Document Type : Aquatic Animal Health Management
Authors
1 Department of Aquatic Animals Health and Diseases, Inland Waters Aquaculture Research Center, Iranian Fisheries Sciences Research Institute, Agricultural Research Education and Extension Organization (AREEO), Bandar Anzali, Iran
2 Department of Fisheries, Faculty of Animal Sciences and Fisheries, Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University, Sari, Iran
3 Department of Fisheries, Faculty of Natural Resources, University of Guilan, Sowmehsara, Iran; Department of Marine Biology, The Caspian Basin Research Center, University of Guilan, Rasht, Iran
Abstract
Keywords
عوامل بیماریزا مانند انگلها، باکتریها، ویروسها و قارچها از جمله تهدیدات طبیعی جمعیتهای ماهی در اکوسیستمهای آبی هستند. دراین میان، انگلها از شیوع بیشتری برخوردار میباشند (5). براساس گزارشهای اخیر، 50 گونه ماهی بومی و غیر بومی در تالاب انزلی زیست میکنند (13). کپور معمولی (C. carpio)، یکی از مهمترین گونههای بومی تالاب انزلی است که ارزش اقتصادی زیادی دارد و هرساله بین 100 تا 500 تن در این تالاب صید میشود (2).
پایش مداوم وضعیت سلامتی ماهیان بومی و اقتصادی تالاب انزلی با هدف حفظ ذخایر آنها و تأمین امنیت غذایی ضرورت دارد. بر این اساس، در طول سالهای گذشته تحقیقات انگلشناسی متنوعی بر روی ماهیان تالاب انزلی صورت گرفته (11،18،19،26،28) که منجر به شناسایی انگلها یا میزبانان جدید در این بومزیست شده است، اما اطلاعات معدودی در ارتباط با تأثیر آلودگیهای انگلی بر شاخصهای بیومتریک و پارامترهای رشدی ماهیان مبتلا وجود دارد.
انگلها علاوه بر نقش مستقیم در بروز تلفات ماهیان، ممکن است تأثیر قابل توجهی بر رشد و مقاومت ماهیان در برابر سایر عوامل استرسزا داشته باشند. همچنین حضور انگلها سبب کاهش بازار پسندی و قابلیت فروش ماهیان آلوده خواهد شد (29). از طرف دیگر آلودگیهای انگلی میتوانند موجب کاهش رشد، کاهش وزن، لاغری، کاهش بازده تولیدمثلی یا عقیمی و تغییر رفتار و ویژگیهای جنسی ماهیان میزبان شوند. در این راستا کاهش رشد ناشی از آلودگی ماهی مخرج لولهای (Rhodeus amarus)وماهی کولمه (Rutilus rutilus) با انگل لیگولا اینتستینالیس (L. intestinalis) در تحقیقات مختلف گزارش شده است (3،21).
در تحقیق دیگری وزن ماهی شاهکولی (C. mossulensis) سد وحدت کردستان آلوده شده به لیگولا نسبت به ماهیان سالم بسیار کمتر گزارش شد که نشان از لاغری ماهیان آلوده به انگل میباشد. دلیل این امر، تأثیر انگل بر متابولیسم و کاهش انرژی ماهیان آلوده بیان شده است (24). همچنین در تحقیقی، کاهش فاکتورهای خونی اردک ماهی (E. lucius) تالاب انزلی آلوده به انگل را در مقایسه با ماهیان فاقد آلودگی گزارش کردند (17). علاوه بر آن اثر آلودگیهای انگلی بر نارسایی آبششی و تنفسی، زخمهای جلدی و کاهش مقاومت بدن ماهیان در برابر عوامل عفونتهای ثانویه قارچی، باکتریایی و یا ویروسی به فراوانی گزارش شده است (25).
لذا با توجه به گزارش آلودگی انگلی ماهیان تالاب انزلی، در پژوهش حاضر به تعیین فراوانی و شدت آلودگیهای انگلی و ارزیابی تأثیر انگلها بر شاخصهای بیومتریک ماهی کپور معمولی (C. carpio) تالاب انزلی و مقایسه نتایج آن با تحقیقات اخیر پرداخته شده است.
منطقه جغرافیایی: تالاب بینالمللی انزلی در شمال ایران، استان گیلان و ساحل جنوبی دریای خزر قرار دارد . مختصات جغرافیایی آن از شرق به نصفالنهار ˝37 '37˚49، ازغرب به نصفالنهار˝15'15˚49، از شمال به مدار˝10 '30˚37 و از جنوب به مدار˝30 '27 ˚37 محدود گردیده است (1).
روش نمونه برداری از ماهیان: در طول یک سال (بهار تا زمستان 1395)، تعداد 78 عدد کپور معمولی توسط تور تلهای مخروطی (Fyke net) و دام گوشگیر (Gill net) از 3 ایستگاه منتخب شیجان (شرق)، سرخانکل (مرکزی) و آبکنار (غرب) در تالاب انزلی صید و بصورت زنده به آزمایشگاه انگلشناسی پژوهشکده آبزی پروری آبهای داخلی (بندر انزلی) منتقل شدند.
