نوع مقاله : علوم پایه (بیوشیمی، آناتومی، جنین، بافت شناسی و فیزیولوژی)
نویسندگان
1 گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
2 گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنرکرمان، کرمان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
BACKGROUND: The histogenetic study is a useful and practical laboratory method for obtaining basic and effective information in order to reveal the process of histogenesis and development of organs in different stages during the embryonic period. This applied method helps us to understand the formation time of each organ and its tissue structure.
OBJECTIVES: The aim of the present study was to study the histogenesis and histochemistry of the pheasant liver during the embryonic period.
METHODS: Sixty fertile eggs were placed in the incubator and sampling was performed from day 5 to the end of incubation period. The liver samples were fixed in 10% Buffered Formalin and the slides were stained with Hematoxylin and Eosin (H&E), Periodic Acid Schiff (PAS) and Masson Trichrome (MT).
RESULTS: In this study, liver parenchyma, changes in the hepatocytes and their glycogen storage, as well as the appearance time of canaliculi, biliary ducts, central veins and port spaces were investigated.
CONCLUSIONS: Differences in the time of the formation of the organs and structures in various birds relate to different incubation period or species variations. In this research, as the first study on the liver histogenesis of the pheasant, the formation of this organ from the fifth day to the end of the fetal period was examined and it was observed that the evolution and tissue development of the liver is completed until the eighteenth day of incubation period.
کلیدواژهها [English]
کبد از جمله اندامهایی است که در دوره جنینی خیلی زود و بلافاصله بعد از قلب، شروع به شکلگیری میکند (24). جوانه کبدی در سمت شکمی، از اندودرم روده جلویی جنینی در اثر القا سلولهای مزودرمی ناحیه کبدی-قلبی بیرون میزند. این جوانه شامل سلولهای زایایی است که طنابهای سلولی هپاتوسیتها ایجاد میکنند. کبد دو منشا اندودرمی و مزودرمی دارد (3،18،21). در مرحله دوازده جنین جوجه، جوانه کبدی از روده پیشین جنینی به وجود میآید و در مرحله چهارده به سمت مزودرمی که ماتریکس کبد را میسازد، پیشروی میکند (3،13). رشد جوانه کبدی به سمت تیغه عرضی و نفوذ به داخل آن موجب القا کبد توسط سلولهای مزانشیمی آن ناحیه میشود. در نتیجه این القا، سایر اجزا کبد مثل بافت همبند، اندوتلیوم، کوپفر و سلولهای خون ساز نیز به وجود میآیند. هپاتوسیتها که با آرایش طنابی در کنار هم قرار میگیرند، از سلولهای بزرگ اندودرمی جوانه کبدی متمایز میشوند (21). جوانه به دو انشعاب جلویی و عقبی تقسیم میشود که به ترتیب در سمت چپ و راست داکتوس ونوزوس قرار میگیرد (10). قسمت جلویی این جوانه، کبد و درخت مجاری صفراوی داخل کبدی و بخش عقبی آن کیسه صفرا و مجاری صفراوی خارج کبدی را به وجود میآورد (18).
روند بافتزایی کبد در پستاندارانی مثل موش صحرایی، سگ و شتر یک کوهانه بررسی شده است (1،12،19). این مطالعه در بین پرندگان در مرغ به روشهای مختلف و تعداد فراوان انجام شده است (5،7،16،25،26). کبد سایر پرندگان مانند بلدرچین (8)، بوقلمون (20)، بلدرچین ژاپنی (4) و کبک (14) نیز از نظر هیستوژنز مورد بررسی قرار گرفتهاند، اما تا کنون مطالعهای بر روی روند بافتزایی کبد قرقاول صورت نگرفته است.
