نوع مقاله : تکنیک های تصویربرداری تشخیصی
نویسندگان
1 دانشآموخته دانشکده دامپزشکی، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران
2 گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، واحد نقده، دانشگاه آزاد اسلامی، نقده، ایران
3 گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
BACKGROUND: One of the most practical and accurate diagnostic imaging methods is computed tomography (CT) scan, which can be used to examine bones and joints in small animals.
OBJECTIVES: This study aimed to evaluate the morphology, morphometry, and anatomy of the stifle joint of the Persian cat based on the CT images.
METHODS: This descriptive cross-sectional study examined 10 clinically healthy adult Persian cats (5 males and 5 females) with a mean age of 2.4 years and a mean weight of 4.7 kg. To prepare CT images, the anesthetized Persian cat put on the CT scanner plate in a dorsoventral position. While the hind limbs of the cat were fully extended and kept towards the back, the sagittal, transverse and dorsal scans were taken at 2-mm intervals from the distal third of the femur to the proximal third of the tibia in the lateral and anterior posterior planes.
RESULTS: Based on the results, the CT method can help identify most of the anatomical structures of the stifle joint without the use of contrast material. The bones were white due to their high density, medullary cavity were dark, and muscles and tendons were visible in different gray scales on the CT images. The posterior cruciate ligament, the anterior and posterior ends of the lateral meniscus, and the posterior end of the medial meniscus were well identifiable in the sagittal reconstruction. Collateral ligaments, anterior cruciate ligament, and the middle part of the menisci were better seen in the dorsal plane. The only anatomical structure that was not identified in the multiplanar reconstructions was the anterior end of the medial meniscus. The medial and lateral parts of fabella were clearly visible under the tendons of the gastrocnemius muscles. Bony structures and infrapatellar fat pad could also be identified on the CT images.
CONCLUSIONS: The anatomical structure of the stifle joint of the Persian cats is similar to that of house cats. The CT images can be used for teaching anatomy, interpretation of CT scan images, and diagnosis of musculoskeletal complications and treatment of Persian cats.
کلیدواژهها [English]
یکی از مشهورترین نژادهای گربه در جهان نژاد پرشین است. گربه فارسی یا گربه ایرانی یکی از نژادهای موبلند گربه است که دارای صورتی گرد و تخت و پوزهای کوتاه است. عمر این گربه حدود ۱۰ سال است، اما در شرایط خوب تا ۱۹ سال هم میرسد (1). رنگ چشمانشان آبی یا نارنجی یا دو رنگ است و اغلب در گربههای کاملاً سفید (آلبینو یا زال) به رنگ آبی میباشد (2). گربه ایرانی امروزی، بهویژه نوع صورت تخت، بهخاطر سندرم براکیسفالی، جمجمه گرد، بزرگ و بینی کوتاهی دارد (3). معمولاً گربهها مفاصلی قوی و منحصربهفرد دارند که باعث چالاکی آنها میشود (4). مفصل استایفل یکی از مهمترین این مفاصل و دارای ساختاری متفاوت با تحرک زیاد میباشد (5). استخوانهای تشکیلدهنده این مفصل در گربهها شامل استخوانهای ران، درشتنی، نازکنی، کشکک، سزاموئیدهای فابلای (Fabella sesamoids) داخلی و خارجی و پوپلیتئال میباشد. مفصل استایفل از قسمتهای رانی ـ درشتنی، رانی ـ کشککی و درشتنی ـ نازکنی پروگزیمال تشکیل یافته است (6، 7). مفصل استایفل بهدلیل عملکردهای متعددی که دارد یکی از