Osteology and Radiography of the Normal Tarsal Joint in the Khuzestan River Buffalo (Bubalus bubalis)

Document Type : Basic Sciences

Authors

1 Department of Basic Sciences, Faculty of Veterinary Medicine, Shahid Chamran University of Ahvaz, Iran

2 Department of Clinical Sciences, Faculty of Veterinary Medicine, Shahid Chamran University of Ahvaz, Iran

3 Graduated from the Faculty of Veterinary Medicine, Shahid Chamran University of Ahvaz, Iran

Abstract

BACKGROUND: As regards the role of the hind limb in propulsion, it is obvious that the tarsus forms a powerful center movement, it begins upon the point of the hock that the powerful extensor muscles which propel the body exert much of their energy. Tarsus injuries of water buffalo are the commonest limb joint disorders.
OBJECTIVES: The aim of this study was to an access accurate detailed osteology and radiology of tarsus Khuzestan river buffaloes.
METHODS: Ten joints of the five water buffaloes aged approximately two to three years were obtained from Ahvaz abattoir. In addition, the ten normal tarsal joints of five water buffaloes referred to the clinic of the Faculty of Veterinary Medicine were examined radiographically. Radiographic examination was performed in dorsoplantar, lateromedial, dorsolateral-plantaromedial oblique and plantarolateral-dorsomedial oblique, and flexed lateral projections.
RESULTS: Unlike the dromedary camel, the general configuration of river buffalo tarsal bones and cow shares many similarities; however, there are concrete differences between buffalo and ox on the shape and extension of articular surfaces of tarsal bones. Unlike the ox, the metatarsal sesamoid bone was not noted radiographically in water buffalo, similar to that in horse and dromedary camel. The dorsoplantar view was optimal for the evaluation of articular surfaces and joint spaces of tarsocrural as well as the intratarsal joints. The dorsoplantar view was the best for evaluation of joint spaces of tarsocrural as well as the intratarsal joints, the lateromedial view for talocalcaneal joint, the dorsolateral-plantaromedial view for medial aspect of the tarsocrural joint, and the plantarolateral-dorsomedial view for the plantar aspect of the sustentaculum tali and the lateral trochlea of the talus.
CONCLUSIONS: The normal appearance of bony structures of tarsus described in this study provided basic reference data for radiographic investigations of the water buffalo tarsal disorders.
___________________________________

Keywords


 

با توجه به اهمیت اندام حرکتی لگنی در جلو بردن بدن دام ، مفصل مچ پا یک مرکز قوی حرکتی را تشکیل می‌دهد و ماهیچه‌های بازکنننده قوی که بدن را به جلو می‌رانند، اکثر انرژی خود را از روی نقطه‌ای در بالای این مفصل منتقل می‌کنند و حالت ایستادن غیرعادی، آسیب‌های وارده به بافت‌های زیرجلدی این ناحیه دام را مستعد به فرسودگی شدید و شکستگی استخوان‌ها و در نهایت اغلب لگنش می‌کند (6). مفصل مچ پای نشخوارکنندگان از چهار مفصل اصلی به نام‌های مچ پایی- ساقی ، بین مچ پایی پروگزیمال، بین مچ پایی دیستال و مفصل مچ پایی- قلم پایی تشکیل شده است (5). گاومیش رودخانه‌ای از گونه‌های بومی استان خوزستان است که با داشتن خصوصیاتی نظیر مقاومت در برابر بیماری‌ها، تطبیق‌پذیری با محیط و نقش برجسته‌ای در تولید شیر و فراورده‌های لبنی و گوشت استان خوزستان دارد (13). درگیری‌های مفصل‌های اندام حرکتی گاومیش، از شایع‌ترین علل اختلالات و آسیب‌های کلینیکی این حیوان می‌باشد (10). در همین ارتباط، Nigam و همکاران درسال 1981 با استفاده از رادیوگرافی مفصل مچ پای گاو و گاومیش دریافتند که شیوع آسیب‌های این مفصل در جنس نر، دام‌های مسن و سمت راست بدن بیشتر است. در سال‌های اخیر پژوهش‌های در خصوص مورفومتری استخوان‌های قلم و انگشتان گاومیش با تکیه بر نقش آن‌ها در ایستایی و حرکت و بروز بیماری‌ها و اختلات حرکتی توسط محققین حاضر منتشر شده است (16،17،18). افزون براین، اخیرا تحقیقاتی در ارتباط با مورفولوِژی و رادیوگرافی قلم و انگشتان گاومیش مصری (3) و رادیوگرافی و اولتروسونوگرافی مفصل مچ پای شتر یک کوهانه (8) انجام پذیرفته است. با بررسی منابع به نظر می‌رسد چنین پژوهش‌های در خصوص مفصل مچ پای گاومیش صورت نگرفته باشد. از طرفی، گاومیش‌های اکوتیپ خوزستان از نظر جثه در زمره بزرگ ترین گاومیش‌های جهان می‌باشد ( 12).

