از گاوهای لنگ (32)، از دست دادن وزن بدن، هزینههای دامپزشکی و دارو، افزایش روزهای باز و افزایش خطر ابتلا به ورم پستان است (29). جراحات منجر به لنگش به دو دسته جراحات غیرعفونی و عفونی تقسیمبندی میشوند که زخم کف سم، جراحات خط سفید، زخم پاشنه، زخم پنجه، درماتیت انگشتی، درماتیت بینانگشتی و نکروباسیلوز بینانگشتی از اصلیترین این جراحات هستند.
در برخی مطالعات، بیماریهای عفونی انگشت (درماتیت انگشتی، درماتیت بین انگشتی و نکروباسیلوز بینانگشتی) به عنوان ضایعات غالب معرفی شدهاند (13). بیماریهای عفونی منجر به لنگش به دودسته بیماریهای عمومی و موضعی انگشتی تقسیم میشوند. در بین بیماریهای موضعی انگشتی چهار عارضه درماتیت انگشتی، درماتیت بینانگشتی، نکروباسیلوز بینانگشتی و ساییدگی پاشنه قرار میگیرند که از این بین درماتیت انگشتی، درماتیت بینانگشتی و نکروباسیلوز بینانگشتی به عنوان معمولترین این جراحات شناخته میشوند (24). نظر به این که در این مطالعه فراوانی و بروز بیماریهای عفونی انگشتی مد نظر است در مقدمه تلاش میگردد تا مروری بر ویژگیهای این بیماریها انجام شود.
نکروباسیلوز بینانگشتی، بیماری باکتریایی پوست بین انگشتی گاو است. این بیماری از آمریکای شمالی، آفریقای جنوبی، استرالیا، نیوزلند، اروپا، آسیا و آفریقا گزارش شده است و با نام هانکروباسیلوز بینانگشتی، پودودرماتیت بین انگشتی، گندیدگی سم، و آبسه سم شناخته میشود. باکتری بیهوازی فوزوباکتریوم نکروفوروم بیش از همه در رخداد این عارضه درگیر است ولیکن باکتریهای دیگری هم چون Porphyromonas levii و Prevotella intermedia نیز ممکن است در پاتوژنز بیماری نقش داشته باشند. گاوهای تازهزا ممکن است بیشتر در معرض این بیماری باشند، رخداد بیماری در 30 روز اول بعد از زایمان 6 برابر بیش از ماههای دیگر شیرواری و یک ماه مانده به زایمان است. به نظر میرسد تغییرات متابولیک، ایمونولوژیک، تغذیهای و محیطی بعد از زایمان در رخداد بیماری مؤثر هستند حال آنکه شکم زایمان مؤثر شناخته نشده است. بیماری در محیطهای گرم و مرطوب بیشتر انتقال مییابد. در نواحی گرم بیماری در فصول گرم بیشتر دیده شده است. یافته ثابتی در تمام مطالعات دنبال نشده ولی دورههای بارندگی در گاوهای مرتعی به عنوان عامل خطر شناخته شده است هر چند بارانهای فصلی با رخداد عارضه در دانمارک ارتباطی را نشان نمیدهد. گاوهایی که در فری استال نگهداری میشوند نسبت به گاوهایی که در محیط باز نگهداری میشوند نکروباسیلوز کمتری را نشان میدهند. افزودن مواد معدنی، استفاده از حمام سم و استفاده از بیوتین در غذا ممکن است اثر محافظت کننده روی سم در مقابل نکروباسیلوز داشته باشد. بهداشت ضعیف بستر، کود خشک، سنگریزه، باقیمانده مواد غذایی، زمینهای یخ زده، و یخ ممکن است رخداد بیماری را افزایش دهند (33). ارتباطی بین میزان حذف و رخداد بیماریهای عفونی ثبت نشده است (8). زیانهای اقتصادی اصلی نکروباسیلوز بین انگشتی ناشی از دور ریختن شیرناشی از درمانهای آنتی بیوتیکی. برای هر گاو مبتلا 489 یورو تخمین زده شده است. در این مطالعه گفته شده است که در صورت تشخیص زود هنگام بیماری و استفاده از آنتی بیوتیکهایی که زمان منع مصرف شیر کوتاهتری دارند این عدد کمتر خواهد بود، در هر صورت حذف زودرس و کاهش باروری نیز از سایر زیانها عنوان شده است. تشخیص زودهنگام بیماری، درمان سریع و بکارگیری روشهای کنترلی میتواند هزینهها را کاهش دهد (14). Holzhauer و همکاران در سال 2006 نکروباسیلوز بین انگشتی را به عنوان عامل مستعد کننده درماتیت انگشتی در هلند معرفی کردند (15). در همه گیریهای نکروباسیلوز بین انگشتی بیش از 5 درصد واگیری در اولین ماه همهگیری اتفاق افتاده است. انتقال دام بین دامداریها، تغییر اندازه بهاربند، استفاده از تهویه طبیعی به جای تهویه مکانیکی منجر به افزایش موارد نکروباسیلوز شده است. در گلههایی که همهگیری نکروباسیلوز رخ داده است سایر بیماریهای عفونی انگشتی نیز دیده شدهاند (18). Becker و همکاران در سال 2014 فراوانی نکروباسیلوز بینانگشتی را در سوئیس 3/1 -1/0 درصد گزارش کردند (2). Tadich و همکاران در سال 2010 افزایش اسکورهای حرکتی را تنها متعاقب رخداد زخمهای کف سم، دو لایه شدن کف و نکروباسیلوز بین انگشتی عنوان کردند (31).