پیچیدهترین مفاصل بدن به شمار میرود. این مفصل ممکن است به علل مختلف دچار عوارضی نظیر دیسپلازی، تاندونیت، رگبهرگ شدن و کشیدگی، شکستگی، دررفتگی، بورسیت و آرتریت شود (8). تکنیکهای مختلف تصویربرداری میتوانند در تشخیص این نوع از آسیبها مفید باشند. توموگرافی کامپیوتری (Computed Tomography: CT) یکی از جدیدترین روشهای تشخیصی برای بررسی این عوارض در دامهای کوچک و حتی حیوانات اگزوتیک میباشد. درواقع این تکنیک یک روش غیرتهاجمی است که میتواند جزئیات دقیقی از مفاصل مختلف بدن را در اختیار ما قرار دهد (9-11). در مطالعهای، Scott و همکاران در سال 2022 به تشریح ساختارهای مفصل استایفل در گربهها پرداختند و عوارض و بیماریهای مختلف این مفصل را با روشهای مختلف تصویربرداری تشخیصی ارزیابی کردند. براساس یافتههای توصیفی نتیجه گرفتند که توموگرافی کامپیوتری (CT) در مقایسه با سایر روشهای تشخیصی از ارجحیت بیشتری، بهویژه در تشخیص عوارضی نظیر استئوآرتریت و بیماری استحالهای مفصل برخوردار است (12). Rahal و همکاران در سال 2013 با فرض اینکه مینرالیزاسیون منیسکی در گربههای کوچک خالدار بهطور طبیعی وجود دارد، مفصل استایفل این نوع از گربهها را به روش رادیوگرافی و سیتیاسکن بررسی کرده و نتایج خود را بدین صورت گزارش کردند که مینرالیزاسیون منیسک یکی از ویژگیهای آناتومیکی طبیعی در این نژاد از گربهها بوده و این عارضه به بهترین وجه در تصاویر پلن عرضی سیتی قابلتشخیص است (13). Allberg و همکاران در سال 2020 با انجام مطالعهای پایداری چرخشی مفصل استایفل در پاسخ به وضعیت بدن به هنگام تهیه تصاویر سیتیاسکن را بررسی و نتایج خود را چنین بیان کردند: در حالتی که اندام حرکتی خلفی در حالت کشیده به سمت عقب باشد، چرخش اندکی در مفصل استایفل سالم وجود خواهد داشت و این میزان از چرخش تأثیر خاصی در اندازهگیریهای زوایا و ساختارهای این مفصل نخواهد داشت (14). Basa و همکاران در سال 2020 در مطالعهای با بررسی روشهای مختلف تصویربرداری تشخیصی در ارزیابی لیگامنتهای ناحیه کارپ و استایفل گربهها، گزارش کردهاند آرتروگرافی سیتی امکان شناسایی رباطهای داخل و خارج مفصلی را فراهم میکند و این تکنیک ازنظر نتایج تشخیصی مشابه روش ام آر آی (MRI) میباشد؛ اما استفاده همزمان از 2 روش آرتروگرافی سیتی و ام آر آی باعث شناسایی دقیقتر رباطها شده و میتواند پایهای برای مطالعات آینده در تشخیص آسیبهای مختلف مفصلی باشد (15). در مطالعهای دیگر Brioschi و همکاران در سال 2020 با بررسی تصاویر توموگرافی کامپیوتری اخذشده از استایفل گربههای تلفشده و ثبت ارتباط بین کشکک و قرقره رانی (Femoral trochlea)، گزارش کردند تروکلئوپلاستی (Trochleoplasty) نباید بهتنهایی در گربهها انجام شود و بهتر است همراه با کشککبرداری پاراساجیتال (Parasagittal patellectomy) انجام شود (16).
بررسی ویژگیهای توموگرافیکی مفصل استایفل گربه پرشین میتواند در شناسایی خصوصیات آناتومیکی و ارزیابی موارد پاتولوژیک این ناحیه مفید و مؤثر باشد، اما برای این منظور لازم است جزئیات آناتومی و مورفولوژی نرمال این مفصل دقیقاً بررسی شده باشد. درحالحاضر مطالعات رادیوآناتومیکی مفصل استایفل گربه پرشین محدود است و در این زمینه گزارشات مدون و مفصلی در دسترس نمیباشد. بنابراین لازم بود با مطالعهای اختصاصی بر روی این مفصل قسمتهای مختلف تشکیلدهنده آن بررسی و حدود نرمال آنها تعیین شود. یافتههای مطالعه حاضر میتواند در شناسایی خصوصیات آناتومیکی و آموزش علوم آناتومی، تفسیر تصاویر سیتی اسکن و نیز در معاینات بالینی و امور درمانی این نژاد از گربه استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی: تمام بررسیهای انجامشده در مطالعه حاضر براساس دستورالعملهای انجمن بینالمللی کمیته اخلاق انجام شده است (17). مراقبت از تکتک حیوانات مطالعه حاضر با کد ثبتی Ir.iau.urmia.rec.1403.020 در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه ثبت شده است.
