Document Type : Basic Sciences
Authors
1 Graduated from the Animal Sciences, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
2 Department of Animal Sciences, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
Abstract
Keywords
مسلماً ایجاد تغییر در نسبتهای جنسی طیور میتواند ایدهای جالب توجه باشد به طوری که بتوان از گلههای مادر تخم گذار تنها جوجههای ماده تولید کرد و یا بخش اعظم جوجههای گوشتی تولید شده در گلههای مرغ مادر گوشتی از جنس نر باشند. جوجههای گوشتی نر در مقایسه با جوجههای ماده سرعت رشد بالاتر و ضریب تبدیل بهتری دارند (10).
تمایز جنسیت یک فرآیند منظم و متوالی است که در موجودات عالی به وسیله ژنوتیپ تخم بارور یا زایگوت تعیین میشود. طی این فرآیند گناد نامتمایز به بیضه یا تخمدان تبدیل شده و جنس نر یا ماده کامل به وجود میآید. برخلاف پستانداران، پرندگان جنس ماده از لحاظ ژنتیکی ناجورگامت (کروموزوم جنسی zw) و جنس نر جورگامت (کروموزم جنسی zz) میباشند (18). کروموزوم w سنتز آروماتاز و در نتیجه تولید استروژن را کنترل میکند (25،26). تفاوت جنسیت در نتیجه بیان آنزیم آروماتاز در گناد سمت چپ در 5/6 روزگی دوره جنینی و تولید استروژن از تستوسترون است (25،34). در نرها هر دو گناد به بیضه تبدیل میشوند. تکامل بیضهها و تمایز جنسیت بیشتر وابسته به تنظیمهای هورمونی از طریق هورمون آنتیمولارین و آندروژن ترشح شده از بیضهها است (26). آنتیمولارین از سلولهای سرتولی ترشح شده و با تحلیل مجرای مولر از تکامل دستگاه تولید مثل ماده ممانعت به عمل میآورد (30). سطح هورمونهای استروئیدی به وسیله مهار آنزیم آروماتاز تنظیم میشود. این آنزیم آخرین مرحله مسیر بیوسنتز استروئیدهای جنسی را کاتالیز و آندروژن را به استروژن تبدیل میکند (28).
تجویز بازدارندههای آروماتاز از سنتز هورمون استروژن (هورمون مسئول ساختار تخمدانی و صفات ثانویه جنسی ماده) در پرندههای با ژنوتیپ ماده جلوگیری کرده و باعث تولید خروسهای با ژنوتیپ ماده میشوند (27) و تزریق آنتیآروماتاز غیراستروئیدی فدرازول در روز پنجم انکوباسیون به تخممرغ، باعث برگشتگی جنسی میشود (21). هیدروکلراید فدرازول از طریق بازدارندگی آنزیم آروماتاز باعث میشود گناد در حال تکامل در جنین با ژنوتیپ ماده به بیضه تمایز یابد (1،31). بیشتر آزمایشات انجام گرفته در مورد تزریق درون تخم مرغی هیدروکلراید فدرازول تأیید کننده اثر تقریباً صد درصدی آن بر برگشتگی جنسی و تولید جوجههای ماده با فنوتیپ نر بودهاند (19). با این وجود هیدروکلراید فدرازول دارویی است که بیشتر در درمان سرطان پستان در انسان کاربرد داشته و هزینه بالا مانع کاربرد وسیع آن در صنعت طیور میگردد و بیشتر در آزمایشات از آن به عنوان یک تیمار استاندارد برای مقایسه اثرات آنتیآروماتازی سایر ترکیبات استفاده میشود.