در یک مطالعه بر روی 1330 گاو حاصل از اطلاعات سمچینی در 11 گاوداری در لهستان درماتیت بینانگشتی در 5/4 درصد موارد دیده شد. در این مطالعه شکم زایش و روش نگهداری گاو هیچ اثری بر رخداد بیماریها نداشت (20). استفاده از بسترکم، خطر رخداد درماتیت بین انگشتی را افزایش میدهد. با بستر ناکافی رطوبت افزایش یافته و زمین زیر پا سفتتر است. بعلاوه با رخداد درماتیت بین انگشتی به نظر میرسد زمینه برای رخداد موارد دردناک درماتیت انگشتی بیشتر آماده میشود (5). در مطالعهای نشان داده شده است که افزایش سن، نگهداری گاوها روی سطوح بتنی، محدود کردن زمان چرا، کاهش انرژی جیره، و تلقیح زودرس تلیسهها رخداد درماتیت بین انگشتی را افزایش میدهد و محیط مناسب انگشتی و مراقبت درست و به موقع از انگشتان این مشکل را کم میکند. مدیریت درست انگشتان با استفاده مرتب از حمام سم، سمچینی سالی دو بار گله و سمچینی گاوهای خشک میتواند در جلوگیری از رخداد نکروباسیلوز بین انگشتی کمک کند (28).
بیماری درماتیت انگشتی، عفونت شدید ناحیه انگشتان است که منجر به لنگش در گاو شیری میگردد. این بیماری اولین بار توسط Cherry و Mortellaro در سال 1970 گزارش شد (11). درماتیت انگشتی منجر به کاهش تولید شیر، کاهش بازده تولید مثلی و افزایش دامنه حذف و هزینههای درمان در گلهها میشود که تماماً زیانهای اقتصادی به همراه دارند (6). درماتیت انگشتی به عنوان یک بیماری آندمیک در بسیاری از نقاط جهان شناخته شده است (26). رخداد ثبت شده در نیوزلند و برخی کشورهای دیگر نشان میدهد که درماتیت انگشتی در گلههایی که پرورش و نگهداری گاوها از مرتع به پرورش متراکم تغییر کرده است، مشکل جدیتری میباشد. حتی در کشورهایی مثل انگلستان نیز در زمانی که گاوها قابلیت استفاده از مرتع را پیدا میکنند بیماری در نگهداری متراکم گاو دیده میشود (21). رخداد درماتیت بین انگشتی در بنگلادش 15/2 درصد (30). و در مصر، برزیل، آلمان، انگلستان، هلند، آمریکا، شیلی، دانمارک، فرانسه، ایران، ژاپن و برخی دیگر کشورها نیز گزارش شده است (3،24).