طرح مطالعه و حیوانات: در مطالعه حاضر که از نوع توصیفیمقطعی بود از 10 گربه پرشین بالغ و ازنظر کلینیکی سالم (5 گربه نر و 5 گربه ماده) با میانگین سنی 4/2 سال و متوسط وزنی 7/4 کیلوگرم که از تغذیه مناسب برخوردار بودند استفاده شد (جدول 1). براساس رادیوگرافهای ساده اخذشده (Catogram) و فرمول دندانی، بالغ بودن این گربهها تأیید شد (18، 19).
بیهوشی حیوانات تحت مطالعه: ابتدا به هریک از گربههای پرشین 12 ساعت محرومیت از غذا و 6 ساعت محرومیت از آب داده شد. سپس با کوکتل داروهای مدتومیدین هیدروکلراید 1/0 درصد آلمتین دارو با دُز 05/0-03/0 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، کتامین هیدروکلراید 10 درصد آلفاسان با دُز 10-7 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و بوتروفنول تارترات 1 درصد ریکتر دارو با دُز 4/0 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن با تزریق عضلانی بیهوشی داده شد (20، 21).
مطالعات توموگرافی کامپیوتری: برای تهیه تصاویر توموگرافی کامپیوتری، گربه پرشین بیهوششده با حالتگماری خوابیده بر روی جناغ بر روی میز دستگاه سیتی قرار داده شد و درحالیکه اندامهای حرکتی خلفی آن کاملاً کشیده و رو به عقب بود اسکنهای ساجیتال، عرضی و دورسال به ضخامت 1 میلیمتر و به فواصل 2 میلیمتر از یکسوم دیستال ران تا یکسوم پروگزیمال درشتنی در پلنهای لترال و کرانیوکودال انجام شد (13). برای سیتی از دستگاه اسکنر هلیکال (Multi slice CT scanner Asteion Premium 4, Model: TSX-021B, Toshiba, Japan) استفاده شد. فاکتورهای تکنیکی سیتی اسکنر: زمان چرخش گنتری: 400 میلیثانیه، ضخامت برش: 1 میلیمتر، فاصله بازسازی: 1-5/0 میلیمتر، نسبت گام (Pitch ratio): 1، کیلو ولتاژ: 120 و میلیآمپر ثانیه: 22، کولیماسیون آشکارساز فیزیکی: 6/0×32 میلیمتر، کولیماسیون مقطع نهایی: 6/0×64 میلیمتر، وضوح: 512×512 پیکسل و محدوده وضوح: 92/0×92/0، کرنل (Kernel): H10 و اینکرمنت (Increment): 5/0 میلیمتر (22). براساس فاکتورهای تکنیکی مذکور، تصویربرداری انجام شد و تصاویر بهدستآمده با فرمت DICOM ذخیره شدند (23).
بازسازی سهبعدی (Three-Dimensional Reconstruction): پس از ذخیرهسازی تصاویر بهدستآمده با فرمت DICOM، آنها به رایانه بارگذاری شده با نرمافزار مدلسازی سهبعدی Onis CT software, Multi-Modality Workplace: VE 2.5Aمنتقل شدند (24). سپس هریک از تصاویر با استفاده از تنظیمات استخوانی (WW: 4000 HU ;WL: 550 HU) و بافت نرم (WW: 450 HU ;WL: 80 HU) بررسی شدند. برای اندازهگیریهای مورفومتریک از کولیس الکترونیکی این نرمافزار استفاده شد.
مطالعات مورفولوژیک: مهمترین ساختارهایی که بررسی شدند عبارت بودند از: استخوانهای ران (Femur)، درشتنی (Tibia)، نازکنی (Fibula)، کشکک (Patella)، سزاموئیدهای فابلای داخلی و خارجی (Medial and lateral fabellae sesamoids)، سزاموئید پوپلیتئال (Popliteal sesamoid)، پد چربی زیر کشککی (Subpatellar fat pad)، تاندون کشککی (Patellar tendon)، رباطهای همجانبی داخلی و جانبی (Medial and lateral collateral ligaments)، منیسکهای داخلی و جانبی (Medial and lateral menisci)، کندیلهای جانبی و داخلی درشتنی (Lateral and medial condyles of the tibia)، کندیلهای جانبی و داخلی ران (Lateral and medial femoral condyles)، رباط جانبی قدامی منیسکی درشتنی (lateral cranial meniscotibial ligament)، رباط داخلی قدامی منیسکی درشتنی (Medial cranial meniscotibial ligament)، رباط (عرضی) بین منیسکی (Intermeniscal (transverse) ligament)، رباط جانبی خلفی منیسکی درشتنی (Lateral caudal meniscotibial ligament)، رباط داخلی جانبی خلفی منیسکی درشتنی (Medial caudal meniscotibial ligament)، رباط منیسکی رانی (Meniscofemoral ligament)، غلاف و تاندون بازکننده انگشتان (Digital extensor tendon and sheath)، غلاف و تاندون پوپلیتئال (Popliteal sheath and tendon)، رباطهای صلیبی قدامی و خلفی (Cranial and caudal cruciate ligaments)، عضله دوسر ران (Biceps femoris muscle)، عضله پوپلیتئوس (Popliteus muscle) و عضله چهارسر ران (Quadriceps femoris muscle) (25-27).