آنتیآروماتازهای غیرسنتزی، آنتیآروماتازهای طبیعی میباشند که به صورت ساختارهای بیوشیمیایی در قارچها، سبزیها و میوهها و سایر گیاهان وجود دارند. فلاونوئیدها از جمله ترکیبات طبیعی با خاصیت آنتیآروماتازی هستند که به وفور میتوان آنها را در گیاهان یافت (14،29). در بخش هوایی گیاه گزنه چندین فلاونول گلیکوزید شناسایی شده است (6) که دارای خاصیت آنتیآروماتازی میباشند. اسیدهای چرب غیراشباع با بیش از یک پیوند دوگانه مانند اسید لینولئیک و اسید لینولئیک کانژوگه مهار کنندگان اصلی آروماتاز در قارچهای دکمهای سفید میباشند (7).
وجود اثرات آنتیآروماتازی در بعضی از عصارههای گیاهی گزارش شده است. برای مثال گزنه با نام علمی Urtica dioica L از خانواده Urticaceae با داشتن بازدارنده آروماتازی مانند اسید ارسولیک و اکتادکادیانوئیک اسید قادر به مهار آنزیم آروماتاز است (13). قارچ تکمهای (Agricus bitorquis) متعلق به تیره Agaricaceae نیز حاوی اسیدلینولئیک (C18:2) و اسید لینولئیک کانژوگه (CLA) است که دارای فعالیت آنتی آروماتازی هستند (7).
با این وجود، علی رغم مطالعات متعدد در مورد اثرات آنتیآروماتازی گیاه گزنه و قارچ دکمهای (6،7،13)، مطالعات چندانی در مورد اثر تزریق درون تخممرغی این ترکیبات بر برگشتگی جنسی جنس ماده به نر در جوجههای گوشتی یافت نمیشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تزریق درون تخممرغی عصاره گزنه و قارچ تکمهای بر تغییر جنسیت جوجههای گوشتی ماده، عملکرد و تغییرات ظاهری تارهای عضلانی و پارامترهای خونی جوجههای حاصل انجام گرفت.
مراحل تهیه عصارههای گیاهی، تزریق درون تخممرغی، جوجهکشی و پرورش جوجههای گوشتی در گروه علوم دامی دانشگاه محقق اردبیلی انجام گرفت. مراحل بافت شناسی در آزمایشگاه بافت شناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران انجام شد و تعیین پارامترهای لیپوپروتئینی سرم در آزمایشگاه تشخیص پزشکی فارابی واقع در شهر اردبیل انجام گرفت.
تهیه عصارههای گیاهی: برای تهیه عصاره گزنه از روش خیساندن 400 گرم گیاه خشک گزنه و 10 کیلوگرم قارچ تکمهای تازه استفاده شد (2). مراحل کار مشتمل بود بر آسیاب کردن به قطر یک میلیمتر، خیساندن با الکل اتیلیک 50 درصد به مدت 72 ساعت و چند مرحله صاف کردن محلول حاصله توسط کاغذ صافی و در نهایت تغلیظ با استفاده از دستگاه تبخیر در خلا در دمای60 درجه سانتیگراد (2). برای افزایش دقت کار این عمل در پنج تکرار انجام شد. سپس میانگین میزان ماده خشک موجود در هر میلیلیتر از عصاره گزنه و قارچ تکمهای به ترتیب 706/0 و 763/0 گرم محاسبه شد.
برای تعیین بهترین غلظت تزریق عصارههای مورد استفاده یک عملیات پیش آزمون انجام گرفت و غلظت مناسب تزریق تعیین شد. تمایز گنادها در جنین مرغ حدود 5/6 روزگی دوره جنینی رخ میدهد و زمان تزریق ترکیبات آنتیآروماتاز باید قبل از این زمان باشد (21،25،34). مطالعاتی مبنی بر مؤثر بودن تزریق ترکیبات آنتیآروماتاز از محل کیسه هوای تخممرغ در دست است (16). برای هر یک از تیمارها تعداد 15 عدد تخممرغ تخصیص داده شد. قبل از عمل تزریق درون تخممرغی بخش پهن پوسته تخم مرغ توسط الکل اتانول ضد عفونی گردید و سوراخی به قطر تقریبی 1/0 میلیمتر در آن ایجاد شد. تزریق توسط سرنگ یک میلیلیتری انسولین (21) در روز پنجم جوجهکشی و از انتهای پهن تخممرغ در داخل کیسه هوایی انجام گرفت. رقیق کردن عصارهها بر اساس مقدار ماده خشک مورد نظر در 1/0 میلیلیتر انجام شد.