گاوهای شکم اول بیشتر در معرض این بیماری قرار دارند چرا که در معرض تغییرات بیشتر تغذیهای، متابولیک و محیطی در محدوده زایمان قرار میگیرند. همچنین به خاطر ماهیت عفونی بیماری، حیوانات جوانتر حساسیت بیشتری به بیماری به علت کمتر بودن کارآیی سیستم ایمنی بدن دارند. پاسخهای ایمنی به درماتیت انگشتی قبلاً مطالعه شده و به عنوان مبنایی برای تولید واکسن علیه این بیماری بکار رفته است. گاوهایی که در اواسط یا اواخر شیرواری قرار میگیرند نیز به عنوان گاوهایی با خطر بالا در مقابل این بیماری شناخته شدهاند. شرایط نگهداری مرطوب، بهداشت پایین بستر، کفهای بتونی، افزایش کنسانتره بعد از گوسالهزایی، ورود گاوها یا تلیسههای جدید به گله حساس، برخی از سایر فاکتورهای خطر برای این بیماری شناخته شدهاند (24). بروز شدید عوارض دردناک در این بیماری بیش از هر چیز آسایش دام را در معرض خطر قرار میدهد (4). درماتیت انگشتی خطری جدی برای گاوهای شیری در بسیاری از نقاط جهان محسوب میشود. اشکال بالینی این بیماری مشکل جدی آسایش دام بوده است و منجر به افزایش حذف در گلههای شیری میگردد (23). در هر صورت اهمیت درماتیت انگشتی فقط در شکل بالینی آن نیست بلکه منجر به رخداد زیانهای اقتصادی، افزایش هزینههای درمان، کاهش تولید شیر و افزایش حذف بدون وجود سایر بیماریها میگردد (12). با توجه به اندازه گله، سیستمهای نگهداری و مدیریت در نواحی مختلف جغرافیایی باید گفت که بیماری میتواند در شرایط جغرافیایی مختلف بقا پیدا کند. در نیوزلند که دامپروری به شکل سنتی مبتنی بر مرتع است، درماتیت انگشتی تنها به شکل تکگیر گزارش شده است یا به عنوان عاملی برای رخداد زخمهای کف سم که بهبود پیدا نمیکنند، در نظر گرفته شده است (1).
ضایعه تیپیک درماتیت انگشتی به شکل ناحیهی تخریشی و زخمی دردناک در لمس میباشد و قیافه ظاهری زخم باعث نامگذاریهای دیگر مانند ضایعه زگیل مانند مودار ناحیه پاشنه، پاشنه توت فرنگی یا درماتیت قارچی شده است. تقسیمبندیهای مختلفی برای این ضایعه انجام شده است که معمولترین آن تقسیمبندی براساس مراحل M است که ضایعه را از M0 (بدون هیچ عارضه ظاهری) تا M4.1 (بازگشت ضایعه در فرم مزمن) تقسیم بندی میکند. درماتیت انگشتی منجر به رخداد زیانهای معنیدار اقتصادی و حذف گاو میگردد (21). درماتیتانگشتی در 2/21 درصد از گاوها با فراوانی بین 0 تا 83 درصد ثبت شده است. معمولترین شیوع این بیماری در گلهها 10-5 درصدی بوده است. درماتیت انگشتی بیشتر در گاوهای با روز شیردهی 60-30 و در شکم سوم بعد از روز 60 اتفاق افتاده است (15).