عملیات انگلشناسی: در آزمایشگاه، ابتدا ماهیان زیستسنجی شده و فاکتورهای طول کل با دقت 1 میلی متر و وزن با دقت 1/0 گرم اندازهگیری (4) و جنسیت نمونهها نیز مشخص و ثبت شد. برای تخمین سن ماهیان از روش فلسخوانی استفاده شد. مطابق روشهای متداول انگلشناسی (9)، آزمایشهای لازم از بخشهای مختلف بدن ماهیان از جمله پوست، آبشش، اندامهای احشایی، عضلات، دستگاه گوارش و چشم انجام و درصورت مشاهده انگل، با دقت جداسازی شدند. پس از جداسازی انگلها از اندامهای ماهیان، سستودها و ترماتودها با آلوم کارمین رنگآمیزی و نماتودها نیز با گلیسرین الکل شفافسازی شدند. برای تشخیص جنس و گونه نمونههای انگلی از کلیدهای شناسایی (9،14) استفاده شد.
فرمولهای محاسباتی: با کاربرد فرمولهای مربوط، مقادیرمیانگین شدت آلودگی، میانگین فراوانی انگل و درصد آلودگی (8)، همچنین ضریب رشد لحظهای، فاکتور وضعیت و شاخص گنادوسوماتیک (6) اندازهگیری شدند.
تجزیه و تحلیل آماری: دادههای حاصل از این تحقیق به وسیله نرمافزار آماری SPSS (ver 18) آنالیز شدند. در همین راستا، از آزمون مربع کای (χ2) برای تعیین وجود یا عدم وجود ارتباط بین آلودگی به انگل با گونه و جنس ماهی میزبان و از آزمون کروسکالوالیس (Kruskal-Wallis H test) برای تعیین وجود یا عدم وجود ارتباط بین آلودگی به انگل با سن میزبان و همچنین ایستگاهها و فصول مختلف استفاده شد. برای تعیین وجود یا عدم وجود ارتباط بین آلودگی به انگل با فاکتور وضعیت، شاخص گنادوسوماتیک و ضریب رشد لحظهای ماهی میزبان از آزمون منویتنی (Mann-Whitney U test) P value و در سطح اطمینان 95 درصد استفاده گردید.
در طی یک سال (1395)، 78 عدد ماهی کپور معمولی (C. carpio) با استفاده از ادوات مختلف صید و به صورت فصلی از ایستگاههای شیجان، سرخانکل و آبکنار واقع در مناطق شرق، مرکزی و غرب تالاب انزلی نمونهبرداری شدند. میانگین وزن و طول کل ماهیان به ترتیب 1/208± 9/244 گرم و 95/7±5/24 سانتیمتر و محدوده سنی آنها بین +1 تا +5 سال بود. در مجموع، 2803 عدد انگل از 6 رده و 13 گونه مختلف شامل: 3 گونه تک یاختهای: Ichthyophthirius multifiliis (64/25 درصد)،Trichodina sp. (13/5 درصد) و Epistilis sp. (56/2 درصد)؛3 گونه مونوژن: Gyrodactylus sp. (08/23 درصد)، Dactylogyrus extensus (63/57 درصد) و Diplozoon nipponicum (33/33 درصد)؛ 3 گونه دیژن: Diplostomum spathaceum (62/34 درصد)، Posthodiplostomum cuticola (85/3 درصد) و Asymphlodora sp. (28/1 درصد)؛1 گونه سستود: Caryophyllaeus fimbericeps (38/15 درصد)؛ 2 گونه نماتود: Raphidascaris acus (28/1 درصد) و Pseudocapillaria tomentosa (41/6 درصد) و در نهایت 1 گونه سختپوست: Lernea cyprinacea (26/10 درصد) جداسازی و شناسایی شدند. آلودگی کپور معمولی (C. carpio) بهEpistylis sp.، P. cuticola، Asymphlodora sp. و P. tomentosa برای نخستین بار از تالاب انزلی گزارش میشود. 85/53 درصد از انگلهای شناسایی شده جزو انگلهای خارجی پوست و آبشش و 15/46 درصد از آنها انگلهای داخلی چشم و دستگاه گوارش بودند. انگل منوژنD. extensus که جزو انگلهای اختصاصی آبشش کپور معمولی است، از بیشترین شیوع (63/57 درصد) در ماهیان مبتلا برخوردار بود. میانگین شدت این انگل 70/3±64/16، میانگین فراوانی آن 34/2±60/9 و دامنه تعداد آن 152-1 عدد بود. شیوع انگل چشمی D. spathaceum (62/34 درصد)، با میانگین شدت 35/1±41/5، میانگین فراوانی 55/0±87/1 و دامنه 35-1 عدد نیز مورد توجه بوده است. در مقابل، نماتود رودهای R. acus و ترماتود دیژن Asymphlodora sp. از کمترین فراوانی (28/1 درصد) برخوردار بودند (جدول های 1،2).