مطالعه روند بافتزایی اندامهای مختلف در دورهی جنینی اطلاعات پایهای در مورد زمان رخداد اتفاقات بافتزایی هر اندام در اختیار قرار میدهد. اطلاع از زمان دقیق رخدادهای بافتزایی به عنوان دانش ضروری برای مطالعاتی که در آنها نقش ژنها و مولکولهای پروتئینی در هیستومورفوژنز هر اندام بررسی میشود، مطرح میباشند. به عبارت دیگر آگاهی از زمان دقیق دوره شکلگیری و تغییرات عملکردی یک اندام در زمان جنینی، که به دورهی بحرانی معروف است، شرط اولیه برای بررسی نقش عوامل مولکولی ریختزا میباشد. از طرف دیگر اثر مواد مختلف خارجی بر روی شکلگیری یک ارگان بایستی در دورهی بحرانی آن اندام بررسی شود. چرا که یک ناهنجاریزا در صورتی بر روی اندام هدف خود جنین اثر میگذارد که در دورهی بحرانی شکلگیری آن اندام به بدن جنین وارد شود (13،20). به همین دلیل زمان، توالی و نحوه بافتزایی اندامهای مختلف به طور جداگانه و در حیوانات مختلف بررسی شده است. این مطالعه که اولین پژوهش در تعیین روند بافتزایی کبد در قرقاول میباشد، مبنایی خواهد بود برای مطالعات آیندهای که در حوزهی جنین شناسی تجربی بر روی مدل پرندگان انجام خواهد گرفت.
60 قطعه تخم نطفه دار قرقاول از مزرعه تولید تخم قرقاول تهیه و در انکوباتور با درجه حرارت 5/37 درجه سانتیگراد و رطوبت 58 تا 62 درصد قرار داده شد. از روز 5 تا آخر دوره انکوباسیون در هر روز تعداد 3 قطعه جنین، پس از بررسی و اطمینان از زنده بودن آنها، از انکوباتور خارج و از تخم های نطفه دار استخراج گردید. بدین منظور پوسته تخمها، از سمت اتاقک هوا به وسیله پنس جدا و پردههای جنینی کنار زده شد و جنین خارج گردید. جنینها توسط سرم فیزیولوژی در شیشه ساعت شستشو داده شدند. جنینهای کوچک را به طور کامل در فرمالین بافر 10 درصد قرار دادیم اما در مورد جنینهای بزرگتر، پس از تشریح، کبد آنها جدا شده و در فرمالین بافر 10 درصد قرار گرفت. بعد از تثبیت بافتها، آنها را جهت پاساژ بافتی از فیکساتیو خارج کردیم. به جهت جلوگیری از آسیب نمونههای کوچک از پاساژ دستی بهره گرفتیم. پس از انجام پاساژ بافتی از نمونهها توسط پارافین، بلوک تهیه و بعد از ثبت مشخصات آنها، به کمک میکروتوم (مدل ام آر 225، هیستولاین ایتالیا)، برشهای 5 میکرونی تهیه شد. در نهایت اسلایدهای مربوطه برای رنگ آمیزی آماده شدند. به منظور بررسی عمومی بافت کبد و سلولهای آن از رنگ آمیزی معمول هماتوکسلین ائوزین (H&E)، جهت بررسی ذخایر گلیکوژنی و زمان ظهور آنها از رنگ آمیزی پریودیک اسید شیف (PAS) و برای مشاهده بهتر فضاهای پورت و بافت همبند از رنگ آمیزی تری کروم ماسون (TM) استفاده کردیم (17با تغییر). لازم به ذکر است به منظور پیدا کردن و رسیدن به کبد در نمونههای کوچک و نیز بالا بردن دقت کار در تشخیص واکنش PAS در همه نمونهها، از تمام بلوکها برشهای سریالی تهیه گردید. در نهایت اسلایدهای به دست آمده توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند و از آنها به کمک دوربین تصاویر دیجیتال تهیه شد.
