Document Type : Aquatic Animal Health Management
Authors
1 Graduated from the Faculty of Marine Sciences, Chabahar Maritime University, Chabahar, Iran
2 Department of Fisheries, Faculty of Marine Sciences, Chabahar Maritime University, Chabahar, Iran
Abstract
Keywords
امروزه ورود مداوم آلایندههای مختلف به بومسازگانهای آبی و پتانسیل آن برای تأثیرگذاری بر سلامت ارگانیسمها و اکوسیستمها، به یک موضوع مهم زیست محیطی در سراسر جهان تبدیل شده است (1). بیشتر سخت پوستان به مواد شیمیایی مضر یا عوامل استرسزای محیطی مانند فلزات کمیاب و آلایندههای آلی بسیار حساس هستند (2) و مواجهه آبزیان بهویژه میگو با آلایندههای محیطی همچون فلزات سنگین مانند فلز نقره با تولید رادیکالهای آزاد و تغییر در سامانه دفاعی آنتیاکسیدانی سبب استرس اکسیداتیو و ایجاد تغییراتی در سطح DNA، پروتئینها و آنزیمهای متابولیکی میشود، زیرا سامانه دفاعی آنتی اکسیدانی در سخت پوستان با شناسایی سطح mRNA ژنهای مرتبط با استرس اکسیداتیو مانند پروتئینهای شوک حرارتی، متالوتیونینها و آنزیمهای آنتیاکسیدانی مشخص شده است (3). شاخصهای رایج استرس اکسیداتیو آنزیمهای موجود در سیستم دفاعی آنتیاکسیدانی هستند که از طریق حذف رادیکالهای آزاد و محافظت از ارگانیسم تحت استرس، از جمله سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و گلوتاتیون اس-ترانسفراز و غیره نقش کلیدی در سمزدایی دارند (4). نیترات نقره یکی از مهمترین ترکیبات فلز نقره است که به دلیل کاربردهای گسترده آن در صنایع مختلف، از طریق رهاسازی در محیط آب وارد بدن آبزیان شده و سبب اختلالات داخلی شامل مهار فعالیت تنظیم کلر و سدیم در آبشش، متابولیک اسیدوز و اختلال در سامانه دفاعی آنتیاکسیدانی میشود (5). آبزی پروری تقریباً نیمی از غذاهای دریایی مصرفی انسان را تولید میکند و در حال تبدیل شدن به یکی از سریعترین بخشهای تولید مواد غذایی در جهان است (6) اما همزمان با رشد این صنعت، نگرانیها در مورد اثرات ورود فلزات سنگین به منابع آبی و تأثیر آن بر آبزیان پرورشی افزایش یافته است. میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei) یکی از گونههای مهم در صنعت آبزی پروری در جهان بوده و در حال حاضر با تولید سالیانه 4/4 میلیون تن، 80 درصد از کل تولیدات میگوی پرورشی را شامل میشود (7)، بنابراین درک مکانیسمهای سمیت فلزات سنگین برای آبزیان پرورشی به عنوان غذای انسان ضروری است. از طرفی دیگر موجودات کفزی از قبیل میگوها میتوانند آلایندههای فلزی را از طریق آب، بلع رسوبات و مواد غذایی وارد بدن کنند که ممکن است در اندامهای مختلف مانند کلیه، روده، عضله، گنادها، کبد، هپاتوپانکراس و دستگاه گوارش تأثیر بگذارند. هپاتوپانکراس به دلیل عملکرد مهم آن اندامی است که در مطالعه تغییرات بیوشیمیایی سختپوستان در مواجهه با آلایندهها مورد توجه قرار گرفته است، همچنین آبششها نیز به دلیل سطح بزرگ و اپیتلیوم نازک نسبت به سایر اندامها در برابر جذب سموم آسیب پذیرتر هستند (8،9)، بنابراین مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات سمی نیترات نقره بر تغییرات سامانه آنتیاکسیدانی و آنزیمی بافت هپاتوپانکراس، عضله و آبشش میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei) انجام شد.