باتوجه به کاربرد آزمونهای آماری، بین فراوانی انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلیس و جنس (025/0=P، 5=χ2) و سن ماهی میزبان (027/0=P، 11=χ2) و همچنین فصول نمونهبرداری (013/0=P، 800/10=χ2) اختلاف معنیدار برقرار بود (05/0˂(P، بدین صورت که آلودگی به انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلیس در جنس نر (75 درصد) ماهیان +3 ساله (45 درصد) و فصل بهار (55 درصد) بیشتر مشاهده شده بود.
بین آلودگی به انگل ژیروداکتیلوس و جنس میزبان (1=P، 1=df، 0=χ2) اختلاف معنیدار وجود نداشت (05/0P>)، اما اختلاف آن با سایر متغیرها شامل: سن (023/0=P، 3=df، 566/9=χ2)، فصل (019/0=P، 3=df، 10=χ2) و ایستگاهها (030/0=P، 2=df، 7=χ2) معنیدار بود (05/0˂P).
بین فراوانی انگل داکتیلوژیروس اکستنسوس، جنس میزبان و ایستگاه نمونه برداری اختلاف معنیدار مشاهده نشد (05/0P>)، ولی درصد شیوع در جنس نر (60 درصد) بیشتر از ماده (40 درصد) بود. از طرفی میزان آلودگی ایستگاه مرکزی (22/42 درصد) بیش از دو ایستگاه دیگر بود. بیشترین وکمترین درصد شیوع آلودگی به ترتیب در سن +3 سال (55/35 درصد) و +6 سال (44/4 درصد)، بدست آمد. همچنین براساس فصول مختلف سال بیشترین و کمترین درصد شیوع آلودگی در فصل بهار (21/28 درصد) و زمستان (26/10 درصد) مشاهده شد. بین میزان آلودگی و سن ماهی (008/0=P، 5=df، 667/15=χ2) و فصل (0045/0=P، 3=df، 067/8=χ2) اختلاف معنیداری برقرار بود (05/0˂P).
بین آلودگی انگل دیپلوستوموم اسپاتاسهاوم،جنس (185/0=P، 1=df، 815/1=χ2) و سن میزبان (190/0=P، 5=df، 444/7=χ2) و همچنین فصل (338/0=P، 3=df، 37/3=χ2) و ایستگاههای نمونه برداری (121/0=P، 2=df، 222/4=χ2) اختلاف معنیداری وجود نداشت (05/0˃(P.
اختلاف بین انگل کاریوفیلهاوس فیمبریسپس با متغیرهای جنس (564/0=P، 1=df، 333/0=χ2)، سن (062/0=P، 3=df، 333/7=χ2)، فصل (174/0=P، 2=df، 5/3=χ2) و ایستگاه (472/0=P، 2=df، 5/1=χ2) معنیدار نبود (05/0˃(P.
بین آلودگی به لرنهآ سیپریناسهآ و جنس (1=P، 1=df، 0=χ2)، سن ماهی (392/0=P، 3=df، 3=χ2)، فصل (417/0=P،2 =df، 75/1=χ2) و ایستگاه (157/0=P، 1=df، 2=χ2) اختلاف معنیداری وجود نداشت (05/0P>). فراوانی سایر انگلهای شناسایی شده کم و قابل اغماض بود.
از 5 رده سنی (+1 تا + 5 سال) ماهیان بررسی شده، ماهیان سالم و آلوده در 2 گروه سنی دو و سه ساله مشاهده شدند. ضریب رشد لحظهای ماهیان آلوده در رده سنی دو ساله، 942/0 و در رده سنی سه ساله 648/0 محاسبه شد. این مقادیر برای ماهیان سالم در همان سنین با روند افزایشی به ترتیب 254/1 و 716/0 بود. ضریب رشد لحظهای ماهیان سالم در گروه سنی دو ساله از رشد بیشتری نسبت به گروه سه ساله برخوردار بود، همچنین ضریب رشد لحظهای ماهیان آلوده با افزایش سن ، روند نزولی داشت.
فاکتور وضعیت و شاخص گنادوسوماتیک ماهیان سالم و آلوده در4 گروه طولی (از 15≤ تا 35> سانتیمتر) مورد بررسی قرارگرفتند. میانگین وزن ماهیان سالم و آلوده، با افزایش طول، روند صعودی نشان داد. میانگین وزن درماهیان سالم از 54/3±68/23 گرم (طول 15≤ سانتیمتر) به 28/100±73/686 گرم (طول 35> سانتیمتر) و در ماهیان آلوده از 51/4±47/32 به 64/64±62/633 گرم افزایش داشت. مقدار فاکتور وضعیت در گروههای مختلف طولی ماهیان سالم و آلوده دارای نوساناتی بود، از طرفی بیشترین مقدار آن درگروه طولی دوم (25-1/15 سانتیمتر) به ترتیب 04/0±43/1 و 03/0±32/1 در ماهیان سالم و آلوده بود.
