نوع مقاله : جراحی، هوشبری و بیماری های اندام حرکتی
نویسندگان
1 پژوهشگاه رویان، پژوهشکده زیست شناسی و فناوری سلولهای بنیادی جهاددانشگاهی، مرکـز تحقیقـات علـوم سـلولی، گـروه سـلولهـای بنیادی و زیست شناسی تکوینی، تهران، ایران
2 گروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 متخصص جراحی مغز و اعصاب، بیمارستان گاندی، تهران، ایران
4 دانش آموخته جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
BACKGROUND: There have been many reports on spinal cord injuries in humans and animals, which is a major medical and veterinary concern; therefore, the present research project was carried out to devise an appropriate treatment approach.
OBJECTIVES: The purpose of the present study was to apply the modified Allen’s test and Royan Impactor Devicein order to 1) induce spinal cord injury on rhesus monkeys and 2) gain the ultimate confirmation by clinical examinations and MR imaging for application in human and veterinary medicine.
METHODS: Royan Impactor Device was used to induce spinal cord injury on rhesus monkeys. Five rhesus monkeys were anesthetized with ketamine, xylazine, and isoflurane. Laminectomy was done at the level of T9-T10, and a 50 g weight was then dropped from a 12 cm height through a guide tube onto a 10 mm2 impact plate on the exposed spinal cord.
RESULTS: The results of the present study showed signal changes with decreasing the trend in the T2W of spinal cord in sagittal and axial areas due to hematoma, inflammation, pressure on spinal cord, and tissue destruction after spinal cord injury. In the clinical examination of all samples, spinal cord shock symptoms, marked by bladder distention, disappeared 3-5 days post spinal cord injury. Not all measurable factors related to the severity of the injury were restored to the normal condition until the end of the study although their severities were reduced to some extend.
CONCLUSIONS: Modified Allen’s test and the instrument that we designed for this study were able to satisfy the needs of the researchers in treating the spinal cord injury.
کلیدواژهها [English]
به دلیل وقوع بالای حوادث مختلف به ویژه حوادث رانندگی و همچنین تجربه جنگ تحمیلی 8 ساله در کشور ما، همواره ضایعات نخاعی و مسائل مربوط آن که به صورت ضعف، ناتوانی، عدم حفظ تعادل و حتی از دست دادن انعکاسات عصبی که گاهی توام با درد در انسان و حیوان از نظر بالینی مشهود بوده است یکی از نگرانیها و دغدغههای جامعه پزشکی و خانوادههای وابسته به این مصدومین بوده است.
از این رو لزوم انجام تحقیقات جهت یافتن راهی برای درمان این نوع ضایعات ضروری به نظر میرسد.
تاکنون روشهای درمانی متعددی در امر درمان پیشنهاد شده است که هر کدام از مزایا و معایب خاص به خود برخوردار بودهاند به صورتی که بر اساس گزارش WHO در سال 2013 میزان شیوع آسیب نخاعی در جهان 80-40 میلیون نفر در سال میباشد (15).
امروزه در سراسر دنیا تحقیقات در زمینه مدلهای آسیب نخاعی، بررسی مکانیسم آسیب ثانویه و انتخاب درمان مناسب در حال انجام است. در ابتدا هر روش درمانی روی حیوانات آزمایشگاهی کوچک و بزرگ انجام میشود تا ایمنی و کارایی آن تعیین شده و در صورت تأیید، فاز کارآزمایی بالینی آن روی انسان آغاز شود. بنابراین حیوانات آزمایشگاهی و نحوه مدلسازی آنها بسیار حائز اهمیت است. محققان سعی دارند با استفاده از ابزارهای جراحی و دستگاههای دقیق، مدلسازی مناسبتری انجام دهند تا حیوان مدل شده به بیماری مورد نظر در انسان شباهت بیشتری داشته باشد (12).