نتایج پیش آزمون در جدول 1، نشان دهنده اثر منفی تزریق سطوح بیش از 500 میکروگرم عصارههای گیاهی بر میزان جوجهدرآوری تخممرغها بود. با توجه به هدف اصلی تحقیق که تعیین اثر تزریق داخل تخممرغی عصاره گزنه و عصاره قارچ در تغییر جنسیت جوجههای گوشتی بود، به منظور دستیابی به بهترین نتیجه و با توجه به اختلاف کم، درصد جوجهدرآوری بین سطوح 250 و 500 میکروگرم ماده خشک در 1/0 میلیلیتر محلول تزریقی، برای آزمایش اصلی از مقدار 500 میکروگرم ماده خشک در 1/0 میلیلیتر استفاده شد.
در آزمایش اصلی، تعداد 336 عدد تخممرغ نطفهدار مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 از مزرعه مرغ مادر آرتا جوجه اردبیل تهیه گردید. تخممرغها به چهار گروه تقسیم شد و پس از شمارهگذاری و اندازهگیری وزن تخممرغها در هر گروه، در دستگاه جوجهکشی قرار داده شدند. در ابتدای روز پنجم انکوباسیون (قبل از تمایز گنادها) عملیات تزریق انجام شد. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: 1- تزریق داروی هیدروکلراید فدرازول (Sigma, USA) به مقدار 100 پی پی ام در 1/0 میلیلیتر (که با اضافه کردن آب مقطر به لوله حاوی 10 میلیگرم فدرازول به دست آمد). 2- تزریق عصاره قارچ حاوی 500 میکروگرم ماده خشک در 1/0 میلیلیتر. 3- تزریق عصاره گزنه حاوی 500 میکروگرم ماده خشک در 1/0 میلیلیتر. 4- تزریق 1/0 میلیلیتر آب مقطر به عنوان گروه شاهد.
برای انجام تزریق درون تخممرغی، ابتدا محل تزریق (انتهای پهن تخممرغ) به وسیله الکل اتیلیک ضدعفونی شد، سپس با استفاده از ابزار دندانپزشکی استیل اسکیلر داسی، در پوسته تخممرغ منفذ کوچکی ایجاد و با استفاده از سرنگ انسولین مواد تزریقی در مقادیر مورد نظر تزریق و بلافاصله منفذ پوسته تخممرغ با پارافین مسدود شد (21). پس از عملیات تزریق تخممرغها سریعاً به دستگاه جوجهکشی برگردانده شدند. دما، رطوبت و چرخش تخممرغها در دستگاه جوجهکشی در دوره ستر (18 روز اول انکوباسیون) و دوره هچر (3 روز آخر انکوباسیون) بر اساس کاتالوگ دستگاه جوجهکشی (دوره ستری: دما =8/37 درجه سانتیگراد، رطوبت = 60 درصد، چرخش در هر ساعت 90 درجه. دوره هچر: دما =2/37 درجه سانتیگراد، رطوبت =65 درصد، بدون چرخش) تنظیم شد.
