Document Type : Feed Safety
Authors
1 Graduated from the Faculty of Agriculture, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran
2 Department of Poultry Sciences, Faculty of Agriculture, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran
3 Microorganisms Bank, Iranian Biological Resource Centre (IBRC), ACECR, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
افزایش روزافزون جمعیت و احتیاج به منابع غذایی برای مصرف انسانی و همچنین تحقق امنیت غذایی در کشورهای جهان، باعث افزایش تولیدات کشاورزی شده است. در میان سایر بخشهای کشاورزی، صنعت طیور رشد قابلملاحظهای داشته است. این افزایش مصرف تولیدات طیور بهدلیل ارزانتر بودن این منبع پروتئینی نسبت به گوشت قرمز و سالمتر بودن آن بوده است. برای چندین دهه آنتیبیوتیکها در صنعت پرورش طیور بهطور گستردهای برای بهبود رشد، بازده خوراک و سلامت عمومی استفاده شدهاند. اگرچه درمان آنتیبیوتیکی در برابر بیماریهای عفونی مؤثر است، بااینحال مصرف مداوم و طولانیمدت مقادیر درمانی آنتیبیوتیکها میتواند باعث بروز مقاومت دارویی در پرنده و مصرفکننده شود که این خود دلیلی بر نگرانیهای مصرفکنندگان در برابر مصرف تولیدات طیور صنعتی میباشد. به همین خاطر مطالعات زیادی بهمنظور پیدا کردن راهحلی برای کاهش مصرف آنتیبیوتیکها در صنعت انجام شده است.
پروبیوتیکها ازجمله جایگزینهای آنتیبیوتیک میباشند که استقبال قابلملاحظهای توسط پرورشدهندگان از آنها صورت گرفته است. برای پروبیوتیکها میتوان تعاریف متفاوتی را به کار برد که نقطه مشترک تمام این تعاریف در تأکید بر زنده بودن پروبیوتیکها میباشد. پروبیوتیکها بهعنوان میکروارگانیسمهای زندهای که با بهبود تعادل میکروبی دستگاه گوارش اثرات سودمندی بر میزبان دریافتکننده آنها بر جای میگذارند شناخته شدهاند. اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه تولیدشده توسط میکروبیوتای روده، یکی از عوامل مهم برهمکنش بین میکروارگانیسمهای روده و باکتریهای بیماریزا میباشند (1). اثرات مثبت پروبیوتیکها بر میزبان عمدتاً ازطریق 3 مکانیسم اعمال میگردد که شامل حذف رقابتی، ضدیت باکتریایی و تحریک سیستم ایمنی میباشد (2).
پروبیوتیکها همچنین میتوانند با تولید باکتریوسین و کولیسین باعث کاهش زندهمانی باکتریهای بیماریزا شوند و با محافظت از پرزهای روده باعث افزایش کارایی در دفع مواد سمی تولیدشده توسط باکتریهای بیماریزا از بدن پرنده شوند (3). استفاده از افزودنیهای خوراک یک راهبرد مهم میباشد و برای ارتقای کارایی صنعت طیور و عملکرد و سلامت حیوانات با هدف قرار دادن کارایی رشد در پرورش طیور مصرف میشوند.
مهمترین مزیت پروبیوتیکها عدم آلودگی محیطزیست و مقاومت آنتیبیوتیکی در مصرفکننده میباشد (4). پس از مصرف مکمل پروبیوتیکها، باکتریهای غیربیماریزا برای جذب مواد مغذی پروبیوتیکها با باکتریهای بیماریزا در روده رقابت میکنند. از این طریق شرایط را طوری فراهم میکنند که باکتریهای مضر دیگر نتوانند به مخاط روده متصل شوند. همچنین با ترشح آنزیمهای گوارشی (بهعنوان مثال β گالاکتوزیداز،α آمیلاز و غیره) به افزایش جذب مواد مغذی و بهبود عملکرد رشد حیوانات کمک میکند (5).
میتوان گفت استفاده از پروبیوتیکها بهعنوان جایگزین آنتیبیوتیکهای محرک رشد، باعث میشود مصرف خوراک، راندمان مصرف خوراک و وزن بدن در جوجههای تغذیهشده با آن افزایش یابد (6). اپیتلیوم روده بهطور انتخابی جذب مواد مغذی را فراهم میکند، اما از ورود پاتوژنها به جریان خون جلوگیری میکند (7).