بیماری ساییدگی پاشنه از سال 1976 به این نام خوانده میشود و در بیش از 50 درصد از موارد با زخم یا سایشی در ناحیه پاشنه شناخته میشود. بیماری بیشتر در سنین بالا دیده شده است و در بین پیازهای پاشنه اتفاق میافتد، در این بیماری یک سری شیارهای V شکل در ناحیه پاشنه بوجود میآید که تغییر رنگ داده است و داخل آنها تیره میشود. در موارد بدون عارضه، لنگش مختصر ایجاد میکند یا اصلاً لنگشی ایجاد نمیکند و در صورتی که به علت درد ایجاد شده در ناحیه پاشنه حاصل از این بیماری وزن به جلو منتقل شود، میتواند جراحاتی در کف ایجاد نماید. دیکلوباکتر نودوزوس به فراوانی از این ضایعه جدا شده است (13). ساییدگی پاشنه را به چهار درجه تقسیم میکنند که در درجه صفر آن هیچ جراحتی دیده نمیشود و جراحات سطحی ناحیه پاشنه را به عنوان درجه یک دانستهاند که ناراحتی مختصری در دام ایجاد مینماید، و در درجات بعدی که درجات 2 و 3 بیماری است ناراحتی و لنگش جدی میتواند در دام ایجاد نماید در این حالات شکافهای عمیق در ناحیه پاشنه و پیاز پاشنه ایجاد میشود که حتی میتواند منجر به تغییر شکل ناحیه و به دنبال آن تغییر الگوی راه رفتن حیوان گردد (27). مطالعهای بر روی 2002 گاو در نروژ نشان داده است که شیوع بیماری ساییدگی پاشنه در فری استالها 38 درصد است که محیط مرطوب با بهداشت کم منجر به نرمی بافت شاخی ناحیه پاشنه و ایجاد شرایط مناسب برای ابتلا به این بیماری میشود. ارتباط جدی بین بیماری ساییدگی پاشنه و درماتیت بین انگشتی دیده شده است بطوری که رخداد هر دو بیماری با برقراری چرای دام کاهش یافته است (16). در برخی نگاشتهها از درماتیت بین انگشتی و ساییدگی پاشنه به عنوان شایعترین بیماریهای انگشتی گاو نام برده شده است و گفته شده است که این دو بیماری میتوانند در کنار یکدیگر یک کمپلکس تشکیل دهند به طوری که در ابتدا دیکلوباکتر یا باکتریوئیدس نودوسوس احتمالاً به همراه فوزوباکتریوم نکروفوروم منجر به ایجاد التهاب در فضای بین انگشتی میشوند و به دنبال آن در موارد مزمن منجر به یک ضایعه سطحی در ناحیه پاشنه میگردند که بسته به شرایط محیطی شدت آن تغییر میکند (27).
چهار گاوداری شیری در استانهای چهارمحال و بختیاری، اصفهان، خراسان رضوی و مازندران انتخاب گردید. گاوداری 1 در ناحیه شهرکرد استان چهارمحال بختیاری، با حدود 2000 رأس گاو مولد، سیستم نگهداری ترکیبی فری استال و بهاربندهای آزاد قراردارد. شهرکرد ارتفاع 2060 متر از سطح دریا، میانگین دمای سالیانه 5/11 درجه سانتی گراد و میانگین بارندگی در سال 324 میلیمتر دارد. این ناحیه با بارش زیاد سالانه از نواحی سردسیر ایران است به گونهای که در برخی مواقع مدت نسبتاً طولانی دمای هوا از صفر بالاتر نیست. گاوداری 2 در ناحیه اصفهان استان اصفهان با حدود4500 راس گاو مولد با سیستم نگهداری فری استال قرار دارد. اصفهان ارتفاع 1570 متر از سطح دریا و میانگین دمای سالیانه 17 درجه سانتیگراد و میانگین بارندگی در سال 8/122 میلیمتر دارد. گاوداری 3 در ناحیه ساری استان مازندران با 2500 راس گاو مولد با سیستم نگهداری فری استال قرار دارد. ساری ارتفاع 132 متر از سطح دریا و میانگین دمای سالیانه 15 درجهسانتیگراد و میانگین بارندگی در سال 789 میلیمتر دارد و گاوداری 4 در نیشابور استان خراسان رضوی با 900 راس گاو مولد با سیستم نگهداری بهاربندهای آزاد قرار دارد. نیشابور ارتفاع 1250 متر از سطح دریا و میانگین دمای سالیانه 8/13 درجه سانتی گراد و میانگین بارندگی در سال 200 میلی متر دارد.
در تمامی گاوداریها، گاوها 3 نوبت در روز شیردوشی میشوند و با استفاده از ماشین تغذیه، جیرهی مخلوط کامل دریافت مینمایند. در این گاوداریها، گاوهای دوشا براساس میزان تولید شیر، روز گذشته از زایش و اسکوربدنی دستهبندی میشوند. تعداد گاوها در هر بهاربند متفاوت است ولی نسبت گاوها در واحد سطح در بهاربندها حتیالامکان ثابت نگه داشته میشود.