روز5 انکوباسیون: یک ردیف سلول مکعبی از خارج کبد را پوشانده بود. در زیر آن هپاتوسیتها با آرایش آسینی به چشم میخوردند. فضاهای بزرگ و بی قاعدهای در اطراف آنها دیده میشد که دارای سلولهای خونی نابالغ فراوان بودند. سلولهای کبدی به دو شکل تیره و روشن وجود داشتند. سلولهای تیره در نواحی مرکزی دارای هسته هتروکروماتین تر و سیتوپلاسم تیرهتر بودند. هپاتوسیتهای روشن در تمام نواحی کبد قابل مشاهده بودند اما با تراکم بیشتری در محیط کبد و در زیر بافت مکعبی قرار گرفته بودند. هسته آنها مراحل مختلف تقسیم میتوز را نشان میداد. کانالیکولهای صفراوی در بین هپاتوسیتهای مجاور رویت شدند. در رنگ آمیزی تری کروم هیچ کلاژنی در پارانشیم و نواحی محیطی کبد ردیابی نشد. واکنش به رنگ PAS (پاس) مثبت بود اما در برشها و قسمتهای مختلف کبد شدت متفاوتی داشت و به صورت خفیف تا شدید مشاهده شد (تصویر1).
روز 6 انکوباسیون: سلولهای مزوتلیال اطراف کبد در برخی نقاط به صورت سنگفرشی درآمده بودند. کمی از مقدار فضاهای بزرگ و بی قاعده کاسته شده بود. در این روز هم هنوز اثری از رشته کلاژن در زیر مزوتلیوم و پارانشیم کبد نبود. فقط معدودی از هپاتوسیتهای نواحی مرکزی کبد واکنش PAS مثبت خفیفی نشان دادند و در بقیه قسمتها این واکنش منفی بود (تصویر2).
روز 7 انکوباسیون: سلولهای کبدی در دستههایی به صورت آسینوسی در کنار هم قرار گرفته بودند و به تعداد کمتر طنابهای سلولی به چشم می خورد. کانالیکولهای صفراوی در بین این سلولها به وضوح دیده میشدند. سلولهای روشن و در حال تقسیم میتوز در بین سلولهای تیره و با تراکم بیشتر در محیط کبد قابل مشاهده بودند. درون فضاهای بزرگ سینوزوئیدها، سلولهای خونی نابالغ به وفور یافت میگردید. در دیواره سینوزوئیدها هسته سلول اندوتلیال رویت شد. واکنش به رنگ آمیزی پاس و تری کروم همانند روز قبل بود (تصویر3)
روز 8 انکوباسیون: مزوتلیوم در بیش تر قسمتها به صورت سنگفرشی مشاهده گردید و آرایش طنابی شکل هپاتوسیتها نیز افزایش یافته بود. سینوزوئیدها به اندازههای بزرگ و کوچک به چشم میخورد. میزان گلبولهای قرمز بالغ خون درحال افزایش بود. در این روز برای اولین بار تعداد کمی سلول کوپفر در دیواره سینوزوئیدها مشاهده شد. سیاهرگهای مرکزی نیز در حال تشکیل و رویت بودند. همچنین در قسمتی از کبد ناحیهای به شکل فضای پورت در حال شکلگیری بود که با رنگ آمیزی تری کروم قابل تشخیص بود. در منطقه بسیار کوچکی از قشر کبد در زیر مزوتلیوم، الیاف کلاژن بسیار ظریفی مشاهده شد. سلولهای روشن و درحال تقسیم در محدوده باریکی از محیط کبد به چشم میخوردند. در مرکز نیز به تعداد خیلی کم سلول روشن در لابه لای سلولهای تیره قرار داشتند. در این روز نیز کانالیکولهای صفراوی با وضوح زیادی دیده شدند و از نظر تعداد افزایش چشمگیری نشان دادند. واکنش پاس در روز هشتم نیز فقط در تعدادی از هپاتوسیتهای نواحی مرکزی کبد اندکی مثبت بود و در بقیه قسمتها هیچ گرانول قرمز رنگی مشاهده نشد (تصویر4).