با توجه به اینکه عناصر اصلی تشکیل دهنده مفصل مچ پا ساختارهای استخوانی هستند، رادیوگرافی این ناحیه جهت تشخیص، پیش بینی و درمان عوارض اولیه مفصل مچ پا، مسئله اصلی و ضروری است و لازمه آن آشنائی با جزییات استخوان شناسی مقایسه‌ای است (19). علاوه براین، یکی از موارد کاربرد رادیولوژی در کنار سایر روش‌های تشخیصی استفاده صحیح از روش‌های حالت گماری است تا بتوان به کمک آن به وجود ضایعات در مفصل مچ پا پی برد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر دستیابی به جزییات دقیق استخوان شناسی و رادیوگرافی مچ پای گاومیش  رودخانه‌ای اکوتیپ خوزستان بود.

 

مواد و روش کار

مطالعه استخوان شناسی: به منظور انجام این مطالعه اندام‌های لگنی چپ و راست (از ناحیه یک سوم دیستال درشت‌نی‌ای تا یک سوم پروگزیمال قلم پای) 5 گاومیش رودخانه‌ای خوزستان نر سالم با سن تقریبی 2 تا 3 سال (4) و از کشتارگاه اهواز تهیه شدند. بعد از تهیه استخوان‌ها به روش جوشاندن (17)، استخوان‌ها از نظر مورفولوژی مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور آگاهی بهتر از تفاوت‌های استخوان‌های مچ پای گاومیش، از استخوان‌های مچ پای گاوان موجود در بخش آناتومی و جنین‌شناسی دانشکده دامپزشکی پس از مطابقت با یافته‌های کتاب‌های مرجع آناتومی دامپزشکی (5،14)، جهت مقایسه استفاده گردید. مطالعه رادیوگرافی: افزون بر 5 نمونه کشتارگاهی، از مفاصل مچ پای 5 راس گاومیش ارجاعی به بخش درمانگاهی دانشگاه شهید چمران اهواز، بعد از بررسی ظاهری و معاینات بالینی و اطمینان از سالم بودن این ناحیه، از 5 حالت گماری استاندارد پشتی-کف پائی(Dorsoplantar view)، مورب پشتی میانی - کف پایی جانبی (Dorsomedial -plantarolateral oblique view)، مورب پشتی جانبی- کف پایی میانی (Dorsolateral- plantaormedial oblique view)، جانبی- میانی (Lateromedial view) و جانبی خمیده (Flexed lateromedial view) تصاویر رادیوگرافی بدون نیاز به گرید تهیه گردید. در این مطالعه جهت تهیه رادیوگراف‌ها از دستگاه رادیولوژی (300 میلی آمپری، خازنی، شرکت توشیبا، ساخت ژاپن) استفاده گردید. لازم به ذکر است در تمام نماهای مورد بررسی محدوده‌ی اشعه تمام مفصل را دربرگرفته بود. در تمام مراحل مطالعه استخوان شناسی و رادیوگرافی با استفاده از دوربین دیجیتال (Japanا,Canon power shot G9) تصاویری تهیه گردید.

 

نتایج

استخوانهای مچ پای گاومیش و گاو: ناحیه مچ پای گاومیش دارای چهار مفصل بود که از سه ردیف استخوان‌های کوتاه به تعداد 5 عدد تشکیل شده بود (تصویر 3).

 استخوان قاپ(تصویر1): در شیار بین دو لبه قرقره دیستال گاو گودی سینویالی وجود داشت که در گاومیش دیده نشد. در سطح پشتی، شیار یا گلوی بین قرقره‌ها در گاومیش تنگ و کم عمق بود ولی در گاو عمیق‌تر و پهن‌تر بود.

در سمت جانبی قرقره‌ها، فرورفتگی‌های وجود دارند که در گاومیش تنگ و عمیق بود ولی در گاو پهن و کم عمق بود که محل مفصل شدن پاشنه بود. در سمت میانی، در مرز لبه‌ی قرقره‌ها برآمدگی نوک تیزی در گاومیش مشاهده شد که در گاو این برآمدگی کم واضح بود.

در سطح کف پایی قاپ گاومیش این سطح مفصلی پهن‌تر، برآمدگی کم‌تر، شکلی نامنظم و فاقد شیار عمودی قابل تشخیص بود در حالی که، این سطح مفصلی در گاو محدودتر، محدب و بیضی شکل بود که به وسیله شیار عمودی کم واضحی از هم دیگر جدا شده بودند. این سطح محل مفصل شدن پاشنه است.