پس از اتمام انکوباسیون در پایان روز 21، جوجههای هچ شده هر گروه وزن شده و پس از تعیین جنسیت از روی میزان رشد پرها، پرندههای با ژنوتیپ ماده به وسیله علامتگذاری پرها با رنگ مشخص گردیدند. از لحاظ فنوتیپی، جوجههای یک روزه سویه راس 308 با ژنوتیپ نر، دارای پرهای اولیه کوتاه در ناحیه بال نسبت به ژنوتیپ ماده هستند. تمام پرندههای مربوط به هر گروه آزمایشی (هر دو جنس) به سالن پرورش انتقال یافتند. جوجهها بر اساس گروهبندی انجام شده در دستگاه جوجهکشی در قالب یک طرح کامل تصادفی با 4 تیمار (شامل جوجههای حاصل از تخممرغهای تزریق شده با عصاره قارچ، عصاره گزنه، فدرازول و گروه شاهد) و 6 تکرار در قفسها توزیع شدند. به دلیل تفاوتها در درصد هچ، تعداد جوجههای هر قفس لزوماً برابر نبود و در هر قفس بین 10 تا 12 قطعه جوجه قرار داده شد.
تمام گروهها به مدت 42 روز با جیرههای یکسان (جدول 2) که برای سه دوره آغازین (یک تا 10 روزگی)، رشد (11 تا 24 روزگی) و پایانی (25 تا 42 روزگی) و با توجه به احتیاجات غذایی جوجهگوشتی سویه راس 308 بر اساس کاتالوگ و با استفاده از نرمافزار جیرهنویسی WUFFDA تنظیم شده بودند (جدول ۱)، تغذیه شدند.
اندازهگیری وزن زنده، میزان مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی در پایان دورههای آغازین، رشد و پایانی، پس از 6 ساعت گرسنگی و با فرض حداقل 2 ساعت زمان مورد نیاز برای ثبت دادهها انجام گرفت که به این ترتیب حداقل 8 ساعت گرسنگی مورد نیاز توصیه شده برای تخلیه مجرای گوارش اعمال گردید (31). در انتهای دوره پایانی، همزمان با ثبت صفات تولیدی و پس از اعمال گرسنگی، عملیات خونگیری از ورید بال 2 پرنده که به طور تصادفی از میان پرندههای ماده علامتگذاری شده انتخاب شدند انجام گرفت (31). مقدار یک میلیلیتر از هر نمونه خون در لوله آزمایش حاویEDTA ریخته شد و بلافاصله به یخچال انتقال یافت تا مورد شمارش تفریقی لکوسیتها قرار گیرد (11). مقدار 5/1 میلیلیتر خون نیز به لولههای آزمایش بدون ماده ضد انعقادی انتقال داده شده و در دمای معمولی اتاق قرار گرفت تا منعقد شود. سپس نمونهها با سرعت 3000 دور در دقیقه به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شدند و سرم نمونهها جدا شد. فراسنجههای بیوشیمیایی خون شامل تریگلیسرید، کلسترول، کلسترول HDL، کلسترول LDL و کلسترول VLDL با دستگاه اتوآنالایزر (Hitachi 902, Japan) و کیتهای تجاری (پارس آزمون، ایران) اندازهگیری شدند.
پس از خونگیری، پرندگان کشتار شده و با بررسی گنادها، جنسیت آنها تعیین گردید. مشاهده گناد نر به معنی خطا در تعیین جنسیت در سن یک روزگی بود که البته در کل نمونههای بررسی شده تعداد آنها قابل چشم پوشی بود. گنادهای ماده در یکی از دو فرم تخمدان و یا بیضه تکامل نیافته طبقه بندی شدند که مورد دوم به عنوان شاخصی از برگشتگی جنسی در نظر گرفته شده و ثبت گردید. همچنین نمونههای عضله سینه از لاشه آنها برداشت شد و پس از تثبیت شدن در فرمالین بافری 10 درصد، مراحل آبگیری، شفافسازی توسط زایلل، غوطهوری در پارافین و قالبگیری بر روی آنها انجام شد (17). به روش استاندارد تهیه مقاطع بافتی پارافینی برشهایی با ضخامت 5 تا 6 میکرومتر تهیه شد و با استفاده از روش هماتوکسیلین و ائوزین (H&E) و تریکروماسون رنگآمیزی لامها انجام شد. رنگآمیزی تریکروماسون بهمنظور مطالعه بافت همبندی و محتوای رشتههای کلاژن بین دستجات و رشتههای عضلانی انجام گرفت (17).