از جمله قدیمیترین روشهایی که برای ایجاد مدل حیوانی آسیب نخاعی استفاده میشد، انداختن حیوان از ارتفاع یا زدن با چوب یا یک صفحه فشرده به پشت حیوان بود (1،3). پروفسور Allen در سال 1911 برای اولین بار با طراحی و ساخت دستگاه جدید، موفق شد آسیب نخاعی استاندارد و مشخصی را روی حیوان مدلسازی کند. در روش ارائه شده توسط پروفسور Allen، ابتدا بافت نرم و سپس لامینای یکی از مهرهای ستون مهره را برداشته و وزنهایی مشخص را از ارتفاع قابل تنظیم در داخل یک لوله بر روی نخاع در معرض دید قرار گرفته، رها کرد. روش Allen اگرچه از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه میباشد ولی تأثیر تنفس در تغییر شدت ضایعه باعث ایجاد مدلهایی با شدتهای مختلف میشد (1). بعدها با تغییراتی مانند استفاده از نگهدارندههای ستون مهره به منظور افزایش دقت در توزیع نیرو بر روی نخاع و یا استفاده از دو گیره که دو طرف ستون مهره را ثابت نگه میدارد، این روش کاملتر شد. امروزه از این روش در تحقیقات بهصورت گسترده استفاده میشود و آن را روش اصلاح شدهی Allen نام گذاری کردهاند (14،17).
امروزه برای مدلسازی به روش فوق از وسیله پیشرفته و کامپیوتری به نام NYU mpactor ساخته شده توسط دانشگاه نیویورک، استفاده میکنند که اساس کار آن همان روش ارائه شده توسط Allen در سال 1911 است (2). متأسفانه این وسیله به علت اندازه کوچک، فقط برای جوندگان و میمون کوچک (مارموست) کاربرد دارد و در حیوانات بزرگتر مانند سگ و گربه و میمون نژاد رزوس قابل استفاده نیست (4،5،10).
با توجه به تفاوتهای آناتومیکی و فیزیولوژیکی جوندگان کوچک نتایج به دست آمده از این مطالعات نمیتواند در درمان ضایعات نخاع به انسان کمک شایانی نماید بنابراین لزوم ساخت وسیلهای که بتواند در حیوانات بزرگتر مانند میمونها که شباهت آناتومیکی و فیزیولوژیکی بیشتری به انسان دارند ضروری به نظر میرسد.
Zhengwen و همکارانش در سال 2016 دستگاهی را طراحی کردند که امکان ایجاد مدل در میمون رزوس را داشت و از آن در مطالعات خود استفاده کردند (9).
Deng در سال 2005 از روش Modifid Allen در میمون رزوس استفاده کرد. او یک وزنه 50 گرمی را از ارتفاع 12 سانتیمتری در طول یک لوله هدایت کننده بر روی یک صفحه فشرده 10 میلیمتر مربعی که در تماس با نخاع در معرض دید قرار گرفته بود، رها کرد و ضایعه مورد نظر را ایجاد کرد (2).
در مطالعه انجام شده توسط Deng و همکاران در سال 2005، با وجود اینکه مدل آلن را برای میمون رزوس اصلاح کرده بودند، اما از دیدگاه معاینات بالینی، تصویربرداری و بافتشناسی تأیید مدل خود را به اثبات نرساندند و در ارائه یک مدل استاندارد و کمی موفق نبودند (2).
با توجه به عدم دسترسی به دستگاهای مختلف مدلسازی و همچنین گران بودن دستگاه موجود، پژوهشگاه رویان جهت پیشبرد مطالعات ضایعه نخاعی در میمون دستگاه بومی و ارزان قیمتی به نام Royan Impactor را طراحی و تولید نمود.
هدف از مطالعه حاضر اصلاح سیستم آلن و استفاده از دستگاه ابداعی Royan Impactor برای ایجاد آسیب نخاعی در میمون بزرگ نژاد رزوس و تأیید این مدلسازی با مطالعات بالینی و تصویربرداری میباشد.