تأمین لارو میگوی پاسفید غربی و سازشپذیری: به منظور انجام مطالعه حاضر 500 قطعه لارو میگوی وانامی (Litopeneaus vannami) با میانگین وزنی 45/0±28/3 گرم (انحراف معیار ± وزن) تهیه شد. میگوها برای سازگاری با شرایط جدید به مدت دو هفته در مخازن پلاستیکی 70 لیتری نگهداری شدند. در طول دوره سازشپذیری غذادهی به میزان 3 درصد وزن بدن و سه بار در روز با استفاده از غذای هووراش آغازی، 2001 و 2002 در ساعات 8:00، 13:00 و 17:00 انجام شد. هوادهی در مخازن برای تأمین اکسیژن مورد نیاز میگوها بهصورت ملایم و مداوم انجام شد. درصد تعویض آب روزانه 15 درصد بود (10).
تثبیت کیفیت آب: پارامترهای کیفی آب از جمله درجه حرارت با دماسنج دیجیتال جیوهای (Horiba-U-10، ژاپن)، شوری با دستگاه شوریسنج و pH به روش الکتریکی (Ebro,PHT-3140) در فواصل زمانی کوتاه بهطور روزانه اندازهگیری شدند. میانگین میزان pH، شوری و دمای آب در مخازن بهترتیب 20/0±54/7، 18/1±00/33 و 86/0±25 بود. شرایط نوری بهصورت 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی بود. این شرایط محیطی برای تمام تیمارها یکسان بود.
تیماربندی میگوها جهت آزمایش سمیت تحت کشنده نیترات نقره: غلظتهای تحت کشنده بر اساس 50 درصد غلظت کشندگی میانی نیترات نقره برای میگوی پا سفید غربی (Litopenaeus vannamei) تهیه شد. نیترات نقره مورد استفاده در مطالعه حاضر با جرم مولکولی 87/169 گرم بر مول و درصد خلوص 9/99 درصد تولیدی کشور چین بود. بنابراین طبق نتایج بهدست آمده از بررسی سمیت حاد نیترات نقره در میگوی پا سفید غربی (Litopenaeus vannamei) که غلظت کشنده میانی آن به میزان 084/0 میلیگرم در لیتر تعیین شد، چهار غلظت تحت کشنده از نیترات نقره شامل تیمار 1: (LC5010درصد (0084/0 میلیگرم در لیتر)، تیمار 2: (LC5025 درصد (021/0 میلیگرم در لیتر)، تیمار 3: (LC5050 درصد (042/0 میلیگرم در لیتر) و تیمار 4: (LC5075 درصد (063/0 میلیگرم در لیتر) و یک تیمار نیز به عنوان تیمار شاهد (در مجموع 5 تیمار و هر کدام با 3 تکرار) برای مطالعه حاضر انتخاب شد. دوره مواجهه با نیترات نقره در این مرحله 21 روز در نظر گرفته شد و تا پایان دوره هیچ گونه تلفاتی وجود نداشت.
نمونهبرداری از میگوها و تهیه عصاره بافتی: پس از پایان دوره آزمایش تحت کشندگی (روز 21)، به منظور سنجش تغییرات سامانه آنتیاکسیدانی و آنزیمهای متابولیکی، از هر مخزن به طور تصادفی 12 قطعه میگو خارج و پس از بیهوشی با پودر گل میخک به میزان 100 میلیگرم در لیتر بافت آبشش، هپاتوپانکراس و عضله جهت آنالیز پارامترهای سامانه آنتیاکسیدانی و آنزیمهای متابولیکی جداسازی گردید. جهت سنجش سامانه آنتیاکسیدانی و متابولیکی، بافتهای مورد نظر در بافر تریس HCl (Tris-HCl) با pH 4/7 در دمای 4 درجه سانتیگراد هموژن شدند. نمونههای هموژن شده با سرعت 4000 دور در دقیقه در دمای 4 درجه سانتیگراد سانتریفیوژ شدند و فاز بالایی به منظور سنجش سطوح سامانه آنتیاکسیدانی شامل آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و گلوتاتیون اس-ترانسفراز (GST) و همچنین تغییرات سطوح آنزیمهای متابولیکی شامل آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلکالین فسفاتاز (ALP) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) جداسازی شد (10).