در بررسی میکرومتری با استفاده از میکروسکوپ نوری و لنز دیجیتال Dino-Lite و نرم افزار Dino Capture 2، (A.423; Dino-Lite, Hsinchu, Taiwan) شمارش تعداد رشتههای عضلانی در مقیاس ثابت (دایرهای با قطر 100 میکرومتر) و قطر رشتههای عضلانی نیز برحسب میکرومتر در 10 زمینه از هر مقطع بافتی لام برای هر گروه اندازهگیری شدند (18).
دادههای حاصل با استفاده از رویه GLM، توسط نرم افزار آماریSAS, 9.03 تجزیه و میانگینها تیمارها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن در سطح 5 درصد مقایسه شدند. از آزمون مربع کای برای بررسی میزان تغییر جنسیت ماده به نر در سطح احتمال معنی دار یک درصد استفاده شد.
تأثیر تزریق داخل تخممرغی تیمارهای مختلف بر میزان برگشتگی جنسی جوجههای گوشتی در جدول 3 آورده شده است. آزمون مربع کای در سطح احتمال 1 درصد، نشاندهنده برگشتگی جنسی معنیداری بود (725/19 = X2)، به طوریکه داروی هیدروکلراید فدرازول باعث 100 درصد برگشتگی جنسی ماده به نر شد، حال آنکه عصاره قارچ تکمهای و عصاره گزنه به ترتیب باعث ایجاد 67/66 و 5/37 درصد تغییر جنسیت ماده به نر شدند (01/0>.(P
اثر تیمارهای آزمایشی بر صفات عملکردی جوجههای گوشتی: تأثیر تزریق داخل تخممرغی عصاره قارچ تکمهای، عصاره گزنه و داروی فدرازول بر صفات عملکردی جوجههای گوشتی در جدول 4 ارائه شده است. در دوره آغازین (یک تا 10 روزگی)، از لحاظ خوراک مصرفی روزانه، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی بین تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری مشاهده نشد (05/0<P). در دوره رشد (11 تا 24 روزگی)، اختلاف معنیداری در خوراک مصرفی بین تیمارهای مختلف وجود نداشت (05/0<P). افزایش وزن روزانه در جوجههای حاصل از تخممرغهایی که مورد تزریق هیدروکلراید فدرازول و عصاره قارچ تکمهای قرار گرفته بودند نسبت به گروه شاهد بالاتر بود (05/0P<)،
اما تفاوتی در ضریب تبدیل غذایی تیمارها مشاهده نشد (05/0<P). در دوره پایانی (25 تا 42 روزگی) بیشترین خوراک مصرفی مربوط به گروههای هیدروکلراید فدرازول و عصاره قارچ بود (05/0P<). بیشترین میزان افزایش وزن روزانه طی دوره پایانی در گروههای هیدروکلراید فدرازول مشاهده شد و اختلاف مشاهده شده با گروه گزنه و شاهد معنیدار بود (05/0P<). گروه عصاره قارچ تکمهای نیز در دوره پایانی افزایش وزن بالاتری نسبت به گروه شاهد داشت (05/0P<) ولی با گروه عصاره گزنه تفاوت معنیداری مشاهده نگردید. ضریب تبدیل غذایی در دوره پایانی بین تیمارهای مختلف تفاوت معنیداری نداشت (05/0<P). در کل دوره پرورش (0 تا 42 روزگی)، بیشترین مقدار خوراک مصرفی و افزایش وزن روزانه در تیمارهای هیدروکلراید فدرازول و عصاره قارچ ثبت شد (05/0P<)، اما ضریب تبدیل غذایی تیمارهای مختلف در کل دوره با یکدیگر اختلاف معنیدار نداشتند (05/0<P).