مطالعات مورفومتریک: اندازهگیریهای مورفومتریک از قسمتهای مختلف تشکیلدهنده مفصل استایفل بهصورت جداگانه انجام و میانگین آنها ثبت شد. تمام اندازهگیریها توسط یک فرد انجام شد. از Nomina Anatomica Veterinariaبهعنوان اصطلاحات علمی یافتی استفاده شد (28). پارامترهای موردبررسی شامل موارد زیر بودند:
عرض کشکک در نمای قدامیخلفی (Patellar Width: PW)، ارتفاع کشکک در نمای قدامیخلفی (Patellar Height: PH)، ضخامت کشکک در نمای جانبی (Patellar Thickness: PT)، عرض استخوان ران در ناحیه کندیل در نمای قدامیخلفی (Femural Width: FW)، عرض کندیل داخلی ران در نمای قدامیخلفی (Internal Condylar Width: ICW)، عرض کندیل خارجی ران در نمای قدامیخلفی (External Condylar Width :ECW)، ارتفاع کندیل داخلی ران در نمای قدامیخلفی (Internal Condylar Height: ICH)، ارتفاع کندیل خارجی ران در نمای قدامیخلفی (External Condylar Height: ECH)، عرض استخوان ران در ناحیه اپیکندیلها در نمای قدامیخلفی (Femural Epicondylar Width: FEcW)، عرض انتهای فوقانی درشتنی در نمای قدامیخلفی (Tibial Width: TW)، ضخامت قدامیخلفی انتهای فوقانی درشتنی در نمای جانبی (Tibial Thickness: TT)، ضخامت قدامیخلفی انتهای نزدیک بدنه درشتنی در نمای جانبی (Tibial body Thickness: TbT)، عرض سر نازکنی در نمای جانبی (Fibular Head Width: FHW)، عرض فابلای داخلی در نمای قدامیخلفی (Internal Fabellar Width: IFaW)، عرض فابلای خارجی در نمای قدامیخلفی (External FabellarWidth: EFaW)، ارتفاع فابلای داخلی در نمای قدامیخلفی (Internal Fabellar Height: IFaH)، ارتفاع فابلای خارجی در نمای قدامیخلفی (External Fabellar Height: EFaH)، ضخامت فابلای داخلی در نمای جانبی (Internal Fabellar Thickness: IFaT) و ضخامت فابلای خارجی در نمای جانبی (External Fabellar Thickness: EFaT) (29-31).
آنالیز آماری: برای تعیین اندازه طبیعی استخوانهای تشکیلدهنده مفصل استایفل در گربههای پرشین نر و ماده بالغ از تکنیک Confidence Interval و برای تجزیهوتحلیل دادههای پارامتریک از آزمون t زوجی (Paired t-test) با کمک نرمافزار SPSS ویرایش 21 استفاده شد. همه مقادیر بهعنوان میانگین و انحرافمعیار بیان شده و 05/0P≤ معنیدار و حدود اطمینان ۹۵ درصد در نظر گرفته شد.