 استخوان پاشنه(تصویر2): در سطح پشتی راس برجستگی پاشنه گاو برآمدگی مشخصی وجود داشت که در گاومیش مشاهده نشد. در سطح میانی این ناحیه، یک برجستگی زبر،پهن و واضحی در گاومیش وجود داشت که در گاو به جای آن یک فرورفتگی کم عمق مشاهده شددر سطح کف پایی این ناحیه در گاومیش، شیار عمیق و تنگی مشاهده شده در حالی که در گاو این شیار، کم عمق و پهن بود.

سطح جانبی زائده غرابی در گاومیش صاف بود ولی این برجستگی در گاو دارای یک فرورفتگی مشخص بود.

مسند قاپ در گاومیش در جهت عرضی پهن شده بود ولی در گاو کم عرض‌تر بود (تصویر2). سطح مفصلی مسند قاپ گاومیش نامنظم، پهن و وسیع بود ولی در گاو کم و بیش دایره‌ای شکل و با وسعت خیلی کمتر بود. ناودان(شیار) مچ پای(Tarsal sulcus) موجود در سطح کف پائی مسند قاپ گاومیش پهن و کم عمق بود ولی در گاو عمیق بود(تصویر4).

استخوان جوش خورده‌ی مرکزی و چهارمی(تصویر 3): بخش داخلی این استخوان دارای یک زائده داخلی کف‌ پائی (Medial plantar process) بلند بود که در جهت دیستال با اولین استخوان مچ مفصل شده بود. در سطح پروگزیمال بخش مرکزی این استخوان در گاو دارای یک گودی غیر مفصلی بود که در گاومیش وجود نداشت.

استخوان جوش خورده‌ی دومی و سومی(تصویر3): این استخوان در گاومیش تخم مرغی شکل بود ولی در گاو به شکل لوزی بود. سطح پروگزیمال این استخوان که با استخوان‌های مرکزی و چهارمی مفصل شده بود، محدب بود.

استخوان مچ پایی اول (تصویر3): این استخوان تقریباً تخم مرغی شکل و کوچک بود.

استخوان قوزکی (mallear bone) و انتهای پروگزیمال قلم گاومیش با استخوان‌های نظریشان در گاو تفاوتی نداشتند.

رایوگرافی: (نمای جانبی خمیده (تصویرI-4)): در این نما، علاوه بر خم شدن مفصل مچ پایی- ساقی، خم شدن قابل ملاحظه‌ای در مفصل بین مچ پایی پروگزیمال مشاهده شد.

در وسط سطح کف پایی قاپ و زائده داخلی کف پایی بخش مرکزی استخوان جوش خورده ی مرکزی و چهارم یک ناحیه تیره تحت عنوان سینوس مچ پایی قابل مشاهده بود.

 سمت میانی سطح کف پایی زائده داخلی کف پایی بخش مرکزی استخوان جوش خورده مرکزی و چهارمی که به خوبی به عقب بیرون زده بود و به سمت پروگزیمال تا محاذات لبه دیستال مسند قاپ کشیده شده بود.

 درگاومیش، استخوان کنجدی قلم پایی در سمت میانی سطح کف پایی انتهای پروگزیمال قلم اصلی مشاهده نشد.

نمای پشتی-کف پائی (تصویرII -4): فضای مفصلی بین استخوان‌های بین مچ پائی به صورت واضح قابل مشاهده بودند. مفصل بین انتهای دیستال استخوان درشت نی‌ای (حلزون) و قرقره قاپ در این نما به بهترین نحو قابل رویت بود (به طوری که، لبه‌های میانی، جانبی و بینابینی حلزون قابل مشاهده بود. استخوان قوزکی نسبت به قوزک میانی کمی بیشتر به سمت دیستال بیرون زده بود و بین قاپ و پاشنه از سوی پروگزیمال با استخوان درشت نی ای، از سوی میانی با استخوان قاپ، و از سوی جانبی با استخوان پاشنه مفصل شده بود.

 سایه پرتوگذر برجستگی پاشنه‌ای استخوان پاشنه که برروی استخوان درشت نی‌ای افتاده بود، به خوبی مشخص بود. سایه پرتوگذر مسند قاپ بروی استخوان قاپ افتاده بود. قرقره‌های قاپ و لبه‌های آن‌ها به خوبی مشخص بودند.

مفصل بین مچ پایی پروگزیمال که بین ردیف اول استخوان‌های مچ پا و استخوان جوش خورده مرکزی و چهارمی است به خوبی قابل مشاهده بود.

