Document Type : Basic Sciences
Authors
1 Department of Basic Sciences, Faculty of Veterinary Medicine, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
2 Department of Basic Sciences, Faculty of Veterinary Medicine, Shahid Bahonar University of Kerman, Kerman, Iran
Abstract
Keywords
کبد از جمله اندامهایی است که در دوره جنینی خیلی زود و بلافاصله بعد از قلب، شروع به شکلگیری میکند (24). جوانه کبدی در سمت شکمی، از اندودرم روده جلویی جنینی در اثر القا سلولهای مزودرمی ناحیه کبدی-قلبی بیرون میزند. این جوانه شامل سلولهای زایایی است که طنابهای سلولی هپاتوسیتها ایجاد میکنند. کبد دو منشا اندودرمی و مزودرمی دارد (3،18،21). در مرحله دوازده جنین جوجه، جوانه کبدی از روده پیشین جنینی به وجود میآید و در مرحله چهارده به سمت مزودرمی که ماتریکس کبد را میسازد، پیشروی میکند (3،13). رشد جوانه کبدی به سمت تیغه عرضی و نفوذ به داخل آن موجب القا کبد توسط سلولهای مزانشیمی آن ناحیه میشود. در نتیجه این القا، سایر اجزا کبد مثل بافت همبند، اندوتلیوم، کوپفر و سلولهای خون ساز نیز به وجود میآیند. هپاتوسیتها که با آرایش طنابی در کنار هم قرار میگیرند، از سلولهای بزرگ اندودرمی جوانه کبدی متمایز میشوند (21). جوانه به دو انشعاب جلویی و عقبی تقسیم میشود که به ترتیب در سمت چپ و راست داکتوس ونوزوس قرار میگیرد (10). قسمت جلویی این جوانه، کبد و درخت مجاری صفراوی داخل کبدی و بخش عقبی آن کیسه صفرا و مجاری صفراوی خارج کبدی را به وجود میآورد (18).
روند بافتزایی کبد در پستاندارانی مثل موش صحرایی، سگ و شتر یک کوهانه بررسی شده است (1،12،19). این مطالعه در بین پرندگان در مرغ به روشهای مختلف و تعداد فراوان انجام شده است (5،7،16،25،26). کبد سایر پرندگان مانند بلدرچین (8)، بوقلمون (20)، بلدرچین ژاپنی (4) و کبک (14) نیز از نظر هیستوژنز مورد بررسی قرار گرفتهاند، اما تا کنون مطالعهای بر روی روند بافتزایی کبد قرقاول صورت نگرفته است.
مطالعه روند بافتزایی اندامهای مختلف در دورهی جنینی اطلاعات پایهای در مورد زمان رخداد اتفاقات بافتزایی هر اندام در اختیار قرار میدهد. اطلاع از زمان دقیق رخدادهای بافتزایی به عنوان دانش ضروری برای مطالعاتی که در آنها نقش ژنها و مولکولهای پروتئینی در هیستومورفوژنز هر اندام بررسی میشود، مطرح میباشند. به عبارت دیگر آگاهی از زمان دقیق دوره شکلگیری و تغییرات عملکردی یک اندام در زمان جنینی، که به دورهی بحرانی معروف است، شرط اولیه برای بررسی نقش عوامل مولکولی ریختزا میباشد. از طرف دیگر اثر مواد مختلف خارجی بر روی شکلگیری یک ارگان بایستی در دورهی بحرانی آن اندام بررسی شود. چرا که یک ناهنجاریزا در صورتی بر روی اندام هدف خود جنین اثر میگذارد که در دورهی بحرانی شکلگیری آن اندام به بدن جنین وارد شود (13،20). به همین دلیل زمان، توالی و نحوه بافتزایی اندامهای مختلف به طور جداگانه و در حیوانات مختلف بررسی شده است. این مطالعه که اولین پژوهش در تعیین روند بافتزایی کبد در قرقاول میباشد، مبنایی خواهد بود برای مطالعات آیندهای که در حوزهی جنین شناسی تجربی بر روی مدل پرندگان انجام خواهد گرفت.