سنجش سطوح سامانه آنتیاکسیدانی: فعالیت سوپراکسید دیسموتاز بر پایــه قــدرت سوپراکسید دیسموتاز در مهـار احیـاء نیتروبلوتترازولیـوم به وسیله یون سوپراکسید با اسـتفاده از روشWinterbourn و همکاران در سال 1975 (11) و فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز مطابق روش Lawrence و Burk در سال 1976 سنجیده شد (12). سنجش فعالیت گلوتاتیون اس-ترانسفراز طبق روش Stump و Nauen در سال 2002 انجام شد (13).
سنجش سطوح آنزیمهای متابولیکی: اندازهگیری سطح فعالیت آنزیم آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز عصارههای بافتی میگو بر اساس مقدار مصرف NADH و تبدیل آن بهNAD+ صورت گرفت. اندازهگیری سطح فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز عصارههای بافتی میگو بر اساس تبدیل نیتروفنیلفسفات به نیتروفنولوفسفات صورت گرفت (14) و لاکتات دهیدروژناز عصارههای بافتی میگو با استفاده از کیت آزمایشگاهی شرکت پارس آزمون بر اساس تبدیل پیروات به لاکتات سنجش شد.
آنالیز آماری: تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام شد. مقایسه دادهها با آنالیز واریانس یک طرفه (One-Way ANOVA) و معنیداری آنها با استفاده از آزمون Tukey بررسی شد. 05/0P< بهعنوان سطح تفاوت معنیداری فرض شد.
فعالیت سوپراکسید دیسموتاز بافت هپاتوپانکراس و عضله نسبت به بافت آبشش بیشتر بود (جدول 1). طبق نتایج میزان این آنزیم در تمام بافتهای مورد بررسی در تیمارهای مختلف نیترات نقره نسبت به تیمار شاهد اختلاف آماری معنیداری نشان نداد (05/0P>).
برخلاف سایر آنزیمهای مورد بررسی، سطح فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز بافت هپاتوپانکراس نسبت به بافت آبشش و عضله کمتر بود (جدول 2). طبق نتایج سطح فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز بافت آبشش و عضله در تیمار 4 (LC50 75 درصد نیترات نقره) نسبت به سایر تیمارها و نیز تیمار شاهد افزایش معنیدار (05/0P<) و در بافت هپاتوپانکراس کاهش معنیداری داشت (05/0P<).
بر اساس نتایج جدول 3، فعالیت آنزیم گلوتاتیون اس-ترانسفراز در بافت آبشش و عضله در تیمارهای مختلف نیترات نقره در مقایسه با تیمار شاهد اختلاف معنیداری نشان نداد (05/0P>). در بافت هپاتوپانکراس سطح فعالیت آنزیم گلوتاتیون اس-ترانسفراز در تیمار 3 و 4 در مقایسه با سایر تیمارها بهصورت معنیداری افزایش یافت (05/0P<).
همانطور که در جدول 4 مشاهده میکنید در هپاتوپانکراس فعالیت آنزیم آلانین ترانسفراز در تیمار 2 (LC50 10 درصد نیترات نقره) و 4 (LC50 75 درصد نیترات نقره) نسبت به تیمار شاهد و تیمار 1 و 3 کاهش معنیداری داشت (05/0P<). در آبشش سطح فعالیت این آنزیم در تیمار 4 (LC50 75 درصد نیترات نقره) در مقایسه با سایر تیمارها کاهش معنیداری داشته است (05/0P<). در عضله سطح فعالیت این آنزیم بین تیمارهای مختلف نیترات نقره با تیمار شاهد اختلاف معنیداری نشان نداد (05/0P>) و پایینترین سطح فعالیت این آنزیم مربوط به تیمار 3 بود (جدول 4).
طبق نتایج جدول 5 فعالیت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز بافت آبشش در تیمار 4 (LC50 75 درصد نیترات نقره) نسبت به تیمار شاهد و تیمار 1، 2 و 3 (LC50 50 درصد، LC50 25 درصد و LC50 10 درصد نیترات نقره) افزایش معنیدار داشته است (05/0P<). در بافت عضله تیمارهای مختلف نیترات نقره با تیمار شاهد اختلاف آماری معنیداری نداشت (05/0P>). در بافت هپاتوپانکراس فعالیت این آنزیم در تیمار 3 و 4 در مقایسه سایر تیمارها و تیمار شاهد بهطور معنیداری کاهش یافت (05/0P<).