تعدیل محیطهای رودهای از تأثیرات مهم پروبیوتیکها در نظر گرفته میشود. سلولهای اپیتلیال و سلولهای دندریتیک روده در بافت لنفوئیدی مرتبط با روده بهعنوان سلولهای محافظ مخاطی نقش دارند. الگوهای مولکولی پروبیوتیکها، زمانی که به گیرندههای سلولهای نگهبان متصل میشوند، مسیرهای NF-kB و MAP کیناز را فعال میکنند (8).
طبق مطالعات، استفاده از مکمل پروبیوتیک در خوراک جوجههای گوشتی باعث افزایش حدود 5 برابری در تعداد کل باکتریهای ایلئوم در 42 روزگی میشود (9). همچنین نشان داده شد استفاده از پروبیوتیک تعداد کل باکتریهای بیهوازی در ایلئوم و سکوم و تعداد باکتریهای تولیدکننده اسید لاکتیک و لاکتوباسیلها در سکوم را افزایش میدهد (10). نتایج مطالعات انجامشده نشان داد استفاده از پروبیوتیک در جوجههای گوشتی خصوصاً وقتی پروبیوتیک در جیره آغازین آنها اضافه شود، باعث کاهش معنیداری در سطح کلسترول و تریگلیسرید خون آنها میشود (11).
در صنعت طیور طیف وسیعی از پروبیوتیک برای درمان و پیشگیری از بیماریها استفاده میشود و هرکدام از آنها نتایج گوناگونی داشتهاند. باتوجهبه اینکه بیماریهای عفونی مختلف در صنعت طیور بروز پیدا میکند که سالانه خسارات اقتصادی فراوانی را به پرورشدهندگان وارد میکند و ازطرفی کاهش حداکثری در هزینه پیشگیری و درمان این قبیل بیماریها میتواند چالش اصلی پیشرو در صنعت طیور باشد، بررسی اثر پروبیوتیکها میتواند بهعنوان راهنمایی برای تصمیمگیری در انتخاب پروبیوتیکهای کارآمد باشد.
در مطالعه حاضر، هدف اصلی مقایسه تأثیر پروبیوتیکهای تولیدشده توسط جهاد دانشگاهی با آنتیبیوتیکها و پروبیوتیکهای تجاری رایج در بازار ایران بر بهبود عملکرد جوجههای گوشتی بود. مطالعه حاضر بهمنظور ارائه راهکاری مؤثرتر و ایمنتر برای صنعت پرورش طیور انجام شد. هدف نهایی آن است که با بهرهگیری از دانش بومی، راهحلی پایدار برای استفاده از آنتیبیوتیکها ارائه دهد. همچنین بررسی تفاوتهای عملکردی پروبیوتیکهای داخلی میتواند افقهای جدیدی در بهینهسازی پرورش طیور ایجاد کند.
در مطالعه حاضر، 300 قطعه جوجه یکروزه گوشتی سویه آرین تهیه شد. طرح آزمایشی شامل 6 تیمار بود که هر تیمار دارای 5 تکرار و هر تکرار شامل 10 قطعه جوجه گوشتی 1 روزه از هر دو جنس بود. تیمارهای آزمایشی بدین قرار بود:
گروه اول: کنترل (جیره پایه بدون مواد افزودنی)، گروه دوم: آنتیبیوتیک تجاری اکسیتتراسایکلین 20 درصد (به میزان 30 گرم در 100 لیتر آب آشامیدنی 3 روز اول دورههای آغازی، رشد و پایانی)، گروه سوم: پروبیوتیک فرمولاسیون 2 (پروبیوتیک تولیدی مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران حاوی باکتری Lactobacillus brevis)، گروه چهارم: پروبیوتیک فرمولاسیون 4 (پروبیوتیک تولیدی مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران حاوی باکتریهای Pediococcus acidilactici, Lactobacillus brevis و مخمرهای Kluyveromyces marixanus, Pichia fermentas)، گروه پنجم: پروبیوتیک تجاری چندسویه لاکتوفید (Lactobacillus acidophilus, casei, Bifidobacterium bifidum, Enterococous faecium به میزان 108×1 CFU/g)، گروه ششم: پروبیوتیک تجاری چندسویه بیوپول (Enterococcus faecium, Pediococcus acidilactici, Bacillussubtilis, Lactobacillus acidophilus, Lactobacillus plantarum, Lactobacillus rhamnosus, Lactobacillus casei, Bifidobacterium bifidum, Saccharomyces cerevisiae, به میزان 109×2CFU/g ).