60 قطعه تخم نطفه دار قرقاول از مزرعه تولید تخم قرقاول تهیه و در انکوباتور با درجه حرارت 5/37 درجه سانتیگراد و رطوبت 58 تا 62 درصد قرار داده شد. از روز 5 تا آخر دوره انکوباسیون در هر روز تعداد 3 قطعه جنین، پس از بررسی و اطمینان از زنده بودن آنها، از انکوباتور خارج و از تخم های نطفه دار استخراج گردید. بدین منظور پوسته تخمها، از سمت اتاقک هوا به وسیله پنس جدا و پردههای جنینی کنار زده شد و جنین خارج گردید. جنینها توسط سرم فیزیولوژی در شیشه ساعت شستشو داده شدند. جنینهای کوچک را به طور کامل در فرمالین بافر 10 درصد قرار دادیم اما در مورد جنینهای بزرگتر، پس از تشریح، کبد آنها جدا شده و در فرمالین بافر 10 درصد قرار گرفت. بعد از تثبیت بافتها، آنها را جهت پاساژ بافتی از فیکساتیو خارج کردیم. به جهت جلوگیری از آسیب نمونههای کوچک از پاساژ دستی بهره گرفتیم. پس از انجام پاساژ بافتی از نمونهها توسط پارافین، بلوک تهیه و بعد از ثبت مشخصات آنها، به کمک میکروتوم (مدل ام آر 225، هیستولاین ایتالیا)، برشهای 5 میکرونی تهیه شد. در نهایت اسلایدهای مربوطه برای رنگ آمیزی آماده شدند. به منظور بررسی عمومی بافت کبد و سلولهای آن از رنگ آمیزی معمول هماتوکسلین ائوزین (H&E)، جهت بررسی ذخایر گلیکوژنی و زمان ظهور آنها از رنگ آمیزی پریودیک اسید شیف (PAS) و برای مشاهده بهتر فضاهای پورت و بافت همبند از رنگ آمیزی تری کروم ماسون (TM) استفاده کردیم (17با تغییر). لازم به ذکر است به منظور پیدا کردن و رسیدن به کبد در نمونههای کوچک و نیز بالا بردن دقت کار در تشخیص واکنش PAS در همه نمونهها، از تمام بلوکها برشهای سریالی تهیه گردید. در نهایت اسلایدهای به دست آمده توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند و از آنها به کمک دوربین تصاویر دیجیتال تهیه شد.
روز5 انکوباسیون: یک ردیف سلول مکعبی از خارج کبد را پوشانده بود. در زیر آن هپاتوسیتها با آرایش آسینی به چشم میخوردند. فضاهای بزرگ و بی قاعدهای در اطراف آنها دیده میشد که دارای سلولهای خونی نابالغ فراوان بودند. سلولهای کبدی به دو شکل تیره و روشن وجود داشتند. سلولهای تیره در نواحی مرکزی دارای هسته هتروکروماتین تر و سیتوپلاسم تیرهتر بودند. هپاتوسیتهای روشن در تمام نواحی کبد قابل مشاهده بودند اما با تراکم بیشتری در محیط کبد و در زیر بافت مکعبی قرار گرفته بودند. هسته آنها مراحل مختلف تقسیم میتوز را نشان میداد. کانالیکولهای صفراوی در بین هپاتوسیتهای مجاور رویت شدند. در رنگ آمیزی تری کروم هیچ کلاژنی در پارانشیم و نواحی محیطی کبد ردیابی نشد. واکنش به رنگ PAS (پاس) مثبت بود اما در برشها و قسمتهای مختلف کبد شدت متفاوتی داشت و به صورت خفیف تا شدید مشاهده شد (تصویر1).
روز 6 انکوباسیون: سلولهای مزوتلیال اطراف کبد در برخی نقاط به صورت سنگفرشی درآمده بودند. کمی از مقدار فضاهای بزرگ و بی قاعده کاسته شده بود. در این روز هم هنوز اثری از رشته کلاژن در زیر مزوتلیوم و پارانشیم کبد نبود. فقط معدودی از هپاتوسیتهای نواحی مرکزی کبد واکنش PAS مثبت خفیفی نشان دادند و در بقیه قسمتها این واکنش منفی بود (تصویر2).
روز 7 انکوباسیون: سلولهای کبدی در دستههایی به صورت آسینوسی در کنار هم قرار گرفته بودند و به تعداد کمتر طنابهای سلولی به چشم می خورد. کانالیکولهای صفراوی در بین این سلولها به وضوح دیده میشدند. سلولهای روشن و در حال تقسیم میتوز در بین سلولهای تیره و با تراکم بیشتر در محیط کبد قابل مشاهده بودند. درون فضاهای بزرگ سینوزوئیدها، سلولهای خونی نابالغ به وفور یافت میگردید. در دیواره سینوزوئیدها هسته سلول اندوتلیال رویت شد. واکنش به رنگ آمیزی پاس و تری کروم همانند روز قبل بود (تصویر3)
روز 8 انکوباسیون: مزوتلیوم در بیش تر قسمتها به صورت سنگفرشی مشاهده گردید و آرایش طنابی شکل هپاتوسیتها نیز افزایش یافته بود. سینوزوئیدها به اندازههای بزرگ و کوچک به چشم میخورد. میزان گلبولهای قرمز بالغ خون درحال افزایش بود. در این روز برای اولین بار تعداد کمی سلول کوپفر در دیواره سینوزوئیدها مشاهده شد. سیاهرگهای مرکزی نیز در حال تشکیل و رویت بودند. همچنین در قسمتی از کبد ناحیهای به شکل فضای پورت در حال شکلگیری بود که با رنگ آمیزی تری کروم قابل تشخیص بود. در منطقه بسیار کوچکی از قشر کبد در زیر مزوتلیوم، الیاف کلاژن بسیار ظریفی مشاهده شد. سلولهای روشن و درحال تقسیم در محدوده باریکی از محیط کبد به چشم میخوردند. در مرکز نیز به تعداد خیلی کم سلول روشن در لابه لای سلولهای تیره قرار داشتند. در این روز نیز کانالیکولهای صفراوی با وضوح زیادی دیده شدند و از نظر تعداد افزایش چشمگیری نشان دادند. واکنش پاس در روز هشتم نیز فقط در تعدادی از هپاتوسیتهای نواحی مرکزی کبد اندکی مثبت بود و در بقیه قسمتها هیچ گرانول قرمز رنگی مشاهده نشد (تصویر4).