روز9 انکوباسیون: مزوتلیوم به طور کامل سنگفرشی شده بود. در رنگ آمیزی تری کروم، کپسول گلیسون در برخی قسمتهای کبد دیده میشد.سلولهای روشن در حاشیه کبد همچنان به چشم میخوردند. فضاهای پورت و سیاهرگهای مرکزی در حال کامل شدن و سینوزوئیدها در حال باریکتر شدن بودند. آرایش طنابی هپاتوسیتها در اطراف سیاهرگهای مرکزی رو به افزایش بود. در این روز برای اولین بار در سیتوپلاسم هپاتوسیتهای سراسر کبد، گرانولهای PAS مثبت واضحی مشاهده شد.
روز10 انکوباسیون: سلولهای کبدی با آرایش طنابی 2 ردیفه در اطراف سیاهرگهای مرکزی قرار گرفته بودند. فضای سینوزوئیدها باریکتر و منظمتر از روز قبل بود. میزان سلولهای بالغ خونی نیز افزایش یافته بود. از تعداد سلولهای روشن به شدت کاسته شده بود و اکثر سلولهای مشاهده شده در پارانشیم کبد هپاتوسیتهای تیره بودند. تعداد سیاهرگهای مرکزی و سلولهای کوپفر افزایش داشت. کپسول گلیسون مشابه روز قبل در برخی قسمتهای کبد قابل مشاهده بود. واکنش به PAS نیز همانند روز قبل به شکل قوی و یکنواخت، در تمام قسمتهای حاشیهای و مرکزی کبد مشاهده گردید.
روز 11 انکوباسیون: در محیط کبد سلولهای هپاتوسیت با آرایش آسینی مشاهده میشدند. برای اولین بار مجاری صفراوی در مجاورت فضای پورت مشاهده گردید. کپسول گلیسون نازکی، تقریباً به طور کامل بر روی سطح کبد تشکیل شده بود. در داخل پارانشیم کبد هم محلهای تشکیل فضاهای پورت با رنگ آمیزی تری کروم قابل ردیابی بود. واکنش به PAS نیز مثبت بود و در تمام هپاتوسیتها دیده میشد (تصویر5).
روز12 انکوباسیون: تمام مشاهدات همانند روز قبل بود و رخداد جدیدی دیده نشد.
روز 13 انکوباسیون: سیاهرگهای مرکزی با طنابهای دو ردیفه در اطراف آنها در پارانشیم متراکمتر شده کبد، قابل مشاهده بودند. از تعداد سلولهای روشن به شدت کاسته شده بود و به ندرت در حاشیه رویت میشدند و پارانشیم توسط سلولهای تیره اشغال شده بود. تعداد سلولهای کوپفر بیشتری در این روز به چشم خورد. واکنش به رنگ پریودیک اسید شیف کاهش چشمگیری داشت به این ترتیب که از اندازه و تعداد گرانولهای پاس مثبت در هپاتوسیتهای تمام مناطق کبد، به شدت کاسته شده بود.
روز 14 انکوباسیون: فضای پورت به صورت واضحتر و به تعداد بیشتر رویت شد و سینوزوئیدها باز هم باریکتر شده بودند. واکنش PAS، همانند روز قبل بسیار خفیف بود (تصویر6).
روز 15 انکوباسیون: در این روز تغییر مشهودی به چشم نخورد و ساختارهایی مثل فضای پورت و سینوزوئیدهای باریک همانند روز قبل بود اما واکنش به PAS اندکی افزایش یافته بود.
روز 16 انکوباسیون: چیدمان سلولهای کبدی منظمتر شده بود و تعداد سیاهرگهای مرکزی افزایش یافته و فضای پورت، مجاری صفراوی و کانالیکولها واضح تر رویت گردید. واکنش PAS افزایش
روز 17 انکوباسیون: تمام مشاهدات همانند روز قبل بود و رخداد جدیدی دیده نشد.