برنامهی مراقبت از سم در این گاوداریها از حد اقل 5 سال قبل از مطالعه آغاز شده بود. برنامهی مراقبت از سم علاوه بر سمچینی (در 120 روز پس از زایمان، قبل از خشکی، گاوهای عقب ماندهی تولید مثلی، گاوهای با اسکور حرکتی بالا و گاوهای ارجاعی) در برگیرندهی اسکورینگ حرکتی به شکل ماهانه، استفاده از حمام سم، مراقبت از بستر شامل کودروبی و ضدعفونی، مراقبت از استرس گرمایی، کنترل حشرات و شاخصهای کنترل اسیدوز و تغذیه میباشد. همچنین گاوها از جیرههای حاوی مواد افزودنی حاوی روی، منگنز، کبالت، مس و بیوتین و سایر مواد معدنی برای کنترل و جلوگیری از لنگش بهره میگیرند. کلیهی اطلاعات مربوط به مراقبت از سم در یک فرم اکسل با توجه به علت ارجاع به باکس سم چینی و عوارض احتمالی در نواحی دوازده گانه سم توسط دامپزشک حرفهای ثبت شده است و اطلاعات مربوط به جدید یا قدیمی بودن عارضه، انگشت و اندام درگیر در این فرمها ثبت گردید.
درماتیت انگشتی به عنوان سردسته جراحات عفونی انگشتی به جراحاتی که در ناحیه 10 انگشتی رخ میدهد اطلاق گردید. همچنین نکروباسیلوز بین انگشتی به جراحات زخمی ناحیه صفر نسبت داده شد و در نهایت جراحات زخمی ناحیه 6 به عنوان ساییدگی پاشنه شناخته شد. لازم به ذکر است که در تمامی این موارد عارضه جدید ثبت شد و عوارض قدیمی چندین بار در محاسبه لحاظ نشدند. هر عارضهای که در سه ماه گذشته در همان انگشت یا اندام رخ نداده باشد یا بهبودی رخداد قبلی آن گزارش شده باشد به عنوان عارضه جدید شناخته و وارد تجزیه و تحلیل شد. کلیه اطلاعات مربوط به عملیات انجام شده در سالهای 1391 تا 1392 ثبت و استخراج گردید.
میزان بروز هر یک از انواع جراحات سم درهریک از فصول سال ثبت و گزارش شد. تمامی درصدهای اعلام شده بر اساس گاوهای مولد موجود در گله محاسبه گردیده است. نظر به برنامه ریزی انجام شده کلیه گزارشات به شکل توصیفی با ارائه میانگین و انحراف معیار تنظیم شده است و در صورت نیاز با استفاده از آزمون مربع کای در نرم افزار 5/3Sigmastat, version مقایسه آماری صورت گرفته و مقادیر 05/0P< به عنوان معنیدار در نظر گرفته شده است.
در مجموع در طی دو سال اطلاعات حاصل از 71896 مورد عملیاتی که برای مراقبت از سم انجام گرفته بود ثبت و تحلیل گردید. با احتساب گاوهای مولد مورد مطالعه (10100 گاو) در طول سال به شکل میانگین هر سال 54/3 مورد عملیات داخل باکس سم چینی برای هر گاو انجام شده است. کلیه یافتههای مدیریتی گلههای مورد مطالعه در جدول 1 آورده شده است. همانگونه که این جدول نشان میدهد میانگین تولید از 40 -32 لیتر در روز در گاوداریهای مختلف پراکنش داشته است و همچنین تعداد گاو در یک واحد دامپروری از 932 راس تا 4721 راس در واحد دیگر دیده شده است. همچنین در فصول مختلف روزهای شیردهی از رقم 171 روز تا 200 روز نوسان داشته است.
ساییدگی پاشنه پراکنش بین 0 تا 13 مورد در هر ماه را به خود اختصاص داده است و درماتیت انگشتی پراکنش بین 0 تا 145 مورد را در بین گاوداریهای مختلف به خود اختصاص داده است در حالیکه نکروباسیلوز بین انگشتی پراکنش بین 0 تا 47 مورد در هر ماه را به خود اختصاص داده است.
بیشترین و کمترین فراوانی درماتیت انگشتی در بهار (62/8 درصد) و پاییز (18/4 درصد) ثبت شده است. همچنین بیشترین و کمترین فراوانی نکروباسیلوز بین انگشتی در فصول زمستان (79/2 درصد) و تابستان (73/1 درصد) ثبت شده و در نهایت بیشترین و کمترین رخداد بیماری ساییدگی پاشنه در فصول بهار (68/0 درصد) و زمستان (41/0 درصد) ثبت شده است. مقادیر میانگین اطلاعات در جدول 2 نشانگر فراوانی بیشتر درماتیت انگشتی و ساییدگی پاشنه در بهار است.