شاخص گنادوسوماتیک در ماهیان سالم با طول کمتر از 15 سانتیمتر، 16/0± 45/0 بود که این شاخص در گروه طولی دوم (1-25/15 سانتیمتر) کاهش یافته و به 16/0±29/0 رسید. مقدار شاخص گنادوسوماتیک درگروههای طولی بالاتر (به ترتیب 02/0±62/0 و 54/3 ±56/3) روند افزایشی داشت. در ماهیان آلوده نیز بیشترین مقدار شاخص گنادوسوماتیک در گروه طولی بیش از 35 سانتیمتر (63/0±74/2) و کمترین آن در گروه طولی دوم و به مقدار 03/0±13/0 محاسبه گردید (جدول 3).
شناخت نقش انگلها در محیط زیست میتواند به محققان برای آگاهی از تغییرات در جمعیت یک گونه ماهی یا اکوسیستم کمک نماید (19). ماهیها معمولا به طور طبیعی توسط بسیاری از گونههای انگلی نزدیک به هم که روابط متقابل را نشان می دهند، آلوده میگردند، به همین علت هر فرد میزبان دارای زیر مجموعهای از انگلهاست (8). در مجموع این بررسی که بر روی 78 عدد کپور بومی (C. carpio) تالاب انزلی با محدوده سنی +1 تا +5 سال انجام گرفت، 13 گونه از 6 رده مختلف انگلی شناسایی شدند. با وجود تنوع گونهای زیاد، اما در بسیاری موارد میانگین شدت و فراوانی آلودگیها در ماهیان بررسی شده کم بود. این نتیجه با تحقیقات اخیر در زمینه بررسی آلودگی انگلی ماهیان تالاب انزلی که به تنوع بالا و فراوانی و شدت کم آلودگی اشاره داشتند، همخوانی دارد (11،17،29).
از رده تک یاختهایها، انگلهای I. multifiliis(64/25 درصد)،Trichodina sp. (13/5 درصد) وEpistilis sp. (56/2 درصد) شناسایی شدند. شیوع ایکتیوفتیریوس مولتی فیلیس در جنس نر ماهیان کپور معمولی (75 درصد)، سه ساله (45 درصد) و در فصل بهار (55 درصد) بیش از سایر موارد بوده است. اختلاف بین میزان آلودگی انگلی و ایستگاههای نمونه برداری معنیدار نبود (05/0˃(P. فراوانی تریکودینا (13/5 درصد) کم بوده و در جنس نر (25 درصد) و ماده (75 درصد) و سنین +1 (25 درصد) و +3 سال (75 درصد) دیده شد. این انگل بجز پاییز در سایر فصول و همچنین در تمامی ایستگاههای نمونه برداری مشاهده گردید. آلودگی کپور معمولی تالاب به ایک و تریکودینا به ترتیب با فراوانی 47/40 درصد و 14/48 درصد قبلا نیز گزارش شده بود (11)، اما آلودگی ماهی کپور معمولی به انگل تک یاختهای اپیستیلیس (Epistylis sp.) برای نخستین بار در این تحقیق از تالاب انزلی معرفی و گزارش میشود.
از رده ترماتودهای منوژن انگلهای D. extensus(69/57 درصد)، D. nipponicum (33/33 درصد) و Gyrodactylus sp. (08/23 درصد) جداسازی شدند. بیشترین فراوانی انگل ژیروداکتیلوسدر هر دو جنس کپور معمولی سه ساله (56/55 درصد) در فصل بهار (56/55 درصد) و ایستگاه مرکزی (11/61 درصد) مشاهده شد. بین آلودگی به این انگل و جنس میزبان (1=P، 1=df، 0=χ2)، اختلاف معنیدار نبوده (05/0P>)، اما اختلاف با متغیرهای سن (023/0=P، 3=df، 566/9=χ2)، فصل (019/0=P، 3=df، 10=χ2) و ایستگاه (030/0=P، 2=df، 7=χ2) معنیدار بود (05/0˂(P. این انگل در گذشته از شاهکولی (A. calcoides)، لای ماهی (T. tinca)، کاراس (C.carassius)و کپور معمولی (C. carpio)تالاب انزلی گزارش شده بود (11،29).