روز9 انکوباسیون: مزوتلیوم به طور کامل سنگفرشی شده بود. در رنگ آمیزی تری کروم، کپسول گلیسون در برخی قسمتهای کبد دیده میشد.سلولهای روشن در حاشیه کبد همچنان به چشم میخوردند. فضاهای پورت و سیاهرگهای مرکزی در حال کامل شدن و سینوزوئیدها در حال باریکتر شدن بودند. آرایش طنابی هپاتوسیتها در اطراف سیاهرگهای مرکزی رو به افزایش بود. در این روز برای اولین بار در سیتوپلاسم هپاتوسیتهای سراسر کبد، گرانولهای PAS مثبت واضحی مشاهده شد.
روز10 انکوباسیون: سلولهای کبدی با آرایش طنابی 2 ردیفه در اطراف سیاهرگهای مرکزی قرار گرفته بودند. فضای سینوزوئیدها باریکتر و منظمتر از روز قبل بود. میزان سلولهای بالغ خونی نیز افزایش یافته بود. از تعداد سلولهای روشن به شدت کاسته شده بود و اکثر سلولهای مشاهده شده در پارانشیم کبد هپاتوسیتهای تیره بودند. تعداد سیاهرگهای مرکزی و سلولهای کوپفر افزایش داشت. کپسول گلیسون مشابه روز قبل در برخی قسمتهای کبد قابل مشاهده بود. واکنش به PAS نیز همانند روز قبل به شکل قوی و یکنواخت، در تمام قسمتهای حاشیهای و مرکزی کبد مشاهده گردید.
روز 11 انکوباسیون: در محیط کبد سلولهای هپاتوسیت با آرایش آسینی مشاهده میشدند. برای اولین بار مجاری صفراوی در مجاورت فضای پورت مشاهده گردید. کپسول گلیسون نازکی، تقریباً به طور کامل بر روی سطح کبد تشکیل شده بود. در داخل پارانشیم کبد هم محلهای تشکیل فضاهای پورت با رنگ آمیزی تری کروم قابل ردیابی بود. واکنش به PAS نیز مثبت بود و در تمام هپاتوسیتها دیده میشد (تصویر5).
روز12 انکوباسیون: تمام مشاهدات همانند روز قبل بود و رخداد جدیدی دیده نشد.
روز 13 انکوباسیون: سیاهرگهای مرکزی با طنابهای دو ردیفه در اطراف آنها در پارانشیم متراکمتر شده کبد، قابل مشاهده بودند. از تعداد سلولهای روشن به شدت کاسته شده بود و به ندرت در حاشیه رویت میشدند و پارانشیم توسط سلولهای تیره اشغال شده بود. تعداد سلولهای کوپفر بیشتری در این روز به چشم خورد. واکنش به رنگ پریودیک اسید شیف کاهش چشمگیری داشت به این ترتیب که از اندازه و تعداد گرانولهای پاس مثبت در هپاتوسیتهای تمام مناطق کبد، به شدت کاسته شده بود.
روز 14 انکوباسیون: فضای پورت به صورت واضحتر و به تعداد بیشتر رویت شد و سینوزوئیدها باز هم باریکتر شده بودند. واکنش PAS، همانند روز قبل بسیار خفیف بود (تصویر6).
روز 15 انکوباسیون: در این روز تغییر مشهودی به چشم نخورد و ساختارهایی مثل فضای پورت و سینوزوئیدهای باریک همانند روز قبل بود اما واکنش به PAS اندکی افزایش یافته بود.
روز 16 انکوباسیون: چیدمان سلولهای کبدی منظمتر شده بود و تعداد سیاهرگهای مرکزی افزایش یافته و فضای پورت، مجاری صفراوی و کانالیکولها واضح تر رویت گردید. واکنش PAS افزایش