براساس نتایج مطالعه حاضر، توموگرافی کامپیوتری میتواند امکان شناسایی برخی از ساختارهای آناتومیکی مفصل استایفل را بدون استفاده از ماده حاجب فراهم کند. در تصاویر سیتی اسکن، استخوانها بهعلت داشتن دانسیته بالا به رنگ سفید و حفره مدولاری آنها تیرهرنگ و عضلات و تاندونها نیز در مقیاسهای مختلف خاکستری قابلرؤیت بودند. منیسکها و رباطهای صلیبی در پلن ساجیتال بهتر قابلشناسایی بودند. رباط صلیبی خلفی، انتهای قدامی و خلفی منیسک جانبی و انتهای خلفی منیسک داخلی در بازسازی ساجیتال بهخوبی قابلشناسایی بودند. رباطهای همجانبی (Collateral)، رباط صلیبی قدامی و بخش میانی منیسکها در پلن دورسال بهتر دیده میشدند. تنها ساختار آناتومیکی که در بازسازیهای چندسطحی سیتی اسکن شناسایی نشد، انتهای قدامی منیسک داخلی بود. سزاموئیدهای فابلای داخلی و جانبی در زیر تاندونهای عضلات گاستروکنمیوس بهوضوح دیده میشدند. در این تصاویر ساختارهای استخوانی و پد چربی زیر کشککی قابلشناسایی بودند. براساس نتایج مطالعه حاضر استخوانهای تشکیلدهنده مفصل استایفل در گربه پرشین شامل استخوانهای ران، درشتنی، نازکنی، کشکک، سزاموئیدهای فابلای داخلی و خارجی و پوپلیتئال بودند. مفصل استایفل از قسمتهای رانی درشتنی، رانی ـ کشککی و درشتنی ـ نازکنی پروگزیمال تشکیل یافته بود. یک پد چربی مثلثی شکل در زیر کشکک در قسمت خلفی تاندون کشککی و یا به عبارتی در قسمت قدامی رباطهای داخل مفصلی وجود داشت. رباطهای صلیبی قدامی و خلفی و رباطهای همجانبی داخلی و جانبی قابلرؤیت بودند. رباط صلیبی قدامی از حفره بین کندیلی استخوان ران منشأ گرفته و به قسمت بین کندیلی درشتنی متصل میشد. رباط صلیبی خلفی از قسمت قدامی جانبی حفره بینکندیلی استخوان ران منشأ گرفته و از قسمت داخلی رباط صلیبی قدامی عبور و به لبه جانبی شیار پوپلیتئال متصل میشد. منیسکهای جانبی و داخلی بهصورت دیسکهای نیمههلالی بین کندیلهای ران و درشتنی قرار داشتند. تاندون کشکک از عضله چهارسر ران منشأ گرفته و به برجستگی درشتنی متصل میشد. بزرگترین استخوان سزاموئیدی مفصل استایفل، کشکک بود که توسط تاندون کشککی احاطه شده بود. سزاموئیدهای فابلای داخلی و جانبی در زیر تاندونهای عضلات گاستروکنمیوس قرار داشتند. علاوهبراین تاندونی که از عضله پوپلیتئوس منشأ میگرفت نیز شامل یک استخوان سزاموئید بود. در تصاویر توموگرافی کامپیوتری اخذشده، ساختارهای استخوانی و پد چربی زیر کشککی بهوضوح قابلشناسایی بودند.
در تصاویر مقاطع عرضی سیتی، عضلات نیمتاندونی، نیمغشایی و دوسر ران در سطح خلفی ران و عضلات نواری، نزدیککننده و خیاطه در سطح داخلی ران قابلمشاهده بودند. عصب سیاتیک در تصاویر سیتی دیده نمیشد، اما محدوده آن قابلشناسایی بود. در سطح دورسال کندیلهای دیستال ران، استخوانهای سزاموئیدی فابلای جانبی و داخلی و در قسمت خلفی کندیل جانبی درشتنی، استخوان سزاموئیدی پوپلیتئوس قابلرؤیت بودند. عصب درشتنی در امتداد لبه خلفی عضله گاسترونیموس و عصب نازکنی مابین عضله گاستروکنمیوس و عضله دوسر رانی قرار داشتند. در انتهای پروگزیمال درشتنی و نازکنی، رباط کشککی دیده میشد که پد چربی زیر کشککی بهصورت توده تیره در قسمت زیرین آن قرار داشت. نازکنی در موقعیت جانبی ساق قرار داشت. عضله طویل بازکننده شست پا در قسمت خلفی ساق پا بوده و در تماس با سطح خلفی نازکنی بود. عضله رکبی یا پاپلیتئوس، عضله کوچکی بود که در قسمت خلفی استخوان درشتنی قرار داشت و بهصورت خلفی به عضله خمکننده سطحی انگشتان دست مربوط میشد که با عصب درشتنی همراه بود و هر دو بین دو سر عضله گاستروکنمیوس قرار میگرفتند.