داکتیلوژیروس اکستنسوس در جنسها، سنین ( +1 تا +6 سال)، ایستگاهها و فصول مختلف نمونه برداری مشاهده شد. با وجود اینکه بین آلودگی و جنس و ایستگاه اختلاف معنیدار نبود (05/0˃(P، ولی درصد شیوع درجنس نر (60 درصد) بیشتر از ماده (40 درصد) و از طرفی در ایستگاه مرکزی (22/42 درصد) بیش از دو ایستگاه دیگر بوده است. شیوع آلودگی در سن +3 سال (55/35 درصد) و +6 سال (44/4 درصد)، همچنین آلودگی در بهار (21/28 درصد) و زمستان (26/10 درصد) به ترتیب بیشترین وکمترین درصد شیوع را در بین سنین و فصول مختلف نشان دادند. این انگل در گذشته با فراوانی 5/40 درصد و 59/92 درصد از کپور معمولی تالاب انزلی گزارش شد (11،29).
دیپلوزئون نیپونیکوم با میزان شیوع (33/33 درصد)، دامنه 9-1 عدد و میانگین شدت و فراوانی 63/0±23/3 و 22/0±08/1 در کپور معمولی مشاهده گردید. انگل دیپلوزئون Diplozoon sp. با فراوانی 6/16درصد و گونه دیپلوزئون نیپونیکوم با فراوانی نزدیک به تحقیق حاضر (89/ 38 درصد) قبلا در کپور معمولی تالاب انزلی گزارش شد (11،29). محققین معتقدند که بروز همهگیری منوژنیازیس در منابع آبهای طبیعی ناشی از تغییرات بوم شناختی این منابع است که باعث تکثیر بیش از حد انگلها شده است (12)، اما تعادلی بین میزبان و انگل در منابع آبهای طبیعی وجود دارد و عفونت حاصله اغلب تهدیدی جدی برای ماهی به شمار نمیرود (22).
از رده ترماتودهای دیژن، گونههای D. spathaceum (62/34 درصد)، P. cuticola(85/3 درصد) و Asymphlodora sp.(28/1 درصد) درماهیان مورد مطالعه مشاهده شد. درحالیکه فراوانی انگل چشمی دیپلوستوموم (62/34 درصد)، با میانگین شدت 35/1±41/5، میانگین فراوانی 55/0±87/1 و دامنه 35-1 عدد قابل توجه بوده، اما فراوانی پوستودیپلوستوموم کوتیکولا و آسیمفیلودورا کم بوده، ضمنآنکه آلودگی کپور تالاب انزلی به دو انگل اخیر برای اولین بار گزارش میشود.
انگل چشمی دیپلوستوموم که جزو انگلهای شایع در ماهیان تالاب انزلی است، علاوه بر کپور معمولی در اردک ماهی (E. lucius)، سوف حاجی طرخان (P. fluviatilis)، سیم (A. brama)، کاراس، فیتوفاگ (H. molitrix)و لای ماهی تالاب انزلی نیز دیده شده است (24). وجود متاسرکر انگل در گونهها و سنین مختلف ماهی، فصول و ایستگاههای متعدد نشان از انتشار وسیع، بومی شدن و از طرفی غیراختصاصی بودن این انگل در تالاب انزلی دارد. در بررسی شیوع دیپلوستوموم در ماهیان تالاب بوجاق کیاشهر (گیلان)، اشاره شده که این تالاب بدلیل شرایط ویژه اکولوژی و بیولوژی خود که همزمان با وجود انواع حلزونهای آب شیرین (میزبان واسط اول)، گونههای مختلف ماهیان (میزبان واسط دوم) و انواع پرندگان ماهیخوار (میزبان قطعی یا نهایی) میباشد، بطور طبیعی محیطی مساعد برای این انگل را فراهم نموده است (18)، میتوان گفت که شرایط حاکم بر تالاب انزلی نیز مشابه تالاب بوجاق کیاشهر بوده که این امر میتواند دلیلی دیگر بر شیوع دیپلوستوموم در منطقه باشد.
از رده سستودها، فقط انگل کاریوفیلهاوس فیمبریسپس، با فراوانی 38/15 درصد شناسایی گردید. میانگین شدت (74/50± 25/76) و دامنه تعداد انگل (611-2 عدد) در ماهی کپور معمولی قابل توجه است. فراوانی انگل کاریوفیلهاوس در جنس ماده کپور معمولی (33/58 درصد) بیشتر از جنس نر (67/41 درصد)، و در ماهیان سه ساله (33/58 درصد)، چهارساله و پنج ساله (67/16 درصد در هر سن) و شش ساله (33/8 درصد) دیده شده است. همچنین در فصل تابستان (33/58 درصد)، پاییز (67/16 درصد) و زمستان (25 درصد) و ایستگاههای مختلف (مرکزی، 50 درصد؛ شرق و غرب هرکدام، 25 درصد) جداسازی و شناسایی گردید. وجود انگل کاریوفیلهاوس فیمبریسپس علاوه بر کپور، در ماهی سیم و سیاه کولی تالاب انزلی نیز گزارش شده است (29).