سایه پرتوگذر بخش مرکزی استخوان مرکزی و چهارمی، در سمت میانی قابل مشاهده بود و زائده داخلی کف پایی بروی استخوان قاپ افتاده بود. سایه پرتوگذر استخوان مچ پایی اول روی سمت کف پایی استخوان‌های مچ پایی افتاده بود.

نمای مورب پشتی میانی- کف پائی جانبی (تصویرIII-4): شیارهای حلزون استخوان درشت‌ای با قرقره پروگزیمال قاپ مفصل شده بود. سایه پرتوگذر استخوان قوزکی روی استخوان قاپ افتاده بود. استخوان قوزک داخلی در سطح پیشین- جانبی قابل مشاهده بود و با پاشنه مفصل شده بود.

سایه پرتوگذر بخشی از لبه پشتی پاشنه روی سطح پسین انتهای دیستال استخوان درشت نی‌ای افتاده شده بود. مسند قاپ و زائده داخلی کف پایی استخوان مرکزی در سطح کف پایی- میانی بیرون زده اند. مسند قاپ و بخشی از مفصل قاپی - پاشنه‌ای به خوبی مشخص بود. مسند قاپ روی سطح کف پایی- میانی قابل مشاهده بود. قرقره پروگزیمال و لبه‌های جانبی قرقره دیستال استخوان قاپ در سطح کف پایی میانی مشخص بود.

 زائده داخلی کف پایی بخش مرکزی استخوان جوش خورده ی مرکزی و چهارمی در سطح کف پایی- میانی قابل مشاهده بود که با لبه میانی قرقره دیستال قاپ مفصل شده بود. سایه پرتوگذر استخوان جوش خورده دومی و سومی روی استخوان اول افتاده شده بود . استخوان مچ پایی اول در سطح کف پایی میانی قابل مشاهده بودند.

نمای مورب پشتی جانبی- کف پائی میانی(تصویر IV-4): قوزک داخلی و لبه قرقره میانی قاپ در سطح پشتی- میانی بیرون زده بود. قوزک میانی در سطح میانی پیشین بیرون زده بود. حلزون درشت نی‌ای با لبه بینابینی حلزون قابل مشاهده بود. سطح پیشین لبه بینابینی حلزون به خوبی نمایان بود. سایه پرتوگذر استخوان قوزکی روی استخوان‌های قاپ و پاشنه افتاده شده بود و با استخوان پاشنه مفصل شده بود.

استخوان پاشنه در سطح کف پایی- جانبی قابل مشاهده بود. قرقره‌های قاپ و لبه‌های آن‌ها مشخص بود .لبه میانی قرقره در سطح پشتی- میانی به طور واضح قابل مشاهده بود.

استخوان مچ پایی چهارم در سطح کف پایی جانبی بیرون زده بود. سایه پرتوگذر استخوان مچ پایی اول روی بخش چهارم استخوان مرکزی و چهارمی افتاده بود.

نمای جانبی- میانی(تصویر 5): فضای‌های مفصلی بین مفصل‌های گوناگون مفصل مچ پا (مچ پایی- ساقی، قاپی پاشنه ای، بین مچ پایی و مچ پایی- قلمی) قابل ارزیابی بودند.

در نمای کف پایی بین استخوان‌های قاپ و پاشنه یک فضای غیرمفصلی به صورت یک ناحیه تیره تحت عنوان سینوس مچ پایی به خوبی قابل مشاهده بود. مسند قاپ در سطح کف پایی به مفصل بین مچ پایی پروگزیمال نرسیده بود. قرقره‌های قاپ و لبه‌های آن‌ها قابل مشاهده بود. در سطح پشتی استخوان قاپ، گودی عمیق تیره مشاهده شد .

سطح کف پایی بخش مرکزی استخوان جوش خورده مرکزی و چهارمی اندکی به پشت استخوان‌های مچ پایی چهارم و اول بیرون زده بود. سایه پرتوگذر زائده کف پایی استخوان مچ پایی مرکزی در جهت پروگزیمال بیرون زده و روی پاشنه افتاده بود و با لبه میانی قرقره دیستال مفصل شده بود. سایه پرتوگذر استخوان مچ پایی اول روی قسمت استخوان مچ پایی چهارم از استخوان مرکزی و چهارمی و برامدگی پروگزیمال کف پایی قلم پایی اصلی افتاده بود.

بین ردیف دیستال استخوان‌های مچ پا و قلم یک ناحیه غیر مفصلی بزرگی به صورت ناحیه تیره واضحی قابل مشاهده بود.