روز 18 انکوباسیون: پارانشیم کبد متراکمتر و آرایش سینوزوئیدهای اطراف سیاهرگهای مرکزی منظمتر شده بود. همه ساختارهای کبد به شکل بالغ خود نزدیک شده بودند. کپسول گلیسون و فضاهای پورت به خوبی با رنگ آمیزی سبز تری کروم قابل مشاهده بودند. مجاری صفراوی به وضوح در فضاهای پورت رویت میشدند. واکنش PAS هم همانند روز قبل قوی و مثبت بود و به صورت دانه های قرمز رنگی که در سیتوپلاسم اکثر هپاتوسیتها پراکنده بودند، مشاهده شد (تصویر8).
روز 19 انکوباسیون: تمام مشاهدات همانند روز قبل بود و رخداد جدیدی دیده نشد.روز 20 انکوباسیون: سینوزوئیدها، سیاهرگهای مرکزی، فضاهای پورت و تمام اجزاء کبد به آرایش بالغ خود رسیده بودند.
روز 21 انکوباسیون: پارانشیم کبد بسیار متراکم بود و به ندرت عروق خونی با لومن بزرگ مشاهده شد. مثل روز قبل، واکنش به PAS بسیار خفیف بود.
روز 22 انکوباسیون: همه قسمتهای کبد در اوج تکامل خود بودند. تنها تفاوت نسبت به روز قبل افزایش واکنش PAS بود که گرانولهای ریز قرمز رنگ با پراکندگی یکنواخت، در تمام هپاتوسیتها مشاهده شد.
روز 24 انکوباسیون: در آخرین روز دوره انکوباسیون هم اتفاق جدیدی مشاهده نشد. زیرا کبد در روزهای قبل به شکل بالغ خود رسیده بود. واکنش PAS هم مثبت بود.
تعداد مطالعاتی که به بررسی هیستوژنز کبد در پرندگان پرداختهاند زیاد نیست. در بین این مطالعات بیشترین بررسی مربوط به مرغ میباشد. Wong و Cavey، طی دو مطالعه جداگانه بر روی کبد جنین مرغ و با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی به بررسی نحوه شکلگیری و جزئیات سلولی کبد پرداختهاند. آنها دریافتند که شکلگیری کبد از مرحله 30 هامبرگر همیلتون شروع شده و در مرحله 40 یا روز 14 به پایان میرسد (25،26). Doaa و همکاران در سال 2013 روند بافتزایی کبد مرغ داندراوی را مورد بررسی قرار دادند. نمونهها در روزهای زوج دوره انکوباسیون جمعآوری و توسط میکروسکوپ نوری والکترونی مطالعه شد. در این بررسی روند شکلگیری کبد از روز 3 تا 19 انکوباسیون مورد توجه قرار گرفت و عمده اتفاقات ریختزایی کبد تا روز 17 انکوباسیون به پایان رسید (5). از معدود مطالعاتی که مراحل مختلف ریختزایی کبد در سایر پرندگان بررسی شده است میتوان به مطالعه Hashemnia و همکاران در سال 2015 اشاره کرد. در این مطالعه بافتزایی کبد کبک چوکار تا روز 20 جنینی کامل شده بود (14). اختلاف در روزهای شکلگیری در پرندگان مختلف به اختلاف در طول دوره انکوباسیون و یا اختلافات گونهای مربوط میشود و این موضوع نشان میدهد که برای داشتن الگویی دقیق از شکلگیری اندامهای مختلف در پرندگان، بررسی اختصاصی بر روی گونههای مختلف مورد نیاز است. در این تحقیق به عنوان اولین مطالعه بر روی بافتزایی کبد قرقاول، شکلگیری این ارگان از روز پنجم تا آخر دوره جنینی بررسی شد و مشاهده گردید که روند تکامل و بافتزایی کبد تا روز هجدهم دوره به اتمام میرسد.