از رده نماتودها، انگلهای P. tomentosa (41/6 درصد) و R. acus (28/1 درصد)در ماهیان مورد مطالعه شناسایی شدند. بر اساس آزمون مربع کای بین آلودگی به پسودوکاپیلاریا تومنتوزا با جنسیت (317/0=P ،1=χ2) و سن ماهی (317/0= P، 1=χ2)، فصل (779/0=P ،500/0=χ2) و ایستگاههای نمونه برداری (779/0=P، 500/0=χ2) اختلاف معنیداری وجود نداشت (05/0P>). این انگل در گذشته فقط از تیزکولی (H. leucisculus) گزارش شده (26) و آلودگی کپور معمولی به آن برای نخستین بار در تالاب انزلی گزارش می شود. فراوانی رافیدآسکاریس آکوس در کپور معمولی بسیار کم و قابل اغماض بود. این انگل در یک ماهی ماده چهار ساله، در فصل بهار از ایستگاه غرب صید گردیده بود.
از رده سختپوستان، فقط انگل لرنهآ سیپریناسهآبا فراوانی 26/10 درصد، دامنه تعداد 7-1 انگل، با میانگین شدت و فراوانی به ترتیب 78/0±38/2 و 19/0±47/0 در کپور معمولی دیده شد. این انگل در جنس نر و ماده سه ساله (50 درصد)، یک ساله (25 درصد)، دو ساله و پنج ساله (هر کدام 5/12 درصد) جداسازی و شناسایی گردید. درصد آلودگی این انگل در فصل بهار (50 درصد)، تابستان (5/37 درصد) و پاییز (5/12 درصد) و همچنین در ایستگاه مرکزی و غرب (به ترتیب 75 و 25 درصد) محاسبه شد.
در تحقیقات پیشین، درصد آلودگی ماهی کپور معمولی تالاب به این انگل بسیار کم (85/1 درصد) گزارش شد (14). عدم ارتباط معنیدار بین جنس میزبان و آلودگی انگلی در سایر مطالعات نیز گزارش شده است (19)، مطابقت دارد.
همانگونه که اشاره شد، مقایسه آماری درصد شیوع غالب انگلها در فصول مختلف سال، اختلاف معنیداری نشان می دهد (05/0P<)، بنحوی که بیشینه آلودگی در تابستان و کمینه آن در زمستان مشاهده شد. بسیاری از عوامل زیستی بر میزان فراوانی و شیوع انگلها تأثیر میگذارند. در میان این موارد، درجه حرارت یکی از مهمترین فاکتورهای اثرگذار بر رابطه انگل، میزبان و محیط زیست است. به عبارت دیگر، افزایش دما موجب افزایش شدت آلودگی انگلی در اکثر گونههای ماهی میگردد. Khurshid و همکاران در سال 2012 نشان دادند که فاکتور فصل نقش مهمی درعفونت انگلهای کرمی درتالاب شلابوگ هند دارد (19).
همانطوری که بیان شد، بین ایستگاههای مختلف نمونه برداری در تالاب انزلی نیز اختلاف معنیداری وجود داشت. زمآنهایی وجود دارد که تغییرات محیط زیست (طبیعی یا دراثر فعالیتهای انسان) میتواند وضعیت تعادل بین انگل و میزبان را در طبیعت تغییر داده و منجر به بیماری گردد. این تغییرات میتواند محیطی مانند دما، آب و هوا و یا بخاطر فعالیتهای انسانی مانند آلودگیها، شهرسازی و سایر عوامل مخرب باشد (20).
ارزیابی اثرات احتمالی پاتوژنها بر میزبانان خود و یا تعیین مقدار آن به ویژه در ماهیها تحت شرایط طبیعی دشوار است. با این حال، انتظار میرود که انگلها بر میزبانان خود تأثیر منفی داشته باشند، زیرا این امر از خصوصیات ذاتی زندگی انگلی است. این عوامل، تأثیر مستقیمی بر تولید مثل، بازده تبدیل غذایی و در نتیجه حفظ سلامتی میزبان دارند، از طرفی هر یک از گونههای انگلی در بروز استرس برجمعیت میزبان خود نقش دارند، بنابراین مهم است که تأثیرکلی مجموعه انگلها سنجیده شود (10).