یک هفته پیش از ورود جوجهها، کلیه تجهیزات و تأسیسات سالن پرورش، ازجمله خطوط لوله آب آشامیدنی، سیستمهای گرمایشی و سیستم تهویه، بررسی و سپس تمام بخشهای سالن شعلهدهی، شستوشو و ضدعفونی شدند. پس از پوشاندن کف سالن با پوشال، سالن و تجهیزات آن نیز با گاز فرمالدئید ضدعفونی گردید.
خوراک جوجهها براساس نیازهای مواد مغذی توصیهشده توسط کاتالوگ سویه آرین (کارگروه آموزش، تحقیق و توسعه مرغ لاین آرین، کمیته ملی احیای مرغ لاین آرین آذر 1399) فرموله شد (12) و طبق توصیه کاتالوگ مربوطه تا پایان دوره (سن 42 روزگی) در اختیار جوجهها قرار گرفت. در طول آزمایش، آب و خوراک بهطور آزاد در اختیار جوجهها قرار داده شد. جیرهها برای 4 دوره با کمک نرمافزار WUFFDA تنظیم (جدول 1) و در اختیار جوجهها قرار داده شد: 1 تا 14 روزگی: پیشدان (انرژی: 2870 کیلوکالری، پروتئین خام: 22 درصد)، 15 تا 24 روزگی: میاندان (انرژی: 2950، پروتئین خام: 20 درصد)، 25 تا 39 روزگی: پایاندان 1 (انرژی: 3025، پروتئین: 5/18 درصد) و 40 تا 42 روزگی: پایاندان 2 (انرژی: 3025، پروتئین خام: 5/17 درصد)، براساس آنالیز مواد خوراکی اصلی.
واکسیناسیون جوجهها طبق توصیه سازمان دامپزشکی منطقه در طول دوره پرورش انجام شد. مقدار خوراک مصرفی، وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک در پایان هر هفته با وزنکشی جوجهها و سنجش مقدار خوراک توزیعشده و باقیمانده اندازهگیری شد. در مدت پرورش، شرایط مدیریت سالن، تهویه، رطوبت و سیستم روشنایی طبق کاتالوگ راهنمای پرورش جوجههای گوشتی آرین (کارگروه آموزش، تحقیق و توسعه مرغ لاین آرین، کمیته ملی احیای مرغ لاین آرین آذر 1399) بود. تلفات هر واحد آزمایشی بهمنظور ایجاد تصحیحات لازم برای خوراک مصرفی و ضریب تبدیل ثبت شد و لاشهها بهمنظور تشخیص علت مرگ کالبدگشایی شدند. همچنین در بدو ورود جوجهها به سالن، ابتدا به روش ژاپنی یا رکتال تعیین جنسیت شدند و در هر واحد آزمایشی بهطور برابر از هر دو جنس توزیع شدند.
سنجش جمعیت میکروبی محتویات سکوم: در روز 42 پرورش از هر تکرار (واحد آزمایشی)، 2 پرنده انتخاب و دستگاه گوارش آنها در شرایط آسپتیک در مجاورت شعله کالبدگشایی شد و مقدار 1 گرم از محتویات سکوم بهوسیله قطعات فویل آلومینیومی که قبلاً استریل شده بودند، برداشته شد. جهت ارزیابی میکروارگانیسمهای موجود در این نواحی، از محیطهای کشت عمومی و انتخابی استفاده شد (13). محیط MRS جهت شمارش جمعیت باکتریهای اسید لاکتیک، محیط پلیتکانت آگار جهت شمارش جمعیت کل باکتریهای هوازی و محیط Mac Conkey جهت شمارش اختصاصی اشریشیاکلی مورد استفاده قرار گرفت.
ارزیابی سیستم ایمنی (ایمنی همورال): تزریق گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و تعیین عیار پادتن تولیدشده علیه آن: در روزهای 28 و 35 به عضله سینه 2 پرنده از هر واحد آزمایشی مقدار 1/0 میلیلیتر از سوسپانسیون گلبول قرمز گوسفند 5 درصد در PBS تزریق شد. 7 روز بعد از تزریق دوم، از همان پرندهها ازطریق ورید بال خونگیری انجام شد و برای تعیین عیار پادتن تولیدشده علیه گلبول قرمز گوسفند، از روش هماگلوتیناسیون میکروتیتر استفاده شد (14).