در مطالعه حاضر، پارانشیم کبد جنین قرقاول در روزهای ابتدایی انکوباسیون دارای سلولهای روشن فراوان بود. در این سلولها مراحل مختلفی از تقسیمات میتوزی به خصوص در روز 7 و 8 دوره جنینی رویت شد. سپس در روز 10 از مقدار سلولهای روشن به شدت کاسته شد و تا روز 12 به حداقل مقدار خود رسید. این نتایج دقیقا مشابه مشاهدات Hashemnia و همکاران در سال 2015 در کبد کبک چوکار (14) و همچنین همسو با نتایج مطالعه Doaa و همکاران در سال 2013 در کبد مرغ داندراوی بود که در آن از روز 9 تا 13 تعداد سلولهای روشن کاهش یافت. این اتفاق را بیانگر تمایز سلولهای تیره از روشن دانستند (5). در حقیقت در مورد سلولهای تیره و روشن در پارانشیم کبد نظریههای مختلفی وجود دارد. Ganot و Moses در سال 1968 اعلام کردند که سلولهای روشن در واقع آرتیفکت های ناشی از فیکس به روش غوطهوری هستند (9). محققین دیگری بر این عقیده هستند که این دو نوع سلول به طور طبیعی در کبد وجود دارند اما جراحت و پاتوژنها میتواند نسبت آنها را تغییر دهد (11،15،23)، هرچند که Wong و Cavey در سال 1993 گزارش کردند سلولهای تیره و روشن در طول تکامل کبد وجود دارند اما همیشه تعداد سلولهای تیره بیشتر است (26). برخی نیز پیشنهاد کردهاند که سلولهای روشن و تیره در مراحل متفاوتی از هیدراسیون قرار دارند (15) و سیتوپلاسم تیره نشانهای از مرگ سلولی قریبالوقوع است (11). مطالعات فراساختاری این دو سلول در کبد پرندگان نشان داده است که سلولهای روشن دارای سیتوپلاسمی رنگ پریده و بدون گرانول یا با گرانول اندک اما شبکه اندوپلاسمی صاف مشخص هستند (6،22،26). حضور شبکه اندوپلاسمی صاف در سلول روشن و خشن در سلول تیره بیانگر عملکرد متفاوت این دو سلول است (2،26).
کانالیکولهای صفراوی کوچکترین جز سیستم صفراوی هستند که در بین دو هپاتوسیت مجاور هم شکل میگیرند. صفرای موجود در این کانالیکولها به مجراچههای صفراوی و سپس به مجاری بین لوبولی جریان مییابد (2). در این مطالعه کانالیکولهای صفراوی از روز 5 شکل گرفته بودند و به تدریج بر وضوح و تعداد آنها افزوده میشد. در کبد کبک چوکار نیز کانالیکولها از روز 5 قابل رویت بودند (14). اما این اتفاق مخالف یافتههای Karrer در سال 1961 و Doaa و همکاران در سال 2013 در جنین مرغ بود که در روز 3 انکوباسیون کانالیکولها را مشاهده کرده بودند (5،16).
هپاتوبلاستهایی که در عمق پارانشیم کبد هستند تبدیل به هپاتوسیت شده در حالی که هپاتوبلاستهای مجاور مزانشیم سیاهرگ پورت، تحت اثر القا به سلولهای پوششی صفراوی تبدیل میشوند و مجاری صفراوی شکل میگیرند (27). در کبد قرقاول مجاری صفراوی کوچک با اپیتلیوم مکعبی ساده در روز 11 دوره انکوباسیون مشاهده شد. این اتفاق در کبد کبک چوکار در روز 14 و در مرغ در روز 15 گزارش شد (5،14).