برای ارزیابی دقیق منیسکها، بازسازیهای ساجیتال و دورسال بر روی رباطهای همجانبی (Collateral) و صلیبی انجام گرفت. بازسازی ساجیتال در برجستگی بینکندیلی با مرکزیت پلن داخلی منیسکهای کرانیال و کودال بود (تصویر 1). بازسازی دورسال، با مرکزیت پلن انتهای خلفی هر دو منیسک انجام شد. در این پلن علاوهبراین ساختارها، محل اتصال رباط صلیبی خلفی به درشتنی و رباط منیسکی ـ رانی خلفی مشخص شد (تصویر 2). در پلن رباط صلیبی در بازسازی ساجیتال، رباطهای صلیبی قدامی و خلفی بهخوبی قابلتشخیص بودند. در همان پلن، بازسازی دورسال نشاندهنده محل اتصال رباط صلیبی قدامی به درشتنی و همچنین بخشی از محل اتصال رباط صلیبی خلفی به ران بود. در همین پلن، بازسازی دورسال نشاندهنده رباطهای همجانبی بود و اطلاعات تشخیصی بیشتری را باتوجهبه نمای محوری ارائه میداد. براساس جداول 2، 3، 4، 5، 6 در گربههای پرشین نر و ماده میانگین مقادیر پارامترهای EFaT: 67/0±90/4، IFaT: 61/0±75/4، EFaH: 88/0±13/7، IFaH: 70/0±33/6، EFaW: 45/0±41/3، IFaW: 42/0±34/3، FHW: 77/0±14/5، TbT: 96/0±47/9، TT: 89/0±05/12، TW: 20/1±10/14، FEcW: 07/1±47/15، ECH: 74/0±26/7، ICH: 66/0±36/8، ECW: 23/1±49/11، ICW: 32/1±34/11، FW: 15/1±28/15، PT: 57/0±67/4، PH: 28/1±43/14، PW: 00/1±36/7 میلیمتر بود (05/0P≤) (نمودارهای 1 و 2).
مقایسه نتایج حاصل از اندازهگیریهای مورفومتریک نشان داد اندازه تمام پارامترهای مفصل استایفل در گربههای پرشین نر بزرگتر از گربههای ماده است و این تفاوت در پارامترهای TbT، TW، ECW، ICW، PH و PW معنیدار میباشند (05/0P≤). همچنین در جنسهای نر و ماده تفاوت آماری معنیداری بین اعداد مربوط به پارامترهای مفصل استایفل سمت راست و چپ مشاهده نشد (05/0P˃).
در حال حاضر اطلسهای مختلفی از آناتومی گربهها در دسترس میباشد (32-34). در مطالعهای Samii و همکاران در سال 1998 آناتومی مقطعی و سیتی اسکن حفرات توراکس و شکمی اجساد گربهها را مقایسه کردهاند (35). Osorio-Echeverri و همکاران در سال 2019 نرمافزار 3D آناتومی مجازی گربهها را ارائه کردند (36). بااینحال مطالعهای دررابطهبا تصویربرداری سیتیاسکن از اندامهای حرکتی گربهها با هدف یادگیری و یا نشان دادن ساختارهای آناتومیکی این ناحیه وجود ندارد و در حالت کلی ما در بررسی متون پیشین، مرجع و یا مطالعهای دررابطهبا توموگرافی کامپیوتری از ناحیه استایفل گربههای نژاد پرشین پیدا نکردیم. نتایج مطالعه حاضر میتواند در نشان دادن تصاویر سیتی اسکن استخوانها و عضلات ناحیه استایفل گربههای پرشین مفید باشد. ارائه آناتومی توموگرافی کامپیوتری بهعنوان رویکردی برای مطالعات تشریحی با مطالعهPerumal در سال 2018 سازگار بود که از ابزار یادگیری آناتومی مقطعی در اندامهای مختلف بدن استفاده کرده است (37). با یادگیری تصاویر آناتومی توموگرافیکی قادر خواهیم بود موقعیت نسبی بافتهای بدنی را تشخیص دهیم و درنتیجه معماری سهبعدی اندامها را درک کنیم. یادگیری این روشهای تشخیصی میتواند یک مهارت ضروری باشد تا با بهرهگیری از آنها تصاویر سیتی اسکن و یا ام آر آی در یک محیط بالینی تفسیر شوند (38) و نقش بیشتری در آموزش و یادگیری علوم آناتومی داشته باشند (39).