اثر تیمارهای آزمایشی بر فراسنجههای خونی: تأثیر تزریق داخل تخممرغی عصاره قارچ، عصاره گزنه و داروی هیدروکلراید فدرازول بر فراسنجههای خونی در جدول 5 آورده شده است. اثرات فیزیولوژیکی ناشی از تغییر جنسیت جنین با تزریق داروی فدرازول در دوره جنینی، باعث کاهش میزان تریگلیسرید و VLDL سرم جوجهها شد (05/0P<)، ولی در مورد کلسترول، HDLو LDL اختلاف معنیداری بین تیمارهای مختلف وجود نداشت (05/0<P).
تأثیر تیمارهای آزمایشی بر گلبولهای سفید و هماتوکریت خون: اثر تزریق داخل تخممرغی تزریق فدرازول هیدروکلراید، عصاره برگ گزنه و عصاره قارچ تکمهای بر گلبولهای سفید و درصد هماتوکریت خون جوجههای گوشتی در جدول 6 نشان داده شده است. بر اساس یافتههای این آزمایش، در اثر تزریق داخل تخممرغی عصاره قارچ تکمهای، عصاره گزنه و هیدروکلراید فدرازول تفاوت معنیداری از نظر گلبولهای سفید و هماتوکریت خون مشاهده نشد (05/0<P).
تأثیر تزریق داخل تخممرغی عصاره قارچ تکمهای، عصاره گیاه گزنه و داروی هیدروکلراید فدرازول بر تعداد و قطر رشتههای عضلانی بافت سینه: تأثیر تزریق داخل تخممرغی عصاره قارچ تکمهای، عصاره گیاه گزنه و هیدروکلراید فدرازول بر تعداد رشتههای عضلانی، تعداد رشتههای عضلانی و قطر رشتهی عضلانی برحسب میکرومتر، در جدول 7 آورده شده است. بر این اساس، تزریق داخل تخممرغی عصاره قارچ تکمهای باعث افزایش معنیداری در میانگین تعداد رشتههای عضلانی نسبت به سایر تیمارها شده است (05/0P<). همچنین میانگین قطر رشتههای عضلانی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت و جوجههای ماده حاصل از تزریق درون تخممرغی عصاره قارچ قطر رشتههای عضلانی بزرگتری نسبت به سایر گروههای آزمایش داشتند (05/0>P). تزریق درون تخممرغی عصاره گیاه گزنه نیز اندازه قطر رشتههای عضلانی جوجههای ماده را افزایش داد، به طوریکه پس از تیمار عصاره قارچ، دارای اختلاف معنیداری با سایر تیمارهای آزمایشی بود (05/0P<).
نتایج رنگآمیزی تریکروماسون نشان داد که میزان بافت همبند بین دستجات عضلانی و بین رشتههای عضلانی (پریمیزیوم و اندومیزیوم) در گروههای مختلف مورد مطالعه متفاوت میباشد. همانطور که در تصویر 1 مشاهده میشود ساختار عضلانی گروه عصاره قارچ تکمهای در مقایسه با سایر گروهها تراکم دستجات عضلانی بیشتری را نشان داد. با این افزایش، بافت همبند بین دستجات عضلانی با تراکم کمتری مشاهده شد.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که بیشترین برگشتگی جنسی به ترتیب با تزریق داخل تخممرغی هیدروکلراید فدرازول، عصاره قارچ تکمهای و عصاره گزنه حاصل گردید. از آنجا که در اکثر پژوهشهای انجام گرفته در مورد برگشتگی جنسی از هیدروکلرید فدرازول به عنوان گروه شاهد مثبت استفاده شده است، مطالعات زیادی در مورد اثر آن در دست است، اما در مورد اثرات مهار کننده آروماتازی ترکیبات با منشاء گیاهی مطالعات محدود هستند.
