بررسی رشد کیست هیداتید اکینوکوکوس گرانولوزوس در حیوانات آزمایشگاهی

نویسندگان

چکیده

هدف : ارزیابی موش BALB/c و ژربیل جهت ایجاد مرحله لاروی اکینوکوکوس کرانولوزوس و مقایسه این دو حیوان جهت ایجاد مرحله لا روی انگل.
طرح : مطالعه مداخله‌ای تجربی آینده‌نگر.
حیوانات: چهل و دو موش BALB/c و پنجاه و چهار ژربیل و یکعدد خرگوش.
روش : پروتواسکولکس از کبد و ریه گوسفندان آلوده به کیست هیداتید تهیه شد و پس از اطمینان از زنده بودن 2/0 میلی‌لیتر مایع کیست هیداتید حاوی حدود 2000 پروتواکولکس از طریق داخل صفاقی به موش و ژربیل تلقیح شد. خرگوش به طریق مشابه و به تعداد تقریبی 200000 پروتواسکولکس آلوده شد پس از کشتن حیوانات با اتروباز کردن حفره شکمی تشکیل کیست مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج : توده‌های اولیه تولید کیست به اندازه تقریبی 3-2 میلی‌لیتر اکثرا به صورت آزاد در حفره شکمی موش و ژربیل بعد از هفته دوم از آلودگی مشاهده شده است.
بعد از هفلته ششم آلودگی در توده‌های تشکیل شده در حفره شکمی تقریبا 8-6 درصد پروتواسکولکس‌های تزریق شده به حیوان هنوز زنده بودند. میزان آلودگی موش به کیست هیداتید بعد از 46 هفته 92 درصد در صورتی که در مقابل ژربیل تا 72 هفته بعد از تزریق پروتواسکولکس، میزان آلودگی 3/83 درصد را نشان داد. خرگوش مرد مطالعه پس از 54 هفته دارای 15 کیست هیداتید بود.
نتیجه‌گیری : تشکیل گراتولومای به اندازه 3-2 میلیمتر در اطراف پروتواسکولکس‌ها در هفته دوم بعد از آلودگی در موش و ژربیل پاسخ سلولی میزبان به انگل می‌باشد. در عین حال عدم زنده بودن تعداد زیادی از پروتواسکولکس‌ها احتمالا نشان دهنده تخریب این سلولها توسط سلولهای سیستم ایمنی در مراحل اولیه عفونت می‌باشد . ب اساس نتایج این مطالعه موش BALB/c و ژربیل حیوانات آزمایشگاهی مناسبی جهت تشکیل کیست هیداتید تجربی می‌باشند. از نظر تشکیل تعداد زیادتر کیست، موش حیوان مناسبتری است. در مقابل ژربیل حیوان مناسبتری جهت تشکیل کیستهای بزرگتر از نظر اندازه و کیست هیداتید ثانویه بارور می‌باشد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

Objective: To investigate growth of Echinococcus granulosus protoscoleces in BALB/c mice and gerbils and their susceptibility for secondary cystic echinococcosis.
Design of study: Prospective experimental study.
Animals: Forty two BALB/c mice, fifty four gerbils and one rabbit were used.
Material and Methods: Echinococcus granulosus protoscoleces were aspirated aseptically from fertile sheep hydatid cysts of lungs and livers. Protoscoleces were checked under light microscope for motility to ensure viability prior to passage. BALB/c mice and
gerbils were inoculated interperitoneally. Each animal received approximately 2000 protoscoleces. A single rabbit was also injected
with about 200,000 protoscoleces. Animals were euthanized and investigated for the presence of proto scoleces or developing cysts. Results: By the second week post-infection (wpi), in both mice and gerbils, some white glistening masses of 2-3 mm in diameter
were visible in the abdominal cavity. At six wpi 6-8% of protoscoleces were viable. Over the course of infection (46 weeks) 38 mice (92%) were developed hydatid cysts. For gerbils the rate of cyst development after 72 wpi was 83.3% (45/54). The infected rabbit was euthanized at 56 wpi and 15 hydatid cysts were developed. Discussion: The development of granuloma (2-3mm) around protoscoleces after 2 wpi in both gerbils and mice indicated that a host cellular response was made to the parasite. Decreasing viability of proto scoleces indicates that they may be damaged by host immune system. According to our results mice and gerbils could be infected for secondary echinococcosis. Gerbils were shown to be superior to mice in terms of the development rate of fertile
cysts. J. Fac. Vet. Med. Univ. Tehran. 58, 3: 227-230, 2003

کلیدواژه‌ها [English]

  • Echinococcus granulosus
  • Hydatid cysts
  • Hydatidosis