برای انجام مطالعه حاضر هریک از اندامهای حرکتی خلفی گربه پرشین را بهصورت مجزا داخل گنتری قرار گرفت و سیتیاسکن از آن انجام شد. در این حالت میتوان با استفاده از برنامه بازسازی با وضوح بالا، کیفیت تشخیصی خوبی را فراهم نمود و ساختارهای آناتومیکی کوچک را نیز با بازسازی چندسطحی شناسایی کرد. برای انجام این مطالعه اندام حرکتی خلفی هریک از گربههای پرشین طوری در داخل گنتری قرار داده شد که پلن اسکن، موازی با سطح مفصلی درشتنی باشد. در این حالت چون منیسکها در تراز موازی با پلن محوری قرار میگرفتند، بهخوبی مشخص میگردیدند. استفاده از برشهای نازک در سطح برجستگی بینکندیلی و خارهای درشتنی برای شناسایی بهتر ساختارهای آناتومیکی، بهویژه منیسکها سودمند بود. در مطالعه حاضر از هیچ ماده حاجبی استفاده نگردید؛ بنابراین مطالعه حاضر تهاجمی نبود و تنها براساس تفکیک فضایی و کنتراست سیتی اسکن بود. بازسازی چندسطحی یک بخش اساسی از معاینه است، چون این روش اطلاعاتی را ارائه میدهد که با مطالعه محوری قابلدستیابی نیست. چنین بازسازیای باید با در نظر گرفتن پلن مرجع بهطور انتخابی انجام شود تا بدینترتیب ساختارهای مختلف به بهترین وجه شناسایی شوند. تنها از این طریق میتوان جزئیات کامل و دقیقی از آناتومی پیچیده ساختارهای مفصل استایفل به دست آورد. به این منظور بازسازی در پلنهای مایل، بهویژه در مطالعه رباطهای صلیبی مفید بودند. تصاویر توموگرافی کامپیوتری در مطالعه حاضر نتایج مطالعاتLangley‐Hobbs و Schnabl‐Feichter در سال 2021 در گربهها را تأیید میکند که سزاموئید پوپلیتئال در تاندون عضله پوپلیتئال و سزاموئیدهای فابلای داخلی و جانبی در داخل تاندون عضله چهارسر ران و قسمت داخلی و جانبی عضله گاستروکنمیوس قرار دارند (40). البته آنها در مطالعه خود گزارش کردهاند در برخی از موارد ممکن است بعضی از این استخوانهای سزاموئیدی دیده نشوند؛ درحالیکه در مطالعه حاضر هر سه استخوان سزاموئیدی ناحیه استایفل در تمام گربههای تحت مطالعه کاملاً مشهود بودند. مطالعه حاضر نشاندهنده وجود پد چربی زیر کشککی در زیر رباط کشککی بود که بهصورت یک توده تقریباً تیرهرنگ در تصاویر توموگرافی کامپیوتری دیده میشد که این یافته مطابق با مطالعات Bula و Perry در سال 2021 و Jaenich و همکاران در سال 2022 بود که گزارش کردند کپسول مفصلی توسط مقداری از بافت چربی از رباط کشککی جدا میشود (41، 42). طبق تصاویر اخذشده در این مطالعه عضلات ناحیه استایفل شامل عضلات خلفی (نیمتاندونی، نیمغشایی و دوسر ران)، عضلات قدامی (عضله چهارسر ران) و عضلات جانبی (خیاطه، نزدیککننده و نواری) بودند. این مشاهدات با یافتههایTaylor و Tangner در سال 2007 و Cuff در سال 2016 همخوانی داشت (43، 44). برایناساس میتوان نتیجه گرفت عضلات ناحیه استایفل گربههای پرشین مشابه سایر نژادهای گربه میباشد. در مطالعه حاضر پد چربی پوپلیتئال بین عضلات دوسر ران و نیموتری مشاهده شد که تا حدودی قسمت پروگزیمال عضله گاستروکنمیوس را میپوشاند که این مشاهدات گزارشاتFalcon و همکاران در سال 2011 و Schiettecatte و همکاران در سال 2007 را تأیید میکرد (45، 46).