گزارش شده است که تزریق داخل تخممرغی هیدروکلرید فدرازول و هیدروکلرید فدرازول به همراه فاکتور رشد شبه انسولین نوع 1 به میزان 100 نانوگرم در هر تخممرغ در روز چهارم انکوباسیون به ترتیب منجر به تولید جوجههایی با فنوتیپ 83/95 و 100 درصد خروس میشود (19). این مطالعه موافق با اثر مشاهده شده با تزریق داخل تخممرغی هیدروکلراید فدرازول در مطالعه حاضر است که منجر به صد در صد برگشتگی جنسی شد. در مطالعهای دیگر نشان داده شد که تزریق 1/0 میلیگرم هیدروکلراید فدرازول در مقایسه با سطوح دیگر و نیز آنتیآروماتاز استروئیدی 14-α هیدروکسی 17،6،3، آندرواستونتریون (NKSO1) به صورت معنیداری موجب افزایش درصد جوجههای نر میشود (20). در هر دو مطالعه، مصرف هیدروکلراید فدرازول باعث بهبود افزایش وزن زنده گردید (19،20). در مطالعه حاضر نیز در کل دوره پرورش در دو گروه با تزریق درون تخممرغی هیدروکلراید فدرازول و نیز عصاره قارچ تکمهای بهبود رشد مشاهده شد.
شاید مطالعه حاضر یکی از اولین مطالعات در مورد اثر تزریق درون تخممرغی عصاره قارچ تکمهای بر برگشتگی جنسی جوجههای گوشتی باشد. اثرات مهارکنندگی آروماتاز قارچ تکمهای ناشی از اسیدلینولئیک (C18:2) و اسید لینولئیک کانژوگه (CLA) موجود در آن، پیش از این در انسان مشخص شده است (7). گزنه نیز دارای ترکیبات مهار کننده آروماتاز مانند اسید ارسولیک و اکتادکادیانوئیک اسید است (13). در مطالعه حاضر تزریق درون تخممرغی عصاره برگ گزنه باعث 5/37 درصد برگشتگی جنسی شد.
با توجه به یافتههای این مطالعه میتوان نتیجه گرفت که تزریق داخل تخممرغی مهار کنندههای آروماتازی قبل از آغاز تمایز جنسیت جنین در سن 5 روزگی جنینی با مهار آنزیم آروماتاز از تکوین تخمدان در جنین ماده جلوگیری کرده و باعث ایجاد بیضه در جنین ماده ژنتیکی میشود و میزان تغییر جنسیت ماده به نر به مقدار اثر گذاری ترکیب مهارکننده آروماتاز مورد استفاده بستگی دارد. تغییر جنسیت ایجاد شده در اثر تیمار تخممرغهای نطفهدار در روز پنجم انکوباسیون با هیدروکلراید فدرازول و عصاره قارچ تکمهای منجر به افزایش معنیدار تعداد خروسها در این تیمارها شد که با افزایش میزان خوراک مصرفی روزانه و همچنین افزایش وزن روزانه همراه بود.
در جوجههای گوشتی، ذخایر چربی بدن تحت تأثیر هورمونهای جنسی بوده و چربی ذخیره شده در محوطه شکمی در جنس ماده بیشتر است و نظر به نقش شناخته شده VLDL در انتقال چربی سنتز شده از کبد به بافت چربی، مشاهده سطوح بالاتر این لیپوپروتئین در خون جنس ماده تعجبآور نخواهد بود (6). در مطالعه حاضر اگر چه اختلاف معنیداری بین سطح VLDL سرم گروه شاهد و تیمارهای تحت تأثیر عصاره گزنه و عصاره قارچ تکمهای مشاهده نشد، اما سطح پایینتر VLDL در گروه تزریق شده با هیدروکلراید فدرازول که بالاترین میزان برگشتگی جنس ماده به نر را نیز نشان داد، میتواند تأیید کننده تغییر متابولیسم چربی در بدن پرندگانی باشد که متحمل برگشتگی جنسی شدهاند.