طبق نتایج جدول 6 فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز در بافت آبشش و عضله بین تیمارهای مختلف با تیمار شاهد اختلاف معنیداری نشان نداد (05/0P>). در بافت هپاتوپانکراس بهجز در تیمار 1 در بقیه تیمارها فعالیت این آنزیم در مقایسه با تیمار شاهد کاهش معنیداری را نشان داد (05/0P<).
فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز در بافت آبشش و هپاتوپانکراس در تیمار 3 (LC50 50 درصد نیترات نقره) و 4 (LC50 75 درصد نیترات نقره) در مقایسه با تیمار شاهد و تیمار 1 و 2 افزایش معنیداری داشت (05/0P<). در بافت عضله سطح فعالیت این آنزیم در تیمارهای مختلف نسبت به شاهد و یکدیگر معنیدار نبود (05/0P>)، اما به هر حال بیشترین و کمترین فعالیت آن به ترتیب مربوط به تیمار 3 و 2 بود (جدول 7).
آنزیمهای آنتیاکسیدانی مانند SOD، GPx و GST نقش مهمی در کاهش تأثیر استرس اکسیداتیو ناشی از فلزات دارند، این آنزیمها اولین خط دفاعی بدن در مواجهه با استرس یا آلایندهها در موجودات زنده را تشکیل میدهند (2). در مطالعه حاضر هر چند که تفاوت معنیداری در فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز میگوها در مواجهه با نیترات نقره در بافتهای مورد بررسی مشاهده نشد و فقط در بافت هپاتوپانکراس در تیمار 1 و 4 نسبت به سایر تیمارها اندکی کمتر بود. عدم اختلاف معنیداری بین تیمارهای مختلف با گروه شاهد احتمالاً نشان دهنده خنثی نمودن رادیکالهای آزاد تولید شده در اثر مواجهه با نیترات نقره توسط سایر آنزیمهای آنتیاکسیدانی میباشد و از طرفی دیگر دلیل کاهش سطح این آنزیم در تیمار 1 و 4 بافت هپاتوپانکراس احتمالاً به دلیل افزایش شدت استرس ناشی از مواجهه با نیترات نقره و غلبه شدن رادیکالهای آزاد بر این آنزیم در بافت هپاتوپانکراس است (3)، زیرا هپاتوپانکراس به عنوان یکی از مهمترین اندامهای میگو برای تجمع آلایندهها میباشد (8). Duan و همکاران در سال 2017 نیز کاهش در میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز میگوها طی مواجهه با سولفید را گزارش نمودهاند (15). در مطالعه Das و همکاران در سال 2019 مواجهه با کادمیوم در میگوی لجنی (Austinogebia edulis) و Zhang و همکاران در سال 2021 مواجهه با کادمیوم در میگویPalaemon macrodactylus سبب کاهش معنیدار فعالیت این آنزیم در بافتهای آبشش، عضله و هپاتوپانکراس شد (2،3) که با نتایج مطالعه حاضر مطابقت ندارد. فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز بافت آبشش و عضله با افزایش غلظت نیترات نقره در تیمار 4 بهطور معنیداری افزایش و در بافت هپاتوپانکراس کاهش یافت (05/0P<) که با نتایج مطالعه Dorts و همکاران در سال 2009 طی مواجهه میگوی ببری سیاه (Penaeus monodon) با سموم اندوسولفان و دلتامترین (16) مطابقت ندارد. Das و همکاران در سال 2019 کاهش در فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز بافتهای آبشش، عضله و هپاتوپانکراس میگوی لجنی (Austinogebia edulis) طی مواجهه با کادمیوم را گزارش کردند (2)، در حالی که در مطالعه حاضر این کاهش فقط در بافت هپاتوپانکراس مشاهده شد. مطابق با نتایج مطالعه حاضر در مطالعه Ding و همکاران در سال 2019 فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز بافت هپاتوپانکراس در میگوی Macrobrachium nipponense با افزایش غلظت کادمیوم کاهش معنیداری نشان داد (4). برای فعالیت GPx، سلنیوم یک عنصر ضروری است. محل فعال آنزیم GPx سلنوسیستئین (Se-Cys) است که پس از قرار گرفتن در معرض