براساس روش کاریای که در مطالعه حاضر به کار برده شد منیسکها با شکل آناتومیکی مشخص (نیمدایرهای؛ داخلی و تقریباً کاملاً دایرهای؛ جانبی) و اتصالات رباطها را نشان داد. منیسکها بهدلیل همگن بودن و طرح واضحشان، بهخوبی از ساختارهای اطراف، مانند تاندون عضله پوپلیتئوس در مقابل منیسک جانبی و رباط جانبی درشتنی در مقابل منیسک داخلی متمایز میشدند. در بازسازیهای چندسطحی، علیرغم اینکه تصاویر ساجیتال در شناسایی انتهای منیسکها مفید بودند، اما تصاویر دورسال، منیسکها را بهتر نشان میدادند. در مطالعهای Kneifel و همکاران در سال 2018 بیان کردند برای ارزیابی رباطهای صلیبی قدامی و خلفی انجام سیتیاسکن با پلن ساجیتال میتواند مفید باشد که این گزارش با مشاهدات مطالعه حاضر مغایرت دارد (47). براساس نتایج مطالعه حاضر برای بررسی
رباطهای صلیبی و همجانبی، بازسازیهای چندسطحی ضروری میباشند، چراکه نمای محوری تصویر ناقصی از این ساختارها را در یک پلن کرانیوکودال ارائه میداد. رباطهای صلیبی قدامی و همجانبی (Collateral) در بازسازی دورسال مشخصتر بودند و رباط صلیبی خلفی در بازسازی ساجیتال مشهودتر بود. در بازسازی ساجیتال ساختارهای آناتومیکی دیگری مانند کپسول مفصلی، پد چربی زیر کشککی، رباطهای قدامی و خلفی سر نازکنی، غضروف مفصلی و استخوان تحت غضروفی نیز مشاهده شد. در تصاویر سیتی ناحیه استایفل گربههای پرشین بورسهای مفصلی قابلتشخیص نبودند که مشابه گزارش مطالعه Nelson در سال 2023 بود (48). با استفاده از تکنیک مطالعه حاضر، مفصل کشککی ـ رانی علیرغم خم شدن حداقلی، بهوضوح قابلرؤیت بود. براساس مطالعه حاضر، سیتی اسکن امکان شناسایی اغلب ساختارهای آناتومیکی مفصل استایفل را بدون استفاده از ماده حاجب میتواند فراهم کند. منیسکها و اتصالات دیستال و پروگزیمال رباطهای صلیبی در پلنهای ساجیتال بهتر قابلشناسایی بودند. رباط صلیبی خلفی، انتهای قدامی و خلفی منیسک جانبی و انتهای خلفی منیسک داخلی در بازسازی ساجیتال بهخوبی قابلشناسایی بودند. رباطهای همجانبی، رباط صلیبی قدامی و بخش میانی منیسکها در بازسازی دورسال بهتر دیده میشدند. تنها ساختار آناتومیکی که در بازسازیهای چندسطحی سیتی شناسایی نشد، انتهای قدامی منیسک داخلی بود.
نتیجهگیری نهایی: نتایج مطالعه حاضر نشان داد استفاده از توموگرافی کامپیوتری برای شناسایی استخوانها، عضلات و رباطهای ناحیه استایفل گربههای پرشین مفید میباشد. مطالعه حاضر میتواند در شناسایی کوچکترین ساختارهای تشریحی مفصل استایفل با قابلیت اطمینان بالا در گربههای پرشین استفاده شود و پتانسیل تشخیصی لازم برای شناسایی ضایعات حتی کوچک این ساختارها را فراهم کند. براساس یافتههای مطالعه حاضر ساختار آناتومیکی مفصل استایفل گربههای پرشین مشابه سایر گربههای خانگی میباشد. تصاویر توموگرافی کامپیوتری ارائهشده در مطالعه حاضر میتواند در آموزش علوم آناتومی، تفسیر تصاویر سیتی اسکن، تشخیص عوارض اسکلتیعضلانی و امور درمانی این نژاد از گربه استفاده شود.
نویسندگان از معاونت محترم پژوهشی و تمام دستیاران محترم بخش رادیولوژی و آناتومی دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه بهدلیل همکاری در انجام مطالعه حاضر تشکر و قدردانی میکند.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.