 

بحث

با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر به نظر می‌رسد که طرح کلی شکل استخوان‌های مچ پای گاومیش و گاو شباهت‌ بسیاری دارند، اگرچه اختلاف‌های مهمی در شکل و وسعت سطوح مفصلی استخوان‌های کوتاه این مفصل قابل وجود دارد. به طوری که، وسعت و شکل سطوح مفصلی بین استخوان‌های کوتاه مفصلی مچ پای گاومیش به ویژه در استخوان‌های پاشنه و قاپ قابل توجه است. در همین ارتباط، آزمایش‌های متعدد جانوری نشان دهنده این واقعیت است که سطوح مفصلی شکل و وسعت خود را با توجه به جهات و مقدار نیروی فشاری، که به آن‌ها اثر می‌نمایند اختیار می‌کنند. افزون بر این، وسعت سطوح مفصلی در کاهش نیروی‌های فشاری نقش مؤثری دارد (10، 2).

در مفصل مچ پای گاو استخوان‌های کوتاه بین استخوان‌های دراز قرار گرفته‌اند و با توجه به اهمیت اندام لگنی در جلو بردن بدن دام، این مفصل یک مرکز قوی حرکتی را تشکیل می‌دهد (6). برخلاف سایر دام‌های اهلی در نشخوارکنندگان وجود دو قرقره استخوان قاپ این امکان را به آن‌ها می‌دهد که دو مفصل مچ پایی- ساقی و بین مچ پایی بتوانند خم شوند و در این میان مفصل بین مچ پایی پروگزیمال، متحرک‌ترین مفصل مچ پای گاو می‌باشد (5). به طورکلی، مفاصل استخوان‌های مچ پا باهم در گاو دارای حرکات خیلی وسیع‌تر از تک سمی‌ها است (20) از طرفی با توجه به اینکه در گاومیش سطح مفصلی بین استخوان‌های پاشنه و قاپ وسیع‌تر از گاو است که احتمالاً مفصل بین مچ پایی پروگزیمال در گاومیش نسبت به گاو توانایی انجام بیشتر حرکات لولائی (خم شدن و باز شدن) را دارد. در همین راستا، گزارش شده است که دامنه حرکت مفاصل بین مچ پایی در دام‌های اهلی گوناگون متفاوت است (14). استخوان‌های مچ پای گاو کوهان دار نسبت به گاو دارای سطوح مفصلی مشخص تر هستند که این وِیژگی‌ها ی استخوانی می‌تواند در ایستایی و حرکت حیوان در زمین‌های که پر از تپه است، نقش مؤثری داشته باشد (7). به هرحال این پدیده و توجهی که درپاراگراف قبلی به آن اشاره شد می‌تواند موجب گردد که گاومیش قابلیت سریع دویدن را داشته باشد. در همین ارتباط این نظر پذیرفته شده است که یک مفصل مچ پایی با خم‌پذیری بسیار زیاد احتمالاً در سریع دویدن کمک می‌نماید (9).

نکته جالب دیگر اینکه اگرچه گاومیش همانند گاو و شتر متعلق به راسته زوج سمان و گروه نشخوارکنندگان می‌باشد ولی استخوان‌های مچ پای شتر یک کوهانه از نظر تعداد مانند اسب شش عدد است. بدین ترتیب که استخوان‌های مچ پایی مرکزی و چهارمی برخلاف گاومیش و گاو بهم لحیم نشده‌اند(20) و همچنین برخلاف گاومیش و گاو قرقره پروگزیمال شتر دارای دو لبه نابرابر است و لبه جانبی بلند تر از لبه میانی است و لبه خارجی قرقره دیستال تولید یک قرقره دیگر نموده است . به طوریکه به نظر می‌رسد دو مفصل لولا مانند موجود می‌باشد. از طرفی که در پاسخ به این تفاوت‌های آناتومی باید یادآور شد که مطالعه دامنه‌داری که برروی اندام‌های استخوانی و عوامل مؤثر در رشد و شکل‌گیری آن‌ها انجام گرفته امروزه این اعتقاد را بوجود آورده که رشد استخوان و نحوه شکل‌گیری آن مستقیماً به عوامل مکانیکی و سایر شرایط نیروئی محیط با آن بستگی دارد (21). از طرفی گزارش شده است که فقدان و یا هم‌آمیزی در استخوان‌های مچ پا با گسترش تنوع در شیوه‌های حرکت و جابجایی رو به کاهش می‌رود (9). از آنچه گفته شد می‌توان چنین نتیجه گرفت که چنین ویژگی استخوانی مفصل مچ پای گاومیش در کاهش انجام مانورهای حرکتی این مفصل تأثیر مستقیم می‌گذارد.