پادگن ویروس نیوکاسل: براساس توصیه سازمان دامپزشکی و نظر دامپزشک متخصص مزرعه، مرحله اول واکسیناسیون علیه نیوکاسل با استفاده از واکسن B1 در 7 روزگی بهصورت قطره چشمی انجام شد. دُز یادآور آن با استفاده از واکسن نیوکاسل لاسوتا در سن 24 روزگی به روش آشامیدنی تجویز شد. در سن 35 روزگی برای تعیین عیار پادتن علیه ویروس نیوکاسل به روش HI خونگیری از ورید بال انجام شد. عیار آنتیژن (تیتر ویروس) مورداستفاده در آزمایشگاه 4 واحد هماگلوتیناسیون تنظیم شد.
ایمنی سلولی: در روز 41 دوره پرورش، از هر پِن، 2 پرنده بهطور تصادفی انتخاب و با رنگ علامتگذاری شدند و ضخامت ریش سمت راست و چپ هر پرنده اندازهگیری شد. سپس مقدار 1/0 میلیلیتر از محلول فیتوهماگلوتنین به ریش سمت راست و همین مقدار سالین استریل به ریش سمت چپ بهصورت جلدی تزریق و 24 ساعت پس از تزریق، ضخامت محل تزریقشده اندازهگیری شد و بهمنظور بررسی میزان تکثیر سلولهای T در سیستم ایمنی سلولی، اختلاف ضخامت قبل و بعد از هر تزریق بهعنوان معیار سنجش در نظر گرفته شد (15). علاوهبراین ناحیه بدون پر واقع در پهلوی راست همین پرندهها به 3 قطره محلول دینیتروکلروبنزن (10 میلیگرم در میلیلیتر حلال استون و روغن زیتون با نسبت 1 به 4) آغشته شد. ضخامت پوست پرندگان قبل و 24 ساعت پس از تلقیح با استفاده از کولیس اندازهگیری و تغییر در ضخامت پوست بهعنوان نتیجه آزمایش ثبت شد (15).
شاخصهای اقتصادی: در هر گروه آزمایشی هزینه خوراک درکل دوره آزمایشی با در نظر گرفتن قیمت واحد هر خوراک و میزان مصرف از هر خوراک برای هر قطعه مرغ محاسبه شد. درآمد بهدستآمده از فروش مرغ با در نظر گرفتن متوسط وزن پرنده در هر گروه آزمایشی و نرخ روز بازار برای مرغ زنده محاسبه شد؛ سود اقتصادی نیز از اختلاف درآمد فروش مرغ از هزینه خوراک هر مرغ برآورد شد.
مدل آماری طرح: مدل آماری مورداستفاده در مطالعه حاضر بهصورتYij = µ + Ti + eij بود. در این مدل Yij = مقدار هر مشاهده، μ = میانگین صفت موردمطالعه، Ti = اثر تیمارهای آزمایشی و eij = اثر خطای آزمایشی است. تجزیهوتحلیل آماری دادهها در این مطالعه با استفاده از نسخه 1/9 بسته نرمافزاری SAS، Proc GLM صورت گرفت. پس از تجزیه واریانس، میانگینها با آزمون چنددامنهای دانکن مقایسه شد.