ساخت :Royan Impactorبرای ساخت دستگاه از اطلاعات موجود در منبع استفاده شد (1،3،4) در تمامی منابع ذکر شده است که وزنه ٥٠ گرمی از ارتفاع ١٢ سانتیمتری در داخل یک لوله هدایت کننده بر روی یک صفحه فشرده ١٠ میلیمتر مربعی که در تماس با نخاع در معرض دید است فرود میآید و آسیب مورد نظر را ایجاد میکند. دستگاه Royan Impactor دارای 4 بخش اصلی میباشد. 1) یک لوله توخالی از جنس استیل با سوراخهایی در ارتفاعات مختلف (١٠ ،١٢ و ١٥ سانتیمتری) به نام لوله هدایت کننده 2) یک پایه نگهدارنده جهت نگهداری لوله هدایت کننده 3) یک وزنه 50 گرمی 4) گیرههای نگه دارنده نخاع. لوله هدایت کننده امکان فرود مستقیم وزنه 50 گرمی از ارتفاع 12 سانتیمتری بر روی صفحه فشرده 2 میلیمتر مربعی را فراهم میآورد (پین ضارب). در انتهای لوله هدایت کننده محلی برای فرود آمدن وزنه بر روی پین ضارب وجود دارد. پایه نگهدارنده یک لوله استیلL شکل است که از یک سمت امکان اتصال به میز جراحی و از سمت دیگر محلی برای اتصال به لوله هدایت کننده را دارد (تصویر1). جهت نگه داشتن وزنه در ارتفاع دلخواه در هر یک از سوراخهای لوله هدایت کننده از پین رها کننده استفاده شده است. وزنه، یک میله آهنی با طول مشخص است که وزن 50 گرم را دارد. در انتهای آن یک حلقه برای ایجاد دستگیره جوش داده شده است تا بعد از رها شدن بتوان به راحتی آن را از داخل لوله هدایت کننده بیرون کشید (تصویر 1).
برای ارتقاء دستگاه و جلوگیری از تأثیر تنفس در عملکرد دستگاه، دو گیره از جنس استیل که امکان اتصال به زوائد عرضی مهرههای سینهای را دارند طراحی شد. این گیرهها پس از لامینکتومی به زواید خاری (Spinous Process) مهرههای بالا و پایین محل لامینکتومی متصل میشوند که از بالا و پایین رفتن قفسه سینه در حین تنفس جلوگیری به عمل آورد (تصویر 2).
تأثیر تنفس بدون استفاده از این گیرهها به گونهای است که اگر ضربه در هنگام دم وارد شود ضربه شدیدتر و اگر ضربه در هنگام بازدم وارد شود ضربه خفیفتری ایجاد میشود که این موضوع باعث ایجاد مدلهایی با آسیب متفاوت در یک طرح میشود (9،14).
به این ترتیب با ساخت این گیرهها مدلهایی با آسیب یکسان ایجاد میشوند (9،14).
تهیه میمونها (جراحی و ایجاد آسیب نخاعی): میمونهای مورد استفاده در این تحقیق از بخش تحقیقات پریماتهای پژوهشگاه رویان تهیه شدند. برای آمادهسازی، میمونها پس از ورود به بخش تحقیقات پریماتها به صورت جداگانه توسط شامپو Lindan شسته شده و پس از انجام معاینات دامپزشکی، تست TB و اخذ نمونه خون، برای هر یک از آنها یک کد در نظر گرفته شد و به مدت 30 روز در اتاق مخصوص، قرنطینه شدند.
نمونههای خون تهیه شده به منظور انجام تستهای Herpes virus A,B, SIV, HBS و آزمایش خون (CBC Driff) و کبد (ALT, AST) به آزمایشگاه فرستاده شد. پس از پایان مدت معین جهت قرنطینه و منفی بودن تستهایHerpcs virus A,B, HBS, SIV میمونها به قفسهای انفرادی منتقل شدند.
تمام اقدامات صورت گرفته در این طرح زیر نظر کمیته اخلاق پژوهشگاه رویان و بر اساس اصول R3 انجام شده است.