کل بیماریهای عفونی در سال 1392 تعداد 1826 راس ثبت شده است و با احتساب گاوهای مولد گله در این سال فراوانی 45/17 درصدی از عوارض به شکل کلی ثبت شده است. همین میزان در سال 1391 تعداد 1876 مورد ثبت شده که فراوانی 18/19 درصدی را نشان میدهد. تنها رخداد بیماری درماتیت انگشتی در بین دو سال متفاوت بوده است، هر چند کاهش رخداد موارد ساییدگی پاشنه نیز دیده شده ولیکن این کاهش معنیدار نبوده است (جدول 3).
توزیع فراوانی این ضایعات در بین گاوداریهای مختلف بسیار متفاوت بوده است به گونهای که در گاوداری 3 فراوانی 1/30 و 97/32 درصدی از بیماری درماتیت انگشتی در گله دیده میشود و در همین زمان در گله شماره 2 فراوانی 68/0 و 93/0 درصدی از بیماری ثبت گردیده است. در هر صورت این تفاوت فراوانی در بین گاوداریها در نقاط مختلف جغرافیایی (جدول 4) در سایر عوارض نیز کم و بیش دیده میشود.
ثبت اطلاعات مربوط به سم چینی به اشکال مختلف انجام میگیرد. در گلههای مورد مطالعه، ثبت اطلاعات مبتنی بر فرمهایی که در نرم افزار اکسل و همچنین مدیریت دامپروری ثبت میشوند، انجام میگیرد. ثبت اطلاعات بر اساس نواحی دوازده گانه سم انجام شده است (25). درسیستم بکار گرفته شده در این مطالعه موارد لنگش جدید و همچنین مواردی که در ناحیه خاص جراحت زخمی داشته است، جدا شده و تنها جراحت نکروباسیلوز بینانگشتی و درماتیت بینانگشتی که هر دو در ناحیه صفر بروز مینمایند از یکدیگر جدا نشدهاند و این احتمال وجود دارد که موارد درماتیت بین انگشتی در بین موارد نکروباسیلوز بینانگشتی قرار گرفته باشند، هر چند معمولاً درماتیت بینانگشتی تنها یک التهاب در ناحیه صفر است و زخم ایجاد نمینماید و بدین ترتیب در اطلاعات استخراج شده قرار نمیگیرد.
گاوداریهای مورد مطالعه تماماً از بین گاوداریهای پرتولید کشور بودهاند که در سال مطالعه تولید نسبتاً خوبی داشتهاند. در این مطالعه تلاش گردیده تا نواحی جغرافیایی مختلف کشور که هم از دید ارتفاع و هم از دید بارشهای سالانه تفاوت چشمگیری دارند انتخاب شوند تا اثر احتمالی این موارد از فراوانیهای گزارش شده در نظر گرفته شده باشد. بارندگیهای سالانه از 122 میلیمتر در گاوداری 2 تا 784 میلیمتر در گاوداری 3 متفاوت است به گونهای که هوای بسیار شرجی، گرم و مرطوب در ناحیه گاوداری 3 کاملاً جلب توجه مینماید. همچنین ارتفاع از سطح دریا از 132 تا 2060 متر متنوع بوده است که این یکی نیز خود تغییرات آب و هوایی نسبتاً زیادی را به همراه دارد.