در مطالعه حاضر درمجموع 3 قطعه تلفات در هفته پنجم رخ داد که مربوط به گروههای دوم، سوم و پنجم بود. همانطور که در جدول 2 نشان داده شده است، تیمارهای آزمایشی تأثیری بر افزایش وزن جوجهها در پایان هفتههای اول و دوم نداشتند. بااینحال در پایان هفته سوم تفاوت معنیداری در افزایش وزن جوجهها مشاهده شد (05/0>P). گروه دوم بیشترین و گروه اول کمترین افزایش وزن را به خود اختصاص دادند. پس از گروه دوم، گروه پنجم افزایش وزن بالاتری نسبت به سایر گروهها نشان داد. در میان سایر گروههای آزمایشی، گروه چهارم افزایش وزنی قابلمقایسه با گروه سوم داشت. گروه ششم با وجود داشتن میانگین افزایش وزن کمتر از سایر گروهها، همچنان افزایش وزن بیشتری نسبت به گروه کنترل داشت. در هفته چهارم نیز بیشترین و کمترین افزایش وزن بهترتیب مربوط به گروه دوم و اول بود و همه پروبیوتیکها نسبت به گروه ششم افزایش وزن بیشتری داشتند (05/0>P). در هفته پنجم گروه اول نسبت به سایر گروهها افزایش وزن کمتری داشت و پنج گروه آزمایشی دیگر ازلحاظ آماری عملکرد تقریباً یکسانی داشتند (05/0<P). سرانجام در پایان هفته ششم، بیشترین میانگین افزایش وزن مربوط به گروه دوم بود. پس از آن، گروههای پنجم و سوم، سپس گروه چهارم و پس از آنها گروه ششم قرار داشتند که همگی وزن بیشتری نسبت به گروه کنترل از خود نشان دادند (05/0>P). وزن بدن نهایی تحت تأثیر آنتیبیوتیک و پروبیوتیکها قرار گرفت (05/0>P). بالاترین وزن بدن در گروه دوم مشاهده شد که با گروههای چهار و پنج تفاوت نداشت. گروههای سوم و ششم در مرتبه بعدی قرار گرفتند. همه پروبیوتیکها در مقایسه با گروه کنترل وزن بدن نهایی بالاتری داشتند (05/0>P).
در جدول 3 نشان داده شد در هفته اول بیشترین و کمترین مصرف خوراک بهترتیب مربوط به گروههای دوم و ششم بوده است. سایر گروهها میزان مصرف خوراکی مابین این دو گروه از خود نشان دادند (05/0<P). در هفته دوم تفاوت معنیداری در مصرف خوراک در بین تیمارهای آزمایشی وجود نداشت. در هفته سوم گروه دوم بیشترین مصرف خوراک و پس از آن گروههای پنجم، چهارم و سوم مصرف خوراک بیشتری نسبت به گروه اول از خود نشان دادند (05/0>P). در هفته چهارم گروه پنجم بیشترین مصرف خوراک را نشان داده است و کمترین میزان مصرف خوراک مربوط به گروه دوم بود. هفته پنجم بیشترین مقدار مصرف خوراک مربوط به گروه پنجم و کمترین مصرف خوراک مربوط به گروههای ششم و اول بود (05/0>P). درپایان هفته ششم گروه دوم نسبت به سایر گروهها خوراک بیشتری را مصرف کرده بود و پس از آن گروههای چهارم و پنجم قرار داشت. کمترین مصرف خوراک مربوط به گروه اول بوده است. البته باید توجه داشت مابین گروههای سوم، چهارم و پنجم تفاوت معنیداری وجود نداشت. همچنین بین گروههای ششم، اول و سوم نیز تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0<P). در کل دوره، گروه پنجم بیشترین مقدار خوراک را مصرف کرده بود و پس از آن گروههای دوم و چهارم و سوم قرار داشتند. کمترین میزان خوراک مصرفی بهترتیب مربوط به گروه ششم و اول بود (05/0>P). استفاده از پروبیوتیکها در گروههای مختلف اثرات متفاوتی بر پارامترهای رشد و کارایی خوراک داشت. گروههای چهارم و پنجم ازنظر افزایش وزن و مصرف خوراک تفاوت معنیداری با گروه دوم نداشتند (05/0<P)، اما گروه پنجم مصرف خوراک بیشتری نسبت به گروههای سوم، چهارم و ششم داشت (05/0>P).
در جدول 4 نشان داده شد ضریب تبدیل در هفتههای اول، دوم، سوم، پنجم و ششم در گروههای آزمایشی تفاوت معنیداری نداشت (05/0<P). در هفته چهارم، گروه دوم ضریب تبدیل کمتر و گروه اول ضریب تبدیل بیشتری نسبت به سایر گروهها داشتند. همچنین مابقی تیمارها ازنظر آماری تفاوت معنیداری در مقایسه با یکدیگر نداشتند (05/0<P). در ضریب تبدیل کل دوره پرورش، کمترین ضریب تبدیل غذایی در گروه دوم مشاهده شد که با سوم، چهارم و ششم تفاوتی نداشت. همچنین گروههای سوم، چهارم، پنجم و ششم تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشتند (05/0<P). آنتیبیوتیک و همه پروبیوتیکهای موردبررسی ضریب تبدیل را نسبت به گروه کنترل کاهش دادند (05/0P<).