تعداد 5 قلاده میمون نژاد رزوس پس از تأیید سلامت از نظرHIV,Herpes virus type A,B برای جراحی آماده شدند. بیهوشی در میمونها توسط تزریق عضلانی کتامین با دز 10 میلیگرم بر کیلوگرم زایلازین با دز 4/0 میلیگرم بر کیلوگرم القا و بعد از لولهگذاری، بیهوشی توسط ماشین بیهوشی و گاز ایزوفلوران به مدت 30 دقیقه ادامه پیدا کرد. در طول مدت بیهوشی علائم حیاتی میمون شامل نبض و میزان اکسیژن خون (دستگاه پالساکسیمتر) دمای بدن (درجه مقعدی)، تعداد تنفس و تعداد ضربان قلب به طور مرتب بررسی و کنترل شد. علاوه بر این هر گونه تغییرات بالینی از جمله تیره شدن رنگ خون که بیانگر کمبود اکسیژن یا ضعف در اکسیژن رسانی بود و یا بازگشت رفلکس پلک که نشان دهنده کم شدن عمق بیهوشی بود توسط تیم بیهوشی مورد توجه قرار میگرفت. پس از لامینکتومی در سطح مهرههای سینهای 9 و 10، نخاع در معرض دید قرار گرفت. وسیله مورد نظر برروی نخاع سوار شد و وزنه 50 گرمی از ارتفاع 12 سانتیمتری بروی صفحه فشرده 10 میلیمتر مربعی که در تماس با نخاع بود رها شد (تصویر 3). بعد از وارد آوردن ضربه برای اطمینان از سلامت سختشامه، تغییر رنگ نخاع در محل ضربه مورد ارزیابی قرار میگرفت و همچنین حرکت ناگهانی و شدید اندامهای خلفی بلافاصله بعد از وارد آمدن ضربه در تمامی نمونهها نشان دهنده ایجاد آسیب نخاعی بود.
تمام نمونهها حدود 60 دقیقه بعد از پایان جراحی به حالت طبیعی خود بازگشتند. پس از برگشت کامل از بیهوشی، میمونها به قفسهای بستری که کف آنها جهت جلوگیری از ایجاد زخم بستر به صورت غلتان طراحی شده بودند منتقل شدند و آب و غذا به اندازه کافی در اختیار آنها قرار میگرفت .
همزمان با شروع بیهوشی ترامادول با دز 3-2 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت زیر پوستی تزریق و تا 3 روز ادامه داشت. همچنین سفازولین با دز 25 میلیگرم بر کیلوگرم هر 12 ساعت داخل رگ به مدت یک هفته تزریق شد.
تصویربرداری MRI: برای اطمینان از سلامتی نخاع قبل و بعد از ضربه (تا 36ساعت) و همچنین صحت عمل ضربه از هر یک از میمونها تصاویر MR، T2W از نخاع در مقاطع Sagittal و Axial تهیه شد (7).
با هماهنگی با مرکز تصویربرداری هر کدام از میمونها در روزهای مختلف در داخل صندلی مخصوص میمون به مرکز تصویر برداری منتقل شدند. میمونها توسط آتروپین 5 درصد با دز 25/0 میلیگرم بر کیلوگرم، زایلازین 2 درصد با دز 4/0 میلیگرم بر کیلوگرم و کتامین 10 درصد با دز 10 میلیگرم بر کیلوگرم بیهوش و به میز MRI منتقل شد. تصاویر MR (دستگاه اسکنر 3 تسلا زیمنس مدل پریزما) T2W از نخاع در مقاطع Sagittal و Axial در فاصله مهرهC5-L4 تهیه شد.
معاینات بالینی جهت ارزیابی میزان ضایعه نخاعی: سه روز قبل از ایجاد ضایعه و 5 روز بعد از آن معاینات بالینی برای بررسی شدت و میزان ضایعه توسط دامپزشک با توجه به مقالات پیشین صورت گرفت و این معاینات هر دو هفته یک بار به مدت 4 ماه تکرار شد (12).