نکروباسیلوز بین انگشتی معمولاً به عنوان یک بیماری تکگیر بروز میکند و بروز گلهای آن در هر شیرواری 5 -2 درصدی گزارش شده است هرچند در همه گیریهای این عارضه بروز 25 -17 درصدی گزارش شده است. امروزه گزارشهای بیشتر روی درماتیت انگشتی و ترپونمها متمرکز شده است و مطالعات کمی در مورد باکتریولوژی نکروباسیلوز بینانگشتی وجود دارد. Kontturi و همکاران در سال 2019 در مطالعهای در فنلاند فوزوباکتریوم نکروفوروم را به عنوان باکتری غالب در موارد نکروباسیلوز بینانگشتی شناختهاند و همچنین باکتریهایی مانند دیکلوباکتر نودوسوس، پورفیروموناس لوی، پرووتلا ملانینوژنیکا، و گونههای ترپونم نیز از موارد نکروباسیلوز بینانگشتی در این مطالعه جدا شدند. بیشتر موارد حاد بیماری در این مطالعه حاوی فوزوباکتریوم نکروفوروم و دیکلوباکتر نودوزوس بودند. گفته شده است که در مواردی که همهگیری بیشتری از نکروباسیلوز بین انگشتی دیده میشود دیکلو باکتر نودوزوس حضور بیشتری دارد (17). فراوانیهای مختلفی از این عارضه در نواحی مختلف دنیا گزارش شده است. Correa-Valencia و همکاران در سال 2019 در کلمبیا مطالعهای را بر روی گاوهای مولد انجام دادند و فراوانی این عارضه را 6/5 درصد گزارش دادند (7). همچنین Ebling و همکاران در سال 2019 با گزارش 1/4 درصدی از فراوانی این عارضه، آن را به عنوان دومین علت معمول جراحات عفونی انگشتی معرفی کردند (9). Olechnowicz و همکاران در سال 2010 در لهستان فراوانی درماتیت بین انگشتی که البته به شکل مشخص به نام نکروباسیلوز بین انگشتی ذکر نشده است را 5/4 درصد گزارش دادند (21). فراوانی این عارضه در مطالعه حاضر در سالهای 1391 و 1392 به میزان 52/4 درصد از گاوهای مولد شناخته شده است که در بین دو سال تغییری را نشان نمیدهد. این عارضه بین 76/1 تا 15 درصد گله را در یک سال مبتلا ساخته است و رخداد این عارضه در گاوداری 3 و 1 که بیشترین میزان بارشهای سالانه را به خود اختصاص میدادند به شکل ثابت بالا بود بطوری که از حداقل 81/3 درصد تا حداکثر 13/9 درصد تغییر نشان میداد. باید توجه داشت که این یافتهها با آنچه در بالا آمد کم و بیش همخوان است و در مواردی که بارندگیهای سالانه کمتر بوده و احتمالاً مدیریت بهتری بر رخداد عوارض انجام شده، این میزان به شدت کاهش پیدا کرده است.
ابتلا به نکروباسیلوز بین انگشتی تولید شیر در یک شکم را تا 9/9 درصد نسبت به گاو سالم کاهش میدهد. فراوانی نکروباسیلوز بین انگشتی در دانمارک 8/4 – 1/0 درصد از گاوها، در ویکتوریا استرالیا 13 درصد از جراحات سم، مجددا در دانمارک 5/1 درصد از گاوها، در انگلستان 5 درصد از جراحات سم، در دانمارک 7/0 درصد از گاوها، در آمریکا 9 درصد از گاوهای لنگ، در انگلستان 14/7 درصد از گاوها، در جنوب انگلستان 4/0 درصد از گاوها، در غرب کانادا 5/6 درصد ازبیماریهای سم، در آمریکا 20 -5 درصد از گاوها در صورت همهگیرشدن، در کانادا 2/0 درصد از گاوها، در ایران 27/6 درصد از گاوها (19)، در آمریکا 65/4 درصد از جراحات سم، در سویس 1/0 درصد از گاوها، در آلمان 6/6 – 2/3 درصد از گاوها، در فنلاند 2/19 – 6/9 درصد از گلهها گزارش شده است (27). در بنگلادش این عارضه 35/2-7/1 درصد از گاوها و در هلند تا 46 درصد از گاوهای آخوربند، در فنلاند 5 درصد از گاوها گزارش شده است (17،27،30). با توجه به این مطالعات، اگر میانگین رخداد جراحت را 57/4 درصد در نظر بگیریم و تعداد کل گاوهای مورد مطالعه را 10100 راس با میانگین تولید سالانه 11000 لیتر در نظر بگیریم، در هر سال 502 تن شیر کمتر حاصل از این جراحت در این گاوداریها تولید میشود که نشانگر رقم بسیار بالایی از زیان اقتصادی در گله است.
نکرو باسیلوز بین انگشتی در مطالعه حاضر بیش از همه در زمستان مشکل آفرین است بطوری که فراوانی آن در این فصل به شکل معنیداری از فصول پاییز و تابستان بیشتر است. همانگونه که قبلاً نیز گفته شد بارشهای بیشتر، بهداشت پایین بستر، تجمع بیش از حد بسترها میتوانند علتی برای رخداد بیشتر زمستانه و بهاره این بیماری باشد.