طبق جدول 5، گروه دوم بیشترین تراکم باکتریهای هوازی را نشان دادند. در مقابل گروه ششم کمترین میزان این باکتریها را دارا بودند (05/0>P). بین گروههای سوم و چهارم ازنظر جمعیت باکتریهای هوازی اختلاف معنیداری مشاهده نشد (05/0<P). همچنین در مقایسه میزان باکتری اشریشیاکلی در سکوم، گروه دوم و پنجم بهترتیب بیشترین مقدار و گروههای ششم و سوم دارای کمترین جمعیت باکتری اشریشیاکلی بودند (05/0>P). بین گروههای سوم و چهارم اختلاف معنیداری در جمعیت باکتری اشریشیاکلی سکوم مشاهده نشد (05/0<P). دررابطهبا جمعیت باکتریهای تولیدکننده اسیدلاکتیک سکوم، گروه ششم دارای کمترین میزان باکتریهای تولیدکننده اسیدلاکتیک بود. مابین گروههای اول، سوم، چهارم و پنجم اختلاف معنیداری مشاهده نشد (05/0<P). گروه ششم کمترین تعداد باکتریهای تولیدکننده اسید لاکتیک را نشان داد که این تفاوت نسبت به سایر گروهها ازنظر آماری معنیدار بود (05/0>P).
نتایج جدول 6 نشان داد تیمارهای مختلف به تفاوتهایی در هزینه خوراک، درآمد فروش و سود ناخالص در بین گروههای آزمایشی منجر شدهاند. بالاترین هزینه خوراک مربوط به گروه دوم (1049022 ریال) و کمترین آن مربوط به گروه اول (952014 ریال) بود. همچنین ازنظر درآمد فروش مرغ، گروه دوم بیشترین میزان درآمد (1505985 ریال) را و گروه اول کمترین درآمد (1329557 ریال) را کسب نمودند. ازنظر سود ناخالص، گروه دوم با 456962 ریال بالاترین میزان سود و گروه ششم با 434710 ریال کمترین سود ناخالص را داشتند. این نتایج نشان داد تیمارهای مختلف میتوانند بر شاخصهای اقتصادی مؤثر باشند و انتخاب تیمار مناسب میتواند به بهبود عملکرد اقتصادی در پرورش جوجههای گوشتی کمک کند.
در نمودار 1 تفاوت در عیار آنتیبادی کل علیه گلبول قرمز گوسفند در گروههای آزمایشی مشاهده میشود (05/0>P). کمترین عیار آنتیبادی کل در گروههای کنترل و چهارم وجود داشت، در حالیکه بالاترین عیار پادتن کل مربوط به گروه پنجم بود.
سطح آنتیبادی مقاوم به مرکاپتواتانول (IgG) علیه تزریق گلبولهای قرمز گوسفند تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (05/0>P) و در گروه پنجم در مقایسه با گروههای کنترل و چهارم افزایش یافت (نمودار 2).
مقایسه عیار آنتیبادیهای IgM در نمودار 3 نشان داد عیار IgM در گروه دوم نسبت به سایر گروهها بالاتر بود و پس از آن بهترتیب گروههای سوم و ششم قرار داشتند. بااینحال نتایج نشان دادند اختلافات میان تیمارها از نظر آماری معنیدار نبودند (05/0<P).
همچنین در مقایسه عیار پادتن علیه ویروس نیوکاسل (نمودار 4) مابین گروههای آزمایشی اختلاف معنیداری مشاهده نشد (05/0<P).
در نمودارهای شماره 5 و 6، در پاسخ به تزریق فیتوهماگلوتنین و DNCB (ایمنی سلولی) در بین گروههای آزمایشی اختلاف معنیداری وجود نداشت (05/0<P).
در مقایسه عیار آنتیبادی کل علیه SRBC، بین گروههای دوم، سوم، پنجم و ششم ازنظر آماری اختلاف معنیداری مشاهده نشد (05/0<P). همچنین گروههای اول و چهارم نیز تفاوت آماری معنیداری نداشتند (05/0<P). علاوهبراین، تیمارهای اول، دوم، سوم، چهارم و ششم نیز ازنظر آماری اختلاف معنیداری نشان ندادند (05/0<P).