سلولهای کوپفر برای اولین بار مشابه کبد کبک در روز 8 دوره رویت شدند و در روز 10 بر تعداد آنها اقزوده شد. Doaa و همکاران در سال 2013 سلول کوپفر را برای اولین بار در روز 7 جنینی مرغ داندراوی گزارش کردند (5).
ذخیره گلیکوژنی کبد توسط رنگ آمیزی پریودیک اسید شیف به صورت دانههای قرمز رنگ کاملاً واضحی درون سیتوپلاسم هپاتوسیتها، قابل مشاهده است. در تحقیقات مختلف برای زمان ظاهر شدن این گرانولها، اعداد متنوعی گزارش شده است. علاوه بر این، بعد از شروع ذخیره گلیکوژنی تا آخر دوره انکوباسیون، کاهش و افزایش واکنش به رنگ PAS دیده شده است. در مطالعه حاضر، این اتفاق در مورد کبد قرقاول نیز رویت شد. به منظور بالا بردن دقت مطالعه و بررسی دقیقتر کبد، اقدام به انجام دوباره نمونهگیری و تهیه برشهای سریالی نمودیم تا به این وسیله بتوانیم واکنش پاس را در تمام مناطق کبد یک نمونه جنینی بررسی کنیم. در این بازنگری، شروع ذخیره گلیکوژن در هپاتوسیتهای کبد قرقاول در روز 5 جنینی تشخیص داده شد. تعداد و اندازه گرانولهای قرمز رنگ در تمام برشهای سریالی از یک نمونه یکسان نبوده و با هم تفاوت داشتند. این موضوع نشان داد که برای تعیین واکنش یا عدم واکنش به رنگ پاس نباید فقط به یک برش و یک منطقه از کبد اکتفا کرد. در روزهای ششم، هفتم و هشتم گرانولهای پاس مثبت تنها در تعداد اندکی از هپاتوسیتهای مرکزی کبد مشاهده شد و در بقیه قسمتها هیچ دانه قرمز رنگی رویت نشد. از روز نهم واکنش پاس مثبت قوی و واضحی در تمام هپاتوسیتهای سراسر کبد دیده شد. از این روز تا آخر دوره انکوباسیون در دو نوبت (روزهای 13 تا 15 و روزهای 20 و 21) شاهد افت واکنش PAS در اکثر قسمتهای کبد بودیم. کاهش شدت واکنش PAS در مطالعات دیگری نیز گزارش شده است. Doaa و همکاران در سال 2013 در جنین جوجه این کاهش را در روز 11 نسبت به روزهای 9 و 13 گزارش کردند (5). در مطالعه Hashemnia و همکاران در سال 2015 بر روی جنین کبک کاهش واکنشPAS در روز 14 در حد فاصل دو افزایش، یعنی روزهای 13و 17 مشاهده شد (14). علت دقیق این رویداد مشخص نیست. برخی محققین به ارتباط بین هماتوپوئز و تقسیم سلولی با ذخایر گلیکوژن اشار کردهاند (26). به هر حال مطالعه حاضر نشان داد که برای اطمینان از صحت گزارش در مورد زمان شروع ذخیره گلیکوژن و همچنین کاهش یا افزایش آن در طول دوره باید تمام کبد در برشهای سریالی مورد بررسی قرار گیرد.
به طور کلی در این تحقیق به عنوان اولین مطالعه بر روی روند بافت زایی کبد در جنین قرقاول، مشخص شد که زمان ظهور ساختارهای مختلف در آن با توجه به طول دوره انکوباسیون این پرنده، شباهتها و تفاوتهایی با سایر پرندگان دارد. در طی این بررسی مشاهده گردید که روند تکامل و بافتزایی کبد قرقاول تا روز هجدهم دوره به اتمام می رسد.
بدین وسیله از حوزه پژوهشی دانشگاههای فردوسی و شهید باهنر کرمان که مشترکاً حمایت مالی این تحقیق را بر عهده گرفتند، سپاسگزاری میشود.
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.