نتایج مطالعات نشان داد که بین طول و سن ماهی و شدت آلودگی انگلی همبستگی مثبت وجود دارد، از اینرو نمونه برداری ماهی در اندازه های مشابه مهم است، درغیر اینصورت نتایج ممکن است اغلب به سمت فراوانی انگلی بیشتر در ماهیهای بزرگتر رقم بخورد (15)، بر این اساس، میانگین وزن، فاکتور وضعیت و شاخص گنادوسوماتیک در 4 گروه طولی (کمتر از 15 تا بیش از 35 سانتیمتر) کپور معمولی مورد ارزیابی قرارگرفت. میانگین وزن در هر دو گروه از ماهیان سالم و آلوده، با افزایش طول، روند صعودی نشان داد. مقدار فاکتور وضعیت در گروههای مختلف طولی ماهیان سالم و آلوده دارای نوساناتی بود، از طرفی بیشترین مقدار آن در گروه طولی دوم (25-1/15 سانتیمتر) به ترتیب در ماهیان سالم و آلوده (17/0± 43/1 و 13/0±32/1) بود. همچنین وزن ماهیان ماده در گروههای طولی مختلف و در بین ماهیان سالم وآلوده بیشتر از نرها بود که این نتیجه قابل انتظار بوده چرا که به طور طبیعی، در بسیاری از گونهها به ویژه کپور ماهیان افراد جنس ماده به دلیل مصرف انرژی بیشتر جهت تکامل تخمها و بقای آنها معمولاً نسبت به افراد نر هم گونه خود بزرگتر میشوند.
شاخص گنادوسوماتیک در ماهیان سالم با طول کمتر از 15 سانتیمتر، 16/0±45/0بود که در گروه طولی دوم (25-1/15 سانتیمتر) به 16/0± 29/0 رسید. مقدار شاخص گنادوسوماتیک درگروههای طولی بالاتر روند افزایشی داشت. در ماهیان آلوده نیز بیشترین مقدار شاخص گنادوسوماتیک در گروه طولی بیش از 35 سانتیمتر (62/0±74/2) و کمترین آن در گروه دوم (25-1/15 سانتیمتر)، به مقدار 03/0±13/0 محاسبه گردید. مقدار این شاخص در ماهیان آلوده بیشتر از ماهیان سالم بوده است.
با توجه به نتایج، مقدار ضریب رشد لحظهای ماهیان سالم در گروه سنی دو ساله از رشد بیشتری نسبت به گروه سه ساله برخوردار بود، این رویه در گروههای جوان ماهیان آلوده نسبت به سنین بالاتر نیز وجود داشت، بنحویکه ماهیان دو ساله حائز بالاترین میزان رشد نسبت به سایر گروههای سنی بودند، از طرفی ضریب رشد لحظهای ماهیان آلوده با افزایش سن، روند نزولی نشان داد. افزایش وزن ماهیان آلوده، با وجود پایین بودن پارامترهای مورد سنجش درآنها، را میتوان به شرایط تالاب انزلی در طول این بررسی نسبت داد، که محیط زیست آن در طول این بررسی بایستی به نحوی بوده باشد که به رغم آلوده شدن ماهیان توسط چندین گونه از انگلهای خارجی و داخلی و تأثیرات احتمالی ناشی از آنها، باز مانع افزایش وزن ماهیان میزبان نگردیده است. همانگونه که در شرایط طبیعی از طریق مکانیسمهای مختلف بیولوژیک روابط متنوعی بین انگل و میزبان برقرار میگردد که عموماً باعث تعادل در سیستم میزبان و انگل میشود. در چنین وضعیتی اغلب انگلها دامنه نسبتاً محدودی از میزبآنها را آلوده میسازند و بسیار اختصاصیتر از آنچه واقعیت دارد، مینمایانند (16).
در محیطهای طبیعی، انگلها با میزبان خود به نحوی سازگار میگردند که بقای آنها را استمرار بخشیده و از طرف دیگر حیات میزبان را به مخاطره نمیاندازند. در چنین شرایطی غالبیت با انگلهایی است که دارای چرخه زندگی غیر مستقیم با یک یا دو میزبان واسطه هستند. از طرفی، به اعتقاد برخی محققین، آلودگیهای انگلی با شیوع کمتر از 10 درصد جزو آلودگیهای خفیف محسوب شده و از نظر بیماریزایی (Pathogenicity)، چندان مورد توجه نیستند (7). اما همانگونه که در گزارشها آمده، زمانهایی وجود دارد که تغییرات محیط زیست میتواند وضعیت تعادل بین انگل و میزبان را در طبیعت تغییر داده و منجر به بیماری گردد. این تغییرات میتواند محیطی مانند افزایش دما، آلودگی آب و هوا و یا بخاطر فعالیتهای انسانی مانند آلودگیها، شهرسازی باشد (20).