نتایج حاصل از بافتشناسی عضله سینه نشان داد که تزریق داخل تخممرغی عصاره قارچ تکمهای باعث افزایش معنیدار در میانگین تعداد رشتههای عضلانی نسبت به سایر تیمارها شده است. همچنین میانگین قطر رشتههای عضلانی تحت تأثیر تیمارها قرار گرفت و تیمار عصاره قارچ و عصاره گزنه دارای رشتههای عضلانی با قطر بزرگتری بودند. تغییرات ژنتیکی در ماهیچه سینه جوجههای گوشتی حاصل تغییر در تعداد و اندازه سلولهای ماهیچهای یا میوفیبریلها است و وزن بدون چربی بدن حیوانات به تعداد میوفیبریلها در ماهیچهها بستگی دارد (12). جوجههای گوشتی از سویههای با رشد سریع 15 تا 20 درصد میوفیبریل بیشتری در مقایسه با جوجههای از نژادهای با رشد کند دارند (3،4،15،23) که باعث تفاوت در تراکم میوفیبریلها در واحد سطح مقطع ماهیچه میشود. علاوه بر اثر ژنتیک بر ساختار ماهیچهای مرغ، گزارشات متعددی نیز در مورد اثر جنسیت بر ویژگیهای ماهیچهای جوجههای گوشتی در دست است که مؤید نتایج مشاهده شده در این مطالعه است. گزارش شده است که پرندههای نر دارای فیبرهای عضلانی بزرگتری در مقایسه با پرندههای ماده یا نرهای عقیم شده هستند (30). به نظر میرسد تفاوتهایی در تعداد کل فیبرهای ماهیچهای بین پرندههای ماده و نر وجود دارد و ماهیچه در پرندههای نر دارای تعداد بیشتری فیبر عضلانی در مقایسه با پرندههای ماده است. چنین تفاوتهایی در تعداد فیبرهای ماهیچهای دراز بازکننده انگشت پا در مرغ گزارش شده است (30). جوجههای گوشتی نر تراکم فیبرهای ماهیچهای بالاتری در عضله سینه خود در مقایسه با جوجههای گوشتی ماده دارند (24).
تفاوتها در تعداد و اندازه فیبرهای ماهیچهای عمدتاً تحت کنترل هورمونهای جنسی است و به ویژه به نظر میرسد که تفاوت در تعداد فیبر ماهیچهای بین جنس نر و ماده در صورتی معنیدار خواهد بود که پیش از تولد، تفاوتها در سطح هورمونهای آندروژنی طی دورههای شکلگیری فیبرهای ماهیچهای، به حد کافی بالا باشد (8،23). همچنین، مصرف تستوسترون در دورههای پس از تولد به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم میتواند باعث تحریک هایپرتروفی عضله شود و علاوه بر آن، تفاوتها در تعداد و اندازه فیبرهای عضلانی به تفاوتها در فعالیت فیزیکی بین دو جنس نسبت داده شده است (30). با این حال نتایج گاه ضد و نقیضی نیز در مورد اثر جنس بر تعداد فیبرهای عضلانی گزارش شده است و مطالعاتی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه جنسیت مرغ اثری بر نسبت نوع فیبر ماهیچهای یا اندازه آنها ندارد (7).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که تغییر جنسیت جوجههای گوشتی با استفاده از مهار کنندههای آروماتازی باعث بهبود افزایش وزن و نیز ساختار عضلانی جوجههای گوشتی شد. عصاره قارچ تکمهای در مقایسه با عصاره گیاه گزنه در این زمینه مؤثرتر بود و نتایج حاصل از عصاره قارچ دکمهای با اثر داروی آنتیآروماتاز فدرازول هیدروکلراید قابل مقایسه است.
بدین وسیله از معاونت پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی به دلیل تأمین هزینههای انجام این پروژه، قدردانی میگردد.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.
References