فراوانی درماتیت انگشتی در مطالعه حاضر 45/13و 99/11 درصد گاوهای مولد ثبت شد. کمترین (68/0 درصد) و بیشترین (44/36 درصد) رخداد در بین گاوهای مولد اتفاق افتاده است. این عارضه در گاوداری شماره 3 که بیشترین میزان بارندگی را به همراه دارد در هر دو سال مطالعه بالا بوده است و به ترتیب 1/30 درصد و 97/32 درصد گاوهای مولد در سالهای 1391 و 1392 مبتلا به این عارضه شدهاند. نتایج این مطالعه نشان میدهد، به طورکلی این عارضه بیش از سایر موارد بیماریهای عفونی رخ داده است. در هر صورت در مطالعه Ebling و همکاران در سال 2019 این عارضه با رخداد 3/30 درصد بیشترین عارضه عفونی ثبت شده را به خود اختصاص داده است (9).
باکتریهای ایجاد کننده درماتیت انگشتی گونههای ترپونما، پورفیروموناس، فوزوباکتریوم، باکتریوئیدس، کمپیلوباکترژوژنای، و اکتینو میستها شناخته شدهاند. بطور کلی ریسک فاکتورهایی در سطح حیوان مانند شکمِ زایش، تولید شیر و مرحله شیرواری، نژاد و ژنتیک و در سطح گله بهداشت سم و سمچینی، نوع بستر، تغذیه دام، روش نگهداری گوسالهها و تلیسهها در کنار گاوهای شیری و سیاست خرید تلیسه گزارش شده است (24).
در لهستان رخداد درماتیت انگشتی 8/17 درصد، درسویس 1/29 درصد، کانادا 15درصد، هلند تا 3/59 درصد گزارش شدهاست (2،20،26). با توجه به مطالعات ذکر شده، این فراوانیها در سطح جهان از کمترین میزان حدود 15 درصد تا بیشترین میزان حدود 60 درصد گزارش شدهاند. این فراوانی در مطالعه حاضر 7/12 درصد گزارش شد که این عدد ممکن است به علت شرایط آب و هوایی گرم و خشک ایران نسبت به بسیاری از مناطق قاره اروپایی کمتر باشد. بطور کلی بیشترین رخداد درماتیت انگشتی در فصل بهار و کمترین آن در فصل پاییز گزارش شده است که میتواند ارتباط مستقیم با میزان بارندگی داشته باشد.
ساییدگی پاشنه 21/1 و 94/0 درصد گاوهای مولد را در سالهای 1391 و 1392 مبتلا نموده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که این عارضه در مقایسه با سایر عوارض عفونی رخداد کمتری دارد. در هر صورت ساییدگی پاشنه با مقادیر متفاوت گزارش شده است به گونهای که در کلمبیا در یک مطالعه تا 1/46 درصد از جراحات عفونی را مربوط به ساییدگی پاشنه دانستهاند، در مطالعات مختلف رخداد 5/1 درصد ازگاوها، در لهستان 1/1 درصد از گاوها، در سوئیس 1/34 درصد از بیماریهای عفونی و درکانادا نیز 1 تا 2 درصد از جراحات را به خود اختصاص داده است (2،7،9،20،26). بسیاری از ریسک فاکتورهای مرتبط با ساییدگی پاشنه در مورد سایر بیماریهای عفونی نیز وجود دارد. همچنین ساییدگی پاشنه به فراوانی با درماتیت بین انگشتی همراه میشود به گونهای که در برخی موارد ایجاد کمپلکسی به نام ساییدگی پاشنه درماتیت بین انگشتی (Interdigital dermatitis/ Hell erosion, IDHE) مینماید (28).
در مجموع به نظر میرسد که میانگین فراوانی 31/18 درصد جراحات عفونی ثبت شده در این مطالعه میتواند زنگ خطر بزرگی در مقابل صنعت دامپروری باشد چرا که معمولاً در بسیاری از گزارشها این جراحات نصف کل جراحات منجر به لنگش هستند و این مهم میتواند مشکل بسیار بزرگی را فراروی صنعت دامپروری در ایران قرار دهد.
نگارندگان بر خود لازم میدانند که از زحمات سرکار خانم دکتر انسیه سجادیان جاغرق رزیدنت جراحی دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد و کلیه گاوداریهایی که اطلاعات خود را برای این تجزیه و تحلیل در اختیار گذاشتند سپاسگزاری نمایند.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.
References