الف: بررسی حرکات خودبخودی اعصاب حرکتی (Spontaneous Motor Activity) (جدول 1). در این تست با مشاهده اندام حرکتی و دم حیوان توانایی راه رفتن و حرکت دم بررسی و گزارش شد (12).
ب: بررسی پاسخهای عصبی نسبت به تحریک (StimulatoryMotor Activity) (جدول 2).
1- (Tail Flex Reflex) TFR: در این تست دم توسط پنس تحت فشار قرار گرفت و نتیجه گزارش شد (12).
2-(Limb Pinch Test) LPT: در این تست اندام قدامی توسط پنس تحت فشار قرار گرفت و نتیجه گزارش شد (12).
3- Knee Reflex: با استفاده از چکش دقه و بررسی رفلکس زانو انجام شد.
ج: بررسی اعصاب حسی (Sensory Neuron Evaluation) نیز انجام شد (جدول3).
1- (Panniculus Reflex) استفاده از سوزن برای بررسی درد. در این تست از کف پای حیوان تا زیر محل لامینکتومی با سوزن تحریک شد تا رفلکس میمون مشاهده شود. این رفلکسها شامل:
الف- تغییرات در چهره حیوان
ب- تکان دادن سر و نگاه کردن به محل فرو کردن سوزن
لازم به ذکر است این تست به دلیل ناتوانی حیوان در تکلم و گاهی اوقات لجاجتی که در تحمل درد از خودش نشان میداد دقت لازم را نداشت (12).
2- بررسی حس عمقی: ایجاد تحریک دردناک در قسمت انتهای اندام حرکتی (12).
نتایج
نتایج حاصل از MRI: در MRI انجام شده از مقاطع اگزیال و ساجیتال در T2W در ناحیه C5-L4، قبل از وارد آوردن ضربه، نخاع نمای طبیعی دارد و این نما در تمام نمونهها مشهود است (7) (تصویر 4).
در تمام نمونهها پس از وارد آمدن ضربه، تغییرات سیگنال بهصورت کاهش سیگنال در T2W، در مقاطع Sagittal (طولی) و Axial (عرضی) در ناحیه ضربه (T9-T10) ناشی از هماتوم، التهاب، فشار بر روی نخاع و تخریب نسج مشاهده شد. عدم وجود زواید شاخی در فاصلهT9-T10 به دلیل انجام لامینکتومی مشاهده شد (تصویر 5).
نتایج حاصل از معاینات بالینی جهت ارزیابی میزان ضایعه نخاعی: در تمام نمونهها احتباس ادراری 5-3 روز بعد از ایجاد مدل ناشی از شوک نخاعی مشاهده شد که بعد از گذشت 3-5 روز علایم شوک مرتفع گردید. در طول این مدت مثانه هریک از میمونها توسط ماساژ دست تخلیه میشد.
در تمام نمونهها قبل از ایجاد ضایعه، رفلکسPanicculus و آزمایش درد عمقی مثبت بود. در معاینات بالینی بعد از ایجاد ضایعه فقط در یک نمونه (1101) بعد از گذشت 4 ماه رفلکسPanicculus مثبت گردید در صورتی که آزمایش درد عمقی در تمام نمونهها منفی گزارش شد.
در 3 قلاده نیز امتیازTarlov فقط تا عدد 1 افزایش یافت.
با وجود قفسهای نگهداری با بستر ویژه، زخمهای بستر شدید و عمیقی بر روی ناحیه مچ پا و لگن مشهود بودکه با فیزیوتراپی، ماساژ پاها، شستشو و بانداژ روزانه زخمها تاحدی کنترل شد. بعد از گذشت حدود یک ماه رفلکسهای عصبی با شدت خفیف شروع و تا انتهای دوره مطالعه تا حد نرمال افزایش پیدا کردند. حرکت ارادی مانند بلند شدن و راه رفتن مشاهده نشد. با وجود انجام فیزیوتراپی آتروفی شدید اندامهای تحتانی تا پایان دوره مطالعه مشاهده شد.
در نهایت میانگین معاینات بالینی صورت گرفته در 5 قلاده ثبت شده است (تصویر 6).