نتایج مطالعه حاضر نشان داد استفاده از پروبیوتیکها میتواند با بهبود وزنگیری جوجههای گوشتی همراه باشد. افزودن پروبیوتیک به جیره غذایی جوجههای گوشتی اثر مثبتی بر سرعت رشد آنها داشته است. استفاده از آنتیبیوتیک همچنان بهترین نتیجه را در مقایسه با سایر گروهها نشان داد، اما پروبیوتیک فرمولاسیون 4 و لاکتوفید بهعنوان جایگزینهای بالقوه آنتیبیوتیک توانستند نتایج نسبتاً مشابهی ارائه دهند.
همسو با مطالعه حاضر،Mnisi و همکاران در سال 2017 نشان دادند استفاده از پروبیوتیکها برای واحدهای صنعتی طیور اجتنابناپذیر است (16). گروه پنجم (لاکتوفید) نسبت به سایر گروههای دریافتکننده پروبیوتیک، خوراک بیشتری مصرف کرد که به دنبال آن افزایش وزن نیز مشاهده شد. این نتایج با یافتههای مطالعات پیشین در سال 2022 که به بررسی تأثیر پروبیوتیکهای چندسویه بر عملکرد طیور گوشتی پرداخته بودند، همخوانی دارد (17).
مشابه با نتایج مطالعه Awad و همکاران در سال 2009، مشاهده شد افزودن پروبیوتیکها به افزایش وزن بدن در پرندگان در بازه سنی ۳ تا ۶ هفتگی منجر میشود (18). عملکرد و سلامت کلی پرندگان به عوامل زیادی، مانند استرس محیطی، رژیم غذایی، بهداشت مزرعه، میکروارگانیسمهای موجود در محصول پروبیوتیک و سن پرنده بستگی دارد (19). بااینحال مطالعه حاضر نشان داد مصرف پروبیوتیکها عملکرد رشد پرندگان را بهبود بخشید (05/0<P). طبق نتایجی که از مطالعه حاضر به دست آمد مصرف برخی پروبیوتیکها (لاکتوفید) بر پاسخ سیستم ایمنی همورال تأثیرگذار بود و عیار پادتن کل و پادتن مقاوم به 2-مرکاپتواتانول را در برابر گلبول قرمز گوسفند افزایش داد. سیستم ایمنی پرندگان در مراحل مختلف سنی واکنشهای متفاوتی به محرکهای ایمنی نشان میدهد. در بازه سنی ۳ تا ۶ هفتگی، با وجود روند بلوغ تدریجی سیستم ایمنی، ممکن است برای ایجاد یک پاسخ ایمنی قوی به زمان بیشتری نیاز باشد. این مسئله میتواند توضیحدهنده پاسخ ایمنی مشاهدهشده در مقابل محرکهای ایمنی در این سن باشد. همچنین آنتیبادیهای مادری نقش مهمی در محافظت از جوجهها در برابر عوامل بیماریزا، بهویژه در 3 هفته اول پس از جوجهریزی دارند؛ بااینحال، سطح این آنتیبادیها با افزایش سن جوجهها کاهش مییابد. علاوهبراین واکسن زنده تضعیفشده ویروس نیوکاسل (NDV) ممکن است توسط آنتیبادیهای مادری ضد NDV خنثی شود که به تداخل و کاهش پاسخ ایمنی جوجهها به واکسن NDV در ایمنسازی اولیه منجر میشود (20).
هیچیک از گروههای باکتریایی موردمطالعه نمیتوانند بهطور مطلق بهعنوان خوب یا بد طبقهبندی شوند، زیرا هر گروه شامل باکتریهای مفیدی با ویژگیهای پروبیوتیکی و همچنین انواع پاتوژنها و باکتریهای کشنده است. بهطورکلی معمولاً جمعیت کلی باسیلها و باکتریهای هوازی بهعنوان گروههای نامطلوب و جمعیت باکتریهای اسیدلاکتیکی و انتروکوکوسها بهعنوان گروه باکتریهای مطلوب طبقهبندی میشوند. این تقسیمبندی بهدلیل نقش متفاوت این باکتریها در سلامتی میزبان و تأثیرات آنها بر سیستمهای بیولوژیکی و متابولیکی است.