بیماریهای انگلی اغلب به دلیل نیاز انگل به میزبان با تلفات کمی ادامه یافته و انگلها تمایلی به از بین بردن میزبان ندارند، ولی در مدت طولانی میتوانند به صنعت پرورش ماهی و ذخایر طبیعی ماهیان خسارت وارد نمایند. اما اگر انگلها به یک محیط جدیدی که در آن میزبان مناسبی که به طور کامل به این انگلها حساس هستند، معرفی شوند، باعث ایجاد مشکلات جدی میگردند (7). عکس این حالت نیز امکانپذیر است، یعنی ماهیان به محیطی معرفی شوند که درآنجا انگلها با میزبانهای بومی (به حالت تعادل) زندگی میکنند که در این حالت میتوانند این ماهیان را به عنوان میزبان جدید آلوده سازند. بعد از معرفی انگل یا میزبان به محیط جدید، تنها آنهایی که میتوانند خود را با شرایط جدید سازگار نمایند، باقی میمانند و البته در این حالت نسبت به هم (انگل یا میزبان) مقاوم تر میگردند. در مواردی که انگل به میزبان جدید معرفی میشود، ممکن است آسیب بیشتری به میزبان برساند، زیرا قبلا ارتباط بین میزبان و انگل وجود نداشته، علاوه بر این، میزبان ممکن است قدرت دفاعی کافی در برابر انگل را نداشته باشد (27). با توجه به موارد بیان شده، پایش مداوم وضعیت آلودگی ماهی کپور معمولی تالاب انزلی با هدف توجه به حفظ ذخایر این گونه بومی و ارزشمند تالاب و از طرفی پیشگیری جدی از ورود ماهیان تالاب به استخرهای پرورش ماهی حاشیه آن ضروری میباشد.
بدینوسیله از آقایان دکتر عباسی، مهندس مرادی و مهندس صیادرحیم برای همکاری در صید، تعیین جنسیت و سن نمونههای ماهی، دکتر دقیق روحی برای همکاری در شناسایی گونهای انگلها، مهندس ماهی صفت برای آنالیز آماری دادهها، مهندس امیدوار، مهندس اصغرنیا و آقای صیاددخت برای همکاری در آزمایشگاه انگل شناسی سپاسگزاری میگردد.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.
جدول1. شیوع، دامنه تعداد، میانگین شدت و فراوانی انگلهای خارجی در کپور معمولی تالاب انزلی.
انگل پارامترها |
I. multifiliis |
Trichodina sp. |
Epistilis sp. |
Gyrodactylus sp. |
D. extensus |
D. nipponicum |
L. cyprinacea |
شیوع (درصد) |
64/25 |
13/5 |
56/2 |
08/23 |
63/57 |
33/33 |
26/10 |
دامنه تعداد (عدد) |
1-92 |
8-62 |
30-55 |
1-87 |
1-152 |
1-9 |
1-7 |
میانگین شدت ± خطای استاندارد |
20/5±40/18 |
96/11±25/41 |
54/12±50/42 |
80/4±22/8 |
70/3±64/16 |
63/0±23/3
|
78/0±38/2
|
میانگین فراوانی± خطای استاندارد |
56/2±83/7 |
92/1±51/3 |
32/1±81/1
|
15/1±90/1 |
34/2±60/9 |
22/0±08/1 |
19/0±47/0 |
جدول2. شیوع، دامنه تعداد، میانگین شدت و فراوانی انگلهای داخلی در کپور معمولی تالاب انزلی.
انگل پارامترها |
D. spathaceum |
P. cuticola |
Asymphylodora sp. |
C. fimbriceps |
R. acus |
P. tomentosa |
شیوع (درصد) |
62/34 |
85/3 |
28/1 |
38/15 |
28/1 |
41/6 |
دامنه تعداد (عدد) |
1-35 |
1-27 |
21 |
2-611 |
2 |
1-27 |
میانگین شدت± خطای استاندارد |
35/41±1/5 |
56/6 ± 9 |
- |
74/50±25/76
|
- |
67/4±40/10 |
میانگین فراوانی± خطای استاندارد |
55/0±87/1 |
29/0±35/0 |
- |
15/8±73/11 |
- |
40/0±67/0 |
جدول 3. میانگین وزن، فاکتور وضعیت و شاخص گنادوسوماتیک در گروههای مختلف طولی کپور معمولی سالم و آلوده به انگل.
گروههای طولی (سانتیمتر) |
میانگین وزن ± خطای استاندارد |
فاکتور وضعیت± خطای استاندارد |
شاخص گنادوسوماتیک± خطای استاندارد |
|||
ماهیان سالم |
ماهیان آلوده |
ماهیان سالم |
ماهیان آلوده |
ماهیان سالم |
ماهیان آلوده |
|
15≥ |
54/68±3/23 |
51/47±4/32 |
50/09±0/1 |
13/24±0/1 |
16/45±0/0 |
67/78±0/1 |
1-25/15 |
53/19±14/130 |
78/48±11/125 |
04/43±0/1 |
03/32±0/1 |
16/29±0/0 |
03/13±0/0 |
1-35/25 |
70/7±12/333 |
86/89±21/364 |
10/33±0/1 |
02/26±0/1 |
02/62±0/0 |
26/26±0/1 |
35< |
28/73±100/686 |
64/62±64/633 |
03/17±0/1 |
03/19±0/1 |
54/56±3/3 |
62/74±0/2 |