تستهای پنیکلوس و تحمل درد عمقی بعد از مدل سازی منفی بودند و این روند تا انتهای دوره مطالعه ادامه داشت.
بحث
با توجه به نتایج به دست آمده در معاینات بالینی این طرح (فلجی کامل در اندام تحتانی) و مقایسه آن با مطالعات دیگر که از روشهای مختلفی برای ایجاد مدل استفاده کردهاند، به نظر میرسد روش اصلاح شدۀ Allen (4،5) و وسیلهای که برای این منظور ساخته شده از کارایی لازم برای ایجاد مدل نخاعی شبیه به مدل بالینی برخوردار است. هرچند که این روش دارای عیوبی نیز میباشد ولی بهطور کلی با توجه به مزایای فراوان میتواند نیاز محققین ضایعات نخاعی را برای داشتن مدل نخاعی مناسب بر آورده نماید.
Iwanami و همکاران در سال 2005 در بررسیMRI ضایعۀ خفیف، متوسط و شدید نخاع در مارموست، خونریزی و ادم را در ناحیه مرکز ضایعه گزارش دادند. نقاط سفید در مرکز نخاع (محل ضایعه) نشان دهندۀ ادم و التهاب است که در T2W به صورت روشن و در T1W بدون تغییر محسوس در تصاویر MRI مشاهده میشود. با وجود اینکه تفاوتهای مشخص در محلهای روشنتر درT2W وجود داشت هیچ تغییر مشخص در شدت سیگنال در T1W گزارش نکردند (4،5)
تصویر 3. مراحل جراحی لامینکتومی. A. برداشتن زوائد و لام مهرهها و در معرض قرار گرفتن نخاع. B. اتصال گیرهها قرار گرفتن لوله هدایت کننده و پین ضارب برروی نخاع.
آنها همچنین گزارش دادند که در گروه با ضایعه خفیف قسمت روشن وسط نخاع در T2W بعد از سه هفته از بین رفت در حالی که در هر دو گروه با ضایعه متوسط و شدید، حتی تا سه ماه بعد نیز مشاهده گردید (4،5).
Purdy و همکاران در سال 2003 با استفاده از بالن ضایعه نخاعی را ایجاد کردند. در دو نمونه که با استفاده از روش بالن دچار آسیب شده بودند هیچ گونه تغییر شدت signal غیر معمول مشاهده نشد، در صورتی که در بررسی هیستوپاتولوژی خونریزی مشهود بود (13).
در بررسیMRI ، افزایش شدت signal مشاهده کردند (13). در مقایسه نتایج حاصل از تحقیق Purdy و همکاران در سال 2003 در استفاده از بالن با نتایج حاصل از استفاده از روش ضربهای که در مطالعه حاضر ذکر شد به این نتیجه میرسیم که یافتههای MRI و بالینی هردو روش تا حد قابل قبول به یکدیگر و به آنچه که در انسان اتفاق میافتد نزدیک است. نکته قابل توجه این است که در استفاده از بالن از لامینکتومی استفاده نمیشود و به تبع آن از عوارض استفاده از این عمل اجتناب میشود و به عبارتی تنها مزیت این روش نسبت به روش ضربهای همین نکته است. این در حالی است که استفاده از بالن برای ایجاد مدل مستلزم به کارگیری ابزار و لوازم پیشرفته و
متخصصین مربوطه میباشد، که زمان، وقت و هزینه بیشتری را در بر میگیرد. در عین حال حالت شوک نخاعی که در ضایعات طبیعی و همچنین در ضربه مشاهده میشود را Purdy و همکاران در سال 2003 در روش بالن گزارش نکردند (1،13).
Nemati و همکاران در سال 2013 بهبودی در نمونههای کنترل را نیز گزارش کردند که این میتواند به دلیل عدم استفاده از گیرههای نگهدارنده و در نتیجه یکسان نبودن شدت ضایعه در تمامی مدلها باشد. در حالی که در مطالعه حاضر تمامی نمونهها بعد از گذشت 4 ماه فلجی کامل اندامهای خلفی را از خود نشان دادند (12).