فلزات سنگین به کاهش سمیت فلز سنگین کمک میکند. افزایش غلظت فلزات سنگین میتواند منجر به تغییر در محل فعال آنزیم شود و در نتیجه GPx تمایل به از دست دادن فعالیت خود دارد، بنابراین تجمع فزاینده H2O2 و OH منجر به آسیب سلولی اکسیداتیو شده و واکنش سنتز GPx با افزایش غلظت فلز سنگین مهار میشود (9) که در مطالعه حاضر به خصوص در بافت هپاتوپانکراس این وضعیت مشاهده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد عدم اختلاف معنیدار فعالیت آنزیم گلوتاتیون اس-ترانسفراز بافت آبشش و عضله در تیمارهای مختلف و افزایش معنیدار آن در بافت هپاتوپانکراس در تیمار 3 و 4 بود (05/0P>) که نشان داد این آنزیم در بافت هپاتوپانکراس نسبت به بافت آبشش و عضله بیشتر تحت استرس ناشی از تولید رادیکالهای آزاد در اثر نیترات نقره قرار گرفت. از آنجایی که هپاتوپانکراس نقش مهمی در چندین عملکرد متابولیک مانند هضم، جذب و ترشح دارد بنابراین در مواجهه با آلایندهها نسبت به سایر اندامها بیشتر مستعد استرس اکسیداتیو است (17) که نتایج مطالعه حاضر نیز موید این امر میباشد. در مطالعهای توسط Ren و همکاران در سال 2015 مشخص شد که پاسخ بیومارکرهای استرس اکسیداتیو همیشه در هپاتوپانکراس بالاتر از آبشش و عضله بوده است، مطالعات گزارش دادهاند که آنزیمهای آنتیاکسیدانی در غلظتهای پایین آلایندهها شروع به فعالیت نموده و در غلظتهای بالای آلاینده فعالیت آنها مختل شده است (17،18). مطابق با نتایج مطالعه حاضر در مطالعه Lobato و همکاران در سال 2013 فعالیت این آنزیم در بافت عضله میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei) در مواجهه با فلزات سنگین کادمیوم و آرسنیک تفاوت معنیداری با گروه شاهد نداشت (05/0P>) اما در بافت هپاتوپانکراس افزایش معنیدار فعالیت این آنزیم را گزارش نمودند (19). Ren و همکاران در سال 2015، افزایش در فعالیت آنزیم گلوتاتیون اس-ترانسفراز بافت هپاتوپانکراس و آبشش میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei) را طی مواجهه با بنزوپیرن گزارش کردند (17). آسیب بافت و تغییر پروفایل آنزیمهای متابولیکی از جمله در کبد و آبشش در اثر غلظت تحت کشنده فلزات سنگین در آبزیان مختلف گزارش شده است (20). در مطالعه حاضر مواجهه میگوی پا سفید غربی با نیترات نقره سبب کاهش معنیدار فعالیت آنزیم آلانین آمینوترانسفراز بافت هپاتوپانکراس در تیمار 2 و 4 و بافت آبشش در تیمار 4 شد (05/0P<) که نشان میدهد تغییرات فعالیت این آنزیم به صورت وابسته به غلظت نیست. در بافت عضله نیز تغییرات فعالیت این آنزیم در هیچ کدام از تیمارها نسبت به تیمار شاهد معنیدار نبود (05/0P>). بر خلاف مطالعه حاضر، در مطالعات سایر محققین افزایش میزان فعالیت ALT در هپاتوپانکراس میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei) طی مواجهه با غذای آلوده به آفلاتوکسین و مواجهه با سرب گزارش شده است (21،22). در مطالعه Chen و همکاران در سال 2022 فعالیت آنزیم ALT هپاتوپانکراس میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei) به طور قابل توجهی با افزایش غلظت مس در رژیم غذایی افزایش یافت (23)، افزایش میزان آمینوترانسفرازها در جهت پاسخگویی بـه تـشدید نیـاز انرژی طی استرس ناشی از مسمومیت میباشد (22). نتایج آماری تغییرات فعالیت آنزیم آســپارتات آمینوترانســفراز در غلظتهای مختلف نیترات نقره نشان دهنده افزایش معنیدار سطح فعالیت آن در بافت آبشش در تیمار 4 و کاهش معنیدار آن در تیمار 4 و 3 در بافت هپاتوپانکراس بود (05/0P<)، افزایش سطح فعالیت این آنزیم میتواند حاکی از آسیبهای بافتی باشد (22)، اما در بافت عضله بین تیمارهای مختلف نیترات نقره با تیمار شاهد اختلاف معنیداری وجود نداشت (05/0P>). در مطالعات محققین مختلف بر روی گونههای مختلف آبزیان، افزایش و یا کاهش در فعالیت این آنزیم طی مواجهه با سموم و آلایندههای مختلف گزارش شده است به طوری که در مطالعهای توسط Wu و همکاران در سال 2017 بر روی ماهی میگوی وانامی بر خلاف نتایج مطالعه حاضر افزایش در فعالیت AST هپاتوپانکراس طی مواجهه با سرب گزارش شد (22). در مطالعه Jamshidzadeh و همکاران در سال 2019، افزایش در فعالیت این آنزیم در هپاتوپانکراس میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei) طی مواجهه با غذای آلوده به آفلاتوکسین گزارش شد (21). تفــاوت در پاســخ آنزیمی میگوها در مطالعــات مختلف ممکـن است به علت تفاوت در حساسـیت گونهها، نوع آلاینده، غلظت آن و مدت زمان قرارگیری در معرض سم باشد. سطح فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز فقط در بافت هپاتوپانکراس کاهش معنیداری نسبت به تیمار شاهد داشت (05/0P<) و در سایر بافتها اختلاف معنیداری با تیمار شاهد نشان نداد (05/0P>) که این امر بیانگر بازدارندگی بیشتر نیترات نقره بر روی سطح فعالیت این آنزیم در بافت هپاتوپانکراس میباشد. Saha و همکاران در سال 2009 دریافتند که قرارگیری خرچنگ سبز (Scylla serrata) در معرض سم آرسنات به صورت مزمن سبب کاهش فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز شد (24) که با نتایج مطالعه حاضر در مورد بافت هپاتوپانکراس مطابقت دارد. کاهش فعالیت آلکالین فسفاتاز احتمالاً میتواند به دلیل تغییر در قابلیت نفوذپذیری غشای پلاسمایی و نیز تغییر تعادل بین سنتز و تجزیه آنزیمهای پروتئینی و در نتیجه کاهش فعالیت آنزیمی باشد (25). فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز بافت عضله اختلاف معنیداری نسبت به تیمار شاهد نداشت (05/0P>). در بافت آبشش و هپاتوپانکراس با افزایش غلظت نیترات نقره سطح فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز بهطور معنیداری افزایش یافت (05/0P<) که نشان دهنده تأثیر نیترات نقره بر فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز بافت آبشش و هپاتوپانکراس بهصورت وابسته به غلظت میباشد. با توجه به اینکه حداکثر میزان فعالیت این آنزیم در بافت هپاتوپانکراس و در غلظت بالای نیترات نقره مشاهده شد که این امر نشان دهنده آسیب بخش زیادی از این بافت میباشد و احتمالاً سلولها قادر به رهاسازی این آنزیم به سایر بافتها به خصوص بافت عضله نبودهاند و در نتیجه در بافت عضله میزان آن تفاوت معنیداری نشان نداده است. LDH آنزیم کلیدی برای تکمیل فرآیند گلیکولیز بی هوازی به گلوکز است. محرکهای خارجی غلظت اسید لاکتیک بدن آبزیان را افزایش داده و این امر میتواند افزایش سطح LDH را در پی داشته باشد (26). در مطالعهای توسط Pillet و همکاران در سال 2016 با بررسی اثرات کمبود اکسیژنی بر مسیر متابولیکی میگوی شمالی (Pandalus borealis) فعالیت آنزیم LDH در عضله میگو به طور معنیداری کاهش یافت (05/0P<) که با مطالعه حاضر مطابقت ندارد (27). همچنین افزایش فعالیت این آنزیم در عضله و آبشش میگوی پا سفید غربی گزارش شده است (28).
بدین وسیله از همکاری مرکز تحقیقات شیلاتی آبهای دور چابهار جهت در اختیار قرار دادن فضا برای اجرای مطالعه حاضر تشکر و قدردانی میگردد.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.