اثر ضدمیکروبی آنتیبیوتیکهای محرک رشد ازطریق کاهش تعداد کلی یا تنوع میکروبی روده، موجب کاهش رقابت بر سر مواد مغذی و کاهش تولید متابولیتهای مضر میشود. این کاهش در جمعیتهای میکروبی نهتنها باعث بهبود دسترسی به مواد مغذی برای میزبان میشود، بلکه با محدود کردن تولید متابولیتهای سمی یا مضر توسط میکروبها، شرایط بهتری را برای سلامت روده و عملکرد گوارشی فراهم میکند. این مکانیسم بهطور مستقیم در بهبود رشد و کارایی تغذیهای در دامها نقش دارد (21). نتایج مطالعه حاضر نشان داد استفاده از آنتیبیوتیکها ممکن است با افزایش رشد برخی باکتریهای مقاوم، مانند اشریشیاکلی همراه باشد و همچنین به کاهش باکتریهای مفید مانند باکتریهای اسیدلاکتیک منجر شود. درمقابل، پروبیوتیکها، بهویژه فرمولاسیون ۲، ۴ و لاکتوفید، نهتنها به کاهش جمعیت باکتریهای پاتوژن کمک میکنند، بلکه رشد باکتریهای مفید را تقویت نموده و درنتیجه سلامت کلی روده را بهبود میبخشند.
پروبیوتیکها تأثیر قابلتوجهی بر ترکیب و عملکرد میکروبیوم روده دارند. مکانیسمهای پیشنهادی برای این اثرات، شامل رقابت با سایر میکروارگانیسمها بر سر منابع غذایی، مکانهای اتصال به سطح سلولهای روده و گیرندههای مخاطی است. همچنین پروبیوتیکها با تولید ترکیبات ضدمیکروبی، رشد میکروبهای بیماریزا را سرکوب میکنند. این مکانیسمها به بهبود تعادل میکروبی در روده و ارتقای سلامت گوارشی منجر میشوند و به این ترتیب عملکرد سیستم ایمنی و متابولیسم بدن را نیز تحت تأثیر قرار میدهند (22، 23).
این یافتهها نشان میدهد پروبیوتیکها میتوانند بهعنوان جایگزینهای مناسبی برای آنتیبیوتیکهای محرک رشد عمل کنند، زیرا تعادل میکروبی روده را به نفع باکتریهای مفید تنظیم و از رشد باکتریهای مضر جلوگیری میکنند.
نتیجهگیری نهایی: بنابر نتایج مطالعه حاضر، آنتیبیوتیک همچنان عملکرد بهتری نسبت به پروبیوتیکهای موردبررسی از خود نشان داد. بااینحال ازآنجاییکه مصرف آنتیبیوتیک میتواند در محصولات طیور باقی بماندکه به بروز مقاومتهای دارویی منجر شود، استفاده از جایگزینهای مناسب ازجمله پروبیوتیکها در صنعت طیور اجتنابناپذیر است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد پروبیوتیکهای فرمولاسیون 4 و لاکتوفید باعث بهبود در افزایش وزن بدن، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل و جمعیت باکتریهای مفید دستگاه گوارش نسبت به گروه کنترل شدند (05/0<P). نتایج مطالعه حاکی از آن است که کاربرد تیمارهای مختلف در پرورش جوجههای گوشتی، بر شاخصهای اقتصادی، ازجمله هزینهها و سودآوری تأثیرگذار است. باتوجهبه سوددهی ناشی از مصرف پروبیوتیکها، میتوان از آنها در خوراک طیور گوشتی استفاده کرد.
مطالعه حاضر براساس مصوبه کمیته اخلاق در پژوهش زیست پزشکی دانشگاه تربیتمدرس با شماره IR.MODARES.AEC.1402.048 انجام شده است. مطالعه حاضر با حمایت مالی دانشگاه تربیتمدرس و جهاد دانشگاهی انجام شده است.
از دانشگاه تربیتمدرس برای تأمین امکانات مزرعهای و آزمایشگاهی برای انجام این طرح، از شرکت تک ژن بابت ارائه پروبیوتیک لاکتوفید، از شرکت زیست درمان ماهان بابت تحویل پروبیوتیک بیوپول و از شرکت سیمرغ بابت تأمین جوجههای گوشتی موردآزمایش در این طرح قدردانی میشود.
هیچ گونه تعارض منافعی در ارتباط با این مطالعه وجود ندارد.