بررسی نتایج بالینی و هیستوپاتولوژی تحقیق انجام شده توسط Lim در سال 2007 با نتایج تحقیق این مطالعه بیانگر این مطلب است که استفاده از بالن برای ایجاد مدل شبیه به آسیب نخاعی در میزان بالای بادکردن و زمان بالای باقی ماندن بالن در محل مناسب است. به طور کلی به علت استفاده از تعداد بالای نمونه و انواع میزان بادکردن بالن و مدت باقی ماندن بالن و مشکلات جایگزاری بالن در ناحیه و ردیابی، نسبت به روش اصلاح شده آلن هزینه برتر و وقت گیرتر میباشد (8).
Sledge و همکاران در سال 2016 اعلام کردند که مدل آسیب نخاعی که به روش برش نخاع در میمون ایجاد میشود از لحاظ هیستوپاتولوژی و رفتاری با آسیب نخاعی در انسان تفاوت فراوانی دارد (16).
Zhengwen و همکاران در سال 2016 ضایعه خفیف و شدید را در میمون رزوس به کمک یک دستگاه ابداعی ایجاد نمودند. آنها بهبودی خود به خودی را در نمونههایی که ضایعه خفیف در آنها ایجاد شده است نسبت به میمونهایی که ضایعه متوسط در آنها ایجاد شده است گزارش نمودند (9).
اولین قدم در درمان آسیبهای نخاعی استفاده از بهترین حیوان مدل و روش مدلسازی جهت ایجاد آسیب نخاعی میباشد (11).
با توجه به مزایا و معایب روشهای مختلف مدل سازی که برای ایجاد مدل نیازمند به لامینکتومی میباشند روش اصلاح شدۀ آلن به جهت شباهت بسیار زیاد مدل حاصله به مدل طبیعی و نیز توانایی ایجاد نیروی ضربهای و فشاری به صورت همزمان (در صورت باقیماندن وزنه بر روی نخاع در مدت زمان مشخص)، به صرفه بودن از لحاظ اقتصادی و عدم نیاز به وسایل پیچیده به عنوان روش اصلی برای ایجاد مدل آسیب نخاعی انتخاب گردید (6).
نتایج حاصل از معاینات بالینی انجام شده بر روی این 5 قلاده میمون، شامل عدم توانایی راه رفتن و همچنین منفی بودن تست تحمل درد عمقی (در ضایعات نخاعی شدید و برگشت ناپذیر اتفاق میافتد)، فلجی کامل دو اندام تحتانی را ناشی از آسیب LMN تأییدمیکند. همچنین نتایج حاصل ازMRI نیز گواه شدت ضایعه میباشد. با توجه به نتایج حاصل از معاینات بالینی، MRIو مطالعات مختلفی که صورت گرفت میتوان گفت:
از میان روشهایی که برای ایجاد مدل نیازمند به لامینکتومی میباشند روش اصلاح شدۀ آلن و وسیلهای که به این منظور در پژوهشگاه رویان طراحی و ساخته شده است، به جهت شباهت بسیار زیاد مدل حاصله به مدل طبیعی، توانایی ایجاد نیروی ضربهای و فشاری به صورت همزمان (در صورت باقی ماندن وزنه بر روی نخاع در مدت زمان مشخص)، یکسان بودن تمامی مدلهای ساخته شده، به صرفه بودن از لحاظ اقتصادی و عدم نیاز به وسایل پیچیده تخصصی میتواند جوابگوی نیاز محققین ضایعات نخاعی باشد.
سپاسگزاری
با تشکر از بخش تحقیقات پریماتهای مرکز علوم و خدمات تخصصی پژوهشگاه رویان، آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز، بیمارستان لقمان حکیم، جناب آقای رضا باقرپور، جناب آقای جوادی، جناب آقای دودمان دوست، جناب آقاب کریم پور، جناب آقای افسری.
تعارض منافع
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.
References