مفصل مچ پای گاومیش بعد از مفصل رانی- کشکی -درشت نی‌ای مستعدترین مفصل به درگیری‌های مفصلی و اختلالات اروتوپدی اندام‌ها است (10) رادیوگرافی یک تکنیک تصویربرداری کم هزینه و قابل دسترس و نخستین تکنیک تصویربرداری برای ارزیابی آسیب‌های ساختارهای استخوانی مفصل مچ پا در نظر گرفته می‌شود (19، 8). از طرفی، گاومیش نر بسیار چموش است و کنترل و مقید کردن آن جهت معاینات بالینی سخت و دشوار بود و این موضوع موجب گردید که در مطالعه حاضر در حین تهیه رایوگرافی از گاومیش‌های ارجاعی به کلینیک دانشکده با مشکلات عدیده‌ای همچون تکرار رایوگرافی به علت حرکت حیوان و ایجاد ارتیفکت حرکتی و صدمه به دستگاه مواجه شویم. ارزیابی رادیوگرافیک مفصل مچ پای در تشخیص، پیش آگهی و درمان بیماری‌های نسوج نرم، ضایعات استخوانی و شکستگی‌های آن نقش مهمی دارد. از نظر آناتومی مفصل مچ پای گاومیش به دلیل وجود ساختارهای استخوانی، رباطات و تاندونی گوناگون مفصل ناحیه خیلی پیچیده‌ای است وتفسیر تصاویر رادیوگرافی مچ پای گاومیش به دلیل سطوح خمیده، ابعاد و اشکال نامنظم اجزای استخوانی مچ پا مرکب از برامدگی‌ها و فرورفتگی‌های به اندازه و موقعیت‌های مختلفی دشوار می‌باشد، چرا که موجب روی هم افتادن تصاویر آن‌ها می‌شود و این ویژگی‌های استخوانی کاربرد حالت گماری چندگانه رادیوگرافیک را در مورد این ناحیه به خوبی توجیه می‌کند. بنابراین مشابه مفصل مچ پای اسب (22) و گاو (1) 5 حالت گماری جهت ارزیابی ساختارهای استخوانی مفصل مچ پای گاومیش رودخانه‌ای در نظر گرفته شد . در همین راستا، در مطالعه‌ انجام شده توسط Hagag و همکاران  در سال 2013، برای بررسی رادیوگرافی مفصل مچ پای شتر ، چهار حالت گماری مورب پشتی میانی- کف پائی جانبی، مورب پشتی جانبی- کف پائی میانی  پشتی-کف پائی، جانبی میانی در نظر گرفتند. بااین وجود، نامبردگان حالت گماری جانبی- میانی خمیده را مورد بررسی قرار ندادند. در اسب (22) و گاو(1) تهیه رایوگرافی از نمای جانبی خمیده برای بررسی وجود عارضه در لبه‌‌های قرقره‌ استخوان قاپ مفیده بوده و همچنین فضای بیشتری از سطوح مفصلی قابل مشاهده و ارزیابی است. Thrall در سال 2007 گزارش نموده است که در رادیوگرافی مفصل تارس اسب نیاز به استفاده از گرید نیست، در مطالعه‌ حاضر نیز بررسی رادیوگرافی مفصل تارس گاومیش بدون استفاده از گرید انجام شد.

Hagag و همکاران در سال 2013 درشتریک کوهانه، صرف نظر از جوش نخوردن استخوان‌های مرکزی و چهارمی که موجب تفاوت‌های مشخصی در تفسیر رادیوگرافی این گونه دامی با گاومیش و گاو (19) شده ، به سایر تفاوت‌های رایوگرافی مهم در حالت گماری‌های گوناگون بین گونه‌های ذکر شده، پرداخته می‌شود. حالت گماری جانبی میانی: در شتر یک کوهانه، لبه کف پایی استخوان مچ پای چهارم کمی به عقب استخوان‌های مچ پایی مرکزی و اول بیرون زده بود. درحالی که در گاومیش و گاو (19) سطح کف پایی بخش مرکزی استخوان جوش خورده مرکزی و چهارمی اندکی به پشت استخوان‌های چهارم و اول بیرون زده بود. سینوس مچ پایی در گاو (9) قابل مشاهده است که بانتایج پژوهش حاضر هم خوانی دارد درحالی که در شتر یک کوهانه اشاره‌ای به ناحیه پرتوگذر نشده است. سایر یافته‌های این مطالعه در خصوص این حالت گماری با چنین نتایجی در شتر یک کوهانه (8) و گاو هم خوانی دارند. 1 - حالت گماری پشتی- کف پایی: اگرچه مشابه گاو (19) و شتر یک کوهانه (8) سایه پرتوگذر مسند قاپ در استخوان پاشنه گامیش بروی استخوان قاپ افتاده بود می‌شود ولی وسعت روی هم افتادن سایه پرتوگذر در این گونه‌ها متفاوت است به طوری که در گاومیش بیشتر و در شتر یک کوهانه کمتر بود. در این نما به خوبی می‌توان مشاهده کرد که برخلاف شتریک کوهانه (8) استخوان‌های مرکزی و چهارمی در گاومیش لحیم شده است. سایر یافته‌های بدست آمده در خصوص این حالت گماری با چنین نتایجی در شتر یک کوهانه( 8) و گاومیش هم خوانی دارند.

 2- حالت گماری مورب پشتی جانبی- کف پائی میانی: مشابه گاو (19)، سایه پرتوگذر استخوان مچ پایی اول گاومیش روی بخش چهارم استخوان جوش خورده مرکزی و چهارمی افتاده بود که با نتایج گزارش شده در شتریک کوهانه هم خوانی ندارد. در این نما به خوبی می‌توان مشاهده کرد که اگرچه سایه پرتوگذر بخش پشتی پاشنه در گاومیش و گاو و شتر یک کوهانه روی سطح پسین انتهای دیستال استخوان درشت نی‌ای افتاده بود ولی در گاومیش و گاو ( 19) برخلاف شتریک کوهانه ( 8) بخش زیادی از پروگزیمال پاشنه از سوی کف پایی جانبی استخوان پاشنه بیرون زده و به سمت پروگزیمال امتداد می‌یابد . درحالی که در شتریک کوهانه برجستگی پاشنه تقریباً در محاذات انتهای دیستال درشت نی‌ای قابل مشاهده است.

 3- حالت گماری مورب پشتی میانی- کف پائی جانبی: نظر به اینکه زاویه این حالت گماری در مطالعه مچ پای شتر یک کوهانه ( 8) با نظیرشان در گاومیش و گاو ( 19 ) متفاوت بود نتایج این حالت گماری بین گاومیش و گاو مورد مقایسه قرار می‌گیرد.

 یکی از تقاوت‌های مهم و قابل توجه بین جزییات استخوان شناسی و رایوگرافی مفصل مچ پای گاومیش و گاو مربوط به عدم مشاهده استخوان کنجدی قلم پایی در گاومیش است که از این نظر مشابه شتریک کوهانه (8) و اسب (22) می‌باشد. در گاو این استخوان کنجدی دیسکوید کوچک در سطح کف پایی قلم ،در بخش پروگزیمال ماهیچه بین استخوانی فرورفته است . این استخوان در گاو نمای‌های جانبی- میانی خمیده و مورب پشتی میانی- کف پایی جانبی به خوبی قابل مشاهده است(19). با توجه به نکات اشاره شده در پاراگراف‌های قبلی، می‌توان نتیجه گرفت که در گاومیش نمای پشتی-کف پائی برای بررسی فضاهای مفصلی درشت نی- مچ پائی و مفاصل بین مچ پائی، نمای جانبی - میانی برای بررسی مفصل قاپی- پاشنه ای، همچنین نمای پشتی جانبی- کف پائی میانی برای بررسی بخش میانی مفصل درشت نی ای- مچ پائی و نمای پشتی میانی- کف پائی جانبی برای بررسی بخش کف پائی مسند قاپ و قرقره جانبی قاپ بهترین حالت گماری‌ها می‌باشند. چنین نتیجه گیری‌های مشابهی برای ارزیابی رایوگرافی مفصل مچ پای شتریک کوهانه گزارش شده است. از طرفی، نمای جانبی خمیده مفصل مچ پای گاومیش به جهت مشاهده فضای بیشتری از سطوح مفصلی بهترین حالت گماری برای این منظور می‌باشد. به طورکلی، نمای جانبی به عنوان بهترین نما و اولین گزینه رایوگرافی جهت بررسی مفصل مچ پای گاومیش می‌توان در نظر گرفت چون در بقیه‌ی نماها سایه‌ی سایر استخوان‌ها روی قسمت‌های دیگر می‌افتد که با نتیجه گیری ارائه شده در ارزیابی رایوگرافی مفصل مچ پای اسب(23) هم خوانی دارد.

 

تشکر و قدردانی

از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز به دلیل تأمین هزینه‌های این پژوهش از محل اعتبار پژوهانه و از آقای رحیم فتحی کارشــناس بخش آناتومی و جنین شناسی و سرکار خانم ناهید ابراهیمی منش به جهت همکاری در تنظیم تصاویر سپاسگزاری می‌شود.

 

تعارض در منافع

بین نویسندگان  هیچ گونه تعارض در منافع  گزارش نشده است.

 

Bargai, U., Pharr, J.W., Morgan, J.P. (1989). Bovine Radiology. (1st ed.) Iowa State University Press. California, USA. p. 91-102.
Eckstein, F., Hudelmaier, M., Cahue, S., Marshall, M., Sharma, L. (2010). Medio- to- lateral ratio of tibiofemoral subchondral bone area is adapted to alignment and mechanical load. Calcif Tissue Int, 84, 786-194. https://doi.org/10.1007/s00223-008-9208-4
El-Shafey, A., Kassab, A. (2013). Computed tomography and cross-sectional anatomy of the metatarsus and digits of the one-humped camel (Camelus dromedarius) and buffalo (Bos bubalis). Anat Histol Embryol, 42, 130-7. https://doi.org/10.1111/j.1439-0264.2012.01174.x PMID: 22776073
FAO (1977). The Water Buffalo. (1st ed.)  Food and Agriculture Organization of the United Nations. Rome, Italy. p. 106.
Getty, R. (1975). Sisson and Grossman`s the Anatomy of Domestic Animals. (5th ed.) W.B. Saunders Co. Philadelphia, USA. p. 750-762, 291-317.
Greenough, P.R., MacCallum, F.J., Weaver, A.D. (1972). Lameness in Cattle. (1st ed.) Wright, Scietechnica. Bristol, London, UK. p. 8-29.
Gupta, S.K., Sharma, D. N. (1991). Anatomy of the hock joint of yak (Bos grunniens). Indian Vet J, 68, 858-861.
Hagag, U., Brehm, W., Ramadan, R.O., Al Mubarak, A. El Nahas, A. Gerlach, K. (2013). Normal radiographic and ultrasonographic appearance of the adult dromedary camel tarsus (one-Humped Camel). Anat Histol Embryol, 42: 344-354. https://doi.org/10.1111/ahe.12020 PMID: 23278186
Kent, G., Carr, R. (1951). Comparative Anatomy of the Vertebrates. (8th ed.) McGraw-Hill. New York, USA. p. 524.
Lekharu, J.C., Chandna, I.S., Singh, A.P., Chawla, S.K. (1991). A note on incidence of foot disorders in buffaloes. Indian J Vet Surg, 12, 64-68.
Milz, S., Eckstein, F., Putz, R. (1997). Thickness distribution of the subchondral mineralization zone of the trochlear notch and its correlation with the cartilage thickness. An expression of functional adaptation to mechanical stress acting on the humeroulnar joint? Anat Rec, 248, 189-197. https://doi.org/10.1002/(SICI)1097-0185(199706)248:23.0.CO;2-O PMID: 9185984
Moioli, B., Borghese, A. (2005). Buffalo Breeds and Management Systems. (1st ed.)  Food and Agriculture Organization of United Nations. Rome, Italy. p. 60-61.
Naserian, A.A., Saremi, B. (2007). Water buffalo industry in Iran. Anim Sci J, 6, 1404-1405.  https://doi.org/10.4081/ijas.2007.s2.1404
Nickel, R., Schummer, A., Seiferle, E. (1986). The Anatomy of the Domestic Animals: the Locomotor System of the Domestic Mammals. (1st ed.) Verlag Paul Parey. Berlin, Germany. p. 169-231.
Nigam, J.M., Vijaykumar, D.S., Sinagh, A.P. (1981). Bovine tarsal joint disorders. Mod Vet Pract, 6, 477- 479. PMID: 7254197
Nourinezhad, J. Mazahery, Y., Pourmahdi Bourojeni, M. Daneshi, M. (2012). Morphometric study on digital bones in Khuzestan water buffaloes. BJVM, 15, 228-235.
Nourinezhad, J., Mazaheri, J., Raee, A. (2014). Quantitative evaluation of water buffalo cannon bones. Buffalo Bull, 33, 43-53.
Nourinezhad, J., Moarabi, A.V., Mazaheri, Y., Karami, A.M. (2017). Anatomical features of ligaments of the tarsal joint in Khuzestan river buffaloes (Bubalus bubalis). IVJ, 12, 108- 134.
Smallwood, J.E. (1992). A Guided Tour of Veterinary Anatomy: Domestic Ungulates and Laboratory Mammals. W. B. Saunders Co. Philadelphia, USA. p. 202-295.
Smuts, M.S., Bezuidenhout, A.J. (1987). The Anatomy of Dromedary. (1st ed.) Oxford University Press. Clardenon, USA. p. 48-58.
Soana, S., Gnudi, G., Bertoni, G., Botti, P. (1998). Anatomo-radiographic study on the osteogenesis of carpal and tarsal bones in horse fetus. Anat Histol Embryol, 27, 301-305. https://doi.org/10.1111/j.1439-0264.1998.tb00198.x PMID: 9818448
Thrall, D.E. (2007). Textbook of Veterinary Diagnostic Radiology. (5th ed.) W.B. Saunders. Missouri, USA. p. 247-248.
Verschooten, F., Schramme, M. (1994). Radiological examination of the tarsus. Equine Vet Educ, 6, 323-332. https://doi.org/10.1111/j.2042-3